نام پژوهشگر: حمید افشار
کمال مقتدایی حمید افشار
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی(mbct) بر کاهش علائم روان شناختی و جسمی بیماران مبتلا به نشانگان روده ی تحریک پذیر بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی (پیش آزمون ـ پس آزمون ـ پی گیری) با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش کل بیماران زن مبتلا به اختلال عملکردی گوارش در شهر اصفهان بودند که به کلینیک روان تنی (سایکوسوماتیک) اصفهان در طی پژوهش مراجعه می کردند. بدین منظور 14 بیمار مبتلا به نشانگان روده ی تحریک پذیر براساس ملاک های تشخیصی rome-ii، به صورت نمونه گیری در دسترس توسط متخصصان گوارش انتخاب و در دو گروه آموزش ذهن آگاهی و کنترل قرارگرفتند. آزمودنی ها در دو گروه قبل از مداخله، در پایان مداخله (دو ماه پس از آموزش) و دو ماه بعد در مرحله ی پیگیری مورد آزمون قرار گرفتند. جهت تشخیص گذاری و ارزیابی علائم جسمی اختلال نشانگان روده ی تحریک پذیر از ملاک تشخیصی rome-ii و جهت ارزیابی علائم روان شناختی از فرم کوتاه پرسشنامه نشانه های روانی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد که میانگین نمرات علائم روان شناختی در گروه آموزش ذهن آگاهی در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل کاهش یافته است. همچنین یافته ها نشان داد که میانگین نمرات علائم جسمانی بیماران ibs (شدت و میزان)، در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پی گیری کاهش معنادار داشته است. بر اساس نتایج، آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر بهبود علائم روان شناختی و جسمانی بیماران مبتلا به نشانگان روده ی تحریک پذیر اثر بخش است و تلویحات مهمی در توجه به درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش مشکلات روان شناختی بیماران دارای نشانگان روده ی تحریک پذیر دارد.
فاطمه اسدالهی مهرداد کلانتری
سندرم روده تحریک پذیر یکی از اختلالات شایع کارکردی دستگاه گوارش می باشد. مداخلات روان شناختی متعددی برای درمان علائم جسمی و روان شناختی این بیماران به کارگرفته شده است. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر شدت علائم جسمی، اضطراب و افسردگی بیماران زن مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بوده است. بر این اساس، در یک طرح نیمه تجربی با گروه کنترل و ارزیابی به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه، تعداد 36 بیمار مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر با تشخیص متخصص و بر اساس ملاک های rom iii، به شیوه در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی به دو گروه آزمایش (آموزش ذهن آگاهی و معنویت درمانی) و یک گروه کنترل گمارده شدند (12=n3=n2=n1). آموزش ذهن آگاهی و معنویت درمانی هر کدام طی 8 جلسه 90 دقیقه ای برای آزمودنی های دو گروه آزمایش، ارائه شد. ابزار پژوهش، سیستم نمره گذاری شدت علائم (ibs-sss) و مقیاس اضطراب و افسردگی چک لیست علائم مرضی (scl-90-r)، بود. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس، حاکی از عدم اثربخشی ارائه مداخلات آموزش ذهن آگاهی و معنویت درمانی بر شدت علائم جسمی بیماران زن مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر در مراحل پس آزمون و پیگیری بود. این در حالی است که آموزش ذهن آگاهی منجر به کاهش اضطراب و افسردگی آزمودنی ها در مرحله پس آزمون شده البته این کاهش در مرحله پیگیری معنادار نبود. علاوه بر این، معنویت درمانی اگر چه در مرحله پس آزمون بر اضطراب تأثیر معناداری نداشت، اما در مرحله پیگیری این اثربخشی معنادار و نشان گر آن بود که معنویت درمانی در مرحله پیگیری باعث کاهش معنادار اضطراب شده است. در مقایسه گروه های درمانی، نتایج نشان داد که گروه های مداخلات آموزش ذهن آگاهی و معنویت درمانی در متغیرهای این پژوهش در مراحل پس آزمون و پیگیری با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند.