نام پژوهشگر: عباسعلی رستمی
فاطمه غلامپور سعید یگانگی
در این پژوهش جداسازی متان از مخلوط زیست گاز (شامل 2co، 4ch و s2h) بوسیله غشای کربنی با تخلخل نانو با استفاده از روش های شبیه سازی مولکولی بررسی شده است. تخلخل غشای کربنی بصورت نانولوله های کربنی تک جداره (10 و10) و (6 و6) مدلسازی شده است. 2co، 4ch و اتم های کربن نانولوله بصورت کره های لنارد-جونز و s2h بصورت یک مرکز لنارد- جونز همراه با چهار مکان قطبی در نظر گرفته شده اند. شبیه سازی ها در فشارهای 1/0 تا 30 مگاپاسکال و در دماهای 288، 298، 318 و 338 کلوین انجام شده اند. در شبیه سازی مونت کارلو در مجموعه بندادی بزرگ یا gcmc جذب اجزای زیست گاز درون نانولوله کربنی اندازه گیری شده است. نتایج نشان داده اند که در مورد هر دو نانولوله با افزایش فشار و کاهش دما میزان جذب افزایش می یابد، با این تفاوت که در نانولوله (6 و6) تعداد گونه های جذب شده در کل بسیار پایین است. همچنین جذب اجزای گازی در حالت مخلوط نسبت به حالت خالص کمتر است. در هر دو مورد 2co بیشتر از گونه های دیگر جذب شده است. نتایج این تحقیق با مقادیر گزارش شده در مورد جذب 2co و 4ch خالص روی مدل فرضی شوارزیت (168c) [langmuir, 23, (2007), 659] و همچنین با نتایج جداسازی مخلوط دوتایی 4s/ch2h توسط مدل غشا با تخلخل نانو به روش تراکم کاپیلاری [chemical engineering and processing, 47, (2008) 2203] همخوانی دارد. در نانولوله (10 و10) انتخابگری 4s/ch2h و 4/ch2co بالایی مشاهده شد. انتخابگری جذبی این نانولوله نسبت به داده های گزارش شده در مورد زئولیت آبگریز mfi بالاتر و نسبت به نوع آبدوست nay [chemical engineering journal, 145, (2008), 86] تا حدودی کمتر است. در نانولوله (6 و6) میزان انتخابگری کمتری مشاهده شد. شبیه سازی دینامیک مولکولی یا md برای بررسی توزیع ذرات جذب شده در درون نانولوله و بدست آوردن تابع توزیع شعاعی، به عنوان معیاری برای جداسازی گونه ها درون نانولوله، مدنظر قرار گرفت. نتایج نشان دادند که افزایش فشار تأثیر چندانی بر آرایش اجزای خالص جذب شده درون نانولوله ندارد. افزایش دما باعث اختلاط بیشتر گونه ها می شود. هچنین با افزایش فشار، جداسازی s2h نسبت به سایر گونه ها به مقدار بیشتری صورت می گیرد.
سامره غضنفری داود فرمانزاده
خواص الکترونی قابل تنظیم و خنثی بودن از لحاظ شیمیایی، کلیدهای سودمندی برای کاربرد نانولوله های نیترید بور در نانوالکترونیک هستند. هدف این تحقیق، مطالعه و محاسبه ی خواص نانولوله های نیترید بور مدل زیگزاگ تحت تأثیر میدان الکتریکی خارجی می باشد. در بخش اول و دوم این تحقیق، نانولوله ی نیترید بور (4.0) مدل زیگزاگ با استفاده از سطح نظری b3lyp/6-31g* مشخصه یابی شد و کارایی نانولوله ی مورد نظر را تحت تأثیر میدان الکتریکی خارجی موازی و متقاطع، با شدت های a.u. 4-10 ×200-0 بر حسب مشخصه های مولکولی ساختاری و الکترونی محاسبه و بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهند که در اثر تغییر شدت میدان الکتریکی خارجی موازی و متقاطع، مقادیر وسعت فضای الکترونی (ese) و طول نانولوله ی مورد نظر، تغییرات قابل توجهی ندارند. محاسبه ی گشتاور دو قطبی الکتریکی به صراحت نشان می دهد که با افزایش شدت میدان الکتریکی خارجی بر هم کنش نانولوله ی مورد نظر با قطبهای مدار نانو الکترونیک به طور قابل ملاحظه تقویت می شود. همچنین نتایج نشان می دهند که اعمال میدان الکتریکی خارجی، موجب ناپایداری گروه هایی از اربیتال های مولکولی اشغال شده و اشغال نشده، به ویژه اربیتال های مرزی، شامل homo و lumo می شود. بررسی و تحلیل دقیق اثرات میدان الکتریکی بر توزیع بار الکتریکی، نشان داد که با افزایش میدان الکتریکی جدایی مراکز بارهای مثبت و منفی (قطبی شدگی) بیشتر می شود. در بخش سوم و چهارم، برای تکمیل مطالعات، مشخصه های ساختاری و الکترونی نانولوله ی مورد نظر، در دو حالت افزایش طول و افزایش قطر را مورد بررسی قرار دادیم. نتایج این بخش به طور کلی نشان می دهند که تمام ویژگی های نانولوله ی نیترید بور، با افزایش طول و قطر تحت تأثیر قرار می گیرد و نانولوله ی نیترید بور با طول بزرگتر، کارایی بهتری در مدارهای نانوالکترونیک دارد و یک وابستگی خطی بین قطبی شدگی الکتریکی و قطر نانو لوله وجود دارد.
زینب آشتیانی داود فرمان زاده
امروزه مطالعه انواع نانوسیم ها دارای اهمیت زیادی است. یکی از نانوسیم هایی که در سال های اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است، نانوسیم های مزدوج آلی می باشد. استفاده از این نانوسیم ها به دلایل زیادی از جمله وجود الکترونهای غیر مستقر، توانایی متصل شدن به تعداد بسیار زیادی مولکول و... به صورت روزافزونی در حال افزایش است. هدف این تحقیق، مطالعه و محاسبه ی خواص نانوسیمی با پایه آروماتیکی تحت تأثیر میدان الکتریکی خارجی می باشد. دربخش اول و دوم این تحقیق، ساختار نانوسیم پیشنهاد شده، با استفاده از سطح نظری b3lyp/6-31g* بهینه شد و سپس تحت اثر میدان الکتریکی خارجی موازی و متقاطع، با شدت های مختلف ویژگی های ساختاری و الکترونی محاسبه و بررسی گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که گشتاور دوقطبی الکتریکی و قطبش پذیری در اثر تغییر شدت میدان الکتریکی خارجی با تغییرات قابل ملاحظه ای همراه است و این امر به صراحت نشان می دهد که با افزایش شدت میدان الکتریکی خارجی بر همکنش الکتروستاتیکی نانوسیم مورد نظر با قطبهای مدار نانوالکتریک به طور قابل توجهی افزایش می یابد. همچنین با اعمال میدان الکتریکی خارجی، فاصله بین homo وlumo (hlg) کاهش می یابد. بررسی و تحلیل دقیق اثرات میدان الکتریکی بر توزیع بار الکتریکی، نشان داد که با افزایش میدان الکتریکی جدایی مراکز بارهای مثبت و منفی بیشتر می شود. در بخش سوم، برای مطالعات بیشتر، مشخصه های ساختاری و الکترونی نانوسیم مورد نظر، تحت اثر استخلافهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بخش نشان دادند که این مولکول نسبت به مولکول بدون استخلاف ممان دوقطبی و قطبش پذیری بیشتر و hlg کمتری دارد. در بخش آخر، مولکول پیشنهادی به فلز au متصل شد و دوباره ویژگیهای آن بررسی گردید. مشاهده شد که با اتصال به فلز، مولکول پیشنهادی از رسانایی بهتری برخوردار است.
سید عباس موسی زاده عباسعلی رستمی
دانسیته، ویسکوزیته و ضریب شکست مخلوطهای دوتایی با کسر های مولی مختلف در دماهای 15/ 298، 15/303 و 15/308 کلوین و در فشار اتمسفر تعیین شد. از این داده ها برای محاسبه حجم مولار اضافی و انحراف از ویسکوزیته و انحراف از ضریب شکست استفاده شد. همچنین مقادیر انرژی اضافی گیبس فعالسازی با استفاده از مقادیر تجربی محاسبه گردید. کمیتهای نامبرده بالا در معادله ردلیچ- کیستر قرار داده تا پارامترهای برهمکنشهای د وتایی تخمین زده شود. همچنین داده های ویسکوزیته نیز با معادله مک-آلیستر تصحیح گردید.
اسما وردیان دوغایی عباسعلی رستمی
دانسیته، ویسکوزیته و ضریب شکست 1و2- پروپان دی ال + 1- هپتانول و 1- هگزانول و همچنین 1و2- اتان دی ال + 2- بوتانول و 2- پروپانول در رنج ترکیبی کامل و در دماهای 15/ 298، 15/303 و 15/308 کلوین و فشار اتمسفر اندازه گیری شد. از روی این اطلاعات تجربی حجم مولار اضافی، حجم مولی جزیی، حجم مولی جزیی اضافی، انحراف ویسکوزیته و انحراف ضریب شکست در رنج ترکیبی کامل و در تمام دماها محاسبه شد. انحراف ویسکوزیته برای همه سیستم های مورد بررسی منفی به دست آمد. این نتایج در معادله چند جمله ای ردلیچ-کیستر برای تخمین پارامترهای برهمکنش بردازش گردید. اطلاعات ویسکوزیته با استفاده از معادله مک آلیستر تصحیح گردید، و توابع محاسبه شده برای توصیف برهمکنش های بین مولکولی بین اجزاء مخلوط به کار رفت. درصد خلوص مواد فوق با اندازه گیری دانسیته و ویسکوزیته و مقایسه آنها با منابع تائید شد.
وحید سخنوران سعید یگانگی
در این پایان نامه خواص ترمودینامیکی و انتقالی 5 مایع یونی بر پایه 1- آلکیل 3- متیل ایمیدازولیوم برومید (آلکیل = متیل، اتیل، بوتیل، پنتیل و هگزیل)، با استفاده از شبیه سازی های دینامیک مولکولی بررسی شد. برهمکنشهای درون مولکولی و بین مولکولی بر اساس میدان نیروی کلاسیکی اتمهای متحد لیو توصیف شدند. در ابتدا کل سامانه در مجموعه همدما- هم فشار به مدت 5 نانو ثانیه تعادلسازی شدند. سپس برای محاسبه تعدادی از خواص ساختاری و دینامیکی شبیه سازی های طولانی در مجموعه nve انجام گرفت. چگالی مایعات یونی در دماهای مختلف و فشار 1 اتمسفر محاسبه گردید. ساختار مولکولی مایعات یونی در حالت مایع در دماهای مختلف با محاسبه توابع توزیع شعاعی مراکز جرم آنیون و کاتیون و همچنین توابع توزیعی شعاعی موقعیت های شبه اتمی بررسی شد. نتایج حاصله از توابع توزیع شعاعی نشان می دهند که با کوتاهتر شدن طول زنجیره آلکیلی کاتیون لایه اول آنیون محاط به کاتیون متراکم تر و به فواصل نزدیکتری جابجا می شوند. خواص انتقالی مایع یونی مانند ضرایب نفوذ، اعداد انتقال کاتیون و آنیون محاسبه شدند. به جز مایع یونی [dmim]br برای سایر مایعات یونی ضریب نفوذ با افزایش طول زنجیره کاهش می یابد. آنتالپی های تبخیرکل مایعات یونی در دمای k 400 برای 5 مایع یونی بر پایه 1- آلکیل 3- متیل ایمیدازولیوم برومید (آلکیل = متیل، اتیل، بوتیل، پنتیل و هگزیل) محاسبه شد.
عاطفه مرادی مقامی عباسعلی رستمی
چکیده در این پژوهش، فیلم های پلیمری پلی (3، 4 - اتیلن دی اکسی تیوفن) از اکسیداسیون 3، 4 - اتیلن دی اکسی تیوفن در محلول الکترولیت شامل حلال آلی (استونیتریل 1/0 مولار) و نمک های لیتیم 1/0 مولار مانند liclo4، libf4، lipf6 بر روی الکترود کربن شیشه ای در دامنه پتانسیل] 26/1 تا 95/0-[ ولت تولید شد. بررسیها نشان داد که فیلم های پلیمری در طی فرآیند اکسایش/کاهش که آنیون های clo4-، bf4-، pf6-درآنها دوپه می شوند، رفتار الکتروشیمیایی یکسانی داشته اند. اکسیداسیون فیلم ها نشان داده است که جریان آندی در حین انجام ولتامتری چرخه ای افزایش یافته و این افزایش ناشی از ورود گونه های فعال الکتروشیمیایی به داخل ماتریکس پلیمر می باشد. مطالعات تئوری با استفاده از معادله نرنست و باتلر --والمر حاکی از آن است که یون های حامل در طول فرآیند اکسایش و کاهش فیلم های پلیمری به داخل ماتریکس پلیمر دوپه گردیده اند. مطالعه بیشتر فیلم های پلیمری تولید شده با تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) و اسپکتروسکوپی ft-ir تایید می کنند که یون های حامل در داخل ماتریکس فیلم های پلیمری دوپه شده اند. مشاهدات ما نشان داد که از میان سه آنیون، سرعت اکسیداسیون پلیمر و میزان دوپه شدن برای آنیون -pf6 بیشتر قابل توجه می باشد.
نوشین حامدیان عباسعلی رستمی
در این پژوهش، متا-آمینوبزوئیک اسید بعنوان منومر برای پلیمریزاسیون الکتروشیمیایی در 7=ph محلول بافر فسفات (pbs) انتخاب شد. لایه کربن شیشه ای در پتانسیل v 5/1- تا 5/2 سنتز گردید. رفتار الکتروشیمیایی لایه پلیمری با روش های ولتامتری چرخه ای (cv)، طیف سنجی امپدانس (eis)، تصاویر میکروسکوپ الکترونی جاروبی (sem) و طیف سنجی مادون قرمز مورد بررسی قرار گرفت. در این پایان نامه، اثر سرعت های روبش متفاوت روی پیک جریان آندی در محدوده mv/sec 200 - 50 مورد بررسی قرار گرفت و مقدار بیشینه جریان آندی در سرعت روبش mv/sec 200 مشاهده شد. نتیجه نشان داد پیک جریان آندی در فیلم پلیمری در حین آزمایش ولتامتری چرخه ای افزایش می یابد که این ناشی از افزایش سرعت ورود گونه های فعال الکتروشیمیایی به داخل ماتریکس پلیمر می باشد. همچنین مشاهده شد که هر دو پیک جریان آندی و کاتدی تا رسیدن ph محلول به 8 افزایش می-یابند و سپس تا 11=ph کاهش می یابد. به علاوه یک الکترود جدید با جایگذاری نانو ذره سیلیسیم دی اکسید (sio2) روی سطح الکترود کربن شیشه ای بدست آمد و رفتار الکتروشیمیایی آن نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که پیک جریان آندی بعد از اضافه کردن نانو ذره sio2 کاهش می یابد زیرا نانو ذره sio2 نیمه رسانا می باشد. در طیف سنجی مادون قرمز وجود نوار c-n کششی مربوط به آمین نوع دوم در ناحیه cm-1 1150 قابل شناسایی می باشد. تصاویر sem قرار گیری نانو ذره sio2 را روی سطح الکترود و در آمیزه فیلم پلیمری نشان می دهند.
سید محمد مطلبی عبدالله عمرانی
در سال های اخیر، محققان با افزودن نانوذرات معدنی درسنتز پلیمرها، سعی درتولید نانوکامپوزیت ها در جهت بهبود خواص پلیمرها دارند. در این تحقیق، پخت وسینتیک تخریب حرارتی اپوکسی رزین با 3 و3 – دی آمینو دی فنیل سولفون و به همراه ترکیب آن با نانوذره اکتاسیلان چند وجهی سیلسس کوئیوکسان بررسی شد. با استفاده از روش dsc ، اثر نانوذره بر روی پخت اپوکسی رزین بررسی شد. پایداری حرارتی نانوکامپوزیت اپوکسی رزین به وسیله ی روش tga مورد ارزیابی قرار گرفت، که نشان می دهد تخریب نانوکامپوزیت در یک مرحله صورت می گیرد. سپس ساختار نانوکامپوزیت به کمک روش های پراش پرتو ایکس و میکروسکوپ روبشی الکترونی مشخصه یابی شد. انرژی فعال سازی تخریب حرارتی با استفاده از روش های کیسینجر و فلین- وال – اوزاوا تعیین گردید. اگرچه مقادیر بدست آمده از روش های مختلف با هم تفاوت هایی دارند ولی روند یکسانی را طی می کنند. مدل سینتیکی تخریب حرارتی با استفاده از روش های کواتس- ردفرن، هاروویتز – متزگر و ون کرولن بررسی شد. با بررسی نتایج بدست آمده معلوم شده است که سینتیک تخریب حرارتی در همه سرعت های گرمادهی، از نوع هسته زایی و رشد ((a2 مطابق با معادله آورامی پیروی می کند. واژگان کلیدی: اکتاسیلان چند وجهی، نانوکامپوزیت اپوکسی رزین، انرژی فعال سازی، dsc.، tga
سیده فاطمه باقرالهاشمی عباسعلی رستمی
در این پژوهش، فیلم های پلی (ارتو-آمینوفنول) در حضور و عدم حضور نانوذرات سیلیکا در محلول 5/0 مولار سولفوریک اسید بر روی سطح الکترود کربن شیشه ای تهیه شد. آزمایشات با استفاده از روش پتانسیودینامیک و روش پتانسیواستاتیک انجام شده است. بررسی رفتار الکتروشیمیایی فیلم های تهیه شده،درمحلولفسفات(3=ph) با استفاده از تکنیک ولتامتری چرخه ای، جریان آندی بیشتری را برای پلیمر تشکیل شده با روش پتانسیودینامیک نسبت به پلیمر تشکیل شده با روش پتانسیواستاتیک نشان می دهدکه علت آن مربوط به تفاوت در ساختار پلیمرهای تشکیل شده است. علاوه بر آن، پلی ارتو-آمینوفنول/نانوذرهجریان آندی بالاتری را نشان می دهد که به علت افزایش نسبت سطح/حجم در حضور نانوذره است. همچنین بررسی ولتامتری چرخه ای پلی ارتو-آمینوفنول/نانوذره در سرعت های روبش مختلف نشان می دهد که جریان آندی با افزایش سرعت روبش پتانسیل افزایش می یابد و فرایند اکسایش/کاهش تحت کنترل سطح است. پلیمرهای تهیه شده توسط تکنیک های ولتامتری چرخه ای، میکروسکوپالکترونیروبشی و اسپکتروسکوپیامپدانس مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده ازولتامتریچرخه ای ومیکروسکوپالکترونیروبشی نفوذ نانوذرات سیلیکا در پلیمر تشکیل شده را نشان می-دهد.نتایج بدستآمدهاز اسپکتروسکوپیامپدانس نیز نتایج حاصل از ولتامتریچرخه ای را تایید می کند. کلیدواژه:ولتامتریچرخه ای،پتانسیواستاتیک،پتانسیودینامیک، میکروسکوپالکترونیروبشی، اسپکتروسکوپیامپدانس.
سید مهرداد موسوی عبداللهی عباسعلی رستمی
در این تحقیق ، ابتدا محلول هایی دوتایی از مواد مورد نظر در محدوده ی غلظتی (کسر مولی) 0-1 نظر تهیه شد. سپس اندازه گیری دانسیته و ویسکوزیته این محلول ها در دماهای 298.15، 303.15 و 308.15 انجام شد. به وسیله داده های آزمایشگاهی، مقادیر حجم مولار اضافی، انحراف ویسکوزیته و انرژی آزاد گیبس فعال-سازی اضافی ترکیبات محاسبه گردید. همه این داده های مربوط به توابع اضافی، توسط معادله چند جمله ای ردلیچ-کیستر تصحیح و به هم مرتبط گردیدند. علاوه بر این خواص حجمی، حجم های مولی جزئی نیز محاسبه گردید. سپس با کمک این توابع و رسم منحنی های آن بر حسب کسر مولی پلی اتیلن گلیکول به مطالعه نوع برهمکنش های بین مولکولی پرداخته شد. مقادیر حجم مولار اضافی برای هر چهار مخلوط دوتایی منفی شد و بیان شد که سه اثر شیمیایی، فیزیکی و هندسی بین مواد موجود در محلول، تعیین کننده ی مقادیر حجم مولار اضافی محلول های دوتایی می باشد و دلیل منفی شدن مخلوط های دوتایی، تشکیل پیوند هیدروژنی، به واسطه برهمکنش دو قطبی-دو قطبی بین ملکول های پلی اتیلن گلیکول با ملکول های آب و آلکان دیول و یا به سهم ساختاری برخاسته از جفت شدن هندسی حلال با حل شونده ها می باشد. انحراف ویسکوزیته برای محلول های پلیمر با آب، 1و2-اتان دیول و 1و3-پروپان دیول مثبت و برای مخلوط های دوتایی پلی اتیلن گلیکول با 1و4-بوتان دیول منفی بدست آمد که نکته جالب بدست آمده از بررسی نمودارها میل مقادیر انحراف ویسکوزیته از سمت مقادیر بزرگ مثبت به سمت مقادیر منفی با افزایش طول زنجیر مواد حل شونده بود که علت این امر در شکل و اندازه ملکول ها و در نتیجه درجه میزان اتحاد بین موادبیان گردید. همچنین مقادیر انرژی آزاد گیبس فعال سازی اضافی برای محلول ها مشابه مقادیر انحراف ویسکوزیته بدست آمد دلیل آن وجود پارامتر های موثر مشترکی که بر روی هردو خاصیت اضافی تاثیر می گذارند، ذکر شد
مریم رمضانی عباسعلی رستمی
دانسیته و ویسکوزیته مخلوط های دوتایی دی اتیلن تری آمین با اتانول و اتانول آمین، و همچنین 2- (2-آمینو اتیل آمینو) اتانول با اتانول و اتانول آمین در محدوده درصد مولی مختلف در بازه (0-1) در دماهای 15/298، 15/303 و 15/308 کلوین و در فشار جو تعیین گردید. از روی اطلاعات تجربی حجم مولار اضافی (حجم های مولی جزئی و حجم های مولی جزئی اضافی) ، انحراف ویسکوزیته، مقادیر انرژی اضافی گیبس فعال سازی، حجم های مولی جزئی و حجم های مولی جزئی اضافی در دامنه ترکیبی مختلف محاسبه شد. کمیت های ترمودینامیکی اضافی نام برده شده در بالا در معادله ردلیچ-کیستر قرار داده شد تا پارامترهای برهمکنش های دوتایی تخمین زده شود. حجم مولار اضافی برای هر چهار محلول منفی به دست آمد. با توجه به مقادیر انحراف ویسکوزیته و انرژی آزاد گیبس فعال سازی اضافی، میزان و نوع برهمکنش های بین حلال و حل شونده های مخلوط های دوتایی به بحث گذاشته شد.
حامد پولادی محمد جواد چایچی
در کار حاضر، نانو ذرات اکسید روی با روش شیمیایی مرطوب با استفاده از نیترات روی و هیدروکسید سدیم به عنوان پیش ساز و محلول نشاسته به عنوان عامل تثبیت کننده آماده شد. برای شناسایی نانو ذرات اکسید روی سنتز شده، آزمایش های پراش اشعه ایکس (xrd) و میکروسکوپ الکترونی (tem) انجام شد. بر این اساس اندازه متوسط ذرات (d) با استفاده از تکنیک های xrd و tem به ترتیب 15 و 50 نانومتر مشخص شده است. اثر نانو ذرات اکسید روی بر تخریب نوری رنگدانه رودامینb در لایه های نازک پلی اتیلن به طور کامل بررسی شد. مفاهیم مختلف موثر بر تخریب نوری مانند شدت نور، زمان تابش و غلظت رودامینb مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان دادند که بازده تخریب نوری با افزایش شدت نور و زمان افزایش یافته است. همچنین نشان داده شد که وجود نانو ذرات اکسید روی طول عمر لایه های نازک پلی اتیلن حاوی رودامینb را افزایش می دهد. سینتیک فرایند تخریب نوری با مدل مرتبه اول مورد مطالعه قرار داده شده است.
علیرضا حسنجانی روشن عبداله عمرانی
رفتار و سینتیک کریستالیزاسیون غیر همدما نانوکامپوزیت pva/poss تهیه شده به روش solution casting توسط تکنیک dsc بررسی و با pva خالص مقایسه گردید. اثرات میزان نانوذره و سرعت سرمایش بر روی درجه کریستالینیته (xc)، دمای tp و ثابت ozawa مطالعه شد. دمای کریستالیزاسیون پیک با افزایش سرعت سرمایش و محتوای poss کاهش می یابد اما درجه کریستالینیته با افزایش سرعت سرمایش و محتوای poss افزایش می یابد. پارامتر ozawa در حین فرآیند کریستالیزاسیون ثابت نبوده و با افزایش poss و دمای کریستالیزاسیون تغییر می کند. انرژی فعالسازی کریستالیزاسیون بدست آمده به روش کسینجر نشان می دهد که مقادیر کم poss منجر به افزایش سرعت کریستالیزاسیون می شود. اندازه گیری های tga نشان دادند که افزودن نانوذره poss به pva منجر به افزایش پایداری حرارتی می شود. مورفولوژی نانوکامپوزیت های تولید شده توسط تصویربرداری میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) بررسی شدند. تصاویر sem نشان می دهند که ساختار نانوکامپوزیت بدست آمده پس از ذوب و دوباره سرد شدن منجر به بستر همگن تری می شود. اسپکتروسکوپی الکتروشیمیایی امپدانس بهترین رسانایی را برای نانوکامپوزیت حاوی 5% poss نشان می دهد. واژه های کلیدی: نانوکامپوزیت، پلی وینیل الکل، poss، کریستالیزاسیون.
ستاره حبیبی سورکی عباسعلی رستمی
در این پزوهش ابتدا چگالی و گرانروی محلول های دوتایی اتانول امین با 1و3 پروپان دیول، اتانول امین با 3 کلرو -1-پروپانول، اتانول امین با 3 امینو -1-پروپانول اندازه گیری می شوند، سپس با استفاده از این داده ها و روابط موجود انحراف ویسکوزیته ، حجم مولار اضافی ، حجم های مولی جزئی و انرزی ازاد گیبس اضافی محاسبه سپس بر اساس این داده ها پارامترهای مربوط به برهمکنش بین اجزا محلول با استفاده از مدل موجود نظیر مدل ردلیچ-کیستر تفسیر خواهند گردید
نسرین یزدی زاده عباسعلی رستمی
استونیتریل، استون، تولوئن و تعدادی از حلال های دیگر، تأثیر چشم گیری بر سینتیک انتقال الکترون و جذب برروی الکترود کربن شیشه ای دارند. فری سیانید پتاسیم، روتنیوم هگزا آمین (???) کلراید جهت بررسی آماده سازی الکترود کربن شیشه ای پس از پولیش دادن سطح الکترود مورد استفاده قرار می گیرد. اگر چه مکان های فعال موجود بر روی سطح الکترود کربن شیشه ای که توسط پولیش دادن آماده شده است در هوا و محلول های آبی نسبتاً پایدارند، ولی پس از غوطه ور شدن در برخی حلال ها به سرعت نسبت به جذب و انتقال الکترون کره خارجی غیر فعال می گردند. نتایج آزمایش های انجام شده این موضوع را تایید نموده است. سنتز در محل نمک دی آزونیوم از دی آمین های مورد نظر در طول واکنش الکتروشیمیایی و احیای این نمک سبب ایجاد رادیکال آریل و اتصال این گروه توسط پیوند کوالانسی به سطح می باشد. پایداری این گروه بر روی سطح الکترود کربن شیشه ای در آب، هوا و اسید مائی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج ما نشان داد که کیفیت اصلاح سطح الکترود کربن شیشه ای می تواند با رفتار الکتروشیمیایی زوج های الکترواکتیو شناخته شده، ارزیابی گردد. آزمایش های انجام شده نشان داد که اصلاح سطح الکترود کربن شیشه ای سبب کاهش سرعت انتقال الکترون در سطح الکترود می شود اما پس از اعمال پتانسیل متناسب با لایه متصل شده سرعت انتقال الکترون افزایش میابد. همچنین نتایج آزمایش ها بیانگر این مطلب است که لایه متصل شده به سطح الکترود در محیط های مختلف (آب، هوا و اسید مائی ) و در پتانسیل های منفی پایدار است.این روش ها برای ایجاد لایه های نارسانا یا کم رسانا بر روی سطوح مختلف برای جلوگیری از خوردگی سطوح و یا کاهش سرعت انجام برخی واکنش های شیمیایی حائز اهمیت است.
مریم خوشرو کسمایی عباسعلی رستمی
اصلاح الکتروشیمیایی سطوح الکترودهای کربن شیشه ای و طلا با گروه های فنیل دارای استخلاف های مختلف از جمله کلرو، سولفو، نیترو، تری فلوئورومتیل و استات با استفاده از واکنش احیاء نمک های دی آزونیوم در دو محیط آبی و غیر آبی انجام شده اند. احیاء این نمک ها در دو محیط منجر به حضور گروه های استخلافی موجود روی نمک های دی آزونیوم در سطح الکترودهای کربن و طلا شده که این گروه های فنیل در سطوح الکترودها با استفاده از دو تکنیک ولتامتری چرخه ای (cv) و اسپکتروسکوپی امپدانس (eis) مطالعه شده اند. این تکنیک ها برای مطالعه تاثیر پارامترهایی چون زمان احیاء، غلظت نمک های دی آزونیوم و محیط به کار رفته روی ته نشینی نمک-ها در یک پتانسیل ثابت استفاده می شوند. خواص سد لایه های اصلاح شده روی سطح الکترودهای کربن شیشه ای و طلا با استفاده از زوج ردوکس فری سیانید (-4/-3 6(cn)fe) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این بررسی ها حضور گروه های فنیل روی سطوح را تایید می نمایند. سینتیک انتقال الکترون بسیار آرام زوج ردوکس در سطح الکترودهای اصلاح شده در واقع بیان کننده حضور لایه های آلی روی سطوح می باشند. هر چه زمان الکترولیز و غلظت نمک بیشتر شود، انتقال الکترون کندتر شده و در نتیجه افزایش و irel کاهش یافته به طوری که با افزایش زمان و غلظت میزان فعالیت پذیری سطح الکترودها در مقابل انجام فرایند اکسیداسیون و احیاء فری سیانید کاهش می یابد. بررسی های انجام شده با اسپکتروسکوپی امپدانس نیز نتایج بدست آمده با ولتامتری چرخه ای را تایید نموده و نشان می دهند که با افزایش زمان احیا و غلظت، مقاومت انتقال بار نیز افزایش می یابد. نتایج بیان می کنند که لایه های پیوند شده روی سطوح الکترودها در محیط آلی بسیار فشرده تر و یکنواخت تر از لایه های بدست آمده در محیط آبی می باشند. همچنین با مقایسه انجام شده میان دو الکترود مشخص شده است که کلیه لایه های ایجاد شده در سطح الکترود کربن شیشه ای هم در محیط آبی و هم در محیط غیر آبی فشرده تر و بهتر از سطح الکترود طلا می باشد. در هر حال، سینتیک انتقال الکترون در سطح الکترود کربن در همه ی زمان ها و غلظت ها کندتر از سطح طلا و مقاومت های انتقال بار به دست آمده نیز کمی بزرگتر می باشد. در مرحله ی بعدی کار مخلوط های دو تایی از نمک های دی آزونیوم با نسبت درصدهای مختلف از هر نمک در سطح الکترودهای کربن شیشه ای و طلا در محیط غیر آبی اصلاح شده و میزان ته-نشینی لایه ها توسط پارامتری به نام غلظت سطحی بر سطح الکترودها مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان داده اند زمانی که درصد هر نمک در مخلوط دوتایی در محلول کم می شود، غلظت سطحی همان نمک در سطح الکترود کاهش یافته و روندی مشابه برای همه نمک های قابل مشاهده بوده است. همچنین فرایند انتقال الکترون فری سیانید در محلول هایی با ph های مختلف در سطح الکترود کربن شیشه ای مورد بررسی قرار گرفته است. تغییر ph محلول از 4/1تا 1/6 موجب تشکیل گروه های عاملی انتهایی با بار منفی شده و براساس آن مقادیر pka سطح تخمین زده می شود. در نهایت ما سعی کردیم سطوح کربن و طلا را بدون استفاده از روش القا الکتروشیمیایی و به صورت شیمیایی اصلاح نماییم. نتایج حاصل از این قسمت از کار نشان می دهند که لایه های بدست آمده لایه های فشرده و هموژنی نیستند. از آنجایی که فرایند انتقال الکترون در سطح الکترودهای اصلاح شده بسیار آسانتر از روش های الکتروشیمیایی صورت پذیرفته و مقاومت های انتقال بار نیز خیلی بزرگ نمی باشند، لذا می توان پیش بینی نمود که لایه ها از هم گسسته و متخلخل می باشند.
سعید اسدی عباسعلی رستمی
پلی پیرول و نانوکامپوزیتهای آن به روش شیمیایی با استفاده از کلرید آهن(?) به عنوان اکسیدانت در محیط آبی و در حضور پایدار کننده های پلی وینیل الکل و پلی اتیلن گلیکول تهیه شده است. اثر ماده افزودنی از قبیل اکسید آلومینیوم در حضور پلی وینیل الکل و پلی اتیلن گلیگول و همچنین مقدار آنها بررسی شده است. در این پژوهش همچنین خواص نانو کامپوزیت های پلی پیرول از قبیل شکل شناسی ، اندازه ذرات و درصد تبدیل مورد بررسی قرار گرفته و همچنین از پلی پیرول و نانوکامپوزیت های آن جهت جداسازی یون روی( zn2+ ) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شکل شناسی، اندازه ذرات، درصد تبدیل و میزان جداسازی به نوع ماده افزودنی و مقدار آن بستگی دارد.
سپهر محرری حسین عیسی زاده
هدف از این تحقیق تهیه نانوکامپوزیت های پلی تیوفن با استفاده از کلرید آهن (iii) به عنوان اکسید کننده و در حضور پایدار کننده های مختلف از قبیل پلی وینیل الکل و پلی اتیلن گلیکول در محیط آبی و استفاده از آن جهت جداسازی یون سرب (ii) از آب است. به منظور بررسی رفتار و خواص متفاوت این نمونه ها از آزمون های میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، طیف سنجی مادون قرمز (ftir) و اشعه ایکس (x-ray) استفاده گردید. نتایج نشان می دهند شکل شناختی، یکنواختی و اندازه ذرات به نوع و غلظت پایدارکننده بستگی دارد. بررسی تصاویر میکروسکوپ الکترونی نشان می دهد افزودن پایدار کننده علاوه بر اینکه سبب ریزتر شدن اندازه ذرات می شود، توزیع ذرات را هم یکنواخت تر می کند. ساختمان شیمیایی ذرات با استفاده از طیف سنج مادون قرمز بررسی شد. نتایج نشان می دهد شدت پیک ها به نوع پایدار کننده بستگی دارد. از دستگاه جذب اتمی جهت تعیین میزان غلطت سرب پس از جداسازی استفاده شده است. بررسی نتایج نشان می دهد که پلی تیوفن در جداسازی یون سرب از عملکرد مطلوبی برخوردار بوده و می توان از آن به عنوان جاذب در تصفیه آب استفاده کرد.
علیرضا محسن پور حسین عیسی زاده
هدف از این تحقیق تهیه نانوکامپوزیت های پلی تیوفن با استفاده از کلرید آهن(iii) به عنوان اکسید کننده و در حضور پایدار کننده های مختلف از قبیل پلی وینیل کلراید و دودسیل بنزن سولفونات سدیم در محیط آبی بوده است. به منظور بررسی رفتار و خواص متفاوت این نمونه ها از آزمون میکروسکپ الکترونی روبشی (sem)، طیف سنجی مادون قرمز (ftir) و اشعه ایکس (x-ray) استفاده گردید. نتایج نشان می دهند شکل شناختی، یکنواختی و اندازه ذرات به نوع و غلظت پایدارکننده بستگی دارد. بررسی تصاویر میکروسکپ الکترونی نشان می دهد افزودن پایدار کننده علاوه بر اینکه سبب ریزتر شدن اندازه ذرات می شود، توزیع ذرات را هم یکنواخت تر می کند. ساختمان شیمیایی ذرات با استفاده از طیف سنج مادون قرمز بررسی شد. نتایج نشان می دهد شدت پیک ها به نوع پایدار کننده بستگی دارد.
هانیه سادات بستانی عباسعلی رستمی
کامپوزیت ها و نانوکامپوزیت های پلی آنیلین در محیط آبی با استفاده از یدات پتاسیم به عنوان اکسیدانت و در حضور پایدارکننده های مختلفی نظیر پلی وینیل الکل و هیدروکسی پروپیل سلولز، همچنین اکسید های sio2 (اکسید سیلیسیم) و al2o3 (اکسید آلومینیوم) تهیه شد. خواص محصولات از قبیل مورفولوژی، اندازه ذرات، ساختمان شیمیایی و درصد تبدیل مونومر به پلیمر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد شکل شناختی، اندازه ذارت، ساختمان شیمیایی و درصد تبدیل مونومر به پلیمر به نوع پایدارکننده واکسیدکننده ها بستگی دارد. ریزترین و کروی ترین ذرات در حضور پایدارکننده پلی وینیل الکل و درشت ترین ذرات بدون حضور پایدارکننده بدست آمد. همچنین طبق نتایج، درصد تبدیل مونومر به پلیمر پلی آنیلین بیشتر از درصد تبدیل مونومر به پلیمر نانوکامپوزیت های پلی آنیلین در حضور پایدارکننده شد.ساختمان محصولات بدست آمده طیف ftir ،نشان می دهد که شدت پیک ها به نوع پایدارکننده بستگی دارد.ماهیت کریستالی نانو کامپوزیت ها از روی آنالیز xrd تأیید می شود
محبوبه سنچولی عباسعلی رستمی
پلیمریزاسیون آنیلین با استفاده از اکسیدان های یدات پتاسیم، پتاسیم پرسولفات، کلرید آهن، پرمنگنات پتاسیم تهیه شد. نانو کامپوزیت پلی آنیلین در حضور پایدارکننده پلی وینیل الکل و همچنین اکسید فلزی سیلیسیم با استفاده از اکسیدان یدات پتاسیم تهیه شد. خواص محصولات از قبیل مورفولوژی، اندازه ذرات، ساختمان شیمیایی و درصد تبدیل مونومر به پلیمر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد مورفولوژی، اندازه ذرات، ساختمان شیمیایی و درصد تبدیل مونومر به پلیمر به نوع اکسیدان، پایدارکننده و اکسید فلزی بستگی دارد. با استفاده از اکسیدان یدات پتاسیم بالاترین درصد تبدیل مونومر به پلیمر حاصل شد. در حضور پایدارکننده پلی وینیل الکل ذرات ریزتر و با افزایش غلظت پایدارکننده ریزترین و کروی ترین ذرات بدست آمد. درصد تبدیل مونومر به پلیمر پلی آنیلین بیشتر از درصد تبدیل مونومر به پلیمر نانو کامپوزیت پلی آنیلین در حضور پایدارکننده شد. مورفولوژی محصولات با استفاده از دستگاه sem و ساختمان محصولات بدست آمده با استفاده از طیف ftir بررسی شد. نتایج نشان می دهد که شدت پیک ها به نوع اکسیدان بستگی دارد.. تصاویر x-ray مربوط به نانو کامپوزیت پلی آنیلین/ اکسید فلزی مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر نشان می دهد که تشکیل نانوکامپوزیت پلی آنیلین/ اکسید فلزی با موفقیت انجام گرفته است.
راضیه قربانی مینائی عبدالله عمرانی
در این پژوهش الکتروپلیمریزاسیون پیرول روی مس در حضور و عدم حضور نانو ساختار سیلوکسان الیگومری چند وجهی (poss) با استفاده از تکنیک ولتامتری چرخه ای مورد بررسی قرار گرفت. فلز مس به عنوان الکترود کار بکار گرفته شد. از محلول سدیم بنزوات به عنوان الکترولیت حامل استفاده گردید. نتایج نشان داد که افزودن نانوساختار poss باعث کاهش چگالی جریان فرایند اکسیداسیون منومر پیرول می شود. همچنین بررسی الکترودهای اصلاح شده با پوشش های پلی پیرول و پلی پیرول/ سیلوکسان الیگومری چند وجهی در محیط سدیم بنزوات بدون منومر با استفاده از ولتامتری چرخه ای نشان داد که فیلم سنتز شده در حضور نانوساختار poss اکسیداسیون سطحی الکترود مس را بیشتر کاهش می دهد. ساختار و مورفولوژی پلیمرهای تهیه شده توسط تکنیک های طیف سنجی مادون قرمز ft-ir و میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرار گرفت که حضور نانوساختار poss را در بستر پلیمر تایید می نماید. عملکرد حفاظت از خوردگی پوشش های ppyو ppy/poss سنتز شده در محلول سدیم کلرید و آب دریاچه خزر با استفاده از اندازه گیری های پلاریزاسیون پتانسیودینامیک و اسپکتروسکوپی امپدانس الکتروشیمیایی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات نشان دادند که حضور نانوساختار poss در پلیمر سنتز شده باعث افزایش مقاومت انتقال بار و در نتیجه کاهش خوردگی الکترودهای مس اصلاح شده با پلیمر ppy/poss می شود.
مرضیه شاه سواری عباسعلی رستمی
الکتروپلیمریزاسیون ارتوفنیلن دی¬آمین در حضور و عدم حضور نانو ذره آلومینا به کمک روش ولتامتری چرخه ای در محلول هیدروکلریک اسید 7/0 مولار بررسی شد. در حضور نانو ذره جریان آندی افزایش می¬یابد که ناشی از افزایش نسبت سطح به حجم و نیز خواص کاتالیزوری مربوط به نانو ذره می¬باشد. معادله سرعت مربوط به فرآیند پلیمریزاسیون نیز در حضور نانو ذره و عدم حضور آن بدست آمد که نتایج نشان دهنده سرعت بیشتر تشکیل نانوکامپوزیت نسبت به تشکیل پلیمر است. میزان انرژی فعال سازی و آنتالپی و آنتروپی واکنش پلیمریزاسیون نیز در هر دو حالت بدون نانو ذره و در حضور نانو ذره نیز بدست آمد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که انرژی فعال سازی در هنگام تشکیل نانوکامپوزیت کمتر از تشکیل پلیمر است که افزایش جریان آندی و نیز افزایش میزان پلیمریزاسیون را توجیه می¬کند. میزان آنتالپی بدست آمده در هر دو حالت مثبت است که گرماگیر بودن این واکنش را بیان می کند و کاهش آنتالپی بدست آمده در حضور نانو ذره نیز بیان کننده این مطلب است که در این حالت واکنش اکسیداسیون به گرمای کمتری نیازمند است. میزان آنتروپی در دوحالت منفی می باشد که نشان دهنده کاهش بی نظمی سیستم در طی فرآیند الکتروپلیمریزاسیون است. از طرفی منفی تر شدن آنتروپی در هنگام تشکیل نانوکامپوزیت نشان دهنده تشکیل زنجیره پلیمری منظم تری در حضور نانوذره می باشد. علاوه بر این، بیشتر شدن رسانایی و هدایت الکتریکی پلیمر در حضور نانو ذره توسط تکنیک اسپکتروسکوپی امپدانس نیز تأیید شده است. مقاومت انتقال بار در حضور نانو ذره کاهش می¬یابد که افزایش میزان جریان را به دنبال خواهد داشت.
فرزاد باقری عباسعلی رستمی
فیلم پلی پیرول ونانوکامپوزیت های آن به روش شیمیایی بااستفاده از اکسیدان های مختلف تهیه شده است. اثر ماده پایدارکننده پلی وینیل الکل وماده افزودنی اکسید تیتانیم روی خواص پلیمر بررسی شده است.دراین پژوهش همچنین خواص نانوکامپوزیت های پلی پیرول ازقبیل مورفولوژی،اندازه ذرات،ساختار شیمیایی و درصد تبدیل بررسی شده است.ساختار شیمیایی محصولات بااستفاده ازطیف ftirو xrd مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که نوع اکسیدان تاثیر اساسی روی مورفولوژی،اندازه ذرات و درصد تبدیل مونومر به پلیمر داشته است. همچنین نتایج نشان می دهد با استفاده از پلی وینیل الکل و اکسیدتیتانیم اندازه ذرات کاهش پیدا کرده است.
فرشته پیل بالا عباسعلی رستمی
در این پژوهش، پلی پارا-فنیلن دی آمین و نانو کامپوزیت پلی (پارا-فنیلن دی آمین/poss) به روش شیمیایی با استفاده از آمونیوم پر سولفات از منومر پارا- فنیلن دی آمین سنتز شدند. رفتار الکتروشیمیایی الکترود خمیر کربن اصلاح شده با پلی پارا-فنیلن دی آمین و نانوکامپوزیت پلی (پارا-فنیلن دی آمین/poss) در فرآیند اکسایش متانول با روش¬های ولتامتری چرخه¬ای (cv)، طیف سنجی امپدانس (eis)، تصاویر میکروسکوپ الکترونی جاروبی (sem) و طیف سنجی مادون قرمز مورد بررسی قرار گرفت. در این پایان نامه، رفتار الکترود خمیر کربن اصلاح شده فاقد و حاوی نانوساختار poss مورد مقایسه قرار گرفت. الکترود خمیر کربن حاوی نانو ساختار poss فعالیت الکترو کاتالیزی بهتری را در اکسایش متانول نشان می¬دهد. همچنین اثر سرعت¬های روبش متفاوت روی پیک جریان آندی در محدوده mv/sec 180-20 مورد بررسی قرار گرفت و مقدار بیشینه جریان آندی در سرعت روبش mv/sec 180 مشاهده شد. نتایج نشان داد پیک جریان آندی با افزایش سرعت روبش پتانسیل افزایش می¬یابد. به علاوه اثر افزایش غلظت متانول بر روی پیک جریان آندی در محدوده غلظت m 3-0 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت متانول تا 3 مولار پیک جریان آندی افزایش می¬یابد و با افزایش بیشتر متانول، مقدار جریان تقریباً ثابت می¬ماند. این افزایش جریان را می¬توان به دلیل وجود یک واکنش تحت کنترل انتشار دانست. در طیف مادون قرمز وجود نوار c-n کششی مربوط به آمین نوع دوم در ناحیه cm-1 1128 قابل شناسایی می¬باشد. تصاویر sem مربوط به پلی پارا-فنیلن دی آمین و نانوکامپوزیت پلی (پارا-فنیلن دی آمین/poss) ثبت شده است.
احمد مطهری عبداله عمرانی
مکانیسم واکنش پخت بین اتیلن اکسید، به عنوان مدلی برای گروه اپوکسی، و اسید آمینه تریپتوفان، به عنوان عامل پخت دوست¬دار محیط زیست، در حضور کاتالیزگر 2، 4، 5-تری¬فنیل ایمیدازول با استفاده از نظریه¬ی تابعی چگالی تعبیه شده در برنامه dmol3 بررسی شد. پس از بهینه سازی ساختارهای مواد اولیه و محصولات، انرژی واکنش برای هر مرحله محاسبه گردید. به منظور بدست آوردن انرژی¬های فعالسازی، ساختارهای حالت گذار با استفاده از روش lst/qst کامل شناسایی شد. واکنش پخت با انرژی واکنش برابر با kcal/mol 71/19- در چهار مرحله با دو مسیر متفاوت بررسی شد. سپس نقش نانوذره سیلیکا برای تهیه¬ی نانوکامپوزیت این سامانه، با استفاده از گرماسنج روبشی تفاضلی بررسی گردید و مقدار بهینه نانوذره سیلیکا و نیز نسبت مولی بهینه رزین اپوکسی و تریپتوفان تعیین گردید. به¬علاوه، تغییرات انرژی فعالسازی در مراحل مختلف واکنش پخت با استفاده از روش هم¬تبدیل پیشرفته بدست آمد. برخی از ویژگی¬های رزین اپوکسی پخت شده و نانوکامپوزیت آن با استفاده از روش استاندارد چهار نقطه¬ای، طیف¬سنجی امپدانس الکتروشیمیایی، پراش اشعه¬ی x، میکروسکوپ نیروی اتمی، میکروسکوپ الکترونی روبشی، تجزیه¬گر گرمایی مکانیکی پویا مورد مطالعه قرار گرفت. انرژی فعالسازی فرآیند تخریب گرمایی حالت جامد با استفاده از داده-های گرماوزن¬سنجی از روش هم¬تبدیل پیشرفته بررسی شد. با پیشنهاد تابع سینتیکی f1 برای رزین اپوکسی و نانوکامپوزیت آن برای درجه تخریب بین 45/0 تا 85/،0 سرعت تخریب نانوکامپوزیت کندتر از سرعت تخریب رزین اپوکسی پخت شده با تریپتوفان درنظر گرفته شد. برای تقویت رزین اپوکسی از سیلیکای مزومتخلخل سنتزی که با استفاده از هم¬دمای جذب فیزیکی نیتروژن، پراکندگی اشعه¬ی x و میکروسکوپ الکترونی عبوری شناسایی شد، استفاده گردید. بررسی ساختاری دقیقی بر روی اندازه و شکل هندسی حفرات سیلیکای مزومتخلخل سنتز شده با استفاده از روش جذب-واجذب فیزیکی گاز نیتروژن و پراکندگی اشعه¬ی x انجام شد و ارتباط جزیی بین این دو روش برقرار گردید. با استفاده از داده¬های پراکندگی اشعه¬ی x، نشان داده شد که به طور کلی ریخت شناسی تمام مزوکامپوزیت¬ها یکسان بوده و اضافه کردن سیلیکای مزومتخلخل تا % 5 وزنی تغییری در ساختار مزوکامپوزیت¬ها ایجاد نمی¬کند. همچنین، مدلی پیشنهاد گردید که با استفاده از آن می¬توان میزان کمی نفوذ اپوکسی در حفره¬های سیلیکای مزومتخلخل را تعیین کرد.
محمد محمدی عباسعلی رستمی
در این پژوهش کامپوزیت و نانوکامپوزیت پلی آنیلین در حضور پلی وینیل کلراید (pvc) به عنوان ماده افزودنی و هیدروکسی پروپیل سلولز (hpc) به عنوان پایدار کننده در دو محیط آبی و آبی-غیر آبی به روش شیمیایی تهیه شده اند. مشخصات محصولات از قبیل ساختار شیمیایی، مورفولوژی و اندازه ذرات توسط آزمون های میکروسکوپ الکترونی(sem) و طیف سنجی مادون قرمز انتقال فوریه(ftir) مورد بررسی قرار گرفت. جهت بررسی درصد حذف یون مس نیز از طیف سنجی جرمی استفاده شده است. نتایج حاصل از تصاویر میکروسکوپ الکترونی نشان میدهد که غلظت پایدار کننده و ماده افزودنی روی شکل ذرات و اندازه ذرات تاثیر بسزایی دارد بطوریکه در شرایط یکسان، با افزایش غلظت پایدار کننده و ماده افزودنی ، اندازه ذرات کاهش میابد و ذرات تقریبا کروی شکل میگردند. در محیط آبی-غیر آبی ذرات ریز تر و هموژن تر شدند. نتایج طیف سنجی جرمی نشان میدهد که با افزودن پایدار کننده و ماده افزودنی، درصد حذف افزایش میابد، زیرا اندازه ذرات کوچکتر شده و سطح کل افزایش میابد. همچنین نتایج حاصل از طیف سنجی مادون قرمز نشان میدهد که شدت پیک ها بستگی به نوع ماده افزودنی دارد.
مهشید فلاح حسین عیسی زاده
نانو کامپوزیت های پلی تیوفن با پلیمریزاسیون مونومر تیوفن با استفاده از کلرید آهن iii)) به عنوان اکسیدانت و همچنین استفاده از آب اکسیژنه به عنوان اکسیدان کمکی و با استفاده از پایدارکننده های پلی وینیل پیرولیدون ،پلی اتیلن گلیکول در محیط آبی تهیه شدند. به منظور مطالعه خواص محصولات میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، طیف سنجی مادون قرمز فوریر (ftir) و پراش اشعه ایکس (xrd) به کار گرفته شدند. تصاویر sem نشان می دهند که مورفولوژی و اندازه ذرات محصول به نوع پایدارکننده بستگی دارد و با استفاده از پایدارکننده اندازه ذرات کاهش می یابد و یکنواختی توزیع ذرات افزایش می یابد. ساختمان شیمیایی محصولات با استفاده از طیف سنج مادون قرمز مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج نشان می دهد شدت پیک ها به نوع پایدارکننده بستگی دارد. ماهیت کریستالی نانو کامپوزیت ها از روی آنالیز xrd تائید می شود.پیک های اضافی در منحنی دلیل وجود mgo را در شبکه های پلیمری پلیمرهای پلی تیوفن نشان می دهد. در این مطالعه اثر پلی تیوفن سنتز شده و نانوکامپوزیت های آن ها بر حذف کادمیوم در محیط آبی بررسی شد.
مرضیه محمدزاده همت آباد عباسعلی رستمی
در این تحقیق نانو کامپوزیت های پلی آنیلین را به روش شیمیایی و با استفاده ازمونومر آنیلین وآمونیوم پروکسی دی سولفات (aps) به عنوان اکسنده، ونانو ذره sio2ودر حضور پایدار کننده های هیدروکسی پروپیل سلولز (hpc) ، دودسیل بنزن سولفونات سدیم ( dbsna) در محیط آبی بررسی شده است. واز نانو کامپوزیت های سنتز شده جهت جداسازی یون روی (zn+2) درمحیط آبی مورد بررسی قرارگرفته است . به منظور بررسی رفتار وخواص این نمونه ها از آزمون های میکروسکوپ الکترونی (sem) ، طیف سنجی مادون قرمز(ftir) استفاده گردید. کریستالینیته نانوکامپوزیت ها به وسیله آنالیزxrd تعیین می شودپیک ها ی اضافی در الگوی xrd نانوکامپوزیت ها نشاندهنده حضور نانو ذره sio2 در مخلوط پلی آنیلین می باشد. نتایج نشان می دهد شکل شناختی، اندازه ذرات ویکنواختی محصول به نوع وغلظت پایدارکننده بستگی دارد. ساختمان شیمیایی محصولات با استفاده از طیف سنج مادون قرمز بررسی شده است. واز محصول به دست آمده در حذف zn+2 استفاده شد.
محمد پسندیده ندامانی عبدلله عمرانی
در این پژوهش، ابتدا نقاط کوانتومی کادمیم سولفید پوشش داده شده با تیوگلیکولیک اسید با روش کلوئیدی در محیط آبی سنتز شد. نانوذرات سنتز شده با استفاده از فنون طیف سنجی جذبی و نشر فلورسانس، پراش پرتو ایکس و میکروسکوپ الکترونی عبوری شناسایی گردیدند. نقاط کوانتومی سنتز شده اندازه ای حدود 3 نانومتر دارند. در مرحله بعد الکترود خمیر کربن اصلاح شده با نقاط کوانتومی کادمیم سولفید تهیه شد. سپس مطالعات سینتیکی به کمک روش های ولتامتری چرخه ای و اسپکتروسکوپی امپدانس الکتروشیمیایی با استفاده از زوج k3fe(cn)6/k4fe(cn)6 بر روی الکترود اصلاح شده با نقاط کوانتومی و الکترود اصلاح نشده انجام گرفت. از روی شیب منحنی تافل مقادیر ضریب انتقال (rc) برای الکترود اصلاح شده با نقاط کوانتومی و الکترود اصلاح نشده بترتیب 0/521 و 0/695 بودند. با استفاده از روش اسپکتروسکوپی امپدانس الکتروشیمیایی مقادیر مقاومت انتقال بار (rct) بترتیب 3803 و 6383 اُهم به دست آمد. نتایج به دست آمده به کمک هر دو روش نشان دهنده بهبود سینتیک انتقال الکترون در سطح الکترود اصلاح شده می باشند. سپس اندازه گیری سه ایزومر ارتو، متا و پارا آمینوفنول مورد بررسی قرار گرفت. محدوده خطی به دست آمده به روش ولتامتری موج مربعی برای ایزومر ارتو و پارا µm320-5 بود و حد تشخیص آنها به ترتیب 3 و µm 0/3 تعیین گردید، در حالیکه برای ایزومر متا محدوده خطی مفیدی به دست نیامد. همچنین اندازه گیری ناخالصی پارا آمینو فنول در نمونه های استامینوفن نیز با اختلاف پتانسیل دماغه های اکسایش 0/35 ولت اندازه گیری شد. همچنین اندازه گیری استامینوفن در حضور تریپتوفان نیز با اختلاف پتانسیل دماغه های اکسایش 0/31 ولت بررسی گردید.
علی رونده زاده عباسعلی رستمی
چکیده این پژوهش شامل سه غشا جهت جداسازی چهار تا گاز و مشخصه یابی غشای پلی یورتان، غشاهای آلیاژی پلی - یورتان/پلی(آلیل آمین) و همچنین غشاهای نانو کامپوزیت پلی یورتان/ پلی(آلیل آمین)/سیلیکا به منظور بررسی خواص جداسازی گاز می باشد. اثر ترکیب درصد آلیاژ و درصد وزنی نانو ذرات سیلیکا بر خواص تراوایی گازهای نیتروژن، اکسیژن، متان و سولفیدهیدرژن مورد بررسی قرار گرفت به منظور بررسی اثر ترکیب درصد پلی (آلیل آمین) بر خواص جداسازی گاز غشاهای آل یاژی پلی یورتان/پلی (آلیل آمین) تهیه شدند. نتایج طیف سنجی ft - ir غشاهای آلیاژی تهیه شده نشان می دهد که با ورود پلی (آلیل آمین) به بستر پلی یورتان، جدایش فازی موجود بین قطعه سخت و نرم کاهش می یابد که ناشی از ایجاد پیوند هیدروژنی بین گروه n - h پلی (آلیل آمین) و گروه n - h موجود درقطعه سخت پلی یورتان می باشد. تصاویر sem تهیه شده نشان می دهد که آلیاژهای پلی یورتان/پلی (آلیل آمین)، آلیاژهای امتزاج پذیر می باشد. نتایج عبور گازها نشان می دهد که با افزایش مقد ار پلی (آلیل آمین) در غشاهای آلیاژی، تراوایی گازها کاهش و گزینش پذیری افزایش می یابد. پس از انتخاب غشای آلیاژی مناسب، به منظور بررسی اثر نانوذرات سیلیکا بر خواص تراوایی غشاهای آلیاژی، نانوذرات سیلیکا به روش سل - ژل ساخته شد و غشاهای نانوکامپوزیتی پلی یورتان /پلی (آلیل آمین)/سیلیکا بر پایه غشاهای آلیاژی حاوی نسبت 08 : 08 از پلی یورتان:پلی (آلیل آمین) تهیه شد و مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمون های ft - ir و sem بیانگر توزیع مناسب نانو ذرات در بستر آلیاژ بود. افزایش نانو ذرات (از 5 / 0 تا 35 درصد وزنی) در غشاهای آلیاژی منجر به کاهش تراوایی گازها و افزایش گزینش پذیری مربوط به غشای نانوکامپوزیتی حاوی 35 درصد وزنی نانو ذرات سیلیکا شد. کلمات کلیدی : جداسازی گاز، غشای آلیاژی، غشای نانو کامپوزیت، پلی یورتان، پلی (آلیل آ مین)، سیلیک ا
نازنین فرهنگ آسا حسین عیسی زاذه
هدف از این تحقیق تهیه کامپوزیت و نانوکامپوزیت های پلی تیوفن و پلی استایرن با استفاده از پایدارکننده پلی وینیل پیرولیدون در محیط آبی و جداسازی یون روی از آب می باشد.خواص محصولات با استفاده از طیف سنجی فرو سرخ فوریر (ftir)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) و پراش اشعه ایکس(xrd) بررسی گردیده است.نتایج نشان می دهند که شکل شناختی، اندازه ذرات و ساختار شیمیایی به نوع کامپوزیت بستگی دارد.همچنین بررسی تصاویر میکروسکوپ الکترونی نشان می دهد افزودن پایدارکننده علاوه بر این که سبب ریزتر شدن اندازه ذرات می شود، توزیع ذرات را هم یکنواخت تر می کند.همچنین پلی تیوفن در جداسازی یون روی عملکرد مطلوبی دارد و می توان آن را به عنوان یک جاذب در تصفیه آب به کار برد.
پریسا مهدی پور عبدالله عمرانی
در این پروژه ابتدا نانوکاتالیست پلاتین/کربن به وسیله ی کاهش شیمیایی نمک پلاتین با کاهنده شیمیایی سدیم بور هیدرید سنتز شد. ویژگی های ساختاری و مورفولوژی نانوکاتالیست سنتز شده با استفاده از طیف سنجی پراکنش انرژی و میکروسکوپ روبش الکترونی مورد بررسی قرار گرفت. فعالیت و پایداری نانوکاتالیست pt/c در الکترواکسیداسیون الکلهای مختلفی مانند متانول، 2- پروپانول و 1و2- پروپان دی ال در محیط قلیایی مورد بررسی قرار گرفت. تکنیک های ولتامتری چرخه ای، کرونوآمپرومتری و اسپکتروسکوپی امپدانس الکتروشیمیایی برای بررسی واکنش اکسیداسیون استفاده شدند. pt/c دانسیته جریان بالایی در اکسیداسیون 1و2- پروپان دی ال در مقایسه با متانول و 2- پروپانول نشان می دهد. مقدار پتانسیل آغازی برای pt/c در اکسیداسیون 1و2- پروپان دی ال مقدار منفی تر نسبت به اکسیداسیون متانول دارد که این امر به دلیل سنتیک سریع واکنش اکسیداسیون 1و2- پروپان دی ال می باشد. نتایج آزمایشات کرونوآمپرومتری تایید می کند که pt/c دانسیته جریان پایدارتری در اکسیداسیون 1و2- پروپان دی ال نشان می دهد. نتایج حاصل از امپدانس الکتروشیمیایی پس از طی 100 چرخه نشان داد که مقاومت انتقال بار در اکسیداسیون 1و2- پروپان دی ال کمترین مقدار و برای 2-پروپانول بیشترین مقدار را دارد. دلیل این امر این است که در اکسیداسیون1و2- پروپان دی ال مقاومت کاتالیست در برابر جذب حد واسط بالاست و حد واسط ها به راحتی نمی توانند سایت های فعال واکنش را مسدود کنند.
محمد حسن امامی عباسعلی رستمی
در این مطالعه ، از یک نانو کامپوزیت زمینه پلیمری با پایه پلی آنیلین و پوسته گردو به عنوان جاذب مناسب جهت حذف یونهای سرب و کادمیم از محلول آبی حاوی یونهای مذکور استفاده شده است. ابتدا نانو کامپوزیت مذکور از روش اکسیداسیون شیمیایی به روش همرسوبی درجا سنتز شده و ساختار آن مورد ارزیابی قرار گرفت . سپس اثر پارامترهایی نظیرph ، میزان جاذب ، غلظت یون فلزی و زمان واکنش بر روی میزان جذب مطالعه شد.در ادامه قابلیت مدلهای ایزوترمی لانگمیر، فروندلیچ و تمکین ، برای جاذب مورد مطالعه بررسی شد. در پایان نیز سینتیک جذب با استفاده از مدلهای سینتیکی شبه مرتبه اول و شبه مرتبه دوم بررسی قرار گرفت
فاطمه هوشیاری عباسعلی رستمی
چکیده ندارد.
ام ایمن شیخ نژاد بیشه سعید یگانگی
چکیده ندارد.
فاطمه السادات خالقی عباسعلی رستمی
چکیده ندارد.
طاهره ضیایی سیستانی عباسعلی رستمی
چکیده ندارد.
عباس امام قلی زاده عباسعلی رستمی
چکیده ندارد.
میثم شریفی راد عباسعلی رستمی
چکیده ندارد.
فاطمه کرمی شاهرخی حمیدرضا علوی
چکیده ندارد.
میثم شریفی راد عباسعلی رستمی
در این پژوهش، رسوب فیلم پلی پیرول (ppy) بر سطح فلز مس به روش اکسیداسیون الکتروشیمیایی منومر پیرول در الکترولیت های مختلف بررسی گردید. در این مطالعه اسید سیتریک، کلرو استیک اسید، سدیم استات، تری سدیم سیترات و سدیم بنزوات به عنوان الکترولیت برای رسوب فیلم پلی پیرول انتخاب شدند و خصوصیاتشان با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفت. اندازه گیری های الکتروشیمیایی در این الکترولیت ها بر روی الکترود مس اثبات کرد، زمانیکه فیلم پلی پیرول بر سطح الکترود مس قرار دارد، نسبت به زمانیکه این فیلم بر سطح الکترود مس قرار ندارد، کارایی و اثر بازدارندگی بیشتری دارد. این فیلم بصورت فشرده بر سطح الکترود مس می نشیند و از سطح آن در برابر خوردگی جلوگیری می کند. خصوصیات این فیلم ها توسط تکنیک های ولتامتری چرخه ای (cv)، اسپکتروسکوپی جذبی (uv)، طیف های ft-ir و میکروسکوپ الکترونی (sem)، مورد مطالعه قرار گرفت. انجام واکنش ها بر علیه خوردگی مس در برابر محیط های اسیدی و بازی توسط تکنیک های پلاریزاسیون پتانسیل متحرک ( منحنی های تافل) و اسپکتروسکوپی ایمپدانس، انجام گرفت.
صادق سلمان پور عباسعلی رستمی
اکسایش الکتروشیمیایی بای فنیل در یک محلول الکتریک منجر به تشکیل پلی مرپاراپلی فنیلین در سطح الکترود آند میگردد. سرعت تشکیل پلی مر و خواص فیلم حاصل به شرایط الکتروپلیمریزاسیون از جمله روش تهیه، حلال، سرعت رویش ، نوع الکترودکار و غلظت الکترولیت بستگی دارد. بررسی ولتامتری چرخه ای الکتروپلیمریزاسیون بای فنیل نشان دهنده تشابه عملکرد الکترودهای پلاتین و طلا بعنوان الکترودکار کار می باشد، ولی بررسی های بعمل آمده به روش کولومتری در پتانسیل ثابت حاکی از برتری الکترود پلاتین بر طلا به علت انتقال بار سریعتر در سطح الکترود است ، تغییرات ipa در سرعت های رویش گوناگون خطی بوده و نشان دهنده اینست که مکانیسم واکنش ردوکس پاراپلی فنیلین تحت کنترل فرایند جذب می باشد. اثر متغییرهایی نظیر سرعت رویش غلظت منومر و دمابر الکتروپلیمریزاسیون بررسی و با استفاده از داده فوق انرژی فعال سازی تشکیل پلی مر محاسبه گردید. جهت اثبات ساختار پلی مر تشکیل شده طیف ir گرفته شده با طیف مرجع مقایسه گردید.
محمدحسن کلیدری عباسعلی رستمی
کاتیونهای fe3+ و mn3+ با لیگاندهای دی تیو کربوآمات، ترکیباتی را با فرمول fe2dtc)3 و mn (r2dtc)3 ایجاد می کنند که رفتار الکتروشیمیایی این نوع ترکیبات در حلالهای ناآبی، استون، دی کلرومتان و استونیتریل، با استفاده از تکنیک ولتامتری چرخه ای مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از ولتاموگرامهای چرخه ای این ترکیبات در جهت روبش مثبت نشان می دهد که، اکسیداسیون کمپلکس های fe (r2dtc3) و mn (r2dtc)3 فرایندی تک الکترونی، تک مرحله ای است، و ترکیبات آهن iv و منگنز iv با لیگاند کربوآمات در محلول از پایداری قابل ملاحظه ای برخوردار می باشند، که این پایداری از اثر القایی گروههای آلگیل لیگاند ناشی می شود. ولتاموگرامهای چرخه ای این ترکیبات در جهت روبش منفی (روبش کاتدی)، رفتاری برگشت پذیر با نسبت جریان آندی به کاتدی تقریبا برابر یک ایجاد می کند، که با توجه به این اطلاعات میتوان فرآیندی تک الکترونی، تک مرحله ای برای اکسایش و کاهش ترکیبات آهن iii و منگنز iii در نظر گرفت:mn(r2dtc)3- ->+1e mn(r2dtc)3 ->-1e mn(r2dtc)3+fe(r2dtc)3- ->+1e fe(r2dtc)3 ->-1e fe(r2dtc)+3بررسی اثر استخلاف نشان می دهد که استخلافهایی که دارای قدرت الکترون دهندگی بیشتری هستند. با افزایش ابر الکترونی بر روی اتم مرکزی کمپلکس، باعث جابجایی پتانسیل اکسیدی به سمت مقادیر منفی تر و جایجایی پتانسیل احیایی به سمت مقادیر مثبت تر می شوند و یک رابطه خطی بین پتانسیل اکسیدی و احیایی این ترکیبات وجود دارد. با تغییر حلال در این آزمایشها، مشخص شد که با افزایش قطبیت حلال، پتانسیلهای اکسیدی به سمت مقادیر منفی تر و پتانسیل های احیایی به سمت مقادیر مثبت تر جابجا می شوند. با تغییر لیگاند از کربوآمات به گزانتات در ترکیب با آهن iii تفاوتهای عمده ای در رفتار الکتروشیمیایی کمپلکس آهن iii بوجود می آید. از جمله این تفاوتها می توان برگشت ناپذیری فرآیند اکسایش آهن iii و جابجایی زیاد پتانسیل اکسیدی به مقادیر مثبت را نام برد.
زهره قزوینی عباسعلی رستمی
همان طوری که آشکار است، خواص ترمودینامیکی اطلاعات با ارزشی درباره نیروهای بین مولکولی می دهد و ما می توانیم این اطلاعات را از طریق روش وارونگی به دست آوریم. تاکنون نتایج متفاوتی برای پارامترهای پتانسیل موثر جفت به دست آمده است. این عدم تطابق نتایج به تفاوت میان تقریبهای موجود در روشهای وارونگی مربوط است. در این مطالعات ما وابستگی پارامترهای پتانسیل موثر جفت به شرایط ترمودینامیکی را از طریق تعریف کمیت جدیدی به نام ضریب دوم ویریال موثر به دست آوردیم. به این ترتیب این وابستگی پارامترهای پتانسیل موثر جفت به شرایط ترمودینامیکی، (t, ) و (t, )، برای فازهای گاز و مایع و حالت فوق بحرانی برای انواع سیالات به دست آمده است. در مدل ما، فرض شده است که انرژی پتانسیل پیکربندی بین n مولکول می تواند به خوشه های دوتایی مستقل با پتانسیل موثر جفت (با پارامترهای حالت مستقل) تقسیم شود. نتایج نشان می دهد که (t, ) با افزایش دانسیته برای شرایط ترمودینامیکی که فقط برهم کنش جفت در سیستم مهم است، افزایش می یابد. در حالیکه با افزایش دانسیته وقتی که بر هم کنشهای سه تایی و بیشتر برتری دارند، با دانسیته کاهش می یابد. (t, ) و (t, ) هر دو با افزایش دما کاهش می یابد که نتیجه ای مشابه با نتایجی است که قبلا به دست آمده است. نکته جالب در این کار تعیین، دانسیته ای است که در آن برهم کنشهای سه تایی، یا به عبارتی خوشه های سه تایی در سیستم شروع به بوجود آمدن می کنند.
فرزانه طبری نیا عباسعلی رستمی
می دانیم که ساختار سیالات چگال از نیروهای دافعه بین مولکولی معین می شود و نیروهای جاذبه تنها حجم سیال را معین می کنند. در چنین شرایطی رفتار سیالات واقعی بسیار شبیه به رفتار سیالات متشکل از کرات سخت است. در این پایان نامه نشان داده ایم که رفتار شبه سخت سیالات واقعی از دانسیته مربوط به نقطه کشیدگی مشترک هر سیال آغاز می شود. برای اثبات این ادعا نشان داده ایم که فاکتور ساختار سیال، به عنوان یک تابع کلیدی در نظریه مایعات، با استفاده از معادله پرکوس-ایویک برای تابع همبستگی مستقیم سیالات کرات سخت قابل محاسبه است. همچنین ما توانسته ایم تابع همبستگی جفت موثر در نقطه تماس، geff، را برای سیالات واقعی مشابه با سیال کره سخت معرفی نمائیم و عبارت تحلیلی برای آن بدست آورده ایم که قانون حالات متناظر جدیدی را برای سیالات واقعی بیان می کند که قابل قیاس با قانون حالات متناظری است که ایم-سانگ و میسن، ism برای تابع همبستگی موثر جفت در نقطه تماس ارائه نمودند. در این مطالعه ما بر اساس رفتار شبه سیالات واقعی در دانسیته های بالا، معادله حالت شبه سخت، hleos، را ارائه نموده ایم. همچنین نشان دادیم که معادله حالت hleos، قادر است خواص ترمودینامیکی سیالات غیر قطبی، قطبی، و سیالاتی با پیوندهای هیدروژنی (h2o, c2h5oh, co, dmb, c2h4, n2, ch4, xe, ar) را با دقت بسیار خوبی پیش بینی کند. معادله حالت hleos دو پارامتر وابسته به دما دارد که به ترتیب به دافعه نرم و سخت منحنی پتانسیل مربوط می شوند. این معادله حالت قادر است که قواعد تجربی شناخته شده نظیر نقطه تراکم پذیری مشترک و همچنین نقطه ضریب کشیدگی کاهش یافته مشترک را در توافق بسیار خوبی با تجربه پیش بینی کند. ما همچنین کارایی معادله حالت hleos را در پیش بینی دانسیته سیالات با دو معادله حالت شناخته شده، قاعده همدمای خطی، lir و معدله حالت سیستم های چگال، dseos، مقایسه نمودیم و نشان دادیم که موفقیت hleos در پیش بینی خواص ترمودینامیکی و قاعده های سیالات چگال بسیار چشمگیر است.
عباسعلی رستمی
چکیده ندارد.
مهدی صادقی لاریجانی عباسعلی رستمی
در سالهای اخیر پیشرفت وسیعی در زمینه پلیمرهای هادی از لحاظ الکتریکی به علت کاربردهای وسیع آنها در باتریها، نیمه هادی ها، ابزار الکترونوری و ... صورت گرفته است.در بین پلیمرهای رسانا، پلی پیرول و مشتقاتش به علت داشتن خواص جالب از جمله هدایت نسبتا بالا و پایداری محیطی خوب، بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند.اکسایش الکتروشیمیایی پیرول در یک محلول الکترولیت ، منجر به تشکیل فیلم پلی پیرول در سطح الکترود آند می گردد. سرعت تشکیل پلیمر و خواص فیلم حاصل به شرایط الکتروپلیمریزاسیون نظیر نوع الکترود کار، نوع و غلظت الکترولیت و دما و همچنین مواد افزودنی پایدارکننده بستگی دارد.
عباسعلی رستمی
در این نقد و بررسی در باره خواص و انواع مختلف الکترودهای ion-selective شیشه ای، الکترودهائی با غشاء مایع و الکترودهای جامد میباشند بحث شده است . همچنین مکانیزم کلی هر سه نوع الکترود و موارد استعمال کامل آنها در الکتروشیمی بررسی شده است .