نام پژوهشگر: مهدی زارعی
مهدی زارعی محمدرضا حامدی نیا
هدف از تحقیق حاضر بررسی همه گیرشناسی چاقی، فعالیت بدنی و الگوی رژیم غذایی در نوجوانان پسر14-12 ساله شهر سبزوار بود. روش : این مطالعه مقطعی در سال1388 روی 650 نوجوان پسر 14-12 ساله شهر سبزوار که با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، انجام شد. قد و وزن نوجوانان به روش استاندارد اندازه گیری و شاخص توده بدنی(bmi) محاسبه شد. وضعیت لاغری، اضافه وزن و چاقی براساس شاخص توده بدنی برای سن و جنس در مقایسه با صدک های استاندارد مرکز کنترل بیماریها(cdc2000) ارزیابی گردید. فعالیت بدنی آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه فعالیت بدنی بچه ها (paq-c) و الگوی رژیم غذایی شامل کالری دریافتی و مصرف درشت مغذی ها با استفاده از پرسشنامه بسامد خوراک ارزیابی شد. یافته ها : شیوع لاغری، اضافه وزن و چاقی در بین آزمودنی ها به ترتیب 1/11%، 8/9% و 1/7% بود. میانگین نمره سطح فعالیت بدنی آزمودنی های لاغر، نرمال و اضافه وزن – چاق به ترتیب 89/2، 80/2 و 36/2 بود. میانگین کالری دریافتی آزمودنی های لاغر، باوزن طبیعی و اضافه وزن- چاق به ترتیب 1978، 1909، 1992 کیلو کالری در روز بود. سطح فعالیت بدنی در گروه اضافه وزن- چاق نسبت به گروه لاغر و با وزن طبیعی به طور معنی داری کمتر و میزان تماشای تلویزیون در گروه اضافه وزن- چاق نسبت به گروه با وزن طبیعی به طور معنی داری بیشتر بود.هیچ تفاوت معنی داری در کالری دریافتی و مصرف درشت مغذی ها بین گروه ها مشاهده نشد.بعد از تعدیل متغیرهای رژیم غذایی بر مبنای هر کیلو گرم وزن بدن و bmi، این مقادیر در گروه اضافه وزن-چاق نسبت به سایر گروه ها به طور معنی داری کمتر بود. تعداد نوبت های مصرف صبحانه به طور معنی داری در گروه اضافه وزن- چاق نسبت به گروه با وزن طبیعی کمتر بود. ارتباط مثبت و معنی داری بین سطح تحصیلات والدین و bmi مشاهده شد. هنوز مشکل لاغری در نوجوانان پسر 14-12 سال سبزواری نسبتا شایع است ولی مساله مهمتر شیوع بالای اضافه وزن و چاقی و روند رو به افزایش آن می باشد. این مطالعه پیشنهاد می کند که کاهش سطح فعالیت بدنی و افزایش رفتارهای کم تحرک(تماشای تلویزیون و نه کار با رایانه) در این آزمودنی ها، با اضافه وزن و چاقی مرتبط می باشد ولی هیچ ارتباطی بین الگوی رژیم غذایی و اضافه وزن و چاقی وجود ندارد.
مهدی زارعی احمد منشی
در تحقیق حاضر، سه نوع پوشش اسپینل، کامپوزیت اسپینل- منیزیا و کامپوزیت اسپینل- زیرکونیا بر روی فولاد پوشش دهی و مورد بررسی قرار گرفته است. پوشش دهی این کامپوزیت بر روی فولاد توسط فرایند پیشرفته پاشش پلاسمایی صورت گرفت . در این رابطه پارامترهای بحرانی پلاسما توسط نمونه های مختلف جهت کسب بهترین پارامترها برای پوشش دهی این پوشش ها مورد بررسی قرار گرفت. به منظور ارزیابی پوشش های اعمالی، آنالیز فازی توسط پراش پرتو ایکس (xrd) و بررسی ریز ساختار توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) صورت گرفت. نتایج نشان دهنده تخلخل کم در ساختار پوشش و توزیع نسبتا مناسب ماده تقویت کننده در زمینه اسپینل می باشد. همچنین نتایج نشان می دهند که در حین پوشش دهی، تغییر فازی در ساختار ها ایجاد نمی شود که این مبین پایداری پوشش ها می باشد. به منظور ارزیابی کیفیت پوشش، پروفیل سختی از سطح تا عمق هر یک از پوشش ها توسط میکرو سختی سنجی به دست آمد و چسبندگی پوشش ها با توجه به استاندارد آن، اندازه گیری شد. نتایج حاصل نشان داد که افزودن زیرکونیا به زمینه اسپینل باعث افزایش شدید در مقدار سختی این پوشش می شود و همچنین چسبندگی را تا حدودی بهبود می بخشد. بررسی سایش پوشش های حاصل توسط دستگاه پین روی دیسک (pin-on-disk) انجام شد. ضمنا نمودارهای ضریب اصطکاک و تغییر حجم سایش برای پوشش های اعمالی، جهت ارزیابی رفتار تریبولوژیکی، رسم گردید. نرخ سایش هر یک از پوشش ها به دست آمد و مورد مقایسه و بررسی قرار گرفت. در نهایت مسیر سایش توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) و آنالیزگر عنصری (eds) مورد بررسی قرار گرفت و مکانیزم های دخیل در سایش این پوشش ها بررسی شد و مشاهده شد که مکانیزم اصلی سایش مکانیزم سایش خراشان از نوع ترک ریز می باشد. نتایج نشان می دهد که این پوشش ها دارای خصوصیات سایشی مناسبی برای استفاده به عنوان پوشش محافظ در سطح فولاد می باشند.
ناهید متقیان مهدی زارعی
شمارش کلی بار میکروبی نمونه های شیر به روش کشت سطحی و مطابقت نتایج حاصل با استانداردهای موجود از جمله کارهای آزمایشگاهی معمول در تمامی کارخانجات صنایع شیراست. از سوی دیگر سرعت دستیابی به نتایج در اسرع وقت از جمله نکات ویژه و مدنظر کارخانجات به منظور اطمینان از کیفیت محصول تولیدی و در حال توزیع می باشد. لذا با تکیه بر این موضوع، بهره گیری از تکنیک امپدانس به عنوان روشی جدید در ارزیابی بار میکروبی شیرهای خام و پاستوریزه مد نظر واقع شد که با صرف وقت کمتر، دستیابی سریع تر به نتایج را میسر می سازد. همچنین در این مطالعه مطابقت نتایج حاصل از روش امپدانس با نتایج بدست آمده از روش کشت سطحی و نیز اسیدیته قابل تیتر در شیر مورد بررسی واقع گردید. بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق، میزان تطابق روش امپدانس با روش کشت سطحی در شیرهای پاستوریزه 01/95% و در شیرهای خام 29/95% بود. همچنین میزان تطابق روش امپدانس با مقداراسیدیته قابل تیتر در شیرهای خام براساس درجه دورنیک 83/88% و در شیرهای پاستوریزه 4/85% و نیز میزان تطابق مقدار بار باکتریایی شیر با مقدار اسیدیته در شیرهای خام و پاستوریزه به ترتیب 14/94% و 27/93% بدست آمد. بنابر نتایج موجود، به لحاظ اهمیت حصول هر چه سریع تر نتایج در آزمون های کنترل کیفیت غذایی، بهره گیری از تکنیک های جدیدی همچون روش امپدانس در صنایع غذایی به عنوان جایگزینی برای روش های مرسوم قدیمی می تواند مورد استفاده باشد که در چند سال اخیر نیز در برخی کشورهای توسعه یافته به منظور کنترل کیفیت مواد غذایی مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.
مهدی زارعی محمود فرزین
با گسترش استفاده از اجزای محدود و توسعه مفاهیم مربوطه استفاده از نرم افزارهای آنالیز اجزای محدود به علت پیچیدگی های ذاتی در فرایندهای هیدروفرمینگ لوله به عنوان یک ضرورت مطرح گردیده است و روز به روز بر تعداد مقالات مرتبط افزوده می شود .هدف از معرفی ارتعاشات التراسونیک در فرایند هیدروفرمینگ لوله افزایش شکل پذیری ایجاد شرایط روانکاری بهتر درمرز لوله و قالب است. شکل دهی لوله با ابعاد مختلف و اشکال پیچیده به طور وسیعی در صنایع مختلف کاربرد دارند تولید بعضی از این قطعات با روش های معمول نیازمند فشاربالا ونیروی شکل دهی بالا و احتمال پارگی بیشتر می باشد. از این رو در این پایان نامه روش جدیدی برای شکل دهی لوله ها با استفاده از ارتعاشات التراسونیک مورد بررسی قرار داده شده است در این پروژه روش اجزای محدود برای طراحی سیستم هیدروفرمینگ لوله با ارتعاشات التراسونیک و شرایط مرزی مناسب که حداکثر اثرات مفید را از ارتعاشات التراسونیک بدهد مورد استفاده قرار می گیرد.روش اجزای محدود برای طراحی سیستم هیدروفرمینگ لوله با ارتعاشات التراسونیک جهت ایجاد شرایط مرزی مناسب که حداکثر اثرات مفید را از ارتعاشات التراسونیک بدهد مورد استفاده قرار گرفت.در شبیه سازی های صورت گرفته در زمینه اضافه کردن ارتعاشات به ابزار، آقای داد و همکاران اثر ارتعاشات التراسونیک را روی آزمایش کشش و فشار آلومینیوم بررسی کردند برای این منظور با اعمال جا به جایی به ابزار در نرم افزار آباکوس مدل سازی کردند.آقای داد و همکاران بار دیگر در سال 2007 ارتعاشات را روی فرایند اکستروژن به کار بردند. محققان ارتعاشات را به صورت جا به جایی به قالب شبیه سازی کرده بودند.آقای چونگ و همکاران فرآیند کشش سیم را به همین صورت شبیه سازی نمودند. در نتیجه به منظور شبیه سازی ارتعاشات التراسونیک در فرآیند هیدروفرمینگ لوله، ارتعاشات به صورت جا به جایی درشبیه سازی ها منظور می گردد. در این پژوهش لوله به صورت دو بعدی و قالب به صورت صلب در نظر گرفته شده است و تاثیر ارتعاشات التراسونیک بر روی شکل دهی لوله مورد بحث و مطالعه قرار گرفته است .از نتایج به دست آمده از مدل متقارن محوری مشاهده شد که استفاده از ارتعاشات التراسونیک نیروی شکل دهی را کاهش داده و باعث افزایش قطر شکل دهی می شود .همچنین از نتایج به دست آمده از مدل دو بعدی مشاهده شد که ارتعاشات التراسونیک کاهش شعاع گوشه را به دنبال دارد
مهدی زارعی فتاح میکاییلی
چکیده ندارد.
زهرا پیمانه مهدی زارعی
در مناطق خشک و نیمه خشک کمبود آب سبب کاهش تولیدات کشاورزی می شود . مرکبات کشور در سال های اخیر در پی خشکسالی های مستمر با کاهش تولید و افت سطح باغات مواجه است. کمی آبیاری هم باعث تغییر کیفیت و کمِّیت محصولات مرکبات شده است. قارچ های میکوریز آربسکولار با مکانیسم های مانند افزایش جذب عناصر غذایی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان به کاهش اثرات تنش خشکی در گیاهان میزبان کمک می کند. در این پژوهش اثر قارچ گلوموس موسه ای بر رشد، فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و جذب عناصر غذایی در دو پایه نارنج و رافلمون در آزمایش گلخانه ای در یک خاک استریل بررسی گردید. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با سه فاکتور شامل قارچ میکور یز آربسکولار در دو سطح شامل گلوموس موسه ای و شاهد، تنش خشکی در 4 سطح بر حسب دور آبیاری (بدون تنش، 75%، 50% و 25% ظرفیت مزرعه ای) و دو پایه نارنج و رافلمون در سه تکرار صورت گرفت. در هر دو پایه تنش خشکی میانگین وزن خشک ریشه و اندام هوایی، ارتفاع بوته، تعداد و سطح برگ ، قطر بالا و پایین ساقه ، عدد قرائت شده با کلروفیل متر، پتانسیل آب برگ، میزان نسبی آب برگ و جذب عناصر غذایی (فسفر، نیتروژن، آهن، مس و منگنز) را کاهش، در حالی که دمای سطح برگ، فعالیت آنزیم کاتالاز، سوپراکسیددسموتاز، آسکوربیک پراکسیداز، پرولین برگ و ریشه و فعالیت آنزیم گوایکول پراکسیداز در برگ و جذب روی را افزایش داده است. در پایه های نارنج و رافلمون تلقیح شده با قارچ میکوریزی نسبت به گیاهان بدون قارچ در شرایط تنش خشکی میزان وزن خشک ریشه و اندام هوایی، ارتفاع بوته، تعداد برگ، سطح برگ ، قطر بالا و پایین ، عدد قرائت شده با کلروفیل متر ، پتانسیل آب برگ، میزان نسبی آب برگ، فعالیت آنزیم های کاتالاز، سوپر اکسید دیسموتاز، آسکوربیک پراکسیداز در برگ و ریشه ، غلظت پرولین در برگ، فعالیت آنزیم گوایکول پراکسیداز در برگ، جذب فسفر، نیتروژن، پتاسیم، آهن، منگنز، مس و روی را در ریشه و اندام هوایی بالاتر ولی دمای سطح برگ و غلظت پرولین در ریشه کمتر بوده است.
سمیه محمدی علی فضل آرا
مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک ها از جمله مشکلات متداول و جدی می باشد که بشر با آن مواجه است. بنابراین یافتن مواد ضد میکروبی و آنتی بیوتیک های جدید از اهمیت بالایی برخوردار است. از این نظر ترکیبات طبیعی با منشأ گیاهی نظیر ایزوفلاون ها از زمان های گذشته مورد توجه بوده اند. جنیستئین و دایدزئین از جمله ایزوفلاون های مهم موجود در سویا می باشند که با توجه به فعالیت های بیولوژیکی زیاد آنها، در سال های اخیر مطالعات بسیاری بر روی آنها انجام شده است. این ترکیبات، استروژن های گیاهی بوده و دارای اثرات حفاظتی در برابر سرطان ها، امراض قلبی عروقی و استئوپروز می باشند. اما در مورد اثرات ضد میکروبی آنها اطلاعات محدودی در دسترس می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه اثرات ضد میکروبی جنیستئین و دایدزئین علیه هفت پاتوژن مهم غذایی شامل اشریشیا کلای o157:h7، لیستریا مونوسیتوژنز، باسیلوس سرئوس، استافیلوکوکوس آرئوس، ویبریو پاراهمولیتیکوس، سالمونلا تایفی موریوم و کرونوباکتر ساکازاکی انجام گرفت. این دو ترکیب فعالیت باکتریوستاتیک و یا باکتریسیدال بر روی باکتری های مورد آزمایش در دوز تلقیح cfu/ml 105 نشان ندادند از اینرو تأثیر غلظت های مختلف این دو ترکیب در افزایش مدت زمان فاز تأخیری رشد باکتری ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که این ترکیبات تا غلظت 1000 میکرومولار تأثیری در افزایش مدت زمان فاز تأخیری رشد اشریشیا کلای o157:h7 ندارند (05/0<p). در مقابل، افزایش معنی داری در مدت زمان فاز تأخیری رشد باکتری-های باسیلوس سرئوس، استافیلوکوکوس آرئوس و سالمونلا تایفی موریوم در حضور غلظت 500 میکرومولار جنیستئین و 1000 میکرومولار دایدزئین مشاهده گردید (05/0>p). همچنین این دو ایزوفلاون باعث افزایش معنی داری در مدت زمان فاز تأخیری رشد باکتری های لیستریا مونوسیتوژنز و ویبریو پاراهمولیتیکوس در غلظت 125 میکرومولار و نیز در مدت زمان فاز تأخیری رشد کرونوباکتر ساکازاکی در غلظت 1000 میکرومولار شدند (05/0>p).
المیرا لطفی مجید باقرنژاد
به منظور بررسی اثر تیمارهای قارچ میکوریز آربسکولار، باکتری و تنش خشکی بر روی شکل های مختلف پتاسیم، و تغییرات احتمالی کانی های خاک تحت کشت ذرت، جذب عناصر غذایی، میزان سبزینگی برگ و ویژگی های مورفولوژیک گیاه، آزمایش گلخانه ای با استفاده از آزمون فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل قارچ میکوریز آربسکولار در دو سطح g0 (تلقیح نشده با قارچ) و g1 (گلوموس اینترارادایسز) ، باکتری سودوموناس فلورسنس در دو سطح b0 (تلقیح نشده با باکتری) و b1 (سودوموناس فلورسنس )، تنش خشکی در چهار سطح s0 (بدون تنش)، s1 (تنشfc 75%)، s2(تنش fc50%) و s3 (تنشfc 25%) بود. نتا?ج تجز?ه وار?انس دادهها نشان داد که اثر قارچ میکوریز آربسکولار و تا اندازه ای باکتری بر شکل های مختلف پتاسیم و فراوانی نسبی کانی های رسی خاک مورد مطالعه پس از کشت گیاه، درصد کلنیزاسین ریشه، جذب عناصر غذایی گیاه (n، p، k، fe، mn، zn، cu)، ویژگی های مورفولوژیک گیاه (ارتفاع، قطر بالا و پایین ساقه، سطح برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه گیاه و تعداد برگ) معنی دار بود. عوامل میکروبی با آزادسازی پتاسیم بین لایه ای منجر به تغییر شکل کانی ایلایت و تبدیل آن به اسمکتایت شدند. با افزایش تنش خشکی نیز آزادسازی پتاسیم افزایش یافت.
مرجان خضرزاده سیاوش مکتبی
: مرگانلا مرگانی به عنوان مهم ترین باکتری تولیدکننده ی هیستامین شناخته شده و در موارد متعددی از ماهی-های دخیل در ایجاد مسمومیت هیستامینی جدا شده است. در تحقیق حاضر باکتری مرگانلا مرگانی با شوک سرما در دمای 10 درجه سانتیگراد به مدت 2 ساعت مواجه گردید. تأثیر شوک سرما بر رشد، تولید هیستامین و زنده مانی باکتری در مواجهه با استرس های مختلف برررسی گردید. نتایج نشان داد که شوک سرما تحت شرایط انجام شده در این تحقیق باعث افزایش میزان رشد و هیستامین زایی باکتری در دمای 15 درجه سانتیگراد گردید، اما بر میزان رشد و تولید هیستامین در دمای 37 درجه سانتیگراد تأثیری نداشت. هم چنین مرگانلا مرگانی های مواجه شده با شوک سرما، زنده مانی بهتری در دماهای 4 و 18- درجه سانتیگراد نشان دادند، اما نسبت به دمای 50 درجه سانتیگراد حساس تر شدند. شوک سرما، تحت شرایط انجام شده در این تحقیق، تغییری در میزان حساسیت باکتری نسبت به غلظت 1000میکرومولار آب اکسیژنه، 20% نمک طعام، ph پایین(5/3) و غلظت 25 میلی مولار اسیدهای آلی استیک، لاکتیک یا تارتاریک، ایجاد نکرد. با توجه به استفاده از زنجیره ی سرما در صنعت غذا و امکان القاء شوک سرما به باکتری ها در طی این فرایند، نتایج تحقیق حاضر از نظر ایمنی مواد غذایی مهم و حائز اهمیت می باشد.
امیرحسام جم نژاد سیاوش مکتبی
چکیده: مرگانلا مرگانی به عنوان مهم ترین باکتری تولید کننده ی هیستامین شناخته شده و در موارد متعددی از ماهی های دخیل در ایجاد مسمومیت هیستامینی جدا شده است. در تحقیق حاضر باکتری مرگانلا مرگانی با شوک گرما در دمای 42 درجه سانتیگراد به مدت 45 دقیقه مواجه گردید. تأثیر شوک گرما بر رشد، تولید هیستامین و زنده مانی باکتری در مواجهه با استرس های مختلف برررسی گردید. نتایج نشان داد که شوک گرما تحت شرایط انجام شده در این تحقیق بر میزان رشد و تولید هیستامین در دمای 37 درجه سانتیگراد تأثیری نداشت. هم چنین مرگانلا مرگانی های مواجه شده با شوک گرما، نسبت به دماهای 4 و 18- درجه سانتیگراد و غلظت 1000میکرومولار آب اکسیژنه حساس تر شدند ، اما زنده مانی بهتری در دمای 50 درجه سانتیگراد نشان دادند. شوک گرما، تحت شرایط انجام شده در این تحقیق، تغییری در میزان حساسیت باکتری نسبت به غلظت 20% نمک طعام، ph پایین(5/3) و غلظت 25 میلی مولار اسیدهای آلی استیک، لاکتیک یا تارتاریک، ایجاد نکرد. با توجه به استفاده از فرایند های حرارتی در صنعت غذا و امکان القاء شوک گرما به باکتری ها در طی این فرایند، نتایج تحقیق حاضر از نظر ایمنی مواد غذایی مهم و حائز اهمیت می باشد.
سمانه کاظمی پور پرشکوه علی فضل آرا
شناسایی مواد ضد میکروبی طبیعی با منشأ گیاهی از زمان های گذشته مورد توجه بوده است. جنیستئین و دایدزئین از جمله ایزوفلاون های مهم موجود در سویا می باشند که با توجه به فعالیت های بیولوژیکی زیاد آن ها، در سال های اخیر مطا لعات بسیاری بر روی آن ها انجام شده است. این ترکیبات، استروژن های گیاهی بوده و دارای اثرات حفاظتی در برابر سرطان ها، امراض قلبی عروقی و استئوپروز می باشند، اما در مورد اثرات ضد میکروبی آن ها اطلاعات محدودی در دسترس می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه اثرات ضد میکروبی جنیستئین و دایدزئین بر هفت باکتری فسادزای مهم غذایی شامل سودوموناس فراجی، شیوانلا پوتریفیشنس، میکروکوکوس لوتئوس، آلکالیجنس فیکالیس، باسیلوس سابتیلیس، اسینتوباکتر کالکواستیکوس و ویبریو آلجینولیتیکوس انجام گرفت. در این تحقیق، جنیستئین و دایدزئین فعالیت باکتریوستاتیک و یا باکتریسیدال بر روی باکتری های مورد آزمایش در دوز تلقیح cfu/ml 105 نشان ندادند، از این رو تأثیر غلظت های مختلف این دو ترکیب در افزایش مدت زمان فاز تأخیری رشد باکتری ها مورد ارزیابی قرار گرفت. طبق نتایج تحقیق حاضر افزایش معنی داری در مدت زمان فاز تأخیری رشد باکتری های میکروکوکوس لوتئوس و آلکالیجنس فیکالیس در حضور غلظت 125 میکرومولار جنیستئین و 250 میکرومولار دایدزئین مشاهده گردید (05/0>p). در مورد باسیلوس سابتیلیس جنیستئین با دوز حداقل 500 میکرومولار و دایدزئین با دوز حداقل 1000 میکرومولار تأثیر معنی داری در افزایش مدت زمان فاز تأخیری رشد نشان داد (05/0>p). همچنین این دو ایزوفلاون باعث افزایش معنی داری در مدت زمان فاز تأخیری رشد باکتری های سودوموناس فراجی، شیوانلا پوتریفیشنس و اسینتوباکتر کالکواستیکوس در غلظت 250 میکرومولار و نیز در مدت زمان فاز تأخیری رشد ویبریو آلجینولیتیکوس در غلظت 125 میکرومولار شدند (05/0>p). براساس یافته های تحقیق حاضر، جنیستئین و دایدزئین اثرات ضد میکروبی قابل توجهی بر روی باکتری های فسادزای غذایی مورد استفاده در این تحقیق نداشته و تنها توانایی به تعویق انداختن رشد آن ها را نشان دادند.
شیما نیازی مهدی زارعی
توانایی باکتری ها در تحمل phهای پایین از جمله خصوصیات مهمی است که به زنده مانی باکتری در محیط های مختلف کمک می نماید. در مطالعه منابع مختلف اطلاعات زیادی در مورد مقاومت اسیدی باکتری های مختلف دیده می شود اما راجع به مقاومت اسیدی مرگانلا مرگانی که مهمترین باکتری تولید کننده هیستامین در ماهی و مواد غذایی دریایی می باشد، اطلاعات اندکی در دسترس است. بنابراین در مطالعه حاضر تأثیر فاز رشد، نوع محیط و اسید بر مقاومت اسیدی مرگانلا مرگانی در phهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور سلول های فاز لگاریتمی و سکون باکتری در محیط های tsb و pbs با phهای پایین (2، 3، 4 و 5) ایجاد شده به وسیله اسیدهای کلریدریک، استیک، لاکتیک، سیتریک و تارتاریک به مدت یک ساعت قرار گرفت. درصد زنده مانی با تقسیم تعداد سلول های زنده باقیمانده بر تعداد اولیه باکتری ها بدست آمد. نتایج این تحقیق به طور کلی مقاومت اسیدی بالایی را در این باکتری نشان داد. در مورد همه اسیدهای مورد استفاده با کاهشph تعداد سلول های زنده باقیمانده کاهش یافت. سلول های فاز سکون مرگانلا مرگانی مقاومت اسیدی بیشتری را در مقایسه با سلول های فاز لگاریتمی نشان دادند و تفاوت معنی داری در مقاومت اسیدی این باکتری در محیط های tsb و pbs در phهای مختلف مشاهده نگردید. علاوه بر این اسید استیک و اسید لاکتیک اثر ضد میکروبی بیشتری را نسبت به سایر اسیدهای مورد استفاده بر سلول های فاز سکون و لگاریتمی مرگانلا مرگانی نشان دادند.
مهدی زارعی محمد باقر نبوی
pah ها از فراوانترین و سرطانا ترین ترکیبات نفتی در دریاها می باشند. bap یک هیدروکربن آروماتیک چندحلقه ای با بیشترین قابلیت ایمونوتوکسیک و سرطانزایی بوده که از سوختن مواد آلی حاصل می شود. بنابراین، هدف تحقیق حاضر مطالعه قابلیت تجمع bap در عضله واثرات آن بر وضعیت هیستوفیزیولوژیک بدن ماهی هامور معمولی(epinephalus coioides) می باشد. در این راستا، یک مطالعه آزمایشگاهی 14 روزه جهت قرار دادن ماهیان در معرض غلظت های مختلف bap طراحی شد (مهر ماه 1390). 100 عدد ماهی هامور معمولی (gr6.6±134) به طور تصادفی انتخاب و به مدت یک هفته جهت سازگاری با شرایط آزمایشگاه نگهداری شدند. سپس غلظت ها مختلف bap (2، 20 و 200 میلی گرم/کیلوگرم) از طریق داخل صفاقی به ماهیان تزریق شد. به ماهیان یکی از تانک ها که تانک کنترل در نظر گرفته شده بود، هیچ ماهده ای تزریق نشد و به ماهیان تانک دیگر روغن نارگیل تزریق شد تا عوارض احتمالی روغن نارگیل نیز دور از نظر نماند. نمونه های خون در روزهای 1، 2، 4، 7 و 14 اخذ شده و جهت اندازه گیری تغییرات هورمون های 17-بتا استرادیول و تستوسترون در پلاسما با استفاده از روش ایمنواسی riaاستفاده شد.سپس نمونه هایی از بافت عضله ماهیان جهت اندازه گیری bap اخذ شد. همچنین نمونه هایی از کلیه و گناد در روزهای 4،7 و 14 اخذ شده و در محلول ثبوت بوئن تثبیت و از مراحل مختلف پاساژ بافتی عبور داده شد. سپس مقاطع بافتی تهیه و با استفاده از رنگ آمیزی h&e رنگ آمیزی شدند. نتایج نشان داد که غلظت bap در عضله همه تیمارها به صورت وابسته به دوز، از روز اول آزمایش افزایش یافته و در روز چهارم به پیک رسید. سپس میزان تجمع bap تا روز چهاردهم کاهش یافت. سطوح هر دو هورمون از روز اول تا روز هفتم کاهش و سپس تا روز 14 افزایش پیدا کرد. نتایج مطالعات بافتی نشان داد که ضایعات بافتی به طور معنی داری با افزایش غلظت bap در کلیه و گناد افزایش یافت (p<0.05). بیشترین تغییرات پاتولوژیک مشاهده شده در کلیه شامل خونریزی، واکوئولاسیون سلول های پوششی لوله های ادراری، مراکز ملانوماکروفاژی و نفوذ لوکوسیتی بود. همچنین افزایش فولیکول های تخمدانی تکامل نیافته و فولیکول های آترزی، نفوذلوکوسیتی و برخی ضایعات دیگر در گناد مشاهده شد. در مجموع، نتایج مطالعه حاضرتمایل زیاد bap برای تجمع در عضله ماهی و نیز اثرات آنتی استروژنیک این ماده را تایید کرد.
الهام قربانی جمال جوانمردی
امروزه به دلیل ملاحظات زیست محیطی و تمایل فزاینده به کشاورزی پایدار، استفاده از کودهای بیولوژیک از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. اثرات چای ورمی کمپوست (سطوح 1:5 و1:10) و چای کود مرغی (سطوح 1:5، 1:10 و 1:20)، بر ویژگی های کمّی و کیفی دو رقم گوجه فرنگی (solanum lycopersicum l.) هوای آزاد کل جی و ریوگراند در کشت ارگانیک و رایج بررسی شد. چای کودهای ارگانیک به صورت هفتگی به روش محلول پاشی برگی یا خاک مصرف، به تنهایی و یا در ترکیب با کود شیمیایی مورد استفاده قرار گرفتند. پژوهش در دو مرحله نشایی و پس از انتقال به مزرعه انجام شد. نتایج نشان داد که در اکثر موارد ترکیب چای کودهای ارگانیک با کودهای شیمیایی باعث بهبود کیفیت نشاء و اجزای عملکرد میوه نسبت به کاربرد کود ارگانیک به تنهایی یا کود شیمیایی به تنهایی گردید. کاربرد خاک مصرف چای کودهای آلی منجر به بهبود قابل توجه در ویژگی های کیفی گیاهان و میوه ها نسبت به روش محلول پاشی شد. اکثر ویژگی های مورد ارزیابی در دو رقم تفاوت معنی داری با هم نداشتند. از غلظت های مختلف چای کود آلی، چای کود مرغی با سطح 1:10 به همراه کود شیمیایی به صورت خاک مصرف برای تولید نشاء و میوه های با کیفیت بالا در گوجه فرنگی توصیه می شود.
مرجان ساعی نعیمی سید حسین نعمتی
در سال های اخیر گیاه پپینو (solanum muricatum) به عنوان سبزی میوه ای جدید در دنیا معرفی شده و لذا مطالعات کمی بر روی آن انجام شده است. در این مطالعه دو آزمایش گلدانی در طی سال های 90-1389در گلخانه اجرا شد. در سال اول امکان همزیستی پپینو (رقم کانسئولا) با 4 گونه متفاوت قارچ میکوریز آربوسکولارشامل گلوموس اتونیکاتوم، گلوموس اینتررادیسز، گلوموس موسه ای و گلوموس ورسیفورم ارزیابی شد. بیشترین میزان همزیستی در این گیاه (بین 40 تا 50 درصد) در گلوموس ورسیفورم و گلوموس اتونیکاتوم مشاهده شد. در سال دوم مطالعه اثرات کود زیستی ورمی کمپوست و قارچ میکوریز آربوسکولار بر روی صفات رویشی و زایشی پپینو مورد بررسی قرار گرفت. فاکتورهای آزمایشی شامل بستر (دارای ورمی کمپوست و بدون ورمی کمپوست) و تلقیح ریشه ها با قارچ میکوریز آربوسکولار (گلوموس ورسیفورم، گلوموس اتونیکاتوم و شاهد) با 6 تکرار (هر تکرار شامل3 گیاه) بودند. کاربرد ورمی کمپوست میزان کلنیزاسیون ریشه را بهبود داده و طول ساقه، تعداد برگ ها، انشعابات و گل ها، همچنین تعداد، طول، قطر و وزن میوه را افزایش داده است ولی سرعت تشکیل گل، سرعت تشکیل میوه، میزان ویتامین ث و اسیدیته قابل تیتراسیون و درصد ماده خشک میوه کاهش یافته است. گلوموس ورسیفورم میزان ویتامین ث، اسیدیته قابل تیتراسیون، مواد جامد محلول و درصد ماده خشک میوه را افزایش داده است، در حالی که گلوموس اتونیکاتوم میزان کلنیزاسیون ریشه، سرعت تشکیل میوه و وزن میوه را افزایش داده است. اثرات متقابل تلقیح میکوریز آربوسکولار و ورمی کمپوست بر میزان ویتامین ث، اسیدیته کل، مواد جامد محلول، درصد ماده خشک میوه و کلنیزاسیون ریشه معنی دار بود.
سمیه کشتکاران مهدی زارعی
زمانی که باکتریها در معرض استرس های محیطی قرار می گیرند، این استرس ها ممکن است موجب صدمه یا مرگ این باکتریها گردند. اما در مواردی، چنانچه میکروارگانیسم ها در معرض سطح غیرکشنده ای از یک استرس قرار بگیرند ممکن است در بعضی از آن ها پدیده ای به نام مقاومت به استرس اتفاق بیافتد و علاوه بر این ممکن است در برابر سایر استرس ها هم مقاومتشان افزایش یابد (مقاومت متقاطع). در مواردی هم ممکن است بعضی میکروارگانیسم ها بعد از مواجهه با یک عامل استرس زا صدمه ببینند و صدمه ایجاد شده منجر به حساس تر شدن آنها به سایر استرس ها و شرایط محیطی شود. یکی از ترکیباتی که در دنیا بطور گسترده جهت ضدعفونی آب، سطوح و تجهیزات استفاده می گردد کلر می باشد. با توجه به امکان مواجه شدن ویبریو پاراهمولیتیکوس با دوزهای غیرکشنده کلر، در این تحقیق تأثیر استرس ناشی از مواجهه با کلر بر خصوصیات رشد و زنده مانی سویه های بیماریزا و غیر بیماریزای ویبریو پاراهمولیتیکوس در شرایط وجود غلظت کشنده کلر (7 میلی گرم در لیتر)، وجود غلظت بالای نمک (20%)، دمای پایین نگهداری (c?18- و 4) و دمای بالا (c?50) مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که سویه های بیماریزا و غیر بیماریزای باکتری از نظر خصوصیات رشد و نیز زنده مانی در شرایط نامساعد محیطی تفاوت معنی داری ندارند. همچنین هر دو سویه پس از مواجهه با استرس کلری نسبت به کلر، وجود غلظت بالای نمک در محیط و نگهداری در دمای c?4 حساس تر شدند. این در حالی است که تفاوت معنی داری در حساسیت هر دو سویه به دمای c?50 و نگهداری در دمای c?18- مشاهده نگردید. همچنین بین سویه های بیماریزا و غیر بیماریزای ویبریوپاراهمولیتیکوس از نظر پاسخ به استرس کلر تفاوت معنی داری وجود نداشت.
عذرا حسن شاهیان جمال جوانمردی
به دلیل ملاحظات زیست محیطی و تمایل فزاینده به کشاورزی پایدار، استفاده از کودهای بیولوژیک از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است. اثرات چای کود گوسفندی (سطوح 1:5 و1:10) و چای کود گاوی (سطح 1:10)، بر ویژگی های کمّی و کیفی پپینو (solanummuricatum) در سیستم کشت ارگانیک بررسی شد. چای کودهای ارگانیک به صورت هفتگی به روش خاک مصرف، به تنهایی و یا در ترکیب با 50 میلی لیتر اسید هیومیک 6/8 درصد به مدت 10 هفته مورد استفاده قرار گرفتند. در اکثر موارد ترکیب چای کودهای ارگانیک با اسید هیومیک باعث بهبود رشد و کیفیت میوه شامل ویتامین ث، ترکیبات فنولیک، مواد جامد محلول و اسیدیته کل نسبت به کاربرد کود ارگانیک به تنهایی یا اسید هیومیک به تنهایی گردید. چای کود گوسفندی 1:5 به همراه اسید هیومیک به صورت خاک مصرف در اغلب موارد بیشترین اثر را بر رشد ، نمو و اجزای عملکرد مثل درصد تشکیل میوه نسبت به آنهایی که با چای کود گاوی تیمار شده بودند داشت.
علی رفاهی علیرضا شهسوار
به منظور بررسی اثر تلقیح قارچ میکوریز آربسکولار ((glomus etunicatum و باکتری pseudomonas fluorescens)) بر رشد گیاه مکزیکن لایم در شرایط تنش خشکی پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بطور کامل تصادفی با سه تکرار و در هر تکرار دو گلدان در گلخانه بخش علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز انجام گردید. فاکتورهای مورد استفاده در آزمایش شامل قارچ میکوریز آربسکولار در دو سطح شامل حضور قارچ و عدم حضور آن، باکتری محرک رشد گیاه در دو سطح شامل شامل حضور باکتری و عدم حضور آن تنش خشکی در دوره های آبیاری 2،4 و 6 روز یکبار بود. نتایج نشان داد که با افزایش دور آبیاری محتوای نسبی آب برگ، میزان قندهای محلول، مقدار کلروفیل و شاخص های مورفولوژیک شامل ارتفاع، وزن تر و خشک شاخساره و برگ و تعداد برگ کاسته شد ولی تیمار با قارچ و باکتری باعث شد که خشکی اثر کمتری بر کاهش محتوای نسبی آب برگ، میزان قندهای محلول و کلروفیل و شاخص های مورفولوژیک بگذارد. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش دور آبیاری میزان پرولین و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانتی شامل کاتالاز، پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز و اسکوربیک پراکسیداز افزایش یافت و استفاده از قارچ و تلقیح با باکتری نیز سبب افزایش موارد یاد شده گردید. اثر دورهای مختلف آبیاری بر دمای برگ، فتوسنتز و تعرق نشان داد که با افزایش دور آبیاری دمای برگ افزایش وتعرق و فتوسنتز کاهش یافت و حضور قارچ و تلقیح با باکتری سبب جذب بیشتر آب و مقاومت بیشتر گیاه در برابر تنش خشکی می شود و در نتیجه سبب افزوده شدن بر میزان فتوسنتز می گردد. در این پژوهش مشخص شد که با افزایش دوره های آبیاری میزان عناصر نیتروژن، فسفر و منیزیم کاسته شد. همچنین مشخص گردید که عناصر پتاسیم و کلسیم در تنش خشکی افزایش پیدا کرد که به احتمال زیاد بدین علت می باشد که این دو عنصر نقش مهمی در تنظیم فشار اسمزی سلولی و همچنین باز و بسته شدن روزنه ها بازی می کنند. نتایج نشان داد که حضور قارچ و تلقیح با باکتری سبب افزایش در تمامی عناصر به جز سدیم و منیزیم شد. تنش خشکی درصد کلنیزاسیون ریشه را کاهش داد ولی تلقیح قارچ باعث افزایش درصد کلنیزاسیون ریشه در پایه مکزیکن لایم شد.
محبوبه ملایی حسین غدیری
جهت بررسی پاسخ اجتماعات میکروبی به دزهای مختلف علف کش های گلیفوسیت و سولفوسولفورن، مطالعه ای به صورت فاکتوریل بر اساس طرح پایه کاملا تصادفی در دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز اجرا شد. فاکتورها شامل دزهای مختلف علف کش های گلیفوسیت (شاهد، نصف دز توصیه شده، دز توصیه شده و 4 برابر دز توصیه شده ) و سولفوسولفورون (شاهد، نصف دز توصیه شده، دز توصیه شده ، 2 برابر دز توصیه شده ) و زما ن اندازه گیری (4، 15، 45 و 65 روز بعد از کاربرد علف کش ها) بود. در این مطالعه شاخص هایی چون تنفس میکروبی، کربن بیوماس میکروبی، ضریب متابولیک، فعالیت آنزیم دهیدروژناز و تعداد باکتری های هتروتروفیک هوازی قابل کشت اندازه گیری شد. بررسی روند تغییرات دزهای اعمال شده ی علف کش گلیفوسیت در زمان های مختلف نشان داد که فاکتور تنفس میکروبی، کربن بیوماس میکروبی و ضریب متابولیک دارای بیشترین مقدار خود در دز توصیه شده ی گلیفوسیت در اندازه گیری 4روز پس از کاربرد علف کش بودند. همچنین میزان همه ی صفات اندازه گیری شده در تمامی تیمارهای این علف کش با افزایش زمان، به طور چشمگیری کاهش یافت. میزان آنزیم دهیدروژناز با گذشت زمان کاهش یافت، در حالی که تیمار شاهد دارای روند متغیری برای این صفت بود به طوری که بیشترین میزان آن در 15 روز بعد از اعمال علف کش مشاهده گردید. اثر علف کش سولفوسولفورون بر فاکتور تنفس میکروبی و شاخص ضریب متابولیکی معنی دار نبود ولی اثر زمان و اثر متقابل زمان در علف کش معنی دار شد. همچنین هر سه عامل علف کش، زمان و اثر متقابل آن ها برای سایر صفات اندازه گیری شده در این علف کش معنی دار بودند. به طور کلی، با گذشت زمان مقدار همه صفات اندازه گیری شده برای این علف کش نیز کاهش نشان داد. تیمارهای دز توصیه شده و کمتر از توصیه شده ی سولفوسولفورن بیشترین مقدار را در فاکتور کربن بیوماس میکروبی و تعداد باکتری های هتروتروفیک هوازی نشان دادند در حالی که تیمار شاهد برای بقیه صفات دارای بیشترین مقدار بود. تغییرات آنزیم دهیدروژناز در تیمارهای علف کش سولفوسولفورن مشابه با تیمارهای علف کش گلیفوسیت بود.
روح اله شیخ پور مهدی زارعی
آهن یکی از عناصر غذایی ضروری گیاهان بوده و کمبود آن یک مشکل بسیار گسترده در خاک های آهکی است. ورمی واش کود مایعی است که با استفاده از کرم های خاکی به دست آمده و می تواند به عنوان تقویت کننده گیاه به کار رود. قارچ میکوریز نیز نشان داده شده است که سبب افزایش جذب عناصر غذایی گیاه می شود. به منظور بررسی اثر عوامل یاد شده بر رشد و جذب برخی از عناصر بوسیله ذرت (zea mayz l., cv. hido) در یک خاک آهکی ، دو آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی طراحی و اجرا شد. آهن از منبع کلات آهن در سه سطح (صفر، 10 و 20 میلی گرم در کیلوگرم خاک) برای آزمایش اول و آهن از منبع سولفات آهن در سه سطح (صفر، 10 و 20 میلی گرم در کیلوگرم خاک) برای آزمایش دوم به کار برده شد. ورمی واش در سه سطح (صفر، 50، و100 گرم در کیلو گرم خاک در دو نوبت) و قارچ میکوریز آربوسکولار در دو سطح تلقیح یا عدم تلقیح با قارچ میکوریز آربوسکولار (گولوموس اینترارادیسز) در هر دو آزمایش مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج نشان داد که کاربرد کلات آهن و سولفات آهن، وزن خشک، غلظت و جذب کل آهن اندام هوایی را افزایش، اما غلظت و جذب کل روی و منگنز را کاهش دادند. کاربرد ورمی واش سبب افزایش درصد کلنیزاسیون ریشه، غلظت و جذب کل آهن و روی و فسفر شد. قارچ میکوریز، درصد کلنیزاسیون ریشه، غلظت و جذب کل روی و منگنز و مس و فسفر را افزایش داد.
سیدعلی جزایری مهدی پورمهدی بروجنی
توانایی باکتری ها در تحمل phهای پایین از جمله خصوصیات مهمی است که به زنده مانی باکتری در محیط های مختلف کمک می نماید. مرگانلا مرگانی که مهمترین باکتری تولید کننده هیستامین در ماهی و مواد غذایی دریایی می باشد، توانایی زیادی در زنده مانی در محیط های اسیدی دارد. در مطالعه حاضر توانایی اتانول و edta جهت حساس کردن مرگانلا مرگانی به phهای پایین و اسیدهای آلی مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور سلول های فاز لگاریتمی و سکون باکتری در محیط tsb با ph برابر با 5 ایجاد شده به وسیله اسیدهای کلریدریک، استیک، لاکتیک، سیتریک و تارتاریک و در حضور اتانول (5 درصد) یا 7.5 میلی مولار edta یا هر دو به مدت یک ساعت رو به رو گردید. درصد زنده مانی با تقسیم تعداد سلول های زنده باقیمانده بر تعداد اولیه باکتری ها بدست آمد. بر اساس نتایج این تحقیق غلظت 5 درصد اتانول باعث حساس شدن سلول های فاز لگاریتمی و سکون رشد مرگانلا مرگانی نسبت به شرایط اسیدی گردید (05/0 >p). نتایج مشابهی در مورد غلظت 5/7 میلی مولار edta بدست آمد. استفاده همزمان اتانول و edta اثرات قوی تری را بر مقاومت اسیدی این باکتری نشان داد (05/0 >p) به طوری که در حضور همزمان این دو عامل، کمترین میزان زنده مانی سلول های فاز لگاریتمی و سکون رشد مرگانلا مرگانی مشاهده گردید. بنابراین اتانول و edta، به تنهایی یا توأم، می تواند میزان غیر فعال شدن مرگانلا مرگانی در مواجهه با ph پایین و اسیدهای آلی را افزایش دهد.
میلاد چادرباف سیاوش مکتبی
یکی از ماهیانی که در کشور ما پرورش و مصرف زیادی دارد ماهی قزل آلای رنگین کمان (oncorhynchus mykiss) است. در این مطالعه جهت طعم دار کردن به روش محلی، 42 قطعه فیله ماهی قزل-آلا در مخلوط آبلیموی صنعتی، سیر تازه و رنده شده، نمک طعام، زردچوبه، فلفل سیاه و فلفل قرمز به مدت 3 ساعت قرار داده شده و نمونه ها به طور جداگانه در دمای 4 درجه سانتیگراد و 18- درجه سانتیگراد به ترتیب به مدت 10 و 56 روز نگهداری شدند. سپس در روزهای مختلف پاره ای خصوصیات میکروبی وشیمیایی مانند شمارش باکتری های مزوفیل، شمارش باکتری های سایکروفیل، اندازه گیری مواد ازته فرار، مواد واکنش دهنده با تیوباربیتوریک اسید، ظرفیت نگهداری آب و ph مورد بررسی قرار گرفت. نتایج در خصوص نمونه های نگهداری شده در یخچال نشان داد که ماهی قزل آلای بدون افزودنی فقط تا 6 روز قابل نگهداری در یخچال بودند اما ماهیان طعم دار شده تا 10 روز در یخچال باقی ماندند و 4 روز زمان ماندگاری آنان افزایش داشت. ph در طی مدت نگهداری برای ماهیان معمولی بین 6 تا 4/6 و برای ماهیان طعم دار شده بین 6/5 تا 9/5 بود. میزان whc برای هر دو گروه تا روز ششم نگهداری تقریبا یکسان و از 25% تا 30% افزایش یافت. میزان tvn برای ماهیان معمولی به طور معنی داری (05/0 p<). ظرف 6 روز از mg/100g16 به mg/100g 40 افزایش داشت اما در ماهیان طعم دار شده در طی همین مدت از mg/100g15 به mg/100g17 رسید. میزان tba از روز دوم در گروه طعم دار شده نسبت به گروه شاهد روند افزایشی داشت و تا پایان آزمایش بالاتر بود. شمارش باکتری های مزوفیلیک نشان داد که در گروه ماهیان طعم دار شده تعداد باکتری ها از log(cfu/g) 74/3 در روز اول به log 85/5 در روز ششم رسیده است در حالیکه در گروه ماهیان معمولی این مقدار از log9/3 به log14/7 افزایش داشته است. در خصوص شمارش باکتری های سرمادوست نیز نتایج تقریبا مشابهی به دست آمد که بیانگر تاثیر مثبت طعم دار کردن ماهی در کنترل رشد میکروارگانیسم ها است. به طور خلاصه می توان جهت نگهداری انواع ماهی به صورت تازه و در یخچال از روش های متفاوت طعم دار کردن از جمله روش طعم دار کردن محلی خوزستان استفاده کرد. در خصوص نمونه های نگهداری شده در دمای انجماد تفاوت معنی داری در تغییرات ph و whc در دو گروه شاهد و طعم دار شده دیده نشد. بطور مشابه میزان tvn و tba در گروه طعم دار شده بالاتر از نمونه های شاهد بود. شمارش باکتری های مزوفیل و سایکروفیل نشان داد که تعداد آنها از ابتدا تا پایان آزمایش تقریبا ثابت مانده و بین log (cfu/g) 5/3 تا log 85/5 متغییر بود که تفاوت معنی داری از نظر تعداد باکتری ها در 2 گروه وجود نداشت(05/0 <p).
آرام حسینی علی قرقانی
از آنجا که بیشتر خاکهای ایران آهکی هستند، رشد رویشی و زایشی درختان سیب در این خاکها محدود می شود. آزمایشی جهت بررسی اثر همزیستی قارچهای میکوریز روی شاخصهای رشدی و غلظت برگی عناصر غذایی چند پایه رویشی سیب در یک خاک آهکی انجام شد. این آزمایش با دو فاکتور پایه با سه سطح (m9، m7 و mm106) و قارچ با با چهار سطح (glomus versiforme، glomus intraradices، glomus etunicatum و شاهد) به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در سه تکرار و هر تکرار شامل سه مشاهده در گلخانه بخش علوم باغبانی دانشگاه شیراز انجام شد. پس از کشت و تلقیح افکنده های یکدست پایههای یادشده، نهالها از ارتفاع یکسان سر برداری شدند و شاخصهای رشدی، فیزیولوژیکی و غلظت عناصر غذایی شاخه بر آمده از رشد جدید، اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که گیاهان میکوریزی زیستتوده بیشتری را نسبت به گیاهان شاهد تولید کردند. همچنین قارچها شاخص های فیزیولوژیکی را در گیاهان تلقیح شده بهبود بخشیدند. گیاهان همزیست میزان عناصر غذایی بیشتری را نسبت به گیاهان شاهد در برگهای خود تجمع دادند اما غلظت عناصر mn، k و cu در برگ های آنها نسبت به شاهد معنیدار نبود. اثر پایهها نیز روی بیشتر شاخصها و عناصر غذایی معنیدار بود. از پایههای یادشده، پایه m9 که همزیستی میکوریزی کمتری نسبت به دیگر پایهها نشان داد، میزان مس، منگنز، آهن و نیتروژن بیشتری در برگهای خود نسبت به دیگر پایهها تجمع داد و غلظت پتاسیم، کلسیم، منیزیم و روی در پایه mm106 نسبت به دو پایه دیگر بالاتر بود؛ بنابراین با انتخاب پایه مناسب و همزیست کردن آن با قارچهای میکوریز می توان از مشکلات ناشی از عدم تحرک و غیر قابل جذب بودن عناصر غذایی در خاکهای آهکی کاست.
محبوبه بهرامی نیا مهدی زارعی
به منظور بررسی کارایی قارچ های میکوریز آربوسکولار در گیاه پالایی خاک های آلوده به سرب و روی توسط گیاه وتیور، دو آزمایش در شرایط گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. فاکتورهای آزمایش اول شامل روی از منبع سولفات روی در چهار سطح (10، 150، 300 و 600 میلی گرم در کیلوگرم خاک)، قارچ در سه سطح (شاهد، گلوموس اینترارادیسز و گلوموس ورسیفرم) بود. فاکتورهای آزمایش دوم شامل سرب از منبع نیترات سرب در چهار سطح (50، 200، 400 و 800 میلی گرم در کیلوگرم خاک) و فاکتور قارچ مشابه آزمایش اول بود. با افزایش سطوح روی و سرب وزن خشک اندام هوایی و ریشه، کاهش یافت. مایه زنی با قارچ های میکوریز آربوسکولار باعث افزایش این شاخص ها در مقایسه با تیمار شاهد شد. با افزایش سطح روی و سرب و با کاربرد قارچ های میکوریز آربوسکولار جذب روی و سرب اندام هوایی و ریشه افزایش یافت. درصد کلنیزاسیون ریشه با کاربرد قارچ افزایش و با افزایش سطوح روی و سرب به طور معنی داری کاهش یافت. مایه زنی با قارچ های میکوریز آربوسکولار کارایی استخراج، جذب و انتقال گیاهی روی را در مقایسه با تیمار شاهد افزایش دادند. فاکتور انتقال روی و سرب از ریشه به اندام هوایی با افزایش سطوح روی و سرب کاهش یافت اما کاربرد قارچ های میکوریز آربوسکولار میزان آن را در مقایسه با تیمار شاهد افزایش داد. با توجه به کارایی استخراج، جذب و انتقال گیاهی به طور کلی فرایند اصلی در مورد عنصر روی و سرب تثبیت گیاهی می باشد.
زهرا زیبایی نجفعلی کریمیان
در دهه های اخیر آلودگی خاک به فلزات سنگین درنتیجه فعالیت های انسانی مانند کاربرد کود های شیمیایی، کود های دامی، لجن فاضلاب، آفت کش ها، و آبیاری با فاضلاب افزایش چشمگیری یافته است. به دلیل توان اثرات بد اکولوژیکی آلودگی ها، این وضعیت به یک موضوع مهم زیست محیطی تبدیل شده است. از میان فلزات سنگین، کادمیم به عنوان یکی از خطرناکترین آلاینده های فلزی مورد توجه بوده است. به عنوان یک عنصر مهم غیرضروری برای حیات موجود زنده، کادمیم دارای تحرک بالا در سیستم خاک-گیاه می باشد که دارای اثر های زیان بار برای سلامتی انسان و کارکرد زیست بوم می باشد. بنابراین ضروری است که در جهت مقابله با خاک های آلوده به کادمیم اقدامی انجام شود. از میان چندین فناوری برای مقابله با آلاینده های فلزی خاک، گیاه پالایی یک روش مقابله درجا است که از گیاهان ، اصلاح خاک و عملیات زراعی جهت پاک کردن و بی ضرر ساختن آلاینده های محیط زیست استفاده می کند. در این راستا، در مطالعه حاضر اثر دو ماده هیومیکی بر جذب گیاهی کادمیم در مقایسه با اثر اوره به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه ای در یک خاک آهکی که با سه سطح کادمیم (5، 20، و 40 میلی گرم کادمیم در کیلوگرم خاک به صورت سولفات کادمیم) تیمار شده بود، بررسی شد. ذرت به عنوان گیاه آزمایش در داخل گلدان ها که در شرایط رطوبت 80 درصد ظرفیت مزرعه نگهداری می شدند، کاشته شد. در آزمایش اول و دوم به ترتیب تیمار ها شامل چهارسطح نیتروژن (50، 100، 150، و 200 میلی گرم نیتروژن در کیلوگرم خاک به صورت کود اوره) و چهار سطح مواد هیومیکی تجاری مایع و جامد ( معادل 0، 4، 8، و 12 کیلوگرم در هکتار) بودند. نتایج نشان داد که افزایش سطح کادمیم کاربردی، کاهش معنی دار وزن خشک شاخساره ذرت را در پی داشت اما مواد هیومیکی اثر مفید معنی داری بر توان گیاه پالایی ذرت داشتند. بنابراین می توان خاک های آلوده را با افزودن مواد هیومیکی تا حدودی اصلاح کرد. همچنین کاربرد کود اوره نیز، غلظت کادمیم گیاه ذرت را افزایش معنی دار داد، که بیانگر تاثیر مثبت کاربرد کودها بر جذب کادمیم است. بطورکلی، کاربرد کود اوره سبب افزایش معنی دار غلظت و جذب کل مس، منگنز، روی، فسفر، و نیتروژن در اندام هوایی ذرت شد و افزایش سطوح مواد هیومیکی غلظت روی، فسفر، و نیتروژن و جذب کل مس در شاخساره گیاه ذرت را افزایش داد.
ندا رامین نژاد زهرا رمضانی
: به طور کلی فساد ماهی به دلیل واکنش های زیستی مانند رشد میکروبی، اکسیداسیون لیپیدها و فعالیت آنزیم-های اتولیتیک ماهی است که سبب عمر مفید کوتاه ماهی و سایر فراورده های دریایی می گردد. کیتوزان فرم داستیله کیتین است و به دلیل ویژگی غیر سمی بودن، فعالیت ضدمیکروبی و ضد قارچی، زیست تخریب پذیری و فعالیت زیستی، قابلیت تشکیل فیلم به طور وسیعی به عنوان نگهدارنده محصولات دریایی کاربرد دارد. در مطالعه حاضر تأثیر پوشش کیتوزان و نانوکیتوزان بر کیفیت فیله ماهی کپور نقره ای نگهداری شده در یخچال مورد ارزیابی قرار گرفت. نمونه های کنترل و پوشش داده شده از نظر میکروبیولوژی (شمارش تام باکتری های مزوفیل و شمارش تام باکتری های سایکروفیل) و فیزیکوشیمیایی (بازهای ازته فرار، مواد واکنش دهنده با تیوباربیتوریک اسید، ph، ظرفیت نگهداری آب) به طور دوره ای مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به نتایج مطالعه حاضر نمونه های پوشیده شده با محلول آبی کیتوزان 2% و نانوکیتوزان 2% از نظر شمارش تام باکتری های مزوفیل و سایکروفیل و میزان بازهای ازته فرار کمتر از گروه کنترل بودند. اما، این پوشش اثر قابل توجهی بر مقدار مواد واکنش دهنده با تیوباربیتوریک اسید، ph و ظرفیت نگهداری آب نشان نداد. به طور کلی، نتایج نشان داد پوشش ماهی با محلول آبی کیتوزان 2% و نانوکیتوزان 2% می تواند به طور موثر سبب حفظ کیفیت مطلوب نمونه ها و افزایش عمر مفید آنها در مقایسه با گروه کنترل در طول دوره ذخیره سازی در یخچال گردد. علاوه بر این پوشش نانوکیتوزان اثرات بلند مدت تر بر کیفیت نمونه ها نسبت به کیتوزان نشان داد.
شکوفه ع توسلی زهرا رمضانی
به طور کلی فساد ماهی به دلیل واکنش های زیستی مانند رشد میکروبی، اکسیداسیون چربی ها و فعالیت آنزیم های اتولیتیک ماهی است که سبب کوتاه شدن عمر ماندگاری ماهی و سایر فراورده های دریایی می گردد. کیتوزان فرم داستیله کیتین است و به دلیل ویژگی غیرسمی بودن، فعالیت ضدمیکروبی و ضدقارچی، زیست تخریب پذیری و سازگاری زیستی، قابلیت تشکیل فیلم به طور وسیعی به عنوان نگهدارنده محصولات غذایی دریایی کاربرد دارد. علاوه بر این پوست انار حاوی مقادیر قابل توجهی از ترکیبات فعال زیستی مانند پلی فنل هاست. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات پوششی عصاره پوست انار به همراه نانوکیتوزان بر عمر ماندگاری فیله ماهی کپور نقره ای نگهداری شده در دمای یخچال می باشد. نمونه های ماهی گروه های کنترل و پوشش داده شده در زمان های مشخص از نظر خصوصیات میکروبی (شمارش باکتری های مزوفیل و شمارش باکتری های سایکروفیل)، خصوصیات فیزیکوشیمیایی (بازهای ازته فرار، مواد واکنش دهنده با تیوباربیتوریک اسید، ph و ظرفیت نگهداری آب) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که پوشش نمونه های ماهی با محلول نانوکیتوزان 2% یا پوشش عصاره انار 1% به همراه نانوکیتوزان 2%، سبب کاهش تعداد باکتری های مزوفیل و سایکروفیل و کاهش میزان بازهای ازته فرار نسبت به گروه کنترل گردید. به علاوه پوشش نمونه ها با عصاره انار 1% به همراه نانوکیتوزان 2% به طور معنی داری سبب کاهش میزان مواد واکنش دهنده با تیوباربیتوریک اسید و کاهش میزان اکسیداسیون چربی ها گردید. بنابراین پوشش نمونه های ماهی با نانوکیوزان 2% یا عصاره انار 1% به همراه نانوکیتوزان 2% می تواند به طور موثری سبب حفظ کیفیت مطلوب نمونه و افزایش عمر ماندگاری آن در مقایسه با گروه کنترل در طول دوره نگهداری در دمای یخچال گردد.
بهجت جبالبارزی مهدی زارعی
چکیده تاثیر قارچ های میکوریز آربوسکولار بر ویژگی های مورفو فیزیولوژیک گیاه مرزه (satureja hortensis l.) در شرایط تنش شوری به کوشش بهجت جبالبارزی رشد و عملکرد گیاهان در بسیاری از مناطق دنیا توسط تنش های محیطی زنده و غیرزنده متعدد محدود می گردد. شوری یکی از مهم ترین موانع محدود کننده تولید محصولات زراعی در نواحی خشک و نیمه خشک است. قارچ های میکوریز بر رشد گیاهان دارویی تاثیر مثبت دارند. از فواید قارچ برای گیاه میزبان، می توان به افزایش سطح مفید ریشه و در نتیجه افزایش جذب مواد غذایی بویژه فسفر و آب، افزایش عمر ریشه های موئین، افزایش مقاومت به تنش ها، دریافت مواد غذایی با سهولت بیشتر و ایجاد مانع در مقابل ریزجانداران بیماری زا اشاره کرد. در این پژوهش تأثیر قارچ های میکوریزی بر ویژگی های رشد، غلظت و جذب عناصر غذایی و میزان اسانس و ترکیبات اسانس در گیاه مرزه تحت تنش شوری در آزمایش گلخانه ای بررسی گردید. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو فاکتور قارچ میکوریز آربوسکولار در سه سطح شامل شاهد، قارچ گونه گلوموس اینترارادیسز و قارچ گونه گلوموس اتونیکاتوم، تنش شوری در 4 سطح از منبع کلرید سدیم ،0( 5 و 8 دسی زیمنس بر متر( در سه تکرار انجام گردید. تنش شوری میانگین وزن خشک اندام ،2 هوایی و ارتفاع گیاه، کلنیزاسیون ریشه، غلظت و جذب عناصر غذایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، روی، منگنز، مس، کلسیم و جذب منیزیم را کاهش و وزن خشک ریشه، غلظت و جذب سدیم، غلظت منیزیم و میزان اسانس اندام هوایی گیاه مرزه را افزایش داد. گیاهان تلقیح شده با قارچ های میکوریزی نسبت به گیاهان بدون قارچ در شرایط تنش شوری، وزن خشک اندام هوایی و ریشه، غلظت و جذب عناصر غذایی نیتروژن، فسفر، پتاسیم، آهن، روی، منگنز، مس، کلسیم و منیزیم در اندام هوایی گیاه مرزه و میزان اسانس بالاتر و غلظت سدیم کمتری داشتند. بالاترین درصد ترکیبات موجود در اسانس کارواکرول و گاما - ترپینن بود. تنش شوری موجب کاهش میزان گاما ترپینن و افزایش - کارواکرول در اسانس مرزه شد. در تیمار های دارای قارچ میکوریزی و بدون تنش شوری در مقایسه با تیمار های بدون قارچ و بدون تنش شوری میزان ترکیبات کارواکرول و گاما ترپینن موجود در - اسانس مرزه افزایش یافت. کلید واژه: گلوموس اینترارادیسز، گلوموس اتونیکاتوم، مرزه، تنش شوری، عناصر غذایی و اسانس.
سیده فرزانه قایم مقامی مهدی زارعی
کودهای زیستی می توانند در کشاورزی پایدار به عنوان جایگزینی مهم برای کودهای شیمیایی مطرح باشند. استفاده از کودهای زیستی به جای کودهای شیمیایی ضمن کاهش مصرف و هزینه های تولید ناشی از مصرف کودهای شیمیایی، باعث کاهش آلودگی محیط زیست می گردد. یک آزمایش گل خانه ای برای بررسی تاثیرکودهای زیستی ورمی کمپوست و نیتراژین و کود شیمیایی نیتروژن بر عملکرد کمی و کیفی توت فرنگی در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار اجرا شد. تیمارها شامل 4 سطح 0، 50، 75، و 100 کیلوگرم در هکتار نیتروژن، ورمی کمپوست در سه سطح (0،5 /0، و یک درصد وزنی) و کود زیستی نیتراژین با دو سطح (تلقیح و عدم تلقیح)، بود. برهمکنش نیتروژن و ورمی کمپوست به طور معنی داری شاخص سبزینگی برگ، عملکرد کل میوه، تعداد گل آذین، نسبت طول به قطر میوه و جذب کل تمامی عناصر غذایی میوه و اندام هوایی به جز فسفر، پتاسیم و آهن اندام هوایی را افزایش داد. برهمکنش نیتروژن و نیتراژین سبب افزایش معنی دار تعداد فندقه، عملکرد کل میوه و جذب کل فسفر، پتاسیم و روی میوه و روی و منگنز اندام هوایی توت فرنگی شد. برهمکنش ورمی کمپوست و نیتراژین باعث افزایشمعنی دار عملکرد کل میوه و جذب کل فسفر، پتاسیم، آهن، منگنز میوه و فسفر و آهن اندام هوایی شد.
مانا سعیدی منش مهرزاد مصباح
هرچند واکسن های خوراکی مزایای بسیاری نسبت به سایر روش های واکسیناسیون در ماهی دارند، تجزیه آنتی ژن های واکسنی در لوله گوارش و کاهش جذب این آنتی ژن ها به وسیله بافت لنفاوی ضمیمه روده ماهی مانع توسعه مناسب این روش شده است. اخیراً از نانوذرات پلیمری طبیعی خواص محافظت و انتقال داروهای گوارشی گزارش شده است، لذا در این تحقیق نانوکیتوزان به روش شیمیایی از کیتوزان تولید شده، اندازه و شکل آن مشخص و اثر آن به عنوان ادجوان خوراکی به همراه باکترین آئروموناس هیدروفیلا ارزیابی گردید. 360 قطعه ماهی کپور معمولی (67/4±5/46 گرم) به 4 گروه مساوی در سه تکرار تقسیم شدند. تیمار اول و دوم به ترتیب با باکترین خوراکی آئروموناس هیدروفیلا و باکترین خوراکی به همراه نانوکیتوزان ایمن شدند، تیمار 3، خوراک حاوی نانوکیتوزان دریافت نمود و تیمار 4 فقط خوراک معمولی دریافت کرد. تغذیه با خوراک های تجربی در روزهای 1 تا 5 و 20 تا 25 انجام گرفت. از ماهی ها در روزهای 25، 40 و 55 خونگیری انجام شده و عیار آنتی-بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا بین تیمارها در این مراحل نمونه گیری به روش میکروآگلوتیناسیون باکتریایی انجام گرفت. بعد از آخرین مرحله نمونه گیری ماهی های هر تیمار با باکتری زنده آئروموناس هیدروفیلا چالش داده شدند و تلفات به مدت 10 روز ثبت و درصد تلفات بعد از چالش بین تیمارها مقایسه گردید. نتایج نشان داد که تیتر آنتی بادی ضد آئروموناس هیدروفیلا در مرحله اول و دوم نمونه گیری در تیمارهای 1 و 2 افزایش معنی-داری نسبت به تیمار کنترل داشت (05/0p<). هر چند در مرحله سوم نمونه گیری تفاوت معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد (05/0p>). همچنین تفاوت معنی داری بین عیار آنتی بادی بین تیمار یک و دو در مراحل اول و دوم نمونه گیری مشاهده گردید (05/0p<). تلفات بعد از چالش تحت تاثیر ایمن سازی خوراکی ماهی ها با باکترین آئروموناس هیدروفیلا و نانوکیتوزان قرار نگرفت و تفاوت معنی داری بین تلفات بعد از چالش بین تیمارها مشاهده نشد (05/0p>). لذا می توان نتیجه گرفت که هرچند ایمن سازی خوراکی ماهی کپور معمولی با باکترین آئروموناس هیدروفیلا بر عیار آنتی بادی ضد این باکتری موثر است، ولی محافظت کافی در برابر عفونت با این بیماری ایجاد نمی نماید، از طرفی علی رغم عدم تاثیر نانوکیتوزان اضافه شده به باکترین در محافظت ماهی در برابر عفونت با باکتری آئروموناس هیدروفیلا، این ماده بر عیار آنتی بادی ضد این باکتری تاثیر داشته است.
مریم شمبو حسن صالحی
به منظور بررسی تاثیر قارچ میکوریز آربسکولار و تنش خشکی بر ویژگی های مورفولوژیک و فیزیولوژیک دو رقم گل سوسن یک آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح به طور کامل تصادفی در چهار تکرار به مدت دو سال در مزرعه بخش علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز انجام شد. فاکتورهای مورد آزمایش شامل سه سطح آبیاری (آبیاری بر اساس 100 درصد ظرفیت مزرعه به عنوان شاهد، 75 و 50 درصد ظرفیت مزرعه) و دو رقم گل سوسن‘ceb dazzle’ و ’royal trinity‘ و کاربرد دو گونه قارچ میکوریز glomus etunicatum و glomus intraradices و عدم کاربرد قارچ میکوریز (شاهد) بودند. نتایج نشان داد که کاهش میزان آبیاری تاثیر معنی داری بر صفات مورد ارزیابی داشته است. به طوری که با کاهش میزان رطوبت خاک، ارتفاع ساقه، قطر ساقه، تعداد و سطح برگ، وزن خشک ریشه، شاخساره و گل، تعداد گل و قطر گل و تعداد و قطر سوخک و میزان کلروفیل، فسفر و درصد همگروهه سازی ریشه کاهش یافت.گیاهان میکوریزی در مقایسه با گیاهان بدون میکوریزی از رشد و میزان فسفر بیشتری هم در شرایط تنش خشکی و هم در شرایط بدون تنش برخوردار بودند. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و میزان پرولین و غلظت پتاسیم با کاهش میزان آبیاری افزایش یافت، اما این افزایش در گیاهان میکوریزی در مقایسه با گیاهان بدون میکوریزی بالاتر بود. نتایج مطالعه حاضر بیانگر آن است که همگروهه سازی ریشه توسط گونه g. etunicatumبالاتر از گونه g. intraradices است و همچنین تاثیر قارچ میکوریز g. etunicatum در کاهش اثرهای منفی خشکی بیشتر ازg. intraradices بود.
زهرا کشاورز مهدی پورمهدی بروجنی
کیتوزان، یک پلیمر غیرسمی است که از داستیلاسیون کیتین به دست می آید، به دلیل استفاده های تجاری فراوانی که در صنایع غذایی دارد توجه زیادی را به خود جلب کرده است. در تحقیق حاضر توانایی کیتوزان و نانوذرات کیتوزان در حساس کردن لیستریا مونوسیتوژنز به phهای پایین مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور سلول های لیستریا مونوسیتوژنز در محیط tsb با ph برابر با 4 و 5 ایجاد شده به وسیله اسیدهای کلریدریک و استیک با غلظت های صفر، 05/0، 1/0 و 2/0 درصد کیتوزان و نانوکیتوزان به مدت یک ساعت مواجه گردید. کیتوزان اثر ضدمیکروبی مشخصی را در ph برابر 5 نشان نداد اما نانوکیتوزان در غلظت 2/0 درصد سلول های لیستریا مونوسیتوژنز را به این ph حساس تر کرد. اثر ضدمیکروبی کیتوزان و نانوکیتوزان با کاهش ph به 4 افزایش یافت به گونه ای که در این ph، کیتوزان در غلظت 2/0 درصد و نانوکیتوزان در غلظت های 1/0 و 2/0 درصد اثرات ضدمیکروبی قابل توجهی را علیه لیستریا مونوسیتوژنز نشان دادند. به طورکلی اثرات ضدمیکروبی بیشتر نانوکیتوزان نسبت به کیتوزان احتمالاً به دلیل افزایش سطح آن و در نتیجه افزایش تمایل آن نسبت به سلول های باکتری می باشد. نتایج رنگ آمیزی فلورسانس نشان داد که کیتوزان و نانوکیتوزان اثرات ضدمیکروبی خود را با اختلال در عملکرد غشاء سلولی باکتری ایجاد می کنند.
مهدی زارعی جمشید آقایی
هدف از مسأله جایابی ادوات facts، بدست آوردن مکان و ظرفیت مناسب برای این ادوات (svc، tcsc و upfc) می باشد، تا حضور آنها در محل مناسب با ظرفیت مناسب باعث بهبود بیشتر پارامتر های شبکه باشد. این مکان یابی با در نظر گرفتن توابع هدف پایداری ولتاژ، پایداری گذرا و مدیریت تراکم انجام می گیرد. پایداری ولتاژ در شبکه به صورت شاخص ظرفیت بار، پایداری گذرا به صورت حاشیه انرژی گذرای اصلاح شده و مدیریت تراکم به صورت هزینه پرداختی به ژنراتورها و بارها توسط اپراتور مستقل شبکه در هنگام وقوع پیشامدی در نظر گرفته می شوند. در این پایان نامه جهت مکان یابی ادوات facts از روش هایی چون، روش محدودیت اپسیلون، روش فازی پرتو و الگوریتم pso استفاده شده است، روش محدودیت اپسیلون ذکر شده در دو حالت سنتی و تکمیل شده استفاده و با هم مقایسه شده اند. برای فرایند تصمیم گیری و نرمالیزه کردن توابع هدف روش فازی پرتو استفاده شده است. نتایج مطالعات انجام شده در شبکه 39 شینه ieee نشان دهنده بهبود توابع هدف در حضور ادوات facts می باشد.
مریم فرهمندفر سعد گورانی نژاد
اشریشیاکولی o157:h7 یکی از معمول ترین سروتیپ های گروه اشریشیاکولی های انتروهموراژیک می باشد که تحت عنوان ارگانیسم انتروهموراژیک یا تولید کننده وروتوکسین یا تولیدکننده توکسین شناخته می شود. حیوانات اهلی و وحشی منبع اشریشیاکولی o157 می باشند، اما نشخوارکنندگان به خصوص گاو به عنوان مخزن طبیعی اصلی مورد توجه می باشند. در کشورهای توسعه یافته، سروتیپ o157:h7، از عوامل اصلی ایجاد درگیری در انسان می باشد، اگرچه گزارشاتی مبنی بر افزایش سویه های غیرo157 تولیدکننده شیگاتوکسین (slt) اشریشیاکولی مرتبط با عفونت های معدی -روده ای نیز وجود دارد. در تحقیق حاضر با هدف بررسی حضور اشریشیاکولی o157:h7 و حضور عوامل حدت چون ژن تولید توکسین stx1 و stx2 در ایزوله های جداسازی شده از نمونه های شیر جمع آوری شده از گاوداری های صنعتی سطح استان صورت گرفت. بطورکلی تعداد 150 نمونه شیر در طی مدت زمان بیش از شش ماه، از گاوداری های صنعتی سطح استان خوزستان جمع آوری و با روش کشت در محیط اختصاصی ct-smac و pcr مورد ارزیابی قرار گرفت. بنابر نتایج جداسازی، از 14 باکتری سوربیتول منفی که در ct-smac جداسازی شدند، 2 جدایه در آزمون های بیوشیمیایی، اشریشیاکولی تشخیص داده شدند، که براساس pcr، هیچ کدام از آن ها o157:h7 مولد توکسین نبودند. بر اساس نتایج حاصل از pcr مستقیم روی نمونه های شیر، 45 نمونه شامل الگوی مختلف ژنومی بر پایه ی ژن های مورد بررسی (o157، h7، stx1 وstx2 ) بودند. با pcr مستقیم، تنها 2 مورد از 150 نمونه ی شیر از نظر حضور o157:h7 مثبت بودند که هر دو توکسین زا ارزیابی شدند. براساس این نتایج، اشریشیاکولی o157:h7 در این منطقه وجود دارد بنابراین لزوم رعایت دقیق بهداشت مواد غذایی در استان توصیه می گردد. مطالعه حاضر، اولین گزارش از جداسازی و شناسایی اشریشیا کولیo157:h7 از نمونه های شیر در استان خوزستان می باشد.
الهام شمس آبادی نجفعلی کریمیان
مس عنصری ضروری در تغذیه گیاه است که به رغم وجود مقدار کافی، دسترسی گیاه به آن در خاکهای آهکی با محدودیت هایی مواجه است. از طرف دیگر افزایش فعالیت های صنعتی، کاربرد بیش از اندازه آفت کش ها، و کودهای شیمیایی حاوی مس می تواند منجر به انباشتگی این عنصر در خاک و رسیدن آن به حد مسموم کننده شود. از جمله عواملی که می توانند بر جذب مس از خاک بوسیله گیاهان موثر باشند قارچهای میکوریز آربسکولار و اسیدهای آلی یافت شده در ترشحات ریشه گیاهان است. مطالعه حاضر به منظور شناخت اثر قارچهای میکوریز آربسکولار و اسیدهای آلی بر جذب گیاهی مس از یک خاک آلوده شده به این عنصر انجام شد. آزمایش به صورت گلخانه ای در قالب طرح آماری کاملا تصادفی با فاکتورهای مس (0، 5، 20، و 50 میلی گرم بر کیلوگرم خاک) و اسیدهای آلی سیتریک (0، و 20 میلی مول بر کیلوگرم خاک) و اگزالیک (0، و 20 میلی مول بر کیلوگرم خاک) و نیز قارچ میکوریز آربسکولار (تیمارهای بدون قارچ، و دارای قارچ glomus versiforme) در سه تکرار با ذرت (رقم سینگل کراس 704) کشت شده در خاک سری چیتگر استان فارس انجام شد. نتایج نشان دهنده کاهش غلظت و جذب مس بوسیله ذرت در نتیجه کاربرد قارچ میکوریز آربسکولار بود. کاربرد 20 میلی مول سیتریک و اگزالیک اسید بر کیلوگرم خاک، منجر به افزایش غلظت و جذب مس بوسیله ذرت شد. با افزایش مس کاربردی از 0 به 5، 20، و 50 میلی گرم بر کیلوگرم خاک، غلظت و جذب مس در اندام هوایی ذرت افزایش یافت. سیتریک اسید، در مقایسه با اگزالیک اسید، تأثیر بیشتری بر افزایش جذب مس، روی، آهن، و منگنز بوسیله ذرت داشت. کاربرد مس، سیتریک اسید، اگزالیک اسید، و قارچ میکوریز آربسکولار به ترتیب زیر باعث افزایش غلظت مس عصاره گیری شده بوسیلهdtpa در خاک پس از برداشت ذرت گردید: اگزالیک اسید< سیتریک اسید< قارچ میکوریز آربسکولار
داود رحمانی ایرانشاهی امیرحسین خوشگفتارمنش
کمبود فسفر یکی از تنشهای غیرزیستی مهم بوده که سبب کاهش عملکرد گیاه در اغلب اراضی کشاورزی دنیا شده است. بنابراین، یافتن راهکارهای موثر در جهت افزایش تحمل گیاه در برابر کمبود فسفر از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. تلقیح ریشه گیاهان با قارچهای میکوریزی میتواند به عنوان راهکاری موثر در کاهش اثرات مضر کمبود فسفر بکار گرفته شود. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر تلقیح انفرادی و ترکیبی قارچ اندوفایت piriformospora indica و قارچهای میکوریزی گلوموس موسه (glomus mossea) و گلوموس اینترارادیسز (intraradices glomus) بر برخی ویژگیهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی دو رقم گندم (triticum aestivum l.) نیک نژاد و آزادی در پاسخ به تنش کمبود فسفر در گلخانه مرکز کشت بدون خاک دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. بوته های گندم در بستر کشت مخلوط شن و پرلیت استریل (2:1 حجمی- حجمی) کاشته شده و در معرض دو غلظت فسفر (64 و 32 میلی گرم در لیتر) قرار گرفتند. نتایج نشان داد که غلظت آهن و فسفر شاخساره، سرعت فتوسنتز برگ و وزن خشک ریشه و شاخساره هر دو رقم گندم در شرایط کمبود فسفر کاهش یافت. در مقابل، غلظت روی شاخساره، محتوای کلروفیل کل، فعالیت آنزیم کاتالاز (cat) و آسکوربات پراکسیداز (apx) هر دو رقم گندم در شرایط مذکور افزایش یافت. در شرایط کمبود فسفر، دو رقم اختلاف معنیداری از لحاظ وزن خشک شاخساره، جذب فسفر و روی، فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدان cat و apx و شاخص تحمل تنش با یکدیگر نداشتند. تلقیح قارچهای میکوریزی و p. indica به ریشه گندم با افزایش فعالیت آنزیم های آنتیاکسیدان، افزایش سرعت فتوسنتز، بهبود جذب فسفر و رشد ریشه و شاخساره گیاه موجب افزایش تحمل گندم به تنش کمبود فسفر شد. همچنین، پاسخ دو رقم مورد مطالعه گندم به تلقیح قارچهای میکوریزی متفاوت بود، به عبارت دیگر، تأثیر مثبت قارچ های مورد بررسی بر بهبود رشد گیاه و تحمل تنش کمبود فسفر، در رقم آزادی بیشتر از رقم نیکنژاد بود. تیمارهای تلقیح انفرادی قارچ p. indica و تلقیح همزمان قارچ p. indica + گلوموس موسه به ترتیب در رقم های آزادی و نیک نژاد بیشترین تأثیر را در افزایش غلظت فسفر شاخساره در شرایط کمبود فسفر داشتند. بر اساس نتایج به دست آمده بهترین تیمار قارچی از لحاظ تولید ماده خشک ریشه و شاخساره رقمهای گندم مورد بررسی در شرایط تنش کمبود فسفر، تیمار تلقیح همزمان قارچ p.indica + گلوموس اینترارادیسز است. موثرترین تیمار در افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان رقم آزادی، تلقیح انفرادی گلوموس اینترارادیسز بود. بهترین تیمار های میکروبی در افزایش فعالیت آنزیم کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و گایاکول پراکسیداز رقم نیکنژاد به ترتیب متعلق به تلقیح مشترک قارچ p. indica + گلوموس موسه، تلقیح انفرادی گلوموس موسه و تلقیح مشترک قارچ p. indica + گلوموس اینترارادیسز بود. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد در شرایط کمبود فسفر، قارچهای مورد مطالعه میتوانند از طریق افزایش جذب عناصر غذایی، توسعه رشد ریشه و شاخساره گیاه، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان و سرعت فتوسنتز، تحمل گندم را به تنش کمبود فسفر افزایش دهند. شایان ذکر است، تأثیر قارچهای مورد مطالعه بر ارقام گندم و نیز پاسخ آنتی اکسیداتیو آن ها به حضور قارچ ها یکسان نمی باشد. اگرچه، میتوان از تیمارهای قارچی برای افزایش تحمل گندم به کمبود فسفر استفاده کرد، اما پاسخ متفاوت رقمها به تیمارهای قارچی باید مورد بررسی قرار گیرد.
سکینه خانبازی سبوکی نصرالله کلانتری
آلودگی آب های زیرزمینی ناشی فعالیت های انسانی یکی از جدی ترین مشکلات زیست محیطی در مناطق شهری و صنعتی است. از طرفی با توجه به نیاز روزافزون جوامع بشری به منابع آب زیرزمینی، به ویژه در مناطق خشکی مانند ایران حفاظت و جلوگیری از آلودگی این منابع امری ضروری تلقی می گردد. بدین منظور ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی می تواند نقش حیاتی در حفاظت از این منابع ایفا نماید. از این رو در این تحقیق به شناسایی نواحی آسیب پذیر آبخوان دشت قم به کمک مدل drastic و sintacs در محیط gis پرداخته شده است. در روش drastic و sintacs هر پارامتری را که به طور بالقوه بر آلودگی تأثیرگذار باشد را در یک مقیاس طبقه بندی نموده و پس از اعمال ضرایب پارامترها، نمره ای جهت ارزیابی آسیب پذیری ارائه می نماید. نکته ی قابل توجه در این روش ها سلیقه ای بودن رتبه بندی و وزن دهی پارامترهاست. همچنین در مورد انتخاب مشخصه های موثر در انتقال آلودگی نیز ابهاماتی وجود دارد. در این تحقیق به منظور برطرف نمودن ایرادات ذکر شده و انتخاب مدل مناسب، بر اساس شرایط هیدروژئولوژیکی حاکم بر منطقه و در نتیجه ارزیابی صحیح تر آسیب پذیری سفره آبدار قم به بررسی و واسنجی این مدل ها پرداخته شده است. بدین منظور پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز جهت تهیه پارامترهای ورودی دو مدل از منطقه مطالعاتی دشت آبرفتی قم ابتدا آسیب پذیری آبخوان بر اساس مدل های drastic و sintacs تعیین گردید. شاخص نهایی drastic نرمال برای آبخوان مورد مطالعه بین 55 تا 171 و شاخص نهایی آسیب پذیری مدل sintacs استاندارد نیز 91 تا 189 حاصل گردید. به منظور اصلاح این دو مدل بازبینی وزن پارامترها به کمک روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی(ahp) مورد بررسی قرار گرفت. بازبینی وزن ها با بررسی هر پارامتر با غلظت نیترات در 24 چاه نمونه برداری به دست آمد. پس از اعمال وزن های تصحیح شده همبستگی شاخص آسیب پذیری drastic-ahp با مقادیر غلظت نیترات اندازه گیری شده به 719/0 و برای مدل sintacs-ahp به 531/0 حاصل گردید، که نسبت به مدل drastic (678/0r=) نرمال و sintacs (543/0r=) نرمال بهبود یافته است. در نهایت جهت تعیین مشخصه های موثر در انتقال آلودگی در منطقه مورد مطالعه پارامترهای کاربری اراضی، سرعت آب زیرزمینی و مسیر طی شده جریان به پارامترهای مدل drastic و sintacs افزوده و پارامتر توپوگرافی به علت نداشتن سهم عمده در ارزیابی آسیب پذیری حذف گردید. وزن این پارامترها نیز به کمک ahp مورد تصحیح قرار گرفت. بدین ترتیب شاخص های آسیب پذیری drastic و sintacs اصلاح شده بر پایه ی ahp برای آبخوان مورد مطالعه محاسبه گردید. میزان همبستگی این دو شاخص با غلظت نیترات به ترتیب 731/0 و 561/0حاصل گردید. این نتایج مبین دقت بالای روش drastic-ahp اصلاح شده نسبت به سایر روش های مطالعه شده در این تحقیق است.
مهدی زارعی غلامعلی کارگر
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و سلامت سازمانی در کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان لرستان در سال 92-1391 انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نوعتوصیفی-پیمایشی و از نظر استراتژی همبستگی است. جامعه این پژوهش شامل کلیه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان لرستان می باشند که تعداد آن ها 115 نفر بود. به علت کوچک بودن حجم جامعه آماری و امکان عدم بازگشت بعضی از پرسشنامه ها، نمونه آماری برابر با جامعه آماری انتخاب شد و در پایان اطلاعات مورد نیاز از تعداد 103 نفر از جامعه مورد نظر جمع آوری گردید. ابزار سنجش عبارت بود از پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی رابینز و پرسشنامه محقق ساخته سلامت سازمانی بر اساس الگوی مایلز که پایایی آن 77/0 می باشد. به منظور تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی شامل؛ توزیع فراوانی و میانگین، و آمار استنباطی شامل آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که: همبستگی مثبت و معناداری بین فرهنگ سازمانی و سلامت سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان لرستان با 61/0= r و 001/0=sig در سطح معناداری p ≤0/05وجود دارد؛ و همچنین بین سلامت سازمانی با تمامی مولفه های فرهنگ سازمانی همبستگی مثبت وجود داشت. واژه های کلیدی:فرهنگ سازمانی، سلامت سازمانی، تعارض پذیری، حمایت مدیران، ادارات ورزش و جوانان
فاطمه احمدی صالح اسماعیل زاده
داروهای ضد لیشمانیایی متداول که برای درمان لیشمانیوز پوستی استفاده می شوند اکثراً سمی، گران و بی اثر برای برخی از سویه های انگل می باشند. در حال حاضر برای درمان توجه بیشتری به مواد فعال طبیعی می گردد. افزایش آگاهی از ظرفیت و ارزش صنعتی بیوپلیمرهای کیتوزان منجر به استفاده از آن در عرصه های مختلف ازجمله پزشکی و دامپزشکی شده است. در این مطالعه هدف ارزیابی اثربخشی فیلم نانوکیتوزان در درمان لیشمانیوز جلدی ناشی از لیشمانیا ماژور (سویه ایرانی) بوده است. مواد و روش کار: 1/0 میلی لیتر از محلول حاوی 2 میلیون پروماستیگوت لیشمانیا ماژور به قاعده دم 36 سر موش به صورت زیرپوستی تزریق شد. پس از حدود 6 هفته زمانی که ضایعات بر روی قاعده دم ظاهر شدند، درمان آغاز گردید. حیوانات در 4 گروه قرار گرفتند، گروه کنترل منفی که مداخله ای در آن ها صورت نگرفت، گروه کنترل مثبت تحت درمان با تزریق صفاقی روزانه گلوکانتیم قرار گرفتند، گروه درمان 1 که تحت درمان با فیلم نانوکیتوزان بودند و گروه درمان 2 که تحت درمان با فیلم نانوکیتوزان و تزریق صفاقی روزانه گلوکانتیم قرار گرفتند. موش های هر گروه با شرایط یکسان در روزهای 7، 14 و 21 آسان کشی شدند و اندازه ضایعه و بار انگلی ارزیابی گردید، هم چنین نمونه بافتی از محل ضایعه گرفته شد و روند ترمیم به طور میکروسکوپی موردبررسی قرار گرفت. یافته ها: گروه نانوکیتوزان و گلوکانتیم هرکدام باعث کاهش اندازه ضایعه گردیدند. تفاوت معنی داری بین نانوکیتوزان و گلوکانتیم در کاهش اندازه ضایعه وجود نداشت، اما اندازه زخم در گروه درمان شده با ترکیب فیلم نانوکیتوزان و گلوکانتیم به طور قابل توجهی از هفته دوم کاهش یافته بود. کاهش قابل توجه بار انگلی در گروه موش های درمان شده با ترکیبی از فیلم نانوکیتوزان و گلوکانتیم نیز یافت شد. در مطالعات هیستوپاتولوژیک روند بهبود زخم در گروه های درمان شده با فیلم نانوکیتوزان، گلوکانتیم و ترکیبی از فیلم نانوکیتوزان و تزریق روزانه صفاقی گلوکانتیم رخ داده بود. نتیجه گیری: تزریق گلوکانتیم اثر فیلم نانوکیتوزان در ترمیم زخم را می تواند افزایش دهد. بنابراین احتمالاً می توان از ترکیب آن ها برای درمان لیشمانیوز جلدی استفاده کرد.
دنیا اسکندری علی شهریاری
کلسترول یک استروئید 27 کربنه است که در تمامی بافت¬های حیوانی به عنوان یک جزء ساختاری اصلی در غشاء سلولی می¬باشد. توجه عمومی به کلسترول به دنبال آگاهی از ارتباط بین میزان کلسترول رژیم غذایی، پلاسمای خون و ریسک بیماریهای قلبی افزایش یافته است. به¬دلیل نگرانی عمومی در مورد میزان کلسترول موجود در مواد غذایی مختلف، روش¬های متنوعی جهت اندازه¬گیری میزان کلسترول در مواد غذایی ابداع شده است. هدف از انجام تحقیق حاضر ارزیابی تآثیر استخراج چربی و تازگی نمونه بر اندازه¬گیری کلسترول در زرده تخم مرغ، گوشت و شیر به روش آنزیمی می¬باشد. میزان کلسترول موجود در نمونه¬ها پس از انجام مرحله صابونی کردن مستقیم به¬وسیله محلول متانولی هیدروکسید پتاسیم یا بدون انجام این مرحله اندازه¬گیری گردید. همچنین تأثیر تازگی نمونه بر میزان کلسترول اندازه¬گیری شده در طی مدت زمان 5 روز نگهداری در دمای 4 درجه سانتی¬گراد مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق حاضر، صابونی کردن مستقیم به¬وسیله محلول متانولی هیدروکسید پتاسیم یک مرحله ضروری در اندازه¬گیری کلسترول در نمونه¬های زرده تخم مرغ، گوشت و شیر است. علاوه بر این نگهداری نمونه¬ها به مدت 5 روز، هیچ¬گونه تأثیری بر نتایج اندازه¬گیری کلسترول به روش آنریمی ندارد. بنابراین اندازه¬گیری کلسترول به روش آنزیمی پس از انجام مرحله صابونی کردن مستقیم به¬وسیله محلول متانولی هیدروکسید پتاسیم یک روش دقیق، ارزان و نسبتاً سریع جهت اندازه¬گیری کلسترول در نمونه¬های زرده تخم مرغ، شیر و گوشت است.
صدیقه مکاری فخرالدین افضلی
مسأله ی گرم شدن هوای زمین و افزایش غلظت گازهای گلخانه ای در جو زمین یکی از مهم ترین مشکلاتی است که بشر در قرن اخیر با آن مواجه است. یکی از راهکارهای امیدبخش برای کاهش میزان گازهای گلخانه ای موجود در جو، جلوگیری از نشر این گازهاست. گیاه نیشکر از تیره غلات بوده و در مقایسه با سایر محصولات کشاورزی از نظر راندمان تثبیت انرژی در واحد سطح در درجه اول اهمیت قرار دارد که با توجه به خصوصیات آن می تواند بعنوان منبعی مناسب جهت بهبود خصوصیات خاک استفاده شوند. تحقیق حاضر به منظور بررسی تغییرات حاصل از اضافه نمودن بقایای گیاهی بر مقدار ماده آلی، انواع کربن، عناصر موجود در خاک بر روی خاکهایی با فرسایش شدید و متوسط و بافت های سیلتی لوم، لوم متوسط و شنی با روش انکوباسیون انجام شده است. تیمارها شامل باگاس، فیلترکیک، ملاس، ویناس، باقیمانده سبز و سوخته ی گیاه نیشکر، ذرت و کاه و کلش گندم بوده است که در قالب طرح فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. پارامترهای کربن آلی، کربن آلی محلول، پتاسیم، فسفر، نیتروژن، تنفس میکروبی و ترسیب کربن اندازه گیری شد. در تمام موارد به جز پتاسیم و اسیدیته پارامترها با گذشت زمان و در طی انکوباسیون افزایش داشته اند.
فروغ ذوالفقار کرهرودی علی فضل آرا
روش¬های مختلفی جهت اندازه¬گیری هیستامین در مواد غذایی به¬خصوص ماهی مورد استفاده قرار گرفته است. مرحله¬ی استخراج هیستامین از بافت ماهی به دلیل ضرورت بازیابی کامل هیستامین موجود در نمونه، بسیار حائز اهمیت است. بر اساس اطلاعات در دسترس، از حلال¬های مختلفی نظیر آب، متانول، اتانول، اسید کلریدریک و تری¬کلرواستیک اسید جهت استخراج هیستامین از ماهی استفاده شده است. اما مطالعات محدودی به تأثیر نوع حلال استخراج کننده بر اندازه¬گیری هیستامین پرداخته¬اند. بنابراین هدف از انجام تحقیق حاضر مقایسه کارایی 6 نوع حلال مختلف در استخراج هیستامین از ماهی تازه، منجمد و کنسرو شده، به منظور تعیین بهترین روش آماده¬سازی نمونه برای اندازه¬گیری هر چه دقیق¬تر هیستامین است. برای رسیدن به این هدف متانول 75 درصد، متانول 75 درصد - اسید کلریدریک 4/0 نرمال، اتانول 75 درصد، اتانول 75 درصد- اسید کلریدریک 4/0 نرمال، اسید کلریدریک 1/0 نرمال و تری¬کلرواستیک اسید 5 درصد به منظور استخراج هیستامین از ماهی تازه، منجمد و کنسرو شده بر اساس روش فلورومتریک ارائه شده توسط aoac مورد استفاده قرار گرفتند. میزان بازیابی مقادیر مشخص هیستامین افزوده شده به نمونه قبل از استخراج، مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق حاضر، حلال استخراج کننده¬ی متانول 75 درصد-اسید کلریدریک 4/0 نرمال بیشترین بازیابی هیستامین از ماهی تازه، منجمد و کنسرو شده را نشان داد. بنابراین جهت اندازه-گیری هر چه دقیق¬تر هیستامین در ماهی، استفاده از محلول استخراج کننده حاوی 75 درصد متانول و 4/0 نرمال اسید کلریدریک توصیه می¬گردد.
طاهره کریمی مهدی پورمهدی بروجنی
گوشت سینه ماکیان (فیله) در سرتاسر جهان مورد استقبال مصرف کنندگان بوده اما مستعد فساد سریع می باشد. از این رو، صنایع امروزه درصدد یافتن فناوری جدید برای افزایش مدت ماندگاری آن هستند. بعلاوه، تقاضای مشتریان برای مواد غذایی سالم تر (فاقد نگهدارنده های شیمیایی مرسوم) در دهه ی اخیر افزایش پیدا کرده است. کیتین، پلی ساکاریدی است که در پوشش خارجی خرچنگ ها و میگوها و دیواره سلولی قارچ ها یافت می شود. کیتوزان یا فرم داستیله کیتین دارای ویژگی غیر سمی، زیست تخریب پذیری و زیست سازگاری می باشد. اسانس ها از گیاهان استخراج شده وطی دهه ها به خاطر داشتن فعالیت های بیولوژیکی شامل خواص آنتی اکسیدانی، ضد سرطانی و ضد میکروبی شناخته شده هستند. مطالعه حاضر جهت ارزیابی تأثیر پوشش خوراکی کیتوزان 2% حاوی اسانس 1% رزماری بر روی ماندگاری و حفظ کیفیت گوشت سینه مرغ در دمای یخچال انجام گرفته است. نمونه ها به 3 گروه بدون پوشش (کنترل)، تیمار شده با اسید استیک 1% و غوطه ور شده در محلول کیتوزان حاوی اسانس رزماری تقسیم شدند. نمونه ها سپس در دمای یخچال (1±4 درجه سانتی گراد) به مدت 15 روز نگهداری شدند و در فواصل معین زمانی (روزهای 0، 3، 6، 9 ، 12 و 15) جهت آزمایش های میکروبیولوژیکی (شمارش باکتری های مزوفیل و سایکروفیل)، شیمیایی (tvn ,tba ,ph) وحسی (شکل ظاهری، میزان الاستیسیته عضلات، بو و رنگ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج بررسی باکتریایی دلالت بر این داشت که پوشش دهی اثر معناداری ( p<0/05) بر کاهش تعداد باکتری های مزوفیل و سایکروفیل با حداقل 15 روز نگهداری را داشته است. همچنین نمونه های غوطه ور شده در کیتوزان حاوی اسانس رزماری میزان tvn, tba وph کمتری از دو گروه دیگر در طول نگهداری نشان دادند و از نظر فاکتورهای حسی نیز نسبت به دو گروه دیگر باعث حفظ فاکتورهای حسی در سطح قابل قبول به مدت 15 روز گردیده است.
مسعود کریمی علی فضل آرا
دوغ یک نوشیدنی سنتی ایرانی است که معمولاً با رقیق سازی ماست کم چرب به وسیله آب و ادامه-ی تخمیر تا ایجاد طعم و اسیدیته¬ی مناسب به دست می¬آید. به نظر می¬رسد که ph پایین و فعالیت باکتری-های مولد اسید لاکتیک در طی تخمیر باعث مهار باکتری¬های بیماری¬زای غذایی در محصولات لبنی تخمیری نظیر دوغ گردد. اما محققین متعددی نشان داده¬اند که اشریشیا کلای o157:h7 و لیستریا مونوسیتوژنز می-توانند برای چندین روز یا هفته در محصولات لبنی تخمیری نظیر ماست و پنیر زنده بمانند. بنابراین هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی رفتار اشریشیا کلای o157:h7 و لیستریا مونوسیتوژنز در دوغ¬های سنتی ایران در طی نگه¬داری در دماهای مختلف بود. برای رسیدن به این هدف، نمونه¬های دوغ با اسیدیته¬ی کم و اسیدیته¬ی زیاد با تعداد حدود 4 و 6 لگاریتم واحد تشکیل دهنده¬ی کلنی در میلی¬لیتر از هر کدام از دو پاتوژن مذکور تلقیح و در دو دمای 4 و 25 درجه¬ی سانتی¬گراد انکوبه شدند. در زمان¬های متوالی اقدام به نمونه¬برداری و شمارش باکتری¬های اشریشیا کلای o157:h7 و لیستریا مونوسیتوژنز و همچنین اندازه¬گیری اسیدیته¬ی دوغ گردید. نتایج نشان داد که اگرچه که توانایی زنده¬مانی اشریشیا کلای o157:h7 در نمونه¬های دوغ کمی بیشتر از لیستریا مونوسیتوژنز بود، هر دوی آن¬ها در دوغ¬های با اسیدیته¬ی کم نگه¬داری شده در دمای 4 درجه¬ی سانتی-گراد برای مدت بیشتر از یک هفته قابل تشخیص بودند. اما این دو پاتوژن در دوغ¬های با اسیدیته¬ی کم نگه-داری شده در دمای 25 درجه¬ی سانتی¬گراد بیشتر از 2 روز قابل تشخیص نبودند. در مقابل در دوغ¬های با اسیدیته¬ی زیاد تعداد باکتری¬های زنده اشریشیا کلای o157:h7 و لیستریا مونوسیتوژنز در هر دو دمای 4 و 25 درجه¬ی سانتی¬گراد خیلی سریع¬تر کاهش و به سطح غیرقابل تشخیص رسید. بنابراین دوغ¬های سنتی ایرانی به خصوص انواع با اسیدیته¬ی کم که در دمای یخچال نگه¬داری می¬شوند، بایستی از نظر پتانسیل انتقال اشریشیا کلای o157:h7 و لیستریا مونوسیتوژنز مورد توجه قرار گیرند.
سعید آزاده مهدی زارعی
در این بررسی اثرات ضد باکتریایی سه نمونه عسل که دو نمونه آن به صورت عسل طبیعی آویشن و شبدر از زنبورداران نواحی مختلف و یک نمونه دیگر به صورت عسل مصنوعی در آزمایشگاه تهیه شده بود، در برابر استافیلوکوکوس اورئوس و اشریشیا کلی مورد ارزیابی قرار گرفت. اثر ضد باکتریایی عسل ها به صورت غلظت های متوالی ?? الی ?? درصد وزنی/حجمی بررسی گردید. در این مطالعه از روش رقت سازی در براث جهت ارزیابی اثرات ضد باکتریایی نمونه های عسل استفاده شد. بدین منظور پس از انجام دو کشت متوالی 20 ساعته از باکتری های استافیلوکوکوس اورئوس و اشریشیا کلی نسبت به تهیه رقت¬های متوالی ده¬تایی و تعیین حداکثر جمعیت میکروبی اقدام گردید. جهت تعیین حداقل غلظت مهارکننده رشد (mic) هر یک از نمونه های عسل بر روی باکتری های مورد مطالعه از غلظت های مختلف عسل تهیه شده در محیط تریپتیک سوی براث به همراه تلقیح اولیه cfu/ml 106 باکتری استفاده شد. پس از ?? ساعت گرما¬گذاری در ?? درجه سانتی گراد، نمونه ها ازلحاظ ایجاد کدورت ناشی از رشد باکتری از طریق چشمی و همچنین اسپکتروفتومتر مورد بررسی قرار گرفت و کمترین غلظت عسل که فاقد کدورت بود به عنوان mic در نظر گرفته شد. جهت تعیین حداقل غلظت کشنده (mbc) از لوله های فاقد کدورت، کشت سطحی بر روی محیط تریپتیک سوی آگار داده شد و پلیتی که در آن حداقل ?/?? درصد باکتری های تلقیحی اولیه از بین رفته بودند، به عنوان mbc در نظر گرفته شد. جهت بررسی الگوی رشد و رفتار باکتری های مورد بررسی در حضور عسل های مورد مطالعه، غلظتی از عسل ها معادل نصف mic هر باکتری به همراه تلقیح باکتریایی cfu/ml 104 تهیه و در دماهای 4 و 37 درجه سانتی گراد نگهداری شدند. در زمان های مختلف نسبت به انجام کشت سطحی و شمارش تراکم میکروبی و رسم منحنی های رشد باکتریایی اقدام گردید. در این بررسی میزان mic و mbc برای عسل¬های آویشن، شبدر و مصنوعی در برابر اشریشیا کلی به ترتیب ??، ??، ?? و ??، ??، ?? درصد (w/v) به دست آمد. همچنین میزان mic و mbc برای عسل¬های آویشن، شبدر و مصنوعی در برابر استافیلوکوکوس اورئوس به ترتیب ??، ??، ?? و ??، ??، ?? درصد (w/v) حاصل شد. بر اساس نتایج حاصله از مطالعه الگوی رشد باکتری ها در حضور غلظتی از عسل ها معادل یک¬دوم mic آن ها چنین استنباط می شود که تأثیر مهاری عسل های طبیعی بیش از عسل مصنوعی بوده و همچنین نمونه های مختلف عسل از لحاظ اثرات ضد باکتریایی باهم تفاوت دارند که در این بررسی عسل آویشن بیشترین تأثیر را داشته و پس از آن به ترتیب عسل شبدر و عسل مصنوعی قرار داشتند که می تواند ناشی از ترکیب شیمیایی شهد گل ها و پوشش گیاهی متفاوت نواحی مختلف، شرایط آب و هوایی و فاکتورهای دیگر باشد. نتایج حاصل از مطالعه حاضر دلالت بر این نکته دارد که خاصیت ضد میکروبی عسل های طبیعی صرفاً ناشی از غلظت بالای قندی آن ها نیست. همچنین استافیلوکوکوس اورئوس حساسیت بیشتری را نسبت به اشریشیا کلی در برابر عسل های مورد مطالعه از خود نشان داد.
نگار هدایت علی شهریاری
به دلیل نقش ویژه ویتامین a در بافتها و اعضاء مختلف، در شرایط کمبود آن نشانه های بالینی متنوعی مشاهده می گردد. به علاوه در مواردی که کمبود مرزی این ویتامین بدون حضور نشانه های بالینی مشهود مطرح است، کاهش بهروری همچون ناباروری پدید می آید. در مطالعه حاضر تغییرات فصلی بتاکاروتن و ویتامینa سرم و کبد گوسفندان کشتار شده در کشتارگاه اهواز مورد بررسی قرار گرفته است. در فاصله آبان ماه سال 1392 لغایت تیر ماه سال 1393 مجموعا 360 راس گوسفند نمونه گیری شدند. برای اندازه گیری فاکتورهای فوق از روش اسپکتروفتومتری استفاده گردید. نتایج با استفاده از آزمونt مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. میانگین و اشتباه استاندارد غلظت بتاکاروتن و ویتامینa سرم و کبد به ترتیب5/1± 9/209 , 9/0±98 (میکروگرم در دسی لیتر)و 4/0±8/19, 8 /0±3/32 (میکروگرم در گرم) تعیین گردید. اگرچه غلظت مواد اندازه گیری شده در بین دو گروه سنی مختلف اختلاف آماری معنی دار نداشت اما میزان سرمی و کبدی ویتامینa در بین دو جنس واجد تفاوت آماری با معنایی بود، به نحوی که در مقدار سرمی ویتامین درجنس نر بیشتر از ماده و مقدار کبدی آن در جنس ماده بیشتر از گوسفندان نر تعیین گردید. همچنین غلظت ویتامین aسرم در بین دو فصل اختلاف آماری معنی داری را نشان داد. در فصل گرم مقدار این فاکتور بیشتر از فصل معتدل بود.
امیرعلی فولادگر مهدی پورمهدی بروجنی
انتقال باکتری لیستریا مونوسیتوژنز به انسان از طریق مواد غذایی از سال 1981 مورد توجه قرار گرفت. این پاتوژن توانایی رشد و تکثیر در انواع مواد غذایی در یخچال را دارد. گوشت خام تازه و منجمد و همچنین فرآورده¬های گوشتی مثل انواع همبرگر از جمله مواد غذایی هستند که می¬توانند به این پاتوژن آلوده شده و در انتقال باکتری به مصرف¬کنندگان نقش داشته باشند. در این مطالعه 150 نمونه برگر منجمد از فروشگاه¬های سطح شهر اهواز تهیه شده و طبق روش fda از نظر حضور باکتری لیستریا مورد بررسی قرار گرفتند. در ابتدا 10 گرم از هر نمونه تحت شرایط استریل در 90 میلی لیتر محیط leb مخلوط گردید و انکوبه شد. 48 ساعت بعد به منظور جداسازی باکتری، 100 میکرولیتر از این کشت مایع بر روی محیط اختصاصی oxford agar به صورت چمنی کشت داده شد و 48 ساعت انکوبه شد. سپس کلنی¬های مشکوک توسط تست¬های بیوشیمیایی بررسی و گونه آن¬ها مشخص گردید. نتایج نشان داد که فقط یکی از نمونه¬ها از نظر لیستریا اینوکوا مثبت می¬باشد، درحالی¬که لیستریا مونوسیتوژنز از هیچ نمونه¬ای جدا نشد. اگر چه لیستریا اینوکوا بیماری¬زا نیست ولی حضور این باکتری شاهدی بر توانایی جنس لیستریا برای ایجاد آلودگی در همبرگرهای کارخانه¬ای می¬باشد. در مقایسه با مطالعات انجام شده در دیگر کشورها، نتایج این مطالعه حاکی از آلودگی نسبتاً پایین این ماده غذایی به جنس لیستریا می¬باشد، ولی بررسی-های بیشتری در این خصوص ضروری به نظر می¬رسد.
رضوان معلمیان مهدی پورمهدی بروجنی
انتقال باکتری لیستریا مونوسیتوژنز از طریق مواد غذایی، از سال 1981 مورد توجه قرار گرفت. این باکتری قادر است در بسیاری از مواد غذایی در دما های یخچالی رشد کند. این ارگانیسم از گوشت خام، منجمد و فرآوری شده جدا شده است. لیستریا مونوسیتوژنز می تواند منجر به لیستریوز و عوارض شدید در افراد دچار نقص در سیستم ایمنی، کودکان، زنان باردار و افراد مسن شود. ردیابی و جداسازی لیستریا مونوسیتوژنز در نمونه های مواد غذایی مثل گوشت چرخ شده، به منظور شناسایی مواد غذایی که سلامت جامعه را تهدید می کند، ضروری است. در این مطالعه، 150 نمونه گوشت چرخ شده گوساله به صورت تصادفی از قصابی های شهر اهواز جمع-آوری گردید و برای حضور لیستریا مونوسیتوژنز مورد بررسی قرار گرفت. روش کار شامل یک مرحله غنی-سازی در محیط مایع غنی سازی لیستریا (leb) و به دنبال آن کشت در محیط آکسفورد آگار بود. پس از آن کلنی های مشکوک با استفاده از آزمون های بیوشیمیایی و سپس انجام pcr شناسایی شدند. مشخص شد که باکتری لیستریا در 7/2% از نمونه ها حضور داشت و فقط یک نمونه (7/0%) آلوده به لیستریا مونوسیتوژنز بود. باکتری جدا شده از نظر حساسیت به آنتی بیوتیک های آمپی سیلین، آمیکاسین، اریترومایسین، استرپتومایسین، پنی-سیلین، تتراسایکلین، جنتامایسین، کلرامفنیکل، کوتریموکسازول و ونکومایسین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که این باکتری به استرپتومایسین مقاوم بوده و همچنین به تتراسایکلین و پنی سیلین مقاومت متوسطی را نشان داد. باکتری به سایر آنتی بیوتیک های مورد آزمایش حساس بود. یافته های ما نشان داد که وقوع این باکتری در گوشت های چرخ شده در اهواز پایین است اما نشان دهنده خطر بالقوه مصرف گوشت چرخ شده نیمه پخته می باشد
راضیه مهدیزاده مهدی زارعی
استان فارس از قطب های مهم کشاورزی کشور محسوب می شود که به دلیل رخنمون تعداد زیادی گنبد نمکی در این استان، کیفیت آب آبخوان های مجاور گنبدهای نمکی در برخی نقاط استان کاهش یافته است. از این رو به منظور بررسی میزان و نحوه تاثیر این گنبدهای نمکی بر کیفیت آب آبخوانهای مجاور، مجموع 18 گنبد نمکی در محدوده لارستان، داراب و مناطق مرکزی استان مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور با استفاده از نقشه های زمین شناسی 1:250000 و 1:100000، تصاویر ماهواره ای و ایجاد ترکیب رنگی مناسب در این تصاویر با استفاده از نرم افزار envi، موقعیت جغرافیایی دقیق گنبدهای نمکی، وسعت گنبدها و بعضا وسعت آلودگی سطحی ایجاد شده توسط گنبدهای نمکی، شناسایی و بررسی گردید. همچنین با استفاده از داده های آماری مربوط به اندازه گیری سطح آب زیرزمینی، عمق آن و نیز داده های مربوط به کیفیت منابع آبی، نقشه های جهت جریان، هم عمق آب زیرزمینی، هم کلر، هم هدایت الکتریکی و تیپ آب برای هر گنبد با استفاده از نرم افزار gis تهیه شد. به منظور تکمیل مطالعات، بررسی های ژئومورفولوژیکی، هیدروژئولوژیکی، هیدرولوژیکی و زمین شناختی برای هر گنبد نمکی به طور مجزا انجام شد. با توجه به نتایج حاصله، گنبدهای تاثیرگذار که در دسته گنبدهای فعال، غیرفعال و تخریب شده قرار دارند، به صورت سطحی، زیرسطحی، نفوذغیرمستقیم و یا از طریق رسوبات فرسایش یافته گنبد، کیفیت آب آبخوان مجاور را کاهش می-دهند. کاهش کیفیت منابع آبی متاثر از گنبدهای نمکی متفاوت یکسان نبوده و تحت عواملی نظیر مرحله تکاملی گنبد نمکی، زمین شناسی منطقه، هیدروژئولوژی آبخوان های تحت تاثیر و عوامل انسانزاد متفاوت می باشد و به این ترتیب آبخوان های مجاور گنبدهای نمکی مورد مطالعه، درجات متفاوتی از شوری را نشان می دهند که به دنبال آن عوارض نمود یافته حاصل از کاهش کیفیت آب، در بخش های مختلف نیز متفاوت می باشد. بر طبق این یافته ها، مدل تاثیر گذاری گنبدهای نمکی بر کیفیت آبخوانهای مجاور آنها مشخص می شود که مدل شماتیک برخی از آنها تهیه شده است.
مهدی زارعی محمد جعفر بحرانی
به منظور بررسی تاثیر سامانه های خاکورزی و تنش آبی بر رشد و عملکرد گندم پژوهشی به صورت طرح کرت های یک بار خرد شده بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار شامل سه سامانه خاکورزی (رایج، کاهش یافته و بدون خاکورزی) در کرت های اصلی و تنش آبی در مراحل رشد {آبیاری معمولی، قطع آبیاری از مراحل ساقه رفتن به بعد (تنش شدید)، ظهورسنبله (تنش متوسط) و پر شدن دانه (تنش ملایم)} در کرت های فرعی بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه گندم (triticum aestivum l.)، در دو سال زراعی 91-1390 و 92-1391 در مزرعه آزمایشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز (باجگاه) به اجرا در آمد. نتایج نشان داد که بالاترین عملکرد دانه گندم (91/6 تن در هکتار) در شرایط خاکورزی رایج و آبیاری معمولی به دست آمد که با خاکورزی کاهش یافته و آبیاری معمولی (87/6 تن در هکتار) تفاوت معنی داری نداشت و این در حالی بود که خاکورزی کاهش یافته نسبت به رایج 93/9% آب کمتری مصرف کرد. به طور کلی اعمال تنش آب در مراحل مختلف رشد، عملکرد دانه را به صورت معنی داری کاهش داد، و در مقایسه با آبیاری معمولی با قطع آبیاری از مرحله ساقه رفتن، ظهور سنبله و پرشدن دانه عملکرد دانه به ترتیب به میزان 77/51%، 35/30% و 88/23% کاهش یافتند. بنابراین خاکورزی کاهش یافته نسبت به رایج می تواند با مصرف آب کمتر عملکردی معادل خاکورزی رایج داشته باشد.
لیلا نیک روان مهدی زارعی
توانایی باکتری ها در تحمل phهای پایین از جمله خصوصیات مهمی است که به زنده مانی باکتری در محیط های مختلف کمک می نماید. لیستریا مونوسیتوژنز و اشریشیا کلای o157:h7 توانایی زیادی در زنده مانی در محیط های اسیدی دارد. در مطالعه حاضر توانایی هسپریدین و عصاره پوست پرتقال جهت حساس کردن لیستریا مونوسیتوژنز و اشریشیا کلای o157:h7 به شرایط اسیدی مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور سلول های لیستریا مونوسیتوژنز و اشریشیا کلای o157:h7 (با تعداد تقریبی 105 واحد تشکیل دهنده کلنی در میلی لیتر) به محیط tsb با ph برابر با 4 یا 5 ایجاد شده به وسیله اسیدهای استیک یا لاکتیک و حاوی غلظت های 05/0 و 1/0 درصد از هسپریدین یا غلظت های 5/0 و 1 درصد از عصاره پوست پرتقال تلقیح شدند. تعداد باکتری های زنده قبل و پس از 6 ساعت مواجهه با محیط به روش کشت سطحی بر روی محیط tsa شمارش گردید. بر اساس نتایج این تحقیق غلظت 05/0 درصد هسپریدین و 5/0 درصد عصاره پوست پرتقال تأثیری بر میزان زنده مانی باکتری های لیستریا مونوسیتوژنز و اشریشیا کلای o157:h7 در شرایط اسیدی مورد آزمایش نداشتند (05/0<p)، اما غلظت های 1/0 درصد هسپریدین و 1 درصد عصاره پوست پرتقال توانستند سلول های لیستریا مونوسیتوژنز را به phهای 4 و 5 ایجاد شده توسط اسید لاکتیک و اسید استیک حساس تر کنند (05/0>p). نتایج مشابهی در مورد اشریشیا کلای o157:h7 به دست آمد. بنابراین غلظت های 1/0 درصد هسپریدین و 1 درصد عصاره پوست پرتقال می توانند میزان غیرفعال شدن باکتری های لیستریا مونوسیتوژنز و اشریشیا کلای o157:h7 طی مواجهه با phهای پایین و اسیدهای آلی را افزایش دهند.
فرزانه زارع زاده علی فضل آرا
در مطالعه حاضر، میزان هیستامین 240 نمونه غذایی مورد مصرف در هرم غذایی انسان در کشور ایران اندازه¬گیری گردید. نمونه¬ها شامل ماهی تازه، کنسرو ماهی، گوجه فرنگی، خیارشور، بادمجان، گردو، موز، پرتقال، اسفناج، خربزه، پنیر، کشک، ماست، دوغ، زیتون و چای بود. هیستامین در نمونه¬های ماهی تازه و کنسرو ماهی به¬وسیله حلال اتانول 75 درصد-اسید کلریدریک 4/0 نرمال و در سایر نمونه¬ها به¬وسیله اسید کلریدریک 1/0 نرمال استخراج گردید. میزان هیستامین به روش اسپکتروفلورومتریک اندازه¬گیری گردید. اسفناج، ماهی تازه، کنسرو ماهی و بادمجان بیشترین میزان هیستامین را با میانگین 4/50، 3/38، 7/27 و 4/26 میلی¬گرم در کیلوگرم نشان دادند. تمامی نمونه¬های آزمایش شده اسفناج، ماهی تازه، کنسرو ماهی و بادمجان حاوی هیستامین بودند و به ترتیب 3/53، 0/20، 3/13 و 3/13 درصد از نمونه¬های مورد آزمایش از این مواد غذایی حاوی مقادیر بالاتر از 50 میلی¬گرم در کیلوگرم هیستامین بودند. مقادیر کم هیستامین در تعدادی از نمونه¬های گوجه¬فرنگی، خیارشور، گردو، موز، پرتقال، خربزه، پنیر، کشک، ماست و دوغ مشاهده گردید و در زیتون و چای میزان هیستامین کمتر از حد قابل تشخیص مشاهده گردید. بر اساس نتایج تحقیق حاضر، احتمال ایجاد مسمومیت هیستامینی در نتیجه مصرف اسفناج، ماهی تازه، کنسرو ماهی و بادمجان بایستی مورد توجه قرار گیرد.
فاطمه شاهسوندی سعید عشقی
کمبود آب و دمای بالا از عوامل مهم محیطی محدود کننده رشد گیاه و فتوسنتز در بسیاری از مناطق جهان می باشد. در حالی که دو تنش اغلب به طور همزمان رخ می دهد، اطلاعات کمی در مورد چگونگی اثرات ترکیبی آنها در گیاهان و تاثیری که قارچ میکوریز بر افزایش مقاومت به این شرایط میگذارد وجود دارد. در مطالعه حاضر اثر قارچ میکوریز آربسکولارglomus etunicatum بر برخی صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک در دو رقم انگور پرلت و یاقوتی که تحت دو سطح تنش خشکی (ظرفیت مزرعه و تنش خشکی به مدت 9 روز) به همراه سه سطح دمایی شامل 25، 40 و 45 درجه سلسیوس مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی شده با چهار تکرار در سال 1392 در گلخانه پژوهشی بخش علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز انجام گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده کاهش وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه در هر دو رقم اتگور یاقونی و پرلت تحت تنش خشکی مشاهده شد. تنش دمایی به تنهایی تاثیری بر کارایی فتوسیستمii نداشت اما تنش خشکی باعث کاهش کارایی فتوسیستم ii شد. ترکیب تنش خشکی و دمای بالا باعث کاهش شدیدتر میزان کارایی فتوشیمیایی فتوسیستمii شد. تجمع پرولین در گیاهان تحت تنش خشکی به تنهایی و توام با دمای بالا مشاهده شد. فعالیت آتزیم پراکسیداز در هر دو رقم تحت تنش خشکی افزایش یافت اما با شدید تر شدن تنش و قرار گرفتن در شرایط تنش خشکی و دمای 45 درجه سلسیوس میزان فعالیت آن کاهش پیدا کرد. هر دو رقم به شرایط بهبود به خوبی پاسخ دادند و به شرایط قبل از تنش نزدیک شدند. به طور کلی دو رقم یاقوتی و پرلت به شرایط تنش دمایی مقاوم بودند اما تنش خشکی و تنش های توام خشکی و دمای بالا اثر منفی بیشتری بر رشد دو رقم انگور گذاشت.
مهدی زارعی امیر رشیدلمیر
هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر 8 هفته تزریق دزهای مختلف تستوسترون انانتات همراه با تمرین مقاومتی بر عملکرد تیروئید و سطوح سرمی پروفایل لیپیدی و فاکتورهای هماتولوژی در موش صحرایی نر می باشد.
عباس حسینی اکبر کرمی
رشد و عملکرد گیاهان در بسیاری از مناطق دنیا توسط تنش های محیطی زنده و غیرزنده متعدد محدود می گردد. شوری عامل اصلی در کاهش دادن رشد و عملکرد در سراسر جهان است. قارچ های میکوریز بر رشد گیاهان دارویی تاثیر مثبت دارند. در این پژوهش تأثیر قارچ های میکوریز بر ویژگی های رشد، کلروفیل، میزان فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدان، غلظت عناصر غذایی در ریشه و اندام هوایی، کلنیزاسیون ریشه، میزان قند و نشاسته، پرولین و میزان اسانس در گیاه ریحان مقدس تحت تنش شوری در آزمایش گلخانه¬ای بررسی گردید. آزمایش به-¬صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با دو فاکتور قارچ میکوریز آربوسکولار در سه سطح شامل شاهد، قارچ گونه گلوموس موزآ و قارچ گونه گلوموس اینترارادیسز و تنش شوری در 5 سطح (90،60،30،0 و 120 میلی¬مولار کلرید سدیم) در 5 تکرار انجام گرفت. تحت تنش شوری تمام فاکتورهای مورفولوژیکی و همچنین میزان کلروفیل، قند و کلنیزاسیون ریشه گیاه ریحان مقدس کاهش و میزان نشت یونی، پرولین و نشاسته افزایش یافت. شوری باعث افزایش میزان سدیم و کلر در اندام هوایی و ریشه ریحان مقدس شد. تنش شوری تا غلظت 60 میلی¬مولار، میزان فعالیت آنزیم¬های آنتی اکسیدان و همچنین میزان اسانس را افزایش داد. در گیاهان تلقیح شده با قارچ¬های میکوریز، میزان کلروفیل، قند، پرولین و کلنیزاسیون ریشه و همچنین همه فاکتورهای مورفولوژیکی به¬جز قطر ساقه، نسبت به گیاهان بدون میکوریز در شرایط تنش شوری، افزایش معنی¬دار و میزان نشت یونی کاهش معنی¬دار داشت. قارچ¬های میکوریز غلظت پتاسیم و فسفر را در اندام هوایی و ریشه ریحان مقدس افزایش و سدیم را کاهش دادند اما روی غلظت کلر تاثیر معنی¬دار نداشتند. فعالیت سه آنزیم سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و پراکسیداز توسط قارچ¬های میکوریز تحریک شد. همچنین این قارچ¬ها باعث افزایش میزان اسانس گیاه ریحان مقدس شدند.
آتنا منافعیان مهدی پورمهدی بروجنی
آنزیم فسفاتاز قلیایی یکی از آنزیم های طبیعی شیر و احتمالاً مهم ترین آنزیم طبیعی شیر از نظر تکنولوژیکی می باشد. این آنزیم در پاستوریزاسیون متداول شیر به طور کامل غیر فعال می شود، بنابراین از اندازه گیری فعالیت این آنزیم جهت تشخیص صحت عمل پاستوریزاسیون استفاده می گردد. از آنجایی که شیر ناقل بسیاری از باکتری های پاتوژن می باشد، آزمایش فسفاتاز قلیایی به عنوان ابزاری جهت تشخیص صحت فرایند حرارتی به کار رفته و یا مخلوط شدن شیر خام با محصول حرارت دیده، از نظر بهداشت عمومی حائز اهمیت فراوانی است. هدف از انجام تحقیق حاضر، ارزیابی میزان فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی در تعدادی از نمونه-های ماست، پنیر و بستنی سنتی و صنعتی و نیز شیر خام و پاستوریزه موجود در فروشگاه های اهواز بود.
حوریه محمدپورمطلق آزما سیاوش مکتبی
اشریشیاکلایo157:h7 از زمان های دور با مسمومیت های ناشی از خوردن غذاهای با منشا دامی خصوصا گوشت چرخ کرده و همبرگر در ارتباط بوده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی میزان آلودگی گوشت چرخ کرده تازه گاو به اشریشیا کلای o157:h7 و حضور ژن های بیماری زا در جدایه های بدست آمده از نمونه های تهیه شده در قصابی های شهر اهواز می باشد. 200 نمونه گوشت چرخ کرده طی مدت 4 ماه تهیه شد. کلیه نمونه ها در محیط tsb حاوی نووبیوسین غنی سازی شدند و سپس در پلیت های محیط ct-smac کشت داده شدند. در مجموع از محیط ct-smac تعداد 29 (5/14%) کلونی سوربیتول منفی جداسازی شد که همگی در محیط emb جلای فلزی داشتند و از این تعداد 14(7%) جدایه، کلونی های سفید-رنگ در محیط tbx تشکیل دادند. کلونی های مشکوک برای شناسایی ژن های بیماریزای rfb o157، flic h7، stx1 و stx2 به روش pcr مورد بررسی قرار گرفتند. 5/1 % نمونه های گوشت چرخ کرده به سویه اشریشیاکلای o157 آلوده بودند. در این رابطه تعداد 2 جدایه (1%) نمونه ها آلوده به سویه o157:h7 و 5/0 درصد آنها دارای ژن های بیماریزای stx1 و stx2 بودند. نتایج بدست آمده ضرورت اعمال کنترل دقیق در کشتارگاه، مغازه های قصابی و زنجیره توزیع مواد غذایی خصوصا گوشت چرخ کرده را نشان می دهد.
رویا رستمی سیاوش مکتبی
سدیم دودسیل سولفات (sds) یکی از میکروب کش های قوی آلکالین سولفاته است که باعث دناتوره کردن پروتئین های سطح سلول باکتری ها شده و آنها را از بین می برد. در این مطالعه ضمن تعیین mic و mbc، اثر باکتری کشی حداقل غلظت کشنده sds بر روی 4 پاتوژن عمده مواد غذایی شامل اشرشیا کلی، سالمونلا تیفی-موریوم ، استافیلوکوکوس اورئوس و لیستریا مونوسیتوژنز در سرم فیزیولوژی و در شرایط دمایی معمولی ( 25 درجه سانتیگراد) و نیز در شرایط یخچالی ( 4 درجه سانتیگراد) در طول زمانی مشخص مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه در مورد تاثیر سدیم دودسیل سولفات بر روی چهار باکتری اشرشیا کلی، سالمونلاتیفی موریوم ، لیستریا مونوسیتوژنز و استافیلوکوکوس اورئوس مشخص گردید که sds در دماها و زمان های مختلف نقش موثری در کاهش جمعیت این باکتری های بیماری زا دارد. افزایش دما باعث افزایش اثر ضد باکتریایی sds می شود. ضمنا باکتری لیستریا مونوسیتوژنز در مقایسه با سایر باکتری های مورد مطالعه در برابرsds بسیار حساستر است. بنابراین با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، می توان از سدیم دو دسیل سولفات برای کاهش جمعیت باکتری های بیماری زا خصوصا لیستریا مونوسیتونز بر روی سطوح، مواد غذایی و ...استفاده کرد.
مجتبی نصیری مهدی زارعی
مطالعه حاضر جهت تشخیص تقلب افزودن شیر گاو به شبر گاومیش و محصولات لبنی تهیه شده از شیر گاومیش از یک روش duplex pcr استفاده گردید. روشی که جهت استخراج dna از شیر، ماست و پنیر مورد استفاده قرار گرفت منجر به جداسازی dna با کیفیت و کمیت مناسبی شد. حداقل مقدار قابل تشخیص شیر گاو در روش pcr بهکار رفته در این تحقیق برای شیر، ماست و پنیر تهیه شده از شیر گاومیش، به ترتیب 1، 2 و 4 درصد بود. نتایج حاکی از وجود شیر گاو در 70 درصد نمونههای شیر گاومیش، 64 درصد نمونههای ماست گاومیش و 52 درصد نمونههای پنیر گاومیش بود. 10 درصد نمونههایی که تحت عنوان ماست گاومیش و 14 درصد نمونههایی که تحت عنوان پنیر گاومیش عرضه شده بودند بهطور کلی فاقد شیر گاومیش بوده و منحصراً از شیر گاو تهیه شده بودند. بر اساس نتایج این تحقیق بایستی مراقبت و پایش دقیق و دائمی بر تولید و عرضه این محصولات لبنی صورت پذیرد.
فروغ ترازودار مهدی زارعی
آنزیم لاکتوپراکسیداز در گاو یک متالوآنزیم حاوی آهن است که دارای یک زنجیره پلی پپتیدی با 612 اسید آمینه و وزن مولکولی تقریبی 78 کیلودالتون است. این آنزیم دومین آنزیم فراوان در شیرگاو بعد از زانتین اکسیداز است و به دلیل تأثیرات ضد میکروبی که در شیر خام اعمال می نماید بسیار مورد توجه می باشد (2). اثرات ضدمیکروبی این آنزیم به همراه یون تیوسیانات و پراکسید هیدروژن جهت بهبود کیفیت میکروبی شیر خام بسیار مورد توجه قرار گرفته است و اثرات کشندگی و مهارکنندگی آن بر روی بسیاری از باکتری های موجود در شیر ثابت شده است. آنزیم لاکتوپراکسیداز یکی از مقاوم ترین آنزیم ها در برابر حرارت در شیر گاو است. که با حرارت پاستوریزاسیون (63 درجه سانتیگراد به مدت 30 دقیقه یا 72 درجه سانتیگراد به مدت 15 ثانیه) تنها به مقدار کمی غیرفعال می شود. با توجه به نتایج تحقیقات مختلف، می توان گفت که جهت غیرفعال کردن این آنزیم در شیر گاو، دمای 78 درجه سانتیگراد به مدت 15 ثانیه یا 80 درجه سانتیگراد به مدت 5/2 ثانیه لازم است (6، 13). به دلیل مقاومت حرارتی این آنزیم در شیر گاو، این آنزیم به عنوان شاخص پاستوریزاسیون خامه مطرح می باشد (5). عمده مطالعات صورت گرفته بر روی این آنزیم در مورد شیر گاو بوده است و اطلاعات محدودی در رابطه با این آنزیم در شیر سایر پستانداران در دسترس است. در تحقیقات مختلف میزان آن در شیر گاو از 2/1 تا 4/19 واحد در میلی لیتر گزارش شده است. میزان این آنزیم در شیر گوسفند و بز نیز در چندین مطالعه مورد توجه قرار گرفته است و نتایج متفاومتی در مورد میزان این آنزیم در شیر بز و گوسفند ارائه شده است. همچنین میزان آن در شیر نژادهای مختلف بز متفاوت گزارش شده است (9). بر اساس نظر kelly و fox (2006)، میزان این آنزیم در شیر گونه های مختلف حیوانات بسیار متفاوت است (5). با توجه به اینکه در رابطه با میزان فعالیت و مقاومت حرارتی این آنزیم نیز در شیر گاومیش اطلاعات بسیار کمی در دسترس است، بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه میزان فعالیت و مقاومت حرارتی آنزیم لاکتوپراکسیداز در شیر گاو و گاومیش رودخانه ای طراحی گردیده است.
طیبه طهماسبی سیاوش مکتبی
بروسلا آبورتوس، بروسلا ملی تنسیس، تست حلقه ای شیر، pcr، شیر، تشخیص
یاشار روشنی مهدی زارعی
در مطالعه حاضر جهت تشخیص تقلب افزودن گوشت مرغ به فراورده های گوشتی قرمز از یک روش pcr استفاده گردید. این تحقیق بر روی 100 نمونه فراورده گوشتی مختلف که بر اساس اطلاعات مندرج بر روی بسته بندی، صرفاً حاوی گوشت قرمز بودند، انجام پذیرفت. روشی که جهت استخراج dna از فراورده های گوشتی مورد استفاده قرار گرفت منجر به جداسازی dna با کیفیت و کمیت مناسبی شد. حداقل مقدار قابل تشخیص گوشت مرغ در محصولات گوشتی خام و پخته در روش pcr بهکار رفته در این تحقیق 4 درصد بود. نتایج حاکی از وجود گوشت مرغ در 86 درصد نمونه های سوسیس و کالباس، 68 درصد نمونه های همبرگر و 76 درصد نمونه های کباب لقمه بود.
مهرنوش آزادمهر مهدی زارعی
در این تحقیق، مطالعات تحلیل خطر زمین لرزه و برآورد ریسک لرزه ای تونل قطار شهری اهواز انجام پذیرفته است. این طرح شامل احداث 24 کیلومتر تونل دوقلو و 24 ایستگاه زیرزمینی و دیگر تاسیسات وابسته به آن است که در حدود 46 درصد کل هزینه این طرح مربوط به احداث تونل می باشد. مهمترین گسل موجود در محدوده مورد مطالعه، گسل اهواز می باشد که در مسیر ساختگاه تونل بین کیلومترهای 9 تا 13 با آن تقاطع دارد. این گسل با طولی در حدود 100km دارای روند شمال غربی-جنوب شرقی است و به عنوان گسل پیش بوم اهواز معرفی شده است که شواهد زمین شناسی و تکتونیکی نشان دهنده فعال بودن این گسل می باشند. از آنجا که وجود گسلها و به خصوص گسلهای فعال در پروژه های عمرانی و معدنی مخاطرات فراوانی ایجاد می کنند در این تحقیق ابتدا مطالعات خطر پذیری لرزه ای با دو رهیافت تعیینی و احتمالی انجام پذیرفت. بدین منظور در مرحله نخست با توجه به گسل های موجود در منطقه در شعاع 200 کیلومتری، تعیین چشمه های لرزه زا و برآورد پارامترهای لرزه خیزی انجام شد. با توجه به فاصله نزدیکترین گسل به ساختگاه، گسل اهواز، و در نظر گرفتن بیشینه بزرگای نسبت داده شده به این گسل معادل بزرگای 7/1 در رهیافت تعیینی بیشینه شتاب زمین برای مولفه افقی 0.89g و برای مولفه قائم 0.67g محاسبه گردید. در روش احتمالاتی بزرگترین زمین لرزه طراحی و زمین لرزه سطح بهره برداری به ترتیب به عنوان رخدادهایی با دوره بازگشت 150 سال و 950 سال تعیین گردید. همچنین مقادیر بیشینه شتاب زمین مرتبط با هر یک با استفاده از مدل کاهندگی میانگین حاصل از روابط کاهندگی زارع، بور و امبرسیز محاسبه شد. به عنوان مثال برای دوره بازگشت 150 سال بیشینه شتاب مولفه افقی 0.23g و مولفه قائم 0.15g برآورد گردید.در مرحله بعد مقادیر جابجایی بازگشت ناپذیر ناشی از شکست احتمالی زمین نیز با استفاده از روابط تجربی موجود، برآورد گردید. در مرحله بعد به منظور برآورد سطح آسیب احتمالی وارد بر تونل در اثر جنبش زمین از منحنی های آسیب پذیری ارائه شده توسط نرم افزار hazus استفاده شد. این منحنی های آسیب پذیری احتمال قرار داشتن یا تجاوز نمودن از هر یک از سطوح آسیب را بر حسب پارامترهای جنبش زمین یا شکست زمین بیان می نمایند. در نهایت نسبت آسیب مرکب برای هر یک از زمین لرزه های مدنظر محاسبه گردید و خسارت اقتصادی وارد بر تونل تخمین زده شد. نتایج نشان دهنده آن است که در بدترین حالت نسبت آسیب مرکب برابر با 17 درصد خواهد بود. این نتیجه بدین معنی می باشد که در اثر وقوع بزرگترین زمین لرزه باور پذیر خسارت وارد بر تونل تنها در اثر جنبش زمین معادل با 17 درصد هزینه ساخت و بازسازی سازه مدنظر است.
مهدی زارعی محمدرضا قنبرپور
ارزیابی جریان رودخانه به عنوان پیش نیاز یکسری از مسائل محیطی و مهندسی، مهم به نظر می-رسد. لذا در تحقیق حاضر جهت شبیه سازی رواناب حوزه آبخیز کسیلیان واقع در استان مازندران از مدل بارش-رواناب ihacres استفاده گردید. مدل مذکور در حوزه آبخیز کسیلیان از سال آبی50-1349 تا 57-1356 کالیبره شده و از سال آبی 58-1357 الی 85-1384 مورد ارزیابی قرار گرفت. میزان خطای بین مقادیر جریان رودخانه مشاهداتی و شبیه سازی شده بر اساس معیارهای mae، rmse و nash برآورد گردید. همچنین معنی داری و عدم معنی داری میزان اختلاف بین مقادیر ریان رودخانه مشاهداتی و شبیه سازی شده به روش آزمون t و بوسیله نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مدل توانسته داده های روزانه و ماهانه را با دقت قابل قبولی شبیه سازی نموده (75/0>nash>36/0) ولی قابلیت شبیه سازی داده های سالانه را نداشته لذا این داده ها را با دقت کمتری شبیه سازی می نماید. از طرفی در مقایسه بین جریان روزانه و ماهانه، نتایج شبیه سازی جریان ماهانه نسبت به جریان روزانه قابل قبول تر می باشد. بین مقادیر جریان مشاهداتی و شبیه سازی شده در سه مقیاس روزانه، ماهانه و سالانه اختلاف معنی داری مشاهده نگردید. در مجموع متوسط جریان شبیه سازی شده توسط مدل ihacres در حوزه آبخیز کسیلیان بیش از جریان مشاهداتی است. در این تحقیق تحلیل حساسیت مدل به طول دوره کالیبراسیون نیز مورد بررسی قرار گرفت.
کوثر نادری صفار مصطفی اسدی
تیره asphodelaceae یا سریش واجد 14 جنس در دنیا می باشد. سه جنس اصلیeremurus m. b. asphodeline reichenb. و asphodelus l. به عنوان مشهورترین گیاهان موجود در این تیره، در ایران یافت می شوند. در رده بندی های مولکولی اخیر این تیره در راسته asparagales قرار می گیرد. در مطالعه حاضر فیلوژنی مولکولی تیره سریش (asphodelaceae)، برای 35 تاکسون، با استفاده از داده های توالی its nrdna و cpdnatrnl-f انجام شد. همچنین در آنالیز کلادیستیک داده های ریخت شناسی 25 صفت برای eremurus مورد بررسی قرار گرفت. آنالیز های فیلوژنتیکی با استفاده از روش بیشینه صرفه جویی (maximum parsimony) تعبیه شده در نرم افزار paup* و روش bayesian در نرم افزار mr bayes صورت گرفت. در بازسازی روابط گونه ها با استفاده از توالی its nrdna ،نشان داد که تمامی جنس های مورد مطالعه تک تبار هستند. در جنس eremurus زیر جنس eremurus تک تبار و زیر جنس henningia پیرا تبار است. در آنالیز داده های توالی کلروپلاستی trnl-f هیچ کدام از زیر جنس های مذکور تک تبار نبوده و روابط بین برخی از گونه ها حل نشده باقی ماند. برای رفع این مشکل از آنالیز ترکیبی داده های توالی its nrdna و cpdnatrnl-f استفاده شد. نتایج حاصل از این آنالیز ترکیبی و همچنین آنالیز داده های ریخت شناسی در جنس eremurus، تک تباری زیر جنس eremurus و پیرا تباری زیر جنس henningia را تایید کرد. در تمام آنالیزها جنس trachyandra نزدیکترین خویشاوند eremurus است. در جنس asphodeline بخشه asphodeline تک تبار است. تمامی گونه های آنالیز شده از جنس asphodelus در کلادی با حمایت بالا قرار می گیرند. گونه های آنالیز شده از جنس های aloe، haworthia، kniphofia، bulbinella، bulbine در کلادی مشترک، گروه خواهری برای کلاد حاوی گونه های eremurus و trachyandra هستند. در این مطالعه بررسی تاکسونومی اعضای تیره سریش در ایران با ارائه کلید ها و شرح هایی برای جنس ها و تمامی گونه ها انجام شد.
مهدی زارعی شاهین زارع
سرده gagea در فلور ایران از لحاظ تاکسونومیک ، ریخت شناسی، گرده شناسی و تشریحی مورد مطالعه قرار گرفته است. در این تحقیق علاوه بر مطالعه تاکسونومی و بررسی صفات ریخت شناسی گیاه، دانه های گرده 14 گونه مورد آنالیز قرار گرفت.