نام پژوهشگر: پیمان قربانی
سعید نصیری رسول سجاد
مکانیزم اثرگذاری سیاست های پولی بر متغیر های کلان اقتصادی یکی از بحث برانگیز ترین مباحث اقتصاد کلان می باشد که سال هاست مورد بحث و تبادل نظر اقتصاددانان مختلف در سرتاسر گیتی بوده و هست.در این پژوهش ما به دنبال رابطه ی نرخ حقیقی سود سپرده های بانکی و اجاره بهای مسکن در ایران هستیم. تجزیه و تحلیل داده های مورد استفاده در این پروژه با استفاده از رهیافت خود رگرسیون برداری(var) و توابع واکنش آنی و تجزیه واریانس صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از داده های فصلی سال های 1389-1370، دوازده مدل مختلف برآورد شد و دو نتیجه ی مهم حاصل گردید: 1- رابطه ی بین شاخص اجاره بهای مسکن و نرخ سود حقیقی سپرده های بانکی کوتاه مدت معکوس بوده و رابطه آن با سپرده های بانکی بلند مدت از روند خاصی پیروی نمی کند و پس از چهارسال هردو رابطه میرا می گردد و حداکثر اثر پذیری شاخص اجاره بهای مسکن از متغیر نرخ سود سپرده ها 4درصد است. 2- با مقایسه ی نتایج حاصل از این پژوهش و مقاله ی حیدری و سوری(1389) می توان به این نتیجه رسید که متغیرهای قیمت مسکن و اجاره بهای مسکن، هرکدام دارای بازار مجزای مربوط به خود بوده و تنها نسبت به هم اثرپذیرند.
مریم السادات حایری اسکویی اصغر ابوالحسنی هستیانی
یکی از سیاست هایی که توسط کشورهای در حال توسعه از جمله ایران ، برای تامین مالی کسری بودجه مورد استفاده قرار می گیرد ،« استقراض دولت از بانک مرکزی» است. استقراض دولت از بانک مرکزی ضمن اینکه موجب می گردد تا دولت مقادیر مشخصی از منابع موجود در اقتصاد را در اختیار خودبگیرد ، باعث افزایش پایه پولی نیز شده و در جامعه تورم ایجاد می کند. این تورم گرچه ازیک طرف ارزش پول و قدرت خرید مردم را کاهش می دهد ولی از طرف دیگر ، باعث ایجاد درآمد از طریق حق الضرب برای دولت می گردد. هدف این تحقیق ، بررسی وتحلیل حق الضرب پول و رابطه مقادیر بهینه حق الضرب و تورم با استفاده از منحنی لافر در ایران است. برای تخمین، ابتدا تابع تقاضای پول توسط مدل فریدمن با فرض انتظارات عقلایی ضعیف و با استفاده از تکنیک همجمعی جوهانسن - جسیلیوس برآورد شده و سپس نرخ تورم حداکثر کننده حق الضرب پول توسط منحنی لافر محاسبه گشته و با نرخ تورم واقعی مقایسه شده است. نتایج تخمین حاکی از آن است که کشش بلند مدت تورم در ایران، منفی 49/4 و کشش بلند مدت تولید ناخالص داخلی سرانه ، مثبت 96/1 می باشد، بدین معنی که در صورت افزایش یک درصدی در تورم انتظاری ،49/4 درصد تقاضا برای مانده حقیقی پول کاهش پیدا خواهد کرد و در صورت افزایش یک درصدی در تولید جامعه 96/1 درصد تقاضا برای مانده حقیقی پول افزایش می یابد. همچنین نرخ تورم حداکثر کننده حق الضرب پول طی دوره 90-1368 برابر 52/14 درصد است در حالیکه نرخ تورم واقعی طی همین دوره رقم 85/18 درصدرا نشان می دهد که به دلیل بالاتر بودن از نرخ تورم بهینه ، سبب شده که اقتصاد ایران در قسمت نامطلوب منحنی لافر قرار گیرد. واژگان کلیدی : کسری بودجه، حق الضرب ، مالیات تورمی، منحنی لافر، تابع تقاضای پول فریدمن
فایقه رزاق پور اصغر ابوالحسنی هستیانی
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیرات تورم و نقدینگی بر نرخ ارز در ایران، طی دوره 1390-1368 است. در این پژوهش با استفاده از الگوی var و تکنیک های تابع عکس العمل آنی به بررسی ارتباط بین متغیرهای نرخ ارز، تورم و نقدینگی پرداخته شده است، در این راستا جهت واقعی کردن متغیرهای اسمی از شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی در ایران استفاده شده است. در این تحقیق پس از استفاده از آزمون دیکی فولر تعمیم یافته جهت بررسی ایستایی و نا ایستایی متغیرها و به دست آوردن یک وقفه بهینه، آزمون جوهانسون وجود یک بردار همگرایی را تائید کرده است. برای تلفیق روابط کوتاه مدت و بلندمدت از الگوی vecm استفاده شده است، که نتایج حاکی از وجود رابطه مثبت بین تورم و نقدینگی با نرخ ارز می باشد. به علاوه بررسی نتایج حاصل از تابع عکس العمل آنی نشان می دهد تکانه مثبت تورم و نقدینگی موجب افزایش نرخ ارز و تکانه مثبت تولید ناخالص داخلی موجب کاهش نرخ ارز می شود. به طوری که تاثیر نوسانات نقدینگی بر نرخ ارز بیشتر از تاثیرات شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی (تورم) بر نرخ ارز می باشد. واژگان کلیدی: نرخ ارز، تورم، نقدینگی، تولید ناخالص داخلی، مدل پولی انعطاف پذیر، روش خودرگرسیون برداری var