نام پژوهشگر: داریوش حسنوند
داریوش حسنوند اصغر ابوالحسنی هستیانی
در این تحقیق، تأثیری گذاری سیاست پولی بر بی¬ثباتی تولید و تورم در اقتصاد ایران و بررسی فرضیه¬ "شانس خوب" در مقابل "سیاست خوب"، در سه بخش بررسی شده است: نخست، تحلیل تقاضای پول ایران. دوم، بررسی علل بی¬ثباتی تولید و تورم سوم، هدف¬گذاری مناسب برای سیاست پولی. تجزیه و تحلیل تابع تقاضای پول: شناخت تابع تقاضای پول و بررسی ثبات تقاضای پول در اقتصاد کلان در تأثیر و هدف¬گذاری سیاست¬گذاری پولی بسیار موثر است. بررسی تقاضای پول با سه روش 1) ardl 2) کالمن فیلتر 3) الگوریتم خوشه بندی با c - میانگین فازی انجام شده¬ است. در این تحقیق دو هدف عمده پی گیری ¬شد: 1- بررسی ثبات تقاضای پول و عوامل موثر بر آن. 2- بررسی تأثیر ابداعات مالی بر تقاضای پولی. در هر سه روش مورد استفاده، نتایج حاکی است علی رغم وجود ابداعات مالی، تابع تقاضای پول با ثبات است. بررسی عوامل موثر بر بی¬ثباتی تولید و تورم: کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته در دهه¬های اخیر کاهش بی¬ثباتی تولید و تورم را تجربه کرده اند که "تعدیل بزرگ" ¬نامیده می¬شود. سه دسته از عوامل برای توضیح این پدیده بیان شده¬اند که عبارتند از: 1) تغییرات ساختاری در اقتصاد یا عملکرد بهتر 2) رژیم سیاست پولی بهتر 3) شوک¬های کوچک¬تر (شانس خوب). برای بررسی بی¬ثباتی رشد تولید و نرخ تورم در ایران، ابتدا از روش تحلیل طیفی و سپس از روش ardl استفاده شد. برای رشد تولید، "فرضیه¬ی شانس خوب بر فرضیه¬ی سیاست خوب غالب است." تأیید می گردد و در مقابل برای تورم این مسئله رد می¬گردد. هدف¬گذاری سیاست پولی: برای بررسی اینکه آیا شاخص شرایط پولی، یک شاخص ترکیبی مناسب برای هدفگذاری سیاست پولی ایران است از دو مدل جایگزین آن استفاده شده است: الف) مدل سه متغیره، که شامل نرخ بهره¬ی واقعی، نرخ ارز واقعی و اعتبارات بانکی واقعی است. ب) مدل چهار متغیره که علاوه بر سه متغیر قبلی، متغیر قیمت واقعی مسکن را در بر دارد. مدل¬ چهار متغیره قدرت پیش بینی بیشتری دارد. استدلال¬ها و نتایج آزمون¬ها نشان می¬دهند که فرضیه¬ی " شاخص ترکیبی شاخص مناسبی برای سیاست گذاری پولی اقتصاد ایران است." پذیرفته می¬شود.