نام پژوهشگر: علی اکبر میرزاده
علی اکبر میرزاده حمید جزایری
علت افزایش گچ (caso4,2h2o) به کلینکر جهت ساخت سیمان برای تنظیم گیرش می باشد چون پودر کلینکر به محض وارد شدن در آب ، به دلیل ترکیب c3a با آب سفت می گردد. در نتیجه ترکیب یکی از فازهای اصلی سیمان c3a (تری کلسیم آلومینات) با گچ اترنجیت که یک فاز ناپایدار است ، تشکیل می گردد. اترنجیت سطح c3a را می پوشاند و از ترکیب بیشتر فاز c3a با آب جلوگیری می نماید. مدت زمانی که طول می کشد تا آب از لایه های اترنجیت عبور نموده و کاملا با c3a ترکیب گردد، زمان گیرش می نامند. هر چه تعداد ذرات در یک گرم بیشتر می شود، تعداد c3a وارد عمل شده و با گچ افزایش می یابد و در واقع با بالا رفتن بلین (cm2/g) سیمان تعداد c3a و در نتیجه میزان گچ بهینه افزایش می یابد. اثر گچ روی مقاومت سیمانهای مخلوط در زمانهای 3 و 7 و 28 متفاوت خواهد بود. آنچه مسلم است با افزایش گچ به سیمان و تشکیل اترنجیت مقاومت کاهش می یابد و این کاهش مقاومت با افزایش میزان گچ ادامه خواهد یافت جداول و منحنی ها هر کدام به نوبه خود اثر افزایش گچ را روی گیرش و مقاومت با درصدهای متفاوت افزودنی (سنگ پوزولان و سنگ آهک) مورد بررسی قرار داده و مقدار گچ بهینه را برای درصدها مختلف افزودنی مشخص نموده اند. آزمایشهای تحقیقاتی انجام شده که مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای از کتب تحقیقاتی پیشرفته می باشد، نشان می دهد که انهیدرات × به همراه ژیپس تا 70 درصد مقاومت ملات و بتن را افزایش داده و زمان گیرش را کاهش می دهد، آزمایش نشان می دهد که قابلیت خردایش گچ به مراتب بالاتر از کلینکر می باشد. زمانی که کلینکر به همراه گچ کوبیده می شود درصد بالایی (حدود 90 درصد) از گچ زیر الک 45 میکرون قرار می گیرد. گچی که در بالای الک 45 میکرون قرار می گیرد مربوط به گچی می شود که در ساختمان بلوری کلینکر شرکت کرده است نتایج بسیار زیادی از این پروژه حاصل شده که در 25 قسمت ارائه شده است . بیشتر مراجع از کتابهای تحقیقاتی، مجلات خارجی بوده که به وسیله مجری پروژه ترجمه شده است .