نام پژوهشگر: عبدالحامد حسینی
عبدالحامد حسینی منوچهر فیروز عسگری
در پایان نامه حاضر به منظور تعیین جایگاه مطلوب روش شناسی خود ، ابتدا ناچار از طرح مباحث فرانظری در علوم اجتماعی و هدایت آن به سمت معرفی هر چه بیشتر ابعاد روش شناختی مکتب انتقادی ، بوده ایم بنابراین در راستای پیوند پژوهش های تجربی و جامعه شناسی انتقادی معاصر که به ظاهر قابل جمع نمی آیند در حد امکان تلاش نموده ایم . برنامه پژوهشی انتقادی تمایز کمی- کیفی تحقیقات را قبول ندارد و در به کارگیری منطق و فنون پژوهشی بر خودی پراگماتیسمی دارد . ماهیتی متعهد (رهایی بخش )، فرا رشته ای و خصلتی دیالکتیکی و باز اندیشانه مشخصه های اصلی آن می باشند . تحلیل های آماری مشروط بر آنکه جایگاه خاص خود را در فرآیند پژوهش بیابند و غایت تحقیق تصور نشوند می توانند نقشی مفید داشته باشند . اما اصل پژوهش انتقادی بر ساختار گرایی تاویلی بنا شده است . در بخش دوم تحقیق حاضر به عنوان نمونه به بررسی محافظه کاری اجتماعی( در بعد ایستاری - عقیدتی آن ) در میان دانشجویان پرداخته ایم و حتی الامکان برخی الزامات اساسی برنامه پژوهشی را از جمله آغاز کار با یک تحلیل از کلیت نظام تاریخی ایران و تعریف سازه ای مفهوم محافظه کاری اجتماعی تامین نموده ایم .