نام پژوهشگر: حمیدرضا نوری
حمیدرضا نوری مصطفی محقق داماد
حقّ تداوم حیات، یکی از اصلی ترین امتیازات طبیعی بشر می باشد که دیگر حقوق طبیعی بر آن مبتنی و زمینه تکامل با آن محقق می گردد. بداهت حق برخورداری از این امتیاز، موجب گردیده تا برخی معاندین، به توهم انکار کرامت نامسلمانان و برخی مجرمان از سوی مکتب اسلام، این مکتب رهائی بخش را متهم به نادیده انگاشتن حق حیات آنان نموده و با ادعاء تهافت بخشی از احکام جزائی اسلام با حقوق بشر مدرن، چهره ای خشن و ضدبشری از اسلام را به نمایش گذارند. از نظر قرآن، که در صدر منابع حقوق اسلامی قرار دارد، کشتن انسان، فارغ از ویژگیهای نژادی، جنسیتی، طبقاتی و اعتقادی، "غیرحقّ" بوده و کرامت، فضیلت و حرمت این موجود در پیشگاه الهی، به نفس او، باز می گردد و تنها کشتن برخی انسانها به منظور پاسداشت و یا صیانت از حق حیات معنوی و مادی دیگر آدمیان، آنهم با شرائطی وِیژه "به حقّ"، قلمداد شده است. با تأمل در آیات قرآنی، موارد استثناء از اصل حرمت خون انسانها، در قاتل و محارب و فتنه گر (صادّ عن سبیل الله) خلاصه می گردد و علی رغم ادعاء برخی مفسران، آیات قرآن، هیچ گونه دلالتی بر مجازات دنیوی مرتد ندارد. با وجود آنکه اجراء قصاص، بعنوان عاملی بازدارنده از وقوع جنایت شناخته شده و از دیدگاه قرآن، خود عامل حیات تلقی گردیده، لیکن عنایت به حق فطری بازماندگان در عفو و یا مجازات قاتل، سبب شده تا قرآن، هرگونه الزام در قصاص قاتل را برداشته و در جهت حفظ جان قاتل، اولیاء دم را تشویق به عفو و خوبشتن داری نماید. قرآن در مورد مجازات محارب، مجریان دستورات الهی را ملزم به سلب حق حیات و کشتن ننموده و این اقدام تنها به عنوان گزینه ای اختیاری، مطرح شده است که می تواند هیچگاه مورد انتخاب قرار نگیرد. از نگاه قرآن، براه انداختن جنگ، خونریزی و کشتن انسانها به منظور گستردن حاکمیت و یا اجبار بر پذیرش اسلام، مردود بوده و با حق حیات فراگیر انسانها و آموزه لطیف "لا اکراه فی الدین"، قابل جمع نیست. واژگان کلیدی: حقّ، حیات، حقوق بشر، کشتن به حقّ