نام پژوهشگر: محمد عابدینی اسفهلانی
آناهیتا پنجی ناصر فرخی
رتروترنسپوزون ها فراوان ترین و رایج ترین عناصر قابل جابجایی در ژنوم یوکاریوت ها به ویژه گیاهان هستند. توزیع گسترده رتروترنسپوزون ها در ژنوم گیاهان استفاده از آن ها را به عنوان نشانگر مولکولی ایده آل ساخته است. در این تحقیق از چند شکلی تکثیر شده نواحی بین رتروترنسپوزون-ها(irap) و چند شکلی تکثیر شده رتروترنسپوزون ها و ریزماهواره ها(remap) برای بررسی سطوح تنوع ژنتیکی و فعالیت رتروترنسپوزون هایltr در 23 رقم زردآلو استفاده شد. در این مطالعه از 16 ترکیب پرایمری مورد بررسی، 9 ترکیب آغازگر بر اساس میزان تشکیل باند، چند شکلی و نیز تکرار-پذیری باند ها انتخاب شد. 9 آغازگر مذکور، مجموعا 168 باند تولید کردندکه همگی چند شکلی قابل قبولی ایجاد کردند. تعداد قطعات تکثیر شده با آغازگر های مختلف، متفاوت بود. بیشترین تعداد قطعه تکثیر شده 26 عدد مربوط به remap(ltr6+p9) و کمترین آن 11 و مربوط به پرایمر ltr10 بود. بیشترین مقدار ضریب شانون و هتروزیگوسیتی مشاهده شده مربوط به آغازگر ltr23 از سری آغازگر-های irap بود که مبین این است که نشانگر irap نسبت به remap تنوع بین ارقام مورد مطالعه را بهتر نشان داده است.
محمد عابدینی اسفهلانی عباس سعیدی
فوزاریوم سنبله یکی از بیماریهای مهم گندم در مناطق مرطوب و نیمه مرطوب می باشد که عامل آن گونه های مختلفی از فوزاریوم (fusarium spp.) بوده که سبب کاهش کیفی و کمی محصول و آلوده شدن آن با مایکوتوکسین ها می شود. استفاده از ارقام مقاوم موثرترین روش کنترل آن شناخته شده است . این تحقیق برای پی بردن به وجود تنوع بین ژنوتیپهای مختلف گندم و مطالعه توارث مقاومت انجام شد. در یک آزمایش مقاومت 28 ژنوتیپ گندم بهاره (triticum aestivum l.) به دو ایزوله از f.graminearum با روش تلقیح نقطه ای ارزیابی شد. در آزمایش دیگر مقاومت 6 رقم گندم بهاره با سطوح مختلف مقاومت و 15 نتاج f1 حاصل از تلاقی دی آلل یک طرفه بین آنها با همان دو ایزوله مورد بررسی قرار گرفت . هر دو آزمایش در شرایط گلخانه ای انجام شد. داده ها برای مقاومت به گسترش فوزاریوم در داخل سنبله به سه روش نرخ نهایی آلودگی (نرخ بیماری در 28 روز بعد از تلقیح براساس مقایس 0-5)، سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری یا audpc (براساسا ارزیابی نرخ آلودگی در 7، 14، 21 و 28 روز بعد از تلقیح) و درصد آلودگی محور سنبله (درصد محورهای سنبله آلوده شده به کل سنبله های تلقیح شده) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . تنوع بین ژنوتیپ ها در هر دو آزمایش و برای هر سه روش ارزیابی، معنی دار شد. دو ایزوله از نظر بیماریزایی با هم اختلاف معنی داری نداشته ولی از نظر قدرت تهاجمی در هر دو آزمایش بین آن دو اختلاف معنی دار وجود داشت . داده های حاصله از سه روش ارزیابی در هر دو آزمایش همبستگی مثبت و معنی داری نشان داد. لذا می توان نتیجه گرفت که هر سه روش ارزیابی لزوما یک فرآیند اساسی گسترش بیماری را در درون سنبله اندازه گیری می کند. از مشابهت نتایج حاصله از ارزیابی براساس تعداد سنبلچه های آلوده (دو روش اول ارزیابی) و محور سنبله (روش سوم) می توان نتیجه گرفت که محور سنبله به عنوان مهمترین سد دفاعی گیاه در مقابل گسترش فوزاریوم سنبله نمی باشد و این دو اساس ژنتیکی مشابهی دارند. تجزیه دیالل به دو روش گریفینگ (روش دوم و مدل ثابت ) و جینکز و هیمن انجام و مشخص شد که اثرات ترکیب پذیری عمومی (gca) و ترکیب پذیری خصوصی (sca) معنی دار بوده ولی اثرات gca نسبت به sca خیلی بیشتر بود. تجزیه واریانس ژنتیکی نیز نشان داد که واریانس ژنتیکی افزایشی برتر از غالبیت می باشد. وراثت پذیری عمومی و خصوصی به ترتیب در محدوده 0/82-0/89 و 0/53-0/63 برآورد شد. لذا انتظار می رود که انتخاب برای صفت مقاومت به فوزاریوم سنبل در نتایج حاصله از تلاقی ارقام مورد آزمایش موثر باشد.