در این پایان نامه تابش ترمزی نسبیتی در حضور دی الکتریک تراوا بررسی می شود. فوتون و الکترون توسط میدانهای کوانتومی توصیف می شوند. برای توصیف فوتون، میدان الکترومغناطیسی در حضور دی الکتریک تراوا کوانتیزه و برای توصیف الکترون از کوانتش مرتبه دوم معادله دیراک بهره گرفته می شود. نتایج تابش ترمزی در حضور دی الکتریک تراوا با نتایج تابش ترمزی در فضای تهی مقایسه می شود. این مسأله هنگامی که محیط دارای ضریب شکست منفی است مورد توجه قرار گرفته است.

این پایان نامه تلاش میکند روشی جدید مبتنی بر تابع گرین برای محاسبه جابجایی لمب ارائه دهد و همچنین به کمک این روش به محاسبه جابجایی لمب در محیط متحرک می پردازد. برای این منظور ابتدا همانطور که اشاره شد در فصل دوم به دو رهیافت از رهیافت هایی که تا پیش از این در محاسبه جابجایی لمب موفق بوده اند اشاره کرده ایم؛ ابتدا رهیافتی که بته برای محاسبه جابجایی لمب در فضای تهی به کار برد را بیان کرده ایم که چون این روش بر مفاهیم کوانتش میدان الکترومغناطیسی استوار است لذا در ابتدای فصل اشاره ای به چگونگی کوانتش میدان الکترومغناطیسی کرده ایم. در ادامه فصل رهیافت دیگری که بر مفهوم اثر اشتارک استوار است، برای محاسبه جابجایی لمب بیان شده است. هدف از این فصل معرفی برخی از روش های گذشته برای محاسبه جابجایی لمب و بیان نتایج آنها به منظور استفاده از آنها و مقایسه نتایج به دست آمده در فصول بعدی با این نتایج است. در فصل سوم ابتدا به معرفی قضیه اتلاف افت و خیز پرداخته ایم و سپس تابع گرین را برای یک محیط دی الکتریک تراوا محاسبه کرده ایم. هدف این فصل آشنایی با مفاهیمی است تا بتوان به کمک آن ها جابجایی لمب را به تابع گرین مربوط کرد. در فصل چهارم با استفاده از مفاهیم فصل سوم رابطه ای کلی برای محاسبه ی جابجایی لمب در محیط های مختلف به کمک تابع گرین ارائه شده است و سپس با استفاده از آن به محاسبه جابجایی لمب برای یک محیط دی الکتریک تراوا پرداخته ایم و در نهایت با یک فرایند حدگیری (??"1" و ??"1" ) جابجایی لمب در فضای تهی را مجددا محاسبه و با مقایسه جواب به دست آمده با نتایج حاصل از فصل دوم از صحت محاسبات خود اطمینان حاصل کرده ایم. فصل پنجم که هدف اصلی این پایان نامه را دنبال می کند محاسبه ی جابجایی لمب در یک محیط متحرک را شامل می شود. برای این منظور ابتدا تابع گرین برای یک محیط متحرک محاسبه و سپس با استفاده از تابع گرین به دست آمده جابجایی لمب برای این محیط را نیز محاسبه کرده ایم و با حدگیری (v?"0") از جواب به دست آمده و مقایسه نتیجه حاصل با فصل چهارم صحت جواب را بررسی کرده ایم.

توصیف ماکروسکوپی نوسانگر هماهنگ میرا در محدوده مکانیک کوانتومی در سه بعد به کمک معادله لانژوین کوانتومی ارائه شده است. مشخص شده است که معادله لانژوین کوانتومی نمایش جایگزین توصیف ماکروسکوپی از یک ذره کوانتومی جفت شده با حمام گرمایی است. جفت شدگی با حمام گرمایی در معادله حرکت توسط دو جمله بیان می شود: تابع حافظه و عملگر نیروی تصادفی. ما فرمول بندی را در حالت هایی در حضور دو تابع حافظه و دو عملگر نیروی تصادفی و نیز در حالت نوسانگر هماهنگ تقویت شده توسعه خواهیم داد. برای اطمینان از صحت فرمول بندی، در هر حالت رابطه جابجایی کانونیک بین عملگر موقعیت و اندازه حرکت متناظر با آن بررسی شده است.

در این پایان نامه سعی شده است، نظریه ی پراکندگی کلاسیک نور به طور مختصر بیان شود و همین مسأله در حوزه ی کوانتومی توسعه یابد. نتایج به دست آمده در پراکندگی نور همدوس از یک تیغه ی تقویت کننده با نتایج مشابه حاصل شده برای یک تیغه ی تضعیف کننده مقایسه می شود. در گام نخست، از روش تابع گرین برای کوانتش میدان الکترومغناطیسی که مد های خروجی را بر حسب مد های فرودی به کمک ماتریس پراکندگی می دهد استفاده می شود. نور فرودی پس از برخورد با تیغه تغییر شکل می یابد و خصوصیات آن تغییر می کند. این تغییرات به علت برخورد با محیط پراکننده تقویت کننده یا محیط اتلافی و همچنین بازتاب های متنوعی است که از سطح محیط اتفاق می افتد. با استفاده از محاسبه ی بردار پوئینتینگ میانگین و عملگر طیف توان یک باریکه ی نوری در حالت همدوس به بررسی اثرات یک تیغه ی پاشنده ی تقویت کننده یا تیغه ی تضعیف کننده پرداخته می شود. همه ی نتایج به طور تحلیلی با تقریب پهنای باند باریک ساده سازی می شوند. تمام محاسبات در یک بعد و به تابش عمودی وارد بر سطح محیط دی الکتریک محدود شده است.

نیروی کازیمیر بین دو تیغه ی دی الکتریک را می توان به کمک عملگرهای میدان الکترومغناطیسی، با توجه به اختلاف فشار تابشی خلأ وارد بر دو سطح هر تیغه محاسبه کرد. برای کوانتیزه کردن میدان الکترومغناطیسی در حضور دو تیغه ی دی الکتریک موازی، از روش تابع گرین استفاده می شود. همچنین با به کار بردن قضیه ی اتلاف-افت و خیز نیز نیروی کازیمیر قابل محاسبه است. سادگی رهیافت اخیر به هر کس این امکان را می دهد که نیروی کازیمیر بین تیغه های دی الکتریک را در کاواک فابری-پرو ایده آل به دست آورد.

در این پایان نامه، فشار کوانتومی وارد بر تیغه ی دی الکتریک تقویت کننده بررسی شده است. برای انجام این کار، ابتدا میدان الکترومغناطیسی در حضور تیغه ی دی الکتریک تقویت کننده به روش تابع گرین کوانتیزه شده است. برای سادگی محاسبات، فرمولبندی به حالت یک بعدی اختصاص داده شده است. سپس مفهوم عملگر فشار تابشی با استفاده از تانسور تنش ماکسول معرفی شده است. مقدار چشمداشتی این عملگر برای حالتی که میدان تابشی به صورت حالت تعداد و همدوس باشد محاسبه شده است. نتایج، با مقادیر مربوط به تیغه ی دی الکتریک اتلافی مقایسه شده است. نشان داده شد که فشار میدان الکترومغناطیسی وارد بر تیغه ی تقویت کننده در مقایسه با تیغه ی اتلافی افزایش یافته است.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

در این پایان نامه نخست به روشهای مختلف کوانتش میدانهای الکترومغناطیسی می پردازیم . در این راستا ابتدا به کوانتش میدان به روش بسط بر حسب توابع مد و روش لاگرانژی اشاره می شود و سپس روش تابع گرین که یکی از روشهای مفید در حضور ماده و سطح یا سطوح مرزی است معرفی شده است ، در این روش هیچگونه مدل خاصی برای تابع دی الکتریک محیط در نظر گرفته نمی شود. کاواک فابری پرو، شامل دو تیغه دی الکتریک موازی با ضخامت محدود در فضای تهی ، را در نظر گرفته و عملگرهای میدان کوانتیزه در ناحیه های مختلف را با استفاده از روش تابع گرین بدست می آوریم . برای اطمینان از صحت کوانتش میدانها ، روابط جابجایی بندادی را در هر نقطه از فضا بررسی می کنیم . عبارتهای نهایی برای عملگرهای فنای راست رو و چپ رو با موارد خاصی که در متون علمی وجود دارند مقایسه می شوند. در پایان تابع بستگی میدان خلاءدر هر نقطه از فضا محاسبه می شود و برای حالت های مختلف رسم می شود.

در این پایان نامه قصد بر این است خواص تابشی اتم در کاواک فابری پرو را بررسی کرده و برای این منظور آهنگ گسیل خود به خود اتم برانگیخته و جابجایی لمب اتم را به روش تابع گرین محاسبه نماید. آهنگ گذار اتم برانگیخته را قاعده طلایی فرمی توصیف می کند. جابجایی لمب اتم به کمک تفسیر ولتون با اضافه کردن ثابت میرایی در معادله حرکت هاینزبرگ مربوط به افت و خیز مکان الکترون قابل محاسبه می باشد. خواص تابشی اتم را می توان از ترکیب قضیه اتلاف-افت و خیز و فرمول کیوبو با قسمت موهومی تابع گرین پتانسیل برداری مربوط کرد. با محاسبه شکل تابع گرین در کاواک به بررسی این خواص برای اتم در کاواک فابری-پرو می پردازد.

در این پایان نامه میدان الکترومغناطیسی را به روش تابع گرین در یک محیط دی الکتریک غیرهمگن پاشنده و اتلافی، کوانتیزه کرده ایم. محیط مورد نظر، فضایی است که با دو دی الکتریک نیمه نامتناهی با فصل مشترک تخت اشغال شده است. متغیرهای دینامیکی و اندازه حرکتهای تعمیم یافته به روش استاندارد تعریف شده اند. پیمانه انتخاب شده برای میدانها، پیمانه ایست که در آن پتانسیل نرده ای برابر صفر است. روابط جابجایی کانونیک همزمان را نیز برای میدان های بدست آمده بررسی کرده ایم. در نهایت میدان الکترومغناطیسی را به میدانهای طولی و عرضی و همچنین میدان عرضی را به قطبشهای موازی ‏‎(p)‎‏ و عمودی ‏‎(n)‎‏ تفکیک کرده ایم. این تفکیکها را بوسیله تفکیک تابع گرین انجام داده ایم.