نام پژوهشگر: سیروس نصرالله زاده
نجم الدین گیلانی محمدتقی ایمان پور
چکیده : شورش بهرام چوبین از رویدادهای مهم و برجسته ی دوره ی ساسانیان می باشد. این شورش از سویی ریشه در تضاد خاندان های بزرگ برای رسیدن به قدرت و حاکمیت دارد؛ و از سوی دیگر حاصل سیاستهای نادرست هرمزد چهارم می تواند باشد. خاندان های کهن که به دنبال مها جرت اقوام آریایی به ایران شکل گرفتند، به علت داشتن املاک و رعایای فراوان و همچنین لیاقت و شجاعت در فن جنگاوری و سوارکاری، توانستند در طول تمام این سلسله ها موقعیت خود را حفظ کنند و در موفقیت ها و ناکامی های سلسله های ایران باستان تأثیر مستقیم داشته باشند. بهرام چوبین، یکی از اعضای همین خاندان های بزرگ بود که در جنگ با ترکان، دلاوریها کرده و آنها را شکست داده بود؛ ولی هرمزد به جای حق شناسی، با او رفتار ناشایستی داشت و همین عامل سبب شد او و سپاهیانش سر از فرمان هرمزد برتابند؛ و وی را از سلطنت خلع کنند. با شورش بهرام چوبین بتدریج در مشروعیت حکومت ساسانیان بعنوان تنها مدعی سلطنت، خدشه ایجاد شد و این حادثه شورشهای خاندانی دیگری را در پی داشت و باعث گسستن اتحاد این خاندان های بزرگ از دولت ساسانی شد. که این مسئله یکی از عوامل تضعیف و فروپاشی ساسانیان می تواند باشد. در این رساله تلاش شده ضمن بررسی جایگاه این خاندان ها در حکومت های ایران باستان، به نقش شورش بهرام چوبین در تضعیف و سقوط ساسانیان پرداخته شود.
امیر علی نیا محمدتقی ایمان پور
کاسیت ها یکی از مهمترین اقوام ساکن حوزه زاگرس مرکزی در غرب فلات ایران بودند. آنان در هزاره دوم قبل از میلاد در لرستان و نواحی شمالی آن می زیسته اند. نام این قوم در کتیبه های آشوری به صورت kaschu و kasch به ثبت رسیده است. کاسیت ها با نفوذ تدریجی وپایدار خود در میان رودان توانستند با حمله بر امپراتوری بابل، سلسله اول آن را که میراث حمورابی بود ساقط کنند و حدود پانصد و هفتاد و شش سال بر بابل فرمانروا گردند. آنان با ورود به میان رودان طولانی ترین فتح خارجی این سرزمین را رقم زدند. کاسیت ها با این پیروزی توانستند از پس تاریکی هزاره های گمشده، وارد روشنایی تاریخ گردند. بدون شک درچشم انداز ظهور و سقوط اقوام بزرگ در جلگه میان رودان، فراز و فرود کاسی ها دارای نقشی برجسته است. ما در این پژوهش کوشیده ایم تا علاوه بر بررسی حوزه جغرافیایی زاگرس مرکزی خاستگاه قوم کاسیت به چگونگی نفوذ و ورود آنان در میان رودان و همچنین پیامدهای حضور آنان در این سرزمین بپردازیم.
گلاره امیری سیروس نصرالله زاده
منطقه ی کرمانشاهان جزو اولین زیستگاه های انسان به شمار می رفته و یکی از مراکز مهم جمعیتی در زاگرس مرکزی محسوب می شده است.تمدن های زیادی از عهد حجر تا دوره های تمدنی پیش از تاریخ و سپس تا تشکیل حکومت های بزرگ ، سیر تحول خود را در این محدوده طی کرده اند.در دوره ی ساسانی نواحی غربی ایران به ویژه کرمانشاهان که در این زمان از محدوده ی نهاوند تا تیسفون را دربر می گرفت ،به دلایل متعدد مورد توجه شاهان این سلسله قرار گرفت و بیش از هر دوره ی دیگری از اعتبار و رونق خاصی برخوردار گردید.به نظر می رسد نزدیکی این منطقه به تیسفون پایتخت ساسانیان و آب و هوای مناسب آن که باعث شده بود شاهان ساسانی به علت گرمای طاقت فرسای تیسفون ایام تابستان را در قصرهای ییلاقی این منطقه سپری کنند و همچنین به دلایل سیاسی ، استراتژیکی و قرار گرفتن بر سر شاهراه بزرگ خراسان که این منطقه را به یکی از مراکز مهم بازرگانی و محل رفت و آمد بازرگانان از هر قوم و قبیله ای گردانیده بود باعث گردید که کرمانشاه از جایگاه ممتاز در دوره ساسانی برخوردار گردد. در هر حال در این تحقیق تلاش بر آن است که جایگاه و دلایل اهمیت کرمانشاه را در دوران ساسانی با استناد به شواهد تاریخی و با استفاده از شیوه تحقیقات تاریخی مورد بررسی قرار دهد.
صدیقه رخشی پور محمد تقی ایمانپور
رشد و تکامل تمدن ها ناشی از تأثیرات متقابل بر یکدیگر می باشد چرا که هیچ تمدنی صرفاً خود، خالق تمامی دستاوردهای مادی و معنوی اش نبوده است و بدون شک هر تمدن یا حکومت بشری به نوعی از تجربهی تمدن های دور و نزدیک یا پیشین و معاصر خود به شیوهی مستقیم و غیر مستقیم بهره برده است که البته میزان تأثیر پذیری تمدن ها از یکدیگر متفاوت می باشد. هخامنشیان نیز مستثنی از این قاعده نبوده اند و گستردگی امپراتوری هخامنشی که بسیاری از تمدن های کهن را در بر می گرفت، خود دلیلی بر این امر می باشد چرا که خواه ناخواه تحت تأثیر تمدن های پیشین باسابقه قرار می گرفت. بررسی معماری و نقوش برجستهی دو پایتخت هخامنشی یعنی پاسارگاد و تخت جمشید، به وضوح نشان می دهد که هخامنشیان در خلق این آثار تمدنی، تحت تأثیر تمدن های هم جوار خود یعنی میان رودان، عیلام، ماد و یونان-ایونی قرار گرفته اند که این وام گیری به دو شیوهی مستقیم و غیر مستقیم انجام شده است؛ به گونه ای که از دو تمدن میان رودان و یونان-ایونی مستقیم و از دو تمدن عیلام و ماد، غیر ستقیم تأثیر پذیرفته است. با توجه به سابقهی کهن تمدن های هم جوار مذکور در زمینهی معماری و نقوش برجسته ، در این پژوهش تلاش شده است که تأثیر پذیری هخامنشیان از معماری و نقوش برجستهی تمدن های میان رودان، عیلام، ماد و یونان- ایونی در دو مجموعهی پاسارگاد و تخت جمشید، با استناد به آثار غیر نوشتاری و به جا مانده از دو مجموعهی مذکور و مناطق هم جوار و آثار نوشتاری مشتمل بر منابع کهن و تحقیقات جدید و استفاده از شیوه های تاریخنگاری علمی مورد بررسی قرار گیرد.
بتول قنبری محمد نقی ایمانپور
پادشاهی ساسانیان که باتلاش های اردشیر بابکان شکل گرفت و پس از فراز ونشیب های بسیار در دوران حکومت خسروپرویز از نظر گستره قلمرو و تجملات و شکوه درباری به اوج خود رسید. اما برغم این شکوه وعظمت و موفقیت نظامی شاهد هستیم که طی مدت کوتاهی در مقابل رومیان دچار شکست های پی در پی می شود و پس از آن اختلافات خاندانی و درگیری های داخلی در میان سران لشکری و کشوری به اوج خود می رسد که در نهایت باعث افول و سقوط این شاهنشاهی می شود. در این پایان نامه تلاش شده است تا با کمک منابع دست اول، پژوهش های تاریخی جدید و تجزیه و تحلیل آنها، با اشاره به کلیاتی درباره تاریخ ساسانیان در ابتدا به روی کار آمدن خسرو پرویز و مواجه شدن وی با شورش بهرام چویبن و بسطام پرداخته شود. و در ادامه با بیان سیاست های داخلی و خارجی خسرو پرویز تأثیر این سیاست ها بر تضعیف و فروپاشی حکومت ساسانیان مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
طهمورث مهرابی محمدتقی ایمان پور
جغرافیا نقش مهمی در تاریخ هر سرزمین دارد و تاریخ هر سرزمین و ناحیه بستگی زیادی به موقعیت و مکان جغرافیایی آن دارد. در همین راستا مناطق و سرزمین هایی در ایران هستند که به دلیل قرار گرفتن در یک موقعیت جغرافیایی و داشتن شرایط آب هوای خاص از جایگاه و اهمیت زیادی برخوردار بوده و نقش مهمی در تحولات سیاسی کشور داشته اند. سرزمین هیرکانیه یکی از این مناطق است که امروزه به نام گرگان شناخته می شود و به دلیل موقعیت جغرافیایی خاص در طول تاریخ ایران خصوصاً تاریخ ایران باستان، از اهمیت زیادی برخوردار بوده و نقش مهمی در تاریخ و تحولات ایران داشته و در منابع به کرّات از آن نام برده شده است. هیرکانیه که به نظر می¬رسد شامل سرزمین های واقع در جنوب شرقی دریای مازندران از جمله استان گلستان امروزی و بخشی از مازندران می¬باشد که با نام¬های مختلفی در طول تاریخ مانند ورکانه، هیرکانیه، طبرستان و گرگان از آن یاد شده است. هرچند که امروزه اغلب هیرکانیه را با استان گرگان امروزی مقایسه می¬کنند اما به نظر می¬رسد که وسعت سرزمین هیرکانیه از گرگان امروزی بیشتر بوده، و سرزمینهای بیشتری از جمله بخشی از مازندران را در بر می¬گرفته است. لذا در این پایان¬نامه تلاش شده است تا به کمک منابع دست اول، پژوهش¬های تاریخی جدید و تجزیه و تحلیل آن¬ها، در ابتدا به وجه تسمیه و محدوده جغرافیایی هیرکانیه در ایران باستان و سپس به جایگاه سیاسی آن در سه دوره شاهنشاهی هخامنشی، اشکانی و ساسانی پرداخته شود.
پریسا پدرام محمدتقی ایمان پور
ایالت کرمان در جنوب شرقی کرمان قرار دارد و موقعیت جغرافیایی و شرایط متنوع آب و هوایی مورد توجه حکومت ها بوده است. همسایگی آن با ایالت سیستان و بلوچستان و همچنین بنزدیکی به منطقه تجاری خلیج فارس برای شاهان ساسانی دارای اهمیت سیاسی و اقتصادی بوده است. ایالت کرمان، در دوره ساسانیان بر خلاف دوره های پیشین از اهمیت بیشتری برخوردار گردید و پس از آن در این دوره تعدادی از شاهان ساسانی چون اردشیر بابکان و بهرام چهارم توجه بیشتری به آن نشان دادند و به اقداماتی چون شهرسازی و تاسیس ضرابخانه پرداختند. همچنین از آنجایی که کرمان در مجاورت پارس، مرکز حکومت ساسانی بوده بیش از همه تحت تاثیر سیاست های دینی شاهان ساسانی قرار گرفته است . آتشکده های بسیاری در این ایالت احداث شد. در این پایان نامه تلاش شده است با استفاده از منابع دست اول، پژوهش های تاریخی و ضمن تجزیه و تحلیل آنها، ابتدا کلیاتی درباره تاریخ ساسانیان گفته شود و در ادامه به معرفی موقعیت جغرافیایی ایالت کرمان و همچنین حوادث روی کار آمدن اردشیر بابکان و حمله وی به این ایالت اشاره شده است و در پایان به بیان افقدامات سیاسی، اقتصادی و مذهبی شاهان ساسانی و تاثیر آن در جایگاه تاریخی ایالت ککرمان در دوره ساسانی پرداخته شده است.