نام پژوهشگر: بدرالدین ابراهیم طباطبایی
مهرآنا کوهی دهکردی بدرالدین ابراهیم طباطبایی
انار با نام علمی punica granatum l یکی از مهمترین میوه های نیمه گرمسیری محسوب می شود که به دلیل امکان پرورش آن در مناطق وسیعی از ایران با شرایط آب و هوایی خشک و نیمه گرمسیری، از نظر اقتصادی از اهمیت خاصی برخوردار است. علاوه بر سطح بالایی از تنوع ژنوتیپی انار در ایران وجود دارد اما اطلاع دقیقی از این تنوع در دسترسی نیست و ارقام بیشتر به نام های محلی آن ها شناخته شده و بر مبنای صفات مورفولوژیک از یکدیگر متمایز می شوند. از آنجا که در بسیاری از منابع، ایران به عنوان خاستگاه اصلی انار ذکر شده است. تفکیک دقیق و تعیین روابط خویشاوندی این ارقام از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. در این تحقیق نشانگر ریزماهواره بدلیل خصوصیاتی از جمله هم بازی، چند آللی و پراکندگی یکنواخت در طول ژنوم برای گروه بندی ارقام انار ایران مورد توجه قرار گرفت و چون تا کنون آغازگرهای ریزماهواره ای در انار طراحی نشده است، شناسایی و جداسازی مکان های ریزماهواره ای در انار مورد مطالعه قرار گرفت. از میان روش های متعددی که به منظور شناسایی و جداسازی مکان های ریزماهواره ای گزارش شده بود، روش بهینه شده edwards در سال 1996 با اعمال تغییراتی استفاده شد. اساس این روش تهیه کتابخانه ژنومی ناقص و غنی سازی آن برای بدست آوردن قطعات حاوی توالی ریزماهواره ای است. سهولت و کارایی نسبی غنی سازی در این روش از جمله مزیت های آن نسبت به سایر روش های موجود برای جداسازی ریزماهواره ها می باشد. دو کتابخانه ژنومی ناقص با دو الگوی هضم آنزیمی متفاوت (انتهایصاف و انتهای چسبنده) تهیه گردید و غنی سازی بوسیله کاوشگرهای ریز ماهواره ای gt15, ag15 و att10 انجام گرفت. پس از غنی سازی، قطعات به دام افتاده همسانه شدند. به منظور غربال نمودن حجم بالایی از همسانه های بدست آمده و تایید دقیق تر حضور توالی ریزماهواره ای در همسانه ها، روش های متفاوتی مبتنی بر دورگ سازی (دات بلات و دورگ سازی همسانه) و pcr (با آغازگر mlul یا pgem-t) مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت از میان همسانه های تایید شده با استفاده از هر یک از روش های مذکور، همسانه هایی برار توالی یابی انتخاب شدند. نتایج توالی نشان داد کا روش دورگ سازی دات بلات از کارایی بیشتری برای غربال سازیهمسانه ها برخوردار بوده است. از میان 19 همسانه توالی یابی شده، چهار همسانه توالی ریزماهواره ا با تکرار کافی نشان داد. بر اساس نواحی مجاور توالی های ریزماهواره ای بدست آمده و با استفاده از نرم افزار الیگو، آغازگرهای a16, a18, a10 و a9 طراحی شدند. واکنش های متعددی به منظور بهینه سازر شرایط pcr برای تکثیر مناسب آغازگرهای طراحی شده در ارقام انار موجود صورت گرفت. در نهایت از میان آغزگرهای طراحی شده، آغازگر a18 توانست در بین 29 رقم انار بررسی شده در دو رقم نباتی اردکان و گرج شهوار یزد چند شکلی نشان دهد. این دو رقم نسبت به سایر ارقام هموزیگوتی نشان دادند در حالی که بقیه ارقام در این مکان ژنی هتروزیکوت بودند. آغازگر a10 در این تحقیق، آغازگری تک شکل بود و نتوانست چند شکلی در بین ارقام نشان دهد. تک شکلی آغازگرهای در بسیاری از تحقیقات بررسی شده نیز گزارش شده است. در نهایت با توجه به بهینه شدن روش شناسایی و جداسازی مکان های ریز ماهواره ای در انار، انتظار آن می رود که با طراحی آغازگرهای بیشتر در آینده بتوان از آن ها جهت سازمان دهی روابط ژنتیکی ژرم پلاسم در انار و طبقه بندی ژنوتیپ های انار ایران استفاده نمود.
مسعود احمدی افزادی بدرالدین ابراهیم طباطبایی
پسته معروف به طلای سبز به دلیل اینکه در مناطق معدودی از جهان از جمله ایران تولید می شود یک محصول مهم برای کشور جهت تامین ارز محسوب می شود. این گیاه دارای ارقام بسیاری در کشور است که در مناطق مختلف با اسامی متفاوت از آن ها یاد مر شود در حالی که روابط ژنتیکی آن ها مشخص نمی باشد. مطالعه روابط ژنتیکی بین ارقام، نقش مهمی در بهبود و افزایش محصول داشته و امکان تولید ارقان اصلاح شده با عملکرد مناسب را بالا می برد. بنابر این آگاهی از وضعیت تنوع ژنتیکی ارقام ضروری است. تا کنون مطالعاتی که در زمینه پسته انجام شده بیشتر بر اساس صفات مورفولوژیک یا ایزوزایمی بوده است و از نشانگر های دی ان آ تنها نشانگر rapd برای بررسی روابط ژنتیکی تعداد اندکی از ارقام پسته استفاده شده است. بنابر این استفاده از دیگر نشانگرهای دی ان آ که از میزان چند شکلی و تکرار پذیری بیشتری برخوردار می باشند. لازم به نظر می رسد. لذا روابط ژنتیکی بعضی از ارقام و گونه های پسته با استفاده از نشانگر aflp مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه 13 ترکیب آغازگر روی 48 نمونه آزمایش شد. از سه روش جاکارد، نی ولی و تطابق ساده جهت برآورد شباهت ژنتیکی و دو الگوریتم upga و complete linkage برای رسم دندرو گرام استفاده شد. علاوه بر تجزیه خوشه ای، از تجزیه به مولفه های اصلی نیز به عنوان روشی مکمل برای گروه بندی ژنوتیپ ها و بررسی تنوع استفاده شد. تجزیه و تحلیل های آماری بر اساس داده های aflp توسط نرم افزار ntsys ver 2.02 انجام گرفت. تعداد کل نوارهای چند شکل تولید شده 506 عدد و چند شکلی مشاهده شده بین کلیه آغاز گرها 2/95 درصد بود. بر اساس نتایج تجزیه خوشه ای و دندرو گرام حاصله، ارقام و گونه ها در درجه تشابه حدود 51 درصد به هفت گروه متفاوت منتسب شدند. ارقام اهلی و باغی پسته به طور مشخص در دو گروه اول و دوم قرار گرفتند. گروه سوم شامل دو گونه وحشی بنه و بنه باغی بود. چهار گروه دیگر شامل دو رقم اهلی و دو گونه وحشی بودند. کسور و p.palaestiana که از جمله دیگر گونه های وحشی پسته می باشند در دو گروه مجزا از ارقام اهلی گروه بندی شدند. همچنین دو رقم لک سیریزی و واحدی در دو گروه مجزا از دیگر ارقام باغی قرار گرفتند. این دو رقم دارای درجه تشابه بسیار پایینی با کسور p.palaestiana بودند. بررسی صفات مورفولوژیک داشت. نتایج گروه بندی ارقام بر اساس داده های aflp تقریباً ارقام را از نظر دو صفت شکل و زمان رسیدن میوه به گروه های مجزا تفکیک کرد. به گونه ای که در گروه اول ارقام با شکل میوه کروی یا کشیده و در گروه دوم ارقام بیضی شکل قرار گرفتند. همچنین ارقام زودرس در گروه اول و ارقام زودرس در گروه دوم دسته بندی شدند. به این ترتیب با بکارگیری این ترکیبات آغاز گری ارقام زودرس و دیررس و ارقام باشکل کروی یا کشیده جدا شدند. با توجه به این نکته می توان چنین گفت احتمالا ترکیبات آغاز گری استفاده شده در این تحقیق بیشتر جایگاه هایی از ژنوم را تکثیر کردند که احتمالا شامل ژن های کنترل کننده دو صفت زمان رسیدگی میوه یا شکل میوه باشند. البته از آنجایی که هیچ گونه اطلاعاتی در مورد جایگاه ژن های کنترل کننده این صفات در دست نمی باشد. به منظور اطمینان و تایید این مطلب، انجام تحقیقات بیشتر در مورد مکان یابی این صفات و بررسی ارتباط این صفات با نشانگر های aflp لازم است.
آزاده شیبانی راد آقافخر میرلوحی
چکیده: گندم های پوشینه دار از قدیمی ترین گونه های اهلی شده از جنس triticum می باشند که منبع ژنتیکی ارزشمندی به شمار می آیند. در سال های اخیر چند نمونه گندم پوشینه دار، از نواحی مرکزی ایران جمع آوری شده اند که بر اساس خصوصیات مورفولوژیک و گزارشات قبلی، فرض بر spelt بودن این نمونه ها بوده است. اما آزمایشات سیتوژنتیک، تتراپلویید بودن آنها را نشان داده لذا بررسی ژنوم و قرابت این گندم ها با گندم های دیگر ضروری به نظر می رسید. بدین منظور، چندین تلاقی بین این گمدم هت و گندم هایی با سطوح پلوییدی مختلف انجام گردید. بررسی تلاقی پذیری دو نمونه گندم پوشینه دار زرنه و جونقان با سه رقم گندم دوروم نشان داد که تلاقی پذیری جونقان با تمامی گندم های مورد آزمایش نسبت به زرنه بیشتر بود. رقم آریا بیشترین تولید بذر را در مقایسه با سایرین داشت. مشاهدات میکروسکوپی در مرحله متافاز میوزی هیبرید های 1f حاصل از تلاقی های آریا×زرنه، آریا× جونقان، شوا×زرنه و شوا×جونقان مشخص نمود که ژنوم زرنه و جونقان aabb می باشد. در هیبرید هایی که از زرنه به عنوان والد پدری استفاده شده بود ناهنجاری های بیشتری مشاهده گردید. بررسی رفتار میوزی هیبرید ها بیانگر نزدیکی ژنتیکی بیشتر رقم آریا با زرنه و جوقان است که این امر با میزان بیشتر بذر به دست آمده از تلاقی ها تطابق داشت. در حالی که رقم شوا ناهنجاری های بیشتری در ترکیب با زرنه و خصوصا در ترکیب با جونقان نشان داد. در مرحله بعد سهم ژنوم والدی در جمعیت های 2f حاصل از تلاقی های کرخه×زرنه، کرخه×جونقان، قدس ×زرنه و تتراusa×زرنه با استفاده از نشانگر issr تعیین گردید. آزمون کای اسکوئر جهت بررسی وجود نسبت 1:1 در نتاج 2f هر جمعیت مورد استفاده قرار گرفت. نتایج انحراف تفرق معناداری در جمعیت قدس×زرنه وکرخه×زرنه نشان دادند. از عوامل ایجاد کننده انحراف در این جمعیت می توان به وجود ناهنجاری های میوزی، وجود عوامل کشنده گرده و اثر متقابل هسته و سیتوپلاسم اشاره کرد.