نام پژوهشگر: محمد جوادی
محمد جوادی هاشم داداشپور
تحولات شتابان شهرنشینی در ایران موجب بروز مشکلاتی در ابعاد گوناگونی گردیده است و عدم توان پاسخگویی محیط های شهری به مسائل ایجاد شده، موجب گردید تا حریم شهرها در معرض رشد ناموزون شهرها و هجوم کاربری های شهری قرار گیرند. کلان شهر تهران در رابطه با مسائل مذکور در نواحی پیرامونی (محدوده حریم) با چالش های متعددی روبروست که علاوه بر منطقه کلان شهری تهران، قلمرو ملی را نیز تحت تأثیر قرار می دهند. تحولات گذشته و چالش های موجود موجب گردیده که نوعی ناپایداری در ابعاد مختلف زیست محیطی، اجتماعی- فرهنگی، سیاسی-امنیتی، اقتصادی، کالبدی و فضایی و ... در این محدوده حاکم گردد که محدوده حریم تهران را به مسئله ای محلی و ملی بدل می سازد. از این منظر ضرورت برنامه ریزی برای محدوده حریم تهران مطرح می گردد. بنابراین امکان سنجی ایجاد کمربند سبز به عنوان یکی از سیاست های محدود سازی رشد شهری در محدوده حریم شهر تهران، در این پژوهش مورد بحث قرار می گیرد. هدف اصلی در این پژوهش هدایت و کنترل رشد شهر تهران و سایر شهرهای واقع در محدوده حریم تهران از طریق بررسی نحوه ایجاد کمربند سبز و تعریف عملکردهای مجاز در این محدوده است. در این راستا، بررسی مفاهیم مرتبط با حریم نشان می دهد که مفهوم کمربند سبز نوعی برنامه ریزی برای حریم است. این مفهوم برای اولین بار به عنوان یکی از سیاست های تحدید رشد شهری در برابر رشد سریع و بی رویه حومه ها و مقابله با چالش هایی نظیر پراکنده رویی و اتصال شهرهای حومه ای به شهر مرکزی) برای اولین بار در انگلستان، پایه ریزی شد. تا پیش از دهه 1990 صرفاً جنبه حفاظتی کمربند سبز مورد توجه بود اما از دهه 1990 ابعاد مختلفی نظیر ویژگی های تفریحی و زیست محیطی کمربند سبز نیز مورد توجه قرار گرفت. در این ارتباط پس از بررسی رویکردهای نظری مرتبط با این مفهوم، نگرش یکپارچه به دلیل نگاه چندبعدی به موضوع در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس چهار پهنه حفاظتی، کشاورزی، شهری و تأسیساتی در محدوده حریم شهر تهران در قالب کمربند سبز پیش بینی شده است. به منظور شناسایی محدوده پهنه های مذکور، شاخص های مربوط به تعیین هر پهنه تدوین شده و با استفاده از روش دلفی و مصاحبه با کارشناسان ذی ربط، طبقه بندی شاخص ها و ضریب اهمیت آن ها نسبت به یکدیگر تعیین می گردد. سپس شاخص ها مکانی شده و با استفاده از روش همپوشانی لایه های مکانی فرآیند روی هم گذاری لایه ها انجام می شود. یافته های پژوهش حاکی از این است که در محدوده حریم شهر تهران، با نگرش یکپارچه، کمربند سبز در قالب چهار پهنه حفاظتی، کشاورزی، توسعه شهری و تأسیسات و زیرساخت ها می تواند تعریف شود. به این صورت که پهنه های شمالی و شرقی شهر تهران به دلیل اینکه واجد ارزش های طبیعی و زیست محیطی هستند در اولویت حفاظت قرار دارند، اگر چه فعالیت های کشاورزی و باغداری به صورت پراکنده در این مناطق انجام می پذیرد. اما شرایط در جنوب شهر تهران (نیمه جنوبی محدوده حریم) به گونه دیگری است، به این صورت که علاوه بر محوریت کشاورزی در این حوزه، شرایط برای توسعه پهنه های شهری و تأسیسات و زیرساخت ها در این منطقه فراهم می باشد و به این ترتیب، ترکیبی از هر چهار پهنه را در نیمه جنوبی حریم می توان مشاهده نمود.
محمد جوادی مرتضی احمدی
انتخاب روش استخراج یکی از مهمترین تصمیم هایی است که بایستی توسط مهندسین و مدیران اتخاذ شود. انتخاب روش استخراج به منظور استخراج یک کانسار کاملا مرتبط با مسائل اقتصادی، ایمنی و ظرفیت تولید آن معدن می باشد. هدف اصلی از انجام این تحقیق ارائه یک روش ترکیبی به منظور انتخاب بهترین روش استخراج با استفاده از معیارهای موثر و نظر افراد خبره می باشد. مدل پیشنهاد شده بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و روش شباهت به گزینه ایده آل بنا نهاده شده است. از روش تحلیل مراتبی فازی به منظور وزن دهی معیارها استفاده شده است. وزن های محاسبه شده در روش تاپسیس به منظور انتخاب مناسب ترین روش استخراج مورد استفاده قرار گرفته است. کانسار انگوران از نظر کیفی یکی از کانسارهای شاخص جهان به شمار می رود. این کانسار از سه بخش اکسیدی، سولفوری و مخلوط تشکیل یافته است. بخش اکسیدی در بالاترین قسمت کانسار، بخش سولفوره در پائین ترین قسمت و بخش مخلوط (مخلوط اکسید و سولفور) بین آن دو قرار گرفته است. کانسار انگوران از سطح زمین در تراز حدود 2980 متر رخنمون داشته و عمق آن در حدود تراز 2700 متر است. تعیین حد بهینه استخراج روباز و زیزمینی با توجه به فعالیت همزمان استخراج در این دو بخش انجام گرفته و پیشنهاد گردیده است که حد استخراج زیرزمینی تراز 2770 متر در نظر گرفته شود. مدل پیشنهاد شده در انتخاب روش استخراج بخش زیرزمینی معدن سرب و روی انگوران مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد روش کندن و پرکردن بهترین روش استخراج این معدن می باشد. با توجه به انتخاب روش کندن و پرکردن، تحلیل پایداری کارگاه های استخراج با استفاده از روش عددی تفاضل محدود و کاربرد نرم افزار flac2d انجام گرفته است. نتایج نشان دهنده پایداری کارگاه های استخراج در بخش سولفور و وجود ناپایداری در کارگاه های استخراج بخش اکسید می باشد. کلمات کلیدی: انتخاب روش استخراج، تحلیل سلسله مراتبی فازی، تاپسیس، کندن و پرکردن، تحلیل پایداری
علیرضا عرب گلارچه محمد مقیمان
توربین داریوس یکی از انواع توربین های بادی محور عمودی است که علی رغم ساختار ساده، تحلیل بسیار پیچیده ای دارد. در این مطالعه با استفاده از دینامیک سیالات محاسباتی، برهم کنش جریان باد و تیغه های صلب، با در نظر گرفتن ممان اینرسی، در روند افزایش سرعت روتور توربین بادی داریوس از نوع تیغه مستقیم مورد بررسی قرارگرفته است. معادلات اساسی در نرم افزار انسیس فلوئنت بر اساس روش حجم محدود گسسته و توسط الگوریتم پیزو حل شده است. شبیه سازی به صورت غیر پایا و از شبکه پویا برای بررسی حرکت روتور استفاده شده است. در مطالعات پیشین سرعت توربین به صورت ثابت و جز داده های مساله فرض می شد. اما در این پژوهش با استفاده از مدل 6dof با محاسبه برآیند نیروهای وارد بر جسم (نیروهای آیرودینامیکی ناشی از جریان باد وارد بر تیغه ها و نیروهای مکانیکی شامل اصطکاک و گشتاور ناشی از بار ژنراتور) از قانون دوم نیوتن شتاب، سرعت و موقعیت لحظه ای توربین محاسبه می شود. نتایج توانسته حرکت روتور را از لحظه سرعت صفر تا زمانی که توربین به سرعت نهایی خود می رسد شبیه سازی کند. با شبیه سازی روند افزایش سرعت، علل کاهش گشتاور در سرعت دورانی پایین تر از حد بهینه بررسی شده و نشان داده شده واماندگی بالا و گریز جریان باد از داخل روتور بدون برخورد با تیغه ها در سرعت های دورانی پایین موجب افت توان تولیدی می شود. علاوه بر این نتایج نشان می دهد ممان اینرسی نقش مهمی بر فرکانس و دامنه ی سرعت زاویه ای، نوسانات گشتاور خروجی و توان خروجی توربین داشته که در تحلیل مکانیکی پره ها از جمله پدیده خستگی از اهمیت زیادی برخوردار است.