نام پژوهشگر: حسن منصوری ترشیزی
زهرا یکه قاسمی حسن منصوری ترشیزی
در این پایان نامه برهمکنش دو کمپلکس ضدتومور پالادیم با فرمول [pd(phen)(mor-dtc)]no3 (که در آن phen = 1،10- فنانترولین و mor-dtc = مورفولین دی تیوکربامات می باشد) و [pd(phen)(pip-dtc)]no3 (که در آن pip-dtc = پی پیریدین دی تیوکربامات می باشد) با dna تیموس گوساله به روش تیتراسیون همدما به کمک طیف سنجی uv–visible در محیط تریس بافر (25mmol/l) و ph= 7.0 در دو دمای 300 و 310 کلوین انجام شد. در این مطالعات، وجود یک سری که شامل9 جایگاه پیوندی برای هر دو کمپلکس بر روی dna است، در دو درجه حرارت 300 و 310 کلوین با یک پروسه پیوندی با تعاونی مثبت مشاهده شد. ضرایب هیل (n) برای کمپلکس های [pd(phen)(mor-dtc)]no3و[pd(phen)(pip-dtc)]no3 در دمای 300 k به ترتیب 3.88 ، 3.52و در دمای 310 k به ترتیب 1.66 و 3.07 به دست آمد. میانگین ثابت تجمع پیوندی، kapp، برای کمپلکس های مورفولین و پی پیریدین در دمای 300 k به ترتیب 295.06 (mm)-1 و 282.17 (mm)-1 و در دمای 310 k برابر 304.39 (mm)-1 و271.61 (mm)-1 می باشد. کمپلکس های مذکور قادرند dna را دناتور کنند. در این فرآیند، غلظت آنها در نقطه میانی انتقال، [l]1/2، در دو دمای 300 و 310 کلوین برای کمپلکس [pd(phen)(mor-dtc)]no3 به ترتیب برابر 17.4 (µm) و 16.9 (µm) و برای کمپلکس [pd(phen)(pip-dtc)]no3 برابر 20.4 (µm) و 16.4 (µm) است که با افزایش دما این غلظت برای هر دو کمپلکس کاهش می یابد. ?g?h2o (میزان پایداری dna) در دمای 300 و 310 کلوین برای کمپلکس [pd(phen)(mor-dtc)]no3 به ترتیب برابر8.21 (kj/mol) و 8.19 (kj/mol) و برای کمپلکس [pd(phen)(pip-dtc)]no3 برابر10.57 (kj/mol) و 10.50 (kj/mol) است. بنابراین، dna در حضور کمپلکس [pd(phen)(pip-dtc)]no3 پایدارتر است. مقادیر m، قدرت غیرطبیعی کنندگی کمپلکس، در دمای 300 و 310 کلوین برای کمپلکس [pd(phen)(mor-dtc)]no3 به ترتیب برابر 0.485 (kj/mol).(mol/l)-1 و(kj/mol).(mol/l)-1 0.465 و برای کمپلکس [pd(phen)(pip-dtc)]no3 برابر 0.542 (kj/mol).(mol/l)-1 و(kj/mol).(mol/l)-1 0.742 می باشد. همچنین آنتالپی دناتور شدن dna توسط کمپلکس (?h?denaturation یا ?h?conformation) در محدوده دمایی 300 k تا 310 k برای کمپلکس [pd(phen)(mor-dtc)]no3و [pd(phen)(pip-dtc)]no3 به ترتیب برابر 10.973 (kj/mol) و 12.385 (kj/mol) به دست آمد. به علاوه، آنتروپی محاسبه شده، ?s?h2o، dna دناتور شده توسط کمپلکس [pd(phen)(mor-dtc)]no3و [pd(phen)(pip-dtc)]no3 به ترتیب برابر 0.009 (kj/mol.k) و 0.006 (kj/mol.k) است. تغییرات مثبت در حضور کمپلکس ها، بی نظمی بیشتر dna دناتور شده نسبت به dna طبیعی را نشان می دهد. همچنین، نتایج ژل کروماتوگرافی دو پیک بدست آمده در طول موجهای 258 و 300 نانومتر را نشان می دهد، که پیوند کمپلکس ها با dna به اندازه کافی قوی است که به آسانی جدا نشود.
فاطمه خسروی حسن منصوری ترشیزی
این تحقیق در جهت حمایت از مشکل اساسی و مهم در خصوص درک بر هم کنش کمپلکس های فلزی کوچک با مولکول dna جهت درمان سرطان می باشد. بنابراین، برهمکنش چهار کمپلکس ضد تومور با فلزات پلاتین و پالادیوم به فرمول کلی [m(bpy)(l)]x (که در آنها bpy = 2و2- بی پیریدین، m = pt(ii) و pd(ii)، l = هگزیل- دی تیوکربامات و یا اکتیل- دی تیوکربامات و x= نیترات (no3) و یا کلراید (cl) است) با dna غده تیموس گوساله (ct-dna) به روش تیتراسیون همدما به کمک طیف سنجی uv-vis در تریس بافر حاوی کلرید سدیم (25 میلی مولار) و0 /7 ph= در دمای 300 و 310 درجه کلوین مطالعه شد. یک مجموعه جایگاه پیوندی یکسان و وابسته به هم برای هر یک از کمپلکس ها در dna (به ازاء 1000 نوکلئوتید) با تعاونی مثبت در پیوندها وجود دارد. این کمپلکس ها می توانند ct-dna را در غلظت های بسیار پایین (~100 ?m) غیر طبیعی کنند. غلظت این ترکیبات در نیمه راه انتقال، [l]1/2، با افزایش دما کاهش می یابد. شیوه های پیوندی این کمپلکس ها با ct-dna، به کمک طیف سنجی uv-vis بررسی شد. نتایج این مطالعات نشان داد که کمپلکس های دی تیوکربامات به صورت متعاون در dna اینترکلیت می شوند. در بررسی برهمکنش کمپلکس های پالادیوم و پلاتین با dna، پارامترهای پیوندی مانند g (تعداد جایگاه پیوندی به ازای هر هزار نوکلئوتید)، k (ثابت تجمع پیوندی کمپلکس به dna)، n (ضریب هیل) و ? (نسبت غلظت کمپلکس پیوند شده به dna) و پارامترهای ترمودینامیکی m (میزان توانایی کمپلکس فلزی برای غیر طبیعی کردن dna)، (پایداری ساختار dna در عدم حضور کمپلکس فلزی)، (گرمای لازم جهت غیر طبیعی شدن dna در عدم حضور کمپلکس فلزی) و (آنتروپی حاصل از غیر طبیعی شدنdna توسط کمپلکس فلزی) تعیین شدند. همچنین، نتایج ژل کروماتوگرافی نشان دادند که پیوند کمپلکس ها با dna به اندازه کافی قوی است که به آسانی از dna جدا نشوند.
فضل اله فتحی پور علی اکبر میرزایی
در این کار تحقیقاتی موفقیت بزرگی در سنتز نانو کامپوزیتهای جدیدی از دو نوع نانو سیلیکا سولفوریک اسید با پلی(آنیلین-کو-?-متیل آنیلین) و کامپوزیت هایی از سیلیکاسولفوریک اسید، سیلیکا ساپورت سولفوریک اسید، سیلیکاساپورت کامفورسولفونیک اسید و سیلیکاساپورت پرکلریک اسید با پلی(?-متیل آنیلین-کو-آنیلین) تحت شرایط بدون حلال برای اولین بار بدست آمد. در واقع کوپلیمریزاسیون (با مخلوطی از مونومرهای آنیلین و ?-متیل آنیلین) و دوپینگ پلی(آنیلین-کو- ?متیل آنیلین) بطور هم زمان با اسیدهای جامد سیلیکا سولفوریک اسید در مقیاس نانو و غیر نانو و سیلیکاساپورت سولفوریک اسید، سیلیکاساپورت کامفورسولفونیک اسید و سیلیکاساپورت پرکلریک اسید در مقیاس غیر نانو به صورت جداگانه و به حالت بدون حلال انجام شد. ابتدا در سه نسبت مختلف از آنیلین به ?-متیل آنیلین (?/?، ??/? و ?/??) در حضور اسیدهای مختلف بالا و آمونیوم پراکسی سولفات بعنوان اکسید کننده، کامپوزیتهای کوپلیمری سنتز شدند و سپس خواص آنها با کامپوزیت هایی از هوموپلیمرهای آنیلین و ?-متیل آنیلین مقایسه گردید. کامپوزیتهای سنتز شده با استفاده از دستگاههای tem ,sem ,edx ,ft-ir ,uv-vis و دستگاه چرخش نوری مورد شناسایی و بررسی قرار گرفته و ساختارهای پیشنهادی برای آنها ارائه و اثبات شد. در تصاویر sem، مشخص شد که نانوکامپوزیتهای سنتز شده در ابعاد 8?-?? نانومتر هستند. ورود نانو سیلیکا اسید به ساختار پلی(آنیلین-کو-?-متیل آنیلین) سبب تغییر در مورفولوژی و ابعاد (پلی آنیلین-کو-?-متیل آنیلین) می-شود.از طیف سنجی ft-ir و uv-vis جهت اثبات فرایند کوپلیمریزاسیون و فرایند دوپینگ نانوکامپوزیت ها و کامپوزیت ها استفاده گردید.
ایران بامری حسن منصوری ترشیزی
دو سری کمپلکس مس (ii) و نیکل (ii) با لیگاند سه دندانه ( dien= دی اتیلن تری آمین) و لیگاند های پل ساز ] ?-diam= 1، 4- دی آمینو بوتان?-1,4-dab) (، 1، 6- دی آمینو هگزان ?-1,6-dah) (و 1، 8- دی آمینو اکتان ?-1,8-dao) ( [ با فرمول های کلی [ ( no3) (dien) cu (?-1,4-dab) cu (dien) (no3)] (no3)2 [(no3) (dien) cu (?-1,6-dah) cu (dien) (no3)] (no3)2 [(no3) (dien) cu (?-1,8-dao) cu (dien) (no3)] (no3)2 [ (no3) (dien) ni (?-1,4-dab) ni (dien) (no3)] (no3)2 (no3)2 [ (no3) (dien) ni (?-1,6-dah) ni (dien) (no3)] [ (no3) (dien) ni (?-1,8-dao) ni (dien) (no3)] (no3)2 تهیه شدند. داده های طیف سنجی ( الکترونی، مادون قرمز و رزونانس مغناطیس هسته پروتون)، ولتامتری چرخه ای، تجزیه عنصری، هدایت مولی و رفتار حرارتی این کمپلکس ها بررسی شده است. آنالیز تک بلور توسط اشعه ایکس کمپلکس [(no3) (dien) cu (?-1,6-dah) cu (dien) (no3)] (no3)2 آرایش هرم مربعی منحرف لیگاندها را در اطراف هر یک از اتم های مس به صورت n4o به اثبات رسانیده است. این کمپلکس در سیستم مونوکلینیک با 2 z= و گروه فضایی p 21/n متبلور می شود. ابعاد سلول واحد این کمپلکس به قرار زیرند: a= 8.0297(8) ? ?= 90 deg b= 12.4937(14) ? ?= 102.739 deg c= 15.3786(15) ? ?= 90 deg
مهین دوستکامی حسن منصوری ترشیزی
یک سری پنج تایی لیگاند چهار دندانه سولفور دهنده: en-bis-dtcna = ethylenebisdithiocarbamate sodium salt pn-bis-dtcna = propylenebisdithiocarbamate sodium salt bu-bis-dtcna = butylenebisdithiocarbamate sodium salt he-bis-dtcna = hexylenebisdithiocarbamate sodium salt oc-bis-dtcna = octylenebisdithiocarbamate sodium salt تهیه شده است. این لیگاندها به روش های ir ,1h-nmr و تجزیه عنصری شناسایی شدند. لیگاندهای فوق به عنوان زنجیرهای اتصال دهنده برای اتصال دو قطعه ی "2و2-بی پیریدین پالادیوم" (ii) بکار رفته و در نتیجه پنج کمپلکس جدید دو هسته ای مربع مسطح زیر: (bpy)pd(µ-en-bis-dtc)pd(bpy)] (no3)2 (1) (bpy)pd(µ-pn-bis-dtc)pd(bpy)] (no3)2 (2) (bpy)pd(µ-bu-bis-dtc)pd(bpy)] (no3)2 (3) (bpy)pd(µ-he-bis-dtc)pd(bpy)] (no3)2 (4) (bpy)pd(µ-oc-bis-dtc)pd(bpy)] (no3)2 (5) تهیه شدند. داده های طیف سنجی (ir ,1h-nmr ,uv-vis)، هدایت مولی و آنالیز عنصری این کمپلکس ها بحث شده اند.
مریم سعیدی فر حسن منصوری ترشیزی
یکی از زمینه های تحقیقاتی روز، تهیه کمپلکس های جدید بر پایه عناصر واسطه با خواص ضدتومور، سمیت و عوارض جانبی پایین می باشد. بنابراین، ما در این تحقیق، ابتدا اقدام به طراحی، سنتز و شناسایی چهار سری کمپلکس کاتیونی و آنیونی جدید و محلول در آب نمودیم. فرمول کلی این ترکیبات: 1) [pd(phen)(l)]no3 (phen=1و10-فنانترولین و l=اتیل-، بوتیل-، هگزیل- و اکتیل دی تیوکربامات) 2) [pd(bpy)(l)]no3 (bpy=2و2-بی پیریدین و l=1-پای پیریدین-، 4-مورفولین- و 1-پیرول استات) 3) [pd(8-qo)(en)]cl (8-qo=8-هیدروکسی کوئینولیناتو و en=اتیلن دی آمین) و 4) na[pd(8-qo)(l)] (l=مالونات و 1و1-سیکلوبوتان دی کربوکسیلات) است. شناسایی این کمپلکس ها به روش های آنالیز عنصری، هدایت سنجی، ft-ir، 1h nmr و طیف سنجی الکترونی انجام شد. سپس خواص ضدتومور کمپلکس های مذکور بر روی سلول های سرطان خون از نوع k562 و molt و سرطان سینه t47d تست شد. مقادیر ic50 (غلظتی از کمپلکس که در آن پنجاه درصد سلول های سرطانی از بین می روند) کمپلکس های سری 1 و 3 کمتر از سیس پلاتین (داروی استاندارد) و برای دو سری 2 و 4 در حدود سیس پلاتین بود. از روش های ژل فیلتراسیون، جذب الکترونی و فلورسانس برای تعیین نوع پیوند بین کمپلکس ها با dna در محلول 20 میلی مولار سدیم کلرید (0/7=ph) در دو دمای 300 و 310 کلوین استفاده شد. در این مطالعات برهمکنش، پارامترهای ترمودینامیکی، پیوندی و نوع پیوند مشخص شد. این پارامترها ممکن است ما را در فهم مکانیسم برهمکنش کمپلکس ها با dna و عوارض جانبی این ترکیبات کمک کند. یک مجموعه جایگاه پیوندی یکسان و وابسته برای هر یک از کمپلکس ها به ازاء 1000 نوکلئوتید در dna با تعاونی مثبت پیوندی وجود دارد. غلظت این کمپلکس ها در نقطه میانی انتقال، [l]1/2، با افزایش دما کاهش می یابد. کمپلکس های دی تیوکربامات در غلظت های خیلی پایین (حدود 15 میکرومولار) با dna برهمکنش می کند، در حالی که کمپلکس های دیگر در غلظت بیشتر (حدودا 4/0 میلی مولار) برهمکنش می نمایند. در مطالعات برهمکنش بین کمپلکس های پالادیوم(ii) با dna پارامترهای ترمودینامیکی دیگری از قبیل m (میزان توانایی کمپلکس فلزی برای ناپایدار کردن dna)، (پایداری کانفورماسیون dna در عدم حضور کمپلکس فلزی)، (گرمای لازم جهت غیرطبیعی شدن dna در عدم حضور کمپلکس فلزی) و (انتروپی حاصل از برهمکنشdna با کمپلکس فلزی) و پارامترهای پیوندی مانند g (تعداد جایگاه پیوندی)، k (ثابت تجمع ظاهری پیوندی کمپلکس به غلظت کل dna)، n (ضریب هیل) و ? (نسبت غلظت کمپلکس پیوند شده به غلظت کل dna) تعیین شد. نتایج این مطالعات نشان داد که کمپلکس های سری 1 و 3 به طریق متعاون و از طریق اینترکلیشن با dna برهمکنش نموده اند. در صورتی که کمپلکس های آمینواسید و آنیونی (سری 2 و 4) از طریق پیوند شیاری برهمکنش دارند.
جواد فربده حمیدرضا شاطریان
چکیده : یک روش سنتز ی جدید برای تهیه مشتقات بنزو [g] کرومن ها با استفاده از واکنش سه جزیی مالونونیتریل، 2-هیدروکسی نفتالن-1و4- دی اون و آلدهیدهای آروماتیک با استفاده از دو کاتالیست بازی dabco وdbu تحت شرایط رفلاکس در حلال اتانول شرح داده می شود ( شکل 1). همچنین دو مایع یونی یونی ضعیف بازی، 2- هیدروکسی اتیل آمونیوم فرمات و 3-هیدروکسی پروپیل آمونیوم استات ، تحت شرایط بدون حلال و در دمای محیط به عنوان دو کاتالیست در واکنش ارایه شده ، استفاده گردید (شکل 2). شکل 1 ionic liquids: 2-hydroxyethylammonium acetate and 3-hydroxypropylammonium acetate شکل 2 کلمات کلیدی: بنزو [g] کرومن ها، dabco، dbu, مایع یونی، مالونونیتریل، 2-هیدروکسی نفتالن-1و4- دی اون، آلدهیدهای آروماتیک، بدون حلال 2) یک روش جدید ،ساده ، و موثر را برای سنتز یک مرحله ای مشتقات 1h-پیرازولو[1,2-b] فتالازین-5و10-دی اون از طریق واکنش چهار جزیی تراکمی بین هیدرازین یک آبه ، فتالیک انیدرید، مالونونیتریل یا اتیل سیانو استات و آلدهید های آروماتیک تحت شرایط رفلاکس در اتانول در حضور dabcoو dbu بعنوان دو کاتالیست بازی برای اولین بار گزارش گردیده شد. شکل 3 کلمات کلیدی: 1h-پیرازولو[1,2-b] فتالازین-5و10-دی اون ، dabco، dbu, فتالیک انیدرید ، هیدرازین یک آبه، مالونونیتریل، اتیل سیانو استات ، آلدهیدهای آروماتیک 3)یک روش سه جزیی،یک مرحله ای آلفا-آمینوفسفونات ها از واکنش آلدهید، آنیلین و تری اتیل فسفیت که از تیتانیوم دی اکسید بعنوان کاتالیست استفاده شده است. تیتانیوم دی اکسیدیک کاتالیست عالی برای سنتز آلفا آمینوفسفونات ها تحت شرایط بدون حلال و در دمای محیط نشان داده است.این کاتالیست قابلیت بازافت خوبی را نشان داد شکل 4 کلمات کلیدی:آلفا آمینو فسفونات ها، تیتانیوم دی اکسید نانو، تری اتیل فسفیت، آلدهید، آنیلین، بدون حلال، دمای محیط.
فاطمه یعقوبی حسن منصوری ترشیزی
چکیده: در مرحله اول دو لیگاند دو دندانه : دی پیریدوکوئینوکسالین (dpq) و دی پیریدوفنازین(dppz) تهیه و شناسایی شد. در این مرحله ابتدا 1،10- فنانترولین به 1 ،10- فنانترولین- 5 ،6 – دی ان سپس به dpq و dppz مطابق روش های گزارش شده تبدیل و با داده های گزارش شده مقایسه شد. در مرحله دوم یک سری پنج تایی از کمپلکس های مربع مسطح پالادیوم (ii) اتیلن دی آمین که دارای لیگاندهای دو دندانه نیتروژن دهنده ( اتیلن دی آمین en))، 2،?2- بی پیریدینbpy))، 1،10- فنانترولین ((phen، دی پیریدوکوئینوکسالین ( dpq)و دی پیریدوفنازین dppz))) هستند، با فرمول کلی: [pd (en) 2] (no3)2 [pd (en) (bpy)] (no3)2 [pd (en) (phen)] (no3)2 [pd (en) (dpq)] (no3)2 [pd (en) (dppz)] (no3)2 تهیه شدند. این کمپلکس های محلول در آب به روش های آنالیز عنصری، سنجش هدایت مولی و روش های طیف سنجی مانند جذب الکترونی، مادون قرمز و 1h – nmr شناسایی شدند.
علی حیدری حسن منصوری ترشیزی
کمپلکسی از pd(ii) با پیرولیدین دی تیوکربامات و 1،10 فنانترولین(phen) از واکنش [pd(phen)(h2o)2](no3)2 با نمک سدیم پیرولیدین دی تیوکربامات(pyrr-dtcna) تهیه شد. فرمول کلی این کمپلکس [pd(phen)(pyrr-dtc)]no3 است. این کمپلکس توسط آنالیز عنصری، هدایت مولی و طیف سنجی های ir ، uv-vis و 1h nmrشناسایی گردید. در این کمپلکس محلول در آب، لیگاند دی-تیوکربامات به صورت دودندانه به مرکز پالادیوم متصل شده است. بخشی از پیوند شدن کمپلکس با dna غده تیموس به وسیله اسپکتروسکوپی uv-vis بررسی شد. آزمایش تیتراسیون به روش جذب الکترونی برای برهمکنش کمپلکس pd(ii) با dna انجام شد و نشان داد که نوع برهمکنش تعاونی می باشد. دناتور شدن در غلظت های خیلی پایین (140 میکرومولار) اتفاق می افتد. غلظت این ترکیب در نیمه راه انتقال، [l]1/2(برابر با 146/0 و 136/0 بترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین می باشد). در بررسی برهمکنش کمپلکس [pd(phen)(pyrr-dtc)]no3 با dna، پارامترهای پیوندی زیادی مانند g(تعداد جایگاه پیوندی به ازای هر هزار نوکلئوتید، در دو دمای 300 و 310 کلوین 5 است)، k(ثابت تجمع پیوندی کمپلکس به dna، mm-185/39 و mm-123/73 بترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین است)، n(ضریب هیل، برابر با 77/3 و 42/4 بترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین است)، ?(نسبت غلظت کمپلکس پیوند شده به غلظت dna) و m(میزان توانایی کمپلکس فلزی برای غیر طبیعی کردن dna، برابر با m-1 78/62 و m-1 43/18 بترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین است) و پارامترهای ترمودینامیکی (پایداری ساختار dna در عدم حضور کمپلکس فلزی، برابر kj/mol 78/6 وkj/mol 003/1 بترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین است)، (گرمای لازم جهت غیر طبیعی شدن dna در عدم حضور کمپلکس فلزی، برابر kj/mol 36/302 است) و (آنتروپی حاصل از غیر طبیعی شدنdna توسط کمپلکس فلزی، برابر 57/0 در دمای 300 کلوین است) تعیین شدند. مطالعات ژل فیلتراسیون نشان می دهد که پیوند کمپلکس با dna به اندازه کافی قوی بوده که در حین عبور از ستون پیوند شکسته نشده است.
صاحبه نجم الدینی حسن منصوری ترشیزی
یک کمپلکس جدید محلول در آب با فرمول کلی [pd(bpy)(pr-dtc)]br (که در آن bpy= 2،2-بی پیریدین و pr-dtc= پروپیل دی تیو کربامات می باشد)تهیه و توسط روش های اسپکتروسکوپی uv-vis، ir، 1hnmr و همچنین روش های غیراسپکتروسکوپی نظیر آنالیز عنصری و هدایت سنجی شناسایی شد. برهمکنش این کمپلکس با dna غده تیموس گوساله(ct-dna) در دو دمای 300 و 310 درجه کلوین با استفاده از طیف سنجی uv-vis و روش تیتراسیون همدما در تریس بافر حاوی کلرید سدیم (25 میلی مولار) با ph=7.0 انجام شد. . این کمپلکس می توانند ct-dna را در غلظت های بسیار پایین (~90 ?m) غیر طبیعی کنند. غلظت این ترکیب در نیمه راه انتقال، [l]1/2(برابر با 091/0 و 102/0 بترتیب در دو دمای 300 و 310 درجه کلوین می باشد) است. شیوه های پیوندی این کمپلکس با ct-dna، به کمک طیف سنجی uv-vis بررسی شد. نتایج این مطالعات نشان داد که کمپلکس [pd(bpy)( pr-dtc)]br به صورت متعاون با dna پیوند می شود. در بررسی برهمکنش کمپلکس [pd(bpy)( pr-dtc)]br با dna، پارامترهای پیوندی زیادی مانند g(تعداد جایگاه پیوندی به ازای هر هزار نوکلئوتید، در دو دمای 300 و 310 درجه کلوین 4 است)، k(ثابت تجمع پیوندی کمپلکس به dna، برابر mm-194/30 و mm-159/82 بترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین است)، n(ضریب هیل، برابر است با 61/2 و 9/8 بترتیب در دو دمای 300 و 310 درجه کلوین)، ?(نسبت غلظت کمپلکس پیوند شده به غلظت dna) و m(میزان توانایی کمپلکس فلزی برای غیر طبیعی کردن dna، برابر با m-1175 و m-1168 بترتیب در دو دمای 300 و 310 درجه کلوین است) و پارامترهای ترمودینامیکی (پایداری ساختار dna در عدم حضور کمپلکس فلزی، برابر kj/mol38/15 وkj/mol34/13 بترتیب در دو دمای درجه 300 و 310 کلوین است)، (گرمای لازم جهت غیر طبیعی شدن dna در عدم حضور کمپلکس فلزی، برابر با kj/mol09/28 می باشد) و (آنتروپی حاصل از غیر طبیعی شدنdna توسط کمپلکس فلزی، برابر 01/0 در دمای 300 درجه کلوین است) تعیین شدند. همچنین، نتایج ژل کروماتوگرافی نشان داد که پیوند کمپلکس با dna به اندازه کافی قوی است که به آسانی از dna جدا نشود.
مریم صادقی چاهویی حسن منصوری ترشیزی
یک کمپلکس جدید محلول در آب با فرمول کلی [pd(bpy)(pyrr-dtc)]no3 (که در آن bpy= 2،´2-بی پیریدین و pyrr-dtc= پیرولیدین دی تیوکربامات است) تهیه شد. این ترکیب با روشهای طیف سنجیir ، uv-vis، 1h nmr و روش های غیر اسپکتروسکوپی نظیر هدایت سنجی و تجزیه عنصری شناسایی شد. برهمکنش این کمپلکس [pd(bpy)(pyrr-dtc)]no3 با dna غده تیموس گوساله (ct-dna)به روش تیتراسیون همدما به کمک طیف سنجی uv-vis در تریس بافر حاوی کلرید سدیم (25 میلی مولار) و 0/7ph= در دمای 300 و 310 درجه کلوین مطالعه شد. یک مجموعه جایگاه پیوندی برای کمپلکس روی dna (به ازاء هر 1000 نوکلئوتید) با تعاونی مثبت در پیوندها وجود دارد. این کمپلکس می تواند ct-dna را در غلظت های بسیار پایین (~100 ?m) غیر طبیعی کند. غلظت این ترکیب در نیمه راه انتقال، [l]1/2، در دمای k300 و k310 به ترتیب mm 66/0 و mm 63/0 بدست آمد. در بررسی برهمکنش کمپلکس فوق با dna، پارامترهای پیوندی مانند g (تعداد جایگاه پیوندی به ازای هر هزار نوکلئوتید، در دو دمای 300 و 310 درجه کلوین 5 بدست آمد)، k (ثابت تجمع پیوندی کمپلکس به dna، (mm)-132/52 و(mm)-167/72 به ترتیب در دمای 300 و 310 درجه کلوین است)، n (ضریب هیل برابر است با 24/2 و 32/10 به ترتیب در دمای 300 و 310 درجه کلوین)، ? (نسبت غلظت کمپلکس پیوند شده به غلظت dna) و m (میزان توانایی کمپلکس فلزی برای غیر طبیعی کردن dna، برابر با (kj/mol)(m)-1 2/169 و(kj/mol)(m)-1 5/135 به ترتیب در دمای 300 و 310 درجه کلوین است) و پارامترهای ترمودینامیکی (پایداری ساختار dna در عدم حضور کمپلکس فلزی برابر (kj/mol) 88/8 و (kj/mol) 57/10 به ترتیب در دمای 300 و 310 درجه کلوین است)، (گرمای لازم جهت غیر طبیعی شدن dna در عدم حضور کمپلکس فلزی برابر(kj/mol) 23/63 است) و (آنتروپی حاصل از غیر طبیعی شدنdna توسط کمپلکس فلزی برابر (kj/mol.k)17/0 است) تعیین شدند. همچنین، نتایج ژل کروماتوگرافی نشان داد که پیوند کمپلکس با dna به اندازه کافی قوی است که به آسانی از dna جدا نمی شود.
بهاره نظری مفرد حسن منصوری ترشیزی
پنج کمپلکس دو هسته ای آلکیلن بیس(دی تیوکربامات) بیس(10،1- فنانترولین)پالادیم(ii) نیترات به فرمول[(phen)pd?-(s2cnh(ch2)nnhcs2)pd(phen)](no3)2 ، (phen=1,10-phenanthroline, n= 2,3,4,6,8) تهیه و توسط تکنیک های تجزیه عنصری، هدایت سنجی، uv–vis , ft-ir و 1h-nmr شناسایی شدند. یافته های حاصل از هدایت سنجی این کمپلکس ها در محیط مائی نشان داد که کمپلکس های تهیه شده، الکترولیت های 1:2 هستند. یافته های بدست آمده از ft-ir این کمپلکس ها نشان می دهد که احتمالاً در این کمپلکس های فلزی، مراکز پالادیم ساختار هندسی مسطح مربع داشته و لیگاند 10،1- فنانترولین از طریق نیتروژن های ایمینی بصورت دودندانه متقارن و همچنین لیگاندهای دی تیوکربامات نیز از طریق اتم های سولفور تیولات بصورت دودندانه به این مراکز فلزی متصل شده اند. از طرفی، پیوند c—n لیگاندهای دی تیوکربامات متصل به پالادیم از مرتبه پیوند بیشتری نسبت به پیوند یگانه در لیگاند آزاد برخوردار است و یون no3- بصورت یون همراه عمل می کند. یافته های بدست آمده از اسپکتروسکوپی uv–vis نشان می دهد که در این کمپلکس ها احتمالاً انتقال بار از نوع lmct بوده و انتقالات درون لیگاندی *??? و *? ?n برای لیگاندهای 10،1- فنانترولین ، دی تیوکربامات و یون no3- قابل رویت اند. بخشی از مطالعات برهمکنش کمپلکس [(phen)pd ?-(s2cnh(ch2)2nhcs2)pd(phen)](no3)2با dna غده تیموس گوساله (ct-dna)، در دو دمای 300k و 310 k با استفاده از طیف سنجی uv-vis و روش تیتراسیون همدما در تریس بافر حاوی کلرید سدیم( 25 میلی مولار) با ph= 7.0 بررسی شد. نتایج این مطالعات نشان داد که کمپلکس مذکور، می تواند ct-dna را در غلظت های بسیار پائین غیرطبیعی کند. غلظت این کمپلکس در نیمه راه انتقال ،[l]1/2 ،(072/0 و 060/0 به ترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین می باشند) با افزایش دما کاهش می یابد. نتایج این مطالعات نشان داد که کمپلکس مذکور، به صورت متعاون با dna برهمکنش داشته و پارامترهای پیوندی مانند g (تعداد جایگاه پیوندی به ازای هر هزار نوکلئوتید = 2)، k (ثابت تجمع پیوندی کمپلکس به dna= 472/50)، n (ضریب هیل = 957/6) وپارامترهای ترمودینامیکیm(میزان توانایی کمپلکس فلزی برای غیر طبیعی کردن dna = (m)-141/217)، (پایداری ساختار dna در عدم حضور کمپلکس فلزی =kj/mol 234/13)، (گرمای لازم جهت غیر طبیعی شدن dna در عدم حضور کمپلکس فلزی =kj/mol 42/71) و (آنتروپی حاصل از غیر طبیعی شدنdna توسط کمپلکس فلزی = kj/mol 19395/0) تعیین شدند. همچنین، نتایج ژل کروماتوگرافی نشان داد که پیوند این کمپلکس با dna به اندازه کافی قوی است که ضمن عبور از ستون به آسانی از dna جدا نشود.
بابک عباس پور علیرضا مدرسی عالم
در این پایان نامه کامپوزیت ها و نانو کامپوزیت های جدید سیلیکا سولفوریک اسید پلی(آنیلین- کو- 2- متیل آنیلین) و سیلیکاپلی(آنیلین- کو- 2- متیل آنیلین)تحت شرایط حلال آزاد برای اولین بار سنتز شدند. آهن کلرید (iii) شش آّبه به عنوان اکسید کننده در کوپلیمریزاسیون شیمیایی آنیلین و 2- متیل آنیلین به کار گرفته شد. دوپینگ به وسیله سیلیکا سولفوریک اسید (اسید برونشتد) و آهن کلرید (iii) (اسید لوئیس) به صورت همزمان در حالت جامد انجام گرفت . اثر افزایش در نسبت اکسیدکننده به منومر با دو ترتیب ( ابتدا افزودن اکسیدانت و ابتدا افزودن منومر)، نسبت منومر به اسید و نسبت منومرها بر روی کامپوزیت های حاصل مورد بررسی قرار گرفت. کامپوزیت ها و نانو کامپوزیت ها بوسیله ft-ir وuv-visشناسایی شدند. آنالیز sem و tem برای مطالعه مورفولوژی و اندازه کامپوزیت ها و نانو کامپوزیت ها استفاده شد. به وسیله دو آنالیز sem و tem مشخص شد که اندازه نانو کامپوزیت های حاصل در حدود 20 نانومتر می باشد. فرایند دوپینگ به وسیله مطالعه طیف سنجی ft-ir و uv-vis مطالعه شد و شرایط بهینه برای سنتز کامپوزیت تعیین گردید.
جمال حسینی علیرضا مدرسی عالم
در این کار تحقیقاتی موفقیت بزرگی در سنتز نانو کامپوریت های جدیدی از نانو سیلیکا سولفوریک اسید و نانو سیلیکا- ساپورت سولفوریک اسید با پلی(2- متیل آنیلین) بازی تحت شرایط بدون حلال برای اولین بار بدست آمد .پلی (2-متیل آنیلین) به طریق سنتز شیمیایی و هم زدن سریع، بدون استفاده از حلال آلی با موفقیت سنتز شد. در مرحله بعد فرم بازی این پلیمر توسط محلول nh4oh 1/0 مولار تهیه گردید. سپس دوپینگ پلیمر بازی در حالت جامد (بدون حلال) با اسید های جامد سیلیکا سولفوریک اسید و سیلیکا- ساپورت سولفوریک اسید در مقیاس نانو و غیر نانو به صورت جداگانه و به حالت بدون حلال، انجام و با هم مقایسه شد. کامپوزیت های سنتز شده با استفاده از sem ,uv-vis ,ft-irو temمورد بررسی و شناسایی قرار گرفته و ساختارهای آن ها اثبات شدند. دوپینگ پلیمر، کامپوزیت ها و نانو کامپوزیتهای سنتز شده با استفاده از طیفهای uv-visو ft-ir تایید شد. از تصاویر semو temمشخص شد، کامپوزیت های سنتز شده در ابعاد 35-28 نانومتر هستند.
ریحانه مسعودی گل خطمی علیرضا مدرسی عالم
کامپوزیت ها و نانو کامپوزیت های جدیدی از دوپینگ پلی (2- متیل آنیلین) بازی با نانو سیلیکا-ساپورت پرکلریک اسید و نانو سیلیکا-ساپورت کامفور سولفونیک اسید در حضور اکسیدان آمونیوم پرسولفات برای اولین بار تحت شرایط حلال آزاد (حالت جامد) سنتز شدند. کامپوزیت ها و نانو کامپوزیت های سنتز شده به کمک طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (ft-ir) و ماوراء بنفش-مرئی (uv-vis) و آنالیز عنصری chns شناسایی و مورفولوژی و اندازه ذرات آنها نیز با استفاده از تصاویر میکروسکوپ الکترونی پویشی (sem) و عبوری (tem) مورد مطالعه قرار گرفت. تشکیل پلیمر و دوپینگ پلیمر توسط طیف سنجی ft-ir ثابت شد. تصاویر میکروسکوپ الکترونی نیز نشان می دهند که متوسط اندازه ذرات کامپوزیت ها و نانو کامپوزیت های پلی (2- متیل آنیلین)- سیلیکا ساپورت کامفور سولفونیک اسید به ترتیب 500 و 45 نانومتر بوده و ذرات آنها بدون شکل هستند. اما از تصاویر tem نیز چنین مشخص می شود که ذرات نانو کامپوزیت ها نسبتاً کروی بوده و نانو کامپوزیت فوق شامل ذراتی با متوسط اندازه ی 5/23 نانومتر است. کامپوزیت ها و نانو کامپوزیت های پلی (2- متیل آنیلین)- سیلیکا ساپورت پرکلریک اسید (70%) نیز به ترتیب دارای ذراتی با متوسط اندازه ی 250 و 44 نانومتر می باشند.
زهرا قنبری طارق حسن منصوری ترشیزی
یک کمپلکس جدید ، ضدتومور، مربع مسطح پالادیم (ii)، با فرمول کلی [pd(phen)(pr-dtc)]br(که در آن= phen 1،10- فنانترولین و = pr-dtc پروپیل دی تیو کربامات می باشد) تهیه و به وسیله روش های اسپکتروسکوپی uv-vis، ir، 1hnmr و همچنین روش های غیراسپکتروسکوپی نظیر آنالیز عنصری و هدایت سنجی شناسایی شد. برهم کنش کمپلکس[pd(phen)(pr-dtc)]br با dna غده تیموس گوساله (ct-dna)به روش تیتراسیون همدما به کمک طیف سنجی uv-vis در تریس بافر حاوی کلرید سدیم (25 میلی مولار) و 0/7ph= در دمای 300 و 310 درجه کلوین مطالعه شد. یک مجموعه جایگاه پیوندی برای کمپلکس در dna (به ازاء 1000 نوکلئوتید) با تعاونی مثبت در پیوندها وجود دارد. این کمپلکس می تواند ct-dna)) را در غلظت های بسیار پایین (~100 ?m) غیر طبیعی کند. غلظت این ترکیب در نیمه راه انتقال، [l]1/2، در دمای k300 و k310 به ترتیب064/0 و 078/0 بدست آمد. در بررسی برهم کنش کمپلکس فوق با dna، پارامترهای پیوندی مانند k (ثابت تجمع پیوندی کمپلکس به dna (mm)-168/46 و(mm)-145/58 به ترتیب در دمای 300 و 310 کلوین) g (تعداد جایگاه پیوندی به ازای هر هزار نوکلئوتید 5 جایگاه در دمای 300 و 310 کلوین)، ? (نسبت غلظت کمپلکس پیوند شده به dna)، n (ضریب هیل 15/2 و 93/2 به ترتیب در دمای 300 و 310 کلوین)، و m (میزان توانایی کمپلکس فلزی برای غیر طبیعی کردن dna (kj/mol)(mm)-1 38/204 و(kj/mol)(mm)-1 40/231 به ترتیب در دمای 300 و 310 کلوین) و پارامترهای ترمودینامیکی (پایداری ساختار dna در عدم حضور کمپلکس فلزی (kj/mol) 32/16 و (kj/mol) 26/15 به ترتیب در دمای 300 و 310 کلوین)، (گرمای لازم جهت غیر طبیعی شدن dna در عدم حضور کمپلکس فلزی،(kj/mol) 92/48) و (آنتروپی حاصل از غیر طبیعی شدنdna توسط کمپلکس فلزی)، (kj/mol.k)1/0 تعیین شدند. همچنین، نتایج ژل کروماتوگرافی نشان داد که پیوند کمپلکس با dna به اندازه کافی قوی است که به آسانی از dna جدا نمی شود. کلمات کلیدی: برهم کنش با dna، پروپیل دی تیوکربامات، ، پارامترهای ترمودینامیکی، ژل فیلتراسیون
طاهره آخوندی علیرضا مدرسی عالم
کامپوزیت ها و نانو کامپوزیت های جدیدی از پلی (2-متوکسی آنیلین) با استفاده از اکسایش شیمیایی منومر 2-متوکسی آنیلین در حضور اکسنده آمونیوم پر سولفات برای اولین بار تحت شرایط حلال آزاد (حلال جامد) سنتز خواهند شد و نقش پارامترهای موثر بر ساختار مثل نسبت اکسنده به منومر و ترتیب افزایش اکسیدان و منومر نیز مورد بررسی قرار می گیرند.نانو کامپوزیت های سنتز شده به کمک طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (ft-ir)، ماورا بنفش (uv-vis) و تفکیک انرژی اشعه x شناسایی و مورفولوژی و اندازه ذرات آنها نیز با استفاده از تصاویر میکروسکوپ الکترونی پویشی(sem)و عبوری (tem) مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.
زهرا خدابخشی کنگان حسن منصوری ترشیزی
در این کار تحقیقاتی [pd(bpy)2 ] (no3)2که یک کمپلکس ضد تومور بود با dna غده تیموس (ct-dna) در حضور k[zn(gly)3]، با نسبت استوکیومتری 1:3 کمپلکس های (pd:zn) برهمکنش داده شد. نسبت استوکیومتری1:3محلول آبی این دو کمپلکس با dna غده تیموس به روش uv-vis برهمکنش شد. غلظت کمپلکس در نقطه میانی انتقال، معادل 29/0 میلی مول بدست آمد. مطالعات ژل فیلتراسیون بیان می کند که مخلوط این کمپلکس ها می تواند dna را به دو قسمت بشکند و با هر دو قسمت برهمکنش کند. علاوه بر این در مطالعات برهمکنش این مخلوط کاتیونی- آنیونی با ct-dna، چندین پارامتر ترمودینامیکی مثل ?h0(h2o)( گرمای لازم جهت برهم کنش dna در عدم حضور کمپلکس)، ?g0(h2o) (پایداری ساختار dna در عدم حضور کمپلکس)، ?s0(h2o)( آنتروپی dna در عدم حضور کمپلکس)، m (میزان توانایی کمپلکس برای برهم کنش با dna) و پارامترهای پیوندی مثل kapp (ثابت اتصال ظاهری)، n (ضریب هیل) و g (تعداد جایگاه های پیوندی به ازاء هر هزار نوکلئوتید) تعیین شدند. این داده ها ممکن است به درک مکانیسم برهمکنش مخلوط این کمپلکس ها با ct-dna کمک کنند. همچنین نتایج این مطالعات نشان داد که تمایل برهمکنش مخلوط کمپلکس ها کمتر از کمپلکسpd(ii) به تنهایی می باشد.
فرانک کاوه علیرضا مدرسی عالم
کامپوزیت ها و نانو کامپوزیت های جدیدی از پلی (آنیلین-کو-2-متیل آنیلین) سیلیکا-ساپورت کامفورسولفونیک اسید با کو پلیمریزاسیون درجا با استفاده از سیلیکا-ساپورت کامفورسولفونیک اسید و نانو سیلیکا-ساپورت کامفور سولفونیک اسید به عنوان اسیدهای جامد کایرال دوپه کننده و تحت شرایط بدون حلال (حالت جامد) سنتز شدند.در واقع پلیمریزاسیون و دوپینگ پلی(آنیلین-کو- 2-متیل آنیلین) بطور هم-زمان با اسیدهای جامد کایرال دوپه کننده بالا به صورت جداگانه و به حالت بدون حلال انجام شد. ابتدا نقش پارامتر های موثر بر ساختار پلیمر، شامل: نسبت اسید بهoh سیلیکا ، نسبت اسید به مونومر مورد بررسی قرار گرفت. سپس سه کامپوزیت در مقیاس نانو و غیر نانو از کوپلیمرهایی با سه نسبت مختلف از آنیلین به ?-متیل آنیلین (?/?، ??/? و ?/??) با اسید جامد و آمونیوم پر سولفات به عنوان اکسیدانت و بدون حلال سنتز شدند. در تهیه تعدادی از این نانو کامپوزیتها از مواد اولیه غیر نانو (سیلیکا مش 60) استفاده شده بود، ولی با این حال در همه آنها فرآیند نانو شدن به خوبی صورت گرفته بود. در تهیه بقیه نمونه ها از نانوسیلیکا استفاده شده است. تمام نمونه های تهیه شده با استفاده از سیلیکا مش 60 (2/0 تا 063/0 میلیمتر) و یا با استفاده از نانو سیلیکا در اندازه 15 نانومتر، به نانو کامپوزیت تبدیل شده اند (اندازه آنها زیر100 نانومتر شده است). نانو کامپوزیتهای سنتز شده به کمک روشهای طیف سنجی مادون قرمز (ft-ir) ، طیف نور سنجی ماوراء بنفش- مرئی(uv-vis) شناسایی شدند. تشکیل پلیمر و انجام فرآیند دوپینگ توسط این روشها ثابت شد. مورفولوژی، شکل و اندازه ذرات آنها نیز با استفاده از تصاویر میکروسکوپ الکترونی پویشی (sem) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem) مورد مطالعه قرار گرفتند. تصاویر sem نشان میداد که ذرات بی شکل، گاهی اوقات چسبیده به هم و دارای اندازه ذرات در بازه 20 تا 50 نانومتر هستند. هم چنین تصاویر tem نشان میدادند که ذرات کروی و دارای اندازه در بازه 20 تا 30 نانومتر هستند.
مریم کریمی دهنو ابراهیم ملاشاهی
1و3 دی سولفونیک اسید ایمیدازولیم سولفات، یک مایع یونی بدون هالوژن است که قابل بازیافت بوده و یک کاتالیست بی خطر برای واکنش بنزآلدهیدها، آمیدها و ?-نفتول تحت شرایط بدون حلال برای تهیه مشتقات 1-آمیدوآلکیل-2-نفتول ها می باشد. تمام محصولات بدست آمده بوسیله طیف سنجی ir شناسایی شدند و نقاط ذوب در منابع تعیین شد. این روش جدید مزیت هایی از جمله بازده عالی و زمان کوتاه برای واکنش را دارد. بعلاوه این کاتالیست می تواند مجددا بازیافت شده و برای چندین بار استفاده شود.
ام البنین انصاری مسعود کیخوائی
ترکیبات بنزنی (بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن) از اجزاء تشکیل دهنده بنزین و جزء هیدروکربن های آلی فرار و از مشتقات نفت خام می باشند که از آلاینده های مهم محیط زیست محسوب می شوند. درتحقیق حاضر از تکنیک میکرواستخراج مایع - مایع به کمک هوا که یک تکنیک جدید، ساده، سریع و موثرجهت استخراج و پیش تغلیظ ترکیبات آلی می باشد،برای استخراج این ترکیبات از نمونه های آبی استفاده شده است .دراین تکنیک بدلیل عدم وجود حلال پخشی مصرف حلال های آلی به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. روش کار به این صورت بود که در ابتدا چند میکرو لیتر از حلال استخراجی به داخل محلول آبی نمونه که در یک لوله سانتریفیوژ مخروطی قرار دارد انتقال داده شد. سپس این مخلوط پی در پی به همراه چند میلی لیتر هوا به داخل یک سرنگ شیشه ای کشیده شد و به شدت به درون لوله سانتریفیوژ باز گردانیده شد با این عمل کدری محلول بتدریج افزایش یافت. سپس با استفاده از سانتریفیوژ، فاز آلی جداسازی شد وچند میکرو لیتر آن برای تجزیه به سیستم کروماتوگرافی گازی تزریق گردید.اثر برخی از پارامترها بر فرایند استخراج از جمله حجم و نوع حلال استخراجی، حجم نمونه آبی، ابعاد سوزن سرنگ ، سرعت و زمان سانتریفیوژ، تعداد دفعات استخراج وph محلول و قدرت یونی آن مورد بررسی قرار گرفته و بهینه سازی شد. تحت شرایط بهینه، روش ارائه شده محدوده وسیع خطی در گستره 2600 – 50 میکرو گرم بر لیتر با ضریب همبستگی (r2) از 999/0– 997/0 از خود نشان داد. و تکرارپذیری روش بهتر از %87/5 (n=4) بوده و بازیافت نسبی بین 90 – 98 درصد بدست آمد. حد تشخیص تکنیک (s/n=3) در محدوده 9 – 6 میکرو گرم بر لیتر محاسبه شد .در انتها روش پیشنهادی با موفقیت برای تعیین ترکیبات بنزنی در چند نمونه حقیقی آب استفاده شد.
افسانه اردشیرنیا حسن منصوری ترشیزی
کمپلکسی از pd(ii) با سولفوسالیسیلیک اسید(ssa) و اسیدآمینه والین(val) تهیه شد. فرمول کلی این کمپلکس k[pd(val)(ssa)] می باشد. این کمپلکس توسط آنالیز عنصری، هدایت مولی و طیف سنجی ft-ir ، uv-vis و 1h nmrشناسایی گردید. در این کمپلکس محلول در آب، لیگاند های آمینواسید والین و سولفوسالیسیلیک اسید به صورت دودندانه به مرکز پالادیوم متصل شده است. بخشی از بر همکنش کمپلکس با dna غده تیموس به وسیله طیف سنجی uv-vis بررسی شد. آزمایش تیتراسیون کمپلکس pd(ii) با dna نشان داد که نوع برهمکنش تعاونی می¬باشد. غلظت این ترکیب در نیمه راه انتقال، [l]1/2، برابر با mm0091/0 و mm 0083/0 بترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین می¬باشد. در بررسی برهمکنش کمپلکس k[pd((val)(ssa)] با dna، پارامترهای پیوندی زیادی مانند g (تعداد جایگاه پیوندی به ازای هر هزار نوکلئوتید) در دو دمای 300 و 310 کلوین 6 بدست آمد، k (ثابت تجمع پیوندی کمپلکس به (dna، mm-1156/25و mm-1957/29 به ترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین بدست آمد، n (ضریب هیل) برابر است با 257/2 و 462/2 بترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین، ? (نسبت غلظت کمپلکس پیوند شده به غلظت dna) و به بترتیب در دمای 300 و310 کلوین 041/0 و 047/ محاسبه شد. m(میزان توانایی کمپلکس فلزی برای غیر طبیعی کردن (dna برابر با (kj/mol)(mm)-178/990 و (kj/mol)(mm)-12/1057 بترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین بدست آمد. پارامترهای ترمودینامیکی (پایداری ساختار dna در عدم حضور کمپلکس فلزی) برابر kj/mol 670/8 وkj/mol 280/7بترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین پیدا شد. (گرمای لازم جهت غیر طبیعی شدن dna در عدم حضور کمپلکس فلزی) برابر kj/mol 234/49محاسبه گردد. (آنتروپی حاصل از غیر طبیعی شدنdna توسط کمپلکس فلزی) برابر kj/mol135/0، در دمای 300 کلوین است بدست آمد. کلمات کلیدی: کمپلکس پالادیوم(ii)، سولفوسالیسیلیک اسید، اسیدآمینه، برهمکنش باdna ، پارامترهای پیوندی، پارامترهای ترمودینامیکی
معصومه صالحی حسن منصوری ترشیزی
کمپلکس جدیدی از pd(ii) با فرمول [pd(phen)(acac)]no3 (10،1-فنانترولین phen=، استیل استونات acac=) تهیه شد. این کمپلکس توسط هدایت مولی و طیف سنجی ft-ir، uv-vis و 1h nmr شناسایی گردید. در این کمپلکس محلول در آب، لیگاندهای 10،1-فنانترولین و استیل استونات به صورت دودندانه به مرکز پالادیوم متصل شده¬اند. بخشی از برهمکنش کمپلکس با dna غده تیموس گوساله به وسیله طیف سنجی uv-vis بررسی شد. آزمایش تیتراسیون کمپلکس pd(ii) با dnaنشان داد که نوع برهمکنش تعاونی می¬باشد. غلظت این ترکیب در نیمه راه انتقال، [l]1/2، برابر با 038/0 و 049/0 به ترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین می-باشد. در بررسی برهمکنش کمپلکس [pd(phen)(acac)]no3 با dna، پارامترهای پیوندی زیادی مانند g (تعدادجایگاه¬ پیوندی به ازای هر هزار نوکلئوتید) در دو دمای 300 و 310 کلوین 5 بدست آمد، k (ثابت تجمعی پیوندی کمپلکس به dna) mm-159/22 و mm-133/18 به ترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین بدست آمد، n (ضریب هیل) برابر است با 96/3 و 60/4 به ترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین، m (میزان توانایی کمپلکس فلزی برای غیر طبیعی¬کردن dna) برابر (kj/mol)(mm-1)4/229 و (kj/mol)(mm-1)1/152 به ترتیب در دو دمای 300 و 310 کلوین بدست آمد. پارامترهای ترمودینامیکی g°h2o? (پایداری ساختار dna در عدم حضور کمپلکس فلزی) برابر با kj/mol 78/9 وkj/mol 21/8 به ترتیب برای دماهای 300 و 310 کلوین حاصل شد. h°h2o? (گرمای لازم جهت غیرطبیعی شدن dna در عدم حضور کمپلکس فلزی) برابر با kj/mol78/56 محاسبه شد. s°h2o? (آنتروپی حاصل از غیرطبیعی شدن dna در عدم حضور کمپلکس فلزی) برابر با kj/mol156/0 در دمای 300 کلوین بدست آمد.
اعظم سیاسر جهانتیغ حسن منصوری ترشیزی
چکیده ندارد.
محبوبه اسلامی مقدم حسن منصوری ترشیزی
چکیده ندارد.
سمیه شهرکی حسن منصوری ترشیزی
چکیده ندارد.
محمود خواستان حسن منصوری ترشیزی
چکیده ندارد.