نام پژوهشگر: محمود علیمرادی
محمود علیمرادی کامران افشار مهاجر
چکیده در این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و جمع آوری اطلاعات آن به شیوه ی میدانی صورت پذیرفته است هدف آن بوده که ویژگی های کمیک استریپ در دو دهه ی اخیر(1990 و2000) را در کشور آمریکا مورد بررسی قرار داده و با نگاهی علمی خصوصیات آن مشخص و معرفی شوند و همچنین تأثیرات کمیک استریپ کشورهای دیگر نظیر ژاپن، بر کمیک استریپ آمریکا مورد مطالعه قرار گیرد. در این تحقیقات به ویژه تأثیرات کمیک استریپ اروپا و نیز کشور ژاپن بر کمیک استریپ آمریکا مورد مطالعه قرار گرفت و تأثیر پذیری قابل ملاحظه کمیک استریپ آمریکا از این کشورها، در زمینه ی قصه پردازی و نیز فضای خاص کمیک استریپهایی نظیر کمیک استریپ ژاپن مورد مطالعه واقع شد . همچنین چگونگی دو جریان کمیک استریپ آمریکا (جریان اصلی و جریان آلترناتیو) مورد پژوهش قرار گرفت و نوع تعامل این دو جریان نسبت به هم مشخص و معرفی شد. با تحلیل داده های حاصل از بررسی کمیک استریپ در دو دهه ی اخیر آمریکا می توان حذف آلترناتیوها را یکی از دلایل اصلی ضعف نسبی کمیک استریپ در دو دهه ی اخیر دانست. همچنین حرکت جریان اصلی به سمت درآمد سرشار مالی، حتی به قیمت افت کیفیت آثار از دلایل دیگر این ضعف بود. در ضمن تأثیرات کشورهای دیگر نظیر اروپا و ژاپن نیز مضاف بر این دلایل شد. در نهایت می توان گفت آلترناتیوهای آمریکا به دلیل خلاقه بودن و بداهه گی و تیراژ پائین و به طور کلی هم خوانی زیاد با شرایط فعلی کمیک استریپ در ایران، می تواند الگوی مناسبی برای موارد مشابه در ایران باشد.
اکرم غفرانی زفره یی جلیل جوکار
آموزش به معنای بالابردن آگاهی ها و اطلاعات در خصوص موضوعاتی است که همه ی انسان ها به نحوی با آن در ارتباط هستند. یکی از کارکردهای نهاد آموزش و پرورش که نشان دهنده ی بخش مهمی از اهداف این نهاد است، تلاش در جهت رشد و شکوفایی استعدادهای هنری و زیبایی شناختی دانش آموزان و مسأله ی آموزش هنر است. آموزش هنر چندین حوزه ی فعالیت را دربر می گیرد: آموزش هنرآموزان حرفه ای، تعلیم صنعتگران دستی و تعلیم هنر به عنوان بخشی از آموزش عمومی کودکان و نوجوانان. در ایران هنر به دو شیوه ی تجربی و آکادمیک آموزش داده می شود. آموزش هنر صناعی فرش نیز هم چون سایر هنرهای سنتی، از دیرباز به شیوه ی استاد- شاگردی صورت می پذیرفته است. شیوه¬ی آموزشی هنرمندان طراح و نقاش فرش را در اصفهان معاصر می¬توان به دو گروه آکادمیک وآزاد تقسیم کرد. گروه اول هنرمندانی هستند که به صورت آکادمیک در هنرستان و دانشگاه آموزش دیده اند. گروه دوم هنرمندانی هستند که آموزش آن ها به شیوه ی سنتی استاد – شاگردی است. به جهت ارتباط مستقیم فرش با موضوع طراحی آن، همواره مبحث طراحی فرش از موضوعاتی بوده است که اهمیت بسیاری در رشد و پیشرفت این هنر - صنعت داشته است. با توجه به اینکه آموزش طراحی فرش در سال های اخیر به دانشگاه وارد شده و به نظر می رسد تا حدودی روش بازاری را منسوخ کرده است، بیان نقاط ضعف و قوت این دو حوزه می تواند، به بهبود وضعیت آموزش طراحی فرش در دانشگاه کمک کند. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که دو نظام آموزش طراحی فرش آکادمیک و آزاد در اصفهان دارای چه نقاط ضعف و قوتی هستند؟ مسأله ی این تحقیق که بررسی دو نظام آموزش طراحی فرش در اصفهان است، برمبنای چهار مولفه ی محصول هنری، تاریخ هنر، نقد هنر و زیبایی شناسی بررسی و تحلیل خواهد شد. مهم ترین نتایج این پژوهش رسیدن به یک راهکار همگرا برای داشتن یک نظام فعال و پویا در عرصه ی آموزش طراحی فرش است و در نهایت با بهره گیری از روش برنامه ریزی راهبردی و تحلیل سوات پیشنهاداتی جهت آموزش طراحی در عصر حاضر ارائه می شود.