نام پژوهشگر: مصطفی عباس زادگان
میثم رهنما علی اکبر تقوایی
تا قبل از انقلاب صنعتی و رشد فزاینده شهرها، محلات شهری رشدی بطیء و تدریجی داشتند و ضـمن حفظ ارزش های طبیعی، اجتماعی و کالبدی خود، به نیازهای نسبتاً ثابت ساکنین پاسخ می دادند. اما در عصر جدید به تبع افزایش جمعیت و رشد سریع شهرها، محلات شهری، فرصت نیافتنـد تا خود را با مقتضیات جدید محلات شهری وفق دهند. به همین علت، به دلیل بی پاسخ ماندن بسیاری از نیازهای ساکنین، بی سامانی ها و اختلالات زیادی بر این محلات حاکم گردید. بنابراین از جانب شهرسازان و متفکران اجتماعی مباحث جدیدی برای مقابله با این تحولات پیشنهاد شد که یکی از مباحث ، مبحث کیفیت زندگی شهری است . این رویکرد سعی در بررسی چند جانبه شاخصهای زندگی ساکنین ، با توجه به معیارها خاص آنها ، برای بهبود کیفیت زندگی آنها دارد . در این رساله با هدف ارتقا کیفیت زندگی ساکنین محله داوودیه و ارائه ی راهکارهای مناسب جهت ارتقای شرایط کیفی این محله ، سعی بر آن است که با شناخت مفهوم کیفیت زندگی شهری، بررسی و مطالعه ی ادبیات مربوطه و تجربیات جهانی و نیز جوانب ، با روش توصیفی و تحلیلی شاخص های تأثیر گذار بر میزان کیفیت این محدوده شناسایی و به تدوین شاخص ها پرداخته شد ، تا با بهره گیری از آنها بتوان میزان رضایت مندی ساکنین را سنجید. پس از مشخص شدن شاخص ها و زیرشاخص ها و تدوین پرسشنامه ، اطلاعات به دست آمده از برداشت میدانی مورد تحلیل قرار گرفت و روابط بین متغیرها مشخص شد. همچنین میزان تأثیر هر متغیر نیز بر متغیر وابسته مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که پاسخگویان از اکثر شاخصها تا حدودی راضی هستند و شاخصهایی مانند کیفیت مسکن و بهداشت از نظر میانگین وجه نظر ، رتبه بالایی داشته و در مقابل شاخصهای مذهب و مشارکت از نظر میانگین وجه نظر دارای رتبه پایینی هستند . بیشترین تاثیر را بروی کیفیت زندگی در محله داوودیه ، شاخص محیطی و بترتیب اجتماعی ، کالبدی – خدماتی و فرهنگی دارند . دیگر یافته های تحقیق نشان از تاثیر مثبت مدت سکونت بر شاخص تعلق مکانی ، و شاخص مشارکت بر کیفیت زندگی ساکنین دارد . ضریب رگرسیون (?) نشان داد که بین متغیر مشارکت و کیفیت زندگی رابطه مستقیم وجود دارد ، که میزان همبستگی میان این دو شاخص 411/0 است ، یعنی به ازای تغییر یک واحد انحراف معیار در میزان شاخص اجتماعی به شرط ثابت نگه داشتن سایر عوامل، 411/0 واحد انحراف معیار میزان کیفیت زندگی ساکنین در همان جهت تغییر ایجاد خواهد شد.
نرگس کریمی مصطفی عباس زادگان
نشانه ها نقاط عطف درشهر هستند و عوامل تشخیص قسمت های مختلف در شهر که ناظر به درون آنها راه پیدا نمی کند.مهمترین خصوصیت آن بی نظیر بودن ،منحصربه فردبودن، فرمی واضح و روشن داشتن است . نشانه هادارای چهارنقش عمده درشهرهستند: ازتوده اطراف قابل تمیز هستند و به نظام شهری ثبات می بخشند به طورنمادین عمل می کنند و به حافظه یاری می دهند و به فواصل موجود در اطراف خود نوعی پیوستگی می دهند و خوانایی شهر را افزایش داده به آن هویت می بخشند. هویت یعنی حدی که یک شخص می تواند یک مکان را به عنوان مکانی متمایز از سایر مکانها مورد شناسایی قراردهد به گونه ای که شخصیتی منحصربه فرد داشته باشد و هویت به همراه ویژگی های دیگری نظیر ساختار، شفافیت، سازگاری و خوانایی عاملی است که معنی مکان را در نظر ناظر شکل می دهند.می توان دوکارکرد برای "هویت" قائل شد 1- به انسان قدرت تشخیص میدهد که بتواند شهررا بخواند و پیش بینی کند و به همین دلیل " هویت " از مهم ترین کارکردهای " خوانایی " است 2- عملکردعاطفی" هویت مکانی" است که حس ایمنی به فرد میدهد. هویت یا حس مکان می تواند احساس تعلق به همراه داشته باشد و میان مردم و مکانها ارتباط برقرارکند و وحدت بوجود آورد. شهرها باید برای مردم و درباره آنها باشد و فعالیت مردم را درخود جای دهد، بنابراین هر اندازه که تنوع و کارآیی بیشتری داشته باشند وجود کیفیت حس تعلق به مکان در آنها محتمل تر خواهد بود. مهمترین هدفی که این رساله در جهت نیل به آن می باشد،هدفمند کردن طراحی نشانه ها به منظور ارتقای کیفیت خوانایی در راستای ایجاد هویت مکانی و رسیدن به حس تعلق مکانی است ومهمترین سوال تحقیق این که: نشانه ها ی شهری چه تاثیری در شکل گیری هویت مکانی و وابستگی مکانی و رسیدن به حس تعلق به مکان دارند؟ تحقیق حاضر از نوع تحقیقات کیفی، کاربردی و پژوهش موردی است که تدابیر مورد استفاده در مطالعه نمونه پژوهشی با توجه به عنوان آن " تبیینی" به صورت ساخت زنجیره ای منطقی از مدارک و ایجاد انسجام مفهومی/نظری در تولید معنای خاص تحقیق، خواهد بود و از روشهای اسنادی و کتابخانه ای، به همراه پرسشنامه و مصاحبه ومشاهده ، و تکنیک تصویر ذهنی و نقشه ذهنی در آن بهره گرفته شده است. نتایج بدست آمده به این صورت قابل وصفند : - مکان زمانی معنا پیدا میکند که درکی حسی از آن صورت گرفته و تصویری ذهنی از خود به جای گذاشته باشد. - در تصاویر ذهنی نشانه ها با مواردی همچون بو، صدا، بنا، احساس غم و شادی و لذت و... وجود دارد و انسان با یادآوری آنها ، بخشی از وجود خود را به یاد می آورد. - مکان توسط ساختار و فعالیت هایی که درآن صورت می پذیرد شناخته می شود. بالطبع هرچه قدر کیفیت مکان بالاتر باشد حس تعلق به آن بیشتر خواهد بود. زیرا میزان مراجعه به آن و میل به بازگشت بیشتر صورت می گیرد. در مجموع نشانه های واقع درمکان(کالبد و فعالیت) و تصویر ذهنی که از آن باقی می ماند در شکل گیری تعلق مکانی از موثرترین عوامل هستند.
نوشین مدنی مصطفی عباس زادگان
حرکت پیاده طبیعی ترین، قدیمی ترین و ضروری ترین شکل جابجایی انسان در محیط است و پیاده روی هنوز مهم ترین امکان برای مشاهده مکان ها، فعالیت ها و احساس شور و تحرک زندگی و کشف ارزش ها و جاذبه های نهفته در محیط است. پیاده روی دارای اهمیت اساسی در ادراک هویت فضایی، احساس تعلق به محیط و دریافت کیفیت های محیطی است.درک چگونگی جریان های پیاده که در مناطق شهری رخ می دهد، برای شناسایی از طریق مشاهده پدیده غیر ممکن است زیرا حرکت یک پدیده ، پیچیده و نشات گرفته از چگونگی ساختار جامعه و ساختار فضاست. تئوری چیدمان فضا برای تجزیه کردن شبکه شهری( که در آن جنبش و حرکت اتفاق می افتد) به ساخت خطوطی که فهم روابط بین فضاها را امکان می سازد، بسیار مفید است. تئوری چیدمان فضا قادر به توضیح جریان پیاده است زیرا آن را به عنوان یک پدیده که از جابجایی مردم سرچشمه گرفته است، در نظر می گیرد. این تحقیق بدنبال توضیح ویژگی های الگوی استفاده فضای پیاده با توجه به استفاده از زمین به وسیله تحلیل ارتباط بین شبکه پیاده و حجم عابران در منطقه شش تهران است.در این پژوهش نخست شرایط حال حاضر کاربری زمین و میزان جذب سفر آن بررسی شده سپس با استفاده از چیدمان فضا شبکه پیاده ایجاد شده و با حجم عابران پیاده، بررسی شده و در نهایت همبستگی میان حجم عابران پیاده و شبکه پیاده با توجه به استفاده از زمین تحلیل شده است.نتایج نشان داده است که همبستگی میان حجم عابر پیاده و شبکه فضایی در منطقه های تجاری بسیار بالا بوده ودرحالیکه بین حجم عابر پیاده و شبکه فضایی در مناطق مسکونی همبستگی وجود نداشته است. واژه های کلیدی: عابر پیاده، کاربری زمین، چیدمان فضا
حمید بهرامی مصطفی عباس زادگان
دگرگونی های پرشتاب سال های آغازین سده بیستم، بسیاری از ملت ها را غافلگیر کرد و جوامع، بی آن که فرصت شناخت و تحلیل پدیده های تازه و درک پیامدهای آن را پیدا کنند، با نیازهای تازه ای رو به رو گشتند.شهرها به شکل نسنجیده ای گسترش یافتند و دراین میان مفهوم ورود به شهر در شهرهای نوظهور، مفهومی ناشناخته ماند. بافت ورودی شهرها را، پیکره های ساختمانی زشتی می ساختند که تنها زاییده یک نیاز کارکردی بود و مفهوم گشودگی و متغیر بودن شهر به اشتباه ترین شکل، مجسم شد و لبه های ناآشکاری به شهر بخشید که هیچ جای آن تفاوتی را که نشان دهنده ورود به محیط تازه ای باشد، در خود نداشت. برهم خوردن تسلسل مراتب در نظام کالبدی شهرها سبب شده تا ورودی شهر که یکی از حلقه های این تسلسل است، دچار ابهام و بی هویتی شود و در واقع جایگاه آن به عنوان عنصری مهم در تعریف شهر، و نقطه اتصال شهر به پیرامون فراموش شود. در گذشتهای نه چندان دور ورودی شهرها ، واجد پهنه هایی بود که فرد با مشاهده ی نمود کالبدی آن در قالب دروازه که خود اشاراتی بر هویت و شخصیت آن شهر داشت و با دریافت خدماتی از قبیل استراحت و اتراق اولیه در کاروانسراها ، نعل بندی و تهیه خوراک کافی برای دام خود و … آستانه و حد ورود به شهر را درک می نمود . تعریف خدمات و فضاهای کافی درورودی هر شهر و دروازه هایی منحصر به فرد با ساخت و بافتی کاملا بومی ، ورودی آن شهر را در تصویر ذهنی مسافرین نهادینه نموده و تشخص خاصی به شهر می بخشیده است. امروزه ورود به شهر معمولا با عملکردهایی همچون خدمات اتومبیل، غذاخوری های نامطلوب و ناخوشایند، سکونتگاه هایی که نمی توان به آنها خانه گفت، چند اداره دولتی مانند بانک و…، در دو سوی جاده ، نمودار می شود. مبادی ورودی شهرها در حال حاضر، با کارکرد و عملکرد مورد انتظار و اصیل خود فاصله بسیار دارند . ورودی کنونی شهرهای امروز فاقد تشخص و حد و مرز معین هستند و جهت گیری و درک از ورود به فضایی جدید در آنها برای مسافران بسیار دشوار و گاه غیر ممکن می نماید . وضعیت کنونی ورودی شهرها ، هرگز دارای انطباق با زمینه و پیشینه خود نبوده و این عدم انطباق ، در هر دو زمینه ماهیتی و عملکردی مشاهده می گردد . شهر مشهد به عنوان دومین کلانشهر ایران و دومین کلانشهر مذهبی جهان، که سالانه پذیرای میلیون ها زائر از داخل و خارج کشور است، نیز با این مشکل روبروست. گسترش بی رویه و بی برنامه شهر در سال های اخیر، سبب ازهم گسیختگی بافت شهرو از بین رفتن مرزهای شهر گشته است؛بطوریکه عملا هیچ مفصل تعریف شده ای برای ارتباط شهر با بافت و طبیعت پیرامون وجود ندارد . عدم برنامه ریزی چنین مفصلی مطبق با هویت شهر و کارکرد سابق و مطلوب آن ، موجب بروز مشکلات بسیاری در مبادی ورودی شهر گشته است . با توجه به زائر پذیر بودن شهرمشهد در اکثر ماه های سال ، شکل گیری کاربری های ناسازگار و عدم خدمات رسانی به زائرین و فقدان ماهیتی تعریف شده برای حس ورود به شهر برای زائرین ، در ورودی های این شهر قابل درک نیست که این مسئله خود به معنای نادیده گرفتن پتانسیل های تاریخی و کارکرد منحصر به فرد شهر مشهد در میان کلانشهرهای کشور است
پرنیا رضاپوریان مصطفی عباس زادگان
مسیر پیاده مورد نظر در این تحقیق در محله تاریخی جلفا شهر اصفهان قرار دارد. محله جلفا تنها زیستگاه شهری و تاریخی، در حوزه جنوب زاینده رود میباشد که در زمان صفوی برای اسکان ارامنه کوچانده شده از ارمنستان بنا گردیدهاست. وجود 13 کلیساهای ثبت شده، مدرسه فرانسوی ها، دانشگاه های هنر، میدان جلفا و دیگر نشانه هایحاکی از جایگاه بالای آن در شهر اصفهان می باشد. با همه این تفاسیر در حال حاضر با وجود کاربریهای شاخص موجود در این محله محورهای درون آن از میزان پایین نفوذپذیری و خوانایی برخوردار بوده و ارتباط موثری را نسبت به نقش خود با پیرامونش برقرار نمی کند. در این تحقیق تلاش شده است پس از بیان مبانی نظری موضوع و ارائه معیارها، با استفاده از مدارک و شواهدو بررسی نقشه ها به بررسی محله مورد مطالعه پرداخته، تا شناخت دقیق تری به منظور برقراری ارتباط مجدد محله با پیرامونش با استفاده از پیاده راه بدست آید. بدین منظور و با کمک گرفتن از تکنیک چیدمان فضا همپیوندی محورهای محله شناسایی شده و با قبول این فرض که محورهایی که همپیوندی بالاتری دارند تردد پیاده نیز در آنها بیشتر بوده و به تبع آن کیفیت فضا نیز افزایش می یابد، دو گزینه طراحی پیشنهاد گردید. با ارزیابی دو گزینه توسط تکنیک چیدمان فضا گزینه بهینه انتخاب می شود.سپس با توجه به معیارهای بیان شده برای پیاده راه و فضای شهری باکیفیت به طراحی مستقیم گزینه انتخابی میپردازیم.
مژگان رادمند راضیه رضازاده
حمل و نقل شهری یکی از مهم ترین مسایلی که در همه دوران ها در برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گرفته است. در طول تاریخ حمل و نقل بین دسترسی، انواع خدمات حمل و نقلی و توسعه نواحی شهری ارتباط معناداری وجود داشته است و در این واقعیت که سکونتگاه های بشری در طول تاریخ تمدن همواره به شدت تاثیر گونه رایج جابجایی عصر خود بوده اند، جای هیچگونه تردیدی نیست. رشد و گسترش بی رویه شهرها و عدم لحاظ ارتباط منطقی بین برنامه ریزی شهری و برنامه ریزی حمل و نقل مشکلات عدیده ای را ایجاد کرد و شهرسازان و برنامه ریزان نوگرا به مطالعه راهکارهایی جهت تغییر وضعیت پرداختند. تحت این شرایط مفهوم "توسعه با محوریت حمل و نقل عمومی" شکل گرفت بطوری که امروزه توسعه محدوده های شهری بر مبنای حمل و نقل عمومی یکی از مهم ترین مباحث توسعه شهری است و با برنامه ریزی پیرامون آن می توان توسعه شهری جهت داد. توسعه محدوده های شهری بر مبنای حمل و نقل عمومی، شکلی از توسعه اراضی است که از حمل و نقل عمومی تاثیر می ذیرد و نوعی ارتباط بین کاربری زمین و حمل و نقل ایجاد می کند و از کاربری زمین تصویری کاراتر ارایه می نماید. در این بین سیستم مترو به دلیل دارا بودن مزایایی نظیر سرعت، امنیت، عدم ایجاد آلودگی و ارزان بودن برای عموم در بین سایر گزینه های حمل و نقل از اهمیت فوق العاده ای در این زمینه برخوردار است ضمن آنکه تجربیات جهانی نیز بیان می دارد که با ورود این وسیله به گروه سیستم های حمل و نقل عمومی با توجه به ویژگی های خاص که این وسیله نسبت به سایر وسایل دارد، تغییرات عمده ای در گردش ترافیک و حمل و نقل در شهرها به وجود آمد و متعاقب آن تاثیراتی را بر سایر ویژگی های شهری موجب گردید. به همین دلیل از سال ها پیش از این مسیله در سایر کشورها مورد بررسی دقیق کارشناسان قرار گرفته است و مطالعات وسیعی بر تاثیرات کالبدی و غیر کالبدی آن انجام شده است. مطالعه حاضر با هدف آگاهی و شناخت مسایل، مشکلات و قابلیت های ناشی از احداث ایستگاه های مترو و تدوین راهکارهایی برای بهره گیری مطلوب از قابلیت ها و فرصت های موجود، به تعیین ضوابطی برای چگونگی مداخله و تغییر در کاربری اراضی اطراف ایستگاه های مترو می پردازد و نتایج این پژوهش نشان می دهد که با برنامه ریزی پیرامون اراضی اطراف ایستگاه های مترو و با حمایت و سیاستگذاری های صحیح بخش عمومی سیستم مترو می تواند در تحقق راهبرد توسعه در شهرها نقشی اساسی و محوری ایفا نماید و به محرک مهمی در اصلاح ساختار شهری تبدیل شود.
احمد خداوندی راضیه رضازاده
یکی از عوامل فرمی شکل دهنده به کالبد شهر که در عین حال بر ذهنیت استفاده کننده و شهروند تاثیر گذار است فضایشهری که در واقع کانون ارتباطات و روابط اجتماعی ساکنین است. در گذشته میادین شهری هموراه به عنوان مهمترین فضای شهری محل تعامل اجتماعی فرهنگی و پاسخگویی به بخشی از نیازهای زندگی شهری بوده است اما امروزه فقدان حضور اجتماعی مردم در فضای شهری و تبدیل آن به میادین ترافیکی امکان بروز آسیب های اجتماعی را فراهم و زمینه ساز تبدیل این مکان ها به مکان های مسیله دار شهری را شده است. میدان امام حسین تهران به عنوان یکی از میادین شهری و به عنوان یک مرکز متصل کننده شرق به غرب از اهمیت به سزایی درنظام کالبدی شهر تهران برخوردار است. عدم توجه به این میدان سبب شده است که به عنوان یک گره ترافیکی و تنها برای حرکت سواره در نظر گرفته شده و در آن با انواع آسیبها وناهنجاریهای اجتماعی مواجهیم همچنین کمترین نظارت کنترل اجتماعی با توجه به بعد وسیع میدان انجام می شود که بر همین اساس امنیت گروههای ذینفع مورد تهدید قرار می گیرد. دراین مقاله به برری انواع آسیب ها و مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی در سطح میدان و بافت مسکونی اطراف پرداخته شده و میزان تمایل به ادمه سکونت ساکنین مورد بررسی قرار گرفته است. بطور کلی هر چه میزان اسیبهای اجتماعی در محدود مورد مطالعه کاهشی یابد تمایل ساکنین بافت مسکونی پیرامون میدان بع عنوان یکی از مهمترین گروههای ذینفع میدان به ادامه سکونت افزایش خواهد یافت . نتایج این مطالعه نشان می دهد که عدم نظارت و کنترل اجتماعی بر فضای مورد مطالعه سبب شده است ک دامنه این مشکلات اجتماعی به بافتهای مسکونی پیرامون میدان نیز گسترش یافته تا جایی که این ساکنین به دلیل وجود آسیبهای اجتماعی تمایلی به ادامه سکونت در محلات پیرامون میدان را ندارند. علاوه بر این وجود فعالیتهای سازگار در میدان نیز بر افزایش اسیب های اجتماعی تاثیر فراوانی داشته است. در پایان پیشنهاد شده است که به منظور کاهش آسیب های اجتماعی و بهره گیری مناسب از فرصت وجود میدان به عنوان یک فضای شهری مطلوب با ایجاد کاربری های مناسب حضور اقشار مختلف اجتماعی در میدان را تقویت نموده و بدنی ترتیب با ارتقا کیفیت کالبدی و ارتقاء نظارت و کنترل اجتماعی میدان را به عنوان یک فضای شهری مناسب برای حضور اجتماعی شهروندان آماده سازی نمود
سحر خلیلی مصطفی عباس زادگان
کاربری زمین از مباحث مهم و هسته های اولیه برنامه ریزی شهری است و به دلیل ماهیت سیستمی آن، از طریق شبکه های ارتباطی و جریان های ترافیکی آنها در ارتباط مستمر و متقابل است مکانیابی درست کاربری زمین از تصمیمات بحرانی است که نیازمند تحقیق در مکان از دیدگاه های مختلف می باشد و همواره این سوال مطرح بوده است که چگونه می توان یک برنامه ریزی مناسب با حداکثر کارایی ممکن ارائه داد که علاوه بر رعایت استانداردهای مکانیابی کاربری ها چیدمان بهینه ی آنها را در شبکه های شهری تأمین کند. طی سالهای اخیر برخی از ابزارها و شیوه ها در مدلسازی شهری مطرح شده اند که امکان تحلیل و ارزیابی از طریق آنها میسر شده است. یکی از این روش ها چیدمان فضا است که مفهومی است که به فضا به عنوان یک پدیده مستقل می نگرد و به کمک تحلیل های کمی و الگوریتمهای ریاضی توانسته است روابط پیچیده ی فضایی را تحلیل و تفسیر سازد. این تحقیق بدنبال توضیح تحولات فضایی و مکانی و جانمایی کاربری زمین در شهر مهاباد خواهد بود.در این پژوهش نخست با استفاده از چیدمان فضا ، تحولات فضایی و مکانی در طی سه دوره زمانی بررسی و مورد تحلیل قرار خواهد گرفت و سپس با در نظر گرفتن شبکه فضایی و توجه به پراکنش کاربری زمین بر اساس مقیاس عملکرد به بررسی همبستگی میان ارزش هم پیوندی شبکه ی فضایی موجود و پراکنش کاربری های مقیاس عملکرد کلان پرداخته و از این طریق گامی در جهت ارزیابی نقش شبکه فضایی در چیدمان کاربری ها برداشتیم. نتایج حاصل از پژوهش حاضر ارتباط همبستگی کم میان ارزش هم پیوندی محورها و مقیاس عملکرد کاربری ها را نشان داد که می توان اظهار داشت کاربری های شهر مهاباد به صورت کارا و هماهنگ با شبکه ی فضایی چیدمان نشده اند و دلایل آن حاکی از محدودیت های طبیعی و مشکلات مدیریتی است که نظام کاربری زمین در این شهر را دستخوش تغییرات کرده است و می بایست در جهت بهبود آن در طرح های آینده چاره ای اندیشید.
حامده رضوی مصطفی عباس زادگان
اهداف این رساله دو دسته اهداف عام و اهداف خاص قابل تقسیم و ارائه است. اهداف عام شناخت مبانی نظری رویکرد برنامه ریزی طراحی محور و تدوین روش شناسی اجرایی آن تدوین و پیاده سازی یکی از ابزارهای رویکرد برنامه ریزی طراحی محور در جهت سنجش تاثیر نحوه تهیه طرح در کیفیت طرح تهیه شده و صرفه جویی در زمان تهیه طرح. اهداف خاص ارتقا سطح عملکردی محدوده مطالعاتی به فضای عمومی با کیفیت و با نقش اجتماعی فرهنگی و هنری ارزشمند ارتقا کیفیت عملکردی محدوده در قالب فرایند دستورکار توسعه تکمیل و تصحیح فرایند تولید برنامه و طرح در این رویکرد با توجه به شرایط شهری کشورمان
محسن کوچکزاده مصطفی عباس زادگان
مراکز آموزشی از مهمترین تسهیلات شهری محسوب می گردند و تعیین مکان بهینه استقرار مدارس از جمله وظایف برنامه ریزان شهری می باشد. دستیابی به چنین هدفی منوط به شناخت معیارها و ضوابطی است که در مکانیابی این مراکز مورد استفاده قرار م گیرند . براین اساس 4 مشخصه : سازگاری ، مطلوبیت ، ظرفیت و وابستگی که شرایط کیفی استقرار یک فعالیت را مورد ارزیابی قرار می دهند مطرح شده که هریک در زیر مجموعه خود به ضوابط کمی منتهی می گردد. بدین لحاظ سیستم اطلاعات جغرافیایی یا gis مورد استفاده قرار گرفته که مختص کار با داده های مکانی و اطلاعات توصیفی مربوط به آنهاست . با استفاده از توابع تحلیل مکانی gis و براساس ترکیب عوامل و لایه های اطلاعاتی وضعیت موجود استقرار مدارس به لحاظ مناسبت یا عدم تناسب با سایر کاربریهای شهری مورد بررسی قرار گرفته و بهترین نقاط استقرار این مراکز معرفی می شوند. برای این منظور مدارس ابتدایی منطقه 7 شهرداری تهران بعنوان نمونه موردی انتخاب شده است .
عباس توکلی مصطفی عباس زادگان
در این پایان نامه تقاضای مسکن شهری کشور در سال 1384 با استفاده از اطلاعات عوامل موثر بر تقاضای مسکن در طی 25 سال گذشته که به صورت سریهای زمانی می باشند، برآورد شده است. برای برآورد تقاضای مسکن سه روش اصلی وجود دارد که یکی مسکن را کالای همگن فرض می کند، دیگری آنرا یک کالای چندجنبه ای تلقی می کند و آخری کالای مسکن را دارای شقوق متمایز در نظر می گیرد. دراین تحقیق از روش اول استفاده شده است و برای همگن سازی کالای مسکن نیز از روش استاندارد سازی براساس قیمت کمک گرفته شده است. در این روش ابتدا یک واحد مسکونی با مشخصات و قیمت معین ، به عنوان واحد مسکونی استاندارد تعریف می شود و سپس تعداد واحدهای مسکونی موجود براساس این واحد استاندارد ، اندازه گیری می شوند. تخمین تقاضا نیز بر مبنای همین واحد استاندارد انجام می شود. در مدل مور استفاده تقاضا نیز بر مبنای همین واحد استاندارد انجام می شود. در مدل مورد استفاده ، تقاضا برای مسکن تابعی از قیمت ساختمانهای مسکونی ، درآمد خانوار، موجودی مسکن دوره قبل ، نسبت شهرنشینی ، تفاوت نرخ تورم در قیمت مسکن و قیمت سایر کالاها، هزینه اجاره و نرخ بهره وامهای بانکی بخش مسکن فرض شده است. با اندازه گیری تاثیر این متغیرها بر تقاضای مسکن شهری کشور طی سالهای 1356 تا 1378 به وسیله رگرسیون چند متغیره استاندارد ، این تقاضا در سال 1384 تخمین زده است . این تقاضا در بخش موجودی مسکن برابر 4166651واحد مسکونی استاندارد می باشد، همچنین دامنه کشش قیمتی تقاضای مسکن در کوتاه مدت بین 05/0 الی 078/0 و در بلند مدت بین 14درصد الی 21درصد می باشد. دامنه کشش درآمدی تقاضای مسکن نیز در کوتاه مدت بین 145/0 تا 159/0 و در بلند مدت بین 36/0 تا 394/0 محاسبه شده است. در پایان با توجه به کششهای قیمتی و درآمدی و تحلیل ضرایب رگرسیون ، پیشنهاداتی جهت کنترل تقاضا در سالهای آتی و پاسخگویی مناسب به آن ارائه شده است.
غلامرضا باقری مصطفی عباس زادگان
در این پایان نامه، به مسئله توسعه فیزیکی یک روستا-شهر بررسی شده است، که به تازگی از تشکیل چهار روستا به شهر تبدیل شده است. در فصل اول فرضیاتی عنوان شده که این فرضیات تاثیرگذار بر توسعه فیزیکی شهر بوده که در فصل آخر به اثبات رسیده است، که به ترتیب بر روی توسعه کالبدی طرحهای جهان و ایران و جغرافیای منطقه شهری و مطالعات جمعیتی و اقتصاد و توسعه کالبدی شهر مصیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، تاثیرات اصلاحات ارضی و دولت مرکزی و لرزه خیزی منطقه و شبکه راههای بین شهری بر توسعه کالبدی شهر تاثیرگذار بوده است. با برآورد رشد جمعیت و اقتصاد (کشاورزی) زمین مورد نیاز کاربری اراضی تا افق طرح (1400 هجری-شمسی) محاسبه گردیده وتوسعه فیزیکی شهر، درون شهری پیش بینی شده که فضای خالی بین چهار روستا (محله) پر شود.
پیمان آل ابراهیم مصطفی عباس زادگان
با توجه به ضرورت توسعه پایدار باید سیستم حمل و نقلی را طراحی کنیم که با ملاکهای توسعه پایدار هماهنگ تر باشد. خصوصا که حفظ محیط زیست و مقوله منابع طبیعی و انرژی که از ارکان مهم توسعه پایدار هستند، بشدت تحت تاثیر سیستم حمل و نقل شهری قرار دارند. اینجاست که ضرورت و اهمیت پرداختن به سیستمهای حمل و نقل موتوری(پیاده و دوچرخه) خصوصا دوچرخه که برای سفرهای تا 5 کیلومتر می تواند جایگزین اتومبیل شود و بعلاوه در صورت ترکیب با حمل و نقل عمومی تاثیرات مثبت بسیاری را در پی خواهد داشت، روشن می شود. اما برای گسترش دوچرخه سواری در شهرها باید چه کرد؟ مسلما اولین مساله نیاز به یک فرایند عمومی گسترش دوچرخه سواریست که در این فرایند ابتدا موانع موجود شناسایی و بررسی گردد، سپس راهکارهای عبور از موانع و روشهای گسترش دوچرخه سواری ارائه شود. مواردی چون تشویق و تبلیغات ، آموزش ، مقررات و اعمال قانون و از این دست که جای آن در طرحهای موجود خالی است از ارکان این فرایند محسوب می شوند.