نام پژوهشگر: محمود رضا آقا معالی

عوامل موثر روی رسیدن برنامه ریزی شده انسولین از طریق پلیمرهای زیست سازگار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1391
  فاطمه جوادی   ریحانه سریری

مطالعات نشان داده اند که لنزهای تماسی نرم هیدروژلی با داشتن محتوای آب زیاد، توانایی جذب و آزاد سازی بسیاری از مواد دارویی، هورمون ها و آنزیم ها در ناحیه ی لاکریمال(پشت لنز) آزادرا می توانند داشته باشند در این پژوهش، توانایی هیدروژل های پلی آکریلامید و هیدروکسی اتیل متاکریلات hema، برای جذب انسولین و همچنین میزان تورم پذیری ژل مورد بررسی قرار گرفت. میزان تورم پذیری هیدروژل با اندازه گیری وزن وابعاد (قطر و ضخامت) ژل خشک شده نسبت به وزن ژل پس از قرار گیری در آب در دمای c° 25 بدست آمد. نسبت تورم پذیری ژل در phهای مختلف بافر اندازه گیری شد. میزان عبور نور از ژل توسط دستگاه اسپکتروفتومتر در طول موج nm600 اندازه گیری شد. طیف ftir از هایدروژل در محدوده cm-1 4000 -400 با دستگاهft-ir اسپکترومتر به دست آمد. میزان مقاومت دمایی و دمای انتقال شیشه ای(tg) هیدروژل توسط دستگاه dsc اندازه گیری شد، همچنین با این روش عدم واکنش بین هیدروژل و داروی انسولین را نیز توانستیم اثبات نماییم. تصاویر sem از سطوح هیدروژل خالص و هیدروژل حاوی داروی انسولین تهیه شدند که نشان دهنده ی نحوه ی توزیع دارو و اندازه ذرات دارو را در هنگام انتشار به درون هیدروژل نشان می دهد. نتایج نشان دادند که نسبت تورم پذیری ژل در phهای آستانه(قلیایی و اسیدی) افزایش یافت، طیف ftir هیچگونه تغییر ساختاری را در هیدروژل پس از قرارگیری در دارو نشان نداد، این یافته دال بر عدم واکنش پذیری پروتئین با هیدروژل می باشد، و طیف های به دست آمده از دستگاه dsc نیز نشان دادند که هورمون با هیدروژل واکنشی نداده و بارگیری هیدروژل از دارو باعث افزایش پایداری و سفتی هیدروژل می شود. به علاوه، هیدروژل در دمای بدن انسان هیچگونه تغییر شکلی پیدا نخواهد کرد . بهترین ph برای جذب و رهاسازی داروی انسولین از طریق پلیمر های اکریلامید و phema ،11 و 12= ph می باشد. دمای بهینه برای جذب و رهاسازی داروی انسولین از طریق این پلیمرها دمای 30 درجه سانتی گراد می باشد. از دو نوع هیدروژل مذکور برای بررسی توانایی جذب و رها سازی برنامه ریزی شده انسولین استفاده شد و نتایج نشان دادند که هر دو هیدروژل مورد استفاده می توانند انسولین را جذب و در ph های مختلف مخصوصا در ph قلیایی به خوبی رها کند. و این روش می تواند روش بسیار مناسبی در فعالیت های پزشکی باشد

مطالعه zn-متالوپروتئاز باکتریایی مهندسی شده در حضور حلال های آلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده علوم پایه 1391
  افسانه صدرممتاز   سید محسن اصغری

zn- متالوپروتئاز ها گروه مهمی از پروتئاز ها می باشند. که کاربرد های مختلفی در سنتز پپتید، پردازش پروتئین، صنایع غذایی، داروئی و دترژنت های صنعتی دارند. این دسته از آنزیم ها پیوند های پپتیدی را در محیط های آبی هیدرولیز کرده و همچنین در محیط های غیر آبی سنتز می شوند. پروتئازها به عنوان بیوکاتالیست برای سنتز پپتید نیاز به پایدار شدن در حضور برخی از حلال های آلی دارند. الاستاز حاصل از سودوموناس آئروجینوزا و ترمولیزین حاصل از باسیلوس ترموپروتئولیتیکوس مهمترین متالوپروتئازها ی باکتریایی کاربردی هستند که شامل یک یون روی برای کاتالیز و به ترتیب دارای یک و چهار یون کلسیم برای پایداری می باشند. در این تحقیق یک لوپ سطحی در الاستاز که تنها به یک یون کلسیم متصل است با لوپ متناظر در ترمولیزین که به سه یون کلسیم متصل می گردد، جایگزین گردید. بنابراین الاستاز کایمری می تواند به سه یون کلسیم متصل شود. بهترین شرایط بیان آنزیم کایمر و وحشی به ترتیب 2 و 10 ساعت تحت شرایط القاء با 1 میلی مولار iptg تعیین گردید و سپس خالص سازی آنزیم ها با استفاده از ستون کروماتوگرافی تعویض آنیونی -deaeسفاروز انجام گردید و سپس فعالیت کاتالیزوری (شکستن سوبسترا ی کازئین) آنزیم ها در حضور غلظت های مختلف (v/v%) از حلال های آلی (اتانول، متانول، ایزوپروپانول، اتیلن گلیکول، گلیسرول و دی متیل فرمامید) صورت گرفت. آنزیم الاستاز فعالیت بیشتری را نسبت به آنزیم کایمر در حضور اتیلن گلیکول، متانول، اتانول و دی متیل فرمامید نشان داد در حالی که آنزیم کایمر در حضور گلیسرول و ایزوپروپانول فعالیت بیشتری را دارا بود. هرچند هر دو آنزیم در تمامی حلال های آلی بسیار فعال بودند، که اشاره بر این دارد که ناحیه سطحی مهندسی شده مسئول برای پایداری/ فعالیت آنزیم الاستاز در حضور حلال های آلی نمی باشد. سپس پارامتر های سنتیکی km و kcat آنزیم با سوبسترا کازئین در حضور و غیاب 50 (%v/v) حلال های آلی مختلف که در بالا ذکر شدند، تعیین گردید. در عدم حضور حلال های آلی هر دو پارامتر km و kcat آنزیم کایمر در قیاس با آنزیم وحشی به ترتیب 30 و 3% بهبود یافته و در نتیجه km /kcat 24% افزایش یافته است. به طور مشابه ای در حضور ایزوپروپانول و گلیسرول km /kcat آنزیم کایمر در قیاس با آنزیم وحشی افزایش یافته است. هر چند در مواردی همچون اتانول، dmf و متانول km /kcat آنزیم وحشی به اندازه 44، 40 و 4% به ترتیب بهبود یافته است.