نام پژوهشگر: حسین حمیدی نجات
رضا تقی پور رضا آویزه
بابزیوز سگ ها یک بیماری با گسترش جهانی می باشد. این بیماری توسط یک انگل خونی از شاخه اپی کمپلکسا و از جنس بابزیا ایجاد می شود و از طریق کنه ها قابل انتقال می باشد. هدف از این مطالعه بررسی شیوع آلودگی به بابزیا در سگ های شهری و روستایی شهرستان اهواز بود. به این منظور 200 سگ روستایی، از روستاهای اطراف اهواز و 200 سگ شهری ارجاعی به بیمارستان دامپزشکی دانشگاه شهید چمران جهت وجود انگل بابزیا مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از ثبت مشخصات سگ ها از قبیل سن و جنس، از ورید سفالیک خون گیری به عمل آمد. گسترش های خونی نازک بدست آمده با رنگ گیمسا رنگ آمیزی شده و جهت بررسی انگل خونی مورد بررسی قرار گرفتند. نتیجه این بررسی نشان داد که 15 سگ از 400 سگ مورد مطالعه، آلوده به انگل بابزیا می باشند و از این 15 مورد آلوده (75/3 درصد)، 11 مورد (5/5 درصد) مربوط به سگ های روستایی و 4 مورد (2 درصد) مربوط به سگ های شهری بود. از لحاظ آماری هیچ گونه اختلاف معنی داری بین میزان آلودگی و سن، جنس و فصل نمونه گیری وجود نداشت، فقط بین میزان آلودگی سگ های روستایی و فصل نمونه گیری اختلاف معنی دار بود(5p? ./.).
پریسا علیزاده نیا علیرضا قدردان مشهدی
ژیاردیا و کریپتوسپوریدیوم از جمله انگل های تک یاخته ای هستند که توانایی آلوده سازی طیف وسیـعی از مهره داران از جمله پستانداران را دارا می باشند. اگر چه بروز موارد بالینی ناشــی از آلودگی به این دو انگل، در نوع اسب نــادر می باشد اما منابع مختلف بر امکان وقوع بیماری و بروز نشانه های درمانگاهی در دام های آلوده تأکید کرده اند. نشانه های این دو آلودگی عمدتاً به صورت اسهال، سوءجذب و لاغری و بیشتر در دام های جوان جلوه گر می گردد. در تحقیق حاضر فراوانی ژیاردیازیس و کریپتوسپوریدیوزیس در اسبان اهواز بررسی گردیده است. بدین منظور در بهار و تابستان سال 1388 تعداد 100 رأس اسب از 7 باشگاه سوارکاری شهر اهواز مورد نمونه گیری قرار گرفتند. سن اسب های مورد مطالعه از 1 ماه تا 27 سال متفاوت بود. نمونه های مدفوع جهت بررسی وجود ژیاردیا و کریپتوسپوریدیوم به ترتیب با استفاده از تری کروم و ذیل نلسون تعدیل شده رنگ آمیزی گردیدند. در تمامی موارد وضعیت بدنی دام ها و قوام مدفوع آنها ثبت می شد. نتایج با استفاده از آزمون مربع کای و تست فیشر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده میزان آلودگی به ژیاردیا و کریپتوسپوریدیوم در دام ها باعث بررسی به ترتیب 40 درصد، 18 درصد بوده است. همچنین در 8 درصد موارد وجود آلودگی همزمان به این دو انگل تشخیص داده شد. بررسی های آماری دلالت بر آن دارد که در مورد هر دو انگل هیچ گونه ارتباط معنی داری بین آلودگی با سن، جنس و قوام مدفوع وجود نداشته است.
معصومه اکبری کیان صالح اسماعیل زاده
تک یاخته ی توکسوپلاسما گوندای، عامل توکسوپلاسموز انگلی درون سلولی است که تقریبا تمام گونه های حیوانی خونگرم از جمله انسان را مبتلا می کند. گربه به عنوان میربان واسط و نهایی انگل، مهمترین منبع عفونت و آلودگی انسان و سایر حیوانات تلقی می گردد. بر اساس یافته های پاتولوژی، انگل مذکور سبب ایجاد پنومونی بینابینی در ریه می گردد. نتایج مطالعات قبلی انجام شده در دانشکده دامپزشکی شهید چمران، بیانگر وقوع گسترده ی پنومونی بینابینی (7/94 درصد) در ریه ی گربه است. هدف اصلی این مطالعه بررسی میزان مشارکت توکسوپلاسما در ایجاد چنین رخداد گسترده ای در ریه گربه است. به این منظور تعداد 102 نمونه ریوی گربه که بین سال های 1388-1378 به دلایل مختلف به بخش پاتولوژی ارجاع شده و ابتلاء آن ها به پنومونی بینابینی به تایید رسیده بود از آرشیو بخش استخراج گردید. در این مطالعه، جستجوی تاکی زوئیت توکسوپلاسما با استفاده از روش ایمونوپراکسیداز غیرمستقیم انجام گردید. روش یادشده با استفاده از igg ساخته شده بر علیه تاکی زوئیت توکسوپلاسما گوندای در خرگوش، به عنوان آنتی بادی اولیه و igg ساخته شده در بز بر علیه igg خرگوش و کونژوگه شده با آنزیم پراکسیداز، به عنوان آنتی بادی ثانویه صورت گرفت. احیای آنتی ژنی و مهار رنگ پذیری غیر اختصاصی با استفاده از محلول های تجاری انجام گردید. بر اساس نتایج حاصله تاکی زوئیت های انگل مزبور در 46 نمونه (معادل 45 درصد) از ریه ها مشاهده گردید. همچنین با افزایش سن، میزان آلودگی به شکل معنی داری افزایش یافت(05/0 p =). پنومونی بینابینی در دیگر گربه ها احتمالا به دلایل دیگری نظیر ویروس ها و ... ایجاد شده است. نتایج این مطالعه همچنین تاکید مجددی بر لزوم توجه به وضعیت گربه های ولگرد به عنوان منبع عفونت توکسوپلاسمایی برای سایر دام های اهلی و نیز انسان است.
محمود شکراللهی حسین حمیدی نجات
توکسوپلاسما گوندای یکی از مهم ترین انگل های مشترک انسان و حیوان با انتشار جغرافیایی گسترده است. در این مطالعه روش های الایزا و آگلوتیناسیون اصلاح شده برای تشخیص آنتی بادی های ضد توکسوپلاسما در 106نمونه از سرم ماکیان و روش زیست سنجی نیز به منظور جدا سازی انگل بر روی 106 نمونه از ماکیان بومی در شهرستان اهواز به انجام رسید. پس از طراحی الایزای مناسب در این بررسی نیز پس از انجام روش آگلوتیناسیون اصلاح شده بر روی سرم های مورد آزمایش، آنتی بادی های ضد توکسوپلاسما در 11/48 درصد کل نمونه ها در روش الایزا و به میزان 89/51 درصد با عیار 5/1 و بالاتر در روش آگلوتیناسیون اصلاح شده به دست آمد. در این تحقیق روش الایزا در رقت های سرمی 1:100، رقت آنتی ژنی µg/ml 5/2 و رقت کونژوگه به میزان 1:5000 به انجام رسید و درصد بالایی از آلودگی را در شهرستان اهواز نشان داد. در روش زیست سنجی نیز پس از جدا سازی قلب و مغز ماکیان و پس از انجام روش هضمی رسوب حاصل از هضم این ارگان ها با آنتی بیوتیک ترکیب و از طریق زیر جلدی به موش سوری تلقیح شده و پس از گذشت 46 روز، مغز موش ها در زیر میکروسکوپ از جهت وجود یا عدم وجود کیست توکسوپلاسما مورد بررسی قرار گرفت و در نتیجه کیست در 36/27 درصد از کل 106 نمونه مورد آزمایش مشاهده شد. آزمون ها آماری کاپا و مک نمار نشان دادند که توافق مناسبی بین دو روش سرولوژی استفاده شده وجود دارد. میزان بالایی از آلودگی در این منطقه چنین نشان می دهد که ممکن است آلودگی ماکیان بومی در اهواز یکی از علل مهم ایجاد توکسوپلاسموز در انسان و نیز در دام های اهلی و سقط جنین حاصل از آن در انسان و در گوسفندان و بز های منطقه باشد. بهبود بهداشت و مدیریت در پرورش ماکیان بومی و نیز آموزش خانواده ها در رابطه با اجرای روش های پیشگیرانه مناسب و مصرف گوشت این ماکیان به صورت خوب پخته شده ممکن است شیوع بیماری را در اهواز کاهش دهد.
عباس صحبتی حسین حمیدی نجات
فاسیولیازیس یک بیماری انگلی بوده که توسط فاسیولا ژیگانتیکا و فاسیولا هپاتیکا ایجاد شده و باعث ضررهای اقتصادی مهمی می شود. آلودگی به این انگل باعث بروز ضایعات فراوان در پارانشیم کبد و مجاری صفراوی، بروز کم خونی، کاهش تولیدات دامی (گوشت، شیر و پشم) و ضبط کبدهای آلوده در کشتارگاه شده و خسارات اقتصادی زیادی را وارد می سازد. در این مطالعه 50 نمونه خون از گوسفندان آلوده و 46 نمونه خون از گوسفندان غیر آلوده با الایزای طراحی شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. حضور کرم های فاسیولا ژیگانتیکا بعد از کشتار و بررسی هیستوپاتولوژیک کبد گوسفندان آلوده، به عنوان استاندارد طلایی در نظر گرفته شد. شدت آلودگی کبدهای گوسفندان آلوده نیز تعیین گردید. حساسیت، ویژگی و دقت آزمایش الایزای غیرمستقیم برای آنتی ژن دفعی- ترشحی به ترتیب 92 ، 93 و 92 درصد و برای آنتی ژن خام به ترتیب 82، 6/95 و 5/88 درصد تعیین شد. در بررسی هیستوپاتولوژیک نیز عارضه ی غالب کلانژیوهپاتیت تشخیص داده شد. با توجه به قابلیت و توانایی آنتی ژن دفعی– ترشحی برای الایزای غیر مستقیم می توان از آن برای تشخیص آلودگی فاسیولا ژیگانتیکا در تست های سرمی برای گوسفند استفاده کرد.
رضوان کیانی علی شهریاری
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات سطوح مختلف ویتامین e جیر? غذایی بر کوکسیدیوز ناشی از آیمریا تنلا در جوجه های گوشتی انجام شد. به این منظور، تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (نژاد راس) به صورت تصادفی به چهار گروه a، b، c و d تقسیم و در شرایط قفس نگهداری شدند. گروه های چهارگانه در طول آزمایش به ترتیب با اضافه شدن صفر، 100، 316 و ppm 562 از پیش مخلوط ویتامین e به جیره معمولی و با دسترسی آزاد به آب و دان تغذیه گردیدند. در 21 روزگی، نیمی از جوجه ها به عنوان گروه های 2a ، 2b، 2c و 2d از گروه های اولیه جدا و هر کدام با 104 × 4 اُاُسیست اسپوروله شده آیمریا تنلا تلقیح شدند، در حالی که بقیه جوجه ها به عنوان شاهدهای غیر آلوده در نظر گرفته شده و به گروه های 1a ، 1b، 1c و 1d تغییر نام دادند. از هر گروه، 8 پرنده در هر یک از روزهای صفر، 4، 8 و 12 پس از تلقیح، خون گیری شدند. پرندگان خون گیری شده در روز 8 پس از تلقیح برای درجه بندی جراحات سیکومی کالبدگشایی گردیدند. میزان دفع اُاُسیست از مدفوع نیز از روز 5 پس از تلقیح برای 8 روز مورد بررسی قرار گرفت. سطح آنتی اکسیدان در پرندگان مورد آزمایش از طریق تعیین غلظت پلاسمایی ویتامین e و نیز اندازه گیری میزان مالون دی آلدهید (mda)، ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (taa) و فعالیت آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز (gpx) و سوپراکسید دسموتاز (sod) ارزیابی شدند. نتایج نشان داد که گروه های آلوده، تفاوت معنی داری در جراحات سیکومی نداشتند (05/0<p). در بررسی مدفوع، گروه های غیر آلوده عاری از اُاُسیست های آیمریایی بودند. بدون احتساب ترکیب جیره، دفع اُاُسیست در جوجه های آلوده شده از روز ششم پس از عفونت شروع و تا پایان آزمایش با دو پیک در روزهای هفتم و دهم ادامه داشت. در بین جوجه های آلوده، آن هایی که جیره حاوی پیش مخلوط ویتامین e به میزان ppm 316 دریافت کردند کم ترین میزان دفع اُاُسیست همراه با کاهشی معنی دار در روزهای پیک را نشان دادند (001/0>p). صرفنظر از آلودگی، افزایش ویتامین e افزوده شده به جیره تاثیر مثبت معنی داری بر غلظت پلاسمایی آن داشت. در گروه-های غیر آلوده، جوجه های گروه 1d به طور معنی دار بیش ترین غلظت پلاسمایی و همولیزات mda را داشتند. عفونت با آیمریا تنلا سبب یک افزایش بارز در غلظت mda شد (001/0>p). در مقایسه با گروه شاهد آلوده، جوجه های گروه 2c به طور معنی داری مقادیر کم تر mda در پلاسما و همولیزات را نشان دادند، در حالی که جوجه های گروه 2d به مراتب غلظت بالاتری از mda همولیزات را داشتند (001/0>p). مقادیر پلاسمایی taa در گروه-های غیر آلوده با افزایش ویتامین e افزوده شده به جیره پایه تا ppm 316 دارای روند افزایشی و سپس کاهشی بود، به طوری که تفاوتی معنی دار میان گروه های 1a و 1c (05/0>p) و نیز 1a و 1d (001/0>p) در 29 روزگی دیده شد. روند تغییرات taa در گروه های آلوده الگویی مشابه با گروه های غیر آلوده داشت، اما هیچ تفاوت معنی داری بین گروه شاهد و دیگر گروه ها دیده نشد (05/0<p). فعالیت پلاسمایی gpx در گروه های غیر آلوده تحت تاثیر جیره قرار نگرفت (05/0<p). در بین پرندگان آلوده، بیش ترین و کم ترین فعالیت gpx در جوجه هایی مشاهده شد که به ترتیب با جیره های حاوی 316 و ppm 562 ویتامین e تغذیه شدند که این تفاوت از لحاظ آماری فقط بین گروه های 2a و 2c معنی دار بود (05/0>p). همچنین در گروه های آلوده و غیر آلوده، ارزیابی آنتی اکسیدانی همولیزات تفاوتی غیر معنی دار در فعالیت آنزیم gpx را نشان داد (05/0<p). صرف نظر از عفونت، جوجه هایی که با 316 یا ppm 562 ویتامین e افزوده شده به جیره تیمار گردیدند به ترتیب بیش ترین و کم ترین مقادیر sod پلاسما و همولیزات را داشتند، با این حال تفاوت معنی دار فقط مابین گروه های شاهد و ppm 316 دیده شد (05/0>p). در مجموع، این طور نتیجه گیری می شود که افزودن ویتامین e به میزان ppm 316 به جیره ممکن است سبب تخفیف شدت عفونت آیمریا تنلا شود، در حالی که مقادیر بالاتر ویتامین e احتمالاً موجب افزایش شدت بیماری می شوند.
علیرضا سازمند محمد نوری
کریپتوسپوریدیوم، انگلی تک یاخته ای است که می تواند در انسان و حیوانات بیماری هایی عمدتاً گوارشی ایجاد نماید. در تحقیق حاضر فراوانی کریپتوسپوریدیوز در شتر و افراد در ارتباط با شتر در استان یزد بررسی گردیده است. بدین منظور در فصول زمستان 1387، تابستان 1388، زمستان 1388 و تابستان 1389، مجموعاً از 200 نفر شتر زنده نمونه ی مدفوع و از نفر 100 شتر کشتار شده در کشتارگاه های استان یزد مدفوع و مخاط شیردان تهیه شد. همچنین از 100 نفر افراد در ارتباط با این دام در استان یزد نمونه برداری شد. جهت بررسی حضور انگل تمام نمونه ها مورد بررسی میکروسکوپیک قرار گرفتند. هیچ یک از دام ها و انسان هایی که نمونه برداری شدند نشانه های بالینی کریپتوسپوریدیوزیس را نداشتند. نتایج نشان داد میزان آلودگی مدفوع شترها در مدفوع 33/20 درصد و مخاط شیردانشان 12 درصد بود که در 3 مورد از شترهای فصل تابستان، آلودگی مخلوط مدفوعی- شیردانی مشاهده شد. همچنین 24 درصد از افرادی که تماس مستقیم و طولانی مدت با شتر داشتند به این انگل آلوده بودند. بررسی های آماری نشان دادند ارتباط معنی داری بین آلودگی با فصل، سن و جنسیت شترهای آلوده وجود ندارد. شیوع آلودگی به کریپتوسپوریدیوم در این سطح در شترها و انسان های مرتبط با شتر در استان یزد دارای اهمیت قابل توجهی در بهداشت عمومی است.
نرگس نوروزیه قدرت اله محمدی
: توکسوپلاسما گوندئی، انگل داخل سلولی است که گستره ی وسیعی از حیوانات خون گرم را آلوده می کند. گربه های اهلی و وحشی به عنوان میزبان نهایی نقش مهمی در اپیدمیولوژی بیماری ایفا می کنند. بر اساس یافته های پاتولوژی، انگل مذکور سبب ایجاد پنومونی بینابینی در ریه می گردد. نتایج مطالعات قبلی انجام شده در دانشکده دامپزشکی شهید چمران، بیانگر وقوع گسترده ی پنومونی بینابینی (7/94 درصد) در ریه ی گربه است. هدف اصلی این مطالعه بررسی میزان مشارکت توکسوپلاسما در ایجاد چنین رخداد گسترده ای در ریه گربه است. به این منظور تعداد 102 نمونه ریوی گربه که بین سال های 1388-1378 به دلایل مختلف به بخش پاتولوژی ارجاع شده و ابتلا آن ها به پنومونی به تایید رسیده بود از آرشیو بخش استخراج گردید. جهت استخراج dna، از روش فنول کلروفرم و برای ارزیابی میزان آلودگی از nested pcr استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده از بین 102 نمونه آزمایش شده، 52 نمونه (98/50 درصد) مثبت بودند.
مرضیه احمدی آرپناهی رمضانعلی جعفری
هدف از این پایان نامه بررسی اثر نوعی پروبیوتیک تجارتی به نام پروتکسین که حاوی 9 سویه از برترین باکتری های لاکتوباسیل، قارچ و مخمر می باشد بر عفونت تجربی با آیمریا تنلا در جوجه های گوشتی است. بدین منظور، تعداد 180 قطعه جوجه یک روزه بر اساس میانگین وزن به 6 تیمار (هر کدام با 3 تکرار 10 قطعه ای) تقسیم شدند. تیمارهای 1 و 2 با جیره شاهد، 3 تا 5 با جیره حاوی پروتکسین به ترتیب با دوز x1 (تجارتی)، x2 و x3 و تیمار 6 با جیره دارای سالینومایسین (ppm 60) تغذیه گردیدند. در 17 روزگی، 20 قطعه از هر تیمار به 4 تکرار 5 قطعه ای تقسیم شدند سپس تمامی جوجه ها به جز تیمار 1 با 4000 اُاُسیست اسپوروله آیمریا تنلا تلقیح شدند تا از نظر افزایش وزن، میزان غذای مصرفی، ضریب تبدیل غذایی و اُاُسیست مدفوعی (روزهای 6 تا 9 بعد از تلقیح) مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین جوجه های باقیمانده از هر تیمار در روز ششم آلودگی با آیمریا تنلا خونگیری شدند تا از نظر غلظت مالون دی آلدهید و فعالیت سوپراکسید دسموتاز پلاسما ارزیابی شوند. سپس از نظر جراحات سیکومی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد که تا سن 17 روزگی، سالینومایسین و پروتکسین هیچ گونه تفاوت معنی داری بر پارامترهای عملکردی نداشتند (05/0p>). بعد از آلودگی، افزایش وزن در تیمارهای آلوده به جز تیمار 6 به طور معنی داری کم تر از تیمار 1 بود (05/0>p). افزودن پروتکسین تا غلظت x2 موجب افزایش وزن جوجه ها و بهبودی ضریب تبدیل غذایی شد. در مقابل، در غلظت x3 رشد جوجه ها به طور معنی داری کاهش داده و ضریب تبدیل را تضعیف کرد (05/0>p). افزودن پروتکسین تاثیر معنی داری بر شدت جراحت سیکومی و پارامترهای استرس اکسیداتیو نداشت (05/0p>). در بررسی شمارش اُاُسیست، تیمارهای 4 و 6 به ترتیب دارای بیش ترین و کم ترین دفع اُاُسیست بودند (05/0>p). چنین نتیجه گیری می شود که پروتکسین در غلظت های پایین تاثیری مثبت و در غلظت های بالا موجب تشدید عفونت می شود.
آزاده احسانی محمد راضی جلالی
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات سطوح مختلف ویتامین e جیره غذایی بر روی تغییرات برخی از پارامترهای بیوشیمیایی خون در آلودگی ناشی از آیمریا تنلا در جوجه های گوشتی انجام شد. بدین منظور، تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (سویه راس) به طور تصادفی به سه گروه a، b و c تقسیم و در شرایط قفس نگهداری شدند. گروه های سه گانه در طول آزمایشبه ترتیب با افزودن صفر، 35 و ppm70 از پیش مخلوط ویتامین e به جیره معمولی و با دسترسی آزاد به آب و دان تغذیه گردیدند. در سن 20 روزگی 10 قطعه جوجه از هرگروه خون گیری شد. یک روز پس از آن (21 روزگی) جوجه های باقی مانده در هر گروه به 6 زیرگروه 15 قطعه ای تقسیم شدند که یکی از آن ها به عنوان کنترل غیر آلوده بود. سایر زیر گروه ها با 103 × 5، 103× 10، 103 × 20، 103 × 40 و 103×80 اُاُسیست هاگزا آیمریا تنلا تلقیح شدند. شش روز بعد از تلقیح، از هر زیر گروه 12 قطعه جوجه به طور تصادفی خون گیری شد و پلاسمای جدا شده از نمونه های خون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در گروه های با آلودگی بیشتر میزان گلوکز پلاسما افزایش معنی دار نسبت به گروه کنترل داشته است. در حالی که در سایر پارامترهای مورد بررسی، جوجه های آلوده کاهشی معنی دار نسبت به گروه کنترل داشتند. هرچند که در مورد hdlپلاسمافقط گروه های آلوده با 40 و80 هزار اُاُسیست کاهش نشان دادند و در میزان آلبومین و pcv خون جوجه های آلوده فقط گروه ها با آلودگی کمتر، تفاوتی معنی دار با گروه کنترل نداشتند (05/0?p).در بررسی جیره مشخص شد که قبل و پس از تلقیح، جیره پایه (a) نسبت به دو جیره دیگر بر تمامی پارامترها افزایش معنی دار داشته است. جوجه های تغذیه شده با جیرهحاوی ppm35بیشترین اثر افزایشی را بر میزان گلوکز، پروتئین تام، آلبومین و pcv داشتند. در دو مرحله قبل و پس از خون گیری جیرهc بیشترین اثر افزایشی را در سطح پارامتر hdl داشت و افزایشی در میزان تری گلیسرید،vldl و ldl ایجاد نشد. در جوجه های آلوده دو جیرهbوcتفاوتی معنی دار بر سطح کلسترول نشان ندادند و در این جوجه ها جیره b اثر افزایشی در میزان ldl پلاسما داشت. در مجموع این گونه نتیجه گیری می شود که در جوجه های آلوده در میزان گلوکز پلاسما افزایش و سایر پارامترها کاهش وجود داشت. افزودن ویتامین eبهمیزانppm 35به جیره پایه می تواند اثر مفید در کاهش شدت آلودگی ناشی از آیمریا تنلاداشته باشد.
هدیه آصفی حسین حمیدی نجات
نئوسپورا کانینوم تک یاخته ای از شاخه آپی کمپلکسا و یک عامل مهم سقط در گاو است که موجب بروز خسارات اقتصادی قابل توجهی در تمام دنیا می شود. گاومیش میزبان طبیعی مهم برای نئوسپورا کانینوم است. در این تحقیق با مراجعه تدریجی به کشتارگاه اهواز طی سال های 1389 و 1390 ، نمونه ی سرم 188 رأس گاومیش کشتار شده در کشتارگاه اهواز جمع آوری گردید و ارزیابی توسط دو کیت الایزای تجاری (idexx و id vet) و روش nat انجام گرفت. شیوع سرمی در کیت الایزای تجاریidexx و id vetو روش nat به ترتیب 9/55، 5/66 و 9/56 درصد بود که اختلاف آماری معنی داری داشتند (05/0>p) و کیت الایزای id vet با کیت الایزای idexx و روش nat تفاوت معنی داری داشت، اما تفاوت معنی داری میان کیت idexx و روش nat مشاهده نگردید. توافق کیت الایزای id vet با کیت الایزای idexx و روش nat ضعیف بود و مقدار آماره کاپا به ترتیب 36/0 و 26/0 بود اما توافق کیت idexx با روش nat متوسط بود و مقدار آماره کاپا 59/0 بود. حساسیت و ویژگی کیت الایزای id vet نسبت به کیت الایزای idexx به ترتیب 82 و 53 درصد بود اما حساسیت و ویژگی روش nat نسبت به کیت الایزا idexx به ترتیب 83 و 76 درصد بود. شیوع سرمی نئوسپورا بر اساس کیت الایزای idexx در گاومیش های نر و ماده به ترتیب %7/53 و %7/59 و در گاومیش های با سن 2سال و کمتر %3/57 و در گاومیش-های بالای 2 سال %1/53 بود که ارتباط معنی داری بین جنس و سن و آلودگی وجود نداشت (05/0<p).
عباس حاتمی حسین حمیدی نجات
سارکوسیستیس تک یاخته ای انگلی از شاخه آپی کمپلکسا است که آلودگی به آن از سراسر دنیا گزارش شده است. این انگل چرخ? زندگی دو میزبانه اجباری دارد. علف خواران (میزبان واسط ) با خوردن آب و غذای آلوده به اسپروسیست ها که توسط گوشت خواران (میزبان اصلی) دفع می شود، آلوده می شوند و متعاقب آن کیست های نسجی ایجاد می شود. هدف از پژوهش حاضر شناسایی گونه های مختلف سارکوسیستیس گوسفندان کشتار شده در کشتارگاه شهر های اهواز و خرم آباد با استفاده از pcr-rflp بوده است. در پژوهش حاضر مجموعاً 80 نمونه بافتی از عضلات مری، دیافراگم، بین دنده ای، زبان و عضله مخطط (ران) از گوسفندان ذبح شده جمع آوری شد(در هر شهرستان 40 نمونه، 20 نمونه کیست های ماکروسکوپی و 20 نمونه کیست های میکروسکوپی). استخراج dna نمونه ها با استفاده از کیت تجاری صورت گرفت. شرایط pcr برای تکثیر قطعه s rrna18 فراهم گردید. برای بررسی اختصاصی بودن آغازگرها، نمونه های dna نئوسپورا کانینوم و توکسوپلاسما گوندیی نیز در کنار نمونه-های سارکوسیستیس تحت مطالعه قرار گرفت. ارزیابیpcr-rflp روی نمونه ها نشان داد که کیست های ماکروسکوپی و میکروسکوپی متعلق به سارکوسیستیس ژیگانته آ است. تحقیق حاضر نشان داد که با روش pcr-rflpگونه های سارکوسیستیس گوسفندی را می توان از هم تفکیک داد. در این روش برای تفکیک گونه های متعلق به کیست های میکروسکوپی گوسفندا ن آنزیم taqi و برای تفکیک گونه های متعلق به کیست های ماکروسکوپی hincii و taqi موثرتر از سایرین هستند.
مرتضی نور محمدی محمد راضی جلالی
تیلریا آنولاتا از تک یاخته های خونی منتقل شونده توسط کنه های سخت در گاو و گاومیش است که باعث ایجاد تیلریوز گرمسیری در گاوان آلوده می شود. این بیماری به عنوان یکی از بیماری های مهم به وجود آورنده ی خسارات اقتصادی در بسیاری از کشورها می باشد. در بررسی حاضر از تعداد 90 رأس گاو ماده ی 2 الی 5 ساله ی بومی (30 رأس سالم، 30 رأس مبتلا به تیلریوز، 30 رأس آلوده ی فاقد نشانه ی بالینی) خون گیری به عمل آمد و سپس برخی از فاکتورهای هماتولوژی و بیوشیمیایی آنها مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که در گروه مبتلا به بیماری میزانrbc ،hb ،pcv ،mchc ،wbc و نوتروفیل به شکل معنی داری از گروه کنترل کمتر بوده (05/0?p) و میزانalt ،ast ،alp ،bun ، لنفوسیت و ائوزینوفیل به شکل معنی داری از گروه کنترل بیشتر بوده است (05/0?p). در حالی که در بررسی گروه آلوده ی فاقد نشانه های بالینی، تنها پلاکت، لنفوسیت، نوتروفیل و ائوزینوفیل تغییرات معنی داری نشان دادند (05/0?p). بررسی حاضر نشان داد که برخلاف گروه مبتلا به بیماری، در گاوان آلوده ی فاقد نشانه ی بالینی، فاکتورهای مورد بررسی پس از طی دوره ی بیماری به حالت طبیعی باز می گردند.
ندا رحیمی ملکشان رمضانعلی جعفری
هدف از این پایان نامه بررسی اثر نوعی پروبیوتیک تجارتی به نام پروتکسین که حاوی 9 سویه باکتریایی، قارچی و مخمر است بر عفونت تجربی با آیمریا تنلا در جوجه های گوشتی می باشد. بدین منظور، تعداد 180 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (سویه راس) به 6 تیمار (هر کدام با 3 تکرار 10 قطعه ای) تقسیم و در شرایط قفس پرورش داده شدند. تیمارهای 1 و 2 آب معمولی، 3 تا 5 آب حاوی پروتکسین به ترتیب با دوز x1 (تجارتی)، x2 و x3 و تیمار 6 از دو روز قبل از تلقیح آب دارای ppm100 آمپرولیوم دریافت کردند. در 18 روزگی، 16 قطعه از هر تیمار به 4 تکرار 4 قطعه ای تقسیم شدند. سپس تمامی تیمارها به جز تیمار 1 با 104×3 اُاُسیست اسپوروله آیمریا تنلا به ازای هر جوجه تلقیح شدند. تمامی تیمارها در روزهای 9-6 بعد از آلودگی از نظر دفع اُاُسیست و در 28 روزگی از نظر افزایش وزن، ضریب تبدیل غذایی و شاخص تولید مورد بررسی قرار گرفتند. در روز هفتم پس از تلقیح نیز، جوجه های باقیمانده از هر تیمار خون گیری شدند تا از نظر غلظت مالون دی آلدهید (mda) پلاسما و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز (sod) همولیزات ارزیابی شوند و پس از آن از نظر جراحات سکومی مورد بررسی قرار گیرند. نتایج نشان می دهد که تا سن 18 روزگی، پروتکسین و آمپرولیوم هیچ گونه اثر معنی داری بر پارامترهای عملکردی نداشتند (05/0p>). بعد از آلودگی، افزایش وزن در تیمار 2 به طور معنی داری کم تر از تیمار 1 بود همچنین تیمار 2 دارای بالاترین ضریب تبدیل غذایی بود (05/0>p). پروتکسین به طور غیر معنی دار افزایش وزن را بهبود بخشید (05/0p>). همچنین پروتکسین و آمپرولیوم موجب افزایش شاخص تولید شدند (05/0>p). افزودن پروتکسین میزان دفع اُاُسیست را تا حد 21% کاهش داد (05/0p>). در مقایسه با تیمار 2، جوجه های تیمارهای 4 و 5 جراحات سکومی کم تری داشتند (05/0>p). پروتکسین تأثیر معنی داری بر مقدار mda پلاسما و فعالیت sod همولیزات نداشت (05/0p>). در مجموع نتیجه گیری می شود که پروتکسین می تواند موجب کاهش شدت کوکسیدیوز سکومی و بهبود عملکرد جوجه های گوشتی آلوده به آیمریا تنلا شود.
پدرام حدادمولایان حسین حمیدی نجات
گونه های سارکوسیستیس، انگل های تک یاخته ای داخل سلولی تشکیل دهنده کیست با چرخه زندگی دو میزبانه اجباری بین شکارچیان به عنوان میزبان اصلی و حیوانات شکار شونده به عنوان میزبان واسط می باشند. گاوها عمدتاً توسط سارکوسیستیس کروزی، سارکوسیستیس هومینیس و سارکوسیستیس هیرسوتا آلوده می شوند. گاومیش ها میزبان واسط سارکوسیستیس فوزی فورمیس، سارکوسیستیس لواینی (سارکوسیستیس شبه کروزی)، سارکوسیستیس دوبئی، سارکوسیستیس سیننسیس (سارکوسیستیس شبه هومینیس) و سارکوسیستیس بوفالونیس (سارکوسیستیس شبه هیرسوتا) هستند. بازرسی گوشت بر روی 124 گاو و 147 گاومیش صورت گرفت. از هر حیوان نمونه بافتی (هرکدام 50 گرم) از قلب، مری، دیافراگم و عضلات بین دنده ای در هنگام بازرسی گوشت جمع آوری گردید. در آزمایشگاه، نمونه ها به وسیله روش هضمی آزمایش شدند. dna ژنومی 80 نمونه مثبت استخراج شد و ژن 18s rrna با استفاده از پرایمرهای اختصاصی و روش pcr تکثیر گردید. سپس محصولات pcr توسط آنزیم های محدود الاثر (foki, sspi, drai) هضم گردیدند. بر اساس الگوی باندهای حاصل، گونه های سارکوسیستیس کروزی در گاو و سارکوسیستیس فوزی فورمیس در گاومیش شناسایی شدند.
مهران طهماسبی محمد حسین راضی جلالی
دیکروسلیوز یک بیماری انگلی مهم در نشخوارکنندگان از جمله گوسفند بوده که ترماتود دیکروسلیوم دندریتیکوم عامل ایجاد کننده ی آن می باشد. کرم بالغ در کیسه ی صفرا و مجاری صفراوی کبد میزبان زندگی می کند که با بروز ضایعات فراوان در مجاری کوچک و بزرگ صفراوی دام مبتلا همراه است و باعث ضبط کلی کبد آلوده در کشتارگاه می شود. نظر به اهمیت مطالعات اپیدمیولوژیک و از آن جایی که تشخیص های رایج انگل شناسی در شناسایی به موقع آلودگی دارای مشکلاتی هستند، لذا روش هایی نظیر روش های سرولوژی با استفاده از آنتی ژن مناسب می توانند بسیار مفید واقع گردند. لذا هدف از این مطالعه بررسی شیوع آلودگی به دیکروسلیوم دندریتیکوم در گوسفندان استان خوزستان باروش الایزا بوده است. بدین منظور از ورید وداج 500 راس گوسفند، در مناطق اهواز، باغملک، دزفول، سوسنگرد و هندیجان خونگیری بعمل آمد. نمونه های خون در لوله های تمیز در کنار یخ به آزمایشگاه منتقل و سرم آن ها جداسازی شد. جهت تعیین میزان پروتئین آنتی ژن سوماتیک از روش برادفورد استفاده شد.آزمایش الایزا پس از مراحل آزمون و خطا توسط روش چکر بورد تنظیم گردید. جهت انجام الایزا، از الایزای غیر مستقیم استفاده شد. شیوع سرمی آلودگی به دیکروسلیوم دندریتیکوم در گوسفندان تحت بررسی 6/3 درصد (در گوسفندان ماده 5/3 درصد و در گوسفندان نر 7/4 درصد) بود. آزمون دقیق فیشر نشان داد این اختلاف از نظر آماری معنی دار نمی باشد (05/0<p). شانس آلودگی گوسفندان نر 35/1 برابر گوسفندان ماده(فاصله اطمینان 95 درصد 05/6- 3/0) بود. بطور کلی نتایج مطالعه حاظر نشان داد که میزان آلودگی در استان خوزستان از شیوع کمی برخوردار است و احتمالا گوسفندان در اپیدمیولوژی این انگل نقش کمتری دارند.
کیومرث نورمحمدی حسین حمیدی نجات
دراین مطالعه از 20 فارم از مرغداری های استان لرستان نمونه برداری شده و از هر فارم 50÷نمونه که در مجموع 1000 نمونه نای و1000 نمونه روده جمع آوری گردید
امین مهدی زاده علیرضا البرزی
لینگواتولا سراتا انگلی با گسترش جهانی و یکی از بیماری های زئونوتیک به شمار می رود. فرم بالغ آن در مجاری بینی سگ و سگ سانان ( میزبان اصلی) و مراحل لاروی آن در کبد، ریه و غدد لنفاوی مزانتر نشخوارکنندگان (میزبان واسط) زندگی می کنند. انسان در اثر خوردن تخم یا نوچه انگل مبتلا می شود. آلودگی در میزبان واسط فاقد نشانه بالینی است و تا کنون روش سرولوژیکی برای تشخیص آن در میزبانان واسط به ویژه علف خواران ارائه نشده است، بنابراین هدف از انجام این مطالعه که برای اولین بار در جهان انجام شده است، طراحی و ارزیابی آزمون الایزا برای تشخیص لینگواتولا سراتا در گوسفند و با استفاده از آنتی ژن های دفعی ترشحی و پیکری انگل بود. آنتی ژن پیکری از نوچه های جمع آوری شده از غدد لنفاوی مزانتر گوسفند و هموژنیزه کردن آن ها با دستگاه سونیکاتور تهیه شد. آنتی ژن دفعی ترشحی نیز با کشت نوچه ها در محیط rpmi به مدت 24 ساعت در دمای 37 درجه سانتی گراد بدست آمد. با استفاده از میکروپلیت های 96 خانه ، رقت های مناسب آنتی ژن ها، سرم ها، و کنژوگه ضد igg گوسفند و محلول بلوک کننده تعیین شد. رقت های مناسب آنتی ژن، سرم، کنژوگه و بلوک کننده با آنتی ژن پیکری به ترتیب 1:40، 100 :1، 5000 :1 و شیرپس چرخ 8 درصد، و با آنتی ژن دفعی ترشحی 4 :1، 100 :1، 15000 :1 و شیرپس چرخ 8 درصد به دست آمد. برای ارزیابی الایزای طراحی شده، از 121 سرم گوسفند73 مثبت و 48 منفی(از بره های ایندور) استفاده شد. حساسیت، ویژگی، ارزش پیشگویی مثبت، ارزش پیشگویی منفی و دقت الایزا با آنتی ژن پیکری به ترتیب 41/90، 75، 61/84، 72/83 و 2/84 درصد و با آنتی ژن دفعی ترشحی به ترتیب 04/89، 75/93، 58/95، 9/84 و 9/90 درصد به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss و آزمون مک نمار نشان داد که آنتی ژن دفعی ترشحی از آنتی ژن پیکری برای ردیابی آلودگی در گوسفند بهتراست. بنابراین آزمون الایزا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی مراحل نوچه ای لینگواتولا سراتا می تواند برای تشخیص و ردیابی آلودگی به ویژه در مطالعات همه گیری شناسی در گوسفند استفاده شود و در سایر میزبان ها نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
بهناز فرخندگان رمضانعلی جعفری
بیماری کوکسیدیوز یکی از بیماری های مهم در صنعت پرورش طیور می باشد که هر دو چهره بالینی و تحت بالینی بیماری خسارات اقتصادی سنگینی را متوجه پرورش دهندگان طیور می کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات سطوح مختلف ویتامین e جیره غذایی بر جراحات پاتولوژیک کوکسیدیوز ناشی از آیمریا تنلا در جوجه های گوشتی انجام شد. به این منظور تعداد 225 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (نژاد راس) به صورت تصادفی به 5 گروه a تا e تقسیم بندی شدند. جوجه های گروه های a(کنترل منفی) و b (کنترل مثبت) از یک روزگی تا پایان دوره آزمایش (32 روزگی) با جیره پایه (بدون داروی ضد کوکسیدیوز و آنتی بیوتیک) و جوجه های مابقی گروه ها به ترتیب با جیره پایه حاوی 100، 316 و mg/kg 562 ویتامین e تغذیه شدند. در سن 21 روزگی، تمامی جوجه ها به استثنای جوجه های گروهa ، با 104 × 4 اُاُسیست اسپوروله شده آیمریا تنلا از طریق تلقیح داخل چینه دانی آلوده شدند. در روز های صفر، 4، 8 و 12 بعد از تلقیح، 8 قطعه جوجه کشتار شده و برای بررسی ضایعات پاتولوژیک، مقطع بافتی از آن ها تهیه گردید. بر اساس نتایج کیفی، جراحات در گروه های b تا d در روزهای 4 و 8 نمونه گیری اختلاف معنی داری نداشتند. در روز 12 نمونه گیری، شدیدترین ضایعات به شکل معنی داری در گروه دریافت کننده mg/kg316 ویتامین e(گروه d) مشاهده گردید. اضافه نمودن mg/kg 562 از ویتامین مزبور (بر خلاف مقادیر 100 و mg/kg 316) اثر مشهودی بر ضایعات حاصله نسبت به گروه شاهد مثبت نداشته است. ولی از نظر کمی، میانگین تعداد کلونی شیزونت انگل و نیز میانگین تعداد شیزونت های کلونی در گروه e (mg/kg 562) نسبت به گروه های دیگر به طور معنی داری کم تر بود (05/0p<). با توجه به نتایج حاصله ویتامین e تا حدودی روی ضایعات پاتولوژیک موثر می باشد، اما اثر آن خیلی چشم گیر نیست و توصیه می شود در کنار استفاده از ویتامین e در درمان کوکسیدیوز حتماً از یک داروی ضد کوکسیدیوز مناسب استفاده گردد.
سپیده نوری علیرضا البرزی
لینگواتولا سراتا، یک انگل شبه بندپاست که در دسته پنتاستومیدا قرار دارد. انگل بالغ در مجاری تنفسی سگ سانان (میزبان اصلی) و مراحل لاروی آن در احشاء علفخواران نظیر گوسفند (میزبانان واسط) زندگی می کند. این مطالعه به منظور بررسی سرولوژی میزان شیوع انگل لینگواتولاسراتا در گوسفندان استان کرمانشاه و با روش الایزای طراحی شده انجام گرفت. نمونه-گیری از خون گوسفندان 5 منطقه (شهرستان) استان کرمانشاه به صورت تصادفی انجام گرفت. نمونه ها با روش الایزا و با استفاده از آنتی ژن دفعی – ترشحی نوچه های لینگواتولاسراتا حاصل از نگهداری آنها در محیط rpmi و کنژوگه ضد ایمونوگلوبولینg گوسفندی انجام شد. نتایج با توجه به جنس، منطقه و سن (2>-1، 3>-2 و4 ≤ 3سال) دسته بندی شد و با آزمون مربع کای و نرم افزار spss مورد آنالیز آماری قرار گرفت. از مجموع 450 نمونه سرم گوسفندی مورد بررسی 125 نمونه (27/8%) از لحاظ سرولوژی مثبت بوده اند.از کل تعداد 125 نمونه سرم آلوده، 68 نمونه (30/2%) مربوط به جنس نر و 57 نمونه (25/3%) مربوط به جنس ماده آلودگی به انگل را نشان دادند. در مقایسه نتایج بین میزان آلودگی در دو جنس نر و ماده اختلاف معنی داری مشاهده نگردید(p<0/05).در گروه های سنی مختلف اختلاف معنی داری در میزان آلودگی با افزایش سن مشاهده گردید (05/0 p<). میزان آلودگی در گوسفندان کرمانشاه (25%) ، اورامانات (پاوه-روانسر-جوانرود) (45/3%) ، هرسین (22/2%)، گیلان غرب (33% ) و اسلام آباد غرب (9/5% ) بود. در شیوع آلودگی در این مناطق اختلاف معنی داری مشاهده شد (p<0/05 . با توجه به شیوع نسبتاً بالای آلودگی لینگواتولا سراتا در بین گوسفندان که به طور غیر مستقیم نشان دهنده آلودگی سگ های منطقه به این انگل می باشد. به نظر می رسد بایستی برنامه های کنترلی در میزبانان واسط و اصلی مد نظر قرار داده شود.
سمیه چمن آرا علیرضا البرزی
لینگواتولاسراتا عامل بیماری مشترک لینگواتولوز در انسان و برخی از حیوانات می باشد. در سیر تکاملی این انگل گوشتخوارانی همچون سگ میزبان نهایی و نشخوارکنندگان، انسان و سایر پستانداران به عنوان میزبان واسط یا بن بست مطرح هستند. با توجه نقش و اهمیت نشخوارکنندگان در بقا و انتقال انگل به میزبانان اصلی و انسان، هدف این مطالعه آن است تا ضمن بررسی شیوع سرمی انگل به روش الایزا، ارتباط بین آلودگی و نگهداری سگ در گله های گوسفند درمنطقه ایلام را روشن نماید. در این مطالعه تعداد 598 نمونه سرم گوسفندی در سه فصل بهار، تابستان و پاییز و از پنج منطقه جغرافیایی ( شهرستان) استان ایلام جمع آوری و با استفاده از آنتی ژن های دفعی- ترشحی نوچه های انگل و روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز داده ها با نرم افزار spss انجام گرفت. نتایج آزمون الایزا، شیوع سرمی آلودگی گوسفندان ایلام را به مراحل لاروی (نوچه) لینگواتولا سراتا192رأس ( 1/32 درصد) نشان داد. میزان آلودگی گوسفندان به انگل در شهرستان های جنوبی استان(دهلران و آبدانان) بالا (با میانگین 95/44%) و در شهرستان های شمالی (ایلام و سیروان ) پایین (با میانگین 15/23%) و از نظر آماری دارای اختلاف معنی داری بین این مناطق وجود داشت. میزان شیوع آلودگی در جنس نر 5/32 درصد، در جنس ماده 7/31درصد بدست آمد و در آلودگی به انگل بین دو جنس تفاوت معناداری مشاهده نشد. نتایج نشان داد که میزان شیوع آلودگی بطور معنی داری (05/0p<) با افزایش سن افزایش می یابد بطوریکه ( کمترین آلودگی با 5/14% در گروه سنی 2>- 1 و بیشترین آلودگی با 4/41% در گروه سنی 4 ?- 3 سال مشاهده شد. میزان شیوع آلودگی به انگل درگله های واجد سگ با 5/59 درصد، در مقایسه با گله های فاقد سگ به میزان 3/22 درصد، بالاتر و دارای اختلاف معنا دار بود. میزان شیوع آلودگی به لینگواتولا سراتا در فصول مختلف از نظر آماری معنی دار می باشد(p<0.05) که بیشترین میزان شیوع آلودگی در فصل بهار با 6/43 درصد و کمترین آن در پائیز با درصد 1/32 بدست آمد. با توجه به میزان شیوع نسبتاً بالای آلودگی در گوسفندان منطقه ایلام، می بایستی با برنامه های کنترلی اقدامات موثری در جهت کاهش آلودگی صورت گیرد
علیرضا راکی علی شهریاری
پیروپلاسموز اسب ها، به بیماری حاصل از دو تک¬یاخته خونی، تیلریا اکوئی و بابزیا کابالی، اطلاق می شود که با گزش کنه های آلوده منتقل گردیده و موجب تب، کم¬خونی و زردی مخاطات در اسب¬ها می گردد. این بیماری به عنوان یکی از عوامل چالش برانگیز نقل وانتقال بین¬المللی اسب¬ها شناخته می¬شود و تحت نظارت سازمان جهانی بهداشت حیوانات قرار دارد. زیان اقتصادی ناشی از آن هنگفت است و شامل هزینه های درمان به ویژه در مورد اسب های به شدت آلوده، سقط، کاهش بازده، مرگ و محدودیت در صادرات و شرکت جُستن اسب های آلوده در رویدادهای ورزشی مرتبط با اسب ها می شود. یکی از جنبه های قابل تأمل این بیماری سازوکار وقوع کم خونی است. شناخت بهتر این سازوکار می تواند کمک شایانی در انتخاب شیوه های مناسب تر درمانی و پیشگیرانه بنماید. در این پژوهش شاخص¬های مرتبط با وضعیت اکسیدانی و آنتی اکسیدانی به منظور ارزیابی نقش احتمالی استرس اکسیداتیو در ایجاد کم خونی در پیروپلاسموز ناشی از تیلریا اکوئی در اسب مورد بررسی قرار گرفت. جامعه اسب های موردبررسی در این مطالعه، اسب¬های نژاد اصیل عرب منطقه اهواز و دارای شناسنامه از فدراسیون سوارکاری ایران بودند. نمونه های خون موردنیاز در این مطالعه به دو روش تهیه گردید: 1- نمونه گیری از اسب های دارای نشانه های درمانگاهی مرتبط با پیروپلاسموز (14 رأس) و 2- نمونه گیری از اسب های به ظاهر سالم از چهار اسب داری اهواز (45 رأس). در آزمایشگاه کلینیکال پاتولوژی (دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز) ارزیابی های خون شناسی و انگل شناسی بر روی نمونه ها انجام گرفت. همچنین از آزمون pcr برای بررسی آلودگی نمونه ها به تیلریا اکوئی و بابزیا کابالی استفاده گردید. در صورت یافتن توالی مربوط به بابزیا کابالی در آزمون pcr و یا مشاهده آن یا سایر انگل ها در زمان بررسی گستره¬های خونی، نمونه مذکور از روند مطالعه خارج می گردید. اسب ها بر اساس نشانه های درمانگاهی و نتایج آزمون pcr به سه گروه شاهد، آلوده و بیمار تقسیم بندی شدند. ارزیابی استرس اکسیداتیو با سنجش کربونیل پروتئین ها، مالون¬دی¬آلدهید، گلوتاتیون، فعالیت تام آنتی اکسیدانی، کاتالاز و غلظت فلزات آهن، مس و روی صورت پذیرفت. بررسی آماری نتایج خون¬شناسی و بیوشیمیایی در گروه¬های تعریف شده با استفاده از نسخه شانزدهم نرم افزار spss و آزمون¬های آنالیز واریانس یک¬طرفه یا کروسکال - والیس صورت پذیرفت. مقایسه آماری بین روش های تشخیصی، بررسی میکروسکوپی و pcr، در شناسایی موارد آلودگی با استفاده از آزمون مک¬نمار انجام گرفت و میزان توافق بین دو روش با محاسبه آماره کاپا بررسی گردید. در نمونه¬های اخذشده در این پژوهش تنها تیلریا اکوئی شناسایی شد. همچنین برای نخستین بار وقوع آلودگی به تیلریا اکوئی در منطقه اهواز به روش pcr مورد تأیید قرار گرفت. در بررسی گستره¬های خونی رنگ¬آمیزی شده، تیلریا اکوئی در 28 مورد مشاهده گردید، درحالی که با بهره گیری از آزمون pcr، 35 اسب، آلوده به تک یاخته مذکور تشخیص داده شد که این اختلاف ازنظر آماری معنی دار بود (05/0>p). نتایج خون¬شناسی نشان داد که پیروپلاسموز اسب ها موجب کم¬خونی، افزایش شمار گویچه¬های سفید، نوتروفیل¬ها، منوسیت¬ها و نسبت نوتروفیل به لنفوسیت و کاهش شمار پلاکت¬ها در اسب¬های بیمار می گردد، درحالی که در گروه آلوده به جز یک کم¬خونی خفیف، تفاوت آشکاری با گروه شاهد مشاهده نمی¬شود. همچنین تفاوت های معنی داری بین اسب های آلوده و بیمار در شاخص¬های کربونیل پروتئین¬ها، مالون¬دی¬آلدهید، فعالیت تام آنتی اکسیدانی، کاتالاز، گلوتاتیون گویچه¬های سرخ و عناصر مس و روی با گروه شاهد مشاهده شد (05/0>p). نتایج این پژوهش نشان داد که در پیروپلاسموز اسب¬ها علاوه بر دگرگونی در سیمای خون شناسی، در شاخص های مرتبط با استرس اکسیداتیو نیز تغییراتی پدید می¬آید که می تواند نمایانگر آسیب اکسیداتیو به گویچه های سرخ باشد. از این رو بایسته است با در نظر داشتن نقش استرس و آسیب اکسیداتیو در ایجاد کم¬خونی، راهکارهای درمانی درخوری برای بهبود شرایط و یا رفع آلودگی در اسب¬های آلوده به پیروپلاسموز در نظر گرفته شود.
زهرا رک رک محمد حسین راضی جلالی
فاسیولوز یکی از بیماری های مهم علفخواران بوده که توسط دو گونه فاسیولا هپاتیکا و فاسیولا ژیگانتیکا ایجاد می شود. هدف از این مطالعه تعیین میزان شیوع سرمی آلودگی به فاسیولا هپاتیکا و فاسیولا ژیگانتیکا در گله های گوسفند در منطقه لرستان به روش الایزا بود. در این مطالعه تعداد 500 نمونه سرم گوسفندی از پنج منطقه جغرافیایی (شهرستان) استان لرستان جمع آوری و با استفاده از آنتی ژن های دفعی- ترشحی به روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت و داده ها با نرم افزار spss آنالیز شد. شیوع سرمی آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا هپاتیکا در گوسفندان تحت بررسی 6/6 درصد و شیوع آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا ژیگانتیکا 6/13 درصد بود. میزان فراوانی نسبی آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا هپاتیکا در شهرستان ازنا 4 درصد، پلد ختر11 درصد، بروجرد 5 درصد، خرم آباد 8 درصد و نورآباد 5 درصد بود که بیشترین مربوط به شهرستان جنوبی پلدختر و کمترین درصد آلودگی مربوط به شهرستان شمال شرقی ازنا بود (05/0p>). فراوانی نسبی آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا ژیگانتیکا در شهرستان ازنا 22 درصد، پلدختر 14 درصد، بروجرد 14 درصد، خرم آباد 14 درصد و نورآباد 4 درصد بود که بیشترین مربوط به شهرستان ازنا و کمترین درصد آلودگی مربوط به شهرستان نورآباد بود (01/0p<). شیوع سرمی آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا هپاتیکا در گوسفندان ماده 5/7 درصد و در گوسفندان نر 8/5 درصد بود. شیوع سرمی آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا ژیگانتیکا در گوسفندان ماده 5/15 درصد و در گوسفندان نر 12 درصد بود. کمترین آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا هپاتیکا با 2/4 درصد در گروه سنی بزرگ تر از 5 سال و بیشترین آلودگی با 7/8 درصد در گروه سنی 5-3 سال مشاهده شد. توزیع فراوانی موارد منفی و مثبت به تفکیک سن در آلودگی به فاسیولا با استفاده از آنتی ژن دفعی ترشحی فاسیولا ژیگانتیکا نشان می دهد که به ترتیب کمترین و بیشترین نسبت موارد مثبت مربوط به دامنه سنی بیشتر از 5 سال با 8/4 درصد و 5-3 سال با 9/12 درصد بوده است (05/0p>). با توجه به میزان شیوع آلودگی در گوسفندان منطقه لرستان، طراحی برنامه های کنترلی در جهت کاهش آلودگی لازم است صورت گیرد.
مهرداد محبوب کنفی صالح اسماعیل زاده
در مطالعه حاضر اثرات پاتولوژیکی ضد کوکسیدیایی پودر گیاه اکیناسه بر روی کوکسیدیوز تجربی بررسی گردید. 180 قطعه جوجه یک روزه نژاد راس در شش گروه سی تائی استفاده گردید. به گروه یک داروی سالینومایسن و یا عصاره گیاه اکیناسه تجویز نشد. جوجه های گروه دو که به عنوان کنترل مثبت در نظر گرفته شده بودند، در سن 14 روزگی با دوز 50000 اُاُسیست آیمریا تنلا (درهر پرنده) از طریق دهانی آلوده شدند و داروی سالینومایسین ویا عصاره گیاه اکیناسه دریافت نکردند. به جیره غذایی گروه های سه، چهارو شش علاوه بر آلودگی تجربی، به ترتیب پودرگیاه اکیناسه 5/0 ، 1 و نیز 1 درصد همراه با 60 ppm سالینومایسین اضافه گردید. به جیره غذایی گروه پنج تنها 60 ppm سالینومایسین اضافه گردید. در 4 ،7 و 9 روز پس از آلودگی، از سکوم نمونه برداری و مقاطع پاتولوژی تهیه گردید. در بررسی مقاطع هیستوپاتولوژیک لام های تهیه شده از سکوم جوجه های گروه 1، 5 و 6 هیچ یک ازمراحل سیکل تکاملی آیمریا تنلا مشاهده نگردید در صورتی که در گروه های 2، 3 و 4 به ترتیب 639، 238 و 211 عدد از اشکال مختلف آن شمارش گردید و نتایج به دست آمده نشان می دهد که مصرف پودر گیاه اکیناسه در کاهش بروز اشکال مختلف انگل آیمریا نسبت به گروه کنترل مثمر ثمر بوده است.
عباس حاتمی حسین حمیدی نجات
سارکوسیستیس تک یاخته ای انگلی از شاخه آپی کمپلکسا است که آلودگی به آن از سراسر دنیا گزارش شده است. این انگل چرخ? زندگی دو میزبانه اجباری دارد. علف خواران (میزبان واسط ) با خوردن آب و غذای آلوده به اسپروسیست ها که توسط گوشت خواران (میزبان اصلی) دفع می شود، آلوده می شوند و متعاقب آن کیست های نسجی ایجاد می شود. هدف از پژوهش حاضر شناسایی گونه های مختلف سارکوسیستیس گوسفندان کشتار شده در کشتارگاه شهر های اهواز و خرم آباد با استفاده از pcr-rflp بوده است. در پژوهش حاضر مجموعاً 80 نمونه بافتی از عضلات مری، دیافراگم، بین دنده ای، زبان و عضله مخطط (ران) از گوسفندان ذبح شده جمع آوری شد(در هر شهرستان 40 نمونه، 20 نمونه کیست های ماکروسکوپی و 20 نمونه کیست های میکروسکوپی). استخراج dna نمونه ها با استفاده از کیت تجاری صورت گرفت. شرایط pcr برای تکثیر قطعه s rrna18 فراهم گردید. برای بررسی اختصاصی بودن آغازگرها، نمونه های dna نئوسپورا کانینوم و توکسوپلاسما گوندیی نیز در کنار نمونه های سارکوسیستیس تحت مطالعه قرار گرفت. ارزیابیpcr-rflp روی نمونه ها نشان داد که کیست-های ماکروسکوپی و میکروسکوپی متعلق به سارکوسیستیس ژیگانته آ است. تحقیق حاضر نشان داد که با روش pcr-rflpگونه های سارکوسیستیس گوسفندی را می توان از هم تفکیک داد. در این روش برای تفکیک گونه-های متعلق به کیست های میکروسکوپی گوسفندا ن آنزیم taqi و برای تفکیک گونه های متعلق به کیست های ماکروسکوپی hincii و taqi موثرتر از سایرین هستند.
فاطمه رضائی قلعه بهمن مصلی نژاد
توکسوپلاسما گوندای یک عامل مهم مشترک انسان و دام است. گربه،¬ مهم¬ترین میزبان اصلی و در ضمن یکی از میزبانان واسط این تک¬یاخته است که ممکن است متحمل عوارضی هم¬چون سقط، اختلالات عصبی و بینایی ¬گردد. بیماری در میزبان واسط در مرحله¬ی اول به شکل حاد و در مرحله¬ی مزمن معمولاً تا آخر عمر میزبان باقی می¬ماند. پراکندگی گربه¬های ولگرد در شهر اهواز زیاد بوده و به نظر می-رسد این جمعیت نقش مهمی در شیوع توکسوپلاسموز در میزبانان واسط داشته باشند. در تحقیق اخیر، سرم و خون کامل 100 گربه¬ی ولگرد برای تشخیص توکسوپلاسموز با استفاده از الایزا و آگلوتیناسیون تغییر یافته و واکنش زنجیره¬ای پلی¬مراز مورد آزمایش قرار گرقتند. در ضمن گربه¬ها با روش آگلوتیناسیون تغییر یافته از نظر آلودگی به تک یاخته¬ی نئوسپورا کانینوم بررسی شدند. آنالیز داده¬ها بر اساس آزمون مربع کای و آزمون فیشر با نرم¬افزار spss انجام گرفت. با توجه به نتایج الایزا الایزا و آگلوتیناسیون تغییر یافته، شیوع عفونت توکسوپلاسما به ترتیب 30% و 35% بود. این شیوع در جنس نر بر اساس الایزا و آگلوتیناسیون تغییر یافته به ترتیب 33/53% و 71/48% و در جنس ماده 66/46% و 28/51% بود و تفاوت معنی¬داری بین نر و ماده وجود نداشت (05/0<p). اختلاف معنی¬داری بین گروه های سنی و میزان آلودگی وجود داشت که بیشترین میزان در گروه سنی جوان میباشد. واکنش زنجیره¬ای پلی¬مراز، مرحله¬ی حاد عفونت توکسوپلاسما گوندای را در 8 نمونه از 100 گربه¬ی مورد بررسی نشان داد. بر اساس مطالعه¬ی حاضر، شیوع عفونت توکسوپلاسما گوندای در گربه¬های شهر اهواز به¬خصوص در مرحله¬ی مزمن به طور قابل توجهی بالا می¬باشد و ممکن است این حیوانات از بیماری رنج برده یا انگل را در محیط پراکنده کنند.
لیدا خالقی رستم کلایی حسین حمیدی نجات
توکسوپلاسما گوندای انگل درون سلولی اجباری با انتشار جهانی است. توکسوپلاسما گوندای، به عنوان یکی از عوامل میوکاردیت و نیز مخرب بافت قلب مطرح می باشد، لذا هدف از این مطالعه این است که نقش احتمالی توکسوپلاسما گوندای را در حضور برخی از آنزیم های بیوشیمیایی در سرم رت¬های آلوده شده به این انگل، و نیز رت¬¬های مبتلا به شکل مزمن بیماری که دچار سرکوب ایمنی گردیده¬اند را بررسی نماید. در این مطالعه 36 سر رت به صورت تجربی به توکسوپلاسما گوندای آلوده گردیدند و گروه دوم که 12 سر رت بودند به عنوان شاهد غیر آلوده در نظر گرفته¬ شدند. از 15 سر رت قبل از تزریق کورتون به همراه 5 سر رت شاهد در روزهای مختلف و همچنین از 21 سر رت پس از تزریق کورتون به همراه 7 سر رت شاهد در روزهای مختلف خون¬گیری شد و سپس برخی از فاکتورهای بیوشیمیایی آنها مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که سطح سرمی cpkدر روز 7 پس از آلودگی و قبل از تریق کورتون نسبت به روزهای دیگر و میانگین شاهدها افزایش معنی¬داری داشت ( 05/0(p<. از طرفی دیگر نتایج نشان داد که سطح سرمی cpkدر روزهای 11 و 12 پس از تزریق کورتون در رت¬¬های آلوده نسبت به روزهای دیگر و میانگین شاهدها افزایش معنی¬داری داشت ( 05/0(p<. نتایج نشان داد که سطح سرمی تروپونین i در روز 10 پس از آلودگی و روز 11 و 12 پس از تزریق دگزامتازون نسبت به روزهای دیگر و همچنین میانگین شاهدها افزایش معنی داری داشته است. ( 05/0(p<. نتایج حاصل از بررسی حاضر نشان داد که توکسوپلاسموز در فاز حاد ممکن است سبب تغییر در میزان آنزیم¬های مرتبط با قلب خصوصاً در میزبانان دچار نقص ایمنی گردد. این یافته می¬تواند در تشخیص سایر ضایعات قلبی که موجب افزایش این آنزیم¬ها می¬گردند اختلال ایجاد کند.
حداد شفیعیان حسین حمیدی نجات
در طی این پایانامه میزان شیوع و تعیین گونه تک یاخته کریپتوسپوریدیوم در نشخوارکنندگان استان لرستان انجام شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که میزان شیوع کمتر از 8 درصد بود و تنها گونه شناسایی شده در منطقه کریپتوسپوریدیوم پاروُم بود.
احمد حیدرزاده یگانه صالح اسماعیل زاده
چکیده نام خانوادگی: حیدرزاده یگانه نام: احمد شماره دانشجویی: 9091101 عنوان پایان نامه: مطالع? پاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی برخی از اندام های داخلی رت مبتلا به توکسوپلاسموز تجربی اساتید راهنما: دکتر حسین حمیدی نجات، دکتر صالح اسماعیل زاده استاد مشاور: دکتر علی رضا البرزی درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: انگل شناسی دامپزشکی دانشگاه: شهید چمران اهواز دانشکده: دامپزشکی گروه: پاتوبیولوژی تاریخ فراغت از تحصیل: 31/6/1393 تعداد صفحه: 101 کلید واژه ها: توکسوپلاسموز، پاتولوژی، ایمونوهیستوشیمی، رت تک یاخته انگلی توکسوپلاسما گوندای یک عامل زئونوز با پراکندگی وسیع بوده که باعث افزایش نگرانی در انسان و حیونات خون گرم شده است. بررسی های انجام شده نشان داده اند که توکسوپلاسموز ممکن است در مرحله حاد سبب نکروز و تخریب بافت ها گردد، اما وضعیت انتشار انگل در اندام های متفاوت به خوبی بررسی نگردیده است. روش ایمونوهیستوشیمی یکی از روش های بسیار حساس تشخیص توکسوپلاسما در بافت هاست. در این تحقیق 41 سر رت به عنوان مدل آزمایشگاهی به 2 گروه تقسیم شدند. به 29 سر رت 50000 عدد تاکی زوئیت تازه توکسوپلاسما گوندای (سوی? rh) تلقیح گردید. 12 سر رت سالم به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. از گروه آلوده، 15 سر رت در روزهای 3، 5، 7، 10 و 25 پس از آلودگی، آسان کشی شده (روزانه 3 سر رت) و 14 سر رت تا روز 45 پس از آلودگی به منظور ایجاد آلودگی مزمن نگهداری شده و سپس سیستم ایمنی آن ها با تزریق روزانه دگزامتازون سدیم فسفات به مدت 10 روز (روزانه 4/0 میلی گرم) سرکوب گردید. گروه غیر آلوده همانند گروه آلوده بررسی می گردید. بعد از القاء مرحله حاد توکسوپلاسموز، رت ها به منظور یافته های هیستوپاتولوژی و ایمونوهیستوشیمی بررسی گردیدند (روزانه 3 نمونه). اگرچه ارگانیسم در تمام اندام های رت ها حضور داشت، اما ضایعات بافتی عمدتاً در ریه و کبد رت های طبیعی و دچار سرکوب سیستم ایمنی مشاهده گردید. توکسوپلاسما گوندای ابتدا در ریه و کبد و سپس قلب مشاهده گردید، اما توزیع آن در سایر اندام ها الگوی مشخصی نداشت. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که رت مدل حیوانی مناسبی برای تحقیق بر روی بیولوژی انگل توکسوپلاسما گوندای می باشد، به عنوان مثال نشان دادن فرم تحت درمان گاهی آلودگی در انسان وگوسفند.
مهران احمدی بلوطکی حسین حمیدی نجات
نئوسپورا کانینوم تک یاخته ی انگلی است که گسترش جهانی دارد و به عنوان عامل اصلی سقط گاو ها در جهان به حساب می آید. دلایلی مبنی بر وجود پرندگان در گاوداری ها و افزایش شیوع سرمی آلودگی به انگل و افزایش سقط ناشی از آن در گاو ها وجود دارد. اگرچه نشان داده شده است که وجود پرنده ها در گاوداری با افزایش میزان آلودگی به این انگل همراه می باشد اما یافته های اندکی در مورد نقش پرنده ها در چرخه زندگی این انگل وجود دارد. هدف از این مطالعه، دانستن فراوانی آلودگی به این انگل با استفاده از روش های مولکولی در میان گنجشک ها بوده است