نام پژوهشگر: علیرضا رضازاده
کیوان فتحی امیر خیز مجید امینی دهقی
به منظور بررسی اثر کاربرد خاکی و برگی عنصر آهن، بر صفات مرفولوژیک و فیزیولوژیک یک رقم گلرنگ بهاره(il 111)، تحت تنش کمبود آب ، آزمایشی در سال زراعی 87-1386، در مزرعه پژوهشی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه شاهد اجرا گردید. این آزمایش به صورت کرت های خرد شده(اسپلیت پلات)، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی، با 4 تکرار انجام گرفت. عامل اصلی شامل تنش خشکی در دو سطح، به شرح زیر بود: 1- بدون قطع آبیاری (آبیاری بر اساس تخلیه50 درصد رطوبت ظرفیت زراعی)، 2- قطع آبیاری در مرحله گلدهی و گرده افشانی (آبیاری بر اساس تخلیه 75 درصد رطوبت ظرفیت زراعی) کرت های فرعی، شامل 8 سطح آهن(از منبع سکوسترین 138)، که 4 سطح آن به صورت کاربرد خاکی، با مقادیر(0 ، 50 ، 100 و 150 کیلوگرم کلات آهن در هکتار) و 4 سطح هم ، محلول پاشی با غلظت های (0، 1 ، 2 و 3 در هزار) ، بر روی یک رقم گلرنگ بهاره(il 111)، صورت گرفت. نتایج بدست آمده به شرح زیر است: تحت اثر تنش خشکی، میزان فعالیت تمامی آنزیم های آنتی اکسیدانت و پرولین، مالون دآلدهید به استثنای فعالیت آنزیم پراکسیداز ، افزایش معنی داری یافت. بررسی ها نشان داد که نوع کاربرد خاکی و برگی کلات آهن بر روی میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت و متابولیت های مورد اندازه گیری شده اثر معنی داری داشته است، به طوری که میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز ، پلی فنل اکسیداز افزایش بیشتری از خود نشان دادند. افزایش میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز، پلی فنل اکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز و غلظت زایلوز، مانوز و کاهش مقادیر مالون دآلدهید ، تحت شرایط تنش خشکی، همراه با کاربرد خاکی کلات آهن، مشاهده شد. در حالی که، کاربرد برگی کلات آهن، بر روی میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز، تجمع پرولین ، اثر بیشتری داشته است. تحت شرایط بدون تنش خشکی نیز، بیشترین میزان فعالیت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز و ، تجمع پرولین و کمترین مقدار مالون دآلدهید، در اثر کاربرد خاکی عنصر آهن، مشاهده شد و بیشترین میزان فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز نیز، در اثر کاربرد برگی عنصر آهن مشاهده شد.از نظر عملکرد و اجزای عملکرد در شرایط تنش خشکی، مشخص گردید که تعداد طبق در بوته، تعداد دانه در طبق، وزن هزار دانه و عملکرد دانه، کاهش معنی داری یافتند. عملکرد بیولوژیک نیز، تحت اثر تنش خشکی، کاهش یافت.از لحاظ عملکرد و اجزای عملکرد، بیشترین تعداد طبق در هر بوته، در اثر کاربرد خاکی کلات آهن، بدست آمد و عملکرد بیولوژیک هم در اثر کاربرد خاکی کلات آهن، افزایش معنی داری داشت. ولی شاخص برداشت، تحت تأثیر کاربرد خاکی و برگی کلات آهن قرار نگرفت. نتایج نشان داد که بیشترین میزان عملکرد دانه و شاخص برداشت تحت شرایط بدون تنش، همراه با کاربرد برگی کلات آهن و تعداد طبق در هر بوته و تعداد دانه در طبق نیز در اثر کاربرد خاکی کلات آهن، افزایش معنی داری داشتند، در حالی که در شرایط تنش خشکی، بیشترین تأثیر بر روی اجزای عملکرد مانند تعداد طبق در هر بوته و وزن هزار دانه، در اثر کاربرد برگی عنصر آهن، به دست آمده است و عملکرد دانه هم در اثر کاربرد خاکی کلات آهن، به بیشترین مقدار خود رسید.عملکرد بیولوژیک نیز در هر دو شرایط تنش و بدون تنش خشکی، در اثر کاربرد خاکی کلات آهن، افزایش معنی داری یافت.میزان اسیدهای چرب پالمیتیک، استئاریک ، اولئیک اسید ، تحت اثر تنش خشکی، افزایش معنی داری داشتند، در حالی که میزان اسید چرب لینولئیک و عملکرد روغن، کاهش معنی داری یافتند. بیشترین درصد اسیدهای چرب پالمیتیک، استئاریک، اولئیک اسید، دراثر کاربرد خاکی کلات آهن بود، در حالی که بیشترین درصد اسید چرب لینولئیک و عملکرد روغن، در اثر کاربرد برگی کلات آهن، به دست آمد. در شرایط بدون تنش و تنش نیز، بیشترین میزان عملکرد روغن دانه به ترتیب متعلق به تیمارهای محلول پاشی و کاربرد خاکی کلات آهن بوده است. بیشترین درصد اسیدهای چرب استئاریک، اولئیک و لینولئیک، در شرایط بدون تنش، همراه با کاربرد خاکی کلات آهن، مشاهده گردید، در حالی که کمترین وبیشترین درصد اسیدهای چرب پالمیتیک و لینولئیک، در شرایط تنش، در اثر کاربرد برگی کلات آهن، به دست آمده است.
فاطمه شاهین حسین شهبانی ظهیری
سلولز به عنوان فراوان¬ترین ماده آلی قابل تجزیه، شامل پلیمرهای خطی متشکل از واحدهای گلوکز با پیوندهای بتا 1 و4 گلیکوزیدی می¬باشد که می¬تواند به عنوان بهترین ذخیره برای تولید انرژی، غذا و مواد شیمیایی مورد نیاز انسان در نظر گرفته شود. هیدرولیز کامل آنزیمی مواد سلولزی نیازمند همکاری سه آنزیم اندوگلوکاناز، اگزوگلوکاناز و بتاگلوکوزیداز است. تا به امروز ژن¬های بتاگلوکوزیداز با ویژگی¬های مختلف از انواع میکروارگانیسم¬ها مانند مخمر، قارچ¬ها و باکتری¬ها جداسازی و همسانه¬سازی شده¬اند. در پژوهش حاضر از باکتری سرمادوست exiguobacterium sp. sh3. به عنوان منبعی برای استخراج آنزیم¬های سلولازی استفاده شد. جداسازی ژن با استفاده از pcr و طراحی آغازگرهای مناسب از باکتری exiguobacterium sp. sh3 انجام شد و سپس توالی ژن تحت پیشبر t7 در باکتری اشرشیا سویه¬ی bl21 همسانه-سازی و بیان گردید. تأیید بیان پروتئین همسانه¬سازی شده در باکتری e.coli با روش sds-page انجام شد و تیمارهای مختلف برای بررسی ویژگی¬ها و شرایط بهینه¬ی فعالیت آنزیم در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که توالی همسانه سازی شده، پروتئینی 51 کیلودالتونی با خاصیت بتاگلوکوزیدازی تولید می¬کند. فعالیت آنزیم در حضور پارانیتروفنل گلوکوپیرانوزید (p-npg) به عنوان سوبسترا تأیید شد. بنابراین با توجه به نتایج این تحقیق می¬توان جداسازی و همسانه¬سازی آنزیم سلولازی را از طریق باکتری سرمادوست exiguobacterium sp. sh3 انجام داد.
محدثه ایزدی فرد علاءالدین کردنائیج
بهبود صفات مربوط با کیفیت نانوایی در گندم نان، یکی از مهمترین اهداف برنامه های به نژادی این محصول می باشد. کیفیت و کمیت پروتئین دانه گندم به طور اساسی به صفات مرتبط با گلوتن مانند محتوای گلوتن مرطوب و خشک، محتوای گلوتن کل، شاخص گلوتن، محتوای گلیادین و گلوتنین وابسته است. صرف نظر از ژن¬های شناخته شده ای مانند glu-a1، glu-b1، glu-d1،gli-a1، gli-b1، gli-d1، به نطر می رسد که مکان های ژنی صفات کمی(qtl)، نیز در کنترل تنوعات فنوتیپی این ویژگی ها نقش موثری دارند. در مطالعه حاضر، نواحی کروموزومی مرتبط با صفات مورد اشاره در یک جمعیت نقشه¬یابی متشکل از 118 لاین خویش آمیخته(اینبرد) نوترکیب به روش نقشه¬یابی فاصله¬ای مرکب و براساس نقشه پیوستگی 205 مکان آللی نشانگر ریز ماهواره و سه مکان آللی نشانگر¬های مورفوژیک شناسایی شدند. براساس نتایج به¬دست آمده، برای محتوای گلوتن مرطوب یک qtl بر روی کروموزوم 5a، پنج qtl برای محتوای گلوتن خشک بر روی کروموزوم¬های 2a، 2d، 3a، 6a و 6d، دو qtl برای محتوای گلوتن کل بر روی کروموزوم های 1d و 4d، یک qtl بر روی کروموزوم 3d برای شاخص گلوتن و دو qtl برای محتوای گلیادین بر روی کروموزوم¬های 7aو 7b و در نهایت یک qtl برای محتوای گلوتنین بر روی کروموزوم 6d تعیین مکان شدند.
فرشته بدخشان امیرمحمد ناجی
سیاه دانه (nigella sativa l) از خانواده آلاله (ranunculaceae) یکی از گیاهان دارویی ارزشمند است که در برخی مناطق ایران کشت می¬شود. این پژوهش به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ-های سیاه دانه با استفاده از نشانگرهای مولکولی issr و scot انجام شد. جمعیتی شامل 80 ژنوتیپ سیاه دانه از نقاط مختلف کشور انتخاب گردید و توسط 17 آغازگر issr و 9 آغازگر scot مورد ارزیابی قرار گرفت. آغازگرهای issr در مجموع 79 قطعه dna تکثیر نمودند که 61 قطعه آنها (77/42%) چندشکل بودند. آغازگرهای scot نیز از مجموع 73 قطعه تکثیر شده، 54 قطعه (72/66%) چندشکلی نشان دادند. میانگین اطلاعات چندشکل (pic) برای آغازگرهای issr و scot به ترتیب 0/148 و 0/177 به دست آمد. ضریب تمایز ژنتیکی در میان جمعیت¬ها (gst) به مقدار 0/40و برآورد جریان ژنی (nm)، به طور متوسط تعداد مهاجرت رد و بدل شده در هر نسل در میان جمعیت¬ها برابر 0/76 محاسبه شد. تجزیه واریانس مولکولی نشان داد که تنوع ژنتیکی به طور عمده در درون جمعیت¬های مورد بررسی (81 درصد) بیشتر از بین جمعیت¬ها (19 درصد) بود. ماتریس تشابه با استفاده از ضریب دایس، تجزیه خوشه¬ای با الگوریتم پیوستگی کامل (complete linkage) و تجزیه به مختصات اصلی انجام شد. بر اساس نتایج حاصل از نمودار خوشه¬ای، ژنوتیپ¬های مورد مطالعه به 6 گروه مجزا در سطح تشابه 0/82 تقسیم شدند. نتایج حاصل از ماتریس تشابه به ترتیب بیشترین و کمترین تشابه را بین نمونه¬های قوچان 3 و قوچان 4 با مقدار 0/96 و نمونه¬های کرمانشاه 4 و رابر 5 با مقدار 0/75 نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد که نشانگرهای issr و scotبه طور موثری می¬توانند برای مطالعه تنوع ژنتیکی توده¬های سیاه دانه استفاده شوند.
سجاد آبرنج نودهی علیرضا رضازاده
چکیده ندارد.
علیرضا عسکرزاده علیرضا رضازاده
چکیده ندارد.
احمد حسنی نیا علیرضا رضازاده
چکیده ندارد.