نام پژوهشگر: مهرداد صالحی

ارزیابی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه بالینی نوجوانان میلون (maci) و کاربرد آن در تعیین تأثیر گروه درمانی به شیوه ttm بر نیمرخ روانی نوجوانان وابسته به مواد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  حسینعلی مهرابی کوشکی   حسین مولوی

چکیده هدف اصلی انجام این پژوهش هنجاریابی فرم ایرانی پرسشنامه بالینی نوجوانان میلون (maci-ir) در نظر گرفته شد. علاوه بر آن, تعیین اثربخشی گروه درمانی به شیوه مدل فرانظریه ای (ttm) بر نیمرخ روانی-شخصیتی نوجوانان وابسته به مواد مقیم کانون اصلاح و تربیت اصفهان هم به عنوان دیگر هدف اصلی این پژوهش مدنظرقرار گرفت. بر این اساس، در ابتدا و در قالب یک طرح پیمایشی، 1315 نوجوان شامل 417 نوجوان بزهکار(354 پسر و 63 دختر)، 340 دانش آموز عادی (شامل 207 دانش آموز پسر و 133 دانش آموز دختر)، 483 دانش آموز مشکل دار (شامل 272 دانش آموز پسر و 211 دانش آموز دختر) 40 نوجوان دختر بستری در بخش روانپزشکی و مراجعه کننده به مراکز مشاوره آموزش و پرورش و 40 پسر بیمار وابسته به مواد مراجعه کننده به کمپ های ترک اعتیاد اصفهان انتخاب و با استفاده از فرم تکمیل شده پرسشنامه بالینی نوجوانان میلون میلون مورد ارزیابی قرار گرفتند. علاوه بر این، جهت بررسی کفایت maci-ir در تعیین اثربخشی گروه درمانی به شیوه ttm بر نیمرخ روانی-شخصیتی نوجوانان وابسته به مواد مقیم کانون اصلاح و تربیت، 18 نوجوان وابسته به مواد مقیم کانون اصلاح و تربیت اصفهان (9n1=n2=) در دو مقطع زمانی در قالب طرحی نیمه تجربی با پیش آزمون و پس آزمون به عنوان آزمودنی های دو گروه آزمایش و گواه انتخاب شدند. گروه آزمایش یک دوره گروه درمانی به مدت ده جلسه 75 دقیقه ای دریافت کرد ولی آزمودنی های گروه گواه چنین مداخله ای دریافت نکردند. نتایج نهایی این پژوهش نشان داد با توجه به نبود تفاوت معنادار قابل توجه بین نمرات آزمودنی های دختر و پسر و همچنین عدم تفاوت معنادار نمرات آزمودنی های 15-13 ساله با آزمودنی های 19-16 ساله، پرسشنامه maci-ir بر نمونه کلی نوجوانان ایرانی و بدون در نظر گرفتن جنس و گروه سنی هنجاریابی شد. که خرده مقیاس های maci-ir دارای ضرایب پایایی مطلوبی بین 52/0 تا 89/0 بر اساس ضرایب آلفای کرانباخ، ضرایب بازآزمایی بین 33/0 تا 78/0 برای دختران دانش آموز بود (01/0p<). همچنین، ضرایب روایی همبستگی نمرات خرده مقیاس ها با نمره کل هر حیطه برای سندرم های بالینی بین 497/0 تا 85/0، برای نگرانی های ابراز شده بین 705/0 تا 902/0 و برای الگوهای شخصیتی بین 553/0 تا 921/0 بود (01/0p<). ضرایب تشخیصی هم بین 564/0تا 924/0 به دست آمد. تحلیل عاملی هم حاکی از آن بود که 27 خرده مقیاس این پرسشنامه شامل سه عامل کلی به نام های «گرایشات بزهکارانه»، «آشفتگی های بزهکارانه» و «روان پریشی عمومی» بر اساس 4/74% واریانس های نمرات خرده مقیاس ها بود. نتایج حاصل از بررسی تأثیر گروه درمانی بر اساس مدل فرانظریه ای (ttm) بر نیمرخ روانی-شخصیتی نوجوانان وابسته به مواد مقیم کانون اصلاح و تربیت اصفهان هم حاکی از آن بود که این مداخله باعث بهبود معنادار نیمرخ روانی –شخصیتی این نوجوانان در حیطه های اضطراب، افسردگی، گرایشات بزهکارانه، تکانشگری، گرایش به خودکشی سردرگمی هویتی، ناچیزانگاری خود، بی حساسیتی اجتماعی و به ویژه گرایش به سوء مصرف مواد و بهبود معنادار در الگوهای شخصیتی مرزی، خودشیفته، مقابله ای و خودپیرو شد (05/0p<). این نتایج نشان دهنده آن است که پرسشنامه تکمیل شده maci-ir دارای ویژگی های روان سنجی مطلوبی برای ارزیابی نوجوانان آسیب دیده اعم از نوجوانان دارای اختلال روانی، نوجوانان بزهکار و درگیر سیستم قضایی، نوجوانان وابسته به مواد و نوجوانان دانش آموز دارای مشکلات شدید در مدرسه می باشد. کما این که ارائه مداخله گروه درمانی هم حاکی از کفایت پرسشنامه maci-ir جهت نشان دادن اثرات درمان بر ابعاد مختلف نیمرخ روانی- شخصیتی نوجوانان وابسته به مواد می باشد. این یافته ها نشانگر آن است که پرسشنامه maci-ir دارای قابلیت استفاده بر نوجوانان آسیب دیده ایرانی در حیطه های تشخیص، ارزیابی و درمان می باشد. کلید واژه ها: هنجاریابی، فرم ایرانی پرسشنامه بالینی نوجوانان میلون (maci-ir)، نوجوانان بزهکار، گروه درمانی و مدل فرانظریه ای (ttm)

مقایسه اثربخشی درمان های شناختی- رفتاری، فراشناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر انزال زودرس، رضایت زناشویی، اضطراب و افسردگی مردان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  محمد سلطانی زاده   مهرداد کلانتری

هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان های شناختی- رفتاری، فراشناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بر انزال زودرس، رضایت زناشویی، اضطراب و افسردگی مردان مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان بود. طرح پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. نمونه پژوهش 40 نفر از مردان دارای انزال زودرس بر اساس ملاک های dsm-iv-tr بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و در چهار گروه گواه، درمان شناختی- رفتاری، فراشناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند. آزمودنی ها پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ، شاخص انزال زودرس، پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، مقیاس رضایت از زندگی، پرسشنامه پنج وجهی ذهن آگاهی و فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه تکمیل کردند. همچنین، از آزمودنی ها خواسته شد تا در هر سه مرحله ارزیابی، سه مرتبه زمان انزال درون واژنی (ielt) خود را به وسیله کرنومتر اندازه گیری کنند. داده های حاصل از پژوهش با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معنی داری بین اثربخشی سه روش درمانی بر کاهش نشانه های انزال زودرس و افزایش ielt در مراحل پس آزمون و پیگیری وجود دارد و درمان شناختی- رفتاری بیشترین اثربخشی را داشت (01/0>p)، با این حال، در زمان پیگیری، بین گروه درمان مبتنی بر ذهن آگاهی و گروه گواه تفاوتی وجود نداشت. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که هر سه روش درمان توانست رضایت زناشویی مردان دارای انزال زودرس را افزایش و اضطراب و افسردگی آنها را کاهش دهد و اثرات درمان تا زمان پیگیری حفظ شد. درمان های ارائه شده توانست کیفیت زندگی آزمودنی ها را افزایش دهد و در این بین، اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بیش از دو روش درمان فراشناختی- رفتاری و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بود. در متغیر رضایت از زندگی، بین گروه های پژوهش تفاوت معنی داری وجود داشت و درمان مبتنی بر ذهن آگاهی بیشترین اثربخشی را در افزایش میزان رضایت از زندگی آزمودنی ها داشت (01/0>p). نتایج پژوهش تأیید کننده تأثیر عوامل شناختی و فراشناختی بر انزال زودرس می باشد و درمان افراد دارای این اختلال، باعث افزایش رضایت زناشویی، رضایت از زندگی، کیفیت زندگی و کاهش اضطراب و افسردگی شد.

اثر تعدیل کننده مراحل چرخه عمر شرکت بر رابطه میان شیوه حسابداری و مربوط بودن دارایی های نامشهود
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  مهرداد صالحی   هاشم ولی پور

هدف اصلی این پژوهش بررسی روابط میان چرخه عمر شرکت و مربوط بودن ارزش دارایی های نامشهود در دوران قبل و بعد از اجرای استاندارد حسابداری شماره 17 می باشد. داده های گردآوری شده در این پژوهش در سه مرحله انجام شده است، نخست شرکت های عضو نمونه آماری به مراحل رشد، بلوغ و افول طبقه بندی شده اند. سپس مربوط بودن دارایی های نامشهود در هر یک از مراحل رشد، بلوغ و افول مورد بررسی قرار گرفته، و در آخر با استفاده از روش آماری تحلیل همبستگی و رگرسیون مقطعی فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج حاصل از 25 شرکت در طی دوره ی زمانی 1383 تا 1389 تأیید کننده این مسئله هستند که چرخه عمر شرکت، بر روی میزان مربوط بودن دارایی های نامشهود تأثیر می گذارد. نتایج کلی نشان می دهند که از بین مراحل مختلف چرخه عمر شرکت، مرحله بلوغ، قوی ترین تأثیر را بر روی میزان مربوط بودن دارایی های نامشهود دارد. همچنین این نتایج حاکی از آن است که مربوط بودن دارایی های نامشهود دوران قبل از اجرای استاندارد بیشتر از دوران بعد از اجرای استاندارد می باشد. فرضیه های مطرح شده در این تحقیق به دنبال بررسی روابط میان چرخه عمر شرکت و مربوط بودن ارزش دارایی های نامشهود در دوران قبل و بعد از اجرای استاندارد حسابداری شماره 17 می باشیم. نتایج فرضیه اول حاکی از آن است که دارایی های نامشهود در تعیین ارزش شرکت نقش با اهمیتی را ایفا می کنند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم نشان می دهد که اجرای استاندارد حسابداری نه تنها باعث افزایش مربوط بودن دارایی های های نامشهود نسبت به دوره های قبل از اجرای این استاندارد نشده است، بلکه باعث کاهش مربوط بودن دارایی های نامشهود نسبت به دوران قبل از اجرای این استاندارد شده است. نتایج حاصل از فرضیه سوم، حاکی از آن است که مراحل چرخه عمر می تواند مربوط بودن دارایی های نامشهود را تحت تأثیر قرار دهد. و در نهایت نتایج نشان دهنده آزمون فرضیه های چهارم و پنجم، بیانگر آن است که مربوط بودن دارایی نامشهود شرکت در مراحل بلوغ و افول بزرگ تر از مرحله رشد می باشد. اما در آزمون فرضیه ششم، مربوط بودن دارایی نامشهود شرکت در مرحله بلوغ تفاوت معناداری با مرحله افول نکرده است.

آشکارسازی پدیده جهش فاز در مشاهدات ماهواره ای ‏‎gps‎‏ با استفاده از تبدیلات موجک ‏‎(wavelet)‎‏
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1380
  مهرداد صالحی   حسین نهاوندچی

استفاده از ‏‎gps‎‏ به منظور تعیین موقعیت دقیق نیازمند بکارگیری مشاهدات فاز موج حاصل است. عوامل زیادی بر روی مشاهدات فاز موج حاصل اثر می گذارند و باعث کاهش دقت این مشاهدات می گردند. یکی از این عوامل پدیده جهش فاز است. بنابراین برای رسیدن به دقت مطلوب در تعیین موقعیت نیازمند آشکارسازی و حل این پدیده هستیم. برای آشکارسازی پدیده جهش فاز، با توجه به نوع گیرنده، خواه تک فرکانسه یا دو فرکانسه، ابتدا باید کمیت تست تشکیل داده شود. سپس با بررسی این کمیت تست ناپیوستگی های موجود در آنها که همان پدیده جهش فاز می باشد، آشکار می شود. روش های مختلفی جهت آشکارسازی این ناپیوستگی ها وجود دارد که استفاده از تبدیلات موجک یکی از این روشها است. در تبدیل موجک پیوسته با استفاده از انتقال و مقیاس تابع موجک مادر، ضرایب تبدیل موجک پیوسته کمیت تست محاسبه می گردد و سپس از این ضرایب برای نمایش طیف کمیت تست استفاده می گردد. وجود ناپیوستگی در کمیت تست باعث جهش ناگهانی در طیف حاصل از این تبدیل می گردد. با استفاده از تبدیل موجک گسسته و استفاده از خروجی فیلترهای بالاگذر این تبدیل نیز امکان آشکارسازی پدیده جهش فاز وجود دارد. زیرا جهش فاز پدیده ای با فرکانس بالا است و جهش ناگهانی در خروجی فیلتر نشان دهنده وجود این پدیده است. در این پایان نامه اطلاعات دریافتی توسط گیرنده های تک فرکانسه و گیرنده های دو فرکانسه ‏‎leica system 500, trimble- 4000sse‎‏ در دو فاصله زمانی مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج حاصله از آنالیز این اطلاعات نشان می دهد که پدیده جهش فاز در گیرنده های دو فرکانسه دقیق تر از گیرنده های تک فرکانسه قابل آشکار سازی است و در گیرنده های تک فرکانسه نیز ‏‎leica system 500‎‏ نویز کمتری دارد. همچنین استفاده از تبدیل موجک گسسته نسبت به تبدیل موجک پیوسته به منظور آشکار سازی ناپیوستگی به دلیل تفکیک فرکانس های بالاو پایین در تبدیل موجک گسسته، ارجحیت دارد.