نام پژوهشگر: پیمان رضایی
سجاد عباس علی نژاد پیمان رضایی
مطالعه توالی های رسوبی در حوضه های رسوبی مرتبط با نمک، داده های کاملی را در مورد تاثیر گنبدهای نمکی بر الگوی پراکندگی نهشته ها در دوره های خاص ته نشینی این توالی ارائه میدهند که این تاثیرات در حوضه های رسوبی قدیمی با تغییرات جزئی و کلی اعم از نوسانات ستبرای لایه ها، الگوی لایه بندی، تغییرات ریزرخساره ها، فونای زیستی و نمودارهای چاه پیمایی ثبت می شوند. این اطلاعات به درک بهتر نحوه حرکت گنبدها و تاثیرات آن ها در حوضه رسوبی حاشیه آن می انجامد. کنش و واکنش بین گنبد نمکی و سیستم های رسوبی، قبل، در حین و پس از ته نشینی رسوبات با تغییر نوع رخساره و ساختارها، می تواند سبب ایجاد انواع تله های نفتی بخصوص در بحث رسوب شناسی، سبب ایجاد تله های چینه ای شود. در این تحقیق،3 توالی سطحی و 2 توالی زیرسطحی از کرتاسه پسین تا میوسن (شامل سازندهای گورپی، تاربور، پابده، جهرم، آسماری و گچساران) پیرامون گنبدهای کوه نمک و کوه خمیر در گستره بندر عباس، با نگرش ویژه بر تاثیر این گنبدها بر روی سیستم های رسوبی و ایجاد تله های نفتی مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا تطابق سنی واحدهای رسوبی مختلف بر اساس مطالعات ریزرخساره ها، چینه نگاری سکانسی و نمودارهای چاه پیمایی انجام گرفت. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که این گنبدها از کرتاسه پسین تا میوسن فعال بوده و تاثیرات خود را بر روی سیستم های رسوبی مختلف در سه مرحله، در بازه های زمانی کرتاسه پسین، پالئوسن- ائوسن و الیگوسن در رسوبات اطراف خود ثبت کرده اند که این تغییرات بصورت افزایش ضخامت سکانس ها به طرف حاشیه گنبدها در هر مرحله از دوره رسوب گذاری، افزایش ستبرای لایه ها در هر مرحله به طرف حاشیه گنبدها و تغییرات فونای زیستی و در نهایت با تغییر حوضه رسوبی به طرف حاشیه گنبدها در هر مرحله ثبت شده است. الگوی تغییرات پراکنش رسوبات در فاصله20 کیلومتری از گنبدهای مورد نظر یکنواخت بوده که نشان از تاثیر محلی گنبدها می باشد همچنین بر اساس تغییرات رخساره های سنگی، زیستی و تغییرات سکانس ها در حاشیه گنبدهای مورد مطالعه، شدت حرکت این گنبد ها در بازه های زمانی مطالعه شده متفاوت می باشد. بطوری که در بخش باختری گستره مورد نظر (کوه خمیر) بیشترین فعالیت گنبد این کوه در کرتاسه پسین بوده اما در بخش شمالی (کوه نمک)، اوج فعالیت این گنبد در میوسن روی داده است. در بخش زمین شناسی نفت، این گنبد ها در گستره مورد مطالعه به علت داشتن سیستم های نفتی اعم از سنگ منشا (سازندهای گورپی و پابده)، سنگ مخزن (سازندهای جهرم، آسماری و بخش آهک گوری سازند میشان) و سنگ پوش مناسب (سازند گچساران) سبب ایجاد نفتگیرهای مختلف بخصوص در بخش رسوب شناسی، با تغییر رخساره در مقیاس محلی سبب ایجاد نفتگیرهای چینه ای شده است.
فریبا نیکبخت منصور قربانی
. مطالعات میکروسکوپی برروی سازند بهرام منجر به شناسایی 5 کمربند رخساره ای ساحلی (shore)، پهنه ی جزر و مدی (tidal flat)، لاگون (lagoon)، سد (shoal) و رخساره ی دریای باز (open marine) شده است. بررسی ویژگی های رخساره ها و ریز رخساره های سازند بهرام و تغییرات آنها در جهت جانبی و قائم نشان می دهد که این سازند در یک محیط دریایی کم عمق فلات قاره مختلط تخریبی – کربناته (mixed carbonate – calstic shelf) به جای گذاشته شده است که بخش های کربناته مشخصه های یک رمپ کربناته (carbonate ramp)را از خود نشان می دهد. رخساره ی ماسه سنگی و شیلی به ترتیب مشخصه های کرانه ی ساحلی (foreshore) و پهنه ی گلی (mud flat) مجاور ساحل را دارند. بررسی های چینه نگاری سکانسی سازند بهرام در برش شمس آباد، به شناسایی سه سکانس رسوبی رده سوم منجر گردید. مرز زیرین و بالایی این توالی از نوع sb1 می باشد. سکانس اول شامل دو سیستم تراکت tst و hst می باشد که مرز بالایی این سکانس از نوع sb2 است. سکانس دوم نیز شامل سیستم تراکت tst و hst می باشد و مرز بالایی از نوع sb2می باشد. سکانس سوم از tst آغاز شده و بعد از early hstو late hst با fsst ادامه می یابد و با مرز بالایی سازند که از نوع sb1 است، خاتمه پیدا می کند. در نهایت با مقایسه تغییرات عمودی رخساره های میکروسکوپی با تغییرات جهانی سطح آب دریا می توان یک توالی عمومی به سمت بالا پسرونده را برای سازند بهرام، از قاعده به رأس در نظر گرفت.