نام پژوهشگر: مهناز رنجبر

سنتز2- اکسو(تیوکسو)-4،3،2،1-تتراهیدروپیریمیدین ها و بررسی اثر استخلاف در پتانسیل اکسایش و واکنش نوری آنها در حضور نانو tio2
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم پایه 1391
  مهناز رنجبر   حمیدرضا معماریان

واکنشهای چند جزئی در شیمی آلی و پزشکی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. یکی از واکنشهای چند جزئی سنتز پیریمیدینون ها می باشد که برای اولین بار توسط دانشمند ایتالیایی، پیترو بیگینلی در سال 1893 گزارش شد. در این پایان نامه نتایج حاصل از سنتز و بررسی واکنش پذیری و ساختاری این دسته ترکیبات در چهار بخش ارائه شده است: در بخش اول یک روش سنتزی مناسب و کارآمد برای تهیه 2-اکسو-4،3،2،1-تتراهیدروپیریمیدین ها (thpm) با استفاده از کاتالیست کبالت هیدروژن سولفات بعنوان یک لوئیس اسید و برونستد اسید در شرایط حرارتی گزارش شده است. با استفاده از این کاتالیست تتراهیدروپیریمیدینون های دارای استخلاف استیل، کربواتوکسی، کربومتوکسی و کربوکسامید در موقعیت 5 حلقه هتروسیکل که بر روی نیتروژن شماره 1 داری استخلاف یا بدون استخلاف می باشند تهیه شده اند. وجود هریک از این گروهها در موقعیت 1 و 5 حلقه هتروسیکل و همچنین وجود گروه های الکترون دهنده و یا الکترون کشنده برروی حلقه فنیل موقعیت 4 می تواند سرعت انجام واکنش را تحت تاثیر قرار دهد. بازده خوب، زمان انجام واکنش کوتاه و روش خالص سازی آسان از مزیتهای بکارگیری این کاتالیست به شمار می رود. در بخش دوم اکسایش فوتوکاتالیتیکی این دسته از ترکیبات هتروسیکلی در حضور ذرات تیتانیوم دی اکسید آناتاز نانو مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور اکسایش نوری 2-اکسو-4،3،2،1-تتراهیدروپیریمیدین ها با استخلافهای مختلف در موقعیت های 1، 4 و 5 در حلال استونیتریل و با استفاده از تیتانیوم دی اکسید آناتاز نانو انجام گرفته است. هدف از این مطالعه بررسی اثر طبیعت استخلافهای موقعیت های 1، 4 و 5 حلقه هتروسیکل، ماهیت فوتوکاتالیست و طبیعت حلال در سرعت واکنش می باشد. مکانیسم پیشنهاد شده برای این واکنش یک مکانیسم انتقال الکترون می باشد. بر اساس آن انتقال یک الکترون از الکترونهای غیر پیوندی نیتروژن شماره 1 در حالت پایه به حفره ایجاد شده در اثر تابش تیتانیوم دی اکسید آغازگر این واکنش اکسایشی می باشد. نتایج نشان می دهد که اثرات فضایی و الکترونی استخلافها مخصوصاً در موقعیت 1 تاثیر زیادی بر سرعت اکسایش دارد. در بخش سوم اثرات استخلاف درموقعیت های مختلف و همچنین طبیعت حلال در مطالعات ولتامتری 2-اکسو-4،3،2،1-تتراهیدروپیریمیدین ها مورد بررسی قرار گرفته است.. فاکتور مهم و موثر، اثر القایی مثبت گروه متیل نسبت به اثر القایی منفی گروه فنیل موقعیت 1 حلقه هتروسیکل، اثرات الکترونی استخلافهای واقع بر روی حلقه فنیل موقعیت 4 حلقه و نوع استخلاف موقعیت 5 می باشد. در بخش چهارم این پایان نامه و به منظور نشان دادن اثرات الکترونی و فضایی استخلافها در موقعیت های 1، 4 و 5 در واکنش اکسایش نوری و مطالعات الکتروشیمی با استفاده از روش محاسباتیb3lyp/6-31++g(d,p) dft- نتایج بدست آمده تجزیه و تحلیل می گردد.. نتایج این مطالعات نشان می دهد که این حلقه هتروسیکل شش عضوی دارای یک صورت بندی شبه قایقی می باشد که در آن اتم های c4 و n1 خارج از صفحه مولکول قرار می گیرند. استخلاف واقع بر روی کربن شماره 4 در وضعیت شبه محوری قرار می گیرد. به منظور بررسی اولویت ساختار فوق برای این دسته ترکیبات،مطالعات برگشت حلقه برای ترکیب دارای استخلاف فنیل در موقعیت c4 بعنوان ترکیب نمونه انجام شد. این محاسبات نشان می دهند که آرایش شبه محوری گروه آریل موقعیت 4 از نظر انرژی بسیار پایدارتر از آرایش استوایی آن می باشد.

بررسی جامعه شناختی شادمانی با تأکید بر رویکرد نظریه بازکاوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1391
  مهناز رنجبر   فاطمه جمیلی کهنه شهری

با مروری بر دیدگاه ها و گزارش های پژوهشی خارجی و داخلی انجام شده درباره شادمانی و تأهل، به تناقضاتی برمی خوریم که بیانگر پیچیده بودن موضوع، سوگیری های قومیتی برخی فمینیست های لیبرال و رویکردهای صرفاً پوزیتیویستی در آزمون و تحمیل نظریه های غیر بومی بر واقعیات اجتماعی است؛ ضمن آن که اکثر مطالعات نیز به حوزه روان شناسی اختصاص دارد. به منظور بومی سازی یا به عبارتی دیگر، برای شناسایی مرزهای مفهومی و تعیین انطباق و تناسب مقوله ها با واقعیات اجتماعی جامعه ما که مستلزم طی کردن روند فرضیه یابی است، پژوهش حاضر در صدد بررسی عمیق تر پدیده شادمانی از دیدگاه خود پاسخگویان زن متأهل با رویکردی جامعه شناختی است. پارادایم یا مدل الگویی برای بررسی پدیده شادمانی برگرفته از رویکرد روشی استراوس و کوربین تحت عنوان نظریه بازکاوی بوده است. بر این اساس، شرایط علی، زمینه و شرایط میانجی پدیده شادمانی، و نیز راهبردها و پیامدهای آن با استفاده از نمونه گیری نظری و حجم آن براساس اشباع نظری، دیدگاه 22 زن متأهل دانشجو از طریق مصاحبه عمیق و مصاحبه نیمه استاندارد مورد تحلیل مقایسه ای قرارگرفته است. یافته ها بیانگر آن است که تعمیم فرضیه جسی برنارد فمینیست لیبرال آمریکایی مبنی بر این که تأهل بیشتر از تجرد در زنان موجب ناشادمانی است، به شدت مورد چالش است. همچنین در روند فرضیه یابی در نمونه ها، متغیر مستقل دوگانگی نظر و عمل شوهر تأثیر منفی و قوی بر شادمانی زنان، و تأثیر مستقیم بر شادمانی وانمودی آنان داشته است. همچنین، رابطه ازدواج ترکیبی و متجانس با شادمانی زنان مثبت، و رابطه منفی از آن ازدواج مدرن بوده است. کلید واژه ها: شادمانی، نظریه بازکاوی، تحلیل مقایسه ای تداومی، بومی سازی، روند فرضیه یابی، دوگانگی نظر و عمل، شادمانی وانمودی، ازدواج ترکیبی، ازدواج متجانس، ازدواج مدرن

طراحی یک کنترل کننده منطق فازی (flc) مد جریان با فن آوری cmos
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده مهندسی 1391
  مهناز رنجبر   فرهاد رزاقیان

کنترل کننده های منطق فازی یکی از پرکاربردترین کنترل کننده ها در سیستم ها و کاربردهای مختلف بوده که در هر دو صورت سخت افزاری و نرم افزاری قابل پیاده سازی و اجرا می باشند. اما سیستم های نرم افزاری بنابر مشکلاتی مانند سرعت پایین در سیستم های پیچیده، در بسیاری از موارد دارای محدودیت می باشند. بنابراین جهت غلبه بر اینگونه مشکلات تمایل برای پیاده سازی سخت افزاری روبه گسترش است. در این پایان نامه مدارهای مختلفی برای پیاده سازی کنترل کننده های منطق فازی در هرسه قسمت: (1) فازی ساز (2) پایگاه قواعد (3) نافازی ساز در مد جریان با فنآوری cmos طراحی و توسط نرم فزار hspice شبیه سازی شده است. در قسمت اول، در مدارهای فازی ساز، دو مدار پیشنهاد شده است که نسبت به موارد مشابه دارای برتری های اساسی مانند افزایش کنترل پذیری، افزایش دقت و کاهش توان مصرفی می باشد که در دو تکنولوژی 0.35um و 90nm طراحی و شبیه سازی شده اند. مدار فازی ساز اول، مدار تولید تابع عضویت مثلثی با دقت بسیار بالا و توان مصرفی پایین با کنترل دیجیتال بوده که توسط ولتاژهای ترکیبی، کنترل پذیری بسیار بالایی را در شیب، ارتفاع و موقعیت تابع عضویت دارا می باشد. در مدار دوم، فازی ساز گوسی با کنترل پذیری بالایی در شیب، ارتفاع و موقعیت توابع عضویت پیشنهاد شده است که قابلیت تولید توابع مثلثی و ذوزنقه ای را نیز توسط ولتاژهای کنترلی آنالوگ در اختیار کاربر قرار می دهد. جانمایی این مدار با قابلیت تولید 5 تابع عضویت در تکنولوژی 0.35um توسط نرم افزار microwind صورت گرفته و شبیه سازی آن توسط نرم افزار tanner eda ارایه شده است. ابعاد این مدار 92.2um×16.6um بوده که در مقایسه با موارد مشابه بسیار مناسب می باشد. در قسمت دوم، مدار min-max با قابلیت کنترل دیجیتال جهت انتخاب عملگر min یا max ارایه شده است که استفاده از آن باعث افزایش کنترل پذیری مدار کنترل کننده فازی خواهد شد. در قسمت سوم نیز یک الگوریتم جدید در پیاده سازی مداری نافازی سازها، توسط روش نافازی سازی مرکز ثقل ممدانی، ارایه شده و با استفاده از مدارهای ضرب کننده/تقسیم کننده با دقت بالا، طراحی و پیاده سازی شده است. این الگوریتم با توجه به کاهش پیچیدگی های مدار و استفاده از مدارهای ساده، توان مصرفی مدار کنترل کننده فازی را کاهش داده و کنترل پذیری بسیاری بالایی را در طراحی توابع عضویت خروجی در اختیار کاربر قرار می دهد و به دلیل استفاده از روش نافازی ساز ممدانی، باعث افزایش دقت خروجی نهایی خواهد شد. در انتها دو مدار کنترل کننده فازی، توسط مدارهای ارایه شده، با تعداد توابع عضویت مختلف در ورودی و تعداد قوانین مختلف طراحی و پیاده سازی شده است. مدار کنترل کننده اول دارای دو ورودی با 3 تابع عضویت ، یک خروجی با 5 تابع عضویت مثلثی و 9 قانون بوده که توان مصرفی این مدار8.75mw محاسبه شده است که دارای سرعت استنتاج 11.9mflips می باشد. مدار کنترل کننده دوم نیز دارای دو ورودی با 4 تابع عضویت، یک خروجی با 7 تابع عضویت مثلثی و 16 قانون بوده که دارای توان مصرفی 16.3mw و سرعت استنتاجی معادل 10.5mflips می باشد. با مقایسه نتایج بدست آمده در نرم افزار hspice و انتقال آن به نرم افزار matlab جهت رسم رویه حاصل از خروجی و مقایسه آن با نتایج شبیه سازی حاصل از کنترل کننده فازی نرم افزاری، دقت بالای این کنترل کننده ها به وضوح مشاهده می شود. با توجه به ویژگی های مهمی مانند کنترل پذیری و دقت بسیار بالا به دلیل استفاده از نافازی ساز ممدانی، نتایج بدست آمده حاکی از سرعت و دقت بالای هر دو کنترل کننده در مقایسه با کنترل کننده های مشابه می باشد.

بررسی مقدماتی تنوع زیستی زنبورهای پارازیتوئید زیرخانواده های euphorinae و opiinae (hym.:braconidae) در شهرستان بردسیر (استان کرمان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده علوم پایه 1393
  مهناز رنجبر   مسعود مجدزاده

خانواده braconidae یکی از بزرگترین گروه های راسته hymenoptera محسوب می شود که نقش مهمی در کنترل بیولوژیک آفات دارند، در نتیجه از نظر اقتصادی و زیست محیطی دارای اهمیت می باشند. با توجه به اینکه مطالعات سیستماتیک کمی در مورد فون این خانواده و زیرخانواده های متعلق به آن در شهرستان بردسیر (استان کرمان) انجام شده است، لذا در این پژوهش نمونه هایی از اعضای این خانواده از منطقه مذکور جمع آوری و شناسایی شدند. نمونه برداری طی سال های 1391 و 1392 در شهرستان بردسیر انجام گرفت. در تمام مراحل نمونه برداری فاکتور های محیطی اندازه گیری شد. شاخص های اکولوژیک در تمام ایستگاه ها به وسیله نرم افزار past محاسبه شد. بر اساس اندازه گیری فاکتورهای محیطی و شاخص ها، کمترین و بیشترین دما در ایستگاه های گوغر و نگار و کمترین و بیشترین شاخص های تنوع گونه ای، غالبیت و ترازی زیستی در ایستگاه های گوغر، قلعه عسگر و نگار بودند. نتایج شناسایی نمونه ها حاکی از وجود هفت جنس و پانزده گونه منعلق به دو زیرخانواده euphorinae و opiinae می باشد. از گونه های شناسایی شده چهار گونه برای اولین بار از ایران گزارش شده اند که با علامت ستاره مشخص شده اند. opiinae: biophthorab bajula (haliday, 1837) biosteres carbonaris (nees, 1834) opius circinus papp, 1979 opius longicornis thomson, 1895 opius pallipes wesmael, 1835 opius paranivens fischer, 1990 opius pygmaeus fischer, 1962 opius teresus (foerster, 1862) phaedrotoma biroi (fischer, 1960) phaedrotoma divisa (szepligeti, 1898) phaedrotoma exigua (wesmael, 1835) euphorinae: dinocampus coccinellae (schrank, 1802) microctonus eathiopoides (loan, 1975) microctonus secalis haliday, 1833 peristenus relictus (ruthe, 1856)