نام پژوهشگر: جواد بهمنش
زینب یگانه مرکید حسین رضایی
سیستم های آبیاری قطره ای تا به امروز در اثر تجربه کاری دراز مدت سازندگان لوازم، طراحان و مجریان این سیستم ها به سطح بالایی از تکنولوژی رسیده اند ولی اغلب به دلایل مختلف قادر نیستند که فوائد بالقوه و اسمی خود را ارائه کنند بنابراین با ارزیابی میدانی این سیستم ها و پایش وضعیت آنها می توان به نقاط ضعف و قوت آنها پی برده و زمینه بهره برداری بهتر از آنها را با اصلاح و اتخاذ شیوه های جدید مدیریتی فراهم نمود. گرفتگی قطره چکان ها می تواند روی هزینه تمام شده، راندمان کاربرد آب، توزیع یکنواختی و شرایط کاری سیستم تاثیر گذار باشد.در کلیه سیستم های آبیاری قطره ای برای تامین آب مورد نیاز گیاه، ایجاد فشار در سیستم لازم و ضروری است. افت فشار سیستم روی هزینه تمام شده، راندمان کاربردآب، توزیع یکنواختی و شرایط کاری سیستم تاثیرمی گذارد. در این تحقیق هفت سیستم آبیاری قطره ای در مرند انتخاب گردیدند و یکنواختی توزیع، راندمان پتانسیل کاربرد در ربع پائین و راندمان واقعی کاربرد آب در ربع پایین ارزیابی شدند. نتایج بررسیها نشان داد که طراحی هیدرولیکی سیستم ها قابل قبول می باشد. نتایج نشان داده اند که افت ناشی از تغییرات شیب بیشتر از افت اصطکاکی بر روی تغییرات دبی و فشار قطره چکان ها اثر می گذارد. واژه های کلیدی: ارزیابی، آبیاری قطره ای، یکنواختی توزیع ، بازده پتانسیل کاربرد، بازده واقعی کاربرد
محمد ابراهیم فاطمی کیا جواد بهمنش
شکست سد همواره به عنوان یک حادثه با مخاطرات فوق العاده تلقی شده و مطالعه آن در تحقیقات دانشگاهی، برنامه ریزی دولت و سرمایه گذاری در پایاب سدها اهمیت بسزایی دارد. در این پایان نامه شکست سد و انتشار موج ناشی از آن با استفاده از روش عددی حجم محدود به صورت دو بعدی قائم و سه بعدی شبیه سازی شده و نتایج حاصل از مدلسازی عددی با نتایج آزمایشگاهی موجود مقایسه و مورد ارزیابی قرار گرفته است. مدلسازی شکست سد در دو حالت بستر خشک و بستر مرطوب انجام شده و برای اندازه های مختلف شبکه بندی، مدل های مختلف آشفتگی k-? standard، k-? rng، k-? realizable، rsm و?k- طرح های پیشرو مرتبه اول، پیشرو مرتبه دوم، quick و power law آزمون حساسیت صورت گرفته و در نهایت اندازه شبکه بندی متوسط، مدل آشفتگی k-? standard و طرح پیشروی مرتبه اول برای مدل به کار گرفته شده است. پس از انجام آزمون حساسیت و صحت سنجی مدل، مدلسازی برای شیب های بستر 0 و %1 و %2 و زبری های مختلف بستر با ضرایب 009/0، 015/0، 0185/0، 0198/0 انجام شده و نتایج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که مدل عددی مورد استفاده توانایی شبیه سازی شکست سد را در دو حالت بستر خشک و بستر مرطوب داشته و نتایج قابل قبولی را ارائه می نماید.
عبداله فرج پور یابرامعلی محمدنژاد
آب آشامیدنی سالم از نخستین نیاز های انسان هاست که تأمین آن باید جزء مهمترین اولویتهای هر جامعه قرار گیرد. احداث شبکه های آبرسانی شهری، روستایی، صنعتی و کشاورزی با هزینه های کلان همراه است، لذا مطالعه کیفیت آب و نیز دقت در طراحی این شبکه ها، برای افزایش عمر مفید این شبکه ها و جلوگیری از هدررفت هزینه ها امری ضروری می باشد. هر سیستم انتقال و توزیع آب باید به گونه ای طراحی و اجرا شود که بتواند نیاز آبی مصرف کنندگان را با فشار کافی و در تمام دوران طرح تأمین کند. امروزه یکی از عمده ترین مشکلات بهره برداری از تأسیسات آب، خوردگی و رسوبگذاری می باشد که باعث مشکلات عدیده ای از جمله انسداد لوله ها، تخریب تأسیسات شبکه، کاهش کیفیت آب آشامیدنی می گردد. هدف از انجام این تحقیق بررسی عوامل ایجاد رسوبات شیمیایی در خطوط لوله مجتمع آبرسانی نازک می باشد. در این مطالعه که کار نمونه برداری آن از تابستان 1389 تا بهار سال 1390 به طول انجامید تعداد 20 نمونه (تعداد 5 نمونه در هر فصل از سال) از محل هایی که کیفیت آب و تغییرات کیفی آب را بهتر به نمایش بگذارند، برداشته و پارامترهای مورد نیاز از قبیل درجه حرارت، ph، tdsو هدایت الکتریکی در محل نمونه بردرای و پارامترهایی از قبیل غلظت آنیونها و کاتیونها و قلیائیت در آزمایشگاه اندازه گیری شد. براساس نتایج آزمایشات سختی آب مصرفی در این شبکه آبرسانی به طور متوسط برابر 362(mg/lit.caco3) بوده و از این نظر جزء آبهای فوق العاده سخت بوده و سختی موجود از نوع سختی موقت می باشد. نتایج حاصل از محاسبه اندیسهای رسوبگذاری و خورندگی، شامل اندیس های لانژلیه(17/0)، رایزنر(05/7)، تهاجمی(2/12) و پوکوریوس(07/6) آب این مجتمع را متمایل به رسوبگذاری نشان می دهد. همچنین در بررسی هیدرولیکی این شبکه این نتیجه به دست آمده است که میزان سرعت در نقاط رسوب گیر به گونه ای است که باعث رسوبگذاری در این نقاط می گردد. در انتهای این تحقیق روشهایی را که می توان برای پیشگیری از این پدیده در این مجتمع آبرسانی به کار گرفت مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
سیدهادی ابطحی مجید منتصری
رودخانه ها علاوه بر تامین آب مورد نیاز بخش های مختلف، به عنوان یک مجرای طبیعی در انتقال پساب و فاضلاب عمل می کنند. با در نظر گرفتن اینکه اندازه گیری عوامل کیفی آب در رودخانه ها بسیار پر هزینه می باشد، می توان برای کاهش این هزینه ها از مدل سازی آن پارامترها بهره جست. با توجه به اهمیت رودخانه مهابادچای به عنوان منبع اصلی تامین کننده آب شرب بخشی از شهر مهاباد، آب کشاورزی مورد نیاز اراضی تحت پوشش و آب سد مخزنی مهابادچای، همچنین به عنوان یکی از ورودیهای مهم دریاچه ارومیه، مدلسازی کیفی این رودخانه از نظر برخی پارامترهای کیفی دارای اهمیت می باشد. در این تحقیق از مدل کیفی qual2k جهت شبیه سازی پارامترهای کیفی do، ph،bod، nh4، no3، p و alkدر طی یک سال و برای 4 ایستگاه پایش کیفی آب و نرم افزار wqi calculator جهت بررسی وضعیت کیفی آب در دو ایستگاه و برای دو فصل استفاده گردید. نتایج حاصل از نرم افزار بطور کلی نشانگر وضعیت کیفی نسبتا بد آب و نتایج حاصل از مدل برای پارامترهای ph، do و bod و ... رضایت بخش و تطابق خوبی بین داده های مشاهداتی و شبیه سازی شده مشاهده گردید و خصوصا برای پارامتر p به دلیل عدم دسترسی به داده های مورد نیاز بین داده های مشاهداتی و شبیه سازی شده تفاوت وجود دارد. لازم به ذکر است با فرض قرار دادن سرریز پیش از منابع آلاینده بهبود شرایط کیفی رودخانه در پارامتر do خود را نشان می دهد. مدل بطور کلی و تا حدود زیادی گویای شرایط واقعی رودخانه می باشد، که این امر نشان دهنده توانا بودن مدل qual2k در شبیه سازی پارامترهای کیفی است.
صابر حمزه پور بایرامعلی محمد نژاد
آبهای سطحی و مخازن سدها بعنوان اصلی ترین منبع تامین نیازهای شرب و آب شیرین کشور به شمار می آیند. دو پارامتر مهم تاثیر گذار بر کیفیت آب مخازن سدها زمان ماند هیدرولیکی و پدیده لایه بندی در مخازن می باشد. وجود لایه بندی حرارتی در دریاچه سدها عامل و بیانگر تغییرات کیفیت فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی آب در ترازهای مختلف است که در صورت تداوم می تواند منجر به نامناسب شدن شرایط کیفی آب در مخزن و افزایش هزینه های برداشت و تصفیه آب گردد. این تحقیق با هدف بررسی وضعیت رژیم حرارتی و کیفی مخزن سد مارون با استفاده از مدل دوبعدی، متوسط گیری در عرض ce-qual-w2 انجام گردیده است. ابتدا داد های بسیمتری مخزن سد، اطلاعات هواشناسی و هیدرولوژی مربوط به مخزن سد مارون تهیه گردید. پس از کالیبراسیون هندسه و تراز سطح آب، با انجام آنالیز حساسیت و تعیین ارزش ضرایب تاثیر گذار بر پروفیل حرارتی، کالیبراسیون دما با توجه به داده های اندازه گیری شده در مخزن سد (فروردین تا شهریور 84) صورت گرفت. بطوریکه میزان میانگین خطای مطلق و ریشه میانگین مربعات خطا در طول دوره شبیه سازی 91/0 و 03/1درجه سانتیگراد بدست آمدند. در مرحله بعد شبیه سازی رفتار حرارتی، tds و میزان اکسیژن محلول در مخزن بر اساس تغییرات دمایی و کیفی مدل گردید. نتایج حاصل از مدلسازی نشان دهنده وجود لایه بندی تابستانه حرارتی، که تناوب آن هفت ماه است و به تبع آن لایه بندی کیفی مخزن سد مارون می باشد. در پایان اثر مکان برداشت آب و تغییرات دبی ورودی بر لایه بندی حرارتی و نیز تاثیر کاهش غلظت tds در ورودی مخزن برای کنترل شوری در مخزن مورد بررسی قرار گرفت.
بنفشه محجوب کرم بستی جواد بهمنش
راه ها شریان های حیاتی یک کشور هستند و پل ها یکی از مهم ترین سازه های راه ها به حساب می آیند که در صورت خرابی آن ها به ویژه در مواقع بحرانی مانند وقوع سیل ها، شریان های حیاتی ارتباطی قطع شده و مشکلات فراوانی را موجب می شوند. طبق آمار های ارائه شده توسط کشور های مختلف می توان گفت اکثر تخریب پل ها نه در اثر ضعف های سازه ای بلکه در زمان های وقوع سیل و در اثر وقوع پدید? آبشستگی در اطراف پایه ها رخ می دهند. بنابراین شناخت فرآیند آبشستگی و الگوی جریان در اطراف پایه های پل و نیز تخمین ماکزیمم عمق آبشستگی در اطراف پایه ها از اهمیت بالایی برخوردار است. در این تحقیق از مدل عددی سه بعدی فلوئنت برای بررسی آبشستگی موضعی اطراف تک پایه، زوج پایه و گروه پایه استوانه ای در شرایط آب زلال و بستر ماسه ای یکنواخت استفاده گردید. در این مدل، جریان حاوی رسوب به صورت جریان دو فازی (آب- ماسه) در نظر گرفته شد و از مدل دو فازی اولرین استفاده گردید. برای تخمین پارامتر های آشفتگی جریان در فاز آب از مدل rng k-? استفاده شد. به منظور ارزیابی و صحت سنجی مدل عددی، نتایج محاسباتی با داده های تجربی حاصل از آزمایشات انجام گرفته بر روی مدل های فیزیکی مورد مقایسه قرار گرفت. تطابق رضایت بخش حاصل از این مقایسه نشان از کار آمدی مدل عددی فلوئنت در تخمین آبشستگی موضعی اطراف پایه ها بود. در این تحقیق همچنین به مقایسه نتایج به دست آمده آبشستگی با برخی از فرمول های تجربی پرداخته شد و فرمول هایی که با نتایج به دست آمده مطابقت بیشتری دارند انتخاب شدند. از بین فرمول های ارائه شده، فرمول های اینگلیس پونا2 (1949)، بروزرز (1965)، بلنچ- اینگلیس2 (1969)، ریچاردسون csu (1975) و ملویل و ساترلند (1988) عمق آبشستگی را بهتر پیش بینی می کنند.
زهرا مهرموسوی بایرامعلی محمد نزاد
برای اصلاح رفتار نامطلوب مهندسی و ژئوتکنیکی خاک های ریز دانه از جمله خاک رسی روش های مختلفی استفاده می شود که در این میان تثبیت خاک به دلیل کارایی عملی این روش در اجرای اکثر پروژه های عمرانی، باعث شده این روش به طور ویژه در مهندسی ژئوتکنیک مورد توجه قرار بگیرد. در این تحقیق ویژگی های ژئوتکنیکی خاک رس (با خاصیت خمیرایی کم) تثبیت شده با لیانت های آهک و سیمان با درصد های % (6-2) مورد بررسی قرار گرفته است. آزمایشات برای بررسی ویژگی های ژئوتکنیکی خاک تثبیت شده عبارتند از : مقاومت فشاری محدود نشده، تراکم، حدود اتربرگ، که تمامی آزمایشات بر طبق استاندارد های astm انجام شده اند. هم چنین برای بررسی مقاومت فشاری و مدول الاستیسته خاک تثبیت شده نمونه ها در دوره های 7، 14، 28، 56 و 90 روزه عمل آوری شده اند. از سوی دیگر خاک تثبیت یافته ممکن است با پدیده هایی روبرو شود که اثر نامطلوب بر خواص مهندسی بهبود یافته آن داشته باشند از آن جمله می توان به دوره های تر و خشک متوالی اشاره کرد. به همین دلیل در اکثر پروژه های عمرانی با هدف تثبیت خاک، دستیابی به ماکزیمم سطح دوام یا پایایی در برابر دوره های تر – خشک همواره از موارد قابل توجه اهداف پروژه می باشد. لذا برای دستیابی به این مهم، لیانت های مختلف با مقادیر متفاوت، با توجه به اهمیت پروژه مورد آزمایش قرار می گیرند تا نتیجه مطلوب برای دوام مورد نظر حاصل شود. در این تحقیق آزمایش سیکل تر و خشک شدن متوالی بر طبق استاندارد astm بر روی نمونه های تثبیت شده پس از عمل آوری 90 روزه انجام شد و تاثیر دوره های تر و خشک بر روی مقاومت فشاری، تغییرات حجم، تغییرات جرم و دوام نمونه ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان دهنده آن است که تثبیت خاک باعث افزایش مقاومت فشاری، افزایش رطوبت بهینه، کاهش وزن مخصوص خشک حداکثر، تغییرات حدود اتربرگ می شود، همچنین نتایج آزمایش مقاومت فشاری حاکی از آن است که سیکل تر و خشک باعث کاهش مقاومت فشاری خاک تثبیت شده می شود و باعث تغییرات حجم و از دست رفتن جرم نمونه های تثبیت شده می شود.
نفیسه ترکمانزاد جواد بهمنش
یکی از عوامل مهم رسوب گذاری مخازن سدها جریان های گل آلود است که در زمان وقوع سیلاب با افزایش غلظت رسوبات معلق در رودخانه های ورودی، وارد مخازن سدها شده و ظرفیت آب مخازن و عمر مفید سدها را کاهش می دهند. گشودن دریچه های تحتانی سد روش متداول تخلیه این جریان ها و حفظ حجم مفید مخزن می باشد. در انجام این عملیات اطلاع از نحوه حرکت، پخش و گسترش طولی، عرضی و عمقی و همچنین زمان رسیدن جریان های گل آلود به بدنه سد در مدیریت بهینه زمان باز و بسته شدن دریچه ها نقش مهمی دارد. سد مخزنی سفیدرود عظیم ترین سازه آبی استان گیلان و از مشکل سازترین سدهای کشور در زمینه رسوبگذاری می باشد که در فاصله ی 200 کیلومتری شمال غربی تهران و 100 کیلومتری دریای خزر و در نزدیکی شهر منجیل، در پایین دست محل تلاقی رودخانه های قزلاوزن و شاهرود واقع شده است. سد سفیدرود از نـوع سدهای بتنی پایهدار، ارتفاع از پی 106 متر، تراز نرمال 65/271 متر و دارای 5 دریچه تخلیه تحتانی، دو دریچه میانی و دو سرریز سطحی می باشد. در زمان بهره برداری، حجم مخزن تقریباً 8/1 میلیارد متر مکعب بوده که به دلیل رسوبگذاری تا حدود 16/1 میلیارد متر مکعب رسیده است. در این تحقیق، چگونگی پیشروی جریان گل آلود در مخزن سد سفیدرود با استفاده از مدل mike3 در حالت مش بندی نامنظم شبیه سازی شد. همچنین میزان تاثیر دریچه های تحتانی سد سفیدرود بر تخلیه جریان گل آلود در سناریو های مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با در نظر گرفتن ورود سیلاب به مخزن به صورت همزمان در ابتدای شاخه های قزل اوزن و شاهرود، جریان گل آلود از طریق شاخه شاهرود زودتر به بدنه سد رسیده و زمان گشودن دریچه های تخلیه تحتانی را تعیین می کند. بررسی پروفیل غلظت رسوبات معلق در مقاطع عرضی نشان دهنده تشکیل جریان گل آلود در مخزن و پیشروی آن به سمت بدنه سد می باشد. همچنین پروفیل های غلظت در طول پیشروی جریان گل آلود از ابتدای ورودی رودخانه های قزل اوزن و شاهرود به مخزن نشان داد که غلظت رسوبات تا رسیدن به بدنه سد کاهش می یابد. نتایج مدلسازی با داده های میدانی در سه مقطع عرضی مقایسه و کالیبره شد. مقادیر بالای ضریب تبیین و مقادیر کمتر شاخص های خطا، نشان دهنده توانایی مدل مورد استفاده در شبیه سازی جریان گل آلود در مخزن سد سفیدرود می باشد. عملکرد بهینه دریچه های تخلیه تحتانی سد سفیدرود در سناریو های تعریف شده برای خروج جریان گل آلود مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با توجه به پارامتر های راندمان تخلیه رسوب و نسبت وزن رسوبات خروجی از مخزن به حجم آب خروجی و وجود آب کافی در مخزن برای خروج جریان گل آلود، می توان بهترین گزینه و عملکرد بهینه دریچه های تخلیه تحتانی را تعیین کرد.
نوشین مرتضوی بایرامعلی محمدنژاد
برآورد صحیح مقدارآبی که صرف تبخیر- تعرق گیاهی می شودیکی ازعوامل مهم برنامه ریزی جهت توسعه کشاورزی وافزایش محصولات کشاورزی (خصوصاً در مناطق خشک و نیمه خشکی مانند ایران)است. تبخیر- تعرق مرجع (eto) پارامتر هیدرومتئورولوژیکی مهم در مطالعات هیدرولوژیکی و اقلیمی، و همچنین جهت برنامه ریزی و مدیریت آبیاری است. روشهای زیادی به منظور برآورد eto وجود دارند، اما از آنجا که تمامی آنها مبنای تجربی دارند، عملکرد آنها در مناطق مختلف متنوع است. روش پنمن مانتیث فائو (fpm) بهعنواناستانداردجهانی به منظور برآورد تبخیر- تعرق گیاه مرجع ونیزبرای ارزیابی دیگرروشهاپیشنهادگردیده است. این روش پارامترهای بسیاری را در ارتباط با فرآیند تبخیر- تعرق در نظر می گیرد: تابش خالص (rn)، درجه حرارت هوا (t)، کمبود فشار بخار(ed)، رطوبت نسبی (rh) و سرعت باد (u) است و در مقایسه با به داده های لایسیمتر نتایج بسیار خوبی ارائه می دهد. متأسفانه امکان اندازه گیری برخی ازپارامترهای آب و هوایی دربعضی از ایستگاه های هواشناسی وجود ندارد. بنابراین تشخیص درستی روش های تخمین etoبا استفاده از داده های برآورد شده بسیار مهم است. دراین موارد، هنگامی که داده ها موجود نباشند، محاسبه eto با استفاده از متغیرهای ورودی برآورد شده، روشی است که توسط faoدر مجله آبیاری زهکشی شماره 56 توصیه می شود. بر این اساس، هدف از این تحقیق، ارزیابی عملکرد روش fpm در برآورد eto در شرایط داده های محدود، در برخی مناطق ایران می باشد.همچنین روشهای جایگزین دیگر برای منطقه ی مورد مطالعه تحت ارزیابی قرار گرفتند: هارگریوز، هارگریوز- سامانی، مک کینگ و تورک. برای مقایسه eto برآورد شده توسط روش fpm با سری داده های کامل و محدود، داده ها از سه ایستگاه سینوپتیک تهران، تبریز و ارومیه اخذ گردید. معادلات جایگزین نیز مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان دادمدل هارگریوز- سامانی و مک کینگ برآوردهای مناسبی را در مقایسه با مقادیر تبخیر- تعرق حاصل از روش پنمن مانتیث فائو با داده های کامل، ارئه می دهند. برآوردهای حاصل از مدل تورک تفاوت زیادی با مقادیر شاخص داشت. بنابراین می توان با استفاده از مقادیر eto روش هارگریوز- سامانی و معادله همبستگی مناسب، مقدار تبخیر- تعرق مرجع را برآورد نمود. در شرایط فقدان داده های تابش، استفاده از ساعات آفتابی موجود، جهت دستیابی به برآوردهای نزدیک به واقع تبخیر- تعرق مرجع، گزینه ی مناسبی بود.در شرایط فقدان داده های ساعت آفتابی و تابش، مدل fpm1-h، و در حالتی که فقط داده های دما و سرعت باد در دسترس بودند، مدل fpm6-hبه عنوان بهترین مدل انتخاب شدند. در شرایط فقدان داده های باد، استفاده از مقدار متوسط روزانه سرعت باد (2 متر بر ثانیه)، در ایستگاههای مورد مطالعه مناسب بود. در شرایطی که فقط از پارامتراندازه گیری شده ی دمای هوا استفاده شد، مدل کاهش داده fpm5-hبه عنوان مدل برترمطرح شد. نتایج کلی نشان داد در ایستگاههای مورد مطالعه در شرایط فقدان داده های هواشناسی استفاده از داده های ورودی برآورد شده از روش fao-pm در مقایسه با داده های کامل، برآوردهای مناسبی از تبخیر- تعرق مرجع ارائه می دهد.
محمدعلی تجلی جواد بهمنش
بطوری که آزمایش ها با چهار مقدار صورت گرفت. تحلیل داده ها نشان می دهد که پروفیل سطح جریان در پرش هیدرولیکی را می توان با یک منحنی متوسط نشان داد. همچنین مقایسه نتایج به دست آمده با داده های حاصل از پرش هیدرولیکی بر روی بستر صاف نشان داد که مقادیر عمق ثانویه، طول پرش هیدرولیکی و طول غلطاب در بستر زبر نسبت به بستر صاف بطور قابل ملاحظه ای کاهش می یابند درحالی که افت انرژی افزایش می یابد و با افزایش عدد فرود، این روند شدت می یابد. همچنین افزایش ارتفاع و فاصله بین زبری ها باعث کاهش عمق ثانویه، طول پرش هیدرولیکی و طول غلطاب می گردد. مقادیر تنش برشی نیز بر روی بستر زبر 13 برابر بستر صاف است. درنهایت روابطی برای بدست آوردن عمق مزدوج نسبی، افت نسبی انرژی و ضریب نیروی برشی کف بر حسب عدد فرود برای پرش های تشکیل شده بر روی بسترهای زبر ارائه گردید. بررسی پروفیل سرعت در بستر زبر نیز انجام شد که مهم ترین نتیجه آن وجود سرعت منفی(جریان برگشتی) مابین زبری ها می باشد.
علی یگانه جواد بهمنش
سنگریزه ها به صورت وسیع در ساخت سدها، دیوارهای ساحلی، پوشش محافظ دیواره سدها و ساخت موج شکن ها در مهندسی سواحل مورد استفاده قرار می گیرند. در جریان عبوری از سدهای سنگریزه ای مقدار جریان نشت نسبت به سدهای خاکی معمولی مقدار قابل توجهی دارد و نیروهای نشت در این محیط نسبت به نیروهای نشت فعال در محیط هایی که قوانین دارسی بر آن ها حاکم است، کاملاً متفاوت است. معادلات جریان در محیط های پاره سنگی توسط دانشمندان و محققان مورد بررسی قرار گرفته و با دقت های مختلف ارائه گردیده. در این تحقیق امکان وقوع جریان بحرانی داخل محیط پاره سنگی، توانایی معادلات در پیشبینی جریان در شیب های تند و توانایی معادلات جریان در پیشبینی هیدرولیک جریان در بالادست سرریز مدفون با تکیه بر داده های آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفته است. آزمایشات در آزمایشگاه هیدرولیک انهار دانشگاه اورمیه بر روی فلومی به طول 6،عرض 1 و ارتفاع 6/0 متر صورت پذیرفته است. جهت بررسی دقت مدل های ارائه شده از مقایسه ی نتایج شبیه سازی با داده های مشاهداتی توسط به حداقل رساندن متوسط خطای مطلق استفاده گردیده است. در نهایت وقوع جریان فوق بحرانی در محیط سنگریز رد شده است. همچنین توان معادلات در پیشبینی پروفیل سطح آب در شیب های تند و همچنین بالادست سرریز تخت مدفون پایین بوده و به همین جهت معادلات واسنجی شده شده برای آنها ارائه گردیده است
مهرنوش کهندل بایرامعلی محمدنژاد
امروزه نقش رودخانه های طبیعی به عنوان یکی از اصلی ترین منابع تأمین آب و انرژی مورد نیاز بشر، انکارناپذیر می باشد. رودخانه های طبیعی به ندرت به صورت مستقیم بوده و وجود قوس های متعدد یکی از مشخصه های اصلی رودخانه های جاری در مناطق کم شیب می باشد. بررسی هیدرولیک جریان رودخانه های قوس دار به دلیل وجود جریان حلزونی شکل ایجاد شده در قوس، که موجب فرسایش در قوس خارجی و رسوبگذاری در قوس داخلی می گردد، از پیچیدگی خاصی برخوردار است و همین امر باعث جلب توجه محققین و مهندسین در انجام مطالعات فرسایش و رسوب در پیچ شده است. در مطالعه حاضر آزمایشاتی با هدف بررسی الگوی فرسایش و رسوبگذاری در پیچ 90 درجه یک کانال آزمایشگاهی انجام شده است و داده های آزمایشگاهی با نتایج حاصل از شبیه سازی عددی مقایسه شده است. آزمایشات در یک کانال بزرگ آزمایشگاهی با مقطع مستطیلی که عرض آن 92/0 سانتیمتر و دارای شعاع انحنای 3 متر بود، انجام گردید. بعد از تهیه مصالح ماسه برای بستر کانال، آزمایشاتی با دبی های مختلف انجام شد و پارامترهای عمق، سرعت جریان و همچنین تغییرات بستر کانال در زمان های مختلف و در مقاطع عرضی مختلف در طول قوس برداشت شد. نتایج حاصل از آزمایشات حاکی از وقوع فرسایش در قوس خارجی و رسوبگذاری در قوس داخلی کانال و افزایش مقدار فرسایش و رسوبگذاری با افزایش عدد فرود بود. همچنین مطالعه الگوی جریان نشان داد که سرعت ماکزیمم در ابتدای قوس در مرکز کانال بوده و با وارد شدن به داخل قوس سرعت ماکزیمم به دیواره داخلی نزدیک می شود، با پیشروی در داخل قوس و با قدرت گرفتن جریان ثانویه، محل سرعت ماکزیمم به سمت دیواره خارجی متمایل می شود. شبیه سازی عددی با نرم افزار مایک انجام شده است، نتایج شبیه سازی عددی نشان می دهد نرم افزار مایک محل وقوع فرسایش و رسوبگذاری را به خوبی نشان داده و نتایج داده های حاصل از آزمایشات در بازه های زمانی مختلف، با داده های شبیه سازی شده هماهنگ می باشد، ولی مدل نمی تواند توزیع صحیحی از سرعت جریان را نشان دهد و این به علت دوبعدی بودن مدل می باشد، که تأثیر جریان ثانویه به خوبی نشان داده نمی شود. کلمات کلیدی: فرسایش، رسوبگذاری، پیچ 90 درجه، جریان ثانویه
سهیل محمدکریمی بند بهروز مصطفی زاده
یکی از فاکتورهای مهم تولید محصولات کشاورزی وجود مقدار کافی از عناصر غذایی و قابل استفاده برای گیاه می باشد، که در این راستا نیتروژن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اتلاف این ماده باعث آلودگی آب های زیرزمینی به نیترات وآمونیوم می شود. روش کوددهی نقش مهمی در کارایی مصرف آب و کود، عملکرد گیاه و تلفات کود ایفا می کند. در این راستا آزمایشی در قالب بلوک های تصادفی خرد شده در قالب زمان با هشت تکرار برای هر تیمار بر روی گیاه چغندرقند انجام شد. دو تیمار مورد مطالعه شامل تیمار a یعنی کودهی به صورت کود آبیاری و تیمار b یعنی کودهی به روش پخش سطحی بود. نیتروژن مورد نیاز گیاه در تیمار a به صورت تدریجی و همراه با آب آبیاری به مقدار 580 کیلوگرم کود اوره در طول دوره کشت و در تیمار b نصف این مقدار کود قبل از جوانه زدن و نصف دیگر آن در دوره میانی رشد گیاه به خاک اضافه شد. نمونه های نیترات خاک از اعماق 25، 50 و 75 سانتی متری خاک در سه دوره زمانی مختلف در طول فصل رشد تهیه شدند. نتایج نشان داد که اثر نحوه کوددهی بر مقدار نیترات خاک در عمق های 25 و 75 سانتی متری در سطح یک درصد معنی دار است ولی در عمق 50 سانتی متری این اثر معنی دار نیست. اثر زمان نمونه برداری بر میزان نیترات خاک در هر سه عمق در سطح یک درصد معنی دار بود و بیشترین آن مربوط به تیمار b درعمق 25 سانتی متری خاک در ابتدای فصل به مقدار 4/94 میلی گرم در کیلوگرم خاک و کمترین آن مربوط به تیمار b در عمق 25 سانتی متری خاک در انتهای فصل به مقدار 8/17 میلی گرم در کیلوگرم خاک بود. وجود بیشترین و کمترین مقدار نیترات در تیمار b در طول فصل رشد به دلیل آبشویی بیشتر در روش کوددهی دستی نسبت به روش کود آبیاری می باشد که این امر نشان می دهد که خطر آلودگی آب های زیرزمینی در این تیمار بسیار بالاست. میزان نیترات باقی مانده در تیمار a در هر سه عمق در انتهای فصل نزدیک به مقدار اولیه نیترات در ابتدای فصل نزدیک بود که بیانگر هماهنگی بهتر این تیمار بین نیترات وارده به خاک و مقدار جذب شده توسط گیاه می باشد. اثر بلوک های آزمایشی بر میزان نیترات خاک در هیچ عمقی معنی دار نبود. میزان عملکرد چغندرقند در تیمار a با میانگین 67843 کیلوگرم در هکتار از تیمار b با میانگین 57274 کیلوگرم در هکتار بیشتر بود. مدیریت صحیح کود آبیاری در آبیاری قطره ای باعث کاهش تلفات نیترات و افزایش عملکرد محصول می گردد.
مریم خان محمدی صدقیانی جواد بهمنش
یکی از عناصر اقلیمی و تعیین کننده در علوم آب و هواشناسی، باد می باشد که نقش بسزائی در طبیعت و پدیده های پیرامونی آن نظیر فرسایش، تبخیر تعرق، توسعه پارک های تولید انرژی بادی، پروژه های آبیاری تحت فشار و .... دارد. در اغلب مناطق دنیا نظیر ایران، عدم پوشش مکانی ایستگاه ها و اندازه گیری پارامترهای هواشناسی یکی از مشکلات اصلی به شمار می رود. لذا در اغلب موارد بدست آوردن سرعت و سمت باد در ارتفاعات و در محل های دور از محل ایستگاه های هواشناسی مورد نیاز می باشد. در حال حاضر برای این رفع مشکل، با استفاده از امکانات سیستم اطلاعات مکانی(gis) و تحلیل های هندسی، مدل رقومی ارتفاعی مدل های شبیه سازی موضعی باد توسعه یافته است که از آن جمله می توان به نرم افزار ویندینجا (windninja) اشاره نمود. در تحقیق حاضر هدف بر آن است که با استفاده از مدل رقومی ارتفاعی(dem) منطقه و نرم افزار ویندینجا، جهت و سرعت باد غالب در ناهمواری های اطراف ایستگاه های سینوپتیک استان آذربایجان غربی مورد ارزیابی قرار گیرد. نتایج حاکی بر آن بوده است که ناهمواری ها و پدیدهای تولیدکننده بادهای موضعی، اثرات بسیاری در میزان سرعت و جهت باد دارند. در نتیجه با توجه به شبیه سازی بعمل آمده توسط نرم افزار، متوسط ریشه میانگین مربع خطا، با اندازه ی سلول m 2000?2000 برای srtm و اندازه ی سلول خروجی m 2000 عددی برابر با(m/s) 2/1 بدست آمد. با کوچکتر کردن اندازه ی سلول بمیزان m1000?1000 برای srtm و اندازه-ی سلول خروجی m 1000، متوسط ریشه میانگین مربع خطا برای چهار ایستگاه سینوپتیک ارومیه، اشنویه، نقده و میاندوآب، عددی برابر با (m/s) 32/0 برآورد گردید که در مقایسه با حالت اول 73? افزایش دقت در پیش بینی داشته است. درواقع با نزدیک تر شدن به موقعیت ایستگاه ها، پیش بینی با داده-های مشاهداتی تطابق نزدیکتر پیدا می کند، که این نتیجه تصدیق کننده درون یابی به روش عکس مجذور فاصله توسط مدل می باشد. همچنین در نتیجه ی صحت سنجی مدل، متوسط ریشه میانگین مربع خطا برای چهار ایستگاه مذکور عدد (m/s) 4/0 حاصل گردید. بنابراین نتیجه گرفته می شود که پارامترهای باد تحت تاثیر ناهمواری ها در شیب های دره ای و کوهپایه ای تغییر یافته است که این خود عامل مهمی در اجرای طرح های عمرانی و پروژه های تحت فشار و استفاده بهینه از منابع آبی خواهد بود .
الناز رضایی آباجلو بایرامعلی محمدنژاد
مطالعه خصوصیات هیدرولیکی خاک از جمله هدایت هیدرولیکی اشباع خاک در بررسی های جریان در محیط متخلخل ضروری می باشد. با وجود پژوهش های بی شمار که پیرامون اندازه گیری مستقیم هدایت هیدرولیکی اشباع صورت گرفته است، این روش ها هم چنان پر هزینه، زمان بر و تخصصی هستند. از این رو برآورد هدایت هیدرولیکی اشباع خاک با استفاده از روش هایی سریع، کم هزینه و با دقت قابل قبول مانند توابع انتقالی خاک توسعه یافته است. هدف اصلی این تحقیق، مقایسه و ارزیابی 11 تابع انتقالی رگرسیونی، مدل رزتا و سامانه استنتاج تطبیقی عصبی- فازی به منظور برآورد هدایت هیدرولیکی اشباع خاک می باشد. لذا آزمایشات مربوط به محاسبه هدایت هیدرولیکی اشباع و محاسبه خصوصیات فیزیکی خاک در 40 نقطه از شهرستان ارومیه صورت گرفت. در هر موقعیت انتخابی، چاهکی تا عمق 30 سانتی متر حفر گردید. هدایت هیدرولیکی اشباع خاک با روش پرمامتر گلف در محل هر چاهک اندازه گیری شد. خاک حاصل از حفر هر چاهک نیز برای تعیین ویژگی های زود یافت خاک در آزمایشگاه استفاده شد. نتایج نشان داد که در بین مدل های رگرسیونی موجود، مدل آیمرون و همکاران با کمترین مقدار خطا برای پارامترهای rmse و mae (174/0 و 028/0متر در روز) بهترین برآورد هدایت هیدرولیکی اشباع را در اراضی مورد مطالعه داشت. نتایج این تحقیق بر اهمیت کاربرد تخلخل موثر به عنوان یک پارامتر زودیافت مهم به منظور افزایش دقت توابع انتقالی رگرسیونی تأکید دارد. در شبکه استنتاج تطبیقی عصبی- فازی از میان 793 مدل با لایه های ورودی مختلف، پارامتر های درصد شن، چگالی مخصوص حقیقی، تخلخل موثر ذرات و بعد فراکتال ذرات خاک به عنوان ورودی انتخاب شدند. در مدل عصبی- فازی ارائه شده در این تحقیق، مقادیر r2 و rmse در مرحله آموزش برابر با 1 و 7-10×2/1 متر در روز و در مرحله آزمون برابر با 98/0 و 0006/0 متر در روز به دست آمد. مقایسه نتایج توابع رگرسیونی و مدل های عصبی- فازی بیانگر برتری سامانه عصبی- فازی نسبت به تابع رگرسیونی است. همچنین نتایج نشان داد که سیستم استنتاج عصبی- فازی قادر است در بافت های خاک مختلف قدرت برآورد خود را با دقت بالا حفظ نماید.
علی شریفی سینا بشارت
بر آورد جذب آب ریشه و جریان آب در گیاهان برای تعیین کمیت تعرق و تبادل آب بین سطح زمین و جو حیاتی می باشد. استخراج آب خاک توسط ریشه های گیاه نشان دهنده پویایی آب گیاهان و تعامل غیر خطی با روند فرایندهای حمل و نقل خاک هستند. درک فرایند جذب آب توسط ریشه مهم ترین کلید مدیریت آبیاری موثر می باشد. ارتباط محصول با ساختار سیستم ریشه دیدگاهی است که اخیرا توسعه فراوانی نموده است. رویکرد مدل های روابط آب و گیاه در طی دو دهه اخیر بر پایه دو مفهوم اصلی توسعه یافته است، مدل های شبیه سازی رشد و بازدهی محصول که نیاز به زیرمدلی از رشد ریشه دارد و باید توضیحات کافی از سیستم ریشه با در نظر گرفتن رشد و اثرات متقابل بین رشد ساقه و محیط خاک داشته باشد. هدف از این تحقیق شبیه سازی جریان آب همراه با جذب ریشه در خاک بر اساس تغییرات شکل ریشه در فصل کشت برای گیاه آفتابگردان بود. گیاه آفتابگردان بعنوان یک گیاه با سیستم ریشه ای وسیع در لایسیمترهایی از جنس pvc که از خاک لوم رسی پر شده بود، کشت شد. هفت عدد لایسیمتر آزمایشی با قطر و ارتفاع به ترتیب 50 و 100 سانتیمتر انتخاب گردید. خاک لایسیمترها در ابتدای آزمایش برای همه تیمارها بطور یکنواخت پر شد. آبیاری در لایسیمترها بطور همزمان و ثقلی انجام گردید.. برای این کار آزمایشات کامل میدانی با 7 گیاه در لایسیمتر ترتیب داده شد. این گیاهان در 7 لایسیمتر متفاوت کشت گردید. تغییرات رطوبت خاک در عمق¬های مختلف بااستفاده از رطوبت سنج(tdr) تا عمق 100 سانتیمتری پایش شد. همزمان با رشد و توسعه ریشه گیاه شکل ریشه به روش شستشوی خاک اطراف ریشه مشاهده گردید. تغییرات رطوبت ثبت شده در طول فصل کشت الگوی دقیقی از میزان تغییرات رطوبت و جذب ریشه در زمان مختلف را نشان داد. بر اساس نتایج حداکثر جذب در دوره آزمایش به طور متوسط 018/0 (m3m-3d-1) در عمق 35-25 سانتیمتری بدست آمد. بر اساس شکل ریشه وسرعت رشد آن در فصل کشت گیاه، میزان جذب گیاه بدست آمد
هیمن سعیدی جواد بهمنش
از آنجاکه هزینه اجرای شبکه های فاضلاب به ویژه برای شهرهای بزرگ بسیار زیاد است ، هر گونه بهینه سازی در فرایند طراحی شبکه های فاضلاب موجب کاهش هزینه ها و صرفه جویی سرمایه خواهد شد.در این تحقیق کاربرد نرم افزار arc gis در تعیین اطلاعات مورد نیاز برای طراحی جهت تحلیل شبکه جمع آوری و انتقال فاضلاب توسط نرم افزار sewer gems در شهر ارومیه واقع در استان آذربایجان غربی مورد بررسی قرارگرفته است. اطلاعات مورد نیاز برای طراحی شامل طول لوله فاضلابرو، مساحت سطوح فاضلاب گیر و درون یابی رقوم ارتفاعی زمین در محل آدمرو از طریق نرم افزار arcgis تعیین گردیده است. سپس اطلاعات آماری (مانند جمعیت و سرانه های آب و فاضلاب) منطقه جغرافیایی مورد نظر تهیه گردیده که این اطلاعات مبنای طراحی شبکه فاضلاب می باشد. با استفاده از اطلاعات خروجی از نرم افزارarcgis و ورود آن به نرم افزار sewer gems تحلیل اطلاعات و طراحی شبکه فاضلاب به وسیله برنامه sewer gems انجام گرفته است.منطقه مورد نظر در شهر ارومیه با توجه به محدودیت های توپوگرافی و بافت قدیمی و همچنین شبکه های مجاور کارشده به صورت 14 زیر منطقه مورد بررسی قرار گرفته است. با شبیه سازی طرح مشاور در gis و سپس در sewergems و مقایسه نتایج آنها 4% کاهش قطردر کل شبکه مشاهده می گردد.در پایان آنالیز حساسیت روی دبی و ضریب زبری صورت گرفته است .نتایج این تحقیق نشان داده، کاربرد نرم افزار arcgisو sewer gems موجب فراهم ساختن تسهیلات و دقت و سرعت در طراحی شبکه فاضلاب شده است. همچنین سبب کاهش در وقت و هزینه و بهینه شدن امر طراحی گشته است.
رقیه صمدی حبشی حسین رضایی
پیشبینی نوسانات سطح آبزیرزمینی، برای مدیریت و استفاده از منابع آبی به ویژه در مناطق خشک و نیمهخشک امری ضروری است. در تحقیق حاضر برای پیشبینی نوسانات سطح آبزیرزمینی در دشت ارومیه از مدلهای سریزمانی استفاده شد. جهت بررسی نرمال بودن و ایستایی داده¬ها بهترتیب از آزمون چولگی و adf استفاده گردید. سپس با حذف عوامل ناایستایی، سری¬ سطح آبزیرزمینی ایستا شد و مدلهای مختلف سری زمانی بر دادههای مورد استفاده برازش دادهشد. سپس عملکرد هریک از مدلهای یاد شده در برآورد و تخمین مقادیر آتی سریزمانی ماهانه سطح آبزیرزمینی در دشت ارومیه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدل سریزمانیarima، از دادههای ارائه شده برای پیشبینی سطح آبزیرزمینی در 3 سال آینده، عملکرد بسیار بهتری نسبت به سایر مدلها دارد. در تحلیل آماری برای مدل مذکور، از معیار خطای r2 (ضریب تبیین) و rmse استفاده شد. در ادامه کارایی روش مدلهای سری زمانی با روش برنامهریزی بیانژن مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج پیشبینی سری¬ سطح آبزیرزمینی توسط برنامهریزی بیانژن نشان داد که عملکرد روش برنامهریزی بیانژن نیز رضایت بخش بود. توانایی هر دو روش در پیشبینی سری¬زمانی سطح آبزیرزمینی دشت ارومیه به اثبات رسید ولی نتایج روش برنامهریزی بیانژن با خطای کمتر و دقت بالاتری حاصل شد.
مرسده نجفی پویا بایرامعلی محمدنژاد
تغییر اقلیم عبارت است از تغییر معنی¬دار در متوسط داده¬های هواشناسی در طی یک دوره زمانی در مقیاس عمومی. افزایش¬ تدریجی دمای کره¬ زمین و اقیانوس ها را در اثر افزایش گازهای گلخانه ای، مهمترین عامل تغییر اقلیم می دانند. در مقیاس های منطقه ای و محلی نیز، یک تغییر اقلیم آثار چشمگیری بر روی بارش، تبخیر- تعرق، رواناب سطحی و در نتیجه وقایع حدی هیدرولوژیک داشته و بر منابع آب قابل دسترس تاثیر عمدهای دارد. در این تحقیق اثر پدیده تغییر اقلیم بر دبی سالانه با انتخاب رودخانه کرهرود واقع در استان مرکزی به عنوان مطالعه موردی بررسی شده و تغییرات دما و بارش در طول چهاردهه اخیر در ایستگاه سینوپتیک اراک و داده¬های دبی رودخانه کرهرود مورد بررسی قرار گرفته است. به این ترتیب که روند تغییرات سالانه و ماهانه هر کدام از مقادیر نشان¬دهنده افزایش دمای متوسط سالانه در 20 سال اخیر به میزان34/5% وکاهش دبی جریان در 20 سال اخیر به میزان 58% می¬باشد. در بررسی مقادیر تبخیر، بارش کل و برف برای مقادیر سالانه با استفاده از روش رگرسیون خطی، من¬- کندال و اسپیرمن مشخص شد که مقدار بارش سالانه، برف و تبخیر روند کاهشی قابل قبولی را نشان می-دهند. به طوری که بارش کل در 24سال اول از سال 1346 تا 1369 به میزان 8/6%، تبخیر در 18سال اخیر 9/8% و برف باریده شده در 30 سال اخیر 8/44% کاهش یافته اند. در ادامه با استفاده از نرم افزار eviewsبا ارائه مدل ، تاثیر دما بردبی، تاثیر بارش بر دبی و تاثیر برف بر دبی تخمین زده شده. نتیجه تحقیق نشان می¬دهد که ارتباط میان دبی با سایر متغیر¬های هواشناسی از نوع ارتباط خطی میباشد که شیب آن در مدل¬های مختلف متفاوت است.
حامد فتحی پور جواد بهمنش
مخازن ذخیره آبهای سطحی که برای کنترل و تنظیم جریان رودخانه ها طراحی شده و مورد بهره برداری قرار می¬گیرند، مهمترین اجزای سیستم های منابع آب شناخته می¬شوند . تغییرات اقلیمی نیز یکی از چالش های مهم فراروی بشریت است که سیستم های منابع آب از جمله مخازن ذخیره را تحت تأثیر قرار می¬دهد. تحلیل سیستم مخازن ذخیره یا با استفاده از داده های تاریخی انجام می گیرد یا با استفاده از داده های تولید شده به صورت مصنوعی انجام می¬پذیرد. هدف از انجام این پایان¬نامه، تعیین پاسخگویی سد مهاباد به نیازهای آبی پایین دست این سد با استفاده از داده های مصنوعی تولیدی با اعمال تغییرات اقلیمی پیش بینی شده توسط مدل های چرخه عمومی جو و بدون اعمال آن است. برای تولید داده های بارش ماهیانه مصنوعی از روش والنسیا- شاکی که یکی از مدل های موفق در تولید داده های ماهیانه بارش است، استفاده شده است. برای بررسی تغییرات اقلیمی در حوضه سد مهاباد، تغییرات متغیرهایی مانند بارش و دما از نتایج مدل¬های چرخه¬ی عمومی استخراج گردیده است. از نتایج این مدل-ها تحت 3 سناریوی a1b، a2 و b1 استفاده شده است. با توجه به کمبود اطلاعات برای مدل سازی هیدرولوژیکی این حوضه آبریز توسط مدل¬های هیدرولوژیکی، از روش شبکه های عصبی مصنوعی برای توسعه مدل بارش-رواناب در این حوضه استفاده شده است. در نهایت برای شبیه سازی مخزن از روش آنالیز رفتاری استفاده شده است. نتایج پایان نامه نشان می¬دهد دما در اثر تغییر اقلیم، در این حوضه آبریز، در بازه مطالعاتی 2030-2010 حدود یک درجه سانتیگراد افزایش خواهد داشت. بارش حوضه روند افزایشی خواهد داشت. رواناب ورودی به سد در شرایط تغییر اقلیم، دارای تغییرات کمی می باشد. به این صورت که رواناب فصل زمستان افزایش، فصل بهار و تابستان کاهش یافته و رواناب فصل پاییز تقریبا ثابت می¬ماند و در مجموع رواناب سالانه کاهش ¬می¬یابد. مطالعه سیستم مخزن مهاباد نشان می¬دهد عملکرد سیستم در شرایط اعمال تغییر اقلیم بر داده های تولیدی، در مقایسه با حالت عدم اعمال تغییر اقلیم کاهش خواهد یافت. این امر، لزوم برنامه ریزی صحیح برای مدیریت نیازها و تخصیصات منابع آب را در این حوضه تایید می¬کند.
سعید بایزیدی جواد بهمنش
مدل های فیزیکی بدلیل پیچیدگی جریان و همچنین تاثیرات ناشی از مقیاس، به تنهایی قادر به ارائه درک روشنی از فیزیک حاکم بر این نوع مسائل نمی باشند و برای داشتن درک بهتر از فیزیک حاکم بر مسئله، لازم است این نوع جریانهای پیچیده بصورت عددی در کنار مطالعات آزمایشگاهی بررسی شوند. سرریز یکی از سازه های هیدرولیکی وابسته سد برای کنترل سطح آب مخزن و تخلیه سیلاب است. هدف اصلی در تحقیق حاضر، شبیه سازی عددی جریان بر روی سرریز پلکانی با استفاده از مدل ریاضی flow-3d بوده و دراین راستا سرریز پلکانی سد ژاوه مورد بررسی قرار گرفت. رودخانه سیروان طویل ترین رودخانه استان کردستان می باشد. شعبات این رودخانه به منزله شریان های حیات بخش استان کردستان محسوب می شود. سد مخزنی ژاوه در 35 کیلومتری جنوب شهرستان سنندج بر رودخانه ژاوه در محل تلاقی رودخانه گاورود و قشلاق قرار دارد. مدل فیزیکی سرریز سد مخزنی ژاوه با مقیاس 1:25 در موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو ساخته شده است. برای واسنجی و تایید مدل عددی flow-3d از داده های مدل هیدرولیکی سرریز سد ژاوه استفاده شده است. ساختار جریان بر روی سرریز برای سه بده جریان کم آبی، متوسط و پر آبی (معادل 515 ، 970 و 1579 مترمکعب بر ثانیه) ارزیابی شد. هندسه سه بعدی سرریز با استفاده ازautocad شبیه سازی شد. شبکه محاسبات عددی در 3 اندازه شبکه 0/6 ، 0/4 و0/2 متر ارزیابی گردید. شبکه سه بعدی (91/8×55×141/33) با اندازه 0/2 متر مناسب ترین بوده است. برای شرط مرزی ورودی، فشار ثابت با ارتفاع آب مشخص؛ شرط مرزی خروجی، outflow و بقیه مرزها، تقارن استفاده شده است. دو مدل تلاطم rng و k- ε مورد بررسی قرار گرفت، که مدل rng مدل تلاطم مناسب تر بود. شبیه سازی جریان روی سرریز با 21 آزمون برای بدون پایه، 14 آزمون برای حالت با پایه روی سرریز، و 7 آزمون برای سناریو جدید تعیین نقطه شروع هوادهی سرریز بررسی شد. زمان شبیه سازی برای بده های بیشتر جریان 200 ثانیه و برای بده های کمتر 150 ثانیه بوده است. مقایسه نتایج عددی با داده های آزمایشگاهی مدل فیزیکی نشان می دهد که این مدل قابلیت پیش بینی الگوی سه بعدی جریان بر روی سرریز پلکانی را دارد.
سعید مهدی زاده جواد بهمنش
چکیده ندارد.
رضا حسین زاده جواد بهمنش
چکیده ندارد.
محمد فیروزی جواد بهمنش
چکیده ندارد.
جواد بهمنش علی اصغر موحددانش
در دنیای امروز و در آستانه قرن بیست و یکم، تامین آب و بهره وری بهینه از این عنصر حیاتی امری لازم و ضروری است . با اینکه رگبارهای شدید موجب سیلابهای عظیم گشته و خسارات جانی و مالی فراوانی به وجود می آورد و نیامدن باران سبب خشکسالیها و کم شدن خشکسالیها و کم شدن فعالیتهای همه موجودات زنده می گردد، ولی بشر از روزی که پا به عرصه وجود گذاشته است ، به این نعمت گرانبها و حیاتی نیاز داشته و در مورد چگونگی گردش آن در طبیعت و یا مهار کردنش در سطح کره خاکی بررسی ها و مطالعات سودمندی انجام داده است . یکی از روشهای بهره وری بهینه از آب ، پخش سیلابها است که در اصطلاح علمی به آن آبخوانداری اطلاق می شود. در پخش سیلابها اولین قدم تعیین دبی اوج و حجم سیلابها اولین قدم تعیین دبی اوج و حجم سیلاب پخشی است . دبی اوج از آن جهت دارای اهمیت است که برای طراحی سازه های پخشی تعیین سیل با دوره برگشتهای مختلف دارای اهمیت بسزایی است . منطقه مورد مطالعه در این پژوهش در آبخوان تسوج در شمال دریاچه ارومیه و حوضه های آبریز مشرف به شهر تسوج و روستاهای انگشتجان و امستجان قرار دارد. این منطقه از نقطه نظر جغرافیایی در مختصات (33 و 45) تا (18 و 45) طول شرقی و (24 و 38) تا (15 و 38) عرض شمالی واقع شده است . این منطقه از شمال به خطالراس ارتفاعات میشوداغ و از جنوب به دریاچه ارومیه ختم می شود. در این پژوهش تعیین دبی اوج مورد بررسی با توجه به توزیعهای آماری مختلف صورت پذیرفت . توزیعهائی که برای تعیین دبی اوج مورد بررسی قرار گرفته اند عبارتند از توزیع های گامبل، نرمال، فاستر i، فاسترiii و لوگ پیرسون iii که با توجه روش حداقل مربعات روش لوگ پیرسون iii به عنوان بهترین توزیع شناخته شد. حجم سیلاب دربرآورد مساحت منطقه زیر پوشش طرح در آبیاری سیلابی و گنجایش مخازن و استخرها در برنامه های تغذیه مصنوعی، تاثیر فراوانی دارد. اهمیت دیگر حجم سیلاب در پروژه آبخورانداری، تعیین مقدار آب قابل استحصال و قابل ذخیره در مناطقی است که این پروژه ها در آنجا اجرا می شود. دربرآورد حجم سیلاب از دو روش استفاده گردید: -1 روش بارش جریان ساز - مساحت -2 روش هیدروگراف بی بعد با توجه به این که در بدست آوردن هیدروگراف بی بعد از رودخانه زولاچای استفاده گردید لذا روش بارش جریان ساز مساحت پیشنهاد گردید.
صابر حمزه پور بیژن بهمنیار
چکیده ندارد.