نام پژوهشگر: حمید حاجیان پور
زهرا رضایی محمدعلی رنجبر
منطقه قفقاز و نقش آن در روابط دو دولت ایران و عثمانی؛موضوع اصلی این پایان نامه را تشکیل می دهد. قفقاز در گذشته منطقه ای در محدوده امپراطوری عثمانی و ایران بوده است. ناحیه ای میان دریای سیاه و دریای خزر که نزدیک به440 هزارکیلومتر مربع وسعت دارد0اراضی میان مرز ایران و عثمانی و رشته کوه های قفقاز، به ماورای قفقاز معروف شده است. قفقاز در تقسیم بندی سیاسی شامل مناطق آذربایجان، ارمنستان، گرجستان و داغستان می شد. در این رساله، موقعیت جغرافیایی و تاریخی هر یک از این مناطق مورد توجه قرار گرفته است، آن گاه نقش این منطقه وسیع در روابط ایران با کشورهای همجوار خود از جمله امپراطوری عثمانی بررسی شده است. گسترش امپراطوری عثمانی، و قدرت روز افزون ایران در روزگار صفویه، تهدیدی جدی برای قفقاز پدید آورد چنان که دو کشور رقیب بر سر قفقاز با یکدیگر به جنگ پرداختند. هر دو کشور خواهان گسترش مرزهای خود و توسعه نفوذ سیاسی بودند، این عوامل توجه هر دو کشور را به منطقه قفقاز جلب کرد؛ زیرا قفقاز در قیاس با سایر مرزها ویژگیهای برجسته ای داشت و به عنوان یک منبع درآمد، از نظر سیاسی، اقتصادی و جغرافیایی برای این قدرت ها از اهمیت فراوانی برخوردار بود. نقش قفقاز در روابط سیاسی دو کشور در این پایان نامه در چند مرحله مورد بررسی قرا گرفته است: نخست، به روشن کردن موقعیت سیاسی و جغرافیایی قفقاز می پردازیم سپس قفقاز را در دوره های مختلف تاریخی مورد مطالعه قرار داده و در مرحله سوم، فعالیت های دو قدرت ایران و عثمانی در قفقاز-که بیشتر بر پایه حملات نظامی استوار بود- مورد بررسی قرار گرفته است. به طور کلی تلاش این پایان نامه نشان دادن نقش مهم و اساسی منطقه قفقاز در روابط ایران و عثمانی در سده ی دهم هجری قمری است؛ روابطی که نه بر اساس رابطه سیاسی و دیپلماتیک بلکه بیشتر بر پایه حملات و لشکرکشی های طولانی شکل گرفته بود.
محمد حسین عمادی شکراله خاکرند
عصر قاجاریه به دلیل رویارویی ایران با تمدن و استعمار مغرب زمین دارای ویژگی ها واهمیت خاصی می باشد. ایران عصر قاجاریه که با انباشتی از عقب ماندگی، ضعف وناتوانی های سیاسی،اجتماعی،اقتصادی وفرهنگی مواجه بود،با استعمار قدرتمند غرب که به دنبال وقوع انقلاب صنعتی و در پی سه قرن تلاش به پیشرفتهای قابل توجهی دست یافته بود روبه رو شد.در چنین شرایطی نخستین آشنایی ها و اگاهی های گروهی از ایرانیان با نوآوری و پیشرفت های فرهنگ و تمدن غرب در ایران شکل گرفت. نخستین جرقه های ارتباط فکری باغرب از طریق این سوال پیش آمد که چرا در جنگ با روسها شکست خوردیم؟برای تحقق این سوال،ارتباط با غرب آغاز شد و به تدریج گسترش یافت.در راستای نیل بدین منظور بود که دانشجویان به منظور کسب علوم و فنون جدید به فرنگ اعزام شدند.این دانشجویان پس از بازگشت به ایران و همسو شدن با دیگر ایرانیانی که افق فکری آنان نیز بر اثر مسافرت به کشورهای اروپایی و همسایه دچار تحوّل شده بود بر جامعه ایرانی گروه جدیدی افزود که ابتدا منورالفکر و نواندیش نامیده می شدند و بعدها واژه روشنفکر برای آنها به کار رفت.به دنبال آشنایی این گروه با پیشرفت مغرب زمین،انجام اصلاحات در حکومت و تلاش در جهت رهایی از عقب ماندگی و لزوم تغییر و تحوّل در ساختار نظام سیاسی،دغدغه اصلی نخبگان سیاسی عصر مشروطیت را تشکیل داد.اندیشه اصلاحات در قالب نهضت مشروطیت نمایان شد.مروجّان این اندیشه علاوه بر گروه روشنفکری که بانمودهای جهان نو آشنا شده بودندوازمبانی آن اثر پذیرفته بودند،شماری از روحانیون نیز بودندکه البته به زودی گروهی از آنان به مخالفت با مشروطیت پرداختند و آرای خود را با قراین فقهی مدلّل ساختند.بدین سان دو گروه اصلی در آستانه مشروطیّت شکل گرفت.با بررسی آرا و اندیشه های هر دو گروه(روشنفکران یا پیشگامان تفکّر جدیدو روحانیون به عنوان رهبران سنتّی جامعه ایران)متوجّه می شویم که هر دو جریان علی رغم وجوه اشتراکی که با هم داشتند،از نگرش یکسانی به مشروطه برخوردار نبودند.این پژوهش در پی یافته هایی برای نقاط اشتراک و افتراق دو گروه موثردر شکل گیری نهضت مشروطه وتاثیرآن در این نهضت است.
زینب مختاری حمید حاجیان پور
خلیج فارس همواره یکی از گذرگاههای پراهمیت تجاری در طول تاریخ ایران محسوب شده است که از طریق آن، ایران با آبهای آزاد جهان ارتباط می یافت. همزمان با روی کار آمدن دولت صفویه در ایران، برای اولین بار پرتغالی ها به عنوان اولین کشور استعمارگر اروپایی وارد خلیج فارس شدند. آنها با ایجاد دژهایی در برخی نقاط خلیج فارس بویژه جزیره هرموز، بخشی از امور تجاری و سیاسی خلیج فارس را در اختیار خود گرفتند. برخورد شاهان صفوی با پرتغالی ها، دو جنبه متضاد داشت؛ از یک طرف آنها را بیگانگانی می دانستند که حضورشان در خلیج فارس به سختی تحمل می شد و از طرف دیگر، به خاطر درگیری با ترکان عثمانی مجبور بودند دوستی آنها را جلب کنند. این سیاست تا نیمه اول حکومت شاه عباس اول ادامه یافت. در نیمه دوم حکومت شاه عباس اول، دولت ایران توجه بیشتری به مسیر تجاری خلیج فارس کرد. از این رو، پرتغالی ها را شکست داد و بر امور سیاسی و تجاری خلیج فارس، تسلط پیدا کرد و با در نظر گرفتن منافع ایران، با شرکتهای هند شرقی هلند و انگلستان که برای اولین بار در این دوره، وارد خلیج فارس شدند، ارتباط برقرار کرد. به این ترتیب ایران در اواخر دوره شاه عباس اول، توانست امور سیاسی و تجاری خلیج فارس را تحت فرمان خود درآورد.در نیمه دوم حکومت صفویه کم کم به علت ضعف ساختاری حکومت، شرکت های بازرگانی خارجی فعال در خلیج فارس به صورت نیروهای شبه استعماری درآمدند و سعی کردند به همراه تسلط بازرگانی بر منطقه، تسلط سیاسی خود را نیز در سواحل خلیج فارس تثبیت کنند ،اما با هجوم افغانها و سقوط حکومت صفوی طرحهای آنان نیز تا حد زیادی ناکام ماند.
غلامرضا صفی پور حمید حاجیان پور
ساختار حکومت صفویه ریشه در نظام قبیله ای داشت، در تشکیل و توسعه دولت صفوی اقوام و قبیله های مختلف ایفای نقش نمودند و پس از تاسیس دولت، توسط شاهان صفوی در مصدر امور و حکومت ایالات قرار گرفتند. ایالت کرمان در ابتدای حکومت صفویان، مورد هجوم و تاخت و تاز ازبکان قرار گرفت. شاه اسماعیل صفوی پس از شکست ازبکان و کشتن شیبک خان پادشاه ازبکان و نجات خراسان و کرمان، جهت جلوگیری از هجوم دوباره آنان به مرزهای شرقی کشور و ایجاد سدی استوار، دسته ای از ایل افشار را به سر کردگی بیرام بیگ افشار به کرمان کوچاند و با واگذاری منطقه ای از کرمان، سکونت آنان را در این ایالت میسر ساخت. افشارهای کرمان با شرکت خود در جنگ های مختلف صفویان با ازبکان و عثمانی ها به همراه سپاه صفویان، توانستند حکومت کرمان را از آن خود کنند. اما افشارهای کرمان به همراه افشاران سایر نقاط کشور در اوایل سلطنت شاه عباس اول دست به خودسری هایی زدند که توسط شاه عباس اول سرکوب شدند. پس از سرکوبی افشاران در کرمان، حکومت کرمان از دستشان خارج و از سیاست کرمان کنار رفتند. به طور اجمالی می توان گفت افشارها در طی حکومت خود در کرمان در روابط خارجی صفویان با ازبکان و عثمانی و بابریان نقش بارزی ایفا کردند و آن گروه از افشارهایی که در سیاست دخیل نبودند کارکردی اقتصادی داشتند. این پژوهش، با روش اسنادی- کتابخانه ای در صدد بررسی کارکردهای سیاسی و اجتماعی افشارهای کرمان در دوره صفویه بویژه تا افول آنان در دوره شاه عباس اول صفوی است.
مریم شیپری عبدالرسول خیراندیش
خلیج فارس اصلی ترین راه ارتباط ایران با جهان به شمارمی آید و همواره تحولات جهانی بر آن تاثیر داشته است. در سال 1869 م./1286 ه.ق پس از سال ها تلاش کانال سوئز، دریای سرخ و مدیترانه را به هم متصل کرد. با باز شدن این آب راه مسیر قدیمی بین آسیا، آفریقا و اروپا از طریق برزخ سوئز رونقی دوباره یافت.هم زمان با افتتاح کانال سوئز استفاده از کشتی های بخار که سریعتر و بزرگتر ودارای سکانی بهتر بودند نیز رواج یافت و تجارت از مسیر دریاها ر متحول ساختند. همه ی این تغییرات بر تجارت ایران از مسیر خلیج فارس تاثیر داشت. هر چند در ایران آن زمان کسی به درستی از گشایش این کانال مطلع نشد. در این تحقیق برای شناخت چنین تغییراتی ابتدا نگاهی کوتاه به شرایط ایران در دوره مورد بررسی انداخته شد و سپس راه های تجاری داخلی و خارجی مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از آن چهار بندر مطرح این دوره، بوشهر، بندر عباس، لنگه و خرمشهر از بعد تحولات شهری و رشد تجاری با در نظر گرفتن ورود و خروج کشتی های تجاری از نظر تعداد و توناژ مطالعه شدند و در بخش دیگری تعدادی از کالاهای کشاورزی یا صنعتی که در این مسیر تجاری ترانزیت می شدند، مورد بررسی قرار گرفتند. مطابق بررسی ها به روش کلیو متری کانال سوئز و بهره گیری ازکشتی های بخار به طور مستقیم و غیر مستقیم بر تجارت ایران در چند جهت تاثیر داشته است. نخست آن که حجم کالاهایی که به بنادر ایران وارد می شدند چند برابر شده است که به دنبال آن تغییرات عمده ای در بازارهای داخلی و همچنین تحولات مهمی در بنادر جنوبی پدید آمد. با گذشت زمان اهمیت بنادری که به بازارهای داخلی دسترسی بهتری داشتند مشخص تر شد چنانکه بندر خرمشهر بعد از افتتاح راه آبی کارون که تحت تاثیر کانال سوئز بود علاوه بر این که خود رشد بسیار زیادی داشت بر سایر بنادر نیز به تدریج برتری یافت. راههای تجارت داخلی گسترده تر شدند و اصفهان به عنوان بازار مرکزی کشور اهمیت دوچندانی یافت.از نظر کالاهای صادراتی نیز تغییرات عمده ای در تولیدات کشاورزی و صنعتی ایران رخ داد که تحت تاثیر غیر مستقیم کانال سوئز بود. مشتریان و فروشندگان اصلی تجارت ایران در این دوره تغییر عمده ای کرد و کشورهای دیگر اروپایی به جز از بریتانیا نیز وارد بازار ایران شدند و از نقش بازار هندوستان که تا پیش از افتتاح کانال سوئز اصلی ترین بازار خارجی ایران بود کاسته شد. برخلاف میل بریتانیا روسیه به خلیج فارس راه یافت و آلمان قدم به عرصه تجاری این دریا گذاشت.
الهام نامور حمید حاجیان پور
ایالت شروان از دیر باز به دلیل موقعیت سوق الجیشی و اقتصادی مورد توجه دولت های مجاور خود قرار داشت. در دوره ی صفوی در این ناحیه شورش ها ی استقلال طلبانه علیه دولت مرکزی صفوی شکل گرفت ولی هر بار توسط صفویان سرکوب می گردید. علی رغم این که حکومت شروانشاهان در سال 945هـ.ق به دست شاه طهماسب اول منقرض گردیدند و خودمختاری آنان پایان یافت امّا آنان برای باز یافتن حیات سیاسی شروان به شورش های استقلال طلبانه دست زدند. شروانیان که سنی مذهب بودند به دلیل ستم های سیاسی و مذهبی صفویان، دست یاری به سوی دولت عثمانی دراز نمودند و همین امر سبب دخالت روز افزون عثمانی ها در امور شروان گردید به طوری که در برهه هایی از این دوران، شروان و سایر شهرهای آن به تصرف عثمانی در آمد. این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه ای بر آن است تا تحولات سیاسی ایالت شروان در دوره ی صفوی را بررسی نماید. منابع تحقیق حاکی از آن است که انضمام شروان به دولت صفوی موجب شورش های استقلال طلبانه و دخالت روس و عثمانی به دلیل قرابت های مذهبی و نژادی در این ایالت گردید.
محدثه اسماعیلی عبدالرسول خیراندیش
قرن هفتم یادآور حمله ویرانگر مغولان به ایران است. واقعه ای که تبعات ویرانگر آن تا سالها و قرن ها بر این کشور سایه افکنده است. آنچه در این میان قابل توجه است، علت یورش تاتاران به ایران است. مورخین ایرانی هم عصر چِنگیز خان همگی کشتار و قتل عام کاروان مغولی در اترار را دلیل خشم ویرانگر چِنگیز دانسته اند. پژوهشگرانِ خارجی دلائل متعدد و جدیدی را بیان می کنند ولی به طور کلی می توان گفت تاکنون تحقیق جامع، کامل و به دور از تعصبی انجام نشده است. این رساله در نظر دارد در خصوص نقش شخصیت چِنگیز خان مغول به عنوان سرسلسه و عامل این یورش ویرانگر، تحقیق جامع تری انجام دهد، و در نتیجه شخصیت و محیط و نشو و نمای او را در این واقعه موثرتر بداند و با توجه منابع اصلی قرون 7، 8 و 9 دلیل قابل قبول تری برای علّت این یورش ها بیان کند. همچنین دلایل و عواملی که در حمله و پیروزی مغولان از یک سو و از سوی دیگر شکست دولت خوارزمشاهی موثر بوده است را، بازشناسی کند.
رحیمه محمدیان محمدمهدی مرادی خلج
این پژوهش در صدد بررسی تاریخچه ارگ قدیم بم در ادوار مختلف تاریخ ایران در دوران پیش از اسلام و دوران اسلامی است. شناخت حوزه جغرافیای ارگ بم، نیازمند مطالعه جغرافیای طبیعی و تاریخی استان کرمان و شهرستان بم خواهد بود. علاوه بر محدوده جغرافیایی، تاریخچه ارگ بم از دوران اشکانی تا دوره ی پهلوی مورد مطالعه قرار گرفته است و از فضاهای شاخص ارگ بم و کارکردهای آنان و تغییرات در این مکان ها در طول تاریخ سخن به میان آمده است. به طور کلی این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای بر آن است تا تحولات و رویدادهایی که بر ارگ بم در از منه گوناگون تاریخی گذشته است را مورد بررسی قرار دهد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که با توجه به آثار خشت های باقیمانده موجود و همچنین سکه مکشوفه در این قلعه قدمت تاریخی ارگ بم تا دوره ی اشکانی مسلم است. این قلعه در اول تاریخ بارها بر اثر تهاجمات ویران شده است و عمدتا از سوی شمال غربی و غرب دچار آسیب می شده است. لذا به علت بازسازی آن توسط ساکنین قدیم، خانه های مسکونی این قسمت جدید الاحداث به نظر می رسند. علاوه بر جنبه مسکونی، ارگ بم به عنوان یک دژ نظامی هم مورد استفاده قرار گرفته است.
فاطمه زمانی حمید حاجیان پور
استاجلوها به عنوان یکی از اقوام موسس، نقش بسزایی در تشکیل و توسعه ی دولت صفوی ایفا کردند. آنان در طی حکومت صفویان یکی از پایه های قدرت و از ارکان سپاه و سازمان نظامی آن به حساب می آمدند. استاجلوها در دوران حکومت شاه طهماسب، در ایالت آذربایجان ساکن بودند. تقریبا در حکومت همه ی پادشاهان این سلسله، قبیله ی استاجلو نقش بسزایی در ارتباط آنان با دولت های همجوارشان داشت. با وجود این، درگیری ها و جنگ های استاجلوها با سایر قبایل قزلباش در دوران حکومت صفوی، باعث از میان رفتن ثبات و امنیت در کشور شد، اما وفاداری آنان نسبت به حکومت صفوی در مقایسه با سایر قبایل قزلباش، قابل توجه است. نکته این است که با کنار گذاشتن آن ها از مناصب درباری توسط شاه عباس اول، زمینه ی تضعیف و سیر تدریجی سقوط سلسله ی صفوی، تشدید شد. علاوه بر این درگیری های درون قبیله ای میان امرای استاجلو نیز، باعث تضعیف آنان شد. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی نقش قبیله ی استاجلو در دوره ی صفوی از ابتدای تشکیل این سلسله تا انقراض آن می پردازد. نقش آن ها در ارتباط با عثمانی ها و گورکانیان هند، مورد بررسی قرار می گیرد. استقرار استاجلوها در ایالت آذربایجان و پراکندگی آنان در سایر ایالات ایران و اثرگذاری آن ها بر روند تحولات این سلسله، در این پژوهش مورد مطالعه خواهد بود. واژگان کلیدی: استاجلوها، قبایل، قزلباش، صفویه، آذربایجان
منیژه محجوبی حمید حاجیان پور
این پژوهش در پی یافته هایی برای این پرسش است که ویژگی های نظام آموزشی فارس در دوره ناصری و مظفری چگونه بوده است؟ و چه عواملی در تحول و تغییر مدارس استان فارس نقش داشته اند؟ در بررسی موضوعی مدارس، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسناد و مصاحبه، یافته های این پژوهش حاکی از آن است که تعلیم و تربیت تا دوران سلطنت ناصرالدین شاه، در قالب و شکل مکتب خانه ها بوده است، در اثر ارتباط با جهان غرب از طریق اعزام دانشجو به خارج، سفر شاهان قاجار به خارج از کشور و عوامل دیگر، زمینه ایجاد و تاسیس مدارس به شیوه نوین به وجود آمد. در دوران ناصری و مظفری که مصادف با تحولات عمده در سراسر جهان بود، این تحولات در ایران با تاسیس دارالفنون آغاز گردید. نظام آموزشی نوین از آغاز تا واپسین روزهای سلطنت قاجاریه مراحلی را طی نمود و در نهایت منجر به تاسیس مدارس در شهرهای مختلف کشور شد. در استان فارس نیز تحول نظام آموزشی با تاسیس مدرسه سعادت بوشهر آغاز گردید و با تلاش و از خود گذشتگی پیشروان فرهنگ جدید، راه آن هموار شد. مدارس مختلفی در دوران ناصری و مظفری تاسیس گردید که گاه دنباله رو مدارس دوران های قبل بودند و گاه به سبک و سیاق روش نوین آموزشی تاسیس شدند. در مجموع می توان گفت آموزش نوین، در دوران قاجار پایه گذاری شد و در سال های پایانی سلطنت قاجار توسعه و وسعت بیشتری یافت و زمینه ساز آموزش و پرورش فعلی جامعه ایران کنونی گردید.
اعظم رحیمی جابری حمید حاجیان پور
چکیده نقش روملوهادرآذربایجان دوره صفوی از شاه اسماعیل اول تا شاه سلطان حسین (1135-907ه. ق) پس از تشکیل حکومت صفوی، روملو ها به تدریج جزء ارکان و پایه های مهم و قدرتمند صفویان شدند. این قبیله به خاطر خدمات مهمی که برای دولت صفوی انجام دادند، مناطق مهمی را به عنوان تیول دریافت کردند. این قبیله به تدریج در دوران شاه طهماسب و جانشینانش قدرت بسیاری کسب کردند و در مواقعه ای اداره ی حکومت را نیز در دست گرفتند. سرانجام بحران های داخلی و خارجی باعث تضعیف این قبایل شد و شاه عباس اول نیز تا توانست قدرت آنها را کاهش داد و عناصر غلام (قوللر)را بر آنها مسلط کرد. بعد از این دوره ما از روملوها نقش چندانی در تحولات سیاسی نمی بینیم . این پژوهش نقش روملوها درآذربایجان دوره صفوی از شاه اسماعیل اول تا شاه سلطان حسین (1135-907ه.ق) را مورد بررسی قرار می دهد. در واقع، به دنبال پاسخی برای این پرسش هاست که اهمیت منطقه آذربایجان در دوره صفویه ناشی از چه بوده است؟ روملوها چه کسانی بوده اند و چگونه وارد تشکیلات سلسله صفوی شده اند؟ نقش روملو ها در تحولات سیاسی و نظامی این دوره چه بوده است؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که قبایل قزلباش نقش بسیار مهمی در تشکیل حکومت صفوی ایفا کردند. این قبایل ترک آناطولی بعدها در زمان اسماعیل میرزا به او کمک کردند تا بر دشمنانش غلبه کرد و سلسله ی صفوی را بنیان گذاری نمود. از میان طایفه های مختلفی که به هواخواهی فرزندان شیخ صفی برخاستند ارادت و همبستگی روملو ها از سایرین کهن سالتر و استوارتر بود و به همین سبب گروهی از صوفیان از میان این طایفه برخاستند، که به آنها لقب خلیفه می دادند. گرایش این طایفه به مذهب تشیع و حمایت آنان از بنیانگذاران سلسله صفوی باعث شکلگیری و تثبیت دولت صفوی گردید.
زینب ناصری لیراوی عبدالرسول خیراندیش
خلیج فارس به عنوان یکی از آبراهای مهم بین المللی همواره مورد توجه قدرت های محلی، منطقه ای و جهانی بوده است. و به همین جهت در طول تاریخ، در مجاورت این دریای پهناور سکونتگاه های تجاری و نظامی مهمی از جمله جزیره خارگ شکل گرفته است. خارگ به عنوان یکی از جزائر مهم شمالی خلیج فارس، تاریخی پرفراز و نشیب دارد. این تاریخ چند هزارساله اکنون به دوره صنعت نفت رسیده است. بنابراین می توان تاریخ خارگ را به دو دوره سنتی و صنعتی تقسیم نمود. در یک مقطع زمانی از دوره زندیه تا قاجاریه خارگ به عنوان یک جزیره با مزایای مهم اقتصادی و نظامی پدیدار می شود و در دوره بعد در زمان سلطنت پهلوی دوم، با کشف نفت در منطقه فلات قاره خلیج فارس، به عنوان یک قطب صنعتی در خلیج فارس با ابعاد محلی، ملی، منطقه ای و جهانی از نظر انرژی و دریانوردی و اقتصاد مبدل گردید. با ورود صنعت جدید تحولات شگرفی در روند زندگی مردمان خارگ ایجاد شد. که سه بُعد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را در بر می گیرد.در این رساله سعی بر آن است که با نگاهی به گذشته و تاریخ جزیره خارگ، روند صنعتی شدن این جزیره بررسی شود و در ادامه، نقش این جزیره طی حمله کشور عراق بر ضد دولت ایران در منطقه خلیج فارس مورد بازبینی قرار گیرد.
محمد جعفری محمد علی رنجبر
میرزا عبدالله، پسر میرزا عیسی، از دانشمندان و نویسندگان ، قرن های یازدهم و دوازدهم ( 1067-1130 ق.) هجری است. گاهی نیز از وی با شناسه های دیگری چون تبریزی، جیرانی، اصفهانی و آفندی یاد می شود. او نیمی از عمر خود را در سفر به شهرهای ایران و سایر کشورها هم چون، ترکیه، سوریه، مصر، عربستان، بحرین و ... گذرانده و کتاب خانه های آن ها را از نزدیک دیده و از خرمن دانش دانشمندان آن سرزمین ها، خوشه ها چیده و متقابلاً آنها را نیز از دانش و ارشادات خود بهره مند ساخته است. از این رو توانی ستودنی در زمینه کتاب شناسی و نویسندگی کسب کرده بود. این عالم نوشته های سودمندی در رشته های علوم قرآنی، حدیث، رجال، فقه، اصول، فلسفه، کلام، دستور زبان، ستاره شناسی، گاهنامه نگاری و ... از خود به یادگار گذاشته که کتاب ارزشمند «ریاض العلماءو حیاض الفضلاء» از آن جمله است. او به عنوان شاگرد ممتاز علامه مجلسی درتهیه و تدوین کتاب « بحار الانوار » نقش زیادی داشته است .سخت کوشی و تعامل او با علما و دانشمندان سایر مذاهب و نیز دولت سنی مذهب عثمانی می تواندالگویی از یک عالم شیعی را به نمایش بگذارد. در این پایان نامه کوشش شده است تا زندگی، آثار و افکار این دانشمندمورد بررسی و واکاوی قرار گیرد. البته بدلیل برازندگی کتاب «ریاض العلماء» بطور ویژه به آن پرداخته شده و دیدگاههای وی خصوصاً با توجه به شرایط اجتماعی- سیاسی آن روزگار مورد توجه و دقت بیشتری قرار گرفته است.
الهام مرادی محمد علی رنجبر
این پژوهش چشم اندازی است بر طبقه بندی مشاغل شاعران در دوران صفوی و می کوشد اوضاع فکری و فرهنگی حاکم بر این دوره را بر اساس پیشامدها و تحولات اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و تاثیر آن بر جایگاه اجتماعی توده های مختلف مردم، مورد بررسی قرار دهد. جریان های ادبی- هنری، بی شک رابطه عمیق و تفکیک ناپذیری با ارزش های اصیل اجتماعی دارند و ادبیات هر عصری، آینه تمام نمای تمایلات و شادکامی ها و نیز ناکامی ها و شکست هایی است، که ناشی از همین اوضاع و روابط اجتماعی می باشد. لذا بررسی این روابط و تعاملات، که به حضور گسترده توده های مردم، در ادبیات این عصر، دامن زده است؛ مسئله بسیار حائز اهمیتی بوده و به گونه ای آشکار، بیانگر آمیزش و پیوستگی شغل و فرهنگ، در میان اقشار مختلف مردم، از هر طبقه ای، با هر شخصیتی و نیز با هر نوع ذوق و آگاهی و پرورش فرهنگی ای می باشد.این پژوهش بازشناسی جامع و نوینی از مشاغل مختلف شاعران و بالاخص، تعدد و فراوانی عوام و بازاریان شاعر را در ادبیات این دوره، ارائه می دهد.
فاطمه گرگی مله گاله محمد مهدی مرادی خلج
تاسیس سلسله قاجار همزمان با دو رخداد است که عبارتند از توجه مجدد به مذهب تشیع به عنوان دین رسمی کشور از سوی حاکمان قاجار و قدرت گیری روحانیون با تفوق مکتب اصولی بر اخباری که پیشرفت آن در طول دوران قاجاریه از قدرت نهاد سلطنت می کاست بنابراین شاهان قاجار توجه به مسائل مذهبی را برای جلب توجه روحانیون و مردم مدنظر قرار دادند. مردم نیز با آگاهی از کارآمدی مذهب در مواردی از آن برای مقابله با دولت و پیشبرد اهداف خود بهره می بردند. در چنین اوضاعی، آداب و مراسم مذهبی به عنوان قابل مشاهده ترین اجزاء و عناصر مذهب، مورد توجه قرار گرفت. درنتیجه شناخت آداب و مراسم مذهبی گامی است جهت درک وقایع این دوره تاریخی و از آن جهت که سفرنامه های خارجیان در حیطه این گونه مسائل اجتماعی، اطلاعات کامل تری را دربر دارند و عصر قاجار پذیرای تعداد زیادی سفرنامه نویس بوده است، پژوهش حاضر با روشی توصیفی و تحلیلی بر پایه منابع کتابخانه ای و اطلاعات سفرنامه های ترجمه شده در این دوره زمانی فراهم آمده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که انجام آداب و مراسم مذهبی از ابتدای قاجاریه تا زمان ناصرالدین شاه سیر صعودی را طی می کند. در ایام سلطنت ناصرالدین شاه به نقطه اوج می رسد و سپس در سراشیبی سقوط قرار می گیرد. این فراز و نشیب تاثیر پذیرفته از مواردی چون سیاست مذهبی شاهان، وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور، نقص های مراسم و مخالفت روشنفکران و روحانیون بود.