نام پژوهشگر: منیژه کرمی
سارا کریمی هدایت صحرایی
شناخت انسان از پدیده زیستی نظیر تنفر یا تمایل به مصرف مواد مخدر چندان دقیق نیست. مکانیسم ها و همچنین ارتباطات مناطق مختلف مغز دخیل در تنفر یا تمایل بدرستی شناخته نشده اند و با وجود تحقیقات فراوانی که تاکنون در این زمینه انجام شده است، نیاز به تحقیقات جدید بسیار زیاد است.کشف نیتریک اکساید در دهه 90 میلادی و شناخت آن به عنوان یک میانجی شیمیایی در سیستم عصبی مرکزی، احتمال دخالت آن را در عملکرد های مختلف مغز مطرح می کند که یکی از مهمترین این عملکرد ها، پدیده تمایا و یا تنفر است. از سوی دیگر مراکز عصبی دخیل در تمایل یا تنفر با مصرف دارو های مخدر ارتباط دارند و بدین ترتیب در القاء وابستگی دارویی نقش مهمی را ایفا می کنند. با شناختی که در حال حاضر وجود دارد می توان نتیجه گرفت که بررسی نقش میانجی های عصبی جدید در شناخت هر چه بیشتر مراکز مغزی موثر در تمایل یا تنفر اهمیت دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش نیتریک اکساید موجود در هسته مرکزی آمیگدال در تنفر از مکان شرطی شده است. در این راستا با استفاده از پیش ساز و مهارگر سنتز نیتریک اکساید و با استفاده از مدل ترجیح مکان شرطی شده که امروز به عنوان مدلی استاندارد جهت ارزیابی پاداش داردیی و اعتیاد روانی در حیوانات به کار می رود، به بررسی این هدف پرداخته شد.
سهیلا پورخداداد منیژه کرمی
کلشی سین یک آلکالوئید گیاهی است که مجموعه ای از اعمال سلولی از جمله میتوز، ترشح، طویل شدن سلول، مورفولوژی و حرکت سلول را معیوب می کند. طبق تحقیقات قبلی تزریق کلشی سین به داخل شکنج دندانه ای باعث تخریب سلولهای گرانولی شده و حافظه فضایی را مختل می کند. این ماده به توبولین متصل می شود و میکروتوبول ها را دپلیمریزه می کند و به این واسطه باعث تخریب فرایندهای انتقالی وابسته به میکروتوبول ها از جمله جریان آکسوپلاسمیک سریع می شود. در این تحقیق تزریق دو طرفه کلشی سین(1 ?g/rat) با دوز های مختلف ( ?g/rat8-1) به داخل ca1 هیپوکامپ به منظور تخریب و کاهش جمعیت سلول های پیرامیدال ca1و هم زمان تاثیر کلشی سین و نیتریک اکساید هیپوکامپ پشتی بر روی ترجیح مکان شرطی شده cpp) (و رفتار جستجوی دارو در مدل شرطی با مرفین مطالعه شد. شرطی سازی با کمک روش غیر طرفدار (unbiased) مشتمل بر سه مرحله آشنایی، شرطی سازی و آزمون اجرا شد. طبق نتایج، تزریق داخل هیپوکامپی کلشی سین g/rat? 8 باعث کاهش تعداد نورونهای پیرامیدال ناحیه ca1 هیپوکامپ شده و یادگیری و رفتار جستجوی دارو را در حیوانات تحت آزمایش کاهش داد. اما تزریق زیر جلدی مرفین ( mg/kg5 ) روزانه یکبار طی شرطی سازی ، باعث القا cpp در موش هایی شد که قبلا تحت تزریق داخل هیپوکامپی( ca1 )کلشی سین ?g/rat 8 به عنوان عامل تخریب (lesion) قرار گرفته بودند. تزریق l –آرژینینg/rat )?3)، پیش ساز no ، cpp القا شده توسط مرفین را تقویت کرد. تزریق l-name،g/rat)?3)، یک دقیقه قبل از قبل از l –آرژینین باعث کاهش پاسخ l – آرژینین گردید. این پژوهش نشان داد که no در ca1 هیپوکامپ در بیان پاسخ مرفین در حیوانات تحت تخریب با کلشی سین نقش دارد. مرفین ممکن است به علت تحریک رسپتورهای اپیوئیدی در تگمنتوم شکمی باعث افزایش سطح دوپامین در هیپوکامپ پشتی شده، و اثر تخریبی کلشی سین را تحت تاثیرقرار داده و القا cpp و رفتارهای جستجوی دارو را امکان پذیر کند. اثر no نیز می تواند به واسطه دوپامین در آن ناحیه تنظیم شود که مطالعات آتی نقش این مکانیسم را روشن خواهد کرد.
مهناز رحیم پور منیژه کرمی
شواهد نشان می دهد که بین تقویت مثبت اپیوئیدها و وابستگی دارویی ارتباط وجود دارد. از مرفین جهت القاء ترجیح مکانی شرطی شده و از نالوکسون برای تظاهر وابستگی دارویی به مرفین استفاده می شود. در این پژوهش، اثرات تزریق (l-name) ng- nitro-l- arginine methyl ester به عنوان مهارگر آنزیم نیتریک اکساید سینتاز و l – آرژینین به عنوان پیش ساز نیتریک اکساید به داخل هسته مرکزی آمیگدال، بر بیان ترک القاء شده با نالوکسون در موش وابسته به مرفین در مدل شرطی سازی مکانی مورد بررسی قرار گرفت و با تکنیک nadph –دیافورز، شواهد مولکولی مبنی بر فعالیت آنزیم نیتریک اکساید سینتاز مطالعه شد. ترجیح مکان شرطی شده (cpp) در موش های نر wistar (گرم250- 200) به روش غیر طرفدار و به صورت یک برنامه پنج روزه در سه مرحله آشنایی، شرطی سازی و آزمون اجرا شد. تزریق زیر جلدی مرفین (mg/kg 7.5-2.5) طی برنامه شرطی سازی 3روزه، ترجیح مکانی معنی دار و وابسته به مقدار ایجاد نمود. تزریق داخل صفاقی نالوکسون (mg/kg 0.1-0.4)، دقیقه قبل از آزمون، بیزاری از مکان شرطی شده را به طور معنی دار القاء نمود که این پاسخ با تزریق مستقیم l- آرژینین (g/rat 3-0.3µ) مقدم بر نالوکسون معکوس شد. همچنین، با تزریق مستقیم l-name (g/rat µ 0.3-3) پیش از تزریق l- آرژینین، پاسخ القایی l- آرژینین متوقف گردید. مطالعات هیستوشیمیایی با nadph-d در هسته مرکزی آمیگدال نشان داد که تزریق l- آرژینین فعالیت آنزیم نیتریک اکساید سینتاز و تولید no را در سلول های این هسته افزایش داده ولی l-name فعالیت آنزیم مذکور و تولید no را کاهش داده است. این یافته ها نشان می دهد که احتمالا سیستم نیتریک اکساید ناحیه آمیگدال مرکزی، در وابستگی روانی به مرفین نقش مهمی را ایفا می کند.
معصومه بیگلرنیا منیژه کرمی
پاسخ به محرک دردزا در دو جنس نر و ماده متفاوت از هم ثبت شده است. یافته های مشابه ای نیز برای انسان در دست است گرچه تا این لحظه در راستای تبیین پاسخ درد زاده های مادران دریافت کننده مرفین که طی بارداری دارو را مطابق برنامه شرطی سازی دریافت داشتند گزارشی منتشر نشده است. بنابراین این پژوهش برای نخستین بار واکنش یاد شده را در پستاندار کوچک مورد بررسی قرار داد. رت های ماده ویستار (g250-200، تهیه شده از انستیتو پاستور ایران) طی روزهای 16-14 بارداری مرفین (mg/kg 5 یا 5/0 ) را به طریق زیر جلدی دریافت کردند. زاده ها پس آنکه از شیر گرفته شدند به صورت ایزوله نگه داری شدند تا به محدوده وزنی g250-200 برسند. آن ها سپس بر اساس جنسیت و دوز داروئی که در دوران جنینی دریافت کردند گروه بندی شدند (6 (n= و تست فرمالین بر روی آن ها انجام شد. فرمالین (?l 50 از فرمالین %5/2) برای القای درد التهابی به صورت زیر جلدی درکف پای راست حیوانات تزریق شد. اثرات تسکین درد مرفین ( mg/kg 5/7- 5/0) در حیوانات تحت آزمایش با استفاده از این تست بررسی گردید به این صورت که مرفین 10 دقیقه قبل از فرمالین بصورت داخل صفاقی تزریق و پاسخ با تست فرمالین مطالعه شد. فرمالین به صورت غیر وابسته به جنس باعث القای درد شد. بی دردی مرفین به طور متفاوتی در نسل اول ظاهر شد؛ زاده های ماده که دوز بالاتری از مرفین را طی دوران جنینی دریافت کردند در مقایسه با جنس مخالف، با دوز بالاتری از دارو در بلوغ دچار بی دردی حاد شدند. پاسخ در هر دو جنس که دریافت کننده دوز پائین مرفین طی دوران جنینی بودند وابستگی به جنسیت نداشت. تجویز مرفین به موش های باردارممکن است منجر به بروز تولرانس یا تحمل به مرفین در فرم بالغ جنس مونث شود. طبق مطالعه حاضر تماس با مرفین در طی دوران جنینی حتی طی یک زمان کوتاه می تواند در سوء مصرف دارو موثر باشد.
معصومه پیروزی منیژه کرمی
نالوکسان آگونیست نسبی رسپتور مو است و منجر به ایجاد رفتار جستجوی دارو می شود. در این پژوهش، اثر نالوکسان بر بیان رفتار جستجوی دارو و تداخل آن با نیتریک اکساید درناحیه ی ca1 هیپوکامپ مورد بررسی قرار گرفت. به موش هایwistar )گرم 350-250) در مدل شرطی سازی مکانی غیر طرفدار نالوکسان داخل صفاقی (0.1-0.4 mg/kg) تزریق شد. ناحیهca1 هیپوکامپ موش به صورت دو طرفه کانول گذاری شد. مطالعات رفتاری بعد ازrecovery انجام گرفت. در ابتدا نالوکسان گریز مکانی را القا کرد. تزریق l- آرژینین(0.003-3 µg/rat) به عنوان پیش ساز نیتریک اکساید به ناحیه ca1 قبل از آزمون پاسخ نالوکسان انجام گرفت. مهارگر سنتز نیتریک اکسایدl-name 0.03-3 µg/rat)) پیش از تزریق l- آرژینین به ناحیه ca1 تزریق شد. اطلاعات حاصل توسط آزمون anova آنالیز شد. نتایج نشان می دهد که نالوکسان یک گریز مکانی را در مقایسه با گروهی که تنها سالین را دریافت کردند، القا کرد. l- آرژینین(0.003-3 µg/rat) تزریق شده به ناحیهca1 به طور معنی داری گریز مکانی القا شده توسط نالوکسان را تقویت کرد و این پاسخ های گریز توسط پیش تزریق l-name (0.03-3 µg/rat, intra-ca1) معکوس شد. علاوه بر این، گروهی که نالوکسان را به تنهایی دریافت کردند یک افزایش در میزان تردد به دو بخش دستگاه شرطی سازی و تکاندن مشابه سگ خیس را نشان دادند در حالیکه گروهی که نالوکسان و l- آرژینین را با هم دریافت کردند یک کاهش در تکاندن و افزایش در تردد به دو بخش دستگاه را نشان دادند. گروه سوم که پیش تزریق l-name وl - آرژینین را داشتند افزایش در میزان ایستادن را نشان دادند. این یافته ها نشان می دهد که نیتریک اکساید ناحیه ی ca1 هیپوکامپ با نالوکسان در بیان رفتار جستجوی دارو تداخل دارد.
سیده سمانه معزی بهرام کاظمی
قرار گرفتن در معرض مواد مخدر، به طور گسترده ای در پستانداران آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفته است. اما، این روند در مدل حیوانی تک سلولی تجربه نشده است. در این مطالعه قرار گرفتن در معرض داروی نالوکسان در paramecium caudatum مورد بررسی قرار گرفت. این میکروارگانیسم در خیسانده یونجه و محیط های مصنوعی کشت داده شد. برای اجرای پروتوکل تلقیح دارویی ابتداml 1 از محیط کشت اختصاصی به لام سدویک- رافتر اضافه شد. سپس دارو در حجم ?l 1 به داخل لام تلقیح گردید. نقطه تلقیح دارو تحت بزرگنماییx 4 میکروسکوپ نوری مورد مشاهده قرار گرفت. اثرات دوزهای مختلف نالوکسان ?g/?l) 4/0-05/0 ( طی فواصل زمانی (sec180-0) به صورت تعداد سلول/ منظر ثبت شد و ثانیه 60 ام که در آن رفتار فرار حیوانات نسبت به نالوکسان بطور نسبی تضعیف شده بود، برای ادامه بررسی ها انتخاب گردید. نمونه های کنترل آب مقطر (1 میکرولیتر) دریافت کردند. پیش تلقیح l- آرژینین (µg/µl 8-1)، محرک سیستم نیتریک اکساید، وl-name (ng-nitro l-arginine methyl ester)، مهارگر این سیستم، تجویز شد. به منظور مطالعه مسیرهای انتقال سیگنال، مهار مسیر cgmp و توقف کانال های کلسیم با بکارگیری پیش تلقیح متیلن بلو و سولفات منیزیم دنبال شد. داده ها با آنالیز واریانس anova مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برابر نتایج میکروارگانیسم مورد نظر، p. caudatum، در مقایسه با آب مقطر در مواجه با نالوکسان رفتار گریز و فرار را احراز کرد .(p<0.0001)و تلقیح l- آرژینین (µg/µl 8-1) پیش از تلقیح نالوکسان رفتار فرار را تقویت کرد، گرچه پیش تلقیح l-name موجب مهار این واکنش گردید. توقف مسیر سیگنالینگ cgmp و کانال کلسیم نیز همین نتیجه را داشت. نالوکسان به عنوان رقیب اصلی مرفین ممکن است محرک لازم را به این سلول ها از طریق مسیرهایی که در روند تجمع و فرار دخیل هستند سیگنال نماید. پاسخ فرار p. caudatum به عنوان عکس العمل موجود میکروسکوپی نسبت به داروی مخدر می تواند راه-گشای شناخت مکانیسم های مولکولی و سلولی اعتیاد به مواد مخدر باشد.
فاطمه لک زایی منیژه کرمی
پیشینه و اهداف: نشانگان تخمدان پلی کیستیک به وسیله نیتریک اکساید (nitric oxide: no) به عنوان یک ماده پیش- التهابی در موش های سفید بزرگ از نژاد ویستار القا شد. این مطالعه کارایی ضد التهابی نالوکسان را بر زادآوری موش های مبتلا به نشانگان تخمدان پلی کیستیک (polycystic ovarian syndrome: pcos) که توسط نیتریک اکساید (no) القا شده، بررسی می کند. مواد و روش ها: موش های ماده نژاد ویستار (با وزن 250-200 گرم) به عنوان حیوانات مورد آزمایش انتخاب و تحت شرایط استاندارد نگهداری شدند. به منظور حفظ چرخه جنسی حیوانات در مرحله دی استروس، از موش های ماده باکره استفاده شد. ال- آرژینین (50 میلی گرم/کیلو گرم) به عنوان پیش ساز no، به شکل داخل صفاقی طی یک دوره 9 روزه، روزی یکبار، تزریق شد. گروه شاهد تنها سالین (1 میلی لیتر/کیلو گرم)را 9روز، روزی یک بار دریافت کرد. برای بررسی اثر ضد التهابی نالوکسان بر باروری موش های درمان شده با ال- آرژینین، گروه دیگری از موش ها 30 دقیقه قبل از دریافت ال-آرژینین (50 میلی گرم/کیلو گرم) نالوکسان (?/0 میلی گرم/کیلو گرم) را به صورت داخل صفاقی در مدت 9 روز دریافت کردند.گروه چهارم برای مقایسه، فقط نالوکسان (?/0 میلی گرم/کیلو گرم) را دریافت کرد. بعد از کامل شدن تزریقات موش های ماده با موش های نر بالغ برای جفت گیری جفت شدند. پس از مشاهده پلاک واژنی، موش های ماده جدا و روز صفر بارداری تعیین شد. مادر ها در روزهای 19 و 20 حاملگی جراحی شدند و تخمدان ها و رحم به روش هماتوکسیلین ائوزین رنگ آمیزی شدند. تعداد جنین ها، وزن و طول تاج- کفل (crown-rump length:crl) آن ها به شکل مجزا بررسی و بین گروه ها مقایسه شد. نتایج: ساختارهای کیستیک در تخمدان موش های تیمار شده با ال- آرژینین در مقایسه با کنترل مشاهده شد که این ویژگی در گروه دریافت کننده نالوکسان مشاهده نشد. تعداد جنین ها در موش های تیمار شده با ال- آرژینین کاهش یافت، ولی در وزن جنین ها و یا crl تغییری مشاهده نشد. اندومتر رحم در گروه تیمار شده با ال- آرژینین رشد داشت اما رشد اندومتر و افزایش سطح و چین خوردگی های رحم تحت تجویز نالوکسان نسبت به گروه فوق و کنترل قابل ملاحظه بود. نتیجه گیری: نالوکسان توانست تغییرات سیستم تولید مثل القا شده توسط تحریک سیستم نیتریک اکساید را مهار کند. پژوهش حاضر کارایی نالوکسان را بر زادآوری موش های مبتلا به pcos نشان می دهد. لغات کلیدی: زاد آوری، سندرم تخمدان پلی کیستیک، نیتریک اکساید، نالوکسان.
نسیبه ریاحی زانیانی منیژه کرمی
کلشی سین اخیرا به عنوان یک سم مخرب و دژنراتیو سلول های کوچک هرمی در ناحیه قشری هیپوکامپ (ca1) شناخته شده است. در این مطالعه تاثیر این آلکالوئید داخل ناحیه ca1 هیپوکامپ، با رفتار جستجوی محیط جدید در الگوی شرطی سازی تاثیر تجویز این آلکالوئید در این مطالعه با رفتار جستجوی محیط جدید در طرح شرطی سازی اندازه گیری شد. ابتدا شرطی سازی با سالین برای بررسی امکان ترجیح و برقراری ارتباط موثر با علائم محیطی دستگاه طراحی و مطالعه شد. موش های نر نژاد ویستار (250 تا 350 گرم) به سه گروه کنترل (دریافت کننده ?l/rat 1 سالین داخل هیپوکامپی) و تجربی (کلشی سین ?g/rat 5 و 1) تقسیم شدند. این حیوانات سالین و یا داروی ذکر شده را پس از نصب کانول و تحت قید دستگاه استروتاکس در ناحیه ca1 دریافت داشتند. یک هفته پس از بهبودی همه حیوانات مرحله شرطی سازی سالین با روش غیر طرفدار (unbiased) را طی پنج روز پشت سر گذاشتند. روز اول، روز آشنایی حیوانات با دستگاه به مدت 10 دقیقه بود. سه روز متوالی بعد از آشنایی، طی فاز شرطی سازی، حیوانات روزانه دو بار و هر بار سالین (ml/kg1) را با فاصله شش ساعت به صورت زیر جلدی دریافت کردند ولی یک نوبت در یک سمت و نوبت دیگر در سمت مقابل 40 دقیقه ماندند. در روز آخر تحت آزمون (10 دقیقه) قرار گرفتند و زمان توقف در دو سمت دستگاه شرطی سازی دو قسمتی و علائمی مانند بوکردن، ایستادن، مرتب کردن (خودآرایی)، تردد بین دو سمت اندازه گیری شد. نتایج این بخش مبنی بر عدم تاثیر معنی دار بر شرطی سازی مکانی به اجرای روند جستجوی محیط جدید منتهی شد. در این روش تزریق کلشی سین (µg/rat 75،25،5،1) و سالین (?l/rat 1) به داخل ناحیه ca1، گرچه مشابه روش فوق انجام شد ولی یک هفته بعد،پس از بهبودی، همه حیوانات الگوی جستجوی محیط جدید را در دستگاه شرطی سازی غیر طرفدار تجربه کردند. روز آشنایی و تست مشابه روش قبل انجام شد و سه روز متوالی میانی حیوانات در دو نوبت صبح و بعدازظهر (به فاصله 6 ساعت هر بار 40 دقیقه) تنها در یک سمت دستگاه مقید شدند. تمام روندها اعم از میزان توقف در هر سمت دستگاه و نشانه های رفتاری به کمک دستگاه اتوویژن ثبت شد. در راستای تکمیل مشاهدات، مطالعات بافتی بر روی مغز همه حیوانات انجام شد. طبق نتایج، این آلکالویید در دوزهای بالا به صورت معنی دار باعث بروز رفتار جستجوی محیط جدید می شود. همچنین رفتار تردد در گروه های دریافت کننده توکسین نسبت به گروه کنترل (دریافت کننده سالین) معنی دار بود؛ اما این آلکالویید تاثیر معنی دار بر رفتارهای ایستادن، بوییدن و خودآرایی موش ها نداشت. شواهد بافتی نشانگر تاثیر مضر کلشی سین بر سلول های هرمی هیپوکامپ در ناحیه قشری است. کلشی سین به دلیل ایجاد اختلال در پلی مریزاسیون توبولین به عنوان عامل مخرب نقل و انتقالات آکسونی شناخته می شود. ولی با این مشاهدات تاثیر تخریبی آن بر نورون های هرمی کوچک قشر هیپوکامپ محتمل به نظر می رسد. بنابر این می توان کلشی سین را کاندیدی برای ایجاد اختلال انتقال عصبی توسط سلول های هرمی هیپوکامپ پشتی فرض نمود.
افسانه ناصری منیژه کرمی
هیپوکامپ در یادگیری و حافظه فضایی نقش دارد. نوروکسین ها مانند کلشی سین می توانند با اثر تخریبی بر ناحیه قشری هیپوکامپ در یادگیری و حافظه فضایی اختلال ایجاد نمایند. در تحقیق حاضر اثر تزریق آنی کلشی سین بر ناحیه ca1 هیپوکامپ در موش های آزمایشگاهی بزرگ با استفاده از رفتار جستجوی محیط جدید مورد بررسی قرار گرفت.موش های بالغ نژاد ویستار در ناحیه ca1 کانول گذاری شدند. آن ها برنامه جستجوی محیط جدید را در دستگاه شرطی سازی غیرطرفدار تجربه کردند.تزریق آنی کلشی سین نقص معنی داری در فرآیند بازخوانی داده های یادگیری شده ایجاد کرد.
مریم دربان فولادی منیژه کرمی
مقدمه: مرفین گیرنده ی اپیوئیدی و نالوکسان آنتاگونیست آن است. این تحقیق به بررسی تداخل مرفین با نالوکسان در غلبه بر عارضه تخمدان پلی کیستیک در موش سفید آزمایشگاهی که بر اثر بیش تولید نیتریک اکساید دچار تخمدان های پلی کیستیک شده، می پردازد. مواد و روش ها: موش های ویستار ماده با محدوده وزنی200-250 گرم به صورت باکره در فاز دی استروس چرخه جنسی نگه داری شدند. این حیوانات برای طراحی آزمایش ها بر اساس دریافت نالوکسان و یا نالوکسان و مرفین به دو دسته. تقسیم شدند. حیوانات تزریق داخل صفاقی پیش ساز نیتریک اکساید یعنی ال-آرژینین (50 میلی گرم/کیلوگرم یک بار در روز) را در طول 9 روز تجربه کردند (گروه کنترل فقط سالین گرفت). 30 دقیقه قبل از ال-آرژینین، نالوکسان (4/0 میلی گرم بر کیلو گرم) داده شد و و 10 دقیقه قبل از آن مرفین (5 میلی گرم بر کیلو گرم) تزریق شد. پس از اتمام آزمایش ها، حیوانات بیهوش و جراحی شدند و تخمدان ها و رحم حیوانات جمع آوری و بررسی شد. نتایج:. نمونه های تخمدان به دست آمده از موش های تحت تیمار ال-آرژینین منظره پلی کیستیک داشت. با پیش دریافت نالوکسان و مرفین هم کیست زائی اتفاق افتاد. بحث و نتیجه گیری: مرفین و نالوکسان احتمالا در بر هم کنش با رسپتورها باعث بروز اثرات مشابه pcos می شوند.
محبوبه هاشمی محمدرضا زرین دست
تزریق l-آرژینین پیش ساز نیتریک اکساید no و l-name ،بازدارنده نیتریک اکساید سینتاز nos، به ناحیه ca1 هیپوکامپ بر بی دردی ناشی از مرفین در موش بزرگ نر در آزمون فرمالین بررسی شد. برای ایجاد درد التهابی، موش های نر نژاد wistar به صورت زیرپوستی (.s.c) فرمالین (2/5 درصد به مقدار 50 میکرولیتر) قبل از آزمون تزریق شد. مرفین (mg/kg 9 -3) به صورت داخل صفاقی (i.p.) 10 دقیقه از فرمالین تزریق شد. مطالعه اخیر نشان داد که تزریق l-آرژینین (µg/rat 3،1 ،0/1 ،0/15) و نه l-name (µg/rat 1 ،0/1 ،0/15)، 5 دقیقه قبل از تزریق فرمالین، در طی فاز حاد پاسخ ناشی از مرفین را برگرداند. اما در فاز مزمن هر دو عامل تزریق شده اثر معنا داری ایجاد کردند. پاسخ به l-آرژینین با پیش تزریق l-name برگردانده شد. از طرف دیگر، l-آرژینین یا l-name به تنهایی دردی در فاز مزمن ایجاد نکردند. بر طبق داده ها واکنش بین مرفین و l-آرژینین از لحاظ آماری معنا دار بود. بر طبق یافته ها، no در ناحیه ca1 هیپوکامپ موش بر بی دردی ناشی از مرفین نقش داشت.