نام پژوهشگر: برزان بهرامی کمانگر
سید شهاب موسوی برزان بهرامی کمانگر
چکیده هدف از این پژوهش ارزیابی تنوع ژنتیکی سنجاب های ایرانی در دو شهرستان بانه و مریوان در استان کردستان با استفاده از نشانگرهای بین ریزماهواره ای برای اولین بار بود. در این تحقیق dna لازم از پیاز موی 42 نمونه سنجاب که در سه منطقه تاژان (شهرستان بانه)، ورگول (منطقه اورامان) و گوشخانی (شهرستان مریوان) صید شده بودند استخراج شد. استخراج dna براساس روش فنل- کلروفرم انجام گرفت. در این تحقیق شش آغازگر طراحی گردید که سه آغازگر از آنها به دلیل ایجاد تعداد باند و چندشکلی بیشتر برای اجرای این طرح انتخاب شدند. سه آغازگر انتخاب شده در مجموع 56 باند تولید کردند که 50 باند آنها چند شکل و نسبت چند شکلی آنها 28/89% بود. با استفاده از اطلاعات حاصل میانگین (± انحراف معیار) تنوع ژنی برای سه جمعیت تاژان، ورگول و گوشخانی بر حسب هر سه آغازگر به ترتیب (166/0±334/0)، (214/0±262/0) و (213/0±254/0) به دست آمد. بررسی تنوع ژنتیکی بین سه جمعیت به دو روش استاندارد nei نئی (1972) و روش فاصله نااریب nei(1978) نشان داد که کمترین فاصله ژنتیکی بین جمعیت دو منطقه ورگول و گوشخانی و بیشترین فاصله ژنتیکی بین جمعیت های دو منطقه تاژان و گوشخانی وجود دارد. دندروگرام فاصله ژنتیکی بین جمعیت ها نشان داد که جمعیت های دو منطقه ورگول و گوشخانی در یک شاخه و جمعیت منطقه تاژان در شاخه دیگر دسته بندی می-شوند. با استفاده از تابع تشخیص چند متغیره (da) هفت لوکوس که نسبت به بقیه لوکوس ها از اهمیت بیشتری در تعیین تنوع ژنتیکی برخوردار بودند شناسایی شده و بر اساس آنها سهم هر کدام از جمعیت ها در تنوع کل به روش آنالیز واریانس مولکولی (amova)تعیین شد.
بهروز میرزایی برزان بهرامی کمانگر
در این پژوهش، از مارکر بین ریز ماهواره (issr) جهت بررسی تنوع ژنتیکی جمعیت سیاه ماهی خالدار(capoeta trutta) در استان کردستان استفاده شد. 6 آغازگر دی نوکلئوتیدی (ag)9c، (ga)9c، (ac)9t، (ca)9t، (gt)9c و (tg)9c طراحی گردید. از شش آغازگر مورد استفاده تنها در سه آغازگر (ag)9c،(ga)9c و(ac)9t باندهای واضح، تکرار پذیر و قابل امتیازدهی در شرایط واکنش pcr مورد استفاده مشاهده شد. در مجموع 115 نمونه متعلق به شش جمعیت با استفاده از سه پرایمر مورد مشاهده قرار گرفتند. این سه آغازگر در مجموع تعداد 56 باند تکرار پذیر در شش جمعیت مورد مطالعه تولید نمودند که درصد پلی مورفیسم در جمعیت رودخانه های سیروان، گاوه رود، قشلاق، چومان، گرماب و شوی به ترتیب 29/64%، 64/69%، 86/67%، 71/85%، 64/69% و 93/58% به دست آمد. مجموع تعداد لوکوسها و تعداد لوکوسهای پلی مورف از هر پرایمر در محدوده 21-16 و 18-14 بود. میانگین هتروزیگوسیتی در جمعیت های سیروان، گاوه رود، قشلاق، چومان، گرماب و شوی به ترتیب 11%، 14%، 13%، 21%، 13% و 10% بود. مقایسه این شش جمعیت نشان دهنده تفاوت معنی داری در تنوع ژنتیکی، شامل حداقل تعداد از مجموع لوکوسها (05/0p?)، حداقل تعداد از مجموع لوکوسهای پلی مورف (05/0p?)، حداقل تعداد ژنوتیپ ها (05/0p?) و شاخص شانون (05/0p?) بود. استفاده از تکنیک issr به عنوان ابزاری با حساسیت بالا و تکرار پذیر جهت مطالعه تنوع ژنتیکی جمعیت سیاه ماهی خالدار(capoeta trutta) مشخص شد. نتایج شاخص های تنوع ژنتیکی، هتروزیگوسیتی، شاخص شانون، آلل مشاهده شده و آلل موثر در جمعیت ها نشان دهنده وجود تنوع متوسط در جمعیت های مورد بررسی می باشد.
سیروان نیک منش برزان بهرامی کمانگر
منابع آب شیرین برای طیف وسیعی از موجودات زنده از پلانکتون های جانوری و گیاهی تا پستاندارانی مانند؛ شنگ زیستگاه ویژه ای به شمار می روند. این تنوع حیات در تامین غذا، انرژی، پایداری اکوسیستم و توسعه پایدار در مقیاس جهانی نقش اصلی را ایفا می کند. به همین دلیل شناسایی، حفظ و نگهداری تنوع زیستی در مقیاس منطقه ای و جهانی از اهمیت خاصی برخوردار است. به منظور بررسی کیفیت آب رودخانه قشلاق سنندج و تاثیر آن بر جوامع ماکروزئوبنتوز (به عنوان اعضای اصلی حلقه ی ابتدایی زنجیره های غذایی در اکوسیستم های آبی) این رودخانه، 6 ایستگاه بر اساس آشفتگی های طبیعی (پیوستن یک رود دیگر به آن) و آشفتگی انسان ساخت (تخلیه پسآب تصفیه خانه فاضلاب شهری) که سبب تغییر در شرایط زیست محیطی در طول رودخانه مورد مطالعه می شد انتخاب شد. نمونه برداریاز آب و جوامع ماکروزئوبنتوزی این رودخانه از اردیبهشت الی مهر ماه 1389 انجام شد. متغیرهای محیطی شامل؛آمونیاک (ازت کل آمونیاکی)، نیترات، فسفات، سرعت جریان آب، هدایت الکتریکی، اکسیژن محلول (do)، اکسیژن مورد نیاز فعالیت های بیولوژیکی (bod5)، دما و tds به منظور تعیین کیفیت آب رودخانه قشلاق سنندج اندازه گیری شدند.بر اساس نتایج به دست آمده، ایستگاه 5 که پایین تر از محل تلاقی پساب تصفیه-خانه فاضلاب سنندج و رودخانه قشلاق سنندج قرار دارد آلوده ترین ایستگاه نمونه برداری و ایستگاه های 3 و 4 که در حد فاصل سد قشلاق سنندج و شهر سنندج قرار دارند دارای بالاترین کیفیت آب می باشند. 59 خانواده، 19 راسته، 8 رده و 5 شاخه از جوامع ماکروزئوبنتوز در این رودخانه در طول تحقیق شناسایی شد. از بین متغیرهای محیطی مورد بررسی، بالاترین ارتباط معنی دار مثبت و ارتباط معنی دار منفی با تنوع و فراوانی جوامع ماکروزئوبنتوز به ترتیب بین متغیر اکسیژن محلول و فسفات مشاهده گردید. هم چنین نتایج این تحقیق نشان داد که فراوانی، تنوع و زیتوده جوامع ماکروزئوبنتوز در پایین دست سد قشلاق سنندج به نسبت بالادست آن بیشتر شده است. این نتایج می تواند نشان دهنده این موضوع باشد که احداث سد در کنار تاثیر سایر عوامل محیطی در افزایش فراوانی نسبی خانواده های lumbricidae،dytiscidae ،simuliidae و planorbidae و کاهش فراوانی نسبی خانواده های erpobdellidae و gomphidae موثر بوده است که حاکی از بر هم خوردن تعادل بوم شناختی رودخانه قشلاق توسط این سد است.
شهین ابراهیمی برزان بهرامی کمانگر
جرد ایرانی (meriones persicus, blandford, 1875) یکی از رایج¬ترین جوندگان مناطق بیابانی در ایران است. این گونه برای نخستین بار از منطقه کوهرود استان اصفهان و نزدیک شهرستان کاشان توسط بلانفورد در سال 1875 شناسایی و معرفی شده است. علی¬رغم پراکنش قابل ملاحظه این گونه در سطح کشور و سایر کشور های همسایه، به صورت سیستماتیک و دقیق به لحاظ خصوصیات ریختی و ژنتیکی مورد بررسی قرار نگرفته است. در این مطالعه سعی شده است جایگاه تاکسونومیک گونه جرد ایرانی منطقه حفاظت شده بیجار بر اساس توالی ژن میتوکندریایی coi تعیین شود. همچنین خصوصیات ریختی جرد ایرانی منطقه حفاظت شده بیجار بررسی و با خصوصیات ریختی سایر جمعیت های جرد ایرانی در برخی نقاط دیگر ایران مقایسه شده است. در مطالعه حاضر از نمونه¬های صید شده در منطقه کهرود شهرستان کاشان در استان اصفهان به عنوان نمونه تایپ استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر این واقعیت بود که نمونه¬های جرد ایرانی (meriones persicus) متعلق به دو منطقه حفاظت شده بیجار در استان کردستان و منطقه کهرود استان اصفهان دارای تشابه بسیار بالایی در توالی سیتوکروم اکسیداز زیر واحد 1 بودند. به طوریکه مقدار k2p به دست آمده بین نمونه¬های منطقه حفاظت شده بیجار و کهرود اصفهان (001/0) کم تر از مقدار محاسبه شده درون نمونه¬های بیجار (002/0) بود. دو درخت تبارشناسی اتصال همسایگی و حداکثر پارسیمونی برای توالی¬ها در محیط نرم افزار mega 4.0 ترسیم شد. در هر دو درخت تبارشناسی ترسیم شده نمونه¬های منطقه حفاظت شده بیجار و کهرود اصفهان در کنار هم و در یک خوشه قرار می¬گیرند که متعلق بودن این نمونه ها به یک گونه واحد را تأیید می کند. از طرف دیگر در هر دو دندوگرام به دست آمده نمونه¬های بیجار و اصفهان با گونه meriones meridianus در یک کلاد خواهری قرار می¬گیرند.
امیر صومانی چیانه احمد کریمی
چکیده ندارد.