نام پژوهشگر: امیر فیاض مقدم
جمیله سیدزوار امیر فیاض مقدم
به منظور ارزیابی اثر تنش کمبود آب بر روی عملکرد و اجزای عملکرد هیبریدهای ذرت (14 هیبرید)، آزمایشی در سال زراعی 1389 در قالب طرح کرت های خرد شده با طرح پایه بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز (خلعت پوشان) اجرا شد. کرتهای اصلی شامل سطوح مختلف آبیاری (شاهد، تنش ملایم و تنش شدید) و کرتهای فرعی در برگیرنده هیبریدهای مورد ارزیابی بود. تعدادی صفات زراعی، مرفولوژیک و فیزیولوژیک در این آزمایش اندازه گیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین سطوح مختلف تنش برای صفات وزن 300 دانه، طول ابریشم، ارتفاع بوته، طول بلال، فاصله میانگره، وزن خشک بوته، قطر بلال، قطر چوب بلال، تعداد دانه در ردیف، میزان لوله شدگی برگ، تعداد شاخه گل تاجی، تعداد ردیف در بلال و عملکرد دانه در سطح 01/0 درصد و صفات عمق دانه، عرض دانه، طول گل تاجی و تعداد برگ در بوته در سطح 05/0 معنی دار بودند. اختلاف معنی داری بین سطوح مختلف آبیاری برای صفت تعداد برگ در بلال مشاهده نشد. اختلاف بین هیبریدهای ذرت برای صفت قطر بلال معنی دار نبود ولی برای صفت قطر چوب بلال در سطح احتمال 05/0 و برای بقیه صفات مورد بررسی در سطح احتمال 01/0 معنی دار بود. اثر متقابل ژنوتیپ و تنش کمبود آب برای هیچکدام ازصفات مورد ارزیابی معنی دار نشد. براساس نتایج حاصل از مقایسات میانگین، هیبرید sc500 دارای بیشترین عملکرد دانه در واحد بوته بود. بر اساس تجزیه رگرسیون گام به گام همه صفات مورد مطالعه بهترین مدل رگرسیونی شامل چهار صفت تعداد ردیف در بلال، وزن 300دانه، تعداد دانه در ر دیف و تعداد برگ در بوته بود که در مجموع 83 درصد کل تغییرات عملکرد را در متوسط سطوح توجیه نمودند. نتایج تجزیه علیت نشان داد که تعداد ردیف در بلال بیشترین و صفت تعداد برگ در بوته کمترین اثر مستقیم را روی عملکرد داشتند. نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای، هیبریدهای ذرت را بر اساس کلیه صفات مورد مطالعه در متوسط سطوح تنش کمبود آب در سه گروه و از نظر عملکرد دانه نیز در سه گروه مجزا قرار داد. در تمام این گروهبندی ها هیبریدهای sc700، sc704 و ksc705 و نیز k3647 x k18 و sc400 در یک گروه قرار گرفتند. نتایج تجزیه به مولفه های اصلی بر اساس همه صفات موردارزیابی منجر به تعیین دو مولفه اصلی شد که این دو مولفه به تنهایی 78 درصد تغییرات را توانستند توجیه نمایند. هیبریدهای sc500، k3647 x k18 و sc400 از نظر مولفه دوم (عامل عملکرد) نسبت به سایر هیبرید ها برتری نسبی داشتند و هیبرید شماره sc500 پرمحصول ترین هیبرید مورد ارزیابی بود. در شرایط تنش ملایم و شدید کمبود آب از نظر شاخص های tol و ssi، هیبریدهای sc702، sc500 و k3647 x k18 به عنوان متحمل ترین هیبریدها شناخته شدند. از نظر شاخص های sti، gmp و mp در هر دو شرایط تنش ملایم و شدید کمبود آب، هیبریدهای k166 x k18، sc500، k3647 x k18 و sc400 بیشترین تحمل را به تنش کمبود آب از خود نشان دادند و در شرایط تنش کمبود آب قادر به تولید عملکرد مطلوب بودند.
میرجواد موسوی اندزقی رضا درویش زاده
به منظور بررسی توارث پذیری و نحوه عمل ژن برای صفت تجمع کلر و صفات کمی مهم در توتون شرقی (nicotiana tabacum l.)، تلاقی بین دو رقم کم کلر basma16-10 و spt 406 با رقم b.s31 که دارای کلر بیشتری می باشد، صورت گرفت. والدین به همراه نسل های f1، f2، bc1 و bc2 حاصل از تلاقی در شرایط مزرعه و در دو آزمایش جداگانه هرکدام در قالب طرح بلوک های کاملا تصادفی با سه تکرار ارزیابی شدند. صفات درصد کل برگ، ارتفاع بوته، طول برگ، عرض برگ، تعداد برگ (برگ قابل برداشت)، طول میانگره، قطر بوته و عملکرد برای هر بوته اندازه گیری گردید. نتایج حاصل از تجزیه واریانس وزنی نشان داد که میانگین مربعات نسل ها برای تمامی صفات بجز قطر بوته معنی دار است. بنابراین تجزیه میانگین نسل ها جهت برآورد آثار ژن با استفاده از آزمون مقیاس وزنی و کای اسکوئر برای تلاقی ها صورت گرفت. کای اسکوئر مدل ساده سه پارامتری افزایشی- غالبیت برای تلاقی ها معنی دار شد که حاکی از حضور اثرات متقابل غیر آللی در توارث این صفات است. سپس مدل شش پارامتری برازش یافت و بهترین مدل برای هر تلاقی انتخاب گردید. معنی دار شدن اثرات ژنتیکی افزایشی [d] و غالبیت[h] ، مقدار بسیار بالای اثر غالبیت و حضور اثر متقابل غالبیت در غالبیت [l] در مقایسه با اثرات افزایشی حاکی از اهمیت بیشتر اثرات ژنتیکی غیر افزایشی و توارث پیچیده صفت تجمع کلر در برگ است. بنابراین انتخاب در نسل های اولیه برای این صفت موفقیت آمیز نخواهد بود. علامت منفی اثر غالبیت نشان دهنده غالبیت نسبی نتاج بسود والد کم کلر است. برای صفات ارتفاع، طول برگ، عرض برگ، تعداد برگ و طول میانگره علیرغم معنی دار شدن اثرات ژنتیکی افزایشی و غالبیت، مقدار بالای اثر غالبیت و حضور اثر متقابل غالبیت در غالبیت [l] در مقایسه با اثرات افزایشی حاکی از اهمیت بیشتر اثرات ژنتیکی غیر افزایشی و توارث پیچیده این صفات است. لذا انتخاب در نسل های اولیه برای این صفات موفقیت آمیز نخواهد بود. اما در رابطه با عملکرد اثرات ژنتیکی افزایشی نقش پررنگ تری را ایفا می نماید به این لحاظ انتخاب در نسل های اولیه برای این صفت امیدوارکننده است.
احمد حیدری رضا درویش زاده
ویروس y سیب زمینی (potato virus y; pvy) یکی از عوامل مهم تأثیر گذار بر روی کیفیت و عملکرد توتون (nicotiana tabacum l.) می باشد. نشانگرهای مولکولی مبتنی بر dna ابزار ارزشمندی برای به-نژادی گیاهان و انتخاب به کمک نشانگر (marker assisted selection: mas) برای مقاومت به آفات و بیماری ها و برخی صفات مطلوب هستند. در این مطالعه تنوع ژنتیکی 27 ژنوتیپ شرقی و نیمه شرقی توتون با 28 جفت آغازگر ssr بررسی گردید. میانگین تعداد آلل ها برای هر مکان 214/2، میانگین تعداد آلل های موثر 21/2 و هتروزیگوسیتی مورد انتظار در دامنه ای از 320/0 تا 664/0 با میانگین 122/0 بود. ماتریس تشابه ژنتیکی با استفاده از ضریب تشابه جاکارد تشکیل شد. تشابه ژنتیکی بین این ژنوتیپ ها که دامنه ای از 1/0 تا 95/0 را شامل می شد، تنوع ژنتیکی بالائی را بین ژنوتیپ ها نشان داد. تجزیه کلاستر به روش upgma انجام گرفت و همه ژنوتیپ ها در 3 گروه مجزا قرار گرفتند. واکنش90 ژنوتیپ توتون در مقابل pvy در شرایط کنترل شده با طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار بررسی گردید. هر تکرار شامل 6 نمونه آزمایشی بود. ژنوتیپ ها در مرحله 6-4 برگی به روش مکانیکی با ویروس مایه زنی شدند. پس از گذشت 4 هفته از مایه زنی ژنوتیپ ها برای حضور ویروس با آزمون elisa بررسی شدند. سپس میزان غلظت ویروس در هر نمونه آلوده در طول موج nm405 با استفاده از elisa reader قرائت گردید. تجزیه آماری داده های الایزا بر اساس مدل طرح آماری فوق صورت گرفت و حاکی از اختلاف معنی دار میان ژنوتیپ ها بود. مقایسات میانگین با آزمون توکی در سطح 5% نشان داد که ژنوتیپ erzeogovina با جذب 68881/0 od=دارای بیشترین غلظت ویروس و ژنوتیپ kb101با جذب 0005/0-=od دارای کمترین غلظت ویروس می باشند. به منظور شناسائی نشانگرهای ریزماهواره پیوسته با ژن مقاومت به pvy در ژنوتیپ های توتون، تجزیه ارتباط در نرم افزار sas با استفاده از روش anova انجام گرفت. از میان نشانگرها، 7 نشانگر در ارتباط با مقاومت یا حساسیت به ویروس شناسائی شدند. دامنه تنوع فنوتیپی توصیف شده (r2) توسط نشانگرها بین 12-5% بود. در اکثر ژنوتیپ ها وجود باند با حساسیت به ویروس pvy و عدم وجود باند با مقاومت به این ویروس مشاهده شد. این نشانگرها می توانند به عنوان شاخصی برای تعیین مقاومت یا حساسیت به pvy در توتون در نظر گرفته شوند.
رضا فرامرزی حافظ امیر فیاض مقدم
گل مغربی (oenothera biennis l.) گیاهی دو ساله و علفی است و یکی از گونه های مهم گیاهان دارویی در جهان می باشد. گل مغربی به دلیل تولید اسید های چرب غیر اشباع مانند اسید لینولئیک، اسید آلفا لینولئیک و ... در دانه و ریشه و همچنین اونوترین و کامفرول در برگ دارای اثرات دارویی مهمی مانند کاهش مشکلات قبل از قاعدگی، ترمیم کننده سریع زخم ها، مهار تجمع پلاکت ها، تسکین بیماری های قلبی وعروقی و درمان عفونت های ویروسی است. همچنین در رفع مسمومیت ها به خصوص مسمومیت ناشی از مصرف مشروبات الکلی، در درمان تصلب شرائین و درمان بیماری های ناشی از کم کاری سلول های کبدی کاربرد دارد. جوانه زنی پایین و تولید کم بذر از مشکلات رشد و تکثیر گل مغربی است. در پژوهش حاضر، پیش تیمار بذر با غلظت های مختلف bap جهت افزایش جوانه زنی انجام شد. برای باززایی مستقیم از ریز نمونه های دمبرگ، کوتیلدون و جوانه رأسی در محیط حاوی تنظیم کننده های رشد استفاده شد، در حالی که باززایی غیر مستقیم از طریق القای کالوس و رویان زایی با استفاده از ریز نمونه های برگ، دمبرگ وجوانه رأسی صورت گرفت.گیا هان باززا شده ریشه دار شده و سازگاری در بستر کشت پیت و پرلیت دراتاق رشد انجام پذیرفت. حداکثر میزان جوانه زنی در محیط حاوی 1 میلی گرم بر لیتر bap به دست آمد. حداکثر میزان القای جوانه و باززایی گیاه در باززایی مستقیم از ریز نمونه جوانه رأسی در محیط حاوی mg/l kin 75/0 حاصل شد. حداکثر وزن کالوس از ریز نمونه برگ در ترکیب هورمونی 25/0 میلی گرم بر لیتر 2,4-d و 1 میلی گرم بر لیتر kin به دست آمد. حداکثر تعداد رویان از ریز نمونه برگ در ترکیب هورمونی 75/0 میلی گرم بر لیتر 2,4-d و 1 میلی گرم بر لیتر kin به دست آمد. حداکثر تعداد گیاهچه باززا شده از ریز نمونه برگ در ترکیب هورمونی 25/0 میلی گرم بر لیتر 2,4-d و 1 میلی گرم بر لیتر kin به دست آمد. ریشه زایی در محیط حاوی غلظت های مختلف 2,4-d و naa انجام شد. بالاترین تعداد گیاهچه های ریشه دار شده در محیط حاوی 75/0 میلی گرم بر لیتر naa به دست آمد.
راهله نوروزی قره تپه امیر فیاض مقدم
به منظور بررسی ساختار و تنوع ژنتیکی 77 فرد از 8 توده مختلف گیاه دارویی کلپوره (teucrium polium l.) از نشانگر های issr استفاده شد. 18 آغازگر مورد استفاده 198 مکان قابل امتیازبندی تولید نمودند که از این تعداد 184 مکان در بین و درون جمعیت ها چند شکل بودند. آغازگرهای 816، 880 و ubc836 بیشترین تعداد مکان را تولید نمود. کمترین درصد چند شکلی مربوط به آغازگر های 808 و ubc834 (80 درصد) بود. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشه ای به روش upgma مبتنی بر ضرایب فاصله ژنتیکی نی، جمعیت ها را در سه گروه اصلی قرار داد. بیشترین فاصله ژنتیکی بین جمعیت های مهریز یزد و بافق یزد (234/0) و کمترین فاصله ژنتیکی بین جمعیت های مهریز یزد و بوشهر (076/0) بود. متوسط میانگین هتروزیگوسیتی در جمعیت های مورد مطالعه 239/0 و از 203/0 ( توده خوربیابانک اصفهان) تا 268/0( h2 ارومیه) متغیر بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس مولکولی (amova)، تنوع ژنتیکی بالایی را در درون جمعیت ها (77 درصد) در مقایسه با بین جمعیت ها (23 درصد) نشان داد تجزیه خوشه ای بر اساس روش upgma مبتنی بر ضریب تشابه dice ژنوتیپ های مورد مطالعه را در سه گروه اصلی قرار داد. جمعیت ها یا افراد از گروه های مختلف می تواند به طور بالقوه به عنوان والدین تلاقی در برنامه های اصلاحی کلپوره استفاده شوند. همچنین نتایج نشان داد که نشانگرهای issr ابزار مناسبی برای تمایز و گروه بندی جمعیت های مختلف گیاه کلپوره می باشند.
ستاره محمدجعفری سردرود امیر فیاض مقدم
تنش های غیرزیستی، به ویژه شوری و خشکی علل اصلی کاهش محصول در جهان می باشند. این تنش ها شدیداً بر عملکرد چغندرقند و کیفیت آن تأثیر می گذارند. ثابت شده است که مانیتول نقش محوری در تعدیل تنش های اسمزی و شوری در گیاهان دارد. ژن mtld آنزیم مانیتول-1- فسفات دهیدروژناز را رمز می کند که این آنزیم بیوسنتز مانیتول را کاتالیز می نماید. در این تحقیق از دو ژنوتیپ دیپلویید چغندرقند sbs1-4 و sbs1-5 برای تراریختی از طریق a. tumefaciens سویه gv3101 حامل پلاسمید pbirdmtd حاوی ژن mtld تحت کنترل راه انداز rd29aإلقایی با تنش و ژن nptii به عنوان ژن نشانگر انتخابی گیاهی استفاده شد. گیاهچه های مقاوم سبز با استفاده از غلظت های مختلف کانامایسین (mg/l 50،100،125) طی سه دوره واکشت دو هفته ای بدست آمدند و این راهکار گزینشی به طور موثری رشد گیاهان غیرتراریخت را محدود نمود. گیاهچه های تراریخت t0 بوسیله آنالیز pcr و با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ژن mtld تشخیص داده شدند. گیاهان باززاشده به طور موفقیت آمیزی در شرایط گلخانه با 100% قدرت زنده مانی سازگار شدند و تغییرات قابل ملاحظه ای در مقایسه با گیاه مادری نشان ندادند. تلفیق تراژن به وسیله آزمون دورگه سازی نقطه ای، بیان تراژن بوسیله semi-quantitative rt-pcr و از طریق تجمع مانیتول تایید شد. گیاهان تراریخته در شرایط تنش قرار گرفتند و بیان ژن mtld در سطح بالایی افزایش یافت، اگرچه تراژن به طور جزئی در شرایط نرمال نیز بیان شد. تحت شرایط تنش شوری و خشکی گیاهان تراریخته اختلاف معنی داری در پارامترهای فیزیولوژیک (کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل و میزان پرولین) و مورفولوژیک (توسعه ریشه و طول ریشه) در مقایسه با گیاهان غیر تراریخته نشان داد. لاین های تراریخته تحمل بالایی به تنش های خشکی و شوری در مقایسه با گیاهان غیر تراریخته نشان دادند. افزایش تحمل گیاهان تراریخته، مربوط به القاء و افزایش تجمع مانیتول در ریشه ها و برگ های گیاهان نسبت داده شد. گیاهان تراریخته در شرایط گلخانه ای در حال رشد هستند و بوسیله آنالیزهای مقتضی بیشتر ارزیابی خواهند شد.
بهزاد احمدی امیر فیاض مقدم
در این تحقیق، دو آزمایش به منظور رویان زایی و باززایی در کشت میکروسپور کلزا مورد بررسی قرار گرفت: تاثیر اندازه های مختلف غنچه، تراکم کشت و دوره های مختلف تیمار دمایی بر رویان زایی میکروسپور کلزا رقم pf7049.5 و در آزمایش دوم تاثیر دوره های مختلف دمایی بر رویان زایی 4 رقم و همچنین تاثیر اندازه های مختلف رویان، غلظت های مختلف بنزیل آدنین ba) 0/0، 1/0 و 2/0 mg/l) و ایندول استیک اسیدiaa) 0/0، 1/0 و 2/0 mg/l) بر باززایی رویان های حاصل ارزیابی گردید. نتایج حاصل از آزمایش اول حاکی از معنی دار شدن اثر متقابل سه گانه بود. در غنچه های 3-2 و 4-3 میلی متری، بیشترین میزان رویان زایی به ترتیب مربوط به تراکم کشت 104×2 و 104 دوره دمایی 6 روز °c30 بود. در آزمایش دوم نیز نتایج تجزیه واریانس حاکی از وجود اثر متقابل رقم و دوره دمایی بود. اختلافات دوره های دمایی در رقم amica معنی دار بود و مقایسه میانگین ها به روش دانکن نشان داد که بیشترین میزان رویان زایی به ترتیب مربوط به دوره های دمایی 12، 8 و 4 روز می باشد. در سایر ارقام این اختلافات معنی دار نبودند. همچنین بیشترین میزان باززایی مستقیم مربوطه به رویان های 4-2 میلی متری رقم amica و غلظت هورمونیba(0.1)+iaa(0.2) بود. بیشترین میزان رویان زایی ثانویه و کال زایی نیز مربوط به رقم amica و به ترتیب رویان های 6-4 میلی متر و تیمار ba(0.2)+iaa(0) و رویان های 4-2 میلی متری همراه با تیمار ba(0.1)+iaa(0.1) بودند. از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که رویان زایی را می توان با انتخاب ژنوتیپ های مناسب، انتخاب میکروسپورهای مرحله تکاملی مساعد، تراکم و دوره دمایی مناسب افزایش داد. همچنین میزان باززایی مستقیم را نیز می توان با انتخاب اندازه مناسب رویان و غلظت های مناسب ba و iaa افزایش داد. کلمات کلیدی: کلزا، میکروسپور، رویان زایی، باززایی، هورمون های گیاهی
جمیل نوخاصی امیر فیاض مقدم
گیاهان روغنی بعد از غلات، به عنوان دومین منبع تأمین کننده کالری برای جوامع بشری محسوب می شوند. گیاه آفتاب گردان به دلیل داشتن روغنی با کیفیت و محتوای بالای اسیدهای چرب، مورد توجه می باشد. به منظور بهینه سازی کشت بافت آفتاب گردان، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در 4 تکرار در آزمایشگاه کشت بافت گروه اصلاح و بیوتکنولوژی گیاهی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه در سال 92-91 انجام گرفت. در این آزمایش صفات تعداد ریشه، جوانه هوایی، کالوس، ریشه+ جوانه هوایی، ریشه+ کالوس، جوانه هوایی+ کالوس و ریشه+ جوانه هوایی+ کالوس ریزنمونه های کوتیلدون و هیپوکوتیل 5 رقم هیبرید آفتاب گردان در ترکیبات مختلف هورمونی هورمون های iaa، naa، bap، kin و 2,4-d مورد بررسی قرار گرفت. بررسی اثرات متقابل در خصوص صفات فوق نشان داد که ارقام مورد بررسی در این آزمایش در واکنش به ترکیبات هورمونی مختلف دارای اختلافات معنی-داری هستند. نتایج حاصل از مقایسه میانگین ها نشان داد که بیشترین میزان ریشه زایی مربوط به محیط حاوی ترکیب هورمونیnaa+kin و ژنوتیپ های آذرگل وesbiba و نیز محیط حاوی ترکیب هورمونیnaa+bap و ژنوتیپ cirena ریزنمونه هیپوکوتیل بوده است. مقدار جوانه هوایی در ریزنمونه کوتیلدون ژنوتیپ های master و esbiba در محیط حاوی ترکیب هورمونیiaa+bap و نیز ژنوتیپ esbiba در محیط حاوی ترکیب هورمونی iaa+kin، بیشترین مقدار را داشته است. بیشترین میزان کالوس زایی در ریزنمونه کوتیلدون ژنوتیپ فرخ در محیط های حاوی ترکیبات هورمونیnaa+bap ، naa+kin و 2,4-d + bap و در ریزنمونه هیپوکوتیل ژنوتیپ آذرگل در محیط های حاوی ترکیبات هورمونیnaa+bap و naa+kin، ژنوتیپ فرخ در تمام محیط های کشت، ژنوتیپ master در محیط حاوی ترکیب هورمونی naa+kin و ژنوتیپ cirena در محیط حاوی ترکیب هورمونی naa+bap به دست آمد.
ولی طالبی آبگرمی امیر فیاض مقدم
چکیده ندارد.
فاطمه طاهری اسبق امیر فیاض مقدم
چکیده ندارد.
مهسا رازبان امیر فیاض مقدم
چکیده ندارد.
مجید سارایی مهدی تاج بخش
به منظور تعیین مهمترین خصوصیات مرفولوژیک موثر بر عملکرد دانه نخود، آزمایشی در سال 1378 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه، به مرحله اجرا درآمد. در این آزمایش 6 ژنوتیپ نخود به همراه ارقام ilc 482 ، جم ، 31 - 60 - 12 و رقم محلی قزوین در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار مورد مقایسه قرار گرفتند. ژنوتیپ های مورد بررسی اختلاف معنی داری را از نظر عملکرد دانه نشان دادند. همبستگی عملکرد دانه با تعداد شاخه های فرعی، تعداد نیام در بوته ، تعداد دانه در نیام، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت مثبت و معنی دار بود. نتایج این بررسی حاکی از آن است که خصوصیاتی مانند عملکرد بیولوژیک ، شاخص برداشت ، تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در نیام، وزن صد دانه و شاخه های فرعی(اولیه و ثانویه) را می توان به عنوان شاخص هایی در جهت بهبود عملکرد دانه در نخود معرفی نمود.
سعید اسدی چالشتری امیر فیاض مقدم
به منظور شناسایی و ارزیابی لاینهای بومی عدس زراعی استان آذربایجان غربی و همچنین بررسی شاخصهای تحمل به خشکی در گیاه عدس، در سال 1379 تعداد 51 لاین از نقاط مختلف اکولوژیکی استان جمع آوری گردیده است. این لاینها در سال بعد بصورت طرح مقدماتی (در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی ) به همراه 6 شاهد در دو شرایط دیم و آبی در ایستگاه تحقیقات کشاورزی دکتر نخجوانی ارومیه مورد ارزیابی قرار گرفته است.نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری بین لاین ها از نظر شاخصها و عملکردهای آبی و دیم وجود داشته که این امر بیانگر وجود تنوع ژنتیکی ، امکان انتخاب برای مقاومت به خشکی و دورگ گیری برای مطالعات ژنتیکی و اصلاحی بعدی می باشد.