نام پژوهشگر: حسین ترابی گلسفیدی
حمید جباری عبدالامیر بستانی
این مطالعه با هدف بررسی تغییرات فسفر قابل استخراج تحت تیمار کمپوست زباله شهری، کود شیمیایی از منبع kh2po4 و مخلوط این دو در دو سطح 1 و 2 درصد در نه نمونه خاک آهکی و در یک دوره زمانی صفر تا 3600 ساعت در شرایط اینکوبیشن (رطوبت fc و دمای 0c25) انجام گردید. نتایج نشان داد که با افزایش زمان مقدار فسفر قابل استخراج به روش اولسن در هر دو سطح یک و دو درصد در تیمار کود شیمیایی کاهش و در تیمار کمپوست زباله شهری افزایش می یابد. شش مدل ریاضی (الوویچ ساده شده، تابع توانی، دیفیوژن پارابولیکی، مرتبه صفر، مرتبه اول و مرتبه دوم) به منظور توصیف سینتیک تبدیل فسفر غیرباقی مانده به باقی مانده مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. مقایسه مدل ها نشان داد که با توجه به ضریب تشخیص و خطای معیار تخمین، معادله مرتبه دوم بهترین معادله جهت توصیف سینتیک تغییرات فسفر قابل استخراج در تمامی تیمارها می باشد. همچنین نتایج نشان داد با افزایش کربنات کلسیم معادل سرعت تبدیل فسفر غیرباقیمانده (قابل استخراج به روش اولسن) به باقیمانده در تیمار کود شیمیایی و تبدیل فسفر باقیمانده به غیرباقیمانده در تیمار کمپوست زباله شهری افزایش می یابد. همچنین در این مطالعه تأثیر کمپوست زباله شهری و مقایسه آن با منبع شیمیایی فسفردار (kh2po4) بر توزیع فسفر در فرآکشن های مختلف برای سطح دو درصد در پنج نمونه خاک مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کمپوست زباله شهری بطور معنی داری باعث افزایش فسفر قابل استخراج به روش اولسن در خاک می شود(p?0.01). همچنین نتایج نشان داد که کمپوست زباله شهری باعث جلوگیری از ورود فسفر محلول به جزء پیوند یافته با کربناتها می شود این درحالی است که در تیمار کود شیمیایی جزء ca-p با گذشت زمان افزایش یافته و همین امر موجب افزایش فسفر باقیمانده شده است(p?0.01).
لیلا لطف الهی حشمت امیدی
کاربری صحیح اراضی پایه و اساس آینده¬ای سالم و موفق برای نژاد بشر است، بنابراین استفاده از اراضی مطابق با ظرفیت آن، به¬منظور برآوردن نیازهای حال و آینده انسان می¬تواند موجب حفظ اکوسیستم زمین گردد. به¬منظور ارزیابی تناسب اراضی برای کاشت نباتات مختلف لازم است نیازهای آن از نظر شرایط آب و هوایی و خصوصیات خاک مشخص شوند. نیازهای مورد اشاره به¬صورت جداولی جداگانه برای اقلیم و خاک توسط سایس طراحی و سطوح محدودیت پارامترهای مختلف برای برخی گیاهان زراعی و باغی تعیین شده است، اما این جداول تاکنون برای گیاهان دارویی تهیه و تدوین نشده است. نظر به اینکه امروزه گیاهان دارویی از نظر اقتصادی دارای ارزش بالایی هستند و در طب سنتی و مدرن صنعتی مورد استفاده و بهره¬وری قرار می¬گیرند. توسعه سطح زیر کشت گیاهان دارویی بدون شناخت نیازمندی¬های خاکی و آب و هوایی آنها امکان پذیر نمی¬باشد. از این رو هدف این تحقیق تهیه جدول نیازمندی¬های برخی خصوصیات خاکی از قبیل شوری، ph، کربن آلی، گچ، آهک و سنگریزه که عمدتاً از خواص ذاتی خاک هستند، می¬باشد. برای نیل به هدف تعیین شده آزمایش¬های گسترده¬ای در گلخانه دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه شاهد صورت گرفت. تیمارهای مورد نظر به دو روش هیدروپونیک و گلدانی اعمال گردید. تیمارهای اسیدیته و شوری به-روش هیدروپونیک در قالب طرح بلوک¬های کاملاً تصادفی و تیمارهای گچ، آهک، سنگریزه و ماده آلی در قالب طرح بلوک¬های کاملاً تصادفی و تأثیر متقابل آهک و گچ به¬روش گلدانی در قالب طرح فاکتوریل بر پایه طرح بلوک¬های کامل تصادفی در سطوح مختلف تیمار با سه تکرار انجام شد. برای اجرای آزمایش هیدروپونیک از محلول غذایی %50 هوگلند استفاده گردید. خصوصیاتی از قبیل ارتفاع بوته، طول ریشه، وزن تر و خشک بخش هوایی، وزن تر و خشک ریشه، حجم ریشه، طول و عرض برگ، قطر ساقه، وزن تر و خشک گل، تعداد گل در بوته اندازه¬گیری شد. مقایسه میانگین¬ها نشان داد که ph مناسب برای گیاه ریحان سبز حدوداً 4/6 می¬باشد. ماکزیمم عملکرد در تیمارهای شوری، کربن آلی، کربنات کلسیم، سولفات کلسیم و سنگریزه به¬ترتیب حدوداً در 4 دسی¬زیمنس بر متر، 3 درصد وزنی،کمتر از 19 درصد وزنی، 4/9 درصد وزنی و 15 درصد حجمی به¬دست آمد. نتایج بدست آمده نشان داد که ph مناسب برای گیاه بابونه آلمانی حدوداً 8 می¬باشد. ماکزیمم عملکرد در تیمارهای شوری، کربن آلی، کربنات کلسیم و سنگریزه به¬ترتیب حدوداً کمتر از 2 دسی¬زیمنس بر متر، 6 درصد وزنی، کمتر از 17 درصد وزنی و 30 درصد حجمی می¬باشد. بنابراین بر اساس نتایج به دست آمده، جدول نیازمندی¬های خاکی برای دو گیاه ریحان سبز و بابونه آلمانی تهیه، تدوین و ارائه گردید.
حسن محمدی حسین ترابی گلسفیدی
یکی از بهترین سیاست¬های کشاورزی در کشورهای در حال توسعه در راستای امنیت غذایی، ارزیابی زمین¬های زراعی و پتانسیل کشاورزی به منظور حمایت از کاربری فعلی و آتی کشاورزی است. فائو برای ارزیابی تناسب اراضی از منطق دو ارزشی بولین استفاده می¬کند که این منطق توسط تعدادی از محققین ارزیابی اراضی مورد نقد قرار گرفته است. چون منطق فوق طبیعت پیوسته خاک، تغییرات در طول زمین¬نما و عدم قطعیت در اندازه¬گیری¬ها را در نظر نمی¬گیرد. بنابراین انتخاب یک روش ارزیابی از اهمیت فراوانی برخوردار است. در این تحقیق، دو روش پارامتریک و نظریه مجموعه¬های فازی به منظور ارزیابی تناسب اراضی دشت باغه واقع در استان خوزستان به مساحت تقریبی 10500 هکتار برای محصولات گندم، جو، ذرت و هندوانه مورد استفاده قرار گرفت. خاک¬های این منطقه دارای رژیم رطوبتی یوستیک و رژیم حرارتی هایپرترمیک واقع شده است. جهت نیل به اهداف ویژگی¬های مورفولوژیکی، فیزیکی و شیمیایی 96 خاکرخ در 15 سری از منطقه مورد مطالعه قرار گرفت. خاک¬های تحت بررسی بر اساس کلید رده¬بندی 2014 در سه رده انتی¬سول، اینسپتی¬سول و اریدی¬سول رده¬بندی شدند. بر اساس نتایج ارزیابی کیفی اقلیم منطقه برای کشت تیپ¬های بهره¬وری گندم و ذرت، دارای تناسب بالا (s1) و برای جو و هندوانه دارای تناسب متوسط (s2) بوده و مهم¬ترین عامل محدود کننده اقلیمی دما می¬باشد و ارزیابی تناسب کیفی نشان داد که از کل اراضی مورد مطالعه برای کشت گندم 1946 هکتار در کلاس s2، 1690 هکتار در کلاس s3، 6860 هکتار در کلاس n، برای کشت جو2524 هکتار در کلاس s2، 1743 هکتار در کلاس s3، 6258 هکتار در کلاس n، برای کشت ذرت دانه¬ای 6887 هکتار در کلاس s3، 3613 هکتار در کلاس n و برای کشت هندوانه 3688 هکتاردر کلاس s2، 2478 هکتار در کلاس s3 و4333 هکتار در کلاس n قرار دارند و از نظر ویژگی¬های خاکی و زمین¬نما مهم ترین محدودیت¬ها به ترتیب شوری و قلیاییت، بافت، آهک و گچ می¬باشد. نتایج حاصل از تخمین تولید پتانسیل به روش مدل رشد فائو نشان داد که تولید پتانسیل در منطقه برای گندم، جو، ذرت و هندوانه به ترتیب 48/7 ، 66/6، 52/7 و 78 تن در هکتار است و تولید پتانسیل واقعی برای محصولات انتخابی با توجه به تولید پتانسیل و تأثیر عوامل محدود کننده در خاک به روش پارامتری برای گندم، جو، ذرت و هندوانه به ترتیب از2/0 تا 5/5 ،2/0تا 4/5، 2/0 تا 5/5 و 9/2تا5/76 کیلوگرم در است. ارزیابی تناسب اراضی به روش فازی نشان داد که از کل اراضی مورد مطالعه برای کشت گندم 718 هکتار در کلاس s2، 8357 هکتار در کلاس s3، 1424 هکتار در کلاس n، برای کشت جو 5120 هکتار در کلاس s2، 2280 هکتار در کلاس s3، 3100 هکتار در کلاس n، برای کشت ذرت دانه¬ای 4560 هکتار در کلاس s2، 3820 هکتار درکلاس s3، 2120 هکتار در کلاس n و برای کشت هندوانه 4417 هکتار در کلاس s2، 4380 هکتار در کلاس s3 و 1700 هکتار در کلاس n می¬باشد و همچنین در سطح منطقه، برای نظریه مجموعه¬های فازی ضریب همبستگی بین تولید پتانسیل واقعی و تولید مشاهده شده به ترتیب برای گندم، جو، ذرت و هندوانه (78/0، 79/0، 70/0 و 66/0 ) بیشتر از پارامتریک (66/0، 62/0، 64/0 و 56/0) بوده و اختلاف نسبتا زیاد ضریب همبستگی محاسبه شده در برخی محصولات نشان¬دهنده نیاز به واسنجی جداول پیشنهادی سایس در رابطه با نیازهای اقلیمی، زمین¬نما و خاک برای منطقه است.
میثم ملک زاده حسین ترابی گلسفیدی
این تحقیق در ایستگاه تحقیقاتی 290 هکتاری مهندس مطهری موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر چغندرقند در کمالشهر کرج با عرض جغرافیایی 35 درجه و 59 دقیقه شمالی و طول جغرافیایی 50 درجه و 75 دقیقه شرقی و به ارتفاع 1313 متر بالاتر از سطح آب های آزاد اجرا شد. این منطقه دارای رژیم رطوبتی زریک و حرارتی ترمیک است. جهت انجام این تحقیق 80 پروفیل حفر و بر اساس دستورالعمل استاندارد بین المللی تشریح گردید. فاصله پروفیل ها در مکان اجرای طرح های تحقیقاتی ایستگاه 200 متر (50 پروفیل) و در سایر مناطق ایستگاه تحقیقاتی400 متر (30 پروفیل) بوده است. پس از شناسایی افق های اصلی، از هر یک از لایه ها، نمونه های دست خورده و دست نخورده تهیه و جهت انجام تجزیه های فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه منتقل گردید. آزمایش های تعیین بافت خاک، جرم مخصوص ظاهری، ph در گل اشباع، قابلیت هدایت الکتریکی عصاره اشباع، کاتیونها و آنیون های محلول، درصد آهک، درصد کربن آلی در 14 پروفیل شاهد انجام شد. سپس خاک ها براساس سیستم جدید آمریکایی تا سطح فامیل خاک طبقه بندی شدند.