نام پژوهشگر: غلامرضا نظری
غلامرضا نظری الیاس نورایی
سطوره از دیرباز پیوندی ناگسستنی با ادبیات داشته است و در همه دورانها، در گونههای ادبی بازتاب یافته است.در این میان عطار یکی از سرایندگان سترگ شعر فارسی است که از بازتاب اسطورههای گوناگون در دیوان خویش، بهره برده است. عطار با استفاده از اسطورههای ملی ،عناصر تاریخی و دینی و طرح شخصیتهای حماسی در شعر خود، بر نقش هویتسازی آنها تأکید میکند. عطار در دیوان قصائد و غزلیات خود، آگاهانه و هنرمندانه اسطوره و عرفان را پیوند زده و از همنشینی این دو مجموعهای زیبا آفریده که هم خیالانگیز است و هم معرفتبخش.به عبارت دیگر عطار زبان سمبلیک و نمادین اسطوره را به کار گرفته است تا رمزپردازی عرفانی خود را سامان ببخشد و این چنین اسطوره در متنی عرفانی حضوری زیبا یافته است. اسطوره در اشعار عطار نیشابوری، به عنوان عنصری بیانی و فکری به شکل ارزنده ارائه شده است.عطار در اغلب ابیات و اشعار خود برداشتی عرفانی از موتیفهای اسطورهای داشته است که از نظر ارزش هنری و کیفیت کارکرد با هم متفاوت هستند.نکته ارزنده که در برخی اشعار عطار مشهود است و در جهت بیان مفاهیم عرفانی و بعضاً عاشقانه وی را یاری میدهد، بهرهوری از اسطورهها و داستانهای حماسی است که در شکل ظاهری و شکل ذهنی شاعر بازآفرینی شدهاند. این پژوهش اسطورههای ملی،عناصرتاریخی و دینی را در سرودههای عطار بازشناسی نموده، به بررسی توصیفی آنها پرداخته و نقش این اسطورههاوعناصر را در اشعار عطار بررسی نموده است. این پژوهش در سه فصل کلی تنظیم شده است؛ فصل اول کلیات تحقیق ،معرفی عطارنیشابوری ،تعاریف ونظریات درخصوص اسطوره،فصل دوم بارزترین اسطورههای ملی، حماسی وعناصر تاریخی در شعر عطار، فصل سوم پرکاربردترین عناصر دینی را در برمیگیرد. نتایجی که از این تحقیق به دست میآید آن است که عطار برای نزدیک ساختن مفاهیم مطرح شده در اشعار خود از اسطورهها که حاصل ناخوآگاه جمعی بشر میباشد، استفاده فراوانی مینماید.از سوی دیگر میزان به کارگیری اسطورههای دینی به نسبت بیشتر از سایر انواع اسطورههاوعناصر میباشد چرا که اندیشههای عرفانی عطار پیوند عمیقی با ریشههای دینی دارد.