نام پژوهشگر: حمید سودایی زاده
مهدیه تجملیان حسین ملکی نژاد
آب در مناطق خشک و نیمه خشک از اساسی ترین عوامل اکولوژیکی است که توسعه و میزان رشد گیاهان را تعیین می کند. از این رو استفاده موثر از منابع آب در جهت رشد مطلوب گیاهان باید همواره مورد توجه قرارگیرد. به منظور تعیین نیاز آبی و ضریب گیاهی گیاه قلم (bungei boiss. fortuynia)، بررسی اثر سطوح مختلف تنش خشکی بر برخی از صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک این گیاه و ارزیابی توان ترسیب کربن آن، آزمایشی در قالب طرح پای? کاملاً تصادفی و با سه تکرار در ایستگاه مرکز تحقیقات منابع طبیعی و کشاورزی استان یزد اجرا شد. در این آزمایش تیمارهای خشکی شامل تیمار 100 درصد ظرفیت زراعی، 50 درصد ظرفیت زراعی و 25 درصد ظرفیت زراعی در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که افزایش تنش رطوبتی بر میزان تبخیر و تعرق گیاه و کارایی مصرف آب اثر معنی داری (01/0p<) داشت. به طوری که بیشترین میزان تبخیر مربوط به تیمار 100 درصد ظرفیت زراعی با 8/4 میلی متر در روز و کمترین میزان آن مربوط به تیمار 25 درصد ظرفیت زراعی با 3/2 میلی متر در روز بود. این تیمار کمترین کارایی مصرف آب را نیز (3/0گرم بر لیتر) به خود اختصاص داد. همچنین نتایج حاصل نشان داد که میزان رطوبت خاک بر صفات مورفولوژیکی چون نسبت ریشه به شاخه و ضخامت برگ تأثیرمعنی داری نداشت. در حالی که بر سایر صفات چون ارتفاع گیاه، قطر، حجم تاج پوشش، طول برگ، سطح کل برگ، تعداد و طول انشعابات اصلی و فرعی، نسبت شاخه به برگ، شاخص سطح برگ، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک ریشه، طول و ضخامت ریشه تأثیر معنی دار(p<0/1)بود. تأثیر میزان رطوبت خاک بر صفات فیزیولوژیکی چون مقدارنسبی آب، محتوی کلروفیل و قند محلول معنی دار نبود اما افزایش تنش خشکی موجب کاهش معنی دار پتانسیل آب، کاهش سطح برگ ویژه و افزایش محتوی پرولین (p<0/1) شد. همچنین افزایش تنش، تأثیرمعنی داری بر میزان ترسیب کربن (p<0/1) داشت.
نجمه آخوندی محمد علی حکیم زاده اردکانی
مساحت قابل توجهی از ایران را خاک های شور و سدیمی تشکیل می دهد. این خاک ها از نظر فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی وضعیت مطلوبی ندارند و مشکلات فراوانی از جمله فرسایش خاک را در پی خواهند داشت. بنابراین اصلاح و بهره برداری از این خاک ها امری ضروری می-باشد. در این راستا تحقیق حاضر با هدف امکان اصلاح یک خاک شور و سدیمی با بهره گیری از ترکیبات معدنی کلسیم دار مانند گچ و نیز کود دامی، و همچنین بررسی تأثیر استفاده ی توأم و جداگانه ی این مواد با نسبت های متفاوت، در اصلاح خاک ذکر شده صورت پذیرفت. نمونه خاک مورد نظر از ایستگاه تحقیقات بیابان زدایی شهید صدوقی جمع آوری شد، و آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با شش تیمار (1- گچ 1 درصد، 2- گچ 2 درصد، 3- گچ 1 درصد + کود دامی 5/0 درصد، 4- گچ 2 درصد + کود دامی 1 درصد، 5- آبشویی و 6- شاهد) و در سه تکرار به صورت گلدانی انجام شد. نمونه ها پس از انتقال به آزمایشگاه خاک شناسی، مورد تجزیه ی فیزیکی و شیمیایی قرار گرفت و سپس با اعمال تیمارهای مورد نظر به مدت سه ماه در رطوبت ظرفیت زراعی نگهداری شدند. با پایان این مدت، آبشویی در یک نوبت انجام گرفت و سپس پارامترهای sar، ec و ph اندازه گیری شدند و نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار spss و آزمون چند دامنه ای دانکن مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد تأثیر تیمارها بر روی میزان sar و ec در سطح 1 درصد و بر روی ph در سطج 5 درصد معنی دار شدند. مقایسه ی میانگین ها نشان داد که گچ 1 درصد بیشترین تأثیر را در کاهش sar داشته و آن را از 72/25 در تیمار شاهد به 35/8 رسانید. تیمار گچ 2 درصد ph را از 8 در تیمار شاهد به 6/7 کاهش داد. بیشترین تأثیر در کاهش ec که میزان این پارامتر را از 4/30 در تیمار شاهد به 5/7 رسانید مربوط به تیمار گچ 1 درصد می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق که نشان داد کاربرد کود دامی به همراه گچ نقش مثبتی در کاهش sar ندارد و راندمان اصلاح کنندگی گچ را افزایش نداده است و از طرف دیگر به دلیل املاح موجود در کود دامی که باعث افزایش ece خاک نسبت به سایر تیمارها شده است، پیشنهاد می شود که جهت اصلاح خاک های شور و سدیمی با شرایط خاک مورد آزمایش فقط گچ به تنهایی مصرف شود که علاوه بر کاهش هزینه ها، شوری ثانویه ای نیز ایجاد نشود.
زینب سلیمانی پولادوند حمید سودایی زاده
خشکی به عنوان تأثیر گذارترین عامل بر رشد گیاه از جایگاه ویژه ای در میان تنش های محیطی برخوردار است. مقاومت گونه های مختلف گیاهی در برابر تنش خشکی متفاوت می باشد. کهورازجمله درختانی است که در پاره ای از مناطق خشک ایران از پراکنش مناسبی برخوردار می باشد. تاکنون تحقیق جامعی در زمین?مقایسه مقاومت به خشکی گون?های مختلف کهور موجود در ایران صورت نگرفته است. در این تحقیق پاسخ سه گون? کهور دره ای p rosopis koelziana))، سمر(prosopis juliflora) و کهور ایرانی(prosopis cineraria) به تنش خشکی در سه مرحله جوانه زنی، دانه رست و بلوغ مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی جوانه زنی،آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 3 تکراردر محیط آزمایشگاه انجام گردید. از محلول پلی اتیلن گلیکول (peg) جهت ایجاد تنش های خشکی 0، 1-، 3- و 5- بار استفاده شد. درصد و سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه و ساقه چه دانه رست ها و همچنین میزان پرولین و قند های محلول اندام های هوایی گیاهچه ها اندازه گیری شد. در شرایط صحرایی در رویشگاه این گونه ها در استان هرمزگان تغییرات فصلی پرولین، قند و میزان پتاسیم و سدیم در برگها اندازه گیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که در شرایط آزمایشگاهی با افزایش خشکی درصد و سرعت جوانه زنی در هر سه گونه و ریشه چه و ساقه چه در دو گون? کهور ایرانی و دره ای به طور معنی داری کاهش یافت. سمر در مرحل? جوانه زنی تأثیر منفی کمتری را در برابر افزایش تنش خشکی از خود بروز داد. همچنین تنش خشکی باعث افزایش میزان قند و پرولین دو گون? کهور دره ای و سمر و افزایش مقدار پرولین در گون? کهور ایرانی در دانه رست شد در حالیکه با افزایش تنش خشکی میزان قند در کهور ایرانی در دانه رست ها کاهش یافت. نتایج این تحقیق در شرایط صحرایی نشان داد که تجمع پرولین و قند های محلول در تابستان بیشتر از فصول دیگر بود. همچنین مقدار سدیم و پتاسیم در گون? سمر نسبت به گونه های دیگر بیشتر بود. مقدار این یون ها در سمر مشابه پرولین و قند در فصل تابستان نسبت به فصول دیگر بیشتر بود. پاسخ مشابه گونه های کهور در دو مرحله بلوغ و دانه رستی نشان می دهد که افزایش این مواد می تواند به عنوان مکانیسم های مقاومت به خشکی در این گیاهان مورد توجه قرار گیرد. از طرف دیگر مقاومت به خشکی گون? سمر به طور معنی داری نسبت به دو گون? دیگر بهتر بود که نشان از سازگاری بهتر در این گونه در برابر تنش خشکی دارد. بعد از سمر، کهور دره ای تحمل بهتری نسبت به تنش از خود نشان داد. بر اساس نتایج این تحقیق نتیجه گیری شد که اگر چه گون? سمر با مقاومت بالا به خشکی می تواند در برنامه ریزی و پروژه های اکوسیستمی به عنوان یک عنصر در ترکیب جنگلکاری ها و پوشش فضای سبز استفاده شود، باید از کاشت آن در مناطقی که گونه های بومی قدرت تجدید حیات طبیعی دارند و یا در مناطقی که با گونه های بومی امکان جنگلکاری وجود دارد خودداری شود.
مرضیه قادری علی طالبی
براورد رواناب در حوضه های آبخیز، اهمیت زیادی در مدیریت منابع آب دارد. هدف پژوهش حاضر، توسعه مدل بارش – رواناب و تعیین موثرترین پارامترهای تولید رواناب با استفاده از روش های رگرسیون چند متغیره و شبکه عصبی مصنوعی در پلات های آزمایشی پایگاه تحقیقاتی حفاظت خاک سنگانه در استان خراسان رضوی بوده است. بدین منظور از داده های بارش – رواناب 72 رخداد بارندگی در 32 پلات آزمایشی استفاده شده است. سپس روابط رگرسیون چند متغیره بین پارامترهای ورودی ( مقدار بارندگی، شدت بارندگی، وضعیت پوشش گیاهی، سطح پلات و مقدار شیب زمین ) وارتفاع رواناب جمع آوری شده در خروجی پلات های هم سطح، روی یک دامنه، روی دامنه های مختلف و در نهایت کل پلات ها انتخابی ( 10، 20 ، 30 و 40 مترمربع ) ، چند نمونه از پلات های با شرایط یکسان واقع بر روی یک دامنه، پلات های روی دامنه های مختلف و در نهایت کل پلات های منطقه مورد مطالعه، ایجاد گردید. نتایج نشان دهنده اثر مثبت و معنی دار پارامترهای اقلیمی و اثر منفی و معنی دار پارامترهای سطح پلات و پوشش گیاهی بر روی رواناب خروجی است. به نحوی که با افزایش سطح پلات، اثر پارامترهای اقلیمی بر روی رواناب خروجی کاهش یافته است. نتایج بررسی واسنجی و اعتبار سنجی مدل های رگرسیونی ایجاد شده و شبکه های عصبی مصنوعی، نشان می دهد که دقت شبکه های عصبی در تخمین رواناب براوردی، به علت خصوصیات منحصر به فرد در پیش بینی روابط پیچیده، نسبت به مدل های رگرسیونی چند متغیره، بیشتر می باشد. همچنین در دو روش تفاوت چندانی در تعیین پارامترهای موثر بر تولید رواناب وجود ندارد، اما با توجه به بازه-های زمانی و مکانی متفاوت، اولویت بندی پارامترها تغییر کرد که در اکثر حالات پارامترهای اقلیمی، بیشترین اثر را در تولید رواناب داشتند. همچنین مدل های شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه، پس انتشار خطا و عصبی برگشتی با تابع انتقال سیگموئید، با توجه به آمار ( r2 و rmse )، دقت بالاتری نسبت به سایر شبکه ها دارند.
هدا کدخدایی اصغر مصلح آرانی
تنش کم آبی یک تنش غیر زنده است که به طور جدی تولید محصولات کشاورزی را در بسیاری از نقاط جهان متأثر می سازد. گونه های گیاهی در پاسخ به تنش های محیطی اسمولیتهای سازگاری مانند گلایسین بتائین، پرولین و دیگر اسید های آمینه را در سیتوپلاسم سلولی تجمع می دهند که به واسطه نقش آن در تنظیم فشار اسمزی نقش مهمی درافزایش مقاومت گیاهان تحت شرایط استرس ایفا می کنند. در این تحقیق نقش گلایسین بتائین در افزایش مقاومت به خشکی در دو گونه کلزا و سورگوم تحت تیمارهای مختلف تنش خشکی مورد بررسی قرار گرفت. تحقیق حاضر در سال 1391 در گلخانه ی دانشگاه یزد به صورت طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمار های آزمایشی شامل مقادیر مختلف گلایسین بتایین با غلظت های صفر (شاهد)، 100 و 200 میلی مولار در ترکیب با دور های مختلف آبیاری(3، 6، 9 روزه) در نظر گرفته شد. فاکتورهای مورد ارزیابی در این آزمایش شامل قند، پرولین، وزن تر و خشک و کلروفیل گیاه مورد مطالعه بود. نتایج نشان داد که کاربرد گلایسین بتایین در شرایط تنش بر روی گیاه سورگوم به طور معنی داری باعث افزایش قند در تنش های شدید (نه روزه) و افزایش پرولین در تنش های متوسط (شش روزه) شد. همچنین وزن تر و خشک سورگوم با کاربرد گلایسین بتایین به طور معنی داری در تنش های شدید و متوسط افزایش یافت. در گیاه کلزا کاربرد گلایسین بتایین در شرایط تنش به طور معنی داری باعث افزایش قند و پرولین در تنش های شدید و متوسط شد. همچنین وزن خشک در تنش شدید (نه روزه) به طور معنی داری افزایش یافت. وزن تر در هیچکدام از تیمار ها تفاوت معنی داری را نشان نداد اگر چه اثرغلظت گلیسین بتایین بر وزن تردرتنش شدید (نه روزه) بارزتر بود. میزان کلروفیل هم در شرایط تنش شدید با مصرف گلایسین بتایین به طور معنی داری افزایش یافت. بنابر این بنظر می رسد محلول پاشی گلیسین بتائین می تواند باعث بهبود رشد و محصول در گیاهان مورد مطالعه گردد.
مهری خسروی حمیدرضا عظیم زاده
در این تحقیق اثر سرب و کادمیم بر بعضی از خصوصات فیزیولوژیکی گیاه کاج، سرو، زیتون و مورد اندازه گیری شد. همچنین میزان جذب این عناصر در برگ و ریشه در دو حالت محلول دهی و محلول پاشی اندازه گیری شد. نهال های دو ساله کاج بروسیا، سرو خمره ای، زیتون و مورد که در مخلوط رس، ماسه و کود به نسبت مساوی کشت شده بودند، تهیه شد. نهال های هم اندازه انتخاب و آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. برای تهیه تیمار های سرب و کادمیم به ترتیب از کلریدسرب و نیترات کادمیم استفاده و غلظت های 200، 500 و 1000 میلی گرم بر لیتر از مواد فوق ساخته شد. برای تیمار شاهد از آب مقطر استفاده شد. گلدان های مورد نظر در طول 70 روز در فصل تابستان توسط محلول های تهیه شده سرب و کادمیم به اندازه های مساوی و به دو صورت محلول دهی و محلول پاشی مورد آبیاری قرار گرفت. بعد از آماده نمودن نمونه های ریشه و برگ مقدار سرب و کادمیم با استفاده از دستگاه جذب اتمی مدل novaa300))، مقدار پرولین به روش bates قندهای محلول به-روش kochert و مقدار کلروفیل با دستگاه spadمورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد، کادمیم باعث افزایش میزان پرولین در گیاه کاج و سرو گردید. سرب تنها باعث افزایش پرولین در گیاه سرو شد. میزان پرولین گیاهان دیگر تغییر چندانی نشان نداد. در بین گیاهان مورد مطالعه سرب و کادمیم به طور مشخص باعث افزایش میزان قند های محلول در گیاه مورد شد. با افزایش غلظت سرب تا 200 میلی گرم بر لیتر ابتدا میزان کلروفیل در گیاه زیتون افزایش یافت ولی با افزایش غلظت سرب به طور معنی داری از میزان کلروفیل کاسته شد. در گیاه مورد نیز با افزایش غلظت سرب افزایش تدریجی و ضعیفی تا غلظت 500 میلی گرم بر لیتر مشاهده و سپس با افزایش غلظت، میزان کلروفیل به طور معنی داری کاهش یافت. در حالت محلول دهی کاج بروسیا بیشترین میزان سرب برابر با ppm 303 را در ریشه در بین گیاهان مورد مطالعه در خود انباشت نمود. بعد از کاج، مورد با ppm 253، سرو با ppm 235 و زیتون هم با ppm 101 کمترین انباشت سرب را در ریشه دارند. در حالت محلول پاشی نیز انباشت عنصر سرب در ریشه و برگ بین گیاهان مورد مطالعه مشابه حالت محلول دهی بود. در حالت محلول دهی سرو بیشترین میزان کادمیم برابر با ppm 607 را در ریشه در بین گیاهان مورد مطالعه در خود انباشت نمود. بعد از سرو، مورد با ppm 593، زیتون با ppm 428 و کاج هم با ppm 480 کمترین انباشت کادمیم را در ریشه در بین گیاهان مورد مطالعه دارد. در حالت محلول پاشی نیز انباشت عنصر کادمیم در ریشه و برگ بین گیاهان مورد مطالعه همانند حالت محلول دهی بود. بنابراین در صورتی که شرایط رویش برای این گیاهان فراهم باشد می توان از آنها در خاکهای آلوده به این عناصر جهت امر گیاه تثبیتی و یا کاشت در فضاهای سبز شهری جهت پالایش هوا استفاده نمود. نتایج این تحقیق به وضوح نشان داد که گیاه مورد بیشترین انتقال و انباشت سرب و کادمیم را از ریشه به برگ دارد بنابراین می-توان از آن در خاکهای آلوده به این عناصر جهت امر گیاه استخراجی استفاده نمود. بنابراین نتیجه گیری شد که گیاه مورد با انتقال و انباشت حدود 177 میلی گرم بر کیلوگرم کادمیم می تواند به عنوان یک گیاه بیش انباشت کننده معرفی شود.
حمیده کلانتری سرچشمه محمدحسین مبین
چکیده تبخیر و تعرق موضوع مهمی است که از جنبه های مختلف اهمیت دارد. داده های اقلیمی لازم جهت محاسبه تبخیر و تعرق گیاه مرجع (eto) در اکثر ایستگاه های هواشناسی کشور اندازه گیری نمی شوند، برای رفع این کمبود می توان از روابط ریاضی و منطقی بین(eto) و سایر شاخص های اقلیمی از جمله شاخص خشکی دمارتن (i) که تنها به داده های دما و بارش نیاز دارد استفاده کرد. در این مطالعه که تلاشی در جهت حل این مشکل است، 41 ایستگاه سینوپتیک کشور انتخاب که براساس سیستم های طبقه بندی اقلیمی رایج از آب و هوای خشک و بیابانی برخوردارند، انتخاب و داده های هواشناختی لازم جهت محاسبه ی پارامترهای فوق در دوره ی آماری 20 ساله 2005-???? در هر ایستگاه جمع آوری گردید. ابتداeto در هر ایستگاه با استفاده از روش فائو- پنمن- مانتیث با نرم افزار cropwat محاسبه، و سپس i برای هر ایستگاه محاسبه شد. پس از آن با استفاده از نرم افزارهای excel و tablecurve تلاش شد روابط ریاضی و منطقی بین پارامتر وابسته(eto) و متغیر مستقل (i) در مقیاس زمانی ماهانه و سالانه تعیین، و معادلات و نمودارهای مربوطه بدست آمده و ترسیم شود. به طور کلی برای هر ایستگاه 13 معادله بدست آمد. سپس با روش تحلیل خوشه ای ایستگاه ها گروه بندی شده و بعد از آن با استفاده از یافته های حاصله کمیت های i و eto و نیز معادلات ریاضی بدست آمده بر اساس روش های کریجینگ و تیسن در محیط نرم افزاری ilwis پهنه بندی گردید. نتایج بدست آمده بیانگر آن است که در منطقه مورد مطالعه بین i و ارتفاع زمین از سطح دریا رابطه ای خطی، مثبت و معنی دار در سطح 5? (0/05>pvalue) وجود دارد. بین eto و ارتفاع رابطه ی خطی معنی داری وجود ندارد (0/05<pvalue). بطورکلی در 71? ایستگاه های مورد مطالعه روابط بینeto وi معنی دار است. حدود 79? از ایستگاه هاeto وi دارای رابطه ی رگرسیونی خطی، در 10/3? از آنها این رابطه لگاریتمی، و در 10/3? ایستگاه ها رابطه نمایی هستند. حداکثر میزان معنی داری ایستگاه ها در مقیاس ماهانه طی دوره آماری 20 ساله مربوط به ماه های فوریه و مارس با 90 درصد معنی داری بوده است، سپس به ترتیب در ماه آوریل 83 درصد ایستگاه ها دارای روابط معنی داری هستند، در ماه ژانویه 80 درصد، دسامبر71 درصد ، می61 درصد ، اکتبر 49 درصد، نوامبر 41 درصد، ژوئن 27 درصد، ژولای 22 درصد، آگوست 7 درصد و سپتامبر 5 درصد از ایستگاه ها دارای روابط معنی داری بوده اند. در تعدادی از ماه ها به خصوص ماه های گرم سال به دلیل نبود بارش در طول ماه امکان یافتن رابطه ای معنی دار بینeto و i ممکن نیست. براساس یافته های تحقیق حاضر می توان با راه های مختلف و با دقت های متفاوت از i به eto رسید: استفاده از یک معادله کلی با 0.49 =r2، از راه معادلات مربوط به ایستگاه های سینوپتیک با 0.99=r2 و بر پایه ی مدل روی هم گذاری با 0.77=r2. کلمات کلیدی: تبخیر و تعرق گیاه مرجع، شاخص خشکی دمارتن، روابط ریاضی و منطقی، مناطق خشک و بیابانی ایران.
فاطمه ایزدی علی اکبر کریمیان
چکیده محیط زیست، به تمام محیطی اطلاق می شود که انسان بطور مستقیم و غیر مستقیم به آن وابسته است و زندگی و فعالیت های او در ارتباط با آن قرار دارد. زندگی مدرن و صنعتی امروز انواع بحران ها و آلودگی ها را برای محیط زیست در سطح جهانی و ملی به وجود آورده است. امروزه توجه به محیط زیست در تمامی بخش های کشور بخصوص محیط های روستایی اهمیت یافته است تا هر چه بهتر و بیش تر بتوان در حین بهره برداری مناسب از محیط، از آن حفاظت نمود. لذا مناطق روستایی به واسطه نزدیکی بیش تر به طبیعت و اثرات مستقیمی که بر طبیعت می گذارند و تاثیراتی که از طبیعت می پذیرند، از اهمیت بسزایی برخوردار هستند. این امر ضرورت تحقیق در محیط زیست روستایی را دو چندان می کند. از مقدمات رفع مشکلات محیط زیستی، افزایش آگاهی های عمومی در میان کلیه ی اقشار جامعه می باشد. آموزش، اطلاع رسانی و ترویج فرهنگ زیست محیطی باید به اقتضای شرایط، به روز شود و در مقاطع مختلف تحصیلی متناسب با سن و شرایط انجام پذیرد تا بهتر بتوان از آموزش در راستای حفاظت از محیط زیست بهره برد. در همین راستا نظام تعلیم و تربیت باید ضمن گسترش آموخته ها در جامعه، افراد را از سمت آگاهی و دانش به سوی عمل حرکت دهد. برای براورد این شناخت در این تحقیق از پرسش نامه استاندارد شده استفاده گردید. پرسشننامه ای با سوالات بسته و در قالب طیف لیکرت مشتمل بر 34 گویه در چهاربخش (شناخت اجزای محیط-زیست، شناخت آلودگی های محیط زیست، رویکرد نسبت به محیط زیست، نگرش نسبت به محیط زیست) استفاده گردید. جامعه آماری در این مطالعه شامل دانش آموزان روستایی مقطع راهنمایی ناحیه شش آموزش و پرورش اصفهان همراه با والدین و معلمان آن ها بود. حجم نمونه توسط فرمول کوکران 332 نفر تخمین زده شد، که برای اطمینان بیش تر 400 دانش آموزان (197 دختر و 203 پسر)، با روش نمونه برداری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. به این صورت که در مرحله اول نمونه گیری به صورت خوشه ای و در مرحله دوم از بین خوشه های انتخابی نمونه گیری سیستماتیک (منظم) انجام گرفت. در نهایت آنالیزهای آماری شامل: من ویتنی، کروسکال والیس، همبستگی و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد در زمینه شناخت کلی از محیط زیست (میانگین 33 گویه پرسش نامه) نشان می دهد که میزان شناخت دانش آموزان با جنسیت آنها در ارتباط بوده و جنس مونث اطلاعات بیش تری داشتند، اما شناخت دانش آموزان با سن و پایه تحصیلی آن ها و سن و تحصیلات والدین آنها در ارتباط نیست. همچنین میزان این شناخت به ترتیب در معلمان، دانش آموزان و در آخر والدین روستایی افزایش می یابد. علاوه بر آن مهم ترین منبع آموزشی از نظر دانش آموزان تلویزیون و خانواده بودند. کلمات کلیدی: آموزش محیط زیست، دانش آموز، دوره راهنمایی، روستا، معلم، والدین
مدیحه جوشن محمد علی حکیم زاده اردکانی
چکیده: یکی از ویژگی های نواحی خشک و نیمه خشک، شوری و سدیمی بودن منابع آبی است که برای آبیاری استفاده می شود. و تاثیر این منابع آبی بر خاک ها از جمله مسائل مهم آب و خاک در این مناطق است. در این تحقیق به منظور بررسی تاثیر نسبت جذب سدیم (sar) آب آبیاری بر روی نسبت جذب سدیم خاک، پایداری خاکدانه ها و هدایت هیدرولیکی نمونه های خاک با بافت شنی لومی به طول مدت چهار ماه در قالب طرح کاملا تصادفی تحت تیمارهای (شاهد=a، sar1=b، sar5=c، sar12=d، sar18=e(میلی مول مول بر لیتر)) قرار گرفت. سپس نمونه های خاک در آزمایشگاه مورد تجزیه شیمیایی و فیزیکی قرار گرفت. نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار spss و excelمورد ارزیابی آماری قرار گرفت. مقایسه میانگین تیمارهای آزمایش بیان گر آن است که به جزء تیمار b سایر غلظت های نسبت جذب سدیم آب منجر به افزایش نسبت جذب سدیم خاک به طور معنی داری (01/0p?) شدند ولی روند کاهش یکنواخت نبود. افزایش نسبت جذب سدیم آب، کاهش معنی داری (01/0p?) در پایداری خاکدانه ها و هدایت هیدرولیکی نسبت به شاهد ایجاد کرده است. با توجه به نتایج بدست آمده می توان از منابع آب سدیم دار تا حدودی با رعایت اصول حفاظتی استفاده کرد. پیشنهاد می شود که از دامنه های مختلف sar با بافت متفاوت تحقیقات مشابهی بعمل آید تا بتوان نتایج جامع تری را ارائه نمود.
نسیبه میرزایی اصغر مصلح آرانی
چکیده در این تحقیق اثر سرب، کادمیم و تیمار همزمان نیتروپروساید سدیم (snp) بر بعضی از خصوصیات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی گیاه سنجد و زیتون تلخ اندازه گیری و همچنین میزان جذب کادمیم و سرب در ریشه، ساقه و برگ اندازه گیری شد. نهال های یک ساله و هم اندازه سنجد خوراکی و زیتون تلخ که در مخلوط رس، ماسه و کود به نسبت مساوی کشت شده بودند از نهالستان شهرستان یزد تهیه و در یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار قرار داده شد. محلول هایی با غلظت های صفر (شاهد)، 100، 200 و 400 میلی گرم بر لیتر از عناصر مورد مطالعه، بدون ماده snp و یا همراه 750 میلی گرم بر لیتر از ماده snp تهیه شد. گونه های مورد مطالعه به مدت 60 روز تحت تیمار 200 میلی لیتر از محلول های مذکور (از طریق خاک) قرار گرفت. بعد از آماده نمودن نمونه های ریشه، ساقه و برگ مقدار سرب و کادمیم با استفاده از دستگاه جذب اتمی مدل novaa300))، مقدار پرولین به روش bates، قندهای محلول به روش kochert، مقدار کلروفیل با دستگاه spad، محتوی آب به روش ritchie، مالون دآلدئید به روش heath وpacker ، طول ریشه و ساقه با خط کش میلی متری و وزن آن ها با ترازوی با دقت 001/0 مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد با افزایش غلظت این دو عنصر در خاک میزان جذب آن ها در ریشه، ساقه و برگ افزایش یافت. میزان انباشت در هر دو گونه و برای هر دو عنصر در ریشه بیشتر از ساقه و برگ بود. افزایش کادمیم و سرب در خاک باعث افزایش میزان پرولین در هر دو گیاه شد. میزان کلروفیل نیز در هر دو گیاه تحت تنش عناصر سنگین کاهش یافت. میزان قندهای محلول در برگ و محتوی نسبی آب برگ در هیچ یک از دو گیاه و برای هیچ یک از دو عنصر تغییر معنی داری نداشت. حضور عناصر سنگین در خاک باعث کاهش رشد ریشه در دو گیاه شد. کاربرد snp باعث افزایش میزان کلروفیل و رشد ریشه در دو گیاه مورد مطالعه تحت تنش عناصر سنگین شد.
زهرا نوفرستی محمدعلی حکیم زاده اردکانی
در مطالعه اثرات یون ها بر ساختمان خاک و بسیاری از روابط از جمله نسبت جذب سدیم، همواره کلسیم و منیزیم از لحاظ تاثیر بر بهبود و حفظ ساختمان خاک مشابه فرض می-شوند. تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر غلظت های مختلف منیزیم بر برخی شاخص های سنجش کیفیت خاک، انجام شده است. یک نمونه خاک لوم رسی برای آماده سازی به مدت 4 ماه تحت اثر تیمار غلظت های مختلف منیزیم (0، 1، 2، 3، 4 و 5 میلی مول بر لیتر) در 3 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی قرار گرفت. پس از این مدت میانگین وزنی قطر خاکدانه ها (mwd) به روش کمپر و رزونا (1986)، پایداری مرطوب خاکدانه ها (was) و پراکنش رس (dc) به روش پوجوساک وکی (1990) و هدایت هیدرولیکی اشباع (ks) خاک به روش بار افتان اندازه گیری گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان می دهد که بین میانگین تاثیر تیمارها بر شاخص پایداری خاکدانه ها، هدایت هیدرولیکی و پراکندگی رس اختلاف معنی داری (01/0>p) بین تیمارها وجود دارد. تا غلظت 3 میلی مول بر لیتر به دلیل جانشینی منیزیم به جای سدیم و کاهش اثرات آن، شاخص های پایداری خاکدانه ها و هدایت هیدرولیکی افزایش و پراکنش رس کاهش پیدا می کند، پس از این غلظت 3 میلی مول بر لیتر با افزایش نسبت منیزیم به کلسیم منیزیم جایگزین کلسیم شده و از آن جایی که به دلیل خصوصیات ویژه یونی هم چون شعاع هیدراته و انرژی هیدراته بیش تر توانایی کم تری از کلسیم در حفظ پایداری خاک از خود نشان می دهد باعث کاهش پایداری خاک می گردد
معصومه پورسعیدی حمید رضا عظیم زاده
حضور صنایع و کارگاه های مزاحم، آلودگی های شهر ها و خطرات ناشی از آن ها را افزایش می دهد. یکی از مشکلات محیط زیستی در شهر شیراز، استقرار کارخانجات و فعالیت های صنعتی ناسازگار با محیط زیست شهر و ایجاد آلودگی های (هوا، آب، خاک و صوت) ناشی از آن هاست. در پژوهش حاضر از بین کل صنایع شهر، از 65 واحد صنعتی (شامل هفت صنعت) که نسبت به سایر صنایع پرکاربردترند، نمونه برداری شد. این صنایع شامل صافکاری، جلوبندی سازی، درب و پنجره سازی، تعویض روغنی، مکانیکی، نقاشی و باطری سازی است. از غبار کف محیط داخل و خارج این صنایع نمونه برداری شده و ذرات معلق و شدت صوت داخل و خارج هر کدام از این صنایع ثبت گردید. از موی سر نه نفر از کارگران شاغل در این صنایع نیز نمونه برداری شد. پنج فلز سنگین سرب، کادمیوم، روی، کروم و نیکل موجود در نمونه ها با روش استاندارد استخراج و سپس با دستگاه جذب اتمی شعله ای قرائت شد. با شاخص های آلودگی تجمعی (ipi)، شاخص درجه آلودگی اصلاح شده (mcd) و شاخص خطر اکولوژیکی (ri) نمونه های غبار کف، شدت صوت و ذرات معلق محیط کار داخلی و خارجی صنایع دسته بندی شد. بیشترین غلظت سرب و نیکل در غبار صنایع باطری سازی، کادمیوم درغبار صافکاری و مکانیکی، کروم در غبار صافکاری و روی در غبار مکانیکی است. در صنایع فلزی شدت صوت و ذرات معلق محیط داخلی بیشتر از محیط خارجی است. شاخص های ipi ، mcd و ri نشان دهنده سطوح آلودگی و خطر زیست محیطی کم از نظر همه عناصر سنگین است. از لحاظ شاخصmcd و صوت وذرات معلق، صنایع درب و پنجره سازی آلودگی متوسط دارد. میانگین شدت صوت در صنایع صافکاری، جلوبندی و درب و پنجره سازی db (57/108، 1/103 ،111) و بالاتر از استاندارد (db70) است. بیشترین میزان ذرات معلق در محیط داخلی صنایع درب و پنجره سازی (µg/m³ 962) است که بالاتر از استاندارد (µg/m³150) است. انتشار عنصر روی در غبار کف کارگاه های صنعتی شهر شیراز (mg/kg 11/741) و بالاتر از حد استاندارد (mg/kg 300) است. برای کنترل و کاهش آلودگی محیط زیستی ناشی از کارگاه های صنعتی شهر شیراز، انتقال صنایع آلاینده مانند صنایع درب و پنجره سازی، جلوبندی سازی و صافکاری به خارج از محدوده شهر پیشنهاد می شود.
میترا اسمعیل زاده حسینی محمد اسلامی کلانتری
گرد و غبار یکی از پدیده های جوی است که آثار و پیامدهای زیست محیطی نامطلوبی بر جای می گذارد. غبار ریزشی شامل ذرات به اندازه ی 10 میکرون و بزرگتر می باشد که از جو به سطح زمین ریزش می کند. با توجه به اینکه در اکثر مناطق خشک و نیمه خشک کشور علت اصلی آلودگی هوا گرد و غبار می باشد بنابراین بررسی تغییرات مکانی – زمانی و تعیین منشا غبار ریزشی بر سطح شهر یزد به عنوان یکی از شهرهای کویری کشور حائز اهمیت می باشد. در این تحقیق نمونه برداری در سه مرحله شامل : 1- نمونه برداری غبار ریزشی شهر با استفاده از تله ی رسوب گیر تیله ای به مدت 6 ماه در دو فصل زمستان 1391 و بهار 1392، 2- نمونه-برداری از خاک سطحی سایت هایی از دشت یزد اردکان به عنوان منشا احتمالی برون شهری غبار ریزشی و 3- نمونه برداری از خاک سطحی شهر در مجاورت ایستگاه های با وزن بالای غبار ریزشی به عنوان منشا درون شهری صورت گرفت. به منظور یافتن ردیاب برای تعیین منشا غبار ریزشی، دانه بندی نمونه ها به روش فولک، بررسی وجود رادیوایزوتوپ ها توسط شمارنده گایگر مولر و اندازه گیری عناصر سنگین با استفاده از دستگاه جذب اتمی شعله ای مدل analyticjena – 951 صورت گرفت. در نهایت 9 عنصر ردیاب بدست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که بیشترین مقدار غبار ریزشی در هر دو فصل مربوط به محدوده ی شمال غرب و کمترین مقدار مربوط به محدوده ی غرب شهر می باشد. میانگین نرخ ریزش غبار در فصل زمستان (mt km-2 month-1) 98/2 و در فصل بهار (mt km-2 month-1) 87/7 بدست آمد که این نتیجه نشان می دهد که نرخ ریزش غبار در فصل بهار بیشتر از فصل زمستان می-باشد. نتایج مقایسه میانگین نرخ ریزشی غبار با استفاده از آزمون t غیر جفتی نشان داد که اختلاف میانگین نرخ غبار ریزشی بین فصل زمستان و بهار معنی دار است ( 000/0 p value =). نتایج آنالیز تشخیص نشان داد که بیشترین سهم منابع غبار ریزشی شهر یزد مربوط به شوره زار و کلوتک و یاردانگ می باشد. قسمت عمده غبار شهر یزد دارای منشأ برون شهری و تنها در محدوده شمال غرب و جنوب شهر منشأ درون شهری شناسایی گردید.
زهرا فخیمی ابرقویی محمد علی حکیم زاده اردکانی
چکیده درصد سدیم تبادلی (esp) و نسبت جذب سدیم (sar) از شاخص های رایج برای ارزیابی خاک های شور و قلیا می باشد. اندازه گیری esp در خاک های متأثر از نمک همواره با مشکلاتی همراه بوده و وقت گیر و پر هزینه می باشد. هدف از این تحقیق، یافتن رابطه مناسب بین esp و sar و امکان برآورد esp از sar در نمونه خاک های متأثر از نمک در دشت ابرکوه می باشد. بدین منظور پس از بررسی نقشه شوری منطقه تعداد 29 نمونه خاک با روش نمونه برداری سیستماتیک– تصادفی در طول محور ابرکوه به سمت دهشیر جمع آوری گردید. آزمایشات و تجزیه و تحلیل های آماری لازم بر روی نمونه ها اجرا گردید و بر اساس نتایج به دست آمده رابطه بین این دو فاکتور به صورت رابطه esp =0.034 + 1.195 sar (p<0.01) با ضریب تعیین 90% به دست آمد. بنابراین می توان با دقت بالایی میزان esp را در خاک های مورد مطالعه با استفاده از sar تخمین زد. همچنین با بررسی رابطه بینesp اندازه گیری شده و برآوردی و با استفاده از آزمون t جفت شده مشخص گردید که معادله به دست آمده در این تحقیق از دقت کافی برای تخمینesp برخوردار است. در این تحقیق اثر تغییر بافت خاک بر ارتباط بین esp و sar مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور ارتباط بین این دو فاکتور در دو نوع بافت خاک لوم شنی و شن لومی جداگانه بررسی گردید و نتایج نشان داده است که با اضافه کردن متغییر بافت خاک در بافت هایی با درصد رس بالاتر، میزان ضریب همبستگی معادله رگرسیون افزایش یافته است (p<0.01).
رستم یزدانی بیوکی محمد بنایان اول
به منظور بررسی اثرات کود اوره و آزوکمپوست در چین های مختلف بر گیاه دارویی مرزنجوش وحشی، آزمایشی به صورت فاکتوریل اسپلیت پلات در قالب طرح پایه بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در دو منطقه یزد و مشهد در سال زراعی 92-1391 انجام شد. چهار سطح کود اوره (u) و چهار سطح کود آزوکمپوست (a) (جهت تأمین مقادیر صفر، 40، 80 و 120 کیلوگرم نیتروژن در هکتار از هر کود) به عنوان عامل های اصلی و چین (چین اول در تیرماه و چین دوم در مهرماه) به عنوان عامل فرعی در نظر گرفته شدند. در این تحقیق برخی ویژگی های رشدی، عملکرد و اجزای عملکرد مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه مرکب نشان داد که اثرات کودهای اوره و آزوکمپوست بر تمامی صفات اندازه گیری شده به جز شاخص برداشت، درصد اسانس و ترکیبات اسانس معنی دار بودند (05/0p<). گیاهان تیمار شده با u1a2 (به ترتیب سطح 40 و 80 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص اوره و آزوکمپوست) و u1a3 (به ترتیب سطح 40 و 120 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص اوره و آزوکمپوست) در تمامی ویژگی های کمی مورد ارزیابی به جز درصد نیتروژن گیاه دارای بیش ترین و گیاهان تیمار شاهد از کمترین مقادیر برخوردار بودند. مصرف کودهای آلی و شیمیایی سبب افزایش کارایی مصرف نور و کاهش کارایی استفاده از نیتروژن در هر دو منطقه شد. آنالیز (gc) و (gc/ms) حاکی از استخراج 44 و 50 ترکیب اسانس در چین اول به ترتیب در منطقه مشهد و یزد و 44 ترکیب در چین دوم در هر دو منطقه بود. ترکیب های تیمول، 4- ترپینئول، آلفا-ترپینن، سابینن و ترانس سابینن هیدرات با بیش از 70 و 60 درصد به ترتیب در چین اول و دوم به عنوان ترکیبات عمده اسانس مرزنجوش در هر دو منطقه بودند. به طورکلی نتایج حاکی از آن بود که در مقایسه کاربرد کودهای اوره و آزوکمپوست برای تأمین مقادیر یکسان نیتروژن موردنیاز مرزنجوش، کاربرد آزوکمپوست سبب عملکرد اقتصادی (برگ و گل خشک)، کارایی مصرف نور و کارایی مصرف نیتروژن بالاتری نسبت به اوره شد. لذا به نظر می رسد استفاده از کود آلی آزوکمپوست نسبت به اوره ازلحاظ اقتصادی توجیه پذیر باشد.
فهیمه طریقت محمدحسین مختاری
بررسی اثر تنش¬های محیطی و نقش آن¬ها در پیش¬بینی و ارزیابی رشد و عملکرد محصولات زراعی بسیار ضروری است. گیاهان زراعی رشد یافته در خاک¬های شور ممکن است به دلیل خواص اسمزی شوری با درجاتی از تنش کم¬آبی و در نتیجه با کاهش سرعت رشد مواجه شوند. در این تحقیق، اثر تنش شوری بر روی رشد دو رقم گندم ارگ و جوی افضل در سه مرحله مختلف رشد، غلظت عناصر برگ و نیز خصوصیات جذب و انعکاسی برگ این دو گیاه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، آزمایشی در قالب طرح کاملا تصادفی و در سه تکرار به انجام رسید. تیمارهای آبیاری با استفاده از نمک کلرید سدیم در سه سطح شوری 4، 8 و 12 دسی¬زیمنس بر متر ایجاد گردید و تیمار آبیاری با آب مقطر نیز به عنوان شاهد در نظر گرفته شد. پس از پایان یافتن دوره اعمال تیمار و برداشت بوته¬ها، صفاتی از قبیل ارتفاع گیاه، طول ریشه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه اندازه¬گیری شد. در مرحله سوم، صفات وزن صددانه و تعداد سنبله نیز به صفات مذکور اضافه گردید. برای به دست آوردن غلظت عناصر در مرحله اول، قسمتی از ماده خشک هر گلدان به سه روش عصاره¬گیری و غلظت عناصر موجود در برگ تعیین شد. جهت بررسی خصوصیات طیفی گیاه، نمونه¬برداری از برگ¬های چهارم یا پنجم بوته¬ای که به طور تصادفی انتخاب شده بود صورت گرفت. با قرار دادن نمونه برگ در دستگاه و شروع اندازه¬گیری، میزان جذب و انعکاس برگ در محدوده طول موجی 190 تا 1100 نانومتر و در سه تکرار یادداشت شد. بر اساس یافته¬های این تحقیق، به نظر می¬رسد که عکس¬العمل رشد جوی افضل و گندم ارگ در برابر سطوح مختلف شوری با یکدیگر متفاوت است. صرف¬نظر از مرحله سوم رشد که در آن، تنش شوری اثر معنی¬داری بر رشد رویشی دو گیاه نداشت، شوری در مرحله اول رشد گندم ارگ بر وزن خشک اندام هوایی و ریشه و در مرحله دوم بر تمام صفات تأثیرگذار بود؛ در حالی¬که در مرحله اول و دوم رشد جوی افضل تنها وزن خشک ریشه تحت تأثیر شوری قرار گرفت. این امر می¬تواند به این دلیل باشد که ریشه گیاه قبل از سایر اندام¬ها با تنش مواجه می¬شود. این تحقیق نشان داد که جوی افضل در مقابل افزایش سدیم و کلر ناشی از تنش شوری مقاومت نشان داده و در مقابل، از تغییر غلظت تعداد زیادی از عناصر غذایی جلوگیری به عمل آورده است. در گندم ارگ هم¬زمان با افزایش شوری در محیط ریشه، غلظت سدیم و کلر برگ افزایش یافت و در غلظت سایر عناصر نیز اختلال ایجاد شد. از این یافته¬ها می¬توان نتیجه¬گیری کرد که تحمل جوی افضل نسبت به تنش شوری بیشتر از گندم ارگ است. این مطالعه، توانایی اسپکتروفتومتری مرئی و مادون قرمز نزدیک را در تشخیص اثر شوری بر روی برگ نشان داد. هم¬چنین بر اساس نتایج این تحقیق، طیف 530 تا 660 نانومتر از محدوده مرئی یکی از موثرترین طیف¬ها برای تشخیص اثرات تنش شوری برگ شناخته شد.
مهدیه نقدیان محمد علی میر محمدی میبدی
در این پژوهش اثر snp بر روی دوگونه ی سورگوم و یونجه برای افزایش مقاومت به تنش خشکی بررسی شد. تحقیق حاضر در سال 1392 در دانشگاه یزد اجرا شد. سورگوم در گلخانه دانشگاه یزد و یونجه در ژرمیناتور آزمایشگاه گیاه شناسی دانشگاه یزد پرورش یافتند. به منظور اجرای آزمایش، بذر سورگوم بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار کاشته شدند. فاکتورهای مورد بررسی در این تحقیق شامل غلظت های مختلفsnp (صفر، 150 و 300 میکرومولار) و سطوح مختلف تنش خشکی [100 (شاهد)، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی] در نظر گرفته شد. پس از سپری شدن دوره تیمار، صفاتی مانند میزان پرولین، قند محلول، کلروفیل، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، ارتفاع گیاه، تعداد برگ وحجم ریشه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که اعمال تنش رطوبتی منجر به کاهش معنی دار کلروفیل a،b و کل در گیاه سورگوم شد. در شرایط محدودیت رطوبت، کاربرد snp به خصوص در غلظت بالاتر موجب افزایش میزان کلروفیل نسبت به حالت عدم استفاده از این ماده گردید. یافته های این تحقیق همچنین نشان داد که در شرایط تنش رطوبتی، میزان پرولین برگ سورگوم نسبت به تیمار با رطوبت کافی افزایش یافت. پیش تیمار گیاه سورگوم با snp باعث کاهش مقدارپرولین در همه تیمارهای رطوبتی شده است. میزان قندهای محلول در گیاه سورگوم نیز در اثر تنش خشکی افزایش یافت و کاربرد snp منجر به کاهش میزان قندهای محلول گردید. نتایج این تحقیق بیان¬گر نقش مفید snp در افزایش کلروفیل در گیاهان تحت تنش شدید رطوبتی در مقایسه با عدم استفاده از این ماده است. بذرهای گیاه یونجه در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار در داخل پتری دیش انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی در این تحقیق شامل غلظت های مختلف snp (صفر، 150 و300 میکرومولار) وسطوح مختلف تنش خشکی [صفر(شاهد) ، 5- ،5/7- و10- بار] درنظر گرفته شد. که تنش خشکی از طریق اعمال پلی اتیلن گلیکول صورت گرفت. پس ازگذشت 10روز از تاریخ کشت صفاتی از قبیل درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، طول ساقه چه، طول ریشه چه و وزن تر وخشک ساقه چه و ریشه چه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که افزایش تنش اسمزی در گیاه یونجه منجر به کاهش معنی¬دار سرعت جوانه زنی، وزن تر و خشک ساقه چه و ریشه چه و همچنین طول ساقه چه و ریشه چه گردید. مصرف snp باعث کاهش اثر تنش خشکی بر جوانه¬زنی و رشد اولیه یونجه گردید. به¬طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که در شرایط تنش رطوبتی مصرف snp منجر به بهبود تحمل گیاه سورگوم و یونجه به تنش خشکی گردید.
فیروزه نظری محمدرضا اختصاصی
پدیده فرسایش بادی از مهم ترین معضلات زیست محیطی و کشاورزی در نواحی خشک و نیمه خشک می باشد. اجرای برنامه های کنترلی و حفاظتی این پدیده برآورد دقیقیاز مقدار فرسایش را طلب می کند. ابزارهای اندازه گیری فرسایش بادی و کارآیی جمع آوری و نگهداشت تله های رسوب گیر در برآورد میزان رسوب منطقه دارای اهمیت زیادی است. تعیین این کارآیی ها متناسب با نمونه خاک مناطق مورد مطالعه با توجه به ویژگی های تله و شرایط محیطی مختلف الزامی است. تله رسوب گیر bsneنصب شده در ایستگاه فرسایش بادی کرمان با نمونه خاک منطقه در تونل باد واسنجی شد. کارآیی تله اندازی این تله بین 57 تا 66 درصد متغیر بود و راندمان نگهداشت 80 درصد بدست آمد. با افزایش راندمان مقدار رسوب اندازه گیری شده به مقدار واقعی نزدیک می شود چون ضریب اصلاحی به یک نزدیک می شود و کاهش راندمان تا 50 درصد باعث افزایش 44درصدی رسوب عبور کرده از واحد عرض یک متر می شود. تجزیه و تحلیل انجام شده برای بررسی روابط میان رسوب جمع آوری شده و نوع معادله استفاده شده برای برآورد رسوب در بخش توزیع عمودی نشان داد که از میان مدل های نمایی+نمایی در پایه نپرین، نمایی اصلاح شده، توانی و لجستیک، مدل توانی و لجستیک بهترین ضریب همبستگیرا داشت. ضریب تعیین (r2=0.99)بدست آمده نشان می دهد این دو معادله می تواند بیشترین تغییرات متغیر وابسته را نسبت به متغیر مستقل توجیه کند. در بخش توزیع افقی برای افزایش دقت در محاسبه ظرفیت انتقال، پهنه بندی در هر رخداد انجام شد. مدل های برآورد رسوب بگنولد، کاوامورا، زینگ مورد بررسی قرار گرفت. برآورد مدل های بگنولد و کاوامورا اختلاف زیادی با مقدار اندازه گیری شده داشت ولی برآورد مدل زینگ باوجود اختلاف حدود دوبرابر به متوسط مقدار اندازه گیری شده نزدیک بود. بطورکلی نتایج نشان می دهد این مدل ها قابلیت کاربرد در محیط را ندارد.
صدیقه جعفریان حمید سودایی زاده
تنش خشکی به عنوان یک عامل محدود کننده تولیدات گیاهی است. جهت به حداقل رساندن اثرات سوء این تنش ترکیبات اصلاح کننده متعددی مورد استفاده قرار گرفته است. در این پژوهش اثر ید در کاهش اثرات تنش خشکی بر پارامترهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی دو گونه زراعی کلزا و گلرنگ در شرایط گلخانه و آزمایشگاه بررسی شده است. بدین منظور در آزمایش اول عکس¬العمل کلزا به دو عامل تیمار¬ رطوبتی با 4 سطح (100، 75 ،50 و 25 درصد ظرفیت زراعی) و غلظت ید در سه سطح (0، 40 و 80 میکرومولار) در شرایط گلخانه بررسی شد. در آزمایش دوم اثر تنش خشکی در چهار سطح (0، 4/0، 8/0-، 2/1- و 6/1- مگاپاسکال) و غلظت ید در سه سطح (0، 40 و 80 میکرومولار) بر رشد اولیه گلرنگ در شرایط آزمایشگاه بررسی شد. هر دو آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی و با سه تکرار بررسی گردید. نتایج بدست آمده از اولین آزمایش بیانگر آن است که ارتفاع، قطر ساقه، طول و حجم ریشه، همچنین وزن خشک ریشه و اندام هوایی، کلروفیل a، کلروفیل b و کلروفیل کل کلزا با اعمال تنش خشکی کاهش معنی داری داشته است (p<0.01). تنش خشکی همچنین منجر به افزایش میزان قندهای محلول و پرولین اندام¬های هوایی کلزا نسبت به تیمار عدم محدودیت رطوبت گردید. مصرف هر دو غلظت ید منجر به کاهش اثرات تنش خشکی بر خصوصیات مورد بررسی گیاه کلزا گردید. یافته¬های این تحقیق همچنین نشان¬دهنده آن است که اعمال تنش خشکی اثر منفی بر جوانه¬زنی و رشد اولیه گلرنگ در هر دو حالت مصرف و عدم مصرف ید داشت. با این¬حال مصرف ید میزان خسارت حاصل از تنش خشکی بر روی این گیاه را در مقایسه با عدم استفاده از این ماده به ¬طور ¬معنی¬داری کاهش داد. به طور کلی نتایج این تحقیق بیانگر نقش مثبت ید در کاهش اثرات ناشی از تنش خشکی بر هر دو گیاه مورد بررسی بود.
سونیا خسروی دهقی محمدعلی حکیم زاده اردکانی
بررسی نحوه ی تغییرات فسفر قابل جذب خاک از نظر جذب سطحی این عنصر به وسیله ی اجزای کلوئیدی و کانی های خاک حائز اهمیت است و می تواند به طور موثری در امر توصیه کودی فسفر و آزمون فسفر خاک مفید باشد. ماهیت جذب فسفر بر سطوح کانی ها از طریق روش ها و معادلات مختلفی قابل بررسی است که تناسب استفاده از هر معادله بستگی به نوع خاک و هدف تحقیق دارد. اما اصول کلی تهیه هم-دماهای جذب مبتنی بر به تعادل رسیدن خاک با محلول های الکترولیت کلرید کلسیم، حاوی غلظت های متفاوت فسفر در دما و زمان ثابت است. به منظور بررسی این فرآیند در خاک های آهکی منطقه محمد آباد، از افق سطحی پنج نقطه مختلف این منطقه نمونه تهیه شد. پس از هواخشک شدن و گذراندن از الک دو میلی متری، نمونه های سه گرمی از این خاک ها به مدت 24 ساعت و در دمای 1±25 در تعادل با محلول کلرید کلسیم حاوی غلظت های صفر تا 33 میلی گرم در لیتر فسفر قرار گرفت. تفاوت غلظت فسفر در محلول های اولیه و نهایی به عنوان مقدار جذب سطحی شده در نظر گرفته شد، ارتباط آن با غلظت تعادلی فسفر به وسیله سه مدل لانگ مویر، فروندلیچ و ون های برازش داده شد. روند جذب فسفر با معادله لانگ-مویر مطابقت داشت (95/0= r2)، اما معادله فروندلیچ و ون های نتوانستند به خوبی روند جذب فسفر در خاک را نشان دهند. نیاز استاندارد فسفر برای خاک های مورد مطالعه، که به صورت مقدار فسفر جذب شده در غلظت تعادلی 3/0 میلی گرم در لیتر تعریف شد، در محدوده 25/3-42/1 میلی گرم در کیلوگرم به-دست آمد. همبستگی مثبت بین ضریب k لانگ مویر و میزان رس در تمام خاک ها وجود دارد که r2 آن 94/0 بود. نیاز استاندارد فسفر همبستگی معنی داری در سطح 5 درصد با میزان رس خاک داشت.
زهره زمانی فروشانی اصغر مصلح آرانی
در این تحقیق تغییرات فصلی پرولین، قندهای محلول، سدیم، پتاسیم و نیتروژن در اندام¬های هوایی گیاه رمس در سه رویشگاه مختلف این گیاه (در اراضی هامادا، پلایا و ماسه¬ای) مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، نمونه¬برداری از گیاه رمس با سه تکرار در زمستان 91 (بهمن) آغاز شد. نمونه¬برداری¬های بعدی در بهار (اردیبهشت)، تابستان (شهریور) و پاییز (آبان) 92 انجام شد. در هر رویشگاه سه نمونه خاک نیز از اعماق 20-0 و 40-20 سانتی¬متری از پای بوته¬ها برداشته شد. آنالیز خاک سه رویشگاه نشان داد که حداکثر شوری مربوط به رویشگاه پلایا با شوری متوسط 108 میلی¬زیمنس بر سانتی¬متر و حداقل شوری مربوط به رویشگاه ماسه¬ای با شوری متوسط 4/2 میلی¬زیمنس بر سانتی¬متر است. بافت خاک رویشگاه¬های هامادا و پلایا، لومی شنی و بافت خاک رویشگاه سوم شنی است. نتایج آزمایش¬ها در مورد گیاه نشان¬ داد، اثر فصل بر تمامی پارامترهای مورد بررسی و اثر رویشگاه¬ها بر میزان سدیم و پتاسیم معنی¬دار بود. بیشترین مقدار پرولین در فصل پاییز در رویشگاه هامادا و بیشترین مقدار تجمع قندهای محلول در فصل تابستان در رویشگاه ماسه¬ای مشاهده شد. همچنین بیشترین مقدار تجمع عناصر سدیم، پتاسیم و نیتروژن در فصل تابستان در رویشگاه هامادا مشاهده شد. نتایج این آزمایش نشان داد که همه پارامتر¬های اندازه¬گیری شده نقش مهمی در مقاومت گیاه رمس در رویش این گیاه در شرایط تنش¬زای محیطی ایفا می¬کند.
اعظم غلام نیا محمدحسین مبین
در قرن اخیر تغییرات اقلیمی و تحولات اقتصادی-اجتماعی کشورهای جهان موجب توجه فزاینده مردم به پدیده خشکسالی گردیده، بطوریکه پیش بینی، تشخیص و ارزیابی اثرات این پدیده در بسیاری از کشورها از جهات گوناگون بویژه دربرنامه ریزی راهبردی کشاورزی و مدیریت منابع آب اهمیت بحرانی یافته است. از طرفی رخداد این پدیده را با اطمینان کامل نمی¬توان پیش¬بینی نمود بنابراین باید آن را رخدادی تصادفی تلقی کرد. هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه و بسط یک مفهوم جدید از خشکسالی اقلیمی وروشی نوین برای تشخیص و ارزیابی آن برپایه رابطه سه گانه بین خشکسالی ومتغیرهای هیدرومتئورولوژی و متئورولوژی مانند بارندگی، تابش خورشیدی و ساعات آفتابی است. بدین منظور با استفاده از داده های هواشناختی هشت ایستگاه همدیدی واقع در اقالیم مختلف ایران در دوره آماری 1970-2010، ابتدا نمودارهای دوگانه¬ی خشکسالی-خورشیدی dgm)) در هر ایستگاه ترسیم شد و مشاهده گردید که وضعیت خشکی برخی از ماهها نسبت به جدول توصیف کیفی خشکسالی وترسالی براساس شاخص نمره استاندارد z-score تغییر می¬یابد. در مرحله¬ی بعد نقشه منحنی¬های هم¬ارزش بارش استاندارد شده ترسیم و متغیر های معادله آنگستروم چون تابش خورشیدی و ساعات آفتابی به عنوان متغیرهای مرجع رسم شد. این تکنیک که به عنوان روش سه گانه ترسیمی (tgm) موسوم است، الگوهای رفتاری بین پدیده خشکسالی و متغیرهای تابش خورشیدی و ساعات آفتابی را به صورت بارز نمایان می¬سازد. ضریب تعیین رابطه رگرسیون خطی بین خشکسالی و معادله آنگستروم75-96 % بدست آمد. خشکسالی و ضرایب مدل آنگستروم با روش پیشنهادی محاسبه شدند. رابطه بین معادله آنگستروم و خشکسالی با روش tgm ارائه شده است، روش tgm اطلاعات زیادی را درباره رخداد خشکسالی در ترکیب¬های متفاوت از تابش خورشیدی و ساعات آفتابی نشان می¬دهد. این روش در 8 ایستگاه همدیدی ایران به کار برده شد. در تمام ایستگاه-های مورد مطالعه ضریب تبیین معادله¬ی آنگستروم 75/0-96/0 بدست آمد به جز بجنورد، رامسر و شیراز که به ترتیب 038/0، 067/0 و 294/0 است. روش سه گانه ترسیمی (tgm) در تشخیص و ارزیابی دوره¬های مرطوب و خشک و همچنین بررسی رابطه¬ی آنها با تغییرات متغیرهای خورشیدی مانند تابش خورشیدی و ساعت آفتابی کمک می¬کند.
سیما تیموریان مطلق سمیه قاسمی
تصفیه فاضلاب و حذف رنگ همواره از اقدامات مهم برای کنترل آلودگی های حاصل از پساب های صنعتی به خصوص صنایع نساجی و رنگرزی به شمار می رود. رنگ ها، مواد آلی با ساختار پیچیده، غالباً سمی، سرطان زا، غیر قابل تجزیه بیولوژیک می باشند. هدف از این پژوهش، بررسی کارایی تفاله لیموترش و پرتقال به عنوان جاذب طبیعی در حذف رنگ متیلن بلو از محلول های آبی در شرایط آزمایشگاهی می باشد. در این تحقیق به منظور کاهش تعداد آزمایش های مورد نیاز، زمان و هزینه تحقیق، از روش طرح آزمایشات تاگوچی استفاده شد. همچنین اثر متغیر های تأثیرگذار از جمله ph (12-2)، زمان تماس (210-10 دقیقه)، مقدار جاذب (1- 1/0 گرم بر لیتر)، غلظت اولیه رنگزا (100-25 میلی گرم بر لیتر) مورد بررسی قرار گرفت و رفتار جذب رنگ توسط ایزوترم های فروندلیچ، لانگمویر و تمکین و سینتیک جذب شبه درجه اول و شبه درجه دوم مورد ارزیابی قرار گرفت. خصوصیات سطحی جاذب ها با استفاده از طیف تبدیل فوریه زیر قرمز و میکروسکوپ الکترونی روبشی ارزیابی شد. نتایج نشان داد که شرایط بهینه رنگبری برای جاذب لیموترش در زمان تماس 60 دقیقه، غلظت اولیه رنگزا 25 میلی گرم بر لیتر، مقدار جاذب 5/0 گرم بر لیتر و ph معادل 8 و برای جاذب پرتقال در زمان تماس 120 دقیقه، غلظت اولیه رنگزا 25 میلی گرم برلیتر، مقدار جاذب 8/0 گرم بر لیتر و ph معادل 8 رخ داد. از بین عوامل مختلف بررسی شده در فرآیند رنگبری، زمان تماس بیشترین تأثیر را داشت. حضور گروه های عاملی مانند هیدروکسیل و کربونیل در سطح هر دو جاذب اثبات شد و بر طبق نتایج حاصل، جذب رنگزا بر روی جاذب لیموترش (9738/0=r2) و پرتقال ( 9247/0=r2) از ایزوترم لانگمویر پیروی می کند. همچنین سینتیک جذب رنگزا بر روی هر دو جاذب، با سینتیک شبه درجه دوم تطابق بهتری دارد. هر دو جاذب از پتانسیل بالایی برای حذف رنگ متیلن بلو از پساب برخورداراند اما جاذب پرتقال با درصد حذف رنگ بیشتر، پتانسیل مطلوب تری را نشان داد.
زهرا نیکخواه محمدرضا علمی
در این تحقیق اثر آبیاری با فاضلاب شهری تصفیه خانه یزد بر خصوصیات مورفولوژیکی، غلظت نیتروژن و فسفر و فلزات سنگین (کادمیوم، سرب، روی و مس) در گیاه و خاک آبیاری شده با فاضلاب تصفیه شده دو رقم گندم (روشن و سیوند)، اندازه گیری و مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل 1- کوددهی بر اساس مدل توصیه کودی موسسه آب و خاک ایران در دو سطح (صفر، مخلوط 50 میلی گرم فسفات آمونیوم و 100 میلی گرم اوره در هر یک کیلوگرم خاک) 2- تیمار آبیاری با دو سطح (1- آبیاری با آب شهر 2- آبیاری با فاضلاب شهری تصفیه شده) بودند. نتایج آنالیز فلزات سنگین در گیاه نشان داد غلظت فلزات سرب و کادمیوم در دانه هر دو رقم گندم بالاتر از استاندارد تعیین شده epa برای مواد غذایی بود. غلظت فلزات سنگین در خاک کشت هر دو رقم گندم پایین تر از استاندارد تعیین شده معاونت محیط زیست انسانی دفتر آب و خاک بود. غلظت نیتروژن اندام هوایی و غلظت فسفر ریشه رقم روشن آبیاری شده با تیمار پساب، در هر دو سطح کوددهی، به طور معنی داری بیشتر از تیمار آب شهر شد. در رقم سیوند نیز غلظت نیتروژن ریشه گیاهان تیمار شده با پساب در سطح مصرف کود، به طور معنی داری افزایش یافت. نتایج تجزیه خاک نشان داد که، غلظت نیتروژن در خاک کشت رقم روشن و غلظت فسفر در خاک کشت رقم سیوند آبیاری شده با پساب در تیمارهای کوددهی شده به طور معنی داری بیشتر بود. نتایج آبیاری با پساب بر خصوصیات مورفولوژیک نشان داد که تنها تعداد سنبله رقم روشن و وزن خشک ریشه رقم سیوند افزایش معنی داری یافت. هدایت الکتریکی در خاک کشت هر دو رقم گندم، در هر دو سطح کوددهی در تیمارهای پساب بیشتر از تیمارهای آب شهر بود. اسدیته، در خاک کشت دو رقم گندم اختلاف معنی داری نداشت.
زهرا قاسمی حمید رضا عظیم زاده
بحران آب یکی از مسائل اساسی مناطق خشک و نیمه خشک مانند ایران است. این وضعیت در سال های اخیر به دلیل وقوع پدیده خشکسالی حادتر شده است. در مناطق گرم و خشک محدودیت منابع آب ایجاب می نماید برای آبیاری در این مناطق از آب های نامتعارف مانند فاضلاب استفاده گردد. بنابراین استفاده از آب های نامتعارف، در جایی که آب با کیفیت مناسب در دسترس نیست، رو به فزونی است. این پروژه نیز با هدف بررسی اثر فاضلاب شهر یزد بر رشد گیاهان پرکاربرد در فضای سبز شهری از جمله رزماری "rusmarinus officinalis" و ترون ligustrum vulgare" " و تجمع فلزات سنگین در خاک و اندام های این گیاهان می باشد. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کاملا تصادفی با 5 تکرار در گلخانه آموزشی- تحقیقاتی دانشگاه یزد در طی یک دوره شش ماه انجام شد. فاکتور های مورد بررسی: 1- نوع گونه با دو سطح (رزماری و ترون)? 2- تیمار آبیاری با 5 سطح (آب شرب، آب شرب + فاضلاب تصفیه شده، آب شرب + فاضلاب تصفیه نشده، فاضلاب تصفیه شده و فاضلاب تصفیه نشده) در نظر گرفته شد. نتایج بررسی بر گیاه رزماری نشان داد که بین تیمار های مختلف فاضلاب از نظر ارتفاع گیاه و وزن خشک ریشه اختلاف معنی داری وجود ندارد (05/0<p). اثر آبیاری با فاضلاب بر وزن خشک اندام هوایی و قطر گیاه از نظر آماری معنی دار بود (05/0>p .( بیشترین وزن خشک اندام هوایی و قطر مربوط به تیمار آبیاری با فاضلاب تصفیه نشده بود. نتایج بررسی صفات فیزیولوژیکی گیاه شامل میزان کلروفیلa، کلروفیلb، کلروفیل کل، قند و پرولین نشان داد که از نظر آماری بین تیمار های مختلف اختلاف معنی¬دار وجود دارد (05/0p<). بیشترین میزان کلروفیلa، کلروفیلb، کلروفیل کل مربوط به فاضلاب تصفیه شده و بیشترین میزان قند و پرولین مربوط به فاضلاب تصفیه نشده بود. نتایج بررسی بر گیاه ترون نشان داد اثر آبیاری با فاضلاب بررشد گیاه، قطرساقه، وزن خشک اندام هوایی و ریشه از نظر آماری معنی دار است (05/0>p). ارتفاع ساقه و قطرگونه ترون در نتیجه آبیاری با فاضلاب تصفیه نشده+ شرب، در مقایسه با آب شرب افزایش یافت. بیشترین وزن خشک اندام هوایی در صورت آبیاری با فاضلاب تصفیه شده و بیشترین وزن خشک ریشه مربوط به آبیاری با فاضلاب تصفیه نشده بود. نتایج بررسی صفات فیزیولوژیکی گیاه شامل میزان کلروفیلa، کلروفیلb، کلروفیل کل، قند و پرولین نشان داد که بین تیمارهای مختلف اختلاف معنی دار وجود دارد (05/0>p). بیشترین میزان کلروفیلa مربوط به آبیاری با آب شرب، کلروفیلb با فاضلاب تصفیه نشده و کلروفیل کل با فاضلاب تصفیه نشده، بوده و بیشترین میزان قند و پرولین مربوط به فاضلاب تصفیه نشده می باشد. بررسی تیمار های مختلف آبیاری بر مقدار عناصر سنگین در خاک و اندام های گیاهان ترون و رزماری نشان داد که بیشترین غلظت سرب? کادمیوم و روی قابل جذب در خاک مربوط به آبیاری با فاضلاب تصفیه نشده بوده و در اندام های گیاه مانند ریشه? ساقه و برگ نیز مربوط به تیمار آبیاری با فاضلاب تصفیه نشده بود. ولی مقدار تجمع این عناصر در اندام های گیاهان رزماری و ترون متفاوت است. روند تجمع عنصر سنگین سرب در هردو گیاه مورد بررسی به ترتیب "برگ< ساقه< ریشه" بود میزان تجمع کادمیوم در اندام های هردو گیاه از روند زیر برخوردار بود: "ریشه< ساقه< برگ". ضریب انتقال این عنصر در دو گیاه ازروند زیر برخورداربود: برگ به ریشه (ریشه/ برگ) نسبت به انتقال از ریشه به ساقه (ریشه/ ساقه) بیشتر بود. تجمع روی در دو گیاه رزماری و ترون متفاوت بود به طوری که این روند در رزماری به صورت "ریشه< ساقه< برگ" ? ودر ترون به صورت "ساقه< برگ< ریشه" بود. ولی ضریب انتقال در هر دو گیاه مشابه بوده و از ریشه به برگ ( ریشه/ برگ) نسبت به انتقال از ریشه به ساقه ( ریشه/ ساقه) بیشتر بود. بنابراین با توجه به نتایج حاصل شده در این پروژه? می توان از فاضلاب شهری به عنوان یک منبع آبی? جهت آبیاری گونه های موجود در فضای سبز استفاده نمود.
زهره هاشمی کذابی محمد علی میر محمدی میبدی
چکیده به منظور بررسی تاثیر ورمی کمپوست بر عملکرد خیار تحت تنش خشکی، این تحقیق در قالب طرح بلوک کاملا تصادفی با سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه یزد اجرا گردید. تیمارهای مورد بررسی در این آزمایش، سطوح مختلف تنش رطوبتی 100، 75، 50 و 25 درصد ظرفیت زراعی، با یا بدون مصرف ورمی کمپوست در نظر گرفته شدند. پس از گذشت 45روز از اعمال تنش خشکی، صفاتی از قبیل ارتفاع گیاه، تعداد برگ و گل و غلظت برخی از عناصر در اندام ها مختلف گیاه اندازه گیری شد. نتایج نشان داد اعمال تنش خشکی منجر به کاهش معنی-دار صفات مورد بررسی در این تحقیق گردید. تأثیر کاربرد ورمی کمپوست نیز بر کلیه صفات مورد بررسی معنی دار بود. بر اساس نتایج مقایسه میانگین ها، تنش آبیاری موجب کاهش صفات مورفولوژیکی اندازه گیری شده از جمله ارتفاع بوته، تعداد و سطح برگ، تعداد گل، وزن تر و وزن خشک اندام هوایی، ریشه و میوه و حجم و طول ریشه و کاهش غلظت نیتروژن، فسفر، منگنز و افزایش غلظت پتاسیم، آهن، روی و مس در میوه و اندام هوایی گیاه شد.. کاربرد ورمی کمپوست در مقایسه با تیمار شاهد باعث افزایش عملکرد خیار در شرایط تنش خشکی شد. با توجه به نتایج این مطالعه، کاربرد ورمی کمپوست در خاک های مناطق خشک و نیمه خشک می تواند راهکاری پایدار برای حفظ تولید و بهبود وضعیت تغذیه ای خاک باشد و باعث کاهش اثرات منفی تنش خشکی بر رشد و عملکرد گیاه شود.
مجید نظری زاده راوری احمد فتاحی اردکانی
چکیده: در پژوهش حاضربا توجه به سابقه اجرای پروژه های بیابان زدایی در منطقه ای به نام تکاب، که در حاشیه غربی کویر لوت و25 کیلومتری شرق شهر شهداد، در استان کرمان واقع گردیده، تاثیر این اقدامات بروضعیت کشاورزی منطقه، با طرح این فرضیه که انجام فعالیت های بیابان زدایی با ایجاد امنیت زیست محیطی و احیاء منابع آب و خاک در مناطق بیابانی، نقش معنی داری بر توسعه کشاورزی ایفا می نماید; مورد بررسی قرار گرفت. در این منطقه ضمن وجود محدودیت های اقلیمی و ادافیکی، فرآیند فرسایش بادی همواره حیات ساکنین آن را مورد تهدید قرار داده است. محدوده مورد مطالعه دارای 37 پارچه آبادی با جمعیتی معادل 4868نفر می باشد، و شغل اصلی مردم منطقه را کشاورزی تشکیل می دهد. در این پژوهش از دو روش اسنادی و پیمایشی جهت جمع آوری اطلاعات استفاده گردید. در روش پیمایشی پرسشنامه مبنای کار قرارگرفت. پرسشنامه مورد نظر بر اساس طیف لیکرت با سطح سنجش ترتیبی در ده بعد تعریف شده جهت توسعه کشاورزی شامل آب سطحی، آّب زیرزمینی، خاک، پوشش گیاهی، تولید کشاورزی، تولید دامی، آفات و بیماریها، منابع آب و زمین، سبد غذایی و جمعیت، طراحی گردید. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون کرونباخ تایید و روایی آن ضمن نظر سنجی از صاحبنظران از طریق تحلیل عاملی تاییدی براساس متغیرهای مشاهده شده مورد بررسی قرار گرفت. که با توجه به شاخص های برازش و بار های عاملی از روایی سازه ای مناسبی برخوردار بود. رو ستا های ده نو، حجت آباد، ده سیف و امیر آباد به عنوان روستاهای هدف تعیین گردیده و تعداد نمونه از طریق فرمول کوکران معادل 240 نمونه محاسبه شد. روش نمونه برداری در این مطالعه تصادفی طبقه بندی شده بود. داده ها با استفاده از آرمون t تک نمونه ای تحلیل و معنی داری آزمون در ابعاد ده گانه تایید گردید. پس از آن به منظور رتبه بندی متغیر ها به لحاظ اثر پذیری، از آزمون فرید من استفاده شد. براین اساس خاک و پوشش گیاهی دارای بیشترین تاثیر و سبد غذایی دارای کمترین تاثیر می باشد. نتایج، ضمن تایید فرضیه تحقیق ، استفاده از این روش را به عنوان الگویی مناسب و نسبتا ساده جهت ارزیابی فعالیت های بیابان زدایی بربخش های مختلف نشان می دهد.
رقیه ساریخانی محمد دانشی
پنیر سنتی صفاشهر یکی از پنیر های سنتی منطقه فارس است که تا کنون مطالعه بسیار اندکی روی آن صورت گرفته است. در این مطالعه تاثیر زمان رسیدن بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی، میکروبی، حسی و رئولوژیکی پنیر سنتی صفاشهر مورد بررسی قرار گرفته است. آزمون های فیزیکو شیمیایی، شامل اندازه گیری میزان خاکستر،ph ، چربی، پروتئین، نمک، رطوبت، اسیدیته قابل تیتراسیون و ماده خشک و آزمون های میکروبی شامل شمارش کلی میکروارگانسیم ها، استافیلوکوکوس کواگولاز مثبت، سالمونلا، کلی فرم،اشرشیاکلی و شمارش کلی کپک و مخمر ها بود. نتایج حاصل نشان داد نوع رنت مورد استفاده تاثیر معنی داری بر هیچ کدام از گروه های میکروبی مورد بررسی نداشته اند، تاثیر مدت زمان رسیدن بر کاهش شمارش کلی میکروارگانسیم ها، کلی فرم، سالمونلا، اشرشیاکلی، استافیلوکوکوس کواگولاز مثبت و شمارش کلی کپک و مخمر ها معنی دار بود. استفاده از رنت سنتی و پوست بزغاله (که به طور سنتی در تولید پنیر محلی بکار می رود) تاثیری بر کیفیت میکروبی این پنیر نداشته است. میزان ماده خشک، خاکستر، اسیدیته، و ph در پنیر سنتی تحت تاثیر ظرف نگهداری(پوست بزغاله) قرار گرفته و استفاده از رنت سنتی نیز تاثیر معنی داری بر میزان ماده خشک، خاکستر و چربی داشت. تاثیر زمان رسیدن به جز در مورد نسبت پروتئین در سایر موارد معنی دار بوده است. برای پی بردن به ویژگی های رئولوژیکی(سفتی، قابلیت ارتجاع، چسبندگی، نیروی شکنندگی) از دستگاه اینسترون استفاده شد که کشت آغازگر به غیر از چسبندگی، بر روی دیگر فاکتور ها تاثیر معنی داری نداشت. نتایج ارزیابی حسی نشان داد که نمونه از نظر ارزیابان بالاترین مطلوبیت را از لحاظ ظاهر، طعم و بافت داشت.
محسن صادقیان محمدحسین حکیمی
گل اروانه یزدی (hymenocrater yazdianus) از گیاهان انحصاری استان یزد و از گونه-های مهم دارویی در اقلیم خشک و نیمه¬خشک می¬باشد. به منظور بررسی اثر سطوح مختلف تنش خشکی بر برخی ویژگی¬های مورفولوژیک و فیزیولوژیک این گیاه آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی و با شش تکرار انجام شد. نتایج حاصل نشان داد که مقدار رطوبت خاک بر ویژگی¬های حجم تاج پوشش و حجم ریشه ، ضخامت برگ، متوسط سطح برگ، نسبت وزن ریشه به بخش هوایی ، کلروفیل (a، b و کل) ، پرولین و قند دارای تأثیر معنی¬داری بود. به ترتیب کمترین و بیشترین حجم تاج پوشش، سطح برگ، حجم و وزن ریشه، مربوط به تیمار 25 و 75 درصد زراعی و بیشترین میزان نسبت وزن ریشه به اندام هوایی با میانگین 86/1 متعلق به تیمار 100 درصد ظرفیت زراعی است. در خصوص عوامل فیزیولوژیک نیز کمترین میزان کلروفیل a، b و کل برگ و پرولین مربوط به تیمار 100 درصد ظرفیت زراعی و بیشترین میزان در تیمار 25 درصد ظرفیت زراعی به دست آمد. در مورد قند محلول تفاوت معنی¬داری بین تیمار¬های رطوبتی مشاهده نشد. تنش رطوبتی بر صفاتی چون ارتفاع، وزن خشک هوایی،گنجایش نسبی آب و کمبود آب نسبت به اشباع، تأثیر معنی¬داری نداشت. به طور کلی نتایج این تحقیق حکایت از این مطلب داشت که گل اروانه یزدی با به کار گیری برخی ساز و کار¬های دفاعی از قبیل کاهش حجم تاج پوشش، سطح برگ، حجم و وزن ریشه و افزایش ضخامت برگ، کلروفیل و پرولین قابلیت سازگاری با شرایط خشک را دارد. بنابراین استفاده از این گیاه جهت استفاده دارویی، توسعه در دامنه¬ها و اراضی شیبدار به منظور جلوگیری از فرسایش آبی وعمل خاک¬سازی می تواند مورد توجه قرار گیرد.