نام پژوهشگر: قاسم حیدری
قاسم حیدری جعفر هزارجریبی
شناخت ، اندازه گیری و بهبود کیفیت زندگی از اهداف عمده محققان ، برنامه ریزان و دولت ها در چند دهه ی اخیر بوده است. این عرصه علمی و تحقیقاتی مورد توجه تعداد زیادی از رشته ها از جمله جامعه شناسی، روان شناسی، اقتصاد، علوم طبیعی، جغرافیا و پزشکی قرار گرفته و از دهه 1960 به یکی از موضوعات مورد علاقه علوم اجتماعی تبدیل شد.هدف اصلی این پژوهش بررسی کیفیت زندگی مردم شهر نکا و عوامل موثر بر آن می باشد. چارچوب نظری تحقیق با استفاده از رهیافت عینی و ذهنی در مورد موضوع پژوهش و با توجه به مفاهیمی چون متغیرهای زمینه ای، رضایت از زندگی، سلامت اجتماعی، احساس امنیت و روابط اجتماعی طرح ریزی شده است . در این مطالعه به بررسی نقش مفاهیم ذکر شدهو ارتباط آنها با مفهوم کیفیت زندگی پرداخته شده است. روش این تحقیق کمی و از نوع پیمایش مقطعی می باشد. داده ها از طریق پرسشنامه برای 382 خانوار با استفاده از نمونه گیری خوشه ای گرد آوری شده است. از روش های آماری آلفای کرونباخ برای پایایی ابزار سنجش، ضریب همبستگی پیرسون برای آزمون فرضیات، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر برای سنجش مدل تحقیق استفاده شده است. براساس یافته های تحقیق به جزء سن و تحصیلات که در زمره ی متغیرهای زمینهای قلمداد می شدند، سایر متغیرها با متغیر وابسته رابطه معنادای داشته و همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهدمتغیرهای رضایت از زندگی با ضریب رگرسیونی 392/0، روابط اجتماعی 372/0 و سلامت اجتماعی با ضریب 175/0 به ترتیب بالاترین تأثیر رگرسیونی را روی متغیر کیفیت زندگی داشته اند . نتایج تحلیل مسیر در مراحل مختلف بیانگر آنست که متغیر رضایت از زندگی ، تنها متغیری بوده است که توانسته تنها به صورت مستقیم بر کیفیت زندگی شهروندان نکا تأثیر گذار باشد. در پایان یافته های تحقیق نشان می دهدکه متغیرهای روابط اجتماعی، احساس امنیت و رضایت از زندگی به ترتیب بیشترین تأثیررا بر کیفیت زندگی شهروندان نکا داشته اند. با این وجود به دلیل توجه روز افزون به مفهوم کیفیت زندگی محققان علوم اجتماعی می بایست نسبت به تدوین مدلی جامع که کلیه عوامل جامعه شناختی موثر بر کیفیت زندگی را در بر گیرد، مبادرت ورزند. همچنین مدل جامعی که تحت تأثیر فرهنگ ایرانی باشد ضروری است چرا که مدل های ارائه شده مبتنی بر فرهنگ مغرب زمین می باشد.