نام پژوهشگر: عبداللطیف قلی زاده
حمید غفاری کومله عباس بیابانی
به منظور مطالعه اثر کاربرد باکتری های سودوموناس و ازتوباکتر در سطوح مختلف کود نیتروژن بر عملکرد و اجزای عملکرد برنج، آزمایشی به صورت گلدانی در معاونت موسسه تحقیقات برنج کشور در مازندران (آمل) در سال زراعی 1391، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی و با 4 تکرار بر روی رقم پرمحصول شیرودی به اجرا درآمد. عوامل مورد بررسی شامل سه عامل باکتری سودوموناس (a) در چهار سطح 1- شاهد (بدون مصرف باکتری) و 2- سودوموناس پوتیدا-1 3- سودوموناس پوتیدا-2 و 4- سودوموناس فلوروسنس و باکتری ازتوباکتر (b) در دو سطح 1- شاهد (بدون ازتوباکتر) و 2- مصرف باکتری ازتوباکتر کروکوکوم و سطوح مختلف کود نیتروژن (c) در چهار سطح شاهد (بدون مصرف کود نیتروژن) و مصرف 80، 140 و 200 میلی گرم نیتروژن در هر کیلوگرم خاک گلدان بودند. در این آزمایش صفات تعداد پنجه، پنجه بارور، روز تا 50 درصد گلدهی، ارتفاع بوته، تعداد خوشهچه پر، تعداد کل دانه در خوشه، وزن خشک اندام هوایی، عملکرد دانه، وزن صد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت، غلظت نیتروژن برگ، غلظت نیتروژن دانه و غلظت کلروفیل برگ مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اثر متقابل سه عامل باکتری سودوموناس و ازتوباکتر و سطوح مختلف کود نیتروژن، در تمامی صفات مورد بررسی به غیر از میزان کلروفیل برگ، از نظر آماری اختلاف معنی داری در سطح 01/0 نشان دادند. نتایج برای صفت عملکرد دانه نشان داد که اثرات ساده و یا متقابل تیمارها به جز اثر متقابل سودموناس و ازتوباکتر اختلاف معنی داری داشتند. مقایسه میانگین اثرات متقابل برای صفت عملکرد دانه نشان داد که تیمار مصرف سودوموناس پوتیدا-1 به همراه مصرف ازتوباکتر و مصرف 200 میلی گرم کود نیتروژنی، با 104/1 گرم در گلدان، بیشترین عملکرد را دارا بود که نسبت به تیمار شاهد 163/27 درصد عملکرد بیشتری داشت. همچنین تیمارهای سودوموناس پوتیدا-2، همراه با مصرف ازتوباکتر و نیز بدون مصرف ازتوباکتر و بدون مصرف کود نیتروژنی کمترین میانگین را به خود اختصاص دادند. بر اساس نتایج به دست آمده به نظر می رسد کاربرد باکتری های محرک رشد به همراه کود نیتروژنی در افزایش عملکرد و اجزای عملکرد برنج نقش مفید و موثری داشته باشد.
عبدالرحمان دوگونچی عباس بیابانی
به منظور بررسی اثر سطوح مختلف زئولیت و نیتروژن با باکتری آزسپیریلوم بر صفات رشدی و عملکرد و اجزای آن در گندم، آزمایشی در سال زراعی 90-89 به مدت یک سال زراعی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه گنبد کاووس به صورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. سطوح مختلف عامل زئولیت شامل مقادیر مصرف 0، 5، 10 و 15 تن در هکتار و سطوح عامل کود اوره 0، 75، 150 و 225 کیلوگرم و عامل باکتری در دو سطح تلقیح و عدم تلقیح اعمال شد. اثرات متقابل در بسیاری از صفات نظیر تعداد بوته قبل و بعد از پنجه زنی، تعداد پنجه، وزن خشک بوته، ارتفاع بوته، طول سنبله، تعداد سنبلچه، تعداد سنبلچه غیربارور، تعداد دانه در سنبله، درصد ازت در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. اثر متقابل ازت و زئولیت تغییرات قابل توجهی را در صفات تعداد بوته قبل و بعد از پنجه زنی، روز تا سنبله دهی و روز تا رسیدگی فیزیولوژیک ایجاد کرد. بنابراین می توان گفت که توازن نسبی این دو فاکتور بر استقرار گیاه و طول دوره رشد اثرگذار بوده لیکن در هر صورت استفاده از هر دو عامل باعث افزایش این صفات شد. سایر اثرات متقابل هم روی صفات مربوط به استقرار گیاه و طول دوره رشد تأثیر مشابهی داشتند. در صورتی که عملکرد دانه و کاه بیشتر تحت تأثیر اثرات اصلی بود. بیشترین عملکرد دانه مربوط به ترکیبات تیماری است که شامل حداقل 150 کیلوگرم اوره و 5 تن زئولیت بود.
محمد عثمان امراء عبداللطیف قلی زاده
چکیده به منظور تعیین مناسب ترین بستر و تیمار جهت پرورش کرم خاکی گونه ایزینا فوئتیدا در تولید ورمی کمپوست از کودهای آلی مختلف آزمایشی بصورت طرح کاملا تصادفی در 10 تیمار و 4 تکرار در یک دوره سه ماهه در بسترهای کود گوسفندی، کود اسبی و کود مرغی به همراه بقایای کاه گندم و یونجه در نسبت های مختلف (25، 50، 75 و 100) در سال 1392 در دانشگاه گنبد کاووس انجام گرفت. در این تحقیق تعداد کرم بالغ، جوان، نوزاد کرم، تعداد کوکون، وزن کرم بالغ، جوان، نوزاد، وزن کوکون و وزن نهایی کرم خاکی ایزینا فوئتیدا و تغیرات ph و ec قبل و بعد از تولید ورمی کمپوست، میزان کربن و نیتروژن و نسبت c/n ورمی کمپوست حاصل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بیانگر اختلاف معنی دار بین تیمارها از لحاظ نسبت تکثیر و زاد آوری، افزایش وزن کرم خاکی ایزینا فوئتیدا و تغییرات شیمیایی در بسترهای مختلف بود. بالاترین میزان نسبت تکثیر و تعداد کرم در تیمار 50 درصد کاه + 50 درصد کود گوسفندی و کمترین نسبت تکثیر و تعداد کرم در تیمار 25 درصد کود مرغی+ 75 درصد کاه قرار داشت و بیشترین تعداد کوکون (تخم کرم) در تیمار 50 درصد یونجه + 50 درصد کود گوسفندی مشاهده شد. بیشترین وزن کرم بالغ در تیمار کود گوسفندی و بقایای یونجه به نسبت 1:1 و بیشترین وزن کرم جوان در تیمار کاه به همراه کود گوسفندی به نسبت 1 به 3 حاصل شد همچنین بیشترین وزن نوزاد کرم و وزن نهایی کرم ها در تیمار کاه به همراه کود گوسفندی به نسبت 1:1 به دست آمد. ببشترین تغییرات ec در تیمار25 درصد یونجه + 75 درصد کود گوسفندی مشاهده شد که ec از 8/12 دسی زیمنس بر متر به 6/18 دسی زیمنس بر متر افزایش پیدا کرده بود. بیشترین تغیرات ph نیز در تیمار کود دامی اسبی100 درصد و 50 درصد کاه + 50 درصد کود اسبی، مشاهده گردید. که این تغیرات در حدود 5/1 و به سمت ph خنثی تا اسیدی بود. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که ph مواد در طی فرآیند ورمی کمپوست به مرور کاهش یافته و ec این مواد به مرور زمان افزایش می یابد. درمجموع نتایج این مطالعه نشان داد که بستر یونجه و کاه به همراه کود گوسفندی بهترین شرایط را برای رشد و تکثیر کرم خاکی فراهم کردند. کلمات کلیدی: کرم خاکی، ایزینا فوئتیدا، ورمی کمپوست، تغییرات ph وec، نسبت c/n
نورمحمد رسایی عباس بیابانی
به منظور تولید ورمی کمپوست از ضایعات مختلف کشاورزی و همچنین بررسی تغییرات جمعیتی و شیمیایی آنها آزمایشی در سال 1392 در 8 تیمار 4 تکرار و در قالب طرح کاملاً تصادفی در یک دوره 90 روزه در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه گنبد کاووس اجرا شد. تیمارهای آزمایشی شامل: کود گاوی خالص (شاهد)، کود گاوی + برگ نخل (75 به 25 درصد)، کود گاوی + برگ نخل (50:50)، کود گاوی + برگ نخل (25 به 75 درصد)، کود گاوی + سیب زمینی (75 به 25درصد)، کود گاوی + سیب زمینی (50: 50)، کود گاوی + کلم (75 به 25 درصد) و کود گاوی + کلم (50:50) بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که بین تیمارها و سطوح مختلف از نطر نسبت های تکثیر و بازدهی، تعداد کرم بالغ، کرم جوان، نوزاد، تعداد نهایی، تعداد کوکون و وزن آنها، نرخ رشد ویژه تعداد و وزنی، تعداد نوزاد به ازای هر مولد، نرخ زایشی، درصد نیتروژن، نسبت c/n، ph قبل و بعد از تولید ورمی کمپوست و ec بعد از تولید ورمی کمپوست در سطح یک درصد و مقدار ماده آلی، کربن کل در سطح 5 درصد اختلاف آماری معنی داری وجود دارد. بیشترین تعداد و وزن کرم بالغ، نوزاد، کرم جوان، وزن و تعداد نهایی، نرخ رشد ویژه تعداد و وزنی و نسبت تکثیر و بازدهی در تیمار کود گاوی با برگ نخل به نسبت برابر مشاهده شد. بستر کود گاوی با برگ نخل به نسبت 75 به 25 درصد با 04/53 بیشترین تعداد نوزاد به ازای هر مولد را داشت. حداکثر تعداد و وزن کوکون هم در بستر کود گاوی مخلوط با کلم به نسبت 75 به 25 درصد و کمترین آن هم در تیمار شاهد مشاهده شد. میزان کربن کل در تیمار شاهد با 57/32 درصد بیشترین و کمترین آن در تیمار کود گاوی مخلوط با کلم به نسبت 75 به 25 درصد با میانگین 36/27 درصد بدست آمد. حداکثر و حداقل مقدار نیتروژن به ترتیب مربوط به دو تیمار کودگاوی مخلوط با سیب زمینی و کود گاوی همراه کلم به نسبت های 75 به 25 درصد با 08/3 و83/1 میلی گرم بر گرم بود. بررسی تغییرات شیمیایی نشان داد که میزان ec در همه تیمارها نسبت به قبل آزمایش افزایش یافت و از طرف دیگر میزان ph به صورت معنی داری کاهش یافت.
محمدرضا داودی عبداللطیف قلی زاده
بهمنظور بررسی تأثیر میزان کود گوگرد و باکتری تیوباسیلوس بر خصوصیات کمی و کیفی ارقام سیر، آزمایشی در سال زراعی 92-1391 در شهرستان ساری بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. عامل اول رقم در دو سطح شامل رقم همدان و محلی ساری، عامل دوم تلقیح با باکتری تیوباسیلوس در دو سطح شامل تلقیح و عدم تلقیح و عامل سوم کود گوگرد در سه سطح شامل صفر، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار بود. نتایج نشان داد که ارتفاع بوته، قطر سوخ، وزن تر اندامهای هوایی، وزن تر سوخ، تعداد سیرچه در سوخ، وزن سیرچه، عملکرد سوخ در هکتار و شاخص برداشت تحت تأثیر رقم قرار گرفت. اثر تلقیح با باکتری تیوباسیلوس بر ارتفاع بوته، قطر سوخ، وزن تر اندامهای هوایی، وزن تر سوخ، تعداد سیرچه در سوخ، وزن سیرچه، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک سوخ، درصد گوگرد سوخ، عملکرد سوخ در هکتار و وزن بوته معنی دار گردید. اثر مصرف گوگرد نیز بر ارتفاع بوته، قطر سوخ، وزن تر اندامهای هوایی، وزن تر سوخ، تعداد سیرچه در سوخ، وزن سیرچه، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک سوخ، درصد گوگرد سوخ، عملکرد سوخ در هکتار و وزن بوته معنی دار شد. هیچ یک از صفات مورد بررسی تحت تأثیر اثر متقابل قرار نگرفتند. رقم ساری از نظر ارتفاع بوته، وزن تر سوخ، وزن سیرچه، عملکرد سوخ در هکتار و شاخص برداشت بر رقم همدان برتری نشان داد. تلقیج با باکتری باعث افزایش ارتفاع بوته، قطر سوخ، وزن تر اندامهای هوایی، وزن تر سوخ، تعداد لایه در سوخ، تعداد سیرچه در سوخ، وزن سیرچه، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک سوخ، درصد گوگرد سوخ، عملکرد سوخ در هکتار، وزن بوته و شاخص برداشت شد. مصرف گوگرد نسبت به عدم مصرف آن ارتفاع بوته، قطر سوخ، وزن تر اندامهای هوایی، وزن تر سوخ، تعداد سیرچه در سوخ، وزن سیرچه، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک سوخ، درصد گوگرد سوخ، عملکرد سوخ در هکتار و وزن بوته را افزایش داد.
عبدالخالق بلوچ عبداللطیف قلی زاده
به منظور بررسی تأثیر کود ورمی کمپوست و الگوی کاشت بر دو رقم پنبه ساحل و گلستان، آزمایشی در سال 1392 به صورت اسپلیت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تکرار در مزارع روستای کوچک استاجیق شهرستان علی آباد کتول اجرا گردید. عامل اول ورمی کمپوست به عنوان کرت اصلی در 4 سطح و شامل: 1- شاهد (بدون مصرف ورمی کمپوست)، 2- مقدار 2 تن در هکتار، 3- مقدار 4 تن در هکتار و 4- مقدار 6 تن در هکتار، عامل دوم رقم به عنوان کرت فرعی در دو سطح و شامل: 1- ساحل، 2- گلستان و عامل سوم الگوی کاشت نیز به عنوان کرت فرعی در دو سطح و شامل: 1- مستطیل، 2- متوازی الاضلاع بودند. صفات مورد اندازه گیری شامل: ارتفاع بوته، تعداد گره ساقه اصلی، فاصله میانگره اول تا هفتم، تعداد شاخه ی زایا، تعداد غوزه در بوته، وزن یک غوزه، چین اول و دوم، عملکرد وش کل، وزن کل الیاف، وزن کل دانه در بوته، درصد کیل بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که سطوح ورمی کمپوست بر صفات تعداد شاخه ی زایا، چین اول، عملکرد وش کل در سطح 01/0 دارای اختلاف معنی داری بود. در بین رقم بر صفت عملکرد وش کل و وزن صد دانه در سطح 01/0 و صفت درصد کیل در سطح 05/0 دارای اختلاف معنی داری بود. براساس مقایسه میانگینی که به روش lsd در سطح 05/0 صورت گرفت، در اثرات ساده ورمی کمپوست، تیمار مصرف 4 تن ورمی کمپوست در هکتار بر صفت تعداد شاخه ی زایا با 27/19 عدد بیش ترین و بدون مصرف ورمی کمپوست با 54/10 عدد کم ترین بود. در اثرات متقابل سطح مصرف 4 تن در هکتار و گلستان در صفات تعداد غوزه در بوته، وزن کل الیاف، وزن کل دانه در بوته به ترتیب 94/31 عدد، 84/52 و 79/98 گرم و در سطح 6 تن در هکتار ورمی کمپوست و رقم ساحل در صفت وزن یک غوزه با 36/7 گرم و هم چنین در سطح 4 تن در هکتار و رقم ساحل در صفات ارتفاع بوته و وزن صد دانه به ترتیب 7/180 سانتی متر و 35/13 گرم دارای بیش ترین میانگین بودند.
فاطمه کاوسی عباس بیابانی
به منظور بررسی اثر میکوریزا، فسفر و تنش شوری بر رشد، عملکرد و جذب عناصر غذایی توسط یونجه (medicago scutellata)، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در سال زراعی 1392-1391 انجام شد. نتایج نشان داد که تیمار میکوریزا به طور معنی داریوزن خشک ریشه و وزن خشک اندام هوایی را در سطح احتمال 95 درصد و قطر ساقه، سطح برگ، ارتفاع گیاه، نسبت وزن خشک ریشه به وزن خشک اندام هوایی، طول ریشه، طول ریشه کلونیزه شده، درصد کلونیزاسیون ریشه و محتوی فسفر اندام هوایی را در سطح احتمال 99 درصد تحت تاثیر قرار داد و باعث افزایش مقادیر این صفات گردید. شاخص تنفس خاک نیز در سطح احتمال 99 درصد تحت تاثیر تیمار میکوریزا قرار گرفت و با همزیستی میکوریزا با گیاه شاخص تنفس خاک نیز کاهش معنی داری یافت. از طرفی، کاربرد فسفر نیز به طور معنی داری ارتفاع گیاه، وزن خشک اندام هوایی، نسبت وزن خشک ریشه به وزن خشک اندام هوایی، طول ریشه را در سطح احتمال 95 درصد و محتوی فسفر اندام هوایی گیاه را در سطح احتمال 99 درصد افزایش داد. همچنین، شوری نیز به طور معنی داری قطر ساقه، طول ریشه و تنفس خاک را در سطح احتمال 95 درصد و ارتفاع گیاه را در سطح احتمال 99 درصد تحت تاثیر قرار داد و با افزایش تنش شوری مقادیر این صفات به طور معنی داری کاهش داد. نتایج به دست آمده نشان داد که میکوریزا از طریق همزیستی با گیاه و با گسترش میسیلیوم های خود در خاک منجر به جذب بهتر آب و عناصر غذایی از خاک توسط گیاه شد و در نتیجه باعث رشد و توسعه بهتر گیاه شد. تیمار فسفر نیز از طریق نقش تغذیه ای که دارد، منجر به افزایش رشد و نمو گیاهان شد. در تنش شوری بالا به علت افزایش پتانسیل اسمزی خاک و تاثیر منفی آن بر گسترش ریشه و نیز اثر گذاری منفی بر فعالیت میکروارگانیسم ها باعث کاهش معنی دار صفات مورد بررسی شد.
عبدالقادر پیروزه عبداللطیف قلی زاده
هدف از اجرای این آزمایش مطالعه فعالیت و تکثیر کرم خاکی (افزایش سریع زیست توده) توسط مکمل غذایی شکر و اسیدآمینه در بستر کود گاوی خالص بود. برای این منظور آزمایشیبه صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار در سال 1393 در شرایط آزمایشگاه در دانشگاه گنبدکاووس اجرا شد. فاکتور اول غلظت شکر در چهار سطح (0، 5، 10 و 20 گرم در لیتر) و فاکتور دوم غلظتاسیدآمینه در چهار سطح (0، 1، 2 و 3 گرم در لیتر) بود. پس از گذشت 100 روز کرم های خاکی را از ورمی کمپوست حاصل تفکیک نموده و سپس صفات تعداد و وزن کرم خاکیبالغ، جوان، نوزاد و تعداد نهایی کرم ها و تعداد کوکون ها و وزن کمپوست تولیدی و تغییرات شیمیایی ورمی کمپوست تولیدی ازجمله میزان ecو phاولیه و انتهایی و میزان کربن و ازت کل اندازه گیری شد. نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد که بین تیمارها ازلحاظ آماری اختلاف معنی داری مشاهده گردید. همچنین بنا بر نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد که بسترهای رشدی کرم های خاکی تیمارشده با اسیدآمینه و شکر تأثیر زیادی را نسبت به تیمار شاهد بر روی تعداد کرم ها داشتند و تیمارهای سه گرم اسیدآمینه و بدون شکر و یک گرم اسیدآمینه و 20 گرم شکر بهترین نتایج را ازلحاظ افزایش تعداد کرم بالغ، نوزاد، تعداد نهایی و تعداد کوکوندر پی داشتند. بسترهای رشدی کرم خاکی تیمار شده با شکر خالص، اسیدآمینه خالص و ترکیب این دو باهم در نسبت های مختلف اثرات معنی داری را روی وزن کرم ها داشته است. همچنین، بر اساس تجزیه واریانس تغییرات شیمیایی ورمی کمپوست حاصل بین تیمارها ازلحاظ آماری ازنظر میزان هدایت الکتریکی (ec)، درصد کربن آلی و نسبت کربن به ازت اختلاف معنی داری داشت ولی از نظرphو درصد ازت اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. بیشترین و کمترین افزایش در ecبه ترتیب مربوط به تیمار شاهد و یک کرم اسیدآمینه و 20 گرم شکر بود. بیشترین میزان نسبت کربن به ازت در تیمار دو گرم اسیدآمینه و 20 گرم شکر مشاهده شد. درمجموع نتایج این مطالعه نشان داد که اعمال فاکتورهای اسیدآمینه و شکر بر روی بستر رشد کرم خاکی باعث افزایش چشمگیری در جمعیت کرم های خاکی می شود و سرعت رشد کرم ها بستگی به کیفیت و کمیت مواد غذایی قابل دسترس دارد.