نام پژوهشگر: مهدی محمدی نژاد
سمیرا کرده کار سید عماد حسینی
هدف از انجام پژوهش، بررسی ارتباط بین اوقات فراغت ورزشی و شادکامی در معلمان مقطع متوسطه آموزش و پرورش شهرستان شاهرود بود که به روش توصیفی و شکل میدانی اجرا شد. جامعه تحقیق شامل تمامی معلمان مقطع متوسطه آموزش و پرورش شهرستان شاهرود (632) و نمونه تحقیق شامل 242 نفر بودند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه اوقات فراغت و فعالیت های ورزشی و پرسشنامه شادکامی آکسفورد استفاده شد که روایی آن ها به تایید 13 و 10 نفر از اعضای هیئت علمی رشته مدیریت رسیده است، همچنین پایایی پرسشنامه آکسفورد 98/0 محاسبه گردید. یافته ها با آزمون کولموگروف-اسمیرنف و اسپیرمن و با استفاده از نرم افزارspss(19)، در سطح معناداری 05/0 ? p تجزیه و تحلیل شدند و نشان دادند بین اوقات فراغت ورزشی و شادکامی معلمان مقطع متوسطه آموزش و پرورش شهرستان شاهرود رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین اوقات فراغت ورزشی و ابعاد شادکامی که عبارتند از رضایت از زندگی، حرمت خود، بهزیستی ذهنی، رضایت خاطر و خلق مثبت معلمان مقطع متوسطه آموزش و پرورش شهرستان شاهرود رابطه معناداری وجود داشت. نتایج تحقیق نشان دادند که فعالیت های ورزشی اوقات فراغت باعث شادکامی معلمان می شود و این امر در نهایت موجب بهره وری بیشتر معلمان و ارتقای شغلی آنان و همچنین جلوگیری از فرسودگی شغلی آنان می شود.
احمد رفیعی سید عماد حسینی
هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط معنویت سازمانی و تعهدسازمانی مدیران ورزش استان قزوین بود. بدین منظور از یک طرح پژوهشی توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی استفاده شد. علاوه بر آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف استاندارد، از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون ساده خطی و رگرسیون چندگانه به روش بکوارداستفاده شده است.بدلیل تعداد محدود مدیران ورزش استان قزوین برای انتخاب نمونه ها از روش تمام شماری استفاده شد که تعداد نمونه ها برابر جامعه آماری یعنی 59 نفر بود. آنها 3 پرسشنامه ویژگی های شخصی، معنویت سازمانی (رستگار؛1385) و تعهد سازمانی (مایر و آلن؛ 1999) را تکمیل نمودند. روایی پرسشنامه معنویت سازمانی توسط عباسعلی رستگار در سال 1385 و همچنین پرسشنامه تعهد سازمانی بارها در مطالعات دیگر مورد استفاده قرارگرقته و روایی این پرسشنامه ها مورد تإیید قرار گرفته است. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه معنویت سازمانی برابر 80/0 و تعهد سازمانی برابر با 87/0 برای تعیین پایایی محاسبه شده است. نتایج نشان داد که بین معنویت سازمانی مدیران ورزش استان قزوین و تعهد سازمانی ایشان رابطه معناداری (در سطح معنی داری05/0) وجود دارد. علاوه بر این بین مولفه های معنویت سازمانی به جز ارتباط درون فردی دیگر مولفه ها با تعهد سازمانی ارتباط معناداری برقرار کردند.
ابوذر علوی مهدی محمدی نژاد
هدف ازپژوهش حاضر٬ بررسی مقایسه ای عزت نفس وهوشبهر دانش آموزان پسر شطرنج بازمبتدی، حرفه ای مقطع ابتدایی شهرستان بجنورد بود. موادوروشها: این تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی و مقایسه ای بود. آزمودنی های این پژوهش را 50 نفر از دانش آموزان هیئت شطرنج بجنورد تشکیل می دهند که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند بر اساس سابقه ی ورزشی و مقام های قهرمانی در دو گروه مبتدی (25 نفر) و حرفه ای (25 نفر) تقسیم شدند و ابزار های پژوهش شامل آزمون هوش ریون و آزمون عزت نفس روزنبرگ بود. دراین تحقیق برای تجزیه وتحلیل آماری بعد ازبررسی بهنجار بودن توزیع نمونه های مورد پژوهش با استفاده از آزمون کلموگروف – اسمیرنف، ضریب همبستگی بین متغییرهای پژوهش و برای آزمون فرضیه ها در مقایسه دو گروه مبتدی و حرفه ای نیز از آزمونهای t مستقل استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که بین هوش دانش آموزان پسر شطرنج بازمبتدی و حرفه ای اختلاف معنی داری وجود ندارد. اما سطح عزت نفس دانش آموزان پسر شطرنج بازمبتدی نسبت به شطرنج بازان حرفه ای به طور معنی داری پایین تر بود(p≤0.05 ). همچنین بین عزت نفس و هوش دانش آموزان پسر شطرنج باز مبتدی رابطه معنی داری وجود نداشت واین رابطه در مورد ورزشکاران حرفه ای نیز معنی دار نبود. نتیجه گیری: می توان گفت عزت نفس در ورزشکاران حرفه ای بیشتر از ورزشکاران مبتدی است اما بهره هوشی دانش آموزان متاثر از تمرین و مدت فعالیت ورزشی نمی باشد.
هادی قانعی مطلق عماد حسینی
هدف این تحقیق تعیین سبک های رهبری مربیان و اضطراب رقابتی ورزشکاران حاضر در المپیاد دهم و بررسی ارتباط بین این دو متغییر بوده است. جامعه آماری تحقیق 3233 نفر از ورزشکاران حاضر در المپباد دهم بودند، نمونه انتخابی شامل 345 نفر از ورزشکاران و تعداد?75 نفر از مربیان آنها بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه سبک¬های رهبری فرد لوتانز و پرسشنامه اضطراب رقابتی scat که پایایی آنها به ترتیب 0.84 و 0.76 توسط آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شد. تجزیه و تحلیل داده¬ها از طریق آمار توصیفی شامل توزیع و درصد فراوانی و آمار استنباطی شامل آزمون آماری یومن¬ویتنی و کروسکال والیس و اسپیرمن انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد در میان این مربیان، سبک وظیفه مدارانه دارای بالاترین میانگین (60/39) و سبک انسان¬گرایانه دارای کمترین میانگین¬ها (85/32) بوده¬است. همچنین میانگین سبک تلفیقی (22/36 ) و میانگین اضطراب (32/23) بود و همچنین اکثر ورزشکاران اضطراب متوسط و بالایی داشتند به طوریکه ( 3/42) درصد از ورزشکاران دارای اضطراب بالا و ( 7/48 ) درصد دارای اضطراب متوسط و (9) درصد دارای اضطراب پایین بوده¬اند. رابطه معنی¬دار و معکوسی بین سبک انسان¬گرایانه و سبک تلفیقی به ترتیب (0.013 > ?، 0.002> ?) با اضطراب رقابتی وجود داشت. درحالی که رابطه معنی داری با سبک وظیفه¬گرایانه با اضطراب رقابتی وجود نداشت. مبتنی بر یافته¬های تحقیق توصیه می شود مربیان به منظور کاهش اضطراب رقابتی ورزشکاران ترجیحاً از سبک¬های انسان¬گرایانه و تلفیقی استفاده کنند که این در جای خود کمک به افزایش کارآمدی ورزشکاران و سرانجام بهینه ساختن موفقیت¬های تیمی خواهد شد.
راضیه نیازی اتابای فرزام فرزان
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر ورزش ایروبیک بر تصویر بدنی مشتریان شرکت کننده در کلاس های ایروبیک زنان است. این پژوهش به روش مداخله ای و شبه تجربی انجام گرفت. ابزار تحقیق پرسشنامه ی روابط چند بعدی خود – بدن کش بود. این پرسشنامه در ایران و خارج از کشور هنجاریابی شده است. در این پژوهش نیز اعتبار آزمون ها بوسیله ی آزمون آلفای کرونباخ سنجیده شد و برای پیش آزمون ضریب 736/. و برای پس آزمون ضریب 769/0 بدست آمد. جامعه ی آماری مشتریان زن باشگاه های گنبد کاووس بود و نمونه گیری بصورت انتخابی انجام گرفت. از میان باشگاهها ی شهرستان گنبد کاووس ، یک باشگاه و یک کلاس با یک مربی انتخاب شد. مشتریان به مدت 8 هفته و 6 جلسه ی 1 ساعتی در هفته در کلاس ایروبیک شرکت داشتند. قبل و بعد از دوره ی تمرینی پرسشنامه ی روابط چندبعدی خود – بدن توزیع شد.
مژگان مقدم ناهید خوشرفتار یزدی
هدف: از آنجائیکه بعضی از دانشجویان تربیت بدنی در طول تحصیل خود بیشتر ازسایرین دچار آسیب دیدگی می شوند، در این تحقیق برآن شدیم تا به بررسی ریسک فاکتورهای موثر در بروز صدمات مکرر را بررسی کنیم.لذا هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و بروز آسیب های مکرر ورزشی در دانشجویان تربیت بدنی می باشد . روش : از بین دانشجویان تربیت بدنی ، 152نفر از دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی و آزاد اسلامی واحد مشهد کسانی که حداقل بیشتر از سه ترم از آغاز تحصیل آنها گذشته بود به صورت هدفمند انتخاب شدند. به آنها چک لیست آسیب های گذشته نگر مبنی بر تعداد و نواحی آسیب دیده در ترم های تحصیلی گذشته داده شد. از بین این افراد مشخص گردید تعداد 85 نفر مبتلا به آسیب مکرر و 67 نفر افراد ی بودند که در طول دوران تحصیل خود در رشته تربیت بدنی دچار آسیب دیدگی نشده اند.گروه با آسیب مکرر شامل دانشجویانی بود که در طول مدت تحصیل دچار صدمات مکرر ( یعنی در هر ترم حداقل یک آسیب دیدگی داشته اند ) شده اند و گروه بدون آسیب شامل دانشجویانی بود که در طول مدت تحصیل دچار صدمات ورزشی نشده اند.نمونه آماری شامل152 نفر دانشجویان دختر تربیت بدنی دانشگاه فردوسی و آزاد اسلامی واحد مشهد با میانگین قد 41/15±74/165 ، وزن70/13 ±28/62، سن53/4± 57/23 ، که بیشتر از سه ترم از آغاز تحصیل آنها گذشته بود تشکیل داده اند.سپس به متغیرهای تحقیق پرسشنامه های شخصیت آیزنک برای سنجش سه ویژگی شخصیتی خطرپذیری، هیجان طلبی و پرخاشگری و پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ داده شد. بعد از جمع آوری اطلاعات و وارد نمودن داده ها در نرم افزارspss به توصیف و بررسی نتایج به دست آمده پرداخته شد. به منظور برآورد رابطه بین عوامل روانشناختی با تعداد رخ دادن آسیب ها نیز از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و آزمون کولمو گروف - اسمیرنف استفاده گردید. یافته ها: بر اساس یافته های این تحقیق بین عزت نفس ، خطر پذیری ، هیجان طلبی و بروز آسیب های مکرر ورزشی رابطه معنی داری وجود ندارد.(p>0/05). در حالیکه رابطه معنی داری بین پرخاشگری و بروز صدمات مکرر وجود دارد (p>0.05). بحث و نتیجه گیری : با توجه به ارتباط مثبت پرخاشگری با بروز صدمات مکرر در دانشجویان تربیت بدنی شاید بتوان گفت که با کنترل این عامل روانی ، ممکن است از بروز صدمات مکرر جلوگیری نمود. بنابراین ممکن است با استفاده از تمرین ذهنی و راهبردهای آموزشی بتوان گامی در جهت ارتقای ویژگی های روانشناختی در دانشجویان تربیت بدنی برداشت . با این حال، با در نظر گرفتن این واقعیت که ارتباط بین مهارتهای روانی و بروز آسیبهای ورزشی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، به نظر می رسد که نیاز به مطالعات بیشتری در این زمینه وجود دارد.
مهدی محمدی نژاد کیانوش هاشمیان
هدف اساسی پژوهش حاضر " بررس تاثیرگذاری فعالیتهای جسمانی در غالب تمرینات هوازی بر کاهش و درمان افسردگی (شایعترین اختلال خلقی) بود. شیوه بکاررفته دراین پژوهش تجربی حقیقی " بود که در سطح دانش آموزان دبیرستانهای شاهد شهر تهران بانجام رسید. انتخاب آزمودنی ها از چارچوب نمونه برداری بگونه تصادفی انجام گرفته و بعد از اطمینان از همسانی افراد به دو گروه تجربی (25 نفر) و گواه (25 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در معرض برنامه تمرینات هوازی نظام دار(متغیر مستقل) قرار گرفته و گروه گواه از این عامل بدوربودند. زمان اجرای آزمون هفته ای سه روز و روزانه 1 الی یک ساعت و نیم بمدت 8 هفته بطول انجامید. ابزارهای اندازه گیری عبارت بودند از : -1 ابزارهای روان سنجی : آزمون افسردگی بک (bot)، پرسشنامه شخصیت سنج چند مینه سوتا (mmpi) ملاک d، نظامنامه تشخیصیdsmiii-r ملاک d، -2 ابزارهای فیزیولوژیک و جسمانی : آزمون پله زیر بیشینه (3 دقیقه ای) برآورد حجم اکسیژن مصرفی بیشینه