نام پژوهشگر: محمدحسین اهتمام

بررسی تنوع ژنتیکی ریزوبیوم های همزیست با شبدر در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1384
  بنفشه جلال زاده مقدم شهری   مسعود بهار

به منظور بررسی روابط ژنتیکی جمعیت جدایه های rhizobium leguminosarum bv. trifolii همزیست با گونه های مختلف شبدر در خاک مناطق جغرافیایی مختلف، نمونه های خاک از هفت منطقه کشور شامل استان های لرستان، اصفهان، خراسان، همدان، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی. جمع آوری گردید و بذور سه گونه شبدر مصری، شبدر ایرانی و شبدر قرمز در خاک مناطق مذکور کاشته شد. به این ترتیب 21 گلدان با ترکیبات مختلف خاک-گونه گیاهی به منظور بررسی رابطه متقابل نژاد ریزوبیوم-گونه شبدر و منطقه جغرافیایی آماده گردید و در گلخانه نگهداری شد. پس از رشد گیاهان و تشکیل گره در ریشه ها، جدای های ریزوبیوم همزیست از این گره ها جداسازی و خالص شد که شامل 420 جدایه برای کل تیمارهای شبدر-منطقه بود. تنوع ژنتیکی جدایه های ریزوبیومی همزیست سه گونه شبدر در خاک هفت منطقه مذکور و رابطه متقابل خاک منطقه، گونه شبدر میزبان و ریزوبیوم همزیست با استفاده از روش انگشت نگاری rep-pcr با استفاده از آغازگر boxair در طی سه مرحله بررسی گردید. در مرحله اول، تنوع ژنتیکی جدایه های بدست آمده از خاک هر منطقه، در مرحله بعدی اختلاف الگوی dna جدایه های مربوط به سه گونه مختلف شبدر در یک خاک مشخص مطالعه شد و در نهایت نیز ایزوله های جدا شده از گونه های مختلف، در مقایسه دو به دوی خاک ها مورد بررسی قرار گرفتند. تعداد و فراوانی جدایه های مورد بررسی، در هر یک از این مراحل به کمک دو شاخص فراوانی نژادی strain richness و غالبیت نژادی strain dominance تعیین گردید. از میان 21 تیمار مختلف مورد بررسی، تیمار خاک نطنز -شبدر ایرانی با شاخص فراوانی برابر با 62/0 بیشترین تنوع را نشان داد. همچنین نمونه خاک مربوط به استان کرمانشاه با فراوانی نژادی 33/0 دارای فراوان ترین تیپ نژادی و خاک لرستان با فراوانی نژادی 12/0 دارای کمترین فراوانی در میان هفت خاک مورد بررسی شناخته شد. مقدار فراوانی نژادی برای سه گونه شبدر قرمز، شبدر ایرانی و شبدر مصری نیز به ترتیب برابر با 3/.، 28/0 و 23/0 به دست آمد. در این تحقیق از میان 152 ایزوله مورد بررسی، 23 نژاد مختلف در ارتباط با سه گونه شبدر در خاک های تحت مطالعه شناسایی شد. در میان نژادهای شناسایی شده، نژاد شماره 9 با شاخص فراوانی 16/0 دارای بالاترین غالبیت نژادی بود. با استفاده از داده های حاصل از انگشت نگاری مبتنی بر box-pcr، فواصل ژنتیکی نژادهای شناسایی شده با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و روش upgma در نرم افزار ntsys 2.0 بررسی شد. اگر چه مقایسه الگوهای انگشت نگاری تنوع بالایی را میان جدایه های مورد بررسی نشان داد، اما مقایسه ضرایب تشابه به دست آمده و دندو گرام مربوط، رابطه خاصی را میان نژاد باکتری، نوع گونه شبدر و خاک منطقه نشان نداد. به منظور تعیین روابط فیلوژنی شناسایی شده در این تحقیق از تکنیک pcr-rflp بر روی ژن reca استفاده گردید. نتایج بدست آمده تفاوتی را میان نژادهای مورد مطالعه نشان نداد. آزمون های تولید ملانین و مقاومت به شوری به منظور بررسی قدرت رقابت نژادهای شناسایی شده نشان داد که هیچ یک از جدایه ها دارای توانایی تولید ملانین نبوده و نسبت به درجات بالای شوری مقاوم نمی باشند. همچنین 23 نژاد شناسایی شده در این تحقیق به منظور ردیابی ژن های تجزیه کننده ریزوبین (moc) استفاده از آغازگرهای mocdef/mocder بررسی گردیدند. نتایج این آزمون نیز نشان داد که هیچ یک از جدایه های مورد بررسی در این پژوهش ژن های تولید و تجزیه ریزوبین را ندارند و دارای قدرت رقابتی قابل توجهی نسبت به سایر جدایه ها نمی باشند.

واکنش تعدادی از ژنوتیپ های اهلی و وحشی جنس brassica l. به انگل گل جالیز(orobanche aegyptiaca)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  فرزانه نصراصفهانی   محمدحسین اهتمام

علف های هرز انگل یکی ازمشکلات مهم کشاورز یدراغلب نقاط جهان به شمارمی روندکه می توانند در مواردی تمام محصولات مزرعه رانابود کنند. در میان گیاهان انگلی گلدار،گل جالیزیکی ازانگلهایی است که به محصولات زراعی و باغی خسارت شدیدی واردمی کند.کلزا (brassica napus) یکی از محصولات زراعی مهم جهان است که از لحاظ تولید روغن در رتبه دوم بعد از سویا قرار دارد. از جمله مسائلی که کشت این گیاه زراعی را با مخاطره مواجه می سازد، خسارت گل جالیز بر روی این گیاه می باشد که کاهش عملکرد قابل توجهی را سبب می شود. به منظور بررسی واکنش تعدادی از ژنوتیپ های اهلی و وحشی جنس براسیکا (کلزا) در برابر گل جالیز آزمایشی در دی ماه سال 1390در بخش گلخانه های تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام گردید. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در 6 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل دو سطح شاهد و آلوده به گل جالیز و ژنوتیپ های کلزا که عبارت از 5 ژنوتیپ وحشی شامل: b. nigra، b. juncea، b. carnita، b. rapa، b. oleracea و 6 رقم زراعی از ژنوتیپb. napus شامل ارقامrgs, opera, hayola60, hayola401, zarfamو sarigol بودند. تیمارها در دو مرحله گلدهی و رسیدگی و هر مرحله در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. صفات مورد بررسی در گل جالیز عبارت بودند از تعداد گره گل جالیز بر روی ریشه کلزا، تعداد ساقه گل جالیز ظهور یافته در سطح خاک، وزن خشک ساقه گل جالیز، وزن خشک بخش زیر زمینی گل جالیز و در گیاه کلزا نیز صفات تعداد برگ، سطح برگ، محتوای کلروفیل در برگ، ارتفاع گیاه، تعداد غلاف، طول غلاف، تعداد بذر در غلاف، وزن 1000 دانه، عملکرد دانه و وزن خشک بخش هوایی و بخش زیر زمینی کلزا اندازه گیری شد. نتایج بدست آمده نشان داد همه ژنوتیپ ها اعم از وحشی و اهلی میزبان گل جالیز بودند. ولی عکس العمل ژنوتیپ های مختلف کلزا به گل جالیز متفاوت بود و ژنوتیپ های وحشی در اکثر صفات مورد بررسی خسارت کمتری از گل جالیز نسبت به ژنوتیپ های اهلی متحمل شدند. برخی از ارقام مثل operaو zarfam توان بالایی در تحریک گل جالیز به جوانه زنی داشتند. این ارقام را می توان به عنوان گیاه تله به منظور تخلیه بانک بذر کشت نمود و قبل از مرحله تولید بذر اقدام به شخم زمین نمود. ژنوتیپ b. juncea نسبت به سایر ژنوتیپ ها مقاومتر بود و از نظر صفات مختلف مورد بررسی کمترین درصد کاهش را داشت. در بین صفات مورد بررسی در کلزا، عملکرد دانه بیشتر از سایر صفات تحت تاثیر گل جالیز قرار گرفت. بطوریکه برای تمامی ژنوتیپ ها به جز b. juncea، درصد کاهش عملکرد دانه بیش از 70 درصد بود. به طور کلی بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق می توان گفت جهت جلوگیری از خسارت این انگل در زراعت کلزا باید اقدامات مدیریتی جدی صورت پذیرد و توجه به برنامه های اصلاحی در تولید ارقام مقاوم مد نظر قرار گیرد.

بررسی کشت مخلوط درهم بزرک و شبدر برسیم بذری تحت تاثیر سطوح مختلف نیتروژن و آرایش کاشت در شرایط تداخل با علف های هرز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  وحید ریحانی   محمدحسین اهتمام

این پژوهش در سال زراعی 1391- 1390به منظوربررسی اثر های سطوح مختلف نیتروژن و آرایش های مختلف کاشت بر عملکرد و اجزای عملکردکشت مخلوط دو گیاه بزرک و شبدر برسیم و اثر این عوامل بر کنترل علف های هرز در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در لورک نجف آباد اجرا گردید. آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد.کرت های اصلی در بر گیرنده سطوح مختلف کود نیتروژن در سه سطح (صفر،30 کیلوگرم نیتروژن در هکتار،60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) وکرت های فرعی آرایش های مختلف کشت دو گیاه در 6 سطح (بزرک خالص در تراکم 400 بوته در متر مربع، شبدر خالص در تراکم 430 بوته در متر مربع، 50%ب زرک، 50% شبدر، 70%بزرک، 70% شبدر، 50% بزرک،70%شبدر، 70%بزرک،50%شبدر)بود. نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین وزن خشک علف های هرز در سطح کودی 60 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و در کشت خالص بزرک و سپس شبدر به دست آمد. بیشترین عملکرد بزرک در کشت خالص و در سطح کودی صفر به دست آمد. بین آرایش های مختلف کشت مخلوط اختلاف معنی داری وجود نداشت. بیشترین عملکرد شبدر در تیمار کشت خالص و در سطح کودی 30 کیلوگرم نیتروژن در هکتار به دست آمد و بین آرایش های مختلف کشت مخلوط اختلاف معنی داری و جود نداشت. بیشترین عملکرد کل دو گیاه شبدر و بزرک در سطح کودی 30 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و در تیمار 70% بزرک ،50 %شبدر به دست آمد. بین آرایش های مختلف کشت مخلوط از نظر عملکرد کل اختلاف معنی داری وجود نداشت در حالی که عملکرد مجموع دو گیاه نسبت به عملکرد هر یک از این دو گیاه در تیمار کشت خالص بیشتر و اختلاف معنی داری داشتند که نشان دهنده برتری کشت مخلوط نسبت به کشت خالص می باشد. بیشترین مقدار نسبت برابری زمین (45/1=ler) در تیمار 70%بزرک،70 %شبدر به دست آمد. همچنین بیشترین این شاخص در سطح کودی 30کیلوگرم نیتروژن در هکتار به دست آمد. به طور کلی نتایج این آزمایش نشان داد که کشت مخلوط این دو گیاه و استفاده از 30 کیلوگرم نیتروژن در هکتار نسبت به تک کشتی آن ها دارای برتری بوده و عملکرد بالاتری را به دست می آورد. همچنین ترکیب این دو گیاه در کشت مخلوط در سرکوب علف های هرز موفق عمل کرده و می تواند راهکار مناسبی برای کنترل علف های هرز باشد.

بررسی سیستم زادآوری و تلاقی های بین و درون گونه ای در چهار گونه نعناع ایرانی (mentha spp)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  ایوب مالکی   آقافخر میرلوحی

خانواده نعناعیان (lamiaceae) از بزرگترین خانواده های گیاهی است. گونه های موجود در این تیره از اهمیت بالایی به لحاظ دارویی برخوردارند. جنس نعناع(mentha) یکی از جنس های مهم این خانواده و دارای پراکنش وسیع و اهمیت تجاری قابل ملاحظه ای است. این جنس دارای تعداد زیادی گونه و هیبرید می باشد. در این بررسی تعداد 13 ژنوتیپ(کلون) نعناع، شامل سه ژنوتیپ نعناع متعلق به گونه m. spicata، شش ژنوتیپ متعلق به گونه m. piperita، سه ژنوتیپ متعلق به گونه m. longifolia و یک ژنوتیپ متعلق به گونه m. aquatica در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه چاه اناری دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 1391-1392 مورد ارزیابی قرار گرفتند. آزمایش اول بمنظور بررسی ویژگی های رویشی و سامانه زایشی انجام شد. سپس بمنظور برآورد درصد جوانه زنی بذر حاصل از خود گرده افشانی و آزاد گرده افشانی آزمون جوانه زنی با 3 تکرار در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. همچنین در ارزیابی سوم تلاقی بین و درون گونه ای و به طور کاملا کنترل شده در بین ژنوتیپ ها بر اساس اطلاعات به دست آمده از آزمایش اول انجام شد. تعداد و درصد باروری دانه های گرده موجود در هر بساک با روش رنگ آمیزی به روش استوکارمن اندازه گیری شد. نتایج تجزیه واریانس صفات در بین ژنوتیپ ها، اختلاف معنی داری را برای همه صفات مورد مطالعه نشان داد. در بین نمونه های مورد بررسی، ژنوتیپ های متعلق به گونه m. longifolia و m. aquatica و یک ژنوتیپ از گونه m. spicata دارای گل کامل بودند. همچنین دو ژنوتیپ از گونه m. spicata فقط دارای گلهای ماده بارور بودند ولی در مقابل تمام ژنوتیپ های متعلق به گونه m. piperita با وجود داشتن گل ماده، عقیم بودند. بین نمونه های مورد بررسی ژنوتیپ خوراکی لرستان از گونه m. spicata با 344 عدد گرده(مجموع زنده و مرده) در هر بساک بیشترین تعداد گرده در بساک را به خود اختصاص داد. دامنه تغییرات درصد گرده زنده از 5/51 درصد در ژنوتیپ خوراکی لرستان از گونه m. spicata تا 7/67 درصد در ژنوتیپ پونه اصفهان از گونه m. longifolia متغیر بود. ژنوتیپ پونه همدان از گونه m. longifolia با میانگین 6/12 سانتی متر و 1617 عدد بیشترین و ژنوتیپ آبی عباس آباد از گونه m. aquatica با 7/2 سانتی متر و 90 عدد کمترین طول سنبله و تعداد گلچه در سنبله را در بین ژنوتیپ ها به خود اختصاص دادند. دامنه تغییرات تعداد بذر خود گرده افشان در هر سنبله اصلی در بین ژنوتیپ های مورد بررسی از صفر در ژنوتیپ های متعلق به گونه m. piperita تا 379 عدد بذر در ژنوتیپ پونه کرج از گونه m. longifolia متفاوت بود. دامنه تغییرات تعداد بذر آزاد گرده افشان در هر سنبله اصلی نیز از صفر در ژنوتیپ های متعلق به گونه m. piperita تا 882 عدد بذر در ژنوتیپ پونه کرج از گونه m. longifolia متفاوت بود. بدین ترتیب ژنوتیپ پونه کرج از گونه m. longifolia بیشترین تعداد بذر حاصل از خود گرده افشانی و آزاد گرده افشانی را در بین ژنوتیپ های مورد بررسی به خود اختصاص داد. هر شش ژنوتیپ متعلق به گونه m. piperita کاملا عقیم بوده و نتوانستند بذر تولید کنند. نتایج نشان داد که میزان دگرگشنی نعناع بین 30 تا 100 درصد است و این میزان با توجه به جنسیت گل در ژنوتیپ های مختلف متفاوت است. وزن هزار دانه در بین ژنوتیپ ها از 058/0 تا 095/0 گرم متغیر بود. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشه ای ژنوتیپ های مورد مطالعه، بر مبنای صفات جنسی مورد ارزیابی نمونه ها را در 2 گروه طبقه بندی کرد که گروه بندی، گونه های دو جنسی و تک جنسی را از همدیگر تفکیک کرد. بیشترین درصد جوانه زنی بذر خود گرده افشان در ژنوتیپ پونه کرج(7/74 درصد) و بیشترین درصد جوانه زنی بذر آزاد گرده افشان در ژنوتیپ خوراکی ده بالا(78 درصد) مشاهده شد. با توجه به اینکه در هر گلچه امکان تولید بیش از یک بذر (تا 4 بذر) وجود داشت، دامنه درصد بذر هیبرید به ازاء هر سنبله (20 گلچه) نیز از صفر تا 100 درصد مشاهده گردید. بیشترین بذر از تلاقی پونه اصفهان(والد نر) و خوراکی ده بالا(والد ماده) حاصل گردید. نتایج این مطالعه نشان دهنده امکان تولید بذر هیبرید نعناع از طریق تلاقی های بین و درون گونه ای است که می تواند منشاء تولید تنوع ژنتیکی جدید برای اصلاح نعناع باشد.

تأثیر خویش آمیزی و زمان برداشت بر میزان متابولیت های ثانویه رازیانه و بررسی تنوع ژنتیکی توده های آزاد گرده افشان و خودگرده افشان با استفاده از نشانگرهای مورفولوژیک، آناتومیک و مولکولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  مریم سلامی   محمدحسین اهتمام

گیاهان دارویی در ایران جزء ذخایر ژنتیکی ارزشمند محسوب می شوند. از جمله این گیاهان، گیاه دارویی رازیانه با نام علمی (.mill foeniculum vulgare) از خانواده چتریان (apiaceae)، چند ساله و از قدیمی-ترین گیاهان دارویی و ادویه ای می باشدکه در مناطق مختلف کشور کشت می شود. هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر خویش آمیزی و زمان برداشت روی میزان متابولیت های ثانویه و بررسی تنوع ژنتیکی بین لاین های خودگرده افشان و دگرگرده افشان جمعیت رازیانه های ایرانی و خارجی با استفاده از نشانگر های مولکولی، مورفولوژیک و آناتومیک بوده است. علاوه بر اهداف ذکر شده، ترکیبات اصلی اسانس بذر هم به وسیله طیف سنجی کرماتوگرافی گازی مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. این مطالعه به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در سال های 93-1391 اجرا شد. در این مطالعه 15 ترکیب نشانگری issr در توده های دگرگرده افشان در مجموع، 248 نوار چند شکل تولید نمودند که 32/88 درصد آن ها چند شکل بودند و pic در حدود 43/0 حاصل شد در حالی که در توده های خودگرده افشان در مجموع 217 نوار چند شکل تولید نمودند که 32/82 درصد آن ها چند شکل بودند و pic در حدود 42/0 حاصل شد. داده های حاصل از تجزیه و تحلیل نرم افزار های مولکولی با نشانگر issr، 23 توده دگرگرده افشان رازیانه را بر اساس مناطق جغرافیایی و اقلیم منطقه به پنج گروه و 23 توده خودگرده افشان را به چهار گروه تقسیم کردند. تجزیه به مولفه های اصلی تعدیل شده (pcoa) در هر دو حالت خودگرده افشانی و دگرگرده افشانی نیز در اکثر موارد نتایج تجزیه خوشه ای را تایید نمود. نتایج حاصله از تجزیه واریانس داده های مطالعات تشریحی بافت های اندام های رویشی (ساقه ودمبرگ) و زایشی (بذر) بیانگر وجود تنوع زیادی بین توده های دگرگرده افشان و خودگرده افشان از نظر اکثر صفات مورد مطالعه بود. خویش آمیزی سبب افزایش میانگین صفات فاصله غلاف های آوندی کوچک تا اپیدرم شکمی ساقه، نسبت طول به عرض بذر و تعداد کانال ترشحی در ساختار بذر و ساقه شد. توده انگلستان با 46 و توده لهستان با 66/35 کانال ترشحی بیشترین میزان این صفت را به ترتیب در بین توده های دگرگرده افشان و خودگرده افشان نشان دادند. نتایج نشان داد که ضریب تغییرات ژنتیکی در توده های دگرگرده افشان برای صفات تعداد انشعاب فرعی، نسبت قطر تاج پوش به ارتفاع، نسبت ارتفاع به تعداد انشعاب فرعی، وزن هزاردانه و تعداد بذر در چتر کمتر از توده های خودگرده افشان برآورد شد. در حالی که ضریب تغییرات فنوتیپی در توده های خودگرده افشان برای صفات درصد سبز شدن، ارتفاع، تعداد انشعاب فرعی ، نسبت قطر تاج پوش به ارتفاع ، نسبت ارتفاع به تعداد انشعاب فرعی و تعداد بذر در چتر بیشتر از توده های دگرگرده افشان برآورد شد. بیشترین مقدار وراثت پذیری عمومی در توده های دگرگرده افشان مربوط به نسبت قطر تاج پوش به ارتفاع (74/99درصد) و بیشترین این مقدار در توده های خودگرده افشان مربوط به وزن هزاردانه (44/99درصد) بود. نتایج نشان می دهد که خویش آمیزی سبب افزایش میانگین درصد اسانس، عملکرد عصاره، فنول تام، فلاونوئید تام و افزایش فعالیت آنتی اکسیدانی شده است. در توده های دگرگردهافشان توده شیروان بیشترین مقدار فنول تام(29/76) میلی گرم تانیک اسید بر گرم ماده خشک، عملکرد عصاره(33/17درصد)، فلاونوئید تام(49/14) میلی گرم کوئرستین بر گرم ماده خشک و بیشترین فعالیت آنتی اکسیدانی (29/76) میکروگرم بر میلی لیتر حجم عصاره را نشان داد در حالی که توده تبریز بیشترین عملکرد عصاره، فلاونوئید تام و فعالیت آنتی اکسیدانی را در توده های خودگرده افشان داشت. ترکیب اصلی اسانس بذر رازیانه ترانس آنتول است که بیشترین مقدار آن در توده اصفهان (38/90 %) و کم ترین آن در نمونه همدان (07/85 %) مشاهده شد. در توده های دگرگرده افشان بیشترین و کمترین درصد اسانس به ترتیب به توده اصفهان (42/6 درصد) و توده های اردبیل و بوشهر(4/2 درصد) اختصاص داشت. در حالی که بیشترین و کمترین درصد اسانس در توده های خودگرده افشان به ترتیب در توده های همدان (50/6 درصد) و شیروان (5/3 درصد) مشاهده شد. مقایسه میانگین داده های تجزیه متابولیت های ثانویه در مراحل مختلف رشد نشان داد که میزان فنول کل و فعالیت آنتی اکسیدانی در بذر و میوه بیشتر از گل، ساقه، برگ و دمبرگ بود. در حالی که میزان فلاونوئید در بذر و برگ بیشتر از سایر بخش های گیاه بود. به طوری که بالاترین میزان فنول کل، میزان فلاونوئید و فعالیت آنتی اکسیدانی در بذر در مرحله اواخر رسیدگی بدست آمد.

اثرآللوپاتیک گونه های مختلف بومادران بر تعدادی از علف های هرز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  غلامرضا نیازی پور   حسن کریم منجی

امروزه با توجه به مخاطرات زیست محیطی و خطرات ناشی از مبارزه شیمیایی با علف هرز مدیریت پایدار علف های هرز مورد توجه قرار گرفته است. فرایند تداخل گیاهان سال هاست که مورد توجه پژوهشگران است. یکی از جنبه های تداخل گیاهان در رشد و نمو یکدیگر، دگر آسیبی (آللوپاتی) است که می تواند نقش مهمی را در کنترل علف های هرز ایفا نماید. گیاه بومادران جزو گیاهان دارای خاصیت دگر آسیبی است. با توجه به فراوانی گونه های بومادران موجود در ایران، آزمایشی در دانشگاه صنعتی اصفهان در سال های 93-91 بر روی گونه های بومادران موجود در کلکسیون بومادران دانشگاه صنعتی اصفهان در دو آزمایش جداگانه انجام پذیرفت. در آزمایش اول به کمک روش عصاره گیری پتانسیل آللوپاتی هشت گونه بومادران تهیه شده از نقاط مختلف ایران شامل گونه های فیلیپندولینا (اردبیل)، نوبیلیس (خراسان)، نوبیلیس (بروجرد)، پاچیسفالا (گلستان) و (همدان)، میلیفولیم (همدان)، تونوفولیا (اصفهان) و سانتولینا (بروجرد) بر روی علف های هرز تاج خروس، خاکشیر تلخ، گلرنگ وحشی، منداب و خرفه مورد آزمایش قرار گرفت. عصاره با غلظت های 0، 3، 6، 12، 25، 50 و 100 درصد تهیه شد. بذور به مدت یک هفته توسط عصاره های تهیه شده تیمار شد. صفات مورد اندازه گیری عبارت بودند از درصد و سرعت جوانه زنی، طول ساقه چه و ریشه چه، وزن تر ساقه چه و ریشه چه و وزن خشک ساقه چه و ریشه چه گونه های مذکور بود نتایج نشان داد که اثرات گونه، غلظت و اثرات متقابل آن ها در سطح یک درصد معنی دار بود. بدین ترتیب که گونه های بومادران در غلظت های متفاوت اثرات متفاوتی را بر روی صفات مورد نظر داشتند. پونه نوبیلیس بروجرد دارای بالاترین میزان بازداری و گونه پاچیسفالا گلستان دارای کمترین میزان بازداری در صفات یاد شده را دارا بود. عصاره ها در غلظت های بین 3 تا 12 درصد دارای اثر تحریک کننده و در غلظت های 25 تا 100 درصد دارای اثر بازدارندگی بر روی گونه های هدف بودند. در بین علف های هرز تیمار شده خاکشیر تلخ و تاج خروس بیشترین حساسیت و گیاه منداب و گلرنگ وحشی کمترین حساسیت را نشان دادند. آزمایش دوم با استفاده از اسانس گونه های بومادران انجام شد. اسانس گونه های نوبیلیس (خراسان و بروجرد)، فیلیپندولینا، سانتولینا، پاچیسفالا (گلستان و همدان) بر روی علف های هرز تاج خروس، منداب و گیاه گلرنگ اهلی در غلظت های 100،200، 400،600 و 800 میکرولیتر در لیتر مورد آزمایش قرار گرفت. در این آزمایش همانند آزمایش اول صفات یاد شده مورد انداز گیری قرار گرفت؛ و گونه ها و غلظت های مختلف اسانس اثرات متفاوتی بر روی صفات داشتند. نکته قابل توجه در مورد اسانس این بود که گیاه تاج خروس حساسیت بیشتری در مقایسه با گیاه منداب و گلرنگ اهلی نشان داد. که تا حدودی می توان آن را به اثر انتخابی اسانس بومادران در کنترل علف های هرز نسبت داد. در بین گونه ها گونه پاچیسفالا همدان و فیلیپندولینا دارای اثر قوی تری نسبت به دیگر گونه ها بودند. نتیجه این آزمایش در مورد عصاره و اسانس بدین صورت بود که عصاره گونه ها دارای اثر قوی تری نسبت به اسانس در بازدارندگی و تحریک کنندگی نشان داد. در هر دو آزمایش اثر اسانس و عصاره بر روی جوانه زنی اثر تحریک کنندگی در غلظت های پایین و اثر بازدارندگی در غلظت های بالاتر بودند. وجود اثر بازدارندگی و تحریک کنندگی می تواند به عنوان یک ابزار برای مدیریت علف های هرز و جوانه مورد استفاده زنی بذور مورد استفاده قرار گیرد.

بررسی پاسخ به شوری (nacl) ژنوتیپ های مختلف برنج متحمل و حساس به کمبود آهن در محلول غذایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1394
  علیرضا اسماعیلی راد   محمدحسین اهتمام

برنج به عنوان یکی از مهم ترین غلات دنیا، غذای اصلی بیش از دو میلیارد نفر از مردم جهان از جمله ایران را تشکیل می دهد.یکی از راه های مناسب جهت مقابله با مشکل کمبود آهن در خاک انتخاب ژنوتیپ های متحمل به کمبودآهن (ژنوتیپ های آهن کارا) یاانتخاب و اصلاح ارقامی با قدرت جذب بیشتر عناصر کم مصرف می باشد. یکی از راهکارهای مناسب برای زراعت در شرایط شور انتخاب ارقام مقاوم به شوری می باشد. لذا در این راستا پژوهش حاضر به منظور ارزیابی ژنوتیپ های برنج ایرانی در رابطه با تغذیه کود کلات آهن در دو غلظت 5 و50 میکرومولار محلول غذایی و بررسی پاسخ ژنوتیپ های متحمل و حساس به کمبود آهن نسبت به افزایش شوری در قالب دو آزمایش جداگانه تحت شرایط گلخانه در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان طی سال های 1392 و 1393 به اجرا درآمد. در آزمایش اول، 12 ژنوتیپ برنج ایرانی (در سه گروه ارقام محلی شمال، اصلاح شده شمال و مرکزی ایران) در دو سطح کودی کلات آهن (5 و 50 میکرومولار در محلول غذایی یوشیدا) ارزیابی شدند. در آزمایش دوم، چهار ژنوتیپ با حساسیت متفاوت به کمبود آهن (زاینده رود، کوهرنگ، سازندگی و جوزدان) در چهار سطح شوری (صفر، 30، 60، 90 میلی مولار کلریدسدیم) مورد مطالعه قرار گرفتند. هر دو آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با چهار تکرار اجرا شد. نتایج این آزمایش نشان داد که تنوع ژنتیکی قابل ملاحظه ای در صفات اندازه گیری شده 12 رقم محلی و اصلاح شده برنج ایرانی در سطوح 5 و 50 میکرومولار کلات آهن و همین طور در چهار ژنوتیپ تحت تنش شوری کلرید سدیم محلول غذایی مشاهده شد. بر اساس میزان کاهش وزن خشک گیاه در شرایط کمبود آهن ژنوتیپ های زاینده رود و کوهرنگ متحمل و سازندگی و جوزدان حساس به کمبود آهن محلول غذایی بودند. بر اساس نسبت سدیم به پتاسیم، ژنوتیپ های کوهرنگ و جوزدان نسبت به شوری حساس تر از ژنوتیپ های زاینده رود و سازندگی بودند.