در طول تاریخ، با توجه به جایگاه زن در عرصه حیات اجتماعی، حقوق کیفری زنان دارای فراز و نشیب های فراوانی بوده است؛ نوشتار حاضر ضمن اشاره تاریخی البته به صورت گذارا، با هدف بررسی ساختاری و تحلیلی حقوق زنان در دیدگاه فقه و حقوق اسلامی با توجه به همه ی آرای مشهور و غیر مشهور و مستندات فقهی آن بوده است. همواره در دیدگاه های فقهاء و حقوقدانان در حقوق کیفری زنان نقاط مبهم زیادی وجود داشته که سعی ما بر شفاف سازی موضوعات کلیدی آن بوده است. از جمله، با عنایت به حق زنان در برخورداری از حق حیات اثبات نموده ایم که قصاص مرد به دلیل قتل عمدی زن مشروط به پرداخت نصف دیه با مبانی و اصول شریعت سازگار نمی باشد؛ و از آنجا که در مسئولیت مدنی، رشد یکی از اساسی ترین مبانی حقوق زنان است، و نیز اینکه مبنای شریعت در مسئولیت کیفری بر احتیاط می باشد این مسئله از حساسیت بیشتری برخوردار است؛ لذا احراز رشد در مسئولیت کیفری دختران در سن بلوغ شرعی را امری است لازم که مورد تایید عده ای از حقوقدانان و فقهاء قرار گرفته است. شیوه ی قانونگذار در بهره گیری از نظریات فقهی، اخذ نظریه مشهور فقها و پذیرش آن می باشد؛ در حالی که ممکن است در مواردی، نظر شارع مقدس و عدالت کیفری با نظر غیر مشهور بهتر تحقق یابد، لذا در این موارد لازم است نظر غیرمشهور را پذیرفت و در قالب مواد و تبصره های قانونی به اجرا درآورد. بنابراین از دیدگاه های این پایان نامه آنست که توانسته است افق های جدیدی را در عرصه حقوق کیفری ارائه نماید.