نام پژوهشگر: محمد سعید هادوی
سامره عزیزی موسی علی احمد
ما با استفاده از روش شیمیایی سل - ژل نانو ذرات تیتانیوم دی اکسید در فاز روتیل را سنتز کردیم. اندازه متوسط نانو ذرات بدست آمده کمتر از 10 نانومتر میباشد و ذرات تقریباً تک اندازه میباشند. ما با استفاده از این روش شیمیایی، نانو ذراتی با خلوص و همگنی بالا بدست آوردیم و همچنین این روش نیاز به دمای بالایی ندارد و سنتز در دمای اتاق انجام میشود و نیاز به تجهیزات زیاد و مواد اولیه گرانقیمت نیست که از مزایای این روش میباشد. قله جذب uv برای نمونه سنتز شده در دمای اتاق در طول?موج? 298 نانومتر دیده می??شود. طیف uv نمونهها نشان میدهد که آستانه جذب با افزایش دما که افزایش اندازه را در پی دارد به سمت طولموجهای بلندتر جابهجا میشود و جذب در یک ناحیهی خاص از طول?موج?ها اتفاق می?افتد که نشان میدهد ذرات بدست آمده تک اندازه میباشند. طیف xrd نمونهها خیلی خوب با فاز روتیل تیتانیوم دی اکسید مطابقت دارد. تصاویر نشان میدهند که با افزایش دما، هیچ جابجایی در موقعیت قلهها به وجود نیامده است و هیچ تغییر فازی با افزایش دما مشاهده نمیکنیم و فقط با افزایش دما قلهها تیزتر میشوند. این نشان دهندهی این است که نانو ذرات تیتانیوم دی اکسید دارای پایداری حرارتی بالایی میباشند. تصاویر sem نشان میدهد که ذرات کروی شکل و اندازه آنها در حد نانومتر است و تصاویر بزرگتر شدن اندازه ذرات را با افزایش دما نشان میدهند. تصاویر sem در تطابق خیلی خوبی با الگوی xrd است. با تابش امواج ماورایبنفش به حسگرهای ساخته شده با استفاده از نانو ذرات تیتانیوم دی اکسید، جریان نوری به طور واضح افزایش مییابد. حاملهای بار تولید شده بوسیله پرتوافشانی نور uv در ولتاژهای بالا نقش مهمی را در تعیین جریان بازی می?کنند که باعث بالا بردن جریان می?شوند. یک ارتباط قوی بین بیشترین جریان نوری با شدت نور تابیده شده وجود دارد و با افزایش فاصله لامپ uv از نمونه?ها، جریان شروع به کاهش می?کند. با افزایش دمای بازپخت، حساسیت نسبت به نور uv افزایش می?یابد، زیرا اندازه نانو بلورها افزایش یافته و در نتیجه آن تعداد تونلزنیها از یک نانو بلور به نانو بلور دیگر کاهش می?یابد و همچنین با افزایش دمای بازپخت، نانو ذرات بلوری شده و نواقص شبکه?ای و دررفتگیها از بین رفته و انتقال الکترونها راحتتر صورت می?گیرد، لذا جریان نوری افزایش می?یابد.
زهرا حسینی محمد سعید هادوی
در تحقیق حاضر، لایههای نازک اکسید وانادیوم به دو روش تبخیر حرارتی در خلاء و اسپری پایرولیزیز تهیه و خواص الکتروکرومیکی و ترموکرومیکی این لایهها و اثر پارامترهایی چون تغییر ضخامت، تغییر غلظت، دمای بازپخت و دمای زیرلایه بر خواص اپتیکی مورد بررسی قرار گرفته است. طیف عبوری نمونهها در محدودهی uv-vis اندازهگیری و گاف انرژی، نوع گذار الکترونی و همچنین ثابت های اپتیکی محاسبه شده اند. به منظور بررسی خواص ترموکرومیکی در نمونهها در دماهای مختلف و در محدودههای uv-vis-ir نیز طیف نگاری بعمل آمد و دمای ترموکرومیک در نمونهها تعیین شد. تغییرات عبور اپتیکی در نمونههای تهیه شده به روش اسپری در حدود 5%-30% و بسیار چشمگیرتر از نمونههای تهیه شده به روش تبخیر بود. اثر تغییر ضخامت بر خواص اپتیکی نمونههای تهیه شده به روش تبخیر و اثر تغییر غلظت در نمونههای تهیه شده به روش اسپری مورد مقایسه واقع شدند. اثر دمای بازپخت (c°100، c°200، c°300، c°400) و دمای زیرلایه (c°250 و c°400) نیز بر نمونهها بررسی گردید. همچنین، به منظور بررسی خواص الکتروکرومیک در اکسید وانادیوم، لایهی sno2:f روی شیشه به روش اسپری جایگذاری شده و سپس v2o5 به دو روش نام برده بر روی آن نشانده شد. برای پی بردن به وضعیت پایداری نمونهها در اثر ورود و خروج مکرر یون، پاسخ چرخهی ولتامتری پس از تکرار نسبتا زیاد سیکلها بررسی شدند. قابلیت برگشت پذیری در چرخهی ولتامتری (cv)، نشان دهندهی قابلیت مناسب نمونهها جهت بکارگیری آنها در ساخت قطعات الکتروکرومیک (ecd) میباشد.
امیرهوشنگ شیردل هاور مجید رشیدی هویه
دینامیک گرمایی نانو ذرات پخش شده در یک محیط دیالکتریک از دیدگاه فیزیکی بسیار حائز اهمیت است. به منظور بررسی دینامیک گرمایی این مواد تحت تاثیر لیزر پالسی مدلی ارائه میگردد که بر اساس تبادل انرژی در اجزائ مختلف محیط میباشد در حقیقت سازوکار انتقال انرژی در محیط دیالکتریک در تعیین دینامیک محیط بسیار حائز اهمیت است. مواد نانو ترکیبی شامل نانو ذرات فلزات نجیب محصور در یک دیالکتریک به علت خواص نوری خطی و غیر خطی منحصر به فردشان که ناشی از پدیده تشدید پلاسمای سطحی است مورد توجه گروههای مختلف قرار گرفتهاند. دمای محیط میتواند بر اثر جذب انرژی نورانی تغییر کند. اما هنگامی که مشخصه ابعاد فضایی و زمانی نمونه به ترتیب قابل مقایسه با مسیر آزاد میانگین و زمان واهلش فونونها باشد، مدلهای کلاسیک انتقال انرژی در محیط که با توجه به معادله پخش فوریه داده میشود اعتبارشان را از دست میدهند. در این موارد باید از معادله بولتزمن استفاده شود. این معادله فقط برای حالات خاص با هندسه ساده قابل محاسبه است. در این تحقیق یک روش تقریبی دیگر موسوم به تقریب بالستیک- پخش (ballistic- diffusive) مورد استفاده قرار گرفته است. اساس این تقریب بر تقسیم فونونها به دو بخش بالستیکی و پخش استوار است. همچنین بر خلاف تقریب فوریه در این روش برای فونونها یک سرعت محدود در نظر گرفته میشود. با استفاده از این رهیافت و رهیافت فوریه، دینامیک گرمایی یک محیط تحت تابش لیزر پالسی مورد مطالعه قرار گرفته است. برای این کار ابتدا یک ذره تنها در نظر گرفته شد و سپس تاثیر ذرات دیگر روی دینامیک گرمایی محیط، با ارائه یک مدل مورد ارزیابی قرار گرفته است. محاسبات انجام شده در این تحقیق نشان داد که دینامیک گرمایی در این دو رهیافت میتواند متفاوت باشد. در حقیقت هنگامی که ابعاد مشخصه سیستم کوچکتر یا قابل مقایسه با پویش آزاد فونونها در محیط باشد، دینامیک گرمایی به دست آمده از رهیافت بالستیک- پخش کند تر از مقادیر به دست آمده از رهیافت فوریه میباشد. در پایان با استفاده از دمای الکترونیای که از تقریب بالستیک- پخش و فوریه به دست آمد تغییرات تابع دیالکتریک برای نانو ذرات نقره محاسبه شده، و سپس با استفاده از نظریه محیط موثر ماکسول- گرنت تغییرات تابع دیالکتریک را برای نانو ترکیب نقره محاسبه، و نتایج این دو رهیافت را بایکدیگر مورد مقایسه قرار دادیم.
مهدیه رزاقیان پور ناصر هاتفی
لایههای نازک دیاکسید تیتانیوم دارای ضریب شکست و سختی بالا میباشند. این لایههای نازک برای ساخت لایههای ضد بازتاب، فیلترهای نوری و سنسورهای گازی بهکار میروند. مقالات منتشر شده بر این امر اذعان دارند که تهیهی لایههای دی اکسید تیتانیوم با کیفیت خوب که قابل تکرار هم باشند مشکل است. لذا با توجه به اهمیت کاربردهای فوق العاده آن، در این پروژه، لایههای نازک دیاکسید تیتانیوم به روش چرخشی، غوطهوری و تبخیر حرارتی تهیه شده است. ابتدا نانوذرات دیاکسید تیتانیوم در فاز روتایل با استفاده از مواد اولیهی تریکلرید تیتانیوم و محلول هیدروکسید آمونیوم به روش رسوب از نمک فلزی تهیه شد و سپس لایهنشانی روی زیرلایههای شیشهای انجام شد. برای تهیهی لایههای دیاکسید تیتانیوم در روش تبخیر حرارتی در خلأ، از این نانوذرات بهعنوان مادهی اولیه استفاده شد، بهدلیل اینکه تبخیر مستقیم دیاکسید تیتانیوم مشکل است لایهنشانی انجام نشد. بنابراین، ابتدا تیتانیوم را به روش تبخیر باریکه الکترون بر روی زیرلایههای شیشهای با سرعت تبخیر 2 آنگستروم در ثانیه نشانده و سپس در کورهی استوانهای در دمای ?470 و فشار اکسیژن 25/0لیتر در دقیقه در زمانهای متفاوت اکسید شد تا لایههای دیاکسید تیتانیوم تهیه شوند. در این روش نیز پس از طیفگیری مشاهده شد لایهی ایجادشده tio میباشد. سرانجام به روش تبخیر باریکه الکترون لایههای نازک تیتانیوم دیاکساید با فشار اکسیژن 4- 10×3/2، دمای زیرلایه ?290 و نرخ تبخیر 2 آنگستروم در ثانیه بر روی زیرلایههای شیشهای تهیه شدند. برای مشخصهیابی ساختاری، مورفولوژی و نوری از دستگاههای xrd، sem و uv- vis استفاده شده است. طیف xrd تشکیل نانوذرات دیاکسید تیتانیوم با ساختار روتایل را نشان داد و با کمک فرمول شرر، میانگین اندازهی بلورکهای حاصل از رسوب از نمک فلزی کمتر از nm 10 تخمینزده شد. تصویر sem نشان داد که نانوذرات کروی شکل هستند و بهخوبی در سطح توزیع شدهاند. طیف xrd لایههای tio2 نشان میدهد که لایههای تهیه شده در روش تبخیر باریکه الکترون در فاز روتایل میباشند.
مهدی خزاعی محمد سعید هادوی
سلول های خورشیدی cds/cdte از جمله گزینه های مطرح در کاربردهای فتوولتاییک به شمار می آیند.cdte که دارای گاف نواری مناسب و ضریب جذب بالایی است، در سلول خورشیدی به عنوان لایه جاذب عمل می کند و به همراه cds پیوندگاه سلول خورشیدی را تشکیل می دهد. در این ژایان نامه، برای تهیه لایه های نازک cdte و cds از روش اسپری پایرولیزیز استفاده شده است. میزان عبور اپتیکی نمونه ها، مقاومت الکتریکی سطحی و ویژگی های ساختاری آن ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل قابل مقایسه با نتایجب است که از کارهای دیگران بدست آمده است. fto به عنوان الکترود جلویی در سلول خورشیدی و مس به عنوان الکترود ژشتی مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت مشخصه یابی سلول های خورشیدی در شرایط تاریکی و روشنایی( تحت تابش نور خورشید) انجام شد.
سحر سلطانی محمد سعید هادوی
در این پِوهش هدف تهیه ی قطعه پیوندی p-n شفاف بوده برای این منظور تک لایه های شفاف نوع n و p بر روی زیر لایه هایی از جنس شیشه های میکروسکوپی تهیه و تعیین مشخصه شدند و سپس قطعه پیوندی تهیه شد.نمونه ی نوع n شفافیت 70? در ناحیه ی مریی و نمونه ی نوع p حدود 68? شفاف بود. برای تهیه قطعه پیوندی ابتدا بر روی زیرلایه ها نمونه ی نوع n اسپری شد و سپس نمونه ی نوع p . روش تهیه ی نمونه ها اسپری پایرولیزیز بوده و ولتاِ آستانه و شکست به ترتیب 05/0 , 1/1- ولت بوده است.
مجتبی اسدی طالب بیگی محمد سعید هادوی
در پژوهش حاضر لایه های نازک مختلفی از اکسید قلع و اکسید قلع آلاییده با مقادیر متفاوتی از ناخالصی zn و f به روش اسپری پایرولیزیز بر روی زیرلایه های شیشه ای میکروسکوپ اسپری شده و حساسیت لایه ها به گاز پرکاربرد co2 در شرایط دینامیکی مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین اثر پارامترهایی از قبیل فشار گاز حامل، ضخامت لایه، دمای زیرلایه و میزان ناخالصی به کار رفته از zn و f بر حساسیت لایه های نازک تهیه شده مورد مطالعه قرار گرفته و مقدار هر یک از آنها نسبت به پاسخ حسگری گاز co2 بهینه شده اند. همچنین میزان عبور اپتیکی، مقاومت الکتریکی و مقاومت سطحی، ضریب هال و تراکم حامل ها در لایه های نازک تهیه شده اندازه گیری و گزارش شده است. با توجه به تاثیر زیاد مورفولوژی سطحی حسگر بر آشکارسازی گاز co2، در این تحقیق با استفاده ازاندازه گیری های دستگاه afm اثر میزان زبری سطح و سطح مقطع موثر در معرض گاز لایه ها بر پاسخ حسگری بررسی و گزارش شده است. بر اساس نتایج بدست آمده بیشترین میزان حساسیت لایه های تهیه شده 9/24 درصد در دمای کار ?c200 می باشد که کاملا قابل قبول و قابل مقایسه با سایر گزارشات علمی معتبر می باشد