نام پژوهشگر: محمود درویشی
محمود درویشی محمد دوستار
هوش را می توان از مقوله هایی دانست که بشر از دیرباز در پی شناخت و اندازه گیری آن بوده و به روش های گوناگون به تقویت آن پرداخته. به طبع در سازمان ها نیز این موضوع مورد توجه قرار گرفته است. از طرف دیگر معنویت نیز موضوعی است که می توان آن را پارادایم جدیدی در حوزه مدیریت و سازمان دانست و افزایش روز افزون تحقیقات در این زمینه موید این قضیه است. در دهه اخیر تلفیق هوش و معنویت ادبیات جدیدی را در حوزه روانشناسی و مدیریت وارد کرده است که محققین را بر آن داشته تا درباره ماهیت آن به تحقیقات بیشتر و جامع تری بپردازند. هوش معنوی یکی از جدیدترین موضوعات سازمانی به شمار می رود و برای استفاده کامل آن در حوزه مدیریت باید به شناختی کامل و جامع نسبت به آن در مرحله اول دست یافت. پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین هوش معنوی و اثربخشی سازمانی کارکنان در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان پرداخته است. مولفه های هوش معنوی از نظر کینگ(2008) شامل تفکر وجودی انتقادی، ارائه مفهوم شخصی، آگاهی متعالی و گسترش حالت هوشیاری می باشد. نوع تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گیلان می باشد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه هوش معنوی کینگ و اثربخشی سازمان ورمزیار و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی بوده است. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با کمک نرم افزار spss 18 انجام شده است. بررسی نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین هوش معنوی و اثربخشی سازمان وجود دارد.از بین چهار فرضیه تحقیق، دو فرضیه اول که به بررسی رابطه مولفه های تفکر وجودی انتقادی و ارائه مفهوم شخصی با اثربخشی سازمانی پرداخته بود، مورد تأیید قرار گرفت و دو فرضیه آخر تحقیق که به بررسی رابطه بین مولفه های آگاهی متعالی و گسترش حالت هوشیاری با اثربخشی سازمانی پرداخته بود، رد شدند.