نام پژوهشگر: قاسم قربانی
لیلا مالکی قاسم قربانی
چکیده: مجموعه افیولیتی سبزوار در محدوده ای به مختصات عرض جغرافیایی°36 تا ´30 و °36 شمالی و طول جغرافیایی ´30 و°57 تا °58 شرقی و در حاشیه شمال-شمال شرق میکرو قاره ایران مرکزی واقع شده است. واحدهای سنگی در این مجموعه افیولیتی مشتمل بر انواع سنگ های الترامافیک (پریدوتیت ها، دونیت ها و به مقدار کمتر پیروکسنیت ها)، سنگ های مافیک (گابروئی و دیابازیک)، واحدهای ولکانیکی مشتمل بر توالی های آندزیت-بازالتی تا داسیتی به همراه رسوبات آهکی (پلاژیک) و چرت های رادیولاریت متعلق به کرتاسه فوقانی-پالئوسن زیرین می باشند. علاوه بر آن، واحدهای پلاژیوگرانیتی به مقدار اندک و پراکنده، به صورت لنز و یا دایک های کوچک، عمدتا در سکانس پوسته ای (و گاها همراه با دایک های دیابازی موجود در سکانس گوشته ای)، رخنمون دارند. سنگ میزبان پلاژیوگرانیت ها در اغلب موارد، توده های گابرویی، دایک های دیابازی و یا گدازه های افیولیتی می باشند. بر اساس نمودارهای عنکبوتی و چند عنصری بهنجار شده نسبت به کندریت و گوشته اولیه، در این مجموعه، سه گروه پلاژیوگرانیت قابل تشخیص می باشند: 1) گروه اول متعلق به مناطق رازقند و شمال باغجر بوده و با الگویی تقریبا مسطح و اندکی غنی شده از reeها مشخص می-شوند. میزان نسبت 47/1-61/0la(n)/yb(n)×ch= و 57/0-47/0 nb(n)/la(n)×pm= می باشند. این الگو به همراه تهی شدگی در عناصر hfse سرشت تولئیت های جزایر قوسی را نشان می دهند. 2) دسته دوم متعلق به منطقه درفک، نیز تهی شدگی شدید از lreeها نسبت به hreeها به همراه تهی شدگی در nb, ta ti, را نشان می دهد. میزان نسبت 27/0 la(n)/yb(n) ×ch =و 35/0nb(n)/la(n) ×pm= می باشند. این گروه نیز دارای ماهیت تولیئت های جزایر قوسی هستند اما، اولا نسبت به گروه اول تفریق یافته تر بوده، در ثانی از یک ماگمای تهی شده تر شکل گرفته اند. 3) گروه سوم متعلق به مناطق بینق و باغجر، با یک الگوی قاشقی شکل در reeها به همراه آنومالی مثبت eu )56/0-25/0 (nb(n)/la(n) ×pm =از دو گروه دیگر متمایز می شوند. آنومالی منفی در nb, ta, ti و آنومالی مثبت درrb, k, pb, sr از دیگر ویژگی های این گروه بوده، که این خصوصیات مبین سرشت بونینیتی ماگمای مادر این سنگ ها می باشند. دو دسته سنگ میزبان، پلاژیوگرانیت های منطقه را در بر گرفته اند: 1) گابروها با سرشت بونینیتی که با تهی شدگی نسبی از lreeها نسبت به hreeها به همراه آنومالی مثبت euمشخص می شوند. میزان نسبت 3/0la(n)/yb(n) ×ch = می باشد. 2) دایک های دیابازی و گدازه ها با سرشت تولئیت های جزایر قوسی که دارای یک الگوی مسطح و غنی شده از reeها بوده و تهی شدگی از hfseها و غنی شدگی از lileها از اختصاصات این دسته می باشند. گدازه ها و دایک های افیولیتی نیز به عنوان سنگ همراه پلاژیوگرانیت ها در این مجموعه قابل مشاهده هستند. به طور کلی پیلولاواهای منطقه با دو نوع سرشت تولئیت های جزایر قوسی یا کالک-آلکالن و گدازه های جریانی نیز با سه ماهیت متفاوت شامل تولئیت های شدیدا تهی شده، تولئیت های جزایر قوسی و کالک-آلکالن رخنمون دارند. سه نمونه دایک دیابازی در منطقه وجود دارد که در واحدهای الترامافیک، مافیک، فلسیک و ولکانیک نفوذ کرده-اند. گروه اول و سوم این دایک ها دارای سرشت تولئیت های جزایر قوسی بوده و گروه دوم سرشت کالک-آلکالن (به جز یک نمونه با سرشت oib) را نشان می دهند. در نمودارهای تکتونو-ماگمایی تمامی نمونه ها در موقعیت قوس های آتشفشانی قرار می گیرند. طبق مطالعات ایزوتوپی تمام نمونه ها ویژگی مشابه با منشأ گوشته ای prema را نشان می دهند. تعدادی از نمونه ها از آرایش گوشته ای تبعیت نموده و تعدادی دیگر نیز از آرایش گوشته ای تبعیت نمی کنند که این امر به دلیل افزایش میزان نسبت ایزوتوپ استرانسیوم در اثر واکنش با آب دریا می باشد. به طور کلی با توجه به خصوصیات ژئوشیمیایی و دیاگرام های تکتونوماگمایی، یک حوضه مرتبط با زون فرورانش (supra-subduction zone) برای پیدایش پلاژیوگرانیت ها، سنگ های میزبان و گدازه های همراه در مجموعه افیولیتی سبزوار پیشنهاد می گردد.
حدیثه اسماعیل زاده هادی شفاهی مقدم
?افیولیتهای سبزوار یکی از مجموعه افیولیتهای کرتاسه فوقانی میباشند که در بخش شمالی ایران مرکزی? ?رخنمون دارند. این مجموعه افیولیتی مشتمل بر یک سکانس گوشتهای خوب توسعه یافته شامل: هارزبورژیتها،? ?لرزولیتها، دونیتها به همراه کرومیتیتها بوده که توسط دایک های دیابازی تا گابرویی قطع شده اند و سکانس? ?پوسته ای شامل اولترامافیک و مافیکهای کومولایی، پیلولاواها به همراه رسوبات کرتاسه فوقانی- پالئوسن زیرین? ?میباشد. منطقه مورد مطالعه )سلیمانیه شرق سبزوار( یک توالی متشکل از گابرونوریتها، گابرو نوریتهای آمفیبول? ?دار، هورنبلند پگماتیت گابرو، پگماتیت گابروی ارتوپیروکسن دار، آمفیبول گابرو، لوکوگابرونوریتها، الیوین-? ?گابرونوریتها، نوریتها، دیوریتها و آمفیبول لرزولیتها را در بر می گیرد. بررسی شواهد پتروگرافی نشان میدهد? ?که سه کانی پلاژ یوکلاز، ارتوپیروکسن و کلینوپیروکسن به عنوان کانی اصلی در تمام نمونهها یافت میشوند. بافت-? ?های موجود در تمام این واحدهای سنگی شامل ارتوکومولا، مزوکومولا و ادکومولا میباشد. با توجه به دادههای? ?الکترون مایکروپرب، در نمونه های گابروئیدی، آمفیبولهای موجود را میتوان به دوگروه تقسیم نمود. ترکیب? ?آمفیبولهای موجود در نمونه آمفیبول لرزویتی، شامل دو نسل میباشد: نسل اول از نوع پارگازیت هورنبلند تا? ?ادنیتیک هورنبلند بوده و نسل دوم از نوع منیزیو هورنبلند میباشد همچنین در نمونههای آمفیبولگابرویی و? ?گابرونوریتآمفیبولدار ترکیب آمفیبولها ادنیتیک )با ? si?بالا( بوده و با توجه به شواهد میکروسکوپی اولیه می-? ?باشند. ترکیب پلاژیوکلازها در این سنگها بین بیتونیت تا آنورتیت در تغییر میباشد. کلینوپیروکسنهای موجود? ?در توالیهای کومولایی از نوع دیوپسید بوده و ارتوپیروکسنها دارای ترکیب انستاتیت میباشند. الیوینها دارای? ?میزان ? fo?بین 1/18 تا 2/28 درصد میباشند. اسپینل موجود در آمفیبوللرزولیتهای منطقه سلیمانیه دارای عدد? ?کروم )#? (cr?بین 44/0 تا 54/0 بوده و در الیوینگابرونوریتها و گابرونوریتهایآمفیبولدار دامنه تغییرات )#? (cr?به? ?ترتیب برابر با 24/0 تا 44/0 و 95/0 تا 86/0 میباشد. مقدار اکسید تیتان نمونههای سنگی مورد مطالعه پایین بوده? ?که نشان دهنده سرشت بونینیتی )تا تولئیت بسار تهی شده جزایر قوسی( ماگمای مادر آنهاست. تمام نمونههای? ?مورد مطالعه دارای الگوی مسطح تا تهی شده در عناصر نادر خاکی سبک )نسبت به عناصر نادر خاکی سنگین( می-? ?باشند. غنی شدگی از عناصر ? lile?و تهی شدگی از عناصر ? hfse?از دیگر ویژگی سنگهای گابرویی این منطقه که? ?نشان دهنده تشکیل آنها در محیطهای مرتبط با فرورانش میباشد. مذاب مادر محاسبه شده بر اساس ترکیب? ?کلینوپیروکسن برای نمونه آمفیبوللرزولیت و الیوینگابرونوریت دارای الگوی مسطح تا تهی شده از کلیه ? ree?ها? ?میباشد. این خصوصیت همراه با تهی شدگی از عناصری مانند ? nb?و ? zr?نشان دهنده وابستگی مذاب مادر به سری-? ?های بونینیتی و ارتباط آن با زونهای فرورانش میباشد. در مقایسه با گابروها، گدازههای افیولیتهای سبزوار دارای? سرشت کالک آلکالن بوده و همانند گابروها یک محیط فرورانش برای پیدایش آنها پیشنهاد میشود.?? ?.?
هانیه دادگر قاسم قربانی
در بخش مرکزی افیولیت های شمال سبزوار (کوه سیاه)، بخشی از یک سکانس گوشته ای مشتمل بر هارزبورژیت ها، لرزولیت ها به همراه دونیت ها رخنمون دارند. هارزبورژیت ها مهمترین واحدهای سنگی تشکیل دهنده سکانس گوشته ای بوده و علاوه بر این، دونیت ها نیز به صورت دایک و یا لنزهای نامنظم (discordant) در داخل پریدوتیت های میزبان دیده می شوند. پیروکسنیت ها به همراه ورلیت ها از دیگر واحدهایی می باشند که در داخل پریدوتیت ها به صورت لنزهای کومولایی دیده می شوند. دایک هایی با ترکیب دیابازی - گابرویی و همچنین گابروپگماتیتی سکانس گوشته ای افیولیت های سبزوار را قطع می نمایند. وجود دایک ها و لنزهای دونیتی نامنظم، رگه های پیروکسنیتی تا ورلیتی منظم (concordant) همراه با وجود کلینوپیروکسن های نسل دوم، الیوین، اسپینل های کرمی شکل غنی از آلومینیم و حتی پلاژیوکلاز در این رگه های پیروکسنیتی - لرزولیتی و در پریدوتیت های میزبان شواهدی مبنی بر واکنش مذاب - گوشته در سکانس پریدوتیتی سبزوار می باشند. درصد فورستریت الیوین موجود در پریدوتیت های مورد مطالعه از 90 تا 97 درصد در تغییر می باشند. میزان آلومینیم ارتوپیروکسن موجود در هارزبورژیت های مورد مطالعه پائین بوده و گرایش به ارتوپیروکسن موجود در پریدوتیت های جلوی قوس نشان می دهند. کلینوپیروکسن موجود در هارزبورژیت ها نیز دارای میزان اکسید آلومینیم و تیتان پائینی بوده و گرایش به پریدوتیت های جلوی قوس داشته در حالی که این کانی در لرزولیت ها دارای میزان اکسید تیتان و آلومینیم بالاتری بوده و در محدوده پریدوتیت های اقیانوسی واقع می گردند. اسپینل موجود در لرزولیت ها دارای عدد کروم پایینی بوده در حالی که اسپینل موجود در هارزبورژیت ها با عدد کروم بالاتری مشخص می گردد. دایک های تزریق شده در سکانس گوشته ای افیولیت های سبزوار با تهی شدگی در ta-na و غنی شدگی در lile (و با نسبت بالای th/yb) مشخص شده و خصوصیات سری های مرتبط با زون های فرورانش را نشان می دهند. با توجه به خصوصیات ژئوشیمیایی پریدوتیت ها (به همراه خصوصیات ژئوشیمیایی دایک های تزریق شده در این سکانس گوشته ای)، به نظر می رسد که تکامل این سکانس گوشته ای در ارتباط با یک محیط فرارانش می باشد.
شیرین شهابی هادی شفایی مقدم
مجموعه گرانیتوییدی قوشچی در محدوده شمال غربی زون ساختاری ایران مرکزی واقع شده و در پی سنگ دگرگونی پرکامبرین نفوذ نموده است. ترکیب سنگ شناسی این مجموعه بسیار متنوع بوده و مشتمل بر آلکالی فلدسپار گرانیت ها، گرانیت ها و کوارتز سیینیت ها می باشد که به صورت مجموعه ای از توده ها، لنز ها و رگه های گرانیتی به درون سنگ های گابرویی نفوذ نموده اند. این مجموعه توسط دایک های گرانیتی پورفیروئیدی، آپلیتی و دیابازی قطع شده اند. آلکالی فلدسپار گرانیت های قوشچی نشان دهنده بافت های گرانوفیری، گرافیکی، پرتیتی و میرمکیتی هستند. گرانیت های مورد مطالعه غنی از آهن (ferroan) بوده و به گروه گرانیت های نوع a2 تعلق دارند. این سنگ ها از عناصر نادر خاکی سبک غنی هستند و در eu آنومالی منفی نشان می دهند. گرانیت ها نسبت به گوشته اولیه در میزان عناصر تیتانیوم، فسفر، استرانسیوم، باریم، نیوبیوم و تانتال تهی می باشند. ویژگی های ژئوشیمیایی گرانیت ها حاکی از وجود آلایش ماگمای سازنده با سنگ های پوسته قاره ای می باشد. ماهیت سنگ های گابرویی در منطقه قوشچی متآلومین، غنی از منیزیم (magnesian) و کلسیک بوده و در eu آنومالی منفی نشان نمی دهند. گابرو ها بر خلاف گرانیت ها در عناصر نیوبیوم و تانتال تهی شدگی نشان نمی دهند و بیانگر منشأ غنی شده گابرو ها می باشند. همچنین آثار آلایش با پوسته قاره ای در گابرو ها دارای حداقل میزان خود می باشد. سن تبلور سنگ های مجموعه قوشچی با توجه به ایزوکرون rb-sr 252 میلیون سال بدست آمده است. شواهد ایزوتوپی گابرو ها (?nd مثبت و میزان 87sr/86sr پایین) نشان دهنده مشتق شدن این سنگ ها از گوشته غنی شده مشابه با منشأ oib است. ویژگی های ژئوشیمیایی با داده های ایزوتوپی به خوبی هماهنگی داشته و نشان دهنده شکل گیری گابرو ها در موقعیت درون صفحه ای هستند. دامنه تغییرات 87sr/86sr در گرانیت ها بسیار متنوع بوده و احتمالا این تنوع به علت آلایش با سنگ های پوسته پرکامبرین و تفاوت در سن تبلور می باشد. میزان th در نمونه های گرانیتی به علت آلایش با پوسته نسبت به گابرو ها افزایش یافته است. طبق شواهد ژئوشیمیایی عمق تشکیل این سنگ ها به اعماق 100 تا 110 کیلومتری نسبت داده می شده و ترکیب منشأ آن ها با 5 تا 10 درصد ذوب بخشی گوشته گارنت-اسپینل لرزولیتی در مراحل اولیه فاز های کششی محلی در محیط درون قاره ای مشخص می شود. گرانیت ها نیز طی مراحل ماگمایی بعدی در نتیجه آغشتگی ماگمای مافیک با پوسته قاره ای تشکیل یافته اند.
مریم سلیمی هادی شفایی مقدم
منطقه مورد مطالعه در شمال و شمال غرب سبزوار واقع است. واحدهای سنگی در منطقه مورد مطالعه شامل واحدهای دگرگونی، واحدهای سنگی افیولیتی، واحدهای ولکانیکی و ولکانوسدیمنتری به سن سنوزوئیک می باشند. قدیمی-ترین واحدهای سنگی موجود در منطقه، واحدهای افیولیتی بوده و سنی معادل کرتاسه فوقانی دارند. واحدهای سنوزوئیک که در شمال افیولیت های سبزوار رخنمون دارند عبارتند از واحدهای آتشفشانی-رسوبی ائوسن، میکرودیوریت ها به همراه آمفیبول آندزیت های میوسن، سنگ های آلکالن میوسن و گنبدهای داسیتی پلیوکواترنر. براساس مطالعات پتروگرافی ترکیب سنگ شناسی سنگ های منطقه ازآندزیت، تراکی آندزیت تا داسیت متغیر می باشد. با توجه به ویژگی های ژئوشیمیایی (تهی شدگی tnt، غنی شدگی عناصر نادر خاکی سبک نسبت به عناصر نادر خاکی سنگین و...)(شکل 4-11- ب،ج ود،4-12-ب،ج و د) سنگ های آتشفشانی جوانتر منطقه دارای سرشت کالکوآلکالن وابسته به کمان های ماگمایی می باشند. عدم تهی شدگی در عناصرnb- ta و هم چنین ti برای نمونه های قدیمی(4-12-الف)، نشان دهنده گرایش آن ها به سری آلکالن و تشکیل آنها از یک منشا گوشته ای غنی شده از تیپ oib می باشد. براساس نمودارهای تمایز کننده جایگاه تکتونیکی(شکل 6-1 تا6-6)، نمونه های جوان منطقه در محدوده کمان های آتشفشانی مرتبط با فرورانش و نمونه های قدیمی در محدوده کمان های جزایر اقیانوسی و بازالت های- درون صفحه ای قرار می گیرند. براساس ویژگی های ایزوتوپی، از جمله نمودار تغییرات ایزوتوپ های143nd/144nd در مقابل 87sr/86sr(شکل 5-1)، نمونه های مورد مطالعه از آرایش گوشته ای تبعیت می نمایند. این امر همراه با غنی شدگی در الگوی عناصر نادر خاکی بهنجار شده نسبت به کندریت و عناصر کمیاب بهنجار شده نسبت به گوشته، نشان دهنده منشأ گرفتن مذاب مادر آنها از یک گوشته غنی شده می باشند، همچنین از نظر تغییرات? ndi در برابر 87sr/86sri (شکل 5-5)، نمونه های مورد مطالعه در محدوده oib و iab پلات می شوند.
نجفی زینب هادی شفایی مقدم
توده گرانیتوییدی قاسم آباد در 45 کیلومتری جنوب غربی شهرستان نیشابور قرار دارد. این توده به درون مجموعه افیولیتی سبزوار نفوذ کرده است و دارای طیف ترکیبی دیوریت، کوارتز دیوریت، گرانودیوریت و گرانیت می باشد و ترکیب غالب آن گرانودیوریت است. دایک های متعددی به درون این توده تزریق شده اند که به لحاظ شرایط و روابط صحرایی به 6 گروه تقسیم شده اند. این دایک ها ترکیب حدواسط تا اسیدی دارند و بافت های پلوتونیکی و ساب ولکانیکی نشان می-دهند. بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی دایک های تیپ 1 ترکیب میکرودیوریتی، دایک های تیپ 2 ترکیب آندزیتی، دایک های تیپ 3 و 4 ترکیب داسیتی، دایک های تیپ 5 ترکیب گرانیتی و دایک-های تیپ 6 ترکیب دیوریتی دارند. از نظر تقسیم بندی ژنتیکی، توده گرانیتویید قاسم آباد و دایک های موجود در آن به گرانیتوییدهای نوع i تعلق دارند. این دایک ها دارای ماهیت متاآلومین و کالکوآلکالن هستند. شواهد ژئوشیمیایی موید نقش تبلور تفریقی و به مقدار کمتر آلایش ماگمایی در تکوین و تحول ماگمای سازنده این دایک ها است. این دایک ها از عناصر نادر خاکی سبک غنی شدگی و از عناصر نادر خاکی سنگین تهی شدگی نشان می دهند. آنومالی منفی عناصر با شدت میدان بالا نظیر nb و ti در سنگ های مورد مطالعه از ویژگی های بارز سنگ های کالکوآلکالن و قوس آتشفشانی است. توده گرانیتوییدی قاسم آباد و دایک های موجود در آن از نظر جایگاه تکتونیکی از نوع گرانیتوییدهای قوس آتشفشانی هستند و در زمره گرانیتوییدهای جزایر قوسی (iag) قرار می گیرند. با توجه بررسی های ژئوشیمیایی و ایزوتوپ های nd- sr دایک های موجود در توده گرانیتوییدی قاسم آباد با توده هم منشأ هستند.
فاطمه جباری قاسم قربانی
مجموعه افیولیتی تربت حیدریه در محدوده ای به مختصات عرض جغرافیایی 18 ?35 تا ?41 ?35 شمالی و طول جغرافیایی ?59 تا ?42 ?59 شرقی بخش شمال شرقی میکروپلیت ایران شرقی-مرکزی را احاطه نموده است. در این منطقه سکانس تقریبا کاملی از یک مجموعه افیولیتی شامل: پریدوتیت های گوشته ای ( هارزبورژیت، دونیت، ورلیت، لرزولیت)، سنگ های کومولایی، مجموعه دایک های صفحه ای،پلاژیوگرانیت ها و واحدهای ولکانیکی (پیلولاوا ها، گدازه های جریانی همراه آهک های پلاژیک) وجود دارد. سنگ های مورد مطالعه ما شامل پلاژیوگرانیت ها (تونالیت ها)، سنگ میزبان پلاژیوگرانیت ها (کوارتزدیوریت و میکرودیوریت)، گدازه ها (جریانی و بالشی) و دایک ها (مونزودیوریت و میکرودیوریت) می باشد. نمودار های عنکبوتی پلاژیوگرانیت ها دارای یک الگوی قاشقی شکل به همراه آنومالی مثبت در eu بوده و نشان دهنده سرشت بونینیتی می باشند. سنگ میزبان پلاژیوگرانیت ها با الگوی مسطح عناصر نادر خاکی وآنومالی منفی eu به همراه تهی شدگی در عناصر hfse و غنی شدگی در lile نشان دهنده سرشت تولئیت جزایر قوسی است. سنگ های آتشفشانی نیز با سرشت تولئیتی بیانگر محیط های مورب و جزایر قوسی می باشند. با توجه به دیاگرام nb/yb در مقابل nb/la که برای تمایز گدازه های مرتبط با قوس و گدازه های غیرمرتبط با قوس استفاده شده است. تمام نمونه ها دارای نسبت nb/la<0.95 بوده و تهی شدگی در عنصر nb را نشان داده و در محدوده قوس پلات شده اند. نمونه های مورد مطالعه دارای ?nd(t)=5.69-8.18 و ?hf(t)=11.86-19.01 می باشند و تمام نمونه ها تمایل به دامنه منشأ مشابه گوشته اقیانوس هند را نشان می دهند. با توجه به تغییرات قابل توجه در مقدار ?nd(t) این نمونه ها احتمالا منبع گوشته ای آن ها می تواند توسط رسوبات پلاژیک فرورانده و یا مذاب مشتق شده از گوشته، یا توسط هضم رسوبات پوسته قاره ای تحت تاثیر قرار گرفته باشد. وجود خواص فرورانشی در تمامی واحد های سنگی این افیولیت نشان دهنده فعالیت زون های مرتبط با فرورانش و احتمالا نشان دهنده فرورانش پوسته اقیانوسی حوضه سبزوار-تربت حیدریه است. به طور کلی با توجه به خصوصیات ژئوشیمیایی و دیاگرام های تکتونوماگمایی، یک حوضه مرتبط با زون فرورانش (supra-subduction zone) برای پیدایش پلاژیوگرانیت ها، سنگ های میزبان، دایک ها و گدازه های موجود در مجموعه افیولیتی تربت حیدریه پیشنهاد می گردد.
فهیمه شهبازی قاسم قربانی
چکیده ژئوشیمی کانیایی کرومیتیت ها و سنگ های میزبان در افیولیت های گفت (شمال غرب سبزوار) به وسیله: فهیمه شهبازی مجموعه افیولیتی گفت در شمال غرب سبزوار و در جنوب غرب برگه 1:100000 جغتای قرار دارد. این مجموعه بصورت بخشی از سکانس گوشته ای مشتمل بر هارزبورژیت ها، دونیت ها به همراه ورلیت های تزریقی رخنمون دارد. هارزبورژیت ها مهمترین واحدهای سنگی تشکیل دهنده سکانس گوشته ای بوده و علاوه بر این ورلیت ها نیز به صورت دایک و سیل در داخل پریدوتیت های میزبان دیده می شوند. درصد فورستریت الیوین موجود در پریدوتیت های افیولیت گفت از 86 تا 35/92 درصد در تغییر می باشند. میزان آلومینیم ارتوپیرکسن هاو کلینوپیرکسن های موجود در هارزبورژیت های منطقه گفت پایین بوده و گرایش به ارتوپیرکسن ها و کلینوپیرکسن های پریدوتیت های جلو قوس نشان می دهند. با توجه به میزان تیتان و آلومینیم پایین نمونه ها هارزبورژیت ها، دونیت ها، کرومیتیت ها و ورلیت های منطقه گفت در محدوده پریدوتیت های زون فرورانش قرار گرفته اند. همچنین با توجه به میزان عنصرti در مقابل dy برای کلینوپیرکسن های پریدوتیت های افیولیت گفت، کلینوپیرکسن های پریدوتیت های منطقه گفت در تهی شدگی و یا غنی شدگی از عناصر نادرخاکی و کمیاب مشابه با پریدوتیت های ایزوبنین(fore arc) رفتار می کنند. در نمودارهای عنکبوتی برای ree کلینوپیرکسن ها، کلینوپیرکسن موجود در دایک های ورلیتی که دونیت ها و کرومیتیت ها را قطع کرده اند، روندی مشابه را دنبال می کنند. به این صورت که کلینوپیرکسن ها دارای حالت تقریبا مسطحی در عناصر نادر خاکی متوسط تا سنگینm-hree)) می باشند و در عناصر lree غنی شدگی نشان می دهند، در حالی که همین دایک ها در هارزبورژیت ها تهی شدگی در عناصر نادر خاکی سبک lree)) را نشان می دهند، ولی دارای یک حالت تقریبا مسطح در عناصر نادر خاکی متوسط تا سنگین می باشند. همچنین کلینوپیرکسن های موجود در دونیت ها دارای روندی افزایشی و حالت تقریبا مسطحی را دنبال می-کنند و دارای روندی مشابه با کلینوپیرکسن پریدوتیت های زون های فرورانش می باشند. با توجه به خصوصیات ژئوشیمیایی پریدوتیت های منطقه گفت، به نظر میرسد که تکامل این سکانس گوشته ای در ارتباط با یک محیط فرورانش می باشد. کلید واژه ها: سکانس گوشته ای، هارزبورژیت، دونیت، ورلیت های تزریقی، افیولیت گفت
طیبه یعقوبی سورکی قاسم قربانی
مجموعه افیولیتی تربت حیدریه در محدوده ای به مختصات عرض جغرافیایی?35 تا ?41 ?35 شمالی و طول جغرافیایی?59 تا ?42 ?59 شرقی و در شمال شرق زون ساختاری ایران مرکزی واقع است. سنگ های منطقه مورد مطالعه (شمال و شمال شرق تربت حیدریه) یک توالی متشکل از گابرو، اولیوین گابرو، گابرونوریت، اولیوین گابرونوریت، لوکوگابرو، میکروگابرو، میکرودیوریت را در برمی گیرند و سنگ های پریدوتیتی شامل هارزبورژیت، دونیت و لرزولیت می باشند. نمونه های مورد مطالعه ساب آلکالن بوده و سری ماگمایی تولئیتی نشان می دهند. با توجه به داده های الکترون مایکروپروب، ترکیب پلاژیوکلازها در سنگهای گابرویی آنورتیت می باشد و میزان درصد آنورتیت از94.7 an تا 99.6 an تغییر می کند. کلینوپیروکسن های موجود در سنگ های گابرویی از نوع اوژیت و دیوپسید بوده و ارتوپیروکسن ها دارای ترکیب انستاتیت می باشند. درصد فورستریت اولیوین موجود در پریدوتیت های مورد مطالعه از 84 تا 91 درصد در تغییر می باشند. میزان آلومینیم ارتوپیروکسن موجود در هارزبورژیت های مورد مطالعه پائین بوده و گرایش به ارتوپیروکسن موجود در پریدوتیت های جلوی قوس نشان می دهند. کلینوپیروکسن موجود در هارزبورژیت ها نیز دارای میزان سدیم پایینی بوده و در محدوده پریدوتیت های اقیانوسی واقع می گردند. اسپینل موجود در هارزبورژیت ها دارای عدد کروم پایینی بوده در حالی که اسپینل موجود در لرزولیت ها با عدد کروم بالاتری مشخص می گردد. نمودار های عنکبوتی گابروها و گابرونوریت ها آنومالی مثبت eu داشته و نشان دهنده سرشت بونینیتی می باشند. آنومالی منفی eu در نمودارهای عنکبوتی لوکوگابروها و اولیوین گابروها نشان دهنده سری ماگمایی تولئیتی می باشد. وجود خواص فرورانشی در تمامی واحدهای سنگی این افیولیت نشان دهنده فعالیت در زون های مرتبط با فرورانش و احتمالا نشان دهنده فرورانش پوسته اقیانوسی حوضه سبزوار - تربت حیدریه است. به طور کلی با توجه به خصوصیات ژئوشیمیایی و دیاگرام های تکتونوماگمایی، یک حوضه مرتبط با زون فرورانش (supra-subduction zone) برای پیدایش گابروها و پریدوتیت های موجود در مجموعه افیولیتی تربت حیدریه پیشنهاد می گردد. کلید واژه ها: گابرو، هارزبورژیت، دونیت، لرزولیت، ژئوشیمی، افیولیت تربت حیدریه
سودابه حاجی پور قاسم قربانی
توده گرانیتوییدی قاسم آباد در جنوب غرب نیشابور و در شمال غرب برگه 1:100000 کدکن و شمال شرق برگه 1:100000 شامکان، با مشخصات طول جغرافیایی ??? ?50 ?35 تا ?16 ?57 ?35 شرقی و عرض جغرافیایی ?15 ?58 تا ?57 ?36 ?58 شمالی، منطقه ای به وسعت 470 کیلومتر مربع را می پوشاند. این توده گرانیتوییدی به درون مجموعه افیولیتی سبزوار نفوذ کرده است و دارای طیف ترکیب سنگ شناسی دیوریت، کوارتز دیوریت، گرانودیوریت و گرانیت می باشد. این توده نفوذی به همراه ولکانیک های همراه آن بخشی از کمربند ولکانیکی شمال شرق ایران می باشد که عمده فعالیت آن معطوف به زمان ائوسن بوده است. آمفیبول و پلاژیوکلاز فراوانترین کانی های این مجموعه سنگی بوده ، ترکیب پلاژیوکلازها در محدوده لابرادوریت تا بیتونیت قرار گرفته و آمفیبول ها دارای ترکیب هورنبلند تا شرماکیت هورنبلند می باشند. دایک هایی با ترکیب بازالت آندزیتی، آنذزیت، داسیت و دیوریت نیز در این مجموعه تزریق شده اند. سنگ های این توده دارای ماهیت متاآلومین و کالک آلکالن پتاسیم پایین تا متوسط بوده و به گرانیتویید های نوع i تعلق دارند. نمودارهای عنکبوتی نیز نشان می دهند که نمونه های مورد مطالعه، دارای غنی شدگی در lile ها (th, k, rb) و lree ها نسبت به hfse ها می باشند. به طور کلی نمونه های مورد مطالعه در نمودارهای متمایزکننده محیط تکتونیکی در قلمرو گرانیتوییدهای قوس های آتشفشانی (vag) قرار می گیرند. ترموبارومتری برروی توده گرانیتوییدی مزبور نشان داد که بنابر نتایج حاصل از زمین فشارسنج آمفیبول اشمیت، آمفیبول ها در این توده گرانیتوییدی در فشار حدود ? کیلوبار و در عمق حدود ?? کیلومتری متبلور شده اند. زمین دماسنجی آمفیبول ها نیز با دماسنج های مختلف، تغییرات دمایی بین ??? تا ??? درجه سانتیگراد را نشان می دهند.
مهدی خلج علی اکبر حسن نژاد
منطقه چاه موسی به عنوان پیشانی معدن کاری کمربند آتشفشانی ترود-چاه شیرین شناخته شده و از دیرباز کانه زایی مس در آن مورد توجه بوده است. مطالعات زمین شناسی-کانی-شناسی در این منطقه وجود توده های نفوذی متعدد با ترکیب داسیتی تا دیوریتی را در کنار سنگ های آتشفشانی و آتشفشانی-رسوبی مشخص می نماید. کانه زایی های منطقه تابعی از خطواره هایی با روند e80n و e75s می باشند که در منطقه چاه موسی در داخل سنگهای آتشفشانی آندزیتی گسترش دارند. کربنات های مس کانه ی عمده منطقه بوده و به میزان کمتر کانه های کالکوپیریت، اسفالریت، گالن، بورنیت، کوولیت نیز در کنار آن به چشم می خورد. دگرسانی های غالب محدوده مورد مطالعه شامل آرژیلیک، پروپیلیتیک و کلسیتی شدن می باشد که توسط مطالعات مقاطع نازک و سنجش از دور مشخص گردید. به لحاظ ژئوشیمی جایگاه زمین ساختی منطقه کمان آتشفشانی-نفوذی متعلق به پوسته قاره ای بوده و به نظر می رسد عمده سنگ های منطقه ناشی از تفریق یک ماگمای اولیه مشترک می باشد. با استفاده از نمودارهای درختی همبستگی عناصر، میان cu و cl ضریب همبستگی بالایی بدست آمد که این امر با داده های حاصل از مطالعه ی میانبارهای سیال همخوانی داشت. زیرا مشخص شد که انتقال فلزات در سیال کانه ساز عمدتا توسط کمپلکس-های کلریدی صورت گرفته است. مطالعه ی میانبارها ، کانسارسازی را نتیجه عمل جوشش، اختلات با آبهای جوی و سرد شدن در طی بالا آمدن سیال گرمابی مشخص و کانسار را در محدوده ی کانسارهای هیدروترمال قرار داد. با استفاده از روش های ضریب خطوارگی تصویر و آنالیز فرای کانه زایی در منطقه در ارتباط مستقیم با خطواره های ساختاری تشخیص داده شد.
مجتبی خانی دمنه هادی شفائی مقدم
نوار آتش فشانی مشکان در شمال و شمال شرق سبزوار و در بخش شمالی زون افیولیتی و دگرگونی سبزوار قرار داشته و مشتمل بر تعداد زیادی گنبد آتش فشانی با ترکیب آندزیتی تا ریولیتی می باشد. ترکیب عمده این گنبدها، داسیت و به میزان کمتر آندزیت و در حجم بسیارکم، ریولیت می باشد. این سنگ ها مربوط به فعالیت های پلیو-پلئیستوسن بوده که به صورت گنبدهای سابولکانیک تا ولکانیک در این منطقه وجود دارند. سنگ های بازیک ائوسن- میوسن زیرین (عمدتاً بازالت ها)، میزبان این گنبدها می باشند. بنابراین، فعالیت های ماگمایی از ائوسن شروع شده و تا پلیوکواترنر ادامه داشته است. بخش شمالی این نوار آتشفشانی، اساساً از واحدهای آذرآواری و گنبدهای آندزیتی، تراکی آندزیتی، داسیتی و ریولیتی به سن پلیو-پلئیستوسن تشکیل شده است. وجود انکلاوهایی از سنگ های آتشفشانی ائوسن و همچنین انکلاوهای رسوبی میوسن، ظهور و عدم حضور برخی از فازهای کانی ها، خوردگی و عدم تعادل شیمیایی فنوکریست ها و همچنین بافت غربالی و آثار عدم اختلاط ماگمایی، از نشانه های وقوع آلایش ماگمایی در این سنگ ها هستند. براساس مطالعات ژئوشیمیایی، سنگ های ولکانیک منطقه مورد مطالعه دارایویژگی های شیمیایی 47.9%<sio2،15.2%?al2o3،mgo<7.1%،sr>225 ppm، sr/y>19.4،غنی شدگیاز عناصرlile و lreeوتهی شدگیاز عناصرhfseوhree (y<29.7 ppm وyb<2.3 ppm)هستند که با ویژگی هایسنگ های کالک آلکالن و متاآلومین مطابقت دارد. موقعیت آن ها در نمودارهای متمایزکننده محیط های تکتونیکی، نشاندهنده آن است که این سنگ ها در محیط های مرتبط با زون-های فرورانش حاشیه مخرب صفحات تشکیل شده اند.مطالعات ایزوتوپ های sr-nd-hf-pb نشان می دهند که واحدهای آتشفشانی مورد مطالعه دارای خصوصیات ایزوتوپی متفاوتی بوده، اما تقریباً تمامی آن ها اثراتی از مشارکت رسوبات تخریبی ورادیوژنیک (رسوبات ورقه فرورانش شده و یا به احتمال زیاد رسوبات و سنگ های تخریبی قاره ای) را نشان می دهند. این امر به خوبی از روی تغییرات ایزوتوپ 207pb/204pb و همچنین مقادیر منفی و متغییر ?nd و ?hf مشخص می باشد.به نظر می رسد که گنبدهای نوار آتش فشانی مشکان در اثرکشش های بعد از بسته شدن حوضه نئوتتیس سبزوار ایجاد شده و مرتبط با فرورانش و شکستگی پوسته اقیانوسی (slab break-off)نمی باشند. اثرات ایزوتوپی متفاوت و متغییرآن هامی تواند ناشی از آلایش متفاوت ماگمای سازنده ی این گنبدها با پوسته ی قاره ای ضخیم در این منطقه باشد.
ابراهیم محمدی گورجی قاسم قربانی
منطقه مورد مطالعه در دو موقیعت جغرافیایی در شمال و شمال غربی سبزوار بین طول های جغرافیایی´30?57تا´40?57شرقی و عرضهای جغرافیایی´20? 36 تا´40? 36 شمالی به وسعت200 کیلومتر مربع و در شمال باشتین بین طول های جغرافیایی´05?57تا´25?57شرقی و عرضهای جغرافیایی´15? 36 تا´25? 36 شمالی به وسعت 300 کیلومتر مربع واقع شده و بخشی از زون افیولیتی سبزوار محسوب می شود. تعداد زیادی گنبد های ولکانیکی با ترکیب آندزیت تا ریولیت در آن زون نفوذ کرده اند. این سنگ ها مربوط به فعالیت های احتمالاً پلیو-پلئیستوسن بوده که به صورت گنبدهای نیمه عمیق تا آتشفشانی در منطقه وجود دارند. بر اساس مطالعات ژئوشیمیایی سنگ های منطقه مورد مطالعه دارای ویژگی های شیمیایی 56%> sio2، 15%<al2o3 ، mgo<3%،ppm sr>400 و غنی شدگی از عناصرlile و lree و تهی شدگی از عناصر y وhree (y<18و yb<1.9) و نسبت های بالای sr/y>40و la/yb>2 بوده و نشان دهنده ویژگی های آداکیتی می باشند. این آداکیت ها به گروه آداکیت های غنی از سیلیس تعلق دارند و دارای ماهیت متاآلومین و سری کالک-آلکالن پتاسیم متوسط تا بالا می باشند. ویژگی های ژئوشیمیایی نمونه های مورد مطالعه، از جمله غنی شدگی از عناصر lree و lile نسبت به hree و hfse، آنومالی منفی عناصر tnt (ta-nb-ti) و موقعیت آنها در نمودارهای متمایزکننده محیط های تکتونیکی، نشاندهنده آن است که این سنگ ها در محیط مرتبط با زون های فرورانش تشکیل شده اند. بررسی های جامع ویژگی های زمین شناسی صحرایی، پتروگرافی، ژئوشیمیایی و ایزوتوپی حکایت از آن دارند که آداکیت های منطقه مورد مطالعه دو دسته می باشند: 1- آداکیت های دامنه جنوبی نوار افیولیتی شمال سبزوار (ساروق، زرد کوهی،کوه سفید) که دارای ترکیب ریولیتی بوده و بسیار تفریق یافته می باشند ( احتمالاً مشابه با پسودو آداکیت ها)، 2- آداکیت های دامنه شمالی نوار افیولیتی شمال سبزوار (نوده انقلاب و کمرتنگ) که دارای ترکیب آندزیتی و داسیتی هستند و تفریق یافتگی کمتری دارند. مطالعات ایزوتوپی نشان می دهد واحدهای آتشفشانی مورد مطالعه در نمودار های ایزوتوپی در محدوده مرز گوشته رایج(prema) با morb واقع شده و نشان دهنده آن است که سنگ های مورد مطالعه از یک گوشته نسبتاً تهی شده مشابه با تیپ مورب همراه با مقدار کمی آلایش پوسته ای نشأت گرفته اند.
فاطمه محمودیان هادی شفائی مقدم
توده گرانیتوئیدی کاشمر واقع در شمال شرقی ایران مرکزی، بخش بزرگی از کمربند ماگمایی شمال گسل درونه است که در سنگ های ولکانیکی ائوسن آغازین نفوذ کرده و با رخنمونی وسیع از پلوتون های i-type که عمدتاً دارای سنگ های فلسیک از نوع گرانیت و گرانودیوریت هستند. دایک های آپلیتی متعددی توده گرانیتوئیدی مذکور را قطع کرده اند و این گرانیتوئیدها دارای آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک هستند. بر اساس مطالعات پتروگرافی، ترکیب سنگ شناسی منطقه مورد مطالعه از گرانیت، آندزیت تا داسیت متغیر می باشد. تعیین سن به روش u-pb بر روی گرانیتوئیدها و دایک های آپلیتی همراه این مجموعه نشان دهنده سن تبلور 40 تا 41 میلیون سال می باشد. با توجه به ویژگی های ژئوشیمیایی (تهی شدگی tnt به همراه غنی شدگی عناصر نادر خاکی سبک نسبت به سنگین و ...)، سنگ های منطقه دارای سرشت کالک آلکالن و وابسته به کمان ماگمایی می باشند. تهی شدگی از عناصر nb, ti, ta و p و غنی شدگی از عناصر k و pb یک جایگاه کمان قاره ای مرتبط با فرورانش را برای آن ها پیشنهاد می کند و تهی شدگی از nb و ta و غنی شدگی از th و rb بیانگر پیدایش گرانیت ها در بالای زون فرورانش و آلایش با مواد پوسته ای می باشد. بر اساس نموارهای تمایز جایگاه تکتونیکی، نمونه های مورد مطالعه در محدوده کمان آتشفشانی مرتبط با فرورانش، حاشیه فعال قاره ای و جزء گرانیت های نوع i کالک آلکالن هستند.
مهسا مولانی هادی شفائی مقدم
افیولیت¬های پالئوزوئیک میانی – پسین که نمایانگر بقایایی از اقیانوس پالئوتتیس می¬باشند، در دو زون اصلی ایران: آق دربند (شامل دره انجیر و فریمان) – مشهد و رشت در شمال و شمال شرق، افیولیت¬های جندق – انارک در اطراف بلوک ایران مرکزی، گسترده شده¬اند. تعیین سن u-pb روی کانی زیرکن پلاژیوگرانیت و فرودیوریت، سن¬هایی با 380.6±3.7 میلیون سال و 382.9±3.7 میلیون سال، به ترتیب را نشان دادند که این سن¬ها، تقریبا 200 میلیون سال قدیمی¬تر از سن¬های بیواستراتیگرافی و ar-ar بر روی رادیولاریت¬ها و گابروهای نزدیک فریمان، هستند. پریدوتیت¬های گوشته¬ای دونین دره انجیر شامل کروم اسپینل پایین مشابه پریدوتیت¬های نوع morb می¬باشند. کلینوپیروکسن پریدوتیت¬ها نیز مقادیر بالایی از tio2، na2o و al2o3 را دارا می¬باشند که نمایانگر آن است که این پریدوتیت¬ها، پسماند حاصل از درجه ذوب بخشی پایین هستند. گابروهای دونین دره انجیر اثرات بونینیتی و کالک آلکالن دارند. دایک¬های بازالتی که گابروهای دره انجیر را قطع می¬کنند، اثرات کالک آلکالن را به نمایش گذاشتند. گدازه¬های اولترامافیک و گدازه¬های بالشی فریمان در nb تهی شدگی دارند، در حالی¬که گدازه¬های توده ای (بازالتی) شبه oib هستند. مقدارهای ?18ozircon روی فرودیوریت دونین دره انجیر (18ozircon~4.6±%3?) بسیار کمتر از مقادیر 5.2-5.4% که برای زیرکن¬های نوع morb پذیرفته شده، می¬باشد. در حالی¬که زیرکن¬های پلاژیوگرانیتی دونین ?18ozircon پایینی دارند (%5>) که این قضیه، بازتاب تشکیل پلاژیوگرانیت¬ها از طریق ذوب هیدروترمالی پوسته دگرسان شده، خواهد بود. در مقابل، مقادیر بالا و مثبت ?hf از زیرکن پلاژیوگرانیت¬ و فرودیوریت به ترتیب با میانگین (+14.9) و (+13.8) بر مشتق شدن آن¬ها از یک مخزن گوشته تهی شده، دلالت می¬کند. سنگ¬های ماگمایی آق دربند محدوده متنوعی از 87sr/86sr اولیه را نشان می¬دهند (0.70393-0.70912) که به احتمال زیاد ناشی از تقابل آن¬ها با آب دریا می¬باشد. ?nd سنگ¬های افیولیتی آق دربند به مقادیر بالا با (nd>10.3?) و مقادیر پایین با (nd<5.4?) تقسیم می¬شوند. این سنگ¬ها همچنین به وسیله 207pb/204pb رادیوژنیک بالا با محدوده 15.39-15.83 مشخص می¬گردند. مجموعه مافیک و اولترامافیک آق دربند احتمالا یک مجموعه افیولیتی نیست، با این حال نشانگر آن است که این بخش شکاف پالئوتتیس از پوسته اقیانوسی ، بالای سوپرا سابداکشن زون، در زمان دونین تا همگرایی بر¬افزایشی در زمان پرمین به¬وجود آمده است. افیولیت¬های پالئوزوئیک ایران با افیولیت¬های قفقاز و ترکیه در غرب و افغانستان، ترکمنستان و تبت در شرق، نمایانگر سری¬های دوسنی وابسته به حوضه-های حاشیه¬ای فعال وابسته به فرورانش از زمان اواخر دونین پیشین تا پرمین پسین، هستند.
اکرم رجب قیطاقی هادی شفائی مقدم
توده گرانیتوئیدی هزاردره، در استان سمنان، در 100 کیلومتری از جنوب شرق شاهرود و 30 کیلومتری از جنوب غرب بیارجمند واقع است. این توده در زون زمین ساختی ایران مرکزی و با روند کلی شمال شرق-جنوب غرب و موازی با گسل های اصلی ناحیه قرار دارد. سن توده پرکامبرین-نئوپروتروزوئیک می باشد. سنگ دربرگیرنده این توده را تناوبی از ماسه سنگ، کنگلومرا، شیل و مقدار کمی آهک تشکیل می دهد که این تناوب نشان دهنده سازند شمشک است. سنگ های این توده شدیدا خرد و میلونیتی شده اند، به طوری که در قسمت های جنوبی توده گرانیت های گنیسی ایجاد شده اند. در واقع این توده در زون برشی گسلی موازی با گسل طرود واقع شده است. سنگ های آذرین تشکیل دهنده توده عبارتند از : آلکالی فلدسپار گرانیت، گرانیت(مونزوگرانیت - سینوگرانیت)، گرانودیوریت، کوارتزدیوریت، گرانیت های گنیسی و میلونیتی و دایک های گرانیتی ومیکروگابرویی. بافت هیپیدیومورف گرانولار، پرتیتی، پویکیلیتی و میرمکیتی در سنگ های گرانیتوئیدی غالب می باشد. کانی های اصلی تشکیل دهنده سنگ های توده، کوارتز، پلاژیوکلاز و آلکالی فلدسپار هستند و بیوتیت نیز کانی فرومنیزین آنها را تشکیل می دهد. تغییرات عناصر اصلی در مقابل sio2 وجود خاستگاه مشترک در فرآیند تفریق را مشخص می نماید. سنگ های این توده دارای ماهیت پرآلومین ضعیف و کالک آلکالن پتاسیم بالا بوده و به گرانیتوئید های نوع sبا منشأ گریوکی تعلق دارند. در نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده نسبت به کندریت و گوشته اولیه، عناصر ناسازگار سبک، غنی¬شدگی بیشتری نسبت به عناصر کمیاب سنگین نشان میدهند که این خصوصیت از ویژگی¬های بارز سنگ¬های کالکوآلکالن قوس آتشفشانی زونهای فرورانش حاشیه قارهای است. به طور کلی نمونه های مورد مطالعه در نمودارهای متمایزکننده محیط تکتونیکی در قلمرو گرانیتوییدهای قوس های آتشفشانی (vag)قرار می گیرند.
قاسم قربانی حبیب ابراهیم پور
پژوهش حاضر با هدف شناسائی تاثیر ادراک از خود کارآمدی بر عملکرد کارکنان انجام شده است. بدین منظور پرسشنامه ای برای سنجش این متغیرها طراحی و پس از اطمینان از روائی و پایائی ابزار اندازه گیری، با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه برابر با127 نفر متشکل از کارکنان شرکت آب وفاضلاب روستائی استان اردبیل تعیین وتوزیع شد. روش تحقیق حاضر پیمایشی- همبستگی و ازحیث هدف کاربردی وروش نمونه گیری تصادفینسبی بوده است. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، از روشهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. و به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از مدل رگرسیون ساده و چند متغیره استفاده شده است
سمیه خراسانی قاسم قربانی
مجموعه آذرین پنج کوه در فاصله 58 کیلومتری جنوب شرق دامغان واقع شده است، که شامل. توده ی نفوذی با ترکیب پیروکسن سینیت و مونزونیت،بخشی ازنوارماگمایی ائوسن میانی تروداست که در سنگ های میزبان آتشفشانی – رسوبی نفوذ نموده است. بافت غالب در پیروکسن سینیت هیپیدیومورف گرانولار، پوئی کیلیتیک می باشد و پلاژیوکلاز، آلکالی فلدسپار و کلینوپیروکسن فنوکریست های شاخص تشکیل دهنده ی این واحد سنگی هستند. در مونزونیت بافت غالب هیپیدیومورف گرانولار، پوئی کیلیتیک و در بعضی نمونه ها بافت پورفیری با خمیره ی میکرولیتیمشاهده می شود که کانی های اصلی تشکیل دهنده ی آن شامل مقدار تقریبا برابر پلاژیوکلاز و آلکالی فلدسپار و کانی مافیک، پیروکسن می باشد. سنگ های آتشفشانی واجد بافت غالب پورفیریک با خمیره¬ی میکرولیتی جریانی هستند.کانی های اصلی آن ها شامل پلاژیوکلاز، آلکالی-فلدسپار،ارتوپیروکسن (انستاتیت)، کلینوپیروکسن (اوژیت) می باشند .بر پایه مطالعات الکترون مایکروپروب، ترکیب کلینوپیروکسن در پیروکسن سینیت ها و مونزونیت ها، از نوع دیوپسید و پلاژیوکلازها در مونزونیت ها از نوع آندزین و الیگوکلاز می باشند. بر پایه ی شیمی کانی کلینوپیروکسن نیز سری ماگمایی تمامی نمونه ها در قلمرو ساب آلکالن واقع می شوند در نمودارهای تعیین سری ماگمایی، نمونه های مورد مطالعه دارای ماهیت کالک آلکالن و شوشونیتی و نمونه های نفوذی متعلق به سری i را هستند. در نمودار تعیین درجه ی اشباع از آلومین نمونه های پلوتونیکی در محدوده ی متاآلومین واقع می شوند. دردیاگرام های عنکبوتی بهنجارشده نسبت به کندریت، عناصر نادر خاکی سبک (lree) نسبت به عناصر نادر خاکی سنگین (hree) غنی شدگی نشان می دهند که شاخص سنگ های کالک آلکالن قوس آتشفشانی زون های فرورانش می باشند. همچنین در نمودارهای عنکبوتی بهنجار شده نسبت به گوشته ی اولیه، غنی شدگی از عناصر u، cs، th، pb و sr و تهی شدگی از عناصر ti، p، nb و ta از ویژگی های بارز ماگماهای وابسته به فرورانش هستند. بر اساس داده های ایزوتوپی مانندεnd، i(87sr/86 sr)،hf ε و18o δ، نمونه های مورد مطالعه بر روی روند گوشته¬ای و به دور از مورب (morb) و در قلمرو زون های فرورانش قرار می گیرند. به طور کلی، داده های ژئوشیمی و ایزوتوپی بیانگر آن است که نمونه های مورد مطالعه دارای یک منشأ گوشته ای غنی شده دربالای محیط های فرورانش و با حداقل آلایش پوسته ای می باشند. .سن توده ی نفوذی مورد مطالعه 0.42± 49.21میلیون سال، بیانگر سن تبلور کانی زیرکن است که نشان می دهد توده نفوذی منطقه در زمان ائوسن میانی (لوتسین) متبلور شده است. بر اساس نمودارهای تکتونوماگمایی تمامی نمونه¬های پلوتونیکی و آتشفشانی در قلمرو کمان آتشفشانی قرار می گیرند.
محمد حیدری قاسم قربانی
منطق? فرومد در شمال غرب شهرستان سبزوار و در زون ساختاری حاشی? شمال شرقی ایران مرکزی واقع شده است. سکانس گوشته ای افیولیت فرومد مشتمل بر هارزبورژیت ها و لنز های دونیتی همراه با کرومیتیت ها می-باشد. هارزبورژیت ها از سازندگان اصلی سکانس گوشته ای است و علاوه بر آن حضور دونیت ها بصورت عدسی-های منظم توده ای تا نامنظم را می توان در آنها شاهد بود. علاوه بر واحد های مذکور، پیروکسنیت ها، پلاژیوگرانیت ها و واحدهای دیابازی از جمله دایک هایی هستند که سکانس گوشته ای افیولیت منطقه را قطع می کنند. سن بدست آمده از کانی زیرکن در پلاژیوگرانیت ها به روش u-pb معادل 72/0±32/99 میلیون سال را نشان می دهند. الیوین های موجود در پریدوتیت ها از نوع فورستریت با میزان متغیر 8/90 تا 3/97 درصد می باشند. ارتوپیروکسن ها از نوع انستاتیت و کلینوپیروکسن ها از نوع دیوپسید و اوژیت می باشند که با محدود? عدد منیزیم 90/0 تا 94/0 و اکسید تیتان پایین (حداکثر 07/0 درصد) در فشار های بالا مشخص شده و دارای منشأ گوشته ای تهی شده در یک محیط سوپراسابداکشن می باشند.
فاطمه محمدی خلفه لویی هادی شفائی مقدم
منطق? مورد مطالعه وسعتی در حدود 350 کیلومتر مربع را در بر می گیرد. در این وسعت برونزدهای پراکنده ای از سنگ های ولکانیکی با ترکیب پیروکسن-آندزیتی از فاصله حدوداً 16 کیلومتری شمال گسل درونه و از شمال غرب روستای فدیهه شروع و با یک روند شمال غربی جنوب شرقی تا حوالی تربت حیدریه ادامه دارند. منطقه مورد مطالعه در فاصله 36 کیلومتری شمال غربی شهرستان تربت حیدریه و 5 کیلومتر مانده به بخش بایگ در استان خراسان رضوی قراردارد. طول جغرافیایی این منطقه ?52 ?58 تا ?12 ?59 شرقی و عرض جغرافیایی آن ??16 ?35 تا ?26 ?35 شمالی می باشد واز سطح دریا 1600 متر ارتفاع دارد فاصله این منطقه از شهرستان تربت حیدریه 29 کیلومتر به خط مستقیم است. از لحاظ تقسیمات ساختاری زمین شناسی ایران، این منطقه در بخشی از واحد ساختاری ایران مرکزی محسوب شده و سنگ های آتشفشانی ائوسن را قطع نموده است. با توجه به مطالعات صحرایی، پتروگرافی و ژئوشیمیایی، سنگ های مورد مطالعه عمدتاً ترکیب پیروکسن-آندزیتی دارند. وجود بافت های غربالی به اشکال مختلف در پلاژیوکلازها مهترین ویژگی بافتی مشاهده شده در این سنگ ها بوده که می تواند در اثر افت فشار یا اختلاط و آلایش ماگمایی ایجاد شده باشند. اگر چه بافت های ویتروفیریک و گلومروپورفیری نیز مشاهده می شود. این سنگ ها دارای ماهیت کالک آلکالن پتاسیم بالا می باشند. دیاگرام های عنکبوتی عناصر کمیاب سنگ های ولکانیکی منطقه که نسبت به کندریت، مورب و گوشته به هنجار شده اند الگوی خاصی از این عناصر را نشان می دهند. در این الگو آنومالی منفی عناصری نظیر ta,ti و nb و مثبت cs, rb, sr, ba, th مشاهده می شود که نشان دهنده آنها با جایگاه زمین ساختی وابسته به فرورانش است. آنومالی منفی نیوبیوم در نمودارهای عنکبوتی، ناشی از آغشتگی و مخلوط شدن ماگما با مواد پوسته ای حین صعود و جایگزینی آن در مناطق فرورانش می باشد در دیاگرام های جایگاه تکتونیکی این سنگ ها در کمان آتشفشانی غنی شده و پس از برخورد (pa+ca) قرار دارند. نمودارهای جداکننده محیط زمین ساختی نیز جایگاه حاشیه فعال قاره را نشان می دهند. با توجه به شواهد ژئوشیمیایی و پتروگرافی و همچنین نبود کانی های آبدار، به ذوب بخشی اکلوژیت به عنوان یک فرضی? محتمل در تشکیل سنگ های منطقه می توان اشاره کرد.
فرزانه بخشی زاد قاسم قربانی
منطقه زنجان-تکاب مشتمل بر انواع سنگ های دگرگونی شامل پارا- و اورتوگنیس ها، آمفیبولیت ها، انواع شیست ها و میگماتیت ها به همراه دایک ها و لنزهای ماگمایی جوان و کمتر دگرگون شده می باشد. در این پژوهش، سنگ های دگرگونی زنجان-تکاب در سه منطقه: 1- آلمالو-قاضی کندی-علم کندی، 2- قره ناز-قوزلو و 3- زکی کندی-باروت آغاسی نمونه برداری و مطالعه شده اند. اورتوگنیس ها و لوکوسم میگماتیت ها در این مناطق دارای غنی شدگی در عناصر نادر خاکی سبک نسبت به سنگین بوده و با تهی شدگی در عناصری مانند نیوبیوم و تانتال مشخص می گردند. اورتوگنیس های منطقه آلمالو-قاضی کندی-علم کندی دارای دامنه سنی 491 تا 516 میلیون سال بوده، اما دارای هسته های زیرکن های قدیمی نیز می باشند. متاتونالیت های این منطقه دارای سن 24 تا 26 میلیون سال می باشند. لوکوسم میگماتیت ها به همراه پاراگنیس ها و آمفیبولیت های گنیسی در منطقه قره ناز-قوزلو دارای زیرکن هایی با شواهد ذوب بخشی در حدود 25 تا 28 میلیون سال را نشان می دهند. سن مدل نئودیمیم میگماتیت ها مقادیر متغیر 466 تا 1629 میلیون سال را نشان داده، اما اکثریت داده ها سن مدل اردوویسین و اواخر نئوپروتروزوئیک را نشان می دهند. تغییرات ?hf(t) برای حاشیه زیرکن تمامی نمونه ها، مقادیر مثبت بوده و سن مدل آنها برابر 400 تا 700 میلیون سال می باشد. با توجه به داده های موجود به نظر می رسد که علاوه بر سنگ های دگرگونی قدیمی در منطقه زنجان-تکاب، سنگ های دگرگون شده (یا اندکی دگرگون شده) جوانتر نیز در این بخش از ایران دیده می شوند. به نظر می رسد که فرآیندهای ماگماتسیم کادومین ایران در این منطقه نیز دارای بخش قابل توجهی بوده، اما نسبت به سایر بخش های ایران دارای دامنه سنی وسیع تر و نیز اندکی جوانتر می باشد. تشکیل میگماتیت ها و بالا آمدن گنیس های دگرگون شده از بخش های عمیق تر در این منطقه در ارتباط با یک مجموعه core complex بوده که ناشی از فازهای کششی موجود در ایران ناشی از عقب راندگی (roll-back) لیتوسفر فرورانده نئوتتیس به زیر بلوک ایران می باشد.
شقایق مالکی قاسم قربانی
منطقه ی مورد مطالعه در 55 کیلومتری جاده ی سبزوار- نیشابور و در نزدیکی روستای سنگ کلیدر(دهنه-ارباب) و در زون ساختاری سبزوار قرار دارد. واحدهای سنگی عمده در سکانس گوشته ای افیولیت سنگ کلیدر، سنگ های پریدوتیتی شامل هارزبورژیت ها و دونیت ها وسنگ های گابرویی شامل الیوین گابرو و پگماتیت گابروها و هم چنین پلاژیوگرانیت با ترکیب دیوریتی و گابرو دیوریتی می باشند. هارزبورژیت مهمترین واحد سنگی تشکیل دهنده ی این سکانس گوشته ای می باشد. بافت هارزبورژیت و دونیت عمدتا هیپیدیومورف گرانولار و پویکیلیتیک و پورفیروکلاستیک است و درجات مختلفی از سرپانتینی شدن را نشان می دهند که بافت شبکه ای را در آن ها ایجاد کرده است. الیوین های موجود در این سنگ ها براساس داده های حاصل از آنالیز epma و بررسی شیمی الیوین ها از نوع فورستریت می باشند. میزان فورستریت (fo) الیوین پریدوتیت های افیولیت سنگ کلیدر از 7/90 تا 3/95 می-باشد. کلینوپیروکسن ها در هارزبورژیت ها ترکیب دیوپسید و طیف ترکیبی en48 fs2 wo44 تا en50 fs4 wo48 و در دونیت ها نیز از نوع دیوپسید و طیف ترکیبی en49 fs3 wo44 تاen51 fs3 wo47 را دارند. ارتوپیروکسن های هارزبورژیت ها در محدوده ی انستاتیت (mg# = 0.914-0.921) و دونیت ها نیز در محدوده ی انستاتیت (mg# = 0.917-0.919) قرار می گیرند. ترکیب شیمیایی انواع اسپینل های کروم دار منطقه در نمودار مثلثی cr3+- fe3+ -+al3 نشان می دهد که هارزبورژیت ها و دونیت های منطقه غنی ازcr و al هستند. عدد کروم اسپینل در هارزبورژیت های منطقه بـین 41/0 تا 69/0 و در دونیت ها بین 41/0 تا 47/0 می باشد. آمفیبول های موجود در واحدهای مختلف افیولیت سنگ کلیدر از نوع کلسیک می باشند و در محدوده ی مگنزیوهورنبلند پلات می شوند و آمفیبول های دیوریت ها و گابرودیوریت ها در گستره آمفیبول های وابسته به فرورانش (s-amph) قرار می گیرند. پلاژیوکلاز های موجود در گابرودیوریت های منطقه در محدوده ی بایتونیت (آنورتیت 7/77 تا 3/86)، پلاژیوکلاز های موجود در دیوریت ها طیفی از آندزین تا بایتونیت (آنورتیت 44تا79) و پلاژیوکلازهای الیوین گابروها طیفی از لابرادوریت تا بایتونیت (آنورتیت 7/57 تا 77) را در بر می-گیرند. در الگوی عناصر نادر خاکی، کلینوپیروکسن های موجود در هارزبورژیت ها در عناصر نادر خاکی سنگین (hree) دارای یک حالت تقریبا مسطح می باشند و کلینوپیروکسن ها در عناصرنادر خاکی متوسط (mree) روند نزولی و سرانجام در عناصر نادر خاکی سبک lree)) تهی شدگی شدیدی نشان می دهند. براساس شیمی کانی های موجود در پریدوتیت های افیولیت سنگ کلیدر و با استفاده از نمودارهای تکتونوماگمایی، سنگ های مورد مطالعه در محدوده ی پریدوتیت های آبیسال – سوپراسابداکشن پلات شده اند و این حاکی از آن است که ژنز این مجموعه ی سنگی احتمالا در یک محیط کمان یعنی سوپراسابداکشن درگیر و تکامل یافته است.
محمدحسین خواجه زاده محمود صادقیان
مجموعه ¬ماگمایی شمال معلمان واقع درجنوب¬ دامغان، در بخش¬شمالی زون ¬ساختاری ایران مرکزی واقع شده ¬است. این مجموعه ¬ماگمایی طیف متنوعی از سنگهای آذرین درونی، بیرونی و نیمه عمیق را شامل می¬شود. این تحقیق بررسی تفصیلی سنگهای آذرین درونی عمیق و نیمه عمیق این مجموعه ماگمایی را که به صورت استوک یا دایک رخنمون یافته¬اند، دربرمی¬گیرد. سنگهای مورد مطالعه دارای طیف ترکیبی گابرودیوریت، مونزونیت، گرانودیوریت و گرانیت می¬باشند. نفوذ این توده¬ها به درون سنگهای میزبان (آهکهای فسیل¬دار کرتاسه و سنگهای رسوبی - آتشفشانی و آهکهای نومولیت¬دار ائوسن¬میانی) با دگرگونی ¬مجاورتی، متاسوماتیسم، دگرسانی¬گرمابی و کانسارسازی همراه بوده است. اسکارنهای گارنت و گارنت ـ وزوویانیت¬دار، کانه¬زایی مگنتیت، و کانسارهای متعدد سرب، روی، مس و طلا مبیّن این امر است. سنگهای مورد مطالعه دارای ماهیت کالکوآلکالن پتاسیم¬ بالا و متاآلومین تا پرآلومین هستند. در نمودارهای تغییرات، روند تقریباً پیوسته¬ای بین سنگهای مذکور مشاهده می¬شود که مؤیّد تحول آنها از طریق تبلور تفریقی است. این سنگها در زمره گرانیتوئیدهای نوع i و قوسهای آتشفشانی(vag) و از نوع گرانیتوئیدهای قوس قاره¬ای(cag) قرار گرفته¬اند. با مقایسه ویژگیهای ژئوشیمیایی سنگهای مورد مطالعه با معیارها و ویژگیهای ژئوشیمیایی آداکیتها، آنها از نوع آداکیتهای غنی از سیلیس بوده و در محدوده آداکیتهای مشتق شده از ورقه اقیانوسی فرورانده شده قرار می¬گیرند.
قاسم قربانی منصور وثوقی عابدینی
مناطق مورد مطالعه در نقشه های چهار گوش زمین شناسی فیض آباد با مقیاس 100000:1 و بیرجند با مقیاس 250000:1 قرار دارند. براساس جدیدترین نظریه در مورد مرزبندی زون های ساختاری ایران (نوگل سادات 1989) منطقه بیرجند جزء بلوک لوت - سیستان می باشد و منطقه فیض آباد نیز در پنجرهء فرسایشی زون تکنار قرار دارد. در مطالعات میکروسکوپی سنگهای نئوژن - کواترتر این نواحی از بازالت ، آندزیت و داسیت وعمدتا" از آندزیت و داسیت تشکیل شده اند.در بررسی و مطالعات ژئو شیمیائی بر اساس دیاگرام های مختلف از قبیل دیاگرامهای اکسیدهای اصلی در مقابل سیلیس ، اکسیدهای اصلی وو عناصر کمیاب در مقابل ضریب تفریق و عناصر اصلی و کمیاب در مقابل عناصر کمیاب ، مشخص میشود که این سنگها از نظر ژنتیکی بهم مربوط بوده و سنگهای اسیدی در اثر تبلور تفریقی سنگهای حد واسط بوجود آمده اند، همچنین جهت بررسی ارتباط بین این سنگها و سنگهای اولیوین بازالت منطقه مود باسن اولیگوسن که از نظر چینه شناسی در زیر سنگهای مزبور (منطقه بیرجند) قرار دارند را در دیاگرام های تفریق مد نظر قرار داده ایم و مشخص میشود که سنگهای آندزیتی و داسیتی حاصل تفریق ماگماهای سنگهای بازالتی مود نیستند. برای تعیین سری ماگمایی از دیاگرام های مختلفی استفاده شده است در همهء این دیاگرام ها سنگهای مورد مطالعه در محدودهء کالک آلکالن قرار می گیرند. از آنجائیکه در حال حاضر سنگهای کالک آلکالن محدود به مناطق فرورانش می باشد، لذا سنگهای مورد مطالعه را با سنگهای این مناطق مقایسه کرده ایم در مقایسه عناصر اصلی و کمیاب مناطق مورد مطالعه بازونهای فرورانش مشخص می شود که آنها مشابهت بشتری بازونهای حاشیه قاره ای فعال دارند همچنین موقعیت تکتونوماگمایی این واحدها در دیاگرام های مختلف براساس عناصر اصلی و کمیاب در زونهای فرورانش قرار می گیرند. با توجه به پیچیدگی زمین شناسی شزق ایران و گزارش ماگماهای کالک آلکالن در گسل های راستالغز و زون های فشارشی لغزشی و عدم توانایی مدل های ارائه شده در پاسخگوئی به تمام ولکانیسم و پلوتونیسم این ناحیه از ایران زمین، لذا به قطعیت نمی توان مدلی را تائید یا رد کرد و هنوز احتیاج به بررسی های دقیق تکتونیکی و پترولوژی دارد