نام پژوهشگر: علیرضا جمشیدی فرد
سارا جمشیدی فرد علیرضا جمشیدی فرد
عنوان: مقایسه اثر جریان های پرفرکانس دارسونوال و تزریق موضعی استروئید در بهبود علائم در مبتلایان به سندروم کانال کارپ ایدیوپاتیک مقدمه: سندرم تونل کارپ - cts) carpal tunnel syndrome ( شایع ترین نوروپاتی انسدادی است که تاکنون در مراجع کلینیکی دیده شده و علت آن فشار بر روی عصب مدین در ناحیه ی مچ است. این سندروم در زنان 3 برابر مردان است ودر سنین 30-50 سالگی بیشتر دیده می شود. در مراحل اولیه بیماری، درمان با مصرف داروهای ضد التهاب غیر استروییدی، تزریق موضعی استروییدها در کانال کارپ، استفاده کردن مچ بند طبی یا اسپلینت، استفاده از اولتراسوند و فونوفورزیس، لیزردرمانی، و فیزیوتراپی صورت می گیرد. جریان های الکترومغناطیسی پرفرکانس (اولتراتون، khz22) دارسون وال به عنوان یک عامل ضد التهاب در موارد متعدد دیگری بکار رفته است و در این کارآزمایی بالینی نیز درcts استفاده شده است. صورتیکه درمان های محافظه کارانه هم موثر واقع نشود ازعمل جراحی برای آزاد سازی عصب استفاده می شود. در تشخیص و ارزیابی سیر درمان، روش های گوناگون کـیفی (انواع پرسـشنامه ها) و کمـی (اندازه گیری های الکترودیاگنوستیک، اندازه گیری قدرت مچ کردن ، مهارت یا زبردستی و اندازه گیری های فشار داخل کانال به کار رفته است اما تناقض ها و سوالات متعددی در گزارشات این گونه مطالعات مطرح می شود. از جمله اینکه چرا اندازه گیری های الکترودیاگنوستیک که در تشخیص انواع خفیف سندروم mild cts با حساسیت خوبی تشخیص بالینی را تایید می کند نمی تواند سیر بهبودی نشانه های بالینی را در یک مطالعه آینده نگر نشان دهد. روش کار: تحقیق به صورت کارآزمایی بالینی دو سو کور طراحی شده بود وجامعه مورد آزمون 34 بیمار مبتلا به سندروم کانال کارپ خفیف و متوسط در یک دست که بر اساس معیار های ورود به مطالعه، به صورت تصادفی وارد یکی از دو گروه 17 نفره متفاوت درمانی می شدند. همه بیماران از اسپلینت و 400 میلی گرم ژلوفن و 300 میلی گرم ویتامین b1 خوراکی به مدت سه هفته استفاده می کردند. در یک گروه 40 میلی گرم متیل پردنیزولون موضعی در داخل کانال تزریق می شد و در گروه دیگر روزانه 3 دقیقه ( 6 تماس 30 ثانیه ای) اولتراتون روی کانال برای 18 جلسه (6 روز در هفته در طی سه هفته) اعمال شده است. قبل از مداخله و پس از سه هفته از همه بیماران، پرسشنامه nps، اندازه گیری زبردستی (otdt) و بررسی الکترودیاگنوستیک هدایت حسی و حرکتی (scs-mcs) عصب مدین به عمل آمد. یافته ها: از 34 بیمار داوطلب شرکت کننده در کارآزمایی، 6 نفر(81%) مرد و 28 نفر(82%) زن بودند. میانگین سنی آنها 76/7 ± 82/34 سال (بین 23 تا 52) بود. فراوانی ابتلا در دست راست 23مورد (68%) و در دست چپ 11مورد (32%) ودرهر دو دست 4 مورد (10%) بود. در پرسشنامه های nps میانگین درد در کل بیماران قبل از مداخله 28/8 ± 94/47 بود که بعد از مداخله در هر دو گروه درمانی به 55/10 ± 32/24 کاهش یافت. این تفاوت از نظر آماری معنادار بود ( p=0.000) و میزان کاهش نمرات پرسشنامه ی nps در دو گروه اولتراتون به صورت معنی داری بیشتربود ( p=0.000). در اندازه گیری otdt رتبه زبردستی پس ازهر دو مداخلات درمانی ارتقاء معنی دار آماری پیدا کرد (p=0.000). در بررسی پاسخ های حسی و حرکتی بیماران فقط طول موج پاسخ (duration) در هر دو گروه کاهش معنی دار یافته بود. در پاسخ های حسی، میانگین تفاوت زمان تاخیر قله ای از زمان تاخیر آغازین (synch time) پس از مداخله کاهش معنی دار پیدا کرد. بحث ونتیجه گیری: بر اساس یافته های کارآزمایی ما، هردو روش درمانی به کار رفته، موجب بهبود علایم cts در کوتاه مدت می شود.دو سوکور انجام شد و با تورش های ممکن مقابله شد. برای ارزیابی بالینی پرسشنامه nps از آزمونotdt و این از بررسی طول موج پاسخ های حسی در الکترودیاگنوزیس حساس تر بودند. بررسی تفاوت زمانی synch time می تواند نسبت به سایر پارامترهای بررسی حسی برای ثبت کمی بهبود بالینی استفاده شود. با توجه به یافته های این مطالعه ، درمان با اولتراتون و تزریق استروئید هر دو دردرمان موجب بهبودی شده ولی درمان با اولتراتون موثرتراست .
هاله رفیع پور علیرضا جمشیدی فرد
مقدمه:مطالعات مختلف نشان می دهد که ملاتونین به عنوان یک ماده نوروپروتکتیو در اختلالات نورودژنراتیو است و میزان آن در بیماران rrms کاهش می یابد. اهداف:بررسی تأثیرات ملاتونین بر ویژگی های بینایی و مهارت حرکتی دست غالب در بیماران مبتلا بهms روش ها:34 بیمار مبتلا به ms به این مطالعه دعوت شدند بررسی ها با استفاده از ثبت ,vep ssepوotdtو (vfq-25) قبل و پس از مصرف قرص 3 میلی گرمی ملاتونین صورت گرفت. از بیماران در ساعت 9:00 صبح، جهت اندازه گیری سطح سرمی ملاتونین نمونه خون گرفته شد و پس از انجام ثبت اولیهvep ، ssep,otdt اولین پرسشنامه vfq-25 تکمیل می شد. پس از انجام مراحل فوق 3 میلی گرم ملاتونین به صورت قرص به بیمار داده می شدو پس از گذشت 50 دقیقه از مصرف قرص نمونه خون دوم گرفته و ثبت vep ,ssep,otdt,تکرار می گردید. از بیماران خواسته شد که قرص را به مدت 14 شب استفاده نمایند. در روز شانزدهم سومین نمونه خون گرفته می شد وثبت مجدد vep,ssep,otdt و تکمیل vfq-25صورت گرفت. نتایج:در تمام بیماران سطح ملاتونین افزایش یافته که در بار سوم این افزایش بیشتر چشم گیر بود.دومین otdt کمی بهتر بود ولی اختلاف معنی دار آماری بین نتایج سومین مرحله با مرحله اول وجود داشت. بحث:یافته اصلی اثر موثر ملاتونین بر علائم حسی-حرکتی بیماران msبود. vep قسمت حسی بینایی را بررسی نموده و پرسشنامه قسمت عملکردی بینایی را بررسی مینماید. tdt برای بررسی حرکت دست غالب استفاده شد که همبستگی معنی دار آماری را نشان داد. ssep نمی تواند در تغییرات حسی حرکتی بیماران مفید باشد. نتیجه گیری: یافته ها بهبود عملکرد را در حرکت و بینایی بیماران نشان داده که نیاز به بررسی بیشتر دارد. وازگان کلیدی: مالتیپل اسکلروزیس،ملاتونین،vep,ssep,vfq-25,otdt
زینب چاغروند علیرضا جمشیدی فرد
چکیده ندارد.
الهام مغازه ای علیرضا جمشیدی فرد
چکیده ندارد.
زهرا جورابچی جمال فلاحتی
چکیده ندارد.
پونه محترمی علیرضا جمشیدی فرد
چکیده ندارد.
گل مریم سرلک علیرضا جمشیدی فرد
چکیده ندارد.
شهرزاد رحمتی نیا علیرضا جمشیدی فرد
چکیده ندارد.
هوشنگ نوشاد علیرضا جمشیدی فرد
چکیده ندارد.