نام پژوهشگر: حسین اسعدی
حسین اسعدی وحید ناصحی فر
منابع انسانی با ارزش ترین عامل تولید و مهمترین سرمایه و منبع اصلی مزیت رقابتی و ایجاد کننده قابلیتهای اساسی هر سازمانی به شمار می آید، پس می توان گفت یکی از موثرترین راه های دستیابی به مزیت رقابتی در شرایط فعلی ، کارآمد تر کردن کارکنان سازمان ها است. دراین راستا رشد، پیشرفت، شکوفایی و ارتقای توانمندی های کارکنان تحت عنوان توانمندسازی کارکنان مورد توجه صاحب نظران و کارشناسان مدیریت منابع انسانی واقع شده است. توانمندسازی تکنیکی نوین و موثر در جهت ارتقای عملکرد سازمان به وسیله بهره گیری از توان کارکنان است. صرف هزینه ها و منابع سازمان برای این توانمندسازی حساسیت کافی برای بررسی عملکرد سازمان و مدیریت و کارکنان را ایجاد می کند. درصورتی که ارزیابی عملکرد با دیدی جامع و با بررسی تاثیر ابعاد مختلفی که در برنامه های توانمندسازی روی آنها سرمایه گذاری شده انجام شود، کارایی و اثربخشی افراد و سازمان را بدنبال خواهد داشت. در این تحقیق برای تبیین ارتباط میان مولفه ها توانمندسازی کارکنان و ارزیابی عملکرد از مدلی که از مدل توانمند سازی ملهم (2003) اقتباس شده، استفاده شده است. نمونه آماری مشتمل بر 175 نفر از کارکنان سطوح کارشناسی و مدیریت شرکت های فعال در زمینه ict و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی محتوایی و نیز تحلیل عاملی مورد بررسی و تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز با استفاده از مدل معادلات ساختاری و روش پایایی ترکیبی محاسبه شده که مقدار آن قابل اتکا بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تاییدی (cfa) و مدل معادلات ساختاری (sem) بر پایه نرم افزار لیزرل استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که عوامل توانمندسازی کارکنان شامل دانش و مهارت، ارتباطات بین فردی، انگیزه و تفویض اختیار قویا بر نتایج ارزیابی عملکرد کارکنان سطوح کارشناسی و مدیریتی شرکت های ایرانسل و همراه اول تاثیر دارد. مدل ارزیابی شده تحقیق نیز از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار است. با توجه به نتایج این تحقیق هرچه میزان دانش و مهارت، ارتباطات بین فردی، انگیزه و تفویض اختیار در این سازمان ها بیشتر باشد، عملکرد کارکنان نتایج بهتری را نشان خواهد داد.
حسین اسعدی محمود صادق زاده
از آن جا که غزل دریچه ی ناشناخته ی ذهن و درون شاعر را به روی ما می گشاید و ما را به معانی نهفته و در پس واژه ها سوق می دهد، یکی از راه های دریافت وجوه اشتراک و اختلاف میان شعرا به حساب می آید، مفتون همدانی و محمد حسین شهریار، ازجمله شاعران غزل سرای معاصر هستند که در این پژوهش تلاش شده است با بررسی تطبیقی غزل و محتوای آن در اشعار ایشان، به وجوه اختلاف و اشتراک سروده های آن ها در زمینه های درون مایه، لفظ و معنا و کاربرد آرایه های ادبی، اندیشه و... این دو شاعر که از نطر زمانی نزدیک به هم هستند, دست یابیم. در این کنکاش در صدد آن هستیم که بدانیم آیا میان مفتون و شهریار که در یک فاصله ی زمانی نزدیک به هم زندگی می کردند، تأثیر و تأثری وجود داشته؟ یا وجود این مضامین مشترک به خاطر شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه ی عصر مفتون و شهریار بوده است؟ بررسی تطبیقی موارد ذکر شده، درشعر این دو شاعر نشان می دهد که بسیاری از موضوعات درمیان ایشان مشترک است.انسان دوستی ،سادگی ،عرفان، توجه به مسائل دینی ومذهبی ، درک زمان ، پذیرش مرگ، پیوند زبان شاعرانه بازبان محاوره ،تصویرگرایی، خیال انگیزی ، شخصیت بخشیدن به پدیده ها و اشیا و... از مفاهیم و ویژگی های مشترک میان ایشان است که ما را بر آن داشت تا از دریچه این تحقیق به بررسی موارد اختلاف و مشترک ایشان بپردازیم.
حسین اسعدی عبدالله رمضان زاده
سوال اصلی پژوهش حاضر این است که با توجه به سردی و تیرگی روابط ایران و عربستان در دهه 67 - 1357 ، علت اصلی تیرگی روابط دو کشور در مقطع زمانی یاد شده چیست ؟بنابراین برای پاسخگویی به پرسش اصلی این رساله سه فرضیه مطرح می شود: الف - تحول در ماهیت و اهداف نظام سیاسی ایران علت اصلی تیرگی روابط دو کشور ایران و عربستان سعودی در مقطع زمانی 1357-67 است . (عامل داخلی). ب - تحول در دیدگاههای امنیتی ایران و عربستان نسبت به خلیج فارس علت اصلی تیرگی روابط دو کشور در فاصله زمانی مورد اشاره است . (عامل منطقه ای) . ج - تهدید منافع آمریکا در منطقه خلیج فارس علت اصلی تیرگی روابط ایران و عربستان در دهه زمانی مورد نظر است (عامل فرامنطقه ای). فرضیه اصلی رساله : با توجه به اینکه انقلاب اسلامی باعث تحول ماهیت و اهداف سیاست خارجی ایران شد که در تعارض با اهداف و منافع عربستان و آمریکا در منطقه بود بنابراین علت اصلی تیرگی روابط ایران و عربستان تعارض و ناسازگاری ماهیت و اهداف نظام سیاسی دو کشور بعد از انقلاب اسلامی است و عوامل منطقه ای و بین المللی صرفا" تشدید کننده و تکمیل کننده فرضیه اصلی است و اثبات این فرضیه به مفهوم ابطال دو فرضیه دیگر نیست . پژوهش حاضر از لحاظ زمانی دهه 1357-67 را در بر می گیرد.