نام پژوهشگر: احمد سعیدی
کیوان دواتگران تقی پور مهیار صلواتی
چکیده اهداف: این مطالعه توان معیارهای آزمایشگاهی و آزمون های بالینی مختلف کنترل پاسچرال را در تشخیص افراد دارای سابقه زمین خوردن در سالمندان تعیین می نماید. هدف دیگر این بود که آیا عملکرد تعادلی تکلیف دوگانه بهتر از اجرای تکلیف تعادلی به تنهایی می تواند بین سالمندان با و بدون سابقه زمین خوردن افتراق دهد. روش ها: 20 فرد ( سن 29/5± 40/72 ) با گزارش حداقل یک مرتبه زمین خوردن غیر مترقبه در سال گذشته، و 35 فرد بدون این سابقه (سن 24/4±91/69) در مطالعه شرکت کردند. حرکت مرکز فشار در وضعیت ایستاده ساکن در سه حالت دشواری (چشم باز بدون کفی، چشم بسته بدون کفی و چشم بسته با کفی)، به تنهایی یا همزمان با تکلیف شمارش معکوس ثبت می گردید. مقیاس تعادل برگ، آزمون برخاستن و رفتن، آزمون رساندن عملکردی دست، و توقف راه رفتن با حرف زدن برای ارزیابی بالینی تعادل استفاده شد. آزمون تحلیل واریانس برای سنجش های مکرر جهت مقایسه تفاوت میانگین ها میان دو گروه به کار رفت. یافته ها: تحلیل واریانس مختلط 3×2×2 ( 2 گروه، 2 دشواری شناختی، و 3 دشواری پاسچرال) نشانگر اثر خالص معنی دار گروه، دشواری پاسچرال، دشواری شناختی، و اثر متقابل گروه در دشواری پاسچرال، گروه در دشواری شناختی، و دشواری پاسچرال در دشواری شناختی بود. تفاوت معیارهای بالینی تعادل در دو گروه معنی دار بود. نتیجه گیری: ارزیابی تعادل با صفحه نیرو در وضعیت تکلیف دوگانه بهتر از اجرای تکلیف تعادلی به تنهایی می تواند بین سالمندان با و بدون سابقه زمین خوردن افتراق دهد. آزمون های بالینی تعادل نیز به خوبی بین دو گروه افتراق می دهند.
سمیه رسایی سید عباس رضوی
پژوهش حاضر، به بررسی تاثیر بازی های رایانه ای دو بعدی و سه بعدی بر توانایی فضایی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی مدارس غیر انتفاعی ناحیه دو شهر اصفهان می پردازد. توانایی فضایی یا چشم ذهن، توانایی حل کردن مسئله از طریق ایجاد تصاویر ذهنی و اندیشیدن از طریق تجسم دیداری و یا توانایی تجسم سه بعدی است. روش: در این مطالعه، از بین تمام مدارس غیر انتفاعی ناحیه 2 اصفهان دو مدرسه انتخاب شد و از بین 175 دانش آموز پسر و 80 دانش آموز دختر کلاس دوم 90 نفر به طور تصادفی به شش گروه آزمایش(بازی دوبعدی، بازی سه بعدی) و کنترل تقسیم شدند. ابتدا هر گروه با آزمون توانایی فضایی سنجیده شد و سپس به مدت 6 جلسه 20 دقیقه ای به صورت یک روز در میان به انجام بازی رایانه ای تتریس دوبعدی و سه بعدی پرداختند. و پس از اتمام طرح، از تمام گروه ها پس آزمون گرفته شد. اطلاعات به وسیله آزمون تی و طرح فاکتوریل تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه کنترل و آزمایش در پیش آزمون تفاوتی وجود ندارد و در پس آزمون بین گروه کنترل و آزمایش تفاوت وجود دارد و همچنین توانایی فضایی پسران در پیش آزمون و پس آزمون بیشتر از دختران بود. و بازی های دوبعدی بیشتر از سه بعدی توانایی فضایی را افزایش می دهد و بازی های رایانه ای بر توانایی فضایی تأثیر دارند. نتیجه گیری: بازی های رایانه ای می تواند توانایی فضایی افراد را افزایش دهد.
یوسف قبادی فر عبدالله پارسا
همیشه تغییر در هر زمینه ای با هدف بهبود شرایط موجود انجام می گیرد و روند این تغییرات همواره با نقاط قوت و ضعف هایی همراه است. بدین منظور پژوهش حاضر سعی دارد تا عوامل فردی و ساختاری مجتمع های آموزشی و مدارس مستقل را بررسی نماید. روش انجام این تحقیق آمیخته است. داده های تحقیق از دو روش کمی (پرسشنامه ی محقق ساخته) و روش کیفی (مصاحبه) جمع آوری گردید. پایایی پرسشنامه 86% محاسبه شد. جامعه ی آماری تحقیق شامل تمامی فرهنگیان شاغل در اداره آموزش و پرورش منطقه ی شاوور بودند که در نهایت تعداد 579 نفر نمونه آماری تحقیق را تشکیل دادند (163 نفر کادر اداری و 416 نفر کادر آموزشی). در این تحقیق ادراک کارکنان اداری و آموزشی از عوامل ساختاری با مولفه های شیوه های نظارت، دسترسی به تجهیزات، تعامل اولیا و معلمان و ساختار تشکیلاتی و عوامل فردی با مولفه های سطح انتظار از خود، تعامل با همکار و خودکارآمدی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد در عوامل فردی بین مجتمع های آموزشی و مدارس مستقل تفاوت معنادار وجود دارد. در مورد عوامل ساختاری به غیر از دو مولفه ی تعامل اولیا و معلمان از لحاظ نوع پست و شیوه های نظارت از لحاظ نوع مدرسه در سایر موارد تفاوت معنادار به دست آمد. همچنین اثر متقابل سه فاکتور نوع مدرسه، نوع پست و جنسیت در سطوح مختلف عوامل فردی و ساختاری معناداری شده است. بین عوامل فردی و ساختاری در مدارس مستقل و مجتمع های آموزشی همبستگی وجود دارد. نتایج حاصل از بخش کیفی تحقیق نیز نشان می دهد که اجرای طرح در رسیدن به هدف تبادل اطلاعات بین مدارس تابعه و استفاده ی بهینه از خدمات و تجهیزات و امکانات در واحدهای آموزشی موفق بوده اما در سایر اهداف توفیق چندانی کسب نکرده است.
محرم تقی اف ابوالحسن غفاری
موضوع پایان نامه حدوث نفس در حکمت متعالیه می باشد. درباره حدوث و قدم نفس نظریات مختلف وجود دارد: افلاطون و افلاطونیان معتقدند که نفس پیش از تعلّق به بدن در عالم برتر و بالاتر یعنی عالم مُثُل و مجردات وجود داشته است ولی پس از خلق بدن به آن تعلق و وابستگی پیدا می کند. ارسطو، پیروان او و بیشتر حکمای اسلامی بر این عقیده اند که حدوث نفس با حدوث بدن مقارن است یعنی مقارن با تمامیت بدن از حیث خلقت، خداوند روح مجرد را می آفریند و میان آنها پیوند و تعلق برقرار می کند این گروه عقیده دارند که روح در آغاز آفرینش خود موجود مجرد و روحانی است و خداوند میان موجود روحانی و بدن جسمانی ارتباط برقرار می سازد. به عبارت دیگر نفس را روحانیه الحدوث و البقاء می دانند، اما صدرالمتألهین و پیروان حکمت متعالیه بر این باوراند که نفس در آغاز حدوث خویش مجرد و روحانی نیست بلکه از آغاز موجود مادی و جسمانی است که پس از مدتی با حرکت جوهری اشتدادی و تحولات جوهری که در ماده رخ می دهد به مرحله تجرّد می رسد این گروه نفس را جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء می دانند.
نعمت الله فلاحی احمد سعیدی
با عنایت به دیدگاه های موجود در رابطه با عوامل موثر بر پیشرفت ریاضیات با استفاده از داده های تیمز 2011 از متغیرهای پیش زمینه دانش آموز( جنسیت، نگرش و خودپنداره) و از متغیرهای مربوط به معلم (سابقه تدریس و توسعه حرفه ای) و از متغیرهای مربوط به مدرسه (وضعیت اقتصادی، منابع آموزشی و مشکلات انضباطی) انتخاب شدند. در ابتدا برای هر سطح یک سری از معادلات رگرسیونی تدوین شد و سپس با توجه به سلسله مراتبی بودن داده ها، اثر هر یک از متغیرها بر پیشرفت ریاضیات در ایران و اندونزی به عنوان دو کشور در حال توسعه و کره و ایالات متحده به عنوان دو کشور توسعه یافته از طریق نرم افزار hlm2 مورد بررسی قرار گرفت. یافته های بدست آمده از این مطالعه نشان داد که اثر هر یک از متغیر ها بر پیشرفت ریاضیات در کشورهای مختلف می تواند متفاوت باشد، به طوری که واریانس بین مدارس در تمام کشورها معنادار بود، اما این تفاوت در کره دارای کمترین مقدار و در ایران دارای بیشترین مقدار بود. از متغیرهای پیش زمینه دانش آموز اثر جنسیت در ایران و کره معنادار بود ولی در اندونزی و ایالات متحده معنادار نبود. اثر متغیرهای نگرش و خودپنداره در تمامی کشورها معنادار بود، ولی در کشورهای توسعه یافته دارای مقادیر بالاتری بود. از طرفی از متغیرهای مربوط به معلم، سابقه تدریس در دو کشور در حال توسعه ایران و اندونزی دارای سطح معناداری بالاتری بود. متغیر سابقه تدریس فقط در ایران زمانی که هر دو متغیر سابقه تدریس و توسعه حرفه ای همزمان وارد معادله شدند، معنادار شد. این در حالی بود که از معادلات رگرسیونی مربوط به مدرسه وضعیت اقتصادی در ایالات متحده معنی دار نشد ولی در سه کشور دیگر معنادار بود که به صورت قابل توجهی در کشور کره دارای بالاترین مقدار واریانس تبیین شده بود. متغیر منابع آموزشی در اندونزی وایالات متحده معنادار بود و متغیر مشکلات انضباطی تنها در کشور اندونزی معنادار شد.
تسرین دوستی سکینه شاهی
هدف این پژوهش «بررسی وضعیت مولفه های نگهداشت از دیدکارکنان و مدیران دانشگاه شهید چمران اهواز» بود. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش، به صورت ترکیبی (کمی و کیفی) بوده است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان دانشکده های این دانشگاه در سال ?? تشکیل داده است که تعداد آن ها ??? نفر بوده است، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد ??? نفر براساس جدول حجم نمونه مورگان انتخاب شدند و با ?? نفر از کارکنان و مدیران مصاحبه گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات این پژوهش، مصاحبه، بررسی اسناد و مدارک مرتبط با نگهداشت کارکنان و مدیران، پرسشنامه محقق ساخته بوده است که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ 0/90 بدست آمد. که بر مبنای پرسشنامه های: ?– پرسشنامه انگیزش ?– پرسشنامه استاندارد ارتقا ?- پرسشنامه توازن بین زندگی شخصی و حرفه ای ?– پرسشنامه غنای شغلی ?– پرسشنامه یادگیری ?– پرسشنامه جوسازمانی? - پرسشنامه ارتباط با همکاران، روایی محتوایی پرسشنامه ها توسط اساتید گروه مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار، فراوانی و درصد) و استنباطی (آزمون t تک نمونه ای، تحلیل واریانس، آزمون تعقیبی شفه lsd، آلفای کرونباخ) صورت گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد: نتایج نشان داد وضعیت مولفه های عوامل فردی و سازمانی نگهداشت دانشگاه شهید چمران باستثنای مولفه یادگیری (دوره های آموزشی) و ارتقاء شغلی و پاداش کارکنان در حد مطلوب و مورد انتظار بوده است. بر طبق یافته ها مولفه ارتقاء کمترین و انگیزش بیشترین میانگین را در بین مولفه ها داراست.میزان معنی داری آزمون مولفه های نگهداشت (شامل غنی سازی، روابط با همکاران، جو سازمانی، توازن بین زندگی حرفه ای و شخصی، انگیزش، ارتقاء و یادگیری) کمتر از 0/05 است.
مهدیه چنگلوایی عبدالله پارسا
پژوهش توصیفی و کاربردی حاضر با بهره¬گیری از روش آمیخته (کمی و کیفی) برای شناخت شکاف پاسخگویی بیرونی آموزش عالی از دیدگاه جامعه علمی دانشگاه شهید چمران اهواز و بازارکار در سطح شهر اهواز انجام شده است. در بخش کمی، 176 نفر از اعضای هیأت علمی دانشکده¬های مهندسی، علوم و کشاورزی به روش نمونه¬گیری تصافی طبقه¬ای انتخاب شدند. در بخش کیفی، 21 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد از 9 سازمان و بنگاه¬ اقتصادی بزرگ خصوصی و دولتی به صورت نمونه¬گیری هدفمند برای مصاحبه انتخاب شدند. در بخش کمی، پرسشنامه مظفری (1391) (شامل47 گویه با طیف درجه¬بندی لیکرت) مورد استفاده قرار گرفت. روایی صوری پرسشنامه توسط تعدادی از اعضای هیأت علمی و صاحبنظران دانشگاه تأیید شد. پایایی این پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 96/0 بدست آمد. بعد از تجزیه و تحلیل نتایج، برای اطمینان از اعتبار نتایج پرسشنامه، تصمیم گرفته شد با 10 نفر از استادان و مدیران با تجربه دانشگاهی که عضو هیأت علمی نیز هستند و در این حوزه تجربیاتی دارند، یک مصاحبه نیمه ¬ساختمند تأییدی و تکمیلی انجام شود. یافته¬های مصاحبه تکمیلی نیز، مصاحبه¬های قبلی و یافته¬های کمی قبلی را تأیید کرد. یافته¬های تحقیق بیانگر آن است که از دیدگاه مشارکت¬کنندگان، دانشگاه شهید چمران اهواز نتوانسته به خوبی با ذینفعان ارتباط برقرار نموده و اختلاف معناداری بین وضعیت آرمانی و وضعیت موجود پاسخگویی بیرونی وجود دارد. در مجموع پاسخگویی این دانشگاه به ذینفعان بیرونی، ضعیف ارزیابی می¬شود.
اسماعیل دریس جمعه سکینه شاهی
هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر بررسی رابطه ی مهارت ها ی مدیران وموفقیت آنها در جذب منابع مالی مدارس دولتی شهر بندر امام خمینی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را مدیران و معلمان زن و مرد مدارس ابتدایی، متوسطه اول و متوسطه دوم دولتی شهر بندر امام خمینی در سال تحصیلی 1393-1392 تشکیل می دهند. حجم نمونه با توجه به تعداد مدارس بندر امام خمینی که 80 مدرسه می باشد، 50 مدرسه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه¬ای محاسبه شده، و 50 مدیر و 250 معلم به عنوان نمونه آماری انتخاب شده¬اند. روش اجرای پژوهش، رویکرد آمیخته می باشد. ابزار گردآوری داده ها دربخش کمی پرسشنامه محقق ساخته که روایی آن ازنظرات اساتید گروه علوم تربیتی تأیید شده و پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شده که بالای 75/0 بوده ودر بخش کیفی مصاحبه با مدیران موفق که روش نمونه گیری آن هدفمند بوده صورت گرفته است. روش تجزیه وتحلیل در بخش کمی از آمار توصیفی وآمار استنباطی نظیر همبستگی پیرسون وضریب رگرسیون چند گانه استفاده شده ودربخش کیفی داده ها مقوله بندی شده اند. نتایج نشان می دهد که مهارت های فنی، انسانی و ادراکی مدیران، به طور متوسط 44/0 درصد از واریانس جذب منابع مالی را تبیین می کنند. همچنین، مهارت انسانی مدیران تأثیر تعیین کننده تری نسبت به مهارت فنی و مهارت ادراکی دارد. بین مهارت های ادراکی و انسانی دو گروه مدیران موفق و ناموفق تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین مهارت فنی دو گروه مدیران موفق و ناموفق تفاوت معناداری وجود ندارد. بعلاوه، یافته ها حاکی از آن است که مدیران موفق نسبت به مدیران ناموفق بیشتر از سبک های واقع گرا و سبک تحلیلی استفاده کرده اند. در مصاحبه با مدیران موفق در خصوص استراتژی های جذب منابع مالی به اقدامات آموزشی، فرهنگی و اقتصادی اثربخش اشاره شده است.
طاهره نوروزی وند احمد سعیدی
هدف این پژوهش شناسایی و ارزیابی مولفه های بومی شهر یادگیری در شهر اهواز در سه محور اصلی شهر یادگیری (شرایط زیربنایی برای ساخت یک شهر یادگیری، بلوک های اصلی سازنده ی شهر یادگیری و منافع گسترده تر شهر یادگیری) بود. روش تحقیق، روش آمیخته بود و اجرای آن از چهار مرحله ی متوالی بررسی اسناد و مدارک، بررسی بهترین تجارب موجود، مصاحبه و پرسشنامه تشکیل شده بود. جامعه ی آماری پژوهش شهروندان اهوازی بوده است. انتخاب نمونه در قسمت کیفی، هدفمند و ابزار مورد استفاده در این بخش، مصاحبه نیمه ساختمند و بررسی متون و مدارک است. برای تحلیل داده های کیفی از روش مقوله بندی و کدگذاری یافته ها و تحلیل محتوا استفاده شد. در بخش کمی، نمونه گیری طبقه ای و انتخاب نمونه (160 نفر) از مناطق هشت گانه اهواز صورت گرفت. در بخش کمی، از روش های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t-test تک گروهی) استفاده شده است. از پرسشنامه ی محقق ساخته به عنوان ابزار تحقیق در این بخش استفاده شد. روایی پرسشنامه از طریق روایی صوری تأیید شد و پایایی آن با آلفای کرونباخ 96/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تحقق شهر یادگیری در شهر اهواز با موانعی چون؛ استفاده نادرست از پتانسیل های شهر، نبود دید و برنامه ریزی صحیح در این زمینه، نبود مدیریت جامع و یکپارچه ی شهری، عدم ارتباط مناسب و متقابل بین نهادها و بخش ها و نیز بین مردم و مسوولان، مشکلات زیست محیطی، آموزش های شهروندی ضعیف و بی کیفیت، تعلق خاطر پایین ساکنین شهر نسبت به شهر، تبدیل صرف شهر به شهر کار و کند بودن سرمایه گذاری های فرهنگی روبه رو است. همچنین در همه ی محورهای اصلی شهر یادگیری، فاصله ی شهر اهواز تا شهر یادگیری نسبتاً زیاد است و شهر اهواز در این راستا نیاز به تلاش و کار جدی دارد.
جواد درویشی احمد سعیدی
این پژوهش با هدف بررسی رابطه مولفه های مدیریت دانش با اثربخشی برنامه های آموزشی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان و اساتید عضو هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در سال تحصیلی 1392-1393 می باشد، که از میان جامعه آماری، 60 نفر از اعضای هیأت علمی و 300 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید چمران به شیوه خوشه ای تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه می باشد. بدین صورت که جهت سنجش اثربخشی برنامه های آموزشی از پرسشنامه محقق ساخته و جهت سنجش مدیریت دانش از پرسشنامه مدیریت دانش در آموزش عالی بابازاده و همکاران(1385) استفاده شده است. نتایج نشان داد که تمامی مولفه های مدیریت دانش و نمره کلی اثربخشی برنامه های آموزشی دانشگاه شهید چمران اهواز بالاتر از سطح متوسط میانگین فرضی (3) می باشد. نتایج همچنین حاکی از آن است که بین دیدگاه دانشجویان و اساتید از نظر مدیریت دانش و اثربخشی برنامه های آموزشی تفاوت معنی داری مشاهده نشده است. همچنین بین تمامی مولفه های مدیریت دانش با اثربخشی برنامه-های آموزشی دانشگاه شهید چمران اهواز رابطه مثبت معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که بیش از 60 درصد از تغییرات اثربخشی برنامه های آموزشی دانشگاه شهید چمران اهواز توسط مولفه های مدیریت دانش تبیین می شود که در این میان کاربرد دانش سهم بیشتری در مقایسه با سایر مولفه های مدیریت دانش در تبیین اثربخشی برنامه های آموزشی دانشگاه شهید چمران اهواز ایفا می کند.
مجید محمدخانی سی سخت احمد سعیدی
هدف از این پژوهش بررسی چگونگی و چرایی ارتقاء پایه ناکارآمد بین دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی ناحیه یک شهرستان اهواز است. روش تحقیق بکارگرفته شده در این تحقیق روش پدیدار شناسی است که در دسته روش های کیفی جای دارد. جامعه ی مورد بررسی، دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی مدارس ناحیه یک شهرستان اهواز و نمونه ی مورد بررسی، مدرسه ای در حاشیه ی شهرستان اهواز است که در بافتی روستایی قرار دارد.این نمونه با روش نمونه گیری هدفمند و با هدف انتخاب موردی که شرایط لازم و قابلیت بررسی عمیق و همه جانبه را داشته باشد، انتخاب شد. به منظور جمع آوری اطلاعات منابع مختلفی از جمله ، دانش آموزان، معلمان، مدیران ،مسئولان ناحیه و سازمان و اسناد مکتوب مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های حاصل در مدت یک سال تحصیلی و در چند بخش شامل شاخص ها، زمینه ها، فرایند و علل احتمالی ارتقاء پایه ناکارآمد جمع آوری شدند. یافته ها در بخش شاخص های ارتقاء پایه ناکارآمد شامل؛ ناتوانی در مهارت های زبانی، ناتوانی در حل مسائل ریاضی ، انفعال در فرایند یاددهی- یادگیری، وابستگی، درماندگی آموخته شده، ساخت شناختی ناهمگون و اختلال در نظم کلاس می شود. یافته های حاصل در بخش زمینه ها شامل 5 زمینه ی سطح تحصیلات والدین،دوگانگی زبان خانه و آموزشگاه،رقابت بین نواحی،موقعیت اجتماعی و آموزش پیش از دبستان می شود. یافته های حاصل در تعیین فرآیند شکل گیری پدیده شامل 5 مرحله به ترتیب؛ تکلم به زبان مادری، دوری از آموزش های پیش ار دبستان،اختلال در رفتارهای ورودی دبستان، قبولی در پایه اول و سریال شدن ارتقاء دانش-آموزان می شود. علل احتمالی شکل گیری پدیده ی ارتقاء پایه ناکارآمد نیز بر اساس یافته ها شامل سه بخش علل مربوط به معلم، علل مربوط به سازمان و علل مربوط به آیین نامه می شود.
فاطمه اسکندری احمد سعیدی
هدف از انجام این پژوهش، بهینه گزینی و افشای شاخص های سنجش سرمایه ی فکری مرتبط با آموزش در شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون اهواز بوده است. به این منظور، در ابتدا با مطالعه ی مبانی نظری و تجربی پژوهش، مدل اولیه تحقیق ارائه شده و سپس با استفاده از تکنیک دلفی شاخص های سنجش سرمایه ی فکری مرتبط با آموزش شناسایی، و پرسشنامه ی حاصل در جامعه ی هدف مورد آزمون قرار گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش کارکنان بخش ستادی شرکت مارون است، که تعداد آن ها بالغ بر 700 نفر می باشد. بر اساس فرمول کوکران تعداد 246 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف، فریدمن، کندال، تی تست تک نمونه ای، آزمون t و معادلات ساختاری استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که از نظر اعضای دلفی، شاخص های سنجش سرمایه ی فکری مرتبط با آموزش شاخص هایی هستند که مهارت و شایستگی، دانش و نگرش کارکنان را در بعد سرمایه ی انسانی؛ سرمایه ی سازمانی، سرمایه ی فنی و فرهنگ را در بعد سرمایه ی ساختاری؛ و تصویر سازمان، همکاری های علمی و تفاهم نامه ها را در بعد سرمایه ی رابطه ای، می سنجند؛ که از بین این ابعاد به ترتیب، مولفه ی سرمایه ی انسانی (83/2)، سرمایه ی ساختاری (06/2) و سرمایه ی رابطه ای (11/1) از اهمیت بیشتری برخوردار است. علاوه بر این نتایج نشان داد، میانگین ابعاد سه گانه ی سرمایه ی فکری در جامعه ی هدف از حد متوسط مقیاس بالاتر می باشد؛ و در این بین به ترتیب مولفه ی سرمایه ی رابطه ای، سرمایه ی ساختاری و سرمایه ی انسانی، با بار عاملی 82/0، 74/0 و 66/0سرمایه ی فکری شرکت را بیشتر تبیین می نمایند. بر مبنای یافته های تحقیق نتیجه گیری می شود، وضعیت سرمایه های فکری مرتبط با آموزش شرکت مارون مناسب می باشد و مدیران شرکت باید سعی در حفظ و توسعه ی این سرمایه ی مهّم و استراتژیک سازمانی داشته باشند.
اسفندیار خواجه کولکی سکینه شاهی
به دست آوردن معیارها و تعیین اهمیت آن ها برای انتخاب فرد نمونه در سازمان، همواره از مسائل چالش برانگیز بوده است که می توان برای آن مصداق هایی چون انتخاب معلم نمونه در آموزش و پرورش یافت این موضوع، به دلیل وجود معیارهای کیفی و کمی، تصمیم گیری در مورد انتخاب فرد نمونه را دشوار کرده است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی معیارهای انتخاب معلم نمونه بر مبنای تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی(ahp) بود و روش این پژوهش، توصیفی - تحلیلی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل اساتید دانشگاه فرهنگیان اهواز و سرگروه های آموزشی استان خوزستان بود که 11 نفر از اساتید و 15 نفر از سرگروه ها به صورت هدفمند به عنوان نمونه به ترتیب برای دو بخش دلفی و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی انتخاب شدند. در ابتدا با استفاده از نظرات اساتید دانشگاه فرهنگیان اهواز و تکنیک دلفی، معیارهای انتخاب معلم نمونه به دست آمد، سپس با استفاده از نظرات 15 نفر از سرگروه ها، این معیارها وزن دهی شد.
احمد سعیدی
چکیده ندارد.