نام پژوهشگر: منصور شعبانی
منصور شعبانی محمد دبیر مقدم
چکیده: هدف رسال? حاضر بررسی خلأ نحوی در زبان فارسی در چارچوب برنام? کمینه گرا است. بررسی رابط? خلأ نحوی و آرایش سازه ای، به دست دادن تحلیلی کمینه گرا برای خلأ نحوی و ویژگی های منحصر به فرد آن و بررسی ارتباط خلأ نحوی با وابستگی دستوری از مسائل اصلی رسال? حاضر هستند. در بخش نخست توصیف و تحلیل داده ها، با طرح شواهدی مانند حذف عناصر ناهمجوار، حذف فعل در جایگاه میانی همپایه، سازه ای بودن عنصر محذوف، وقوع در بندهای درونه ای، باقیماند? فعلی، وقوع در ساختهای تفضیلی، تبعیت از جزیره، همسانی صورت و نوای گفتار نشان خواهیم داد که در زبان فارسی حذف فعل در همپایه نخست با حذف فعل در همپایه دوم متفاوت است. تنها حذف فعل در همپایه دوم حائز ویژگیهایی است که به خلأ نحوی نسبت داده میشود. این پدیده نحوی در زبان فارسی به صورت یکسویه عمل میکند و نیازی به تعیین جهت آن نیست. از اینرو، اصولاً هیچ رابطه ای بین آرایش سازه ای و خلأ نحوی در زبان فارسی وجود ندارد. بخش دوم توصیف و تحلیل داده ها به شرح ویژگی های عمومی و منحصر به فرد خلأ نحوی اختصاص دارد. در بخش سوم توصیف و تحلیل داده ها و در مبحث نفی در خلأ نحوی نشان می دهیم که خلأ نحوی در زبان فارسی حاصل حرکت باقیمانده ها به حاشیه چپ و حذف ساز? کهن حذف پذیر در بخش صورت آوایی است. بسته به منفی یا غیر منفی بودن جملات و دامن? عنصر نفی، ساز? کهن حذف پذیر در خلأ نحوی می تواند گروه زمان، گروه نفی و یا گروه فعلی کوچک باشد. تحلیل یکپارچه ای که از خلأ نحوی به دست داده می شود این است که در خلأ نحوی مشخص? حذف (e) همواره در هست? کانون قرار دارد و همواره متمم این هسته حذف می گردد. جهت تبیین نفی با دامن? گسترده در خلأ نحوی با طرح شواهدی مانند مبتداسازی و کانونی سازی در درون جمله نشان می دهیم که در زبان فارسی حاشیه چپ درون جمله ای وجود دارد. همچنین، با توسل به مفهوم کهن حذف پذیری و همسانی معنایی، استدلالی در خصوص ضرورت همسانی مشخصه های زمان و عدم ضرورت مشخصه های مطابقه در ساختار خلأ نحوی ارائه می شود. نقد تحلیل حرکت فراگیر برای خلأ نحوی و اشاره به نارسائی های این تحلیل یکی دیگر از مسائلی است که در توصیف و تحلیل داده ها به آن می پردازیم. در مبحث تبعیت خلأ نحوی از جزیره ها نشان می دهیم که خلأ نحوی در مواردی از محدودیت شاخ? چپ معاف می باشد. در این موارد با حذف جزیره در صورت آوایی تخطی صورت گرفته از محدودیت شاخ? چپ محو می شود، و جمله از ساقط شدن نجات می یابد. خلأ نحوی از سایر جزیره ها تبعیت می کند. بخش پایانی توصیف و تحلیل داده ها به موضوع وابستگی نحوی و خلأ نحوی اختصاص دارد. از آنجا که خلأ نحوی تمام شرایط منتسب به وابستگی دستوری را احراز می کند، می توان گفت که رابط? خلأ در بند خلأدار و مرجع آن وابستگی نحوی به حساب می آید. به علاوه، در این بخش با توسل به فرایند توارث مشخصه، تبیینی از موضعی بودن جزمی خلأ نحوی به دست می دهیم. واژگان کلیدی: خلأ نحوی، ارتقا گره راست، کهن- حذف پذیری، مشخص? حذف، وابستگی نحوی، جزیره.
سحر ملاکرمی مریم دانای طوسی
this research is a study on indicators of listening instruction in iranian english as a foreign language (efl) curriculum at guidance school and high school educational levels. this thesis aims at determining: a) the indicators of listening instruction at guidance school and high school efl curriculum. b) the indicators of listening instruction in irans guidance school and high school efl curriculum. c) the weak and strong points of irans guidance school and high school efl curriculum according to the indicators of listening instruction. to fulfill the mentioned aims, through a qualitative method (grounded theory) efl curriculum of finland (2004), canada (2001, 2007), lebanon (1995) and efl curriculum of iran’s guidance school and high school (actually the related efl textbooks) have been analyzed and investigated. finland and canadas curriculum were selected due to their success in international literacy competitions such as pirls (2011). also, lebanon was considered as one rather successful country in efl instruction at schools. by studying iran’s guidance school and high school efl curriculum, especially those parts on listening instruction, it can be understood that in this curriculum, efl listening is taken for granted, because no clear definition has been presented for it and its sub-skills have not been introduced explicitly. the curriculum developers directly deal with efl listening instructional objectives before determining its conceptual framework in advance. the lack of such conceptual framework leads to considering general and ambiguous efl listening instructional objectives. the pedagogical implications of the findings would be discussed.
هادی اسلام نواز عبدالرضا تحریری
هدف از تحقیق حاضر بررسی میزان آشنایی دانشجویان تحصیلات تکمیلی با مفهوم تقلب علمی در نگارش آنها به زبان انگلیسی بوده است. بدین منظور، 120 دانشجوی کارشناسی ارشد از دانشکده های ادبیات و علوم انسانی، علوم پایه، فنی مهند،سی تربیت بدنی، و کشاورزی دانشگاه گیلان به طور تصادفی انتخاب شدند.دانشجویان رشته آموزش زبان انگلیسی نیز به منظور مقایسه دیدگاه و نظر آنها نسبت به تقلب علمی و دلایل آنها برای خودداری یا ارتکاب آن در این تحقیق مشارکت کردند. از دو پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد.پرسش نامه اول با مقیاس لیکرت بود که در آن دانش کلی دانشجویان نسبت به تقلب علمی و نظر آنها نسبت به آن مورد بررسی قرار گرفت و پرسش نامه دوم شامل سوالات باز بوده است. از طریق این سوالات، میزان آشنایی دانشجویان با قواعد ارجاع به منابع دیگر، نقل قول و دلایل آنها برای تقلب علمی و راه های خودداری از آن مورد سوال قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که اغلب دانشجویان با مفهوم تقلب علمی آشنایی دارند. بیشترین میزان آشنایی در دانشجویان فنی مهندسی یافته شد. سپس دانشجویان علوم پایه و تربیت بدنی آشنایی بیشتری دارند. کمترین درصد آشنایی را دانشجویان دانشکده کشاورزی دارا میباشند. از آنجایی که آنها فقط به ارجاع دهی به منابع دیگر در پایان مقالات خود اشاره کرده اند میزان آشنایی آنها با قواعد ارجاع به منابع دیگر کافی نبود.تنها تعدادی از دانشجویان دانشکده علوم پایه به برخی قواعد ارجاع دهی (نقل قول های مستقیم و غیر مستقیم)اشاره کردند.بیشترین دلایل اصلی برخی شرکت کنندگان برای ارتکاب تقلب علمی بدین ترتیب میباشد: فقدان آموزش کافی، نداشتن آشنایی با تقلب علمی و تنبلی.در مورد آشنایی دانشجویان با انواع سرقت علمی تنها تعدادی از دانشجویان دانشکده تربیت بدنی به کپی کردن و داده سازی جعلی اشاره کردند اگرچه تعدادی از دانشجویان دانشکده های دیگر نیز آشنایی با انواع سرقت علمی را تایید کردند اما توضیحی ارائه ندادند.با توجه به نتایج به دست آمده از پرسشنامه با مقیاس لیکرت، از لحاظ آماری تفاوت معناداری میان دانشجویان آموزش زبان و دانشجویان دیگر در میزان آشنایی آنها با تقلب علمی وجود ندارد اما در مورد آشنایی با قواعد ارجاع دهی و نقل قول اغلب دانشجویان آموزش زبان با اصول نگارش آشنایی دارند. از آنجایی که توضیح روشنی برای جلوگیری از تقلب علمی توسط دانشجویان ارائه نشد به نظر می رسد آموزش بیشتر برای آشنا کردن دانشجویان با قواعد نگارش ضرورت دارد. کلیدواژه ها: تقلب علمی، نگرش، نگارش، تحصیلات تکمیلی، زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی.
ساقی پرویزی منصور شعبانی
این تحقیق به بررسی تاثیر دانش زیر مقوله بندی افعال بر دقت در درک و تولید گروه های فعلی می پردازد. این مطالعه بر اساس مقایسه بین انگلیسی و فارسی از حیث زیر مقوله بندی افعال انجام شده است. با توجه به این مقایسه، افعال به چهار گروه بر مبنای گروه هایی که در فارسی و انگلیسی به عنوان متمم انتخاب می کنند تقسیم بندی می شوند. متمم های افعال در این تحقیق به گروه های اسمی و گروه های حرف اضافه ای محدود شده اند. در این تحقیق که تمرکز بر شباهت ها و تفاوت های زیرمقوله بندی افعال فارسی و انگلیسی دارد تلاش شده است که خطاهای فراگیران فارسی زبان انگلیسی در استفاده از گروه های اسمی و گروه های حرف اضافه ای به عنوان متمم کاهش یابد. شرکت کنندگان در این تحقیق، سی فراگیرپیش متوسط زبان انگلیسی در آموزشگاه زبان گستر انزلی بودند. پیش آزمون و پس آزمون های درک و تولید گروه های فعلی به منظور سنجش دانش زیر مقوله بندی افعال توسط محقق طراحی شده اند. آزمون درک گروه های فعلی شامل سی و چهار سوال چهار گزینه ای بود. افعال استفاده شده در این سوالات بر اساس طبقه بندی مقایسه ای بین افعال فارسی و انگلیسی انتخاب شدند. از فراگیران خواسته شده بود که از بین چهار گزینه،جواب صحیح را انتخاب کنند. آزمون تولید گروه های فعلی متشکل از سی و چهار فعل بود که از فراگیران خواسته شده بود که با استفاده از این افعال جملاتی تولید کنند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. هر دو گروه تحت آموزش پنج جلسه ای قرار گرفتند. در این جلسات افعال در چهارچوب گروه فعلی به گروه آزمایشی و در قالب تنها فعل به گروه کنترل آموزش داده شد. تمام فراگیران بعد از جلسات آموزشی در پس آزمون های درک و تولید گروه های فعلی شرکت کردند. نمرات حاصل از پیش آزمون ها و پس آزمون ها از طریق آزمون های تی مستقل و تی جفت شده تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که دانش زیر مقوله بندی افعال تاثیر مثبتی بر دقت در درک و تولید گروه های فعلی دارد.
نادیا راستجوحرفه عبدالرضا تحریری
در سال های اخیر، به درک شنیداری در راستای موفقیت تحصیلی اهمیت وافری داده شده است. با وجود این، در مقایسه با دیگر مهارت های زبانی، عوامل مربوط به ارزیابی مهارت شنیداری کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. همان طور که تمرکز بر آگاهی فراشناختی یک تلاش نسبتاً جدید در آموزش شنیداری است، نیاز بیشتری به بررسی رابطه میان این دو متغیر به منظور بررسی مبنای نظری وجود دارد. به این منظور، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین آگاهی فراشناختی و درک شنیداری زبان آموزان مرد و زن پرداخت. پس از آزمون تعیین سطح آکسفورد، یکصد و چهار زبان آموز همگن در سطح متوسط به عنوان شرکت کنندگان در این تحقیق انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از دو ابزار جمع آوری شد. پرسشنامه لیکرت آگاهی فراشناختی شنیداری(malq) جهت ارزیابی آگاهی فراشناختی شرکت کنندگان و راهبردهای به کارگرفته مورد استفاده قرار گرفت. این پرسشنامه شامل پنج فاکتور حل مساله، برنامه ریزی، ارزیابی، ترجمه ذهنی، دانش فردی، و توجه مستقیم می باشد. نمونه ای از بخش شنیداری آزمون آیلتس که متشکل از 40 مورد می باشد نیز برای سنجش میزان درک مطلب شنیداری شرکت کنندگان استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین آگاهی فراشناختی زبان آموزان و درک شنیداری رابطه معنی داری وجود ندارد اگرچه رابطه معناداری بین یکی از اجزایmalq تحت عنوان توجه مستقیم و درک شنیداری یافت شد. رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که آگاهی فراشناختی شنوندگان زبان آموز، درک شنیداری آنها را پیش بینی نمی نماید. آزمون مستقل تی نیز مشخص کرد که هیچ تفاوتی میان زبان آموزان زن و مرد از نظر آگاهی فراشناختی آن ها وجود ندارد. مدیران، طراحان برنامه درسی، و مربیان، می تواند یافته های این مطالعه را به منظور طراحی برنامه های آموزشی، توسعه مطالب درسی و مدیریت کلاس به کار گیرند.
یاسمن حسینی منصور هاشمی
چندصدایی اساسا واژه¬ای است که از قرن نهم میلادی در حوزه¬ی موسیقی در اروپا مرسوم شد که آن شیوه¬ی درکنارهم قرار گرفتن دو یا چند صدا در قالب ملودی¬های مستقل در یک ساختار واحد می¬باشد. در ادبیات، میخاییل باختین، متفکر روسی، اولین کسی بود که چندصدایی را به ادبیات داستانی مدرن پیوند می¬دهد. وی براین باور است که داستایوفسکی شکل جدیدی از رمان را پدید آورد که در آن شخصیت¬ها مستقل از یکدیگر و حتی راوی روایت¬های مختلفی از دنیا ارائه می¬دهند که هرگز یکی نمی¬شوند بلکه درکنار همدیگر ساختار کلی رمان را شکل می¬بخشند. این پژوهش رابطه¬ی بین نظریه¬ی رمان چندصدایی میخاییل باختین و ادبیات¬داستانی پستمدرن را مورد بررسی قرار می¬دهد. این تحقیق مفاهیم دگرمفهومی، کارناوال، قابلیت پایان¬ناپذیری، و چندصدایی را در رمان نام گل سرخ اثر آمبرتو اکو، به عنوان نمونه¬ای از رمان پستمدرن، مورد مطالعه قرار داده است. بنابراین، آن یک رویکرد دیالوژیک را به رمان اتخاذ کرده است. پاسخ¬ به سوالات مطرح شده در تحقیق روشن ساخته ¬است که نام گل سرخ، به مثابه¬ی رمان پستمدرن، از چندصدایی برای تجسم بخشیدن به ایده¬های چندگانگی گفتمان و مواجه¬دنیاهای پستمدرنیسم استفاده کرده است؛ آن نشان می¬دهد که چندصدایی صداها به چندصدایی دنیاهای پستمدرن تحول یافته است.
رضا شادنیا بهزاد برکت
هدف این تحقیق مشخص کردن تاثیر آموزش استراتژیهای فراشناختی برروی درک شنیداری زبان آموزان پیشرفته مرد و زن ایرانی است. برای نشان دادن تاثیر استفاده از استراتژیهای فراشناختی در بهبود درک شنیداری زبان از پرسشنامه یادگیری و فراشناختی و خودکارآمدی توماس و همکاران (2007) استفاده گردید. این تحقیق همچنین به بررسی این موضوع می پردازد که عناصر تشکیل دهنده فراشناختی که به تعبیر توماس و همکاران (2007) شامل آگاهی از احتمالات یادگیری (aw)، تحریک و تحیج، ارزیابی و برنامه ریزی (mep)، کنترل تمرکز (co)، خودکارآمدی (se) و اتصال سودمندانه و مفید(cc) می باشند، می توانند قابلیتهای شنیداری افراد را پیش بینی کند. نفرات شرکت کننده در این تحقیق مجموعا 60 نفر از زبان آموزان مرد و زن بوده اند که 30 نفر از آنها مرد و 30 نفر ازآنها زن که در بین سنین 16 تا 18 سالگی بوده و در موسسه زبان تاک در رشت ایران، مشغول به یادگیری زبان بودند. این زبان آموزان با استفاده از آزمون nelson عمومی میان 120 نفر انتخاب شدند. در نوع تحقیق شبه تجربی کمی، تاثیر(استراتژیهای فراشناختی) به عنوان متغیر مستقل برروی متغیر وابسته (مهارت درک شنیداری) مورد بررسی قرار گرفت. بعداز تعیین رندم نفرات به دو گروه کنترل و آزمایش، بخش شنیداری ielts به عنوان پیش آزمون به زبان آموزان داده شد. گروه آزمایش بطور جداگانه برایشان جلسات آموزش فراشناختی ارائه شد. بعداز 12 جلسه آموزش یافته های درک شنیداری در 2 گروه مختلف مرد و زن بوسیله آزمون استاندارد ielts بعنوان پس آزمون مورد بررسی قرار گرفت . در این آزمون مشخص گردید که تفاوتهای چشمگیری بین گروه کنترل و گروه آزمایش وجود دارد. علاوه بر این مشخص گردید که تفاوت قابل توجه ای بین زبان آموزان مرد و زن وجود نداشته است. درپایان زبان آموزان در گروه آزمایش نگرش و گرایش مثبتی نسبت به دریافت استراتژیهای فراشناختی از خود نشان دادند. این تحقیق قابلیت استراتژیهای فراشناختی که قابل آموزش و انتقال به موقعیتهای دیگر، چه در همین حیطه و یا در حیطه های دیگر است را تائید و تصدیق نمود.
زهرا توشنی بهزاد برکت
چکیده داستانهای پریان از جمله داستانهای پر نقل است که در زمره ی اولین تلاشهای آگاهانه جوامع برای آموزش عموم به ویژه در رابطه با حد و مرزهای تعریف جنسیت و شرایط و ضوابط زندگی شکل گرفته بر اساس هویت جنسی است. در نتیجه این عملکرد ، این گونه داستانها برای تطابق با نیازهای متغیر جوامع در اعصار گوناگون در حال تغییر و تحول دایمی اند. در نتیجه تعاریف مفاهیمی چون "خود" و "دیگری" و به عبارت دیگر ضوابط خودشناسی بر مبنای جنسیت که در این گونه داستانها نمایان است نیاز به تبیین بر اساس پیش فرضهای مرتبط با جنسیت و همچنین دیگر عوامل اجتماعی فرهنگی دارد.پژوهش حاضر خوانشی دقیق از داستان های - منتخب پریان متعلق به دوره های مختلف تاریخی و دارای ابزار روایتی مختلف را ارایه می کند. براساس رویکردی باتلری پایان نامه حاضرتلاش کرده است تا ابعاد مختلف این داستانها را براساس روش شکل گیری هویت جنسی/جنسی شده روشن نماید.برای نیل به این هدف این پژوهش روایتی تحلیلی از داستانهای کلاسیک وداستانهای پریان امروزی را به منظور تبیین تفاوت ها و شباهت های این گونه داستانها و آشکار نمودن عوامل اجتماعی فرهنگی ناپیدا و مرتبط به پیدایش این داستانهای متفاوت - ارایه کرده است.برای بیشتر آشکار نمودن این هدف چهارسوال در طول تحقیق مد نظر قرار داده شده است. این پژوهش تلاش دارد تا امکان ردیابی اصطلاحات ابداعی باتلر به خصوص اجرا ی جنسیت را در داستانهای کلاسیک و اقتباسهای جدید سینمایی بررسی کند این پایان نامه همچنین تفاوتها و شباهتهای بین داستانهای پریان کلاسیک و اقتباسهای جدید سینمایی و به ویژه روشهایی که خود شناسی بر مبنای هویت جنسی بر مبنای آن شکل گرفته است مورد سوال قرار میدهد . پژوهش حاضر در پایان نتیجه میگیرد که به وسیله تعریف نمودن سطوح مختلفی از دوگانه ی خود / دیگری در دوره های رمانی مختلف داستانهای پریان تصاویر گوناگونی از "خود" زنانه و "دیگری" مردانه را بر اساس ضروریات و عرف جوامع ارائه کرده اند .همانگونه که روایتهای جدید داستانهای پریان همچون محبوس ) 202 ( و شجاع ) 200 ( به طور غیر مستقیم بیان تبیین مفاهیم "خود" و "دیگری" در اقتباسهای سینمایی از داستانهای پریان : رویکردی باتلری زهرا توشنی میکنند این داستانها به تدریج این مفاهیم را به سمت شکل گیری ساختارهایی در برگیرنده و عاری از هویت جنسی سوق داده اند. کلمات کلیدی : اقتباس سینمایی، داستان پریان، اجرا جنسیت ، "دیگری"،"خود" ، فرد
منصور شعبانی عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا
چکیده ندارد.