نام پژوهشگر: علیرضا موحدی نایینی
مهدی بحرینی طوحان اسماعیل دردی پور
اطلاعات درباره سرعت آزاد شدن پتاسیم غیر تبادلی در خاک های استان گلستان محدود است. به این منظور، مطالعات آزمایشگاهی بر روی روند رها سازی پتاسیم غیر تبادلی در 12 سری غالب خاک های زراعی استان گلستان توسط اسیدهای آلی و کلرید کلسیم بر روی نمونه های اشباع شده با کلسیم در مدت زمان های 2 تا 1844 ساعت صورت گرفت. به منظور ارزیابی پتاسیم قابل دسترس گیاهی و نقش پتاسیم غیرتبادلی مطالعات گلخانه ای بر روی خاکهای مورد نظر انجام گرفت. آزمایش مزرعه ای جهت تعیین زمان حداکثر نیاز پتاسیمی کلزا انجام شد.کانیهای رسی مشاهده شده در خاکها، شامل ایلیت، کلریت، اسمکتیت، ورمیکولیت، کائولینیت و کانیهای مختلط بودند. میانگین پتاسیم عصاره گیری شده توسط اسید اگزالیک به ترتیب 32/1 و 33/2 برابر میانگین پتاسیم عصاره گیری شده توسط اسید سیتریک و کلرید کلسیم بود، از طرفی میانگین پتاسیم عصاره گیری شده توسط اسید سیتریک 76/1 برابر میانگین پتاسیم عصاره گیری شده توسط کلرید کلسیم بود. رهاسازی بیشتر در سری علی آباد توسط اسیدها را می توان به درصد بالای رس، سیلت و احتمالا حضور کانی غالب میکای هشت وجهی سه جائی در آن نسبت داد. کمترین میزان رهاسازی توسط اسید اگزالیک مربوط به سری حاجی کلاته با کانی غالب مخلوط میکا- اسمکتیت بود، که فاقد پتاسیم بین لایه ای می باشد. بیشترین رهاسازی توسط کلرید کلسیم در سری هاشم آباد با حضور غالب کانی انبساط پذیر اسمکتیت که امکان تبادل بیشتر یون کلسیم را با پتاسیم فراهم می کند، بود. پایین بودن میزان پتاسیم عصاره گیری شده توسط اسید سیتریک و کلرید کلسیم در سری رحمت آباد را می توان به نوع رس آن که ایلیت دی اکتاهدرال است، نسبت داد. بین پتاسیم عصاره گیری شده با اسیدهای آلی و درصد ماده آلی همبستگی مثبت معنی دار مشاهده شد که اهمیت ماده آلی و اسیدهای آلی موجود در خاک را در آزادسازی پتاسیم خاکها بیان می کند. روند رهاسازی تجمعی پتاسیم در خاکها با زمان در مراحل اولیه بالا(تا 164 ساعت) و در مراحل نهایی با سرعت کمتر ادامه می یابد. سرعت آزاد شدن پتاسیم غیر تبادلی توسط اسید اگزالیک و سیتریک، با معادلات الوویچ و پخشیدگی و کلرید کلسیم با معادلات توانی، مرتبه اول و الوویچ به خوبی توصیف شدند. نتایج مطالعه گلخانه ای نشان داد که در همه خاکها بین تیمار آبشویی و غیر آبشویی در ماده خشک و پتاسیم جذب شده توسط ذرت در سطح 01/0 درصد اختلاف معنی دار وجود داشت، بطوریکه در تیمار غیرآبشویی عملکرد و جذب پتاسیم توسط گیاه بیشتر از تیمار آبشویی بود. نتایج مقایسه میانگین بیانگر اختلاف معنی دار بین میزان پتاسیم تبادلی و غیر تبادلی رها شده قبل از کاشت و پس از چهار مرحله برداشت از خاکها در بین تیمارهای آبشویی و غیر آبشویی بود. مشاهده شد که میزان پتاسیم تبادلی رها شده از خاکها، در تیمار غیر آبشویی بیشتر از تیمار آبشویی بود. در مورد پتاسیم غیر تبادلی عکس این نتایج صادق بود. نتایج نشان داد که در مرحله گلدهی (118 روز بعد از کاشت) بیشترین برداشت پتاسیم از خاک توسط کلزا صورت گرفته است که در مدیریت کوددهی باید لحاظ گردد.
علیرضا موحدی نایینی محمدحسن روزیطلب
سه محصول گندم، پنبه و ذرت در 13 واحد اراضی منطقه گرگان واقع در شمال ایران در دو حالت دیم و آبی و بااستفاده از مفاهیم چهارچوب فائو مورد ارزیابی قرار گرفت . واحدهای اراضی در دشتهای دامنه ای، رسوبی و اراضی پست قرار دارد. ارزیابی در مقیاس 50000ˆ1باتوجه به خصوصیات آب و هوایی، خصوصیات اراضی، خاک و کیفیت رطوبت قابل دسترس انجام شد. خصوصیات اقلیمی بااستفاده از آمار دوایستگاه هواشناسی موجود تعیین گردید. برای مطالعه، منطقه به دو ناحیه آب و هوایی با بارندگی متفاوت تقسیم و خصوصیات اراضی بااستفاده از تجربیات زارعین منطقه مشخص و خصوصیات خاک باانجام مطالعات پروفیلی و انتقال نمونه های خاک به آزمایشگاه و انجام تجزیه های فیزیکی و شیمیایی تعیین و سپس با توجه به خصوصیات خاک ، کیفیت اراضی برای رشد گیاهان مورد نظر تعیین گردید.محدودیتهای شوری و قلیائیت ، کمبود رطوبت و خصوصیات پروفیلی خاک ، مهمترین عوامل محدود کننده برای رشد گیاه می باشد . کیفیت رطوبت قابل دسترس برای زراعت دیم با توجه به تاثیر آب زیرزمینی در تامین بخشی از آب مورد نیاز گیاه و سیلابهای مفید و نیزمقدار بارندگی موثر مورد بررسی قرار گرفت و کلاسهای تناسب اراضی برای این کیفیت باتوجه به کاهش عملکرد تعیین گردید. چهارچوب فائو برای ارزیابی اراضی در گرگان قابل استفاده می باشد. کلاسهای تناسب اراضی برای گیاهان زراعی به صورت نقشه درآمد و به ترتیب در 2ˆ46، 3ˆ31 و 2ˆ7 درصد از اراضی منطقه، آبیاری سطحی گندم، پنبه و ذرت مناسب تراز کشت دیم این محصولات زراعی برآورد گردید.