نام پژوهشگر: صدرالدین طاهری
مهدی قائدشرف قاسم پورحسن
یکی از مسائل مهم در فلسفه ی اسلامی مبحث تشکیک در وجود است .در این میان یکی از مسائل مهم ناظر به این مبحث ،حیث اثباتی این مسئله است که ناظر به مفهوم وجود و اثبات وحدت مراتب تشکیکی وجود از طریق آن است.استاد مصباح یزدی بنابر تعریف معقولات ثانیه ی فلسفی –که عروضی ذهنی و اتصافی خارجی دارند –این استدلال را قابل مناقشه می خوانند و معتقدند باید که مبحث تشکیک در ذیل مباحث علت و معلول مطرح گردد.در پاسخ بدین سوال دو نظریه مطرح شده است.یکی از پاسخ ها متعلق به عبد الرسول عبودیت می باشد که گرچه تعریف فوق الذکر از معقولات ثانیه ی فلسفی را می پذیرد اما معتقد است که مفهوم وجود به سبب ویژگی ها و خصائصی که بنابر مبحث اصاله الوجود پیدا می کند شامل مناقشه ی فوق نمی شود.پاسخ دوم متعلق به ایت الله جوادی آملی است .ایشان معتقدند که بر طبق برهانی که مرحوم آخوند ملاصدرا در اسفار ذکر کرده اند ،معقولات ثانیه ی فلسفی نیز همانند معقولات اولی به خارج راه یافته و لذا هم عروضشان خارجی است و هم اتصافشان.از این رو وحدت معقولات ثانیه ی فلسفی از آنجا که عروضشان خارجی است دال بر وحدت مصادیق آن ها می باشد.چون وجود نیز از معقولات ثانیه ی فلسفی است بنابراین وحدت آن دال بر وحدت مصادیق خارجی آن است .لازم به ذکر است که نظریه ی مختار در این پایان نامه ،همین نظریه ی اخیر می باشد.
سمانه سمنانی صدرالدین طاهری
تلاش در جهت کسب معرفت نفس چه در اندیشه بشری و چه در اندیشه دینی از ارزش و اهمیّت والایی برخوردار است، در نگاه بشر، انسان شناسی و علم به احوال روح و روان انسانی در تبیین مفاهیم اخلاقی و معنادار بودن زندگی بسیار موْثر و سودمند می باشد و در نگاه دین: شناخت و دریافت حقیقی نفس علاوه بر تقویت و اصلاح قوه ی نظر و عمل در انسان سعادت و رستگاری او را رقم می زند. لذا به دلیل اهمیّت بسیار این موضوع، آیات و روایات پیوسته به این مهم پرداخته و توجه به آن را لازمه ی رستگاری بشر دانسته اند. چنان که خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: « قسم به نفس ناطقه و آن که او را نیکو (به حد کمال) بیافرید و به او شر و خیر او را الهام کرد، که هرکس خود را از گناه پاک سازد، رستگار خواهد بود » (الشمس، آیه 7ـ10). بنابراین، این مسئله نزد فلاسفه اسلامی، همواره از جایگاه رفیعی برخوردار بوده است چنان که کمتر فیلسوفی یافت می شود که علم النفس را در صدر مباحث خود قرار نداده باشد. در این میان ملاصدرا همچون دیگر فلاسفه به اهمیّت موضوع واقف بوده و معرفت نفس را هم در شناخت مبدأ و اوصاف و افعال او نردبان ترقی دانسته که بدون پیمودن مدارج آن نیل به معارف الهی میسور نیست، و هم آن را در شناخت معاد و شئون آن کلید گشایش می شمارد که استمداد از آن، آشنایی به درون گنجینه قیامت شناسی مقدور نخواهد بود. اما در بحث معرفت نفس یکی از اهم مباحث ، مسئله جوهریت و تجرد نفس ناطقه می باشد که در این رساله تلاش شده است ابتدا با بیان کلیاتی در خصوص نفس یعنی اثبات وجود آن ، تعریف نفس ، تعریف تجرد و مراتب تجرد وارد بحث اصلی گشته و ضمن بیان ادله جوهریت و تجرد نفس ناطقه آنها را مورد بررسی و نقد قرار دهیم . با نگاهی به گذشته و گذاری به آثار فیلسوف مشائی یعنی ابن سینا در می یابیم که حقیقت نفس در نزد وی ، امری «روحانیه الحدوث و روحانیه البقا» است که در جهت اثبات تجرد نفس با این ویژگی به بیان ادله و براهینی در این رابطه پرداخته است . اما با گذر از فلسفه ابن سینا و رسیدن به حکمت متعالیه در می یابیم که حقیقت نفس در نزد صدرالمتاًلهین ،امری است که «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» می باشد و بر خلاف ابن سینا آن را از ابتدا مجرد و روحانی ندانسته بلکه قائل به این مطلب است که نفس با حرکت جوهری خود و نیز به علت ذومراتب بودن امر مجرد مرحله به مرحله از ماده و مادیات دور گشته تا اینکه سرانجام به تجرد محض دست می یابد . ملاصدرا در جهت اثبات تجرد نفس ناطقه آن هم تجرد در مراتب گوناگون ، تجرد برزخی ، تجرد تام عقلی ، فوق تجرد ، به بیان ادله و براهین می پردازد ، اما بیشتر این براهین وام دار از فلسفه ابن سینا می باشد و علی رغم تفاوت مبنای این دو فیلسوف درباب حقیقت نفس ، ملاصدرا به استناد همان ادله به اثبات تجرد نفس ناطقه بر اساس مبنای خود پرداخته است ، که البته این سبب گشته است که برخی از براهین از اثبات تجرد همه نفوس انسانی ناتوان بوده و فقط به اثبات تجرد تام عقلی دسته ای از نفوس بپردازد یا اینکه علاوه بر تجرد تام عقلی ،تجرد نفس در مرتبه خیال را نیز ثابت کنند . بدین ترتیب در این رساله تلاش شده ضمن بیان هر دلیل از کتاب نفس اسفار و توجه به پیشینه آن در فلسفه ابن سینا، اینکه آیا آن دلیل مورد استناد شیخ الرئیس بوده یا خیر، به بررسی حدود انطباق هر دلیل با مبانی ملاصدرا می پردازد.
محمد غریب شاییان صدرالدین طاهری
مبحث علیت از مباحث مهمی است که از دیرباز فکر بشر را به خود جلب کرده است با کنکاش و تامل در مفاد اصل علیت، ذهن این اصل کلی را به اصول و شاخه های مهم تجزیه می کند که اصل سنخیت و اصل ضرورت یا جبر علی و معلولی از آن جمله می باشند. این اصول در میان متکلمان و فلاسفه اسلامی با عکس العمل های متفاوتی مواجه شده است. فلاسفه اسلامی، اصل علیت و توابع فرعی آن مثل ضرورت علی و سنخیت میان علت و معلول و استحاله معلول بدون علت را پذیرفته اند، البته در تفسیر برخی مسایل جزیی و فرعی آن با یکدیگر اختلاف نظر دارند، اما متکلمان مسلمان هم در پذیرش اصل علت و هم پذیرش قواعد فرعی ان و هم تفسیر آنها با یکدیگر اختلاف زیادی دارند.در میان متکلمان مسلمان بیشترین توجه انکار گرایانه به اصل ضرورت علی را اشاعره صورت داده اند. که این مساله یکی از جدی ترین موارد اختلاف میان فلاسفه و اشاعره در بحث علیت است. غزالی به صراحت رابطه ضروری میان علت و معلول را انکار و علیت را به شرطیت و اقتران تفسیر می کند. وی همچنین به بیان توالی فاسد نظریه فلاسفه درباره علیت می پردازد و معتقد است که پذیرش نظریه فلاسفه در این باب، منجر به محدودیت قدرت و اراده مطلق الهی می گردد. از سوی دیگر ابن رشد تلاش کرده، تمام نقدهای غزالی بر فلاسفه را، با دیدگاه مشائی پاسخ دهد و همچنین توالی فاسد انکار علیت را بیان کند. وی اعتقاد به علیت را در منافات با قدرت و اراده مطلق الهی نمی داند. اما درباره ملاصدرا باید گفت که اصل علیت در سرتاسر مکتب ملاصدرا به عنوان یک اصل مهم و حیاتی ریشه دوانده است. با توجه به مفاهیمی چون اصالت وجود، امکان فقری، وجود ربطی و ... بحث علیت عمق ویژه ای در فلسفه اصالت وجودی صدرائی پیدا می کند . وی در فصول پایانی اسفار دوگانگی علت و معلول انکار کرده و نظریه خاص خویش را در این باب بیان می کند. هدف ما در این پژوهش آن است که رابطه اصل علیت با قدرت و اراده خدا از دیدگاه این سه تن به عنوان نمایندگان متکلمین (اشاعره)، فلسفه مشاء و حکمت متعالیه تبیین و تشریح شود. ب: مبانی نظری شامل مرور مختصری از منابع،چهارچوب نظری و پرسشها و فرضیه ها : فرضیه: اگر مبانی و استدلالهای فلاسفه به دقت مورد تامل و تعمق قرار گیرد قدرت و اراده الهی با اصل علیت و فروع آن قابل جمع است. پرسش های اصلی این پژوهش عبارت است از؟ معنای علت و سبب چیست و چند قسم می باشند ماهیت علیت از دیدگاه غزالی چیست در حکمت متعالیه علت و معلول مبتنی بر پذیرش چه مبانی فلسفی است ماهیت علیت از دیدگاه ملاصدرا چیست از دیدگاه غزالی ابن رشد و ملاصدرا چه ارتباطی میان علیت با برخی معارف دینی و فلسفی وجود دارد اهداف اصلی این تحقیق عبارت است از شناسایی علیت و احکام آن شناسایی ماهیت علیت از دیدگاه غزالی شناسایی ماهیت علیت و مبانی فلسفی آن از دیدگاه ملاصدرا شناسایی ارتباط میان علیت با معارف دینی و فلسفی از دیدگاه افراد فوق الذکر این نکته نیز لازم به ذکر است که روش تحقیق ما در این نوشتار کتابخانه ای است و روش تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیلی و توصیفی میباشد و سعی کرده ایم با استفاده از کتابهای معتبر دیدگاههای غزالی این رشد و ملاصدرا را درباره مباحث مرتبط با علیت با شیوه گزارش نمونه بیان کنیم.
محسن موسی وند صدرالدین طاهری
سوال از جاودانگی انسان از دیرباز دغدغه بشر بوده است و سعی او برای یافتن پاسخی به این سوال مشهود است. کیفیت دفن مردگان در انسانهای بدوی نشان دهنده اهتمام و توجه آنها به مساله حیات پس از مرگ بوده است. آنچه که درباره جاودانگی انسان مطمح نظر است و می تواند به عنوان مبانی جاودانگی انسان مورد پرسش، استدلال و یا نقد واقع شود در پنج محور خلاصه می شود: دو ساحتی بودن انسان، جوهریت بعد دوم، تجرد بعد دوم انسان، اصالت ساحت مجرد انسان، بقا یا جاودانگی نفس انسانی. در این راستا توجه به باور مربوط به جاودانگی نفس و روح وتأمل در مورد آن در میان فرقه هایی که هنوز به قدرت خواندن و نوشتن دست نیافته بودند به ویژه اقوام آفریقا، استرالیا، آمریکا و آسیا بسیار حائز اهمیت است.از یک طرف اعتقاد به تناسخ نفوس و از سوی دیگر، پرستش نیاکان، پیوندی جدایی ناپذیر با جاودانگی نفس و زندگی پس از مرگ دارد. لازم است ذکر شود که میان پرستش نیاکان با تقدیس مردگان و تکریم آنها پس از مرگ تفاوت وجود دارد. تکریم در گذشتگان جزء پاره ای از آداب و رسوم است در صورتی که پرستش نیاکان، یعنی افراد برگزیده ای که نقش قابل توجهی در زندگی اقوام خود ایفا نموده اند، جزء عناصر بنیادی باورهای مردم و ادیان ابتدایی اقوام ذکر شده محسوب می شود و حیات جاودان دارند. این رساله به بررسی اندیشه های سه متفکر جهان اسلام یعنی فخر رازی، ابن عربی و ملاصدرا می پردازد و دیدگاه های ایشان پیرامون این پنج محور مطرح شده را واکاوی می کند. ضمن اینکه اقسام جاودانگی و کیفیت جاودانگی انسان و بررسی ملاک انسانیت انسان و تعریف انسان نیز از مباحث این رساله می باشد.
مریم حسن پور صدرالدین طاهری
آنچه پیش رو دارید تحقیقی است در ارتباط با مقایسه اصل علیت از دیدگاه ابن سینا و دکارت ومشتمل بر سه بخش است. در این پژوهش حدود پذیرش علیت و روابط آن از دیدگاه ابن سینا و دکارت بررسی می شود ،آنچه به عنوان نتیجه ی تحقیق میتوان ارائه کرد این است که ابن سینا و دکارت، علیت را می پذیرند و مورد قبول آنهاست، منتها دکارت با همان مبانی خودش، اما همسان با اشاعره پیش می رود و بنابراین با طرح مشیت و اراده خدا مقدمات زیر سوال بردن ضرورت، سنخیت و در نتیجه اصل علیت را فراهم می کند. با این تفاوت که دکارت، جداً معتقد به علیت است چرا که در همه چیز شک می کند اما اشاعره تظاهر به اصل علیت می کنند. چرا که نمی توانند آشکارا آن را انکار کنند. بنابراین دکارت نسبت به اشاعره اشعریتی عالمانه تر دارد
صدرالدین طاهری محمود طاوسی
هنر امپراتوری هخامنشی را هنری فرانژادی خوانده اند، اما ارتباط آن با هنر اقوام تشکیل دهنده امپراتوری هنوز نیازمند واکاوی است. این پژوهش تلاش دارد با بررسی ریشه برخی از نقشمایه های رایج در هنر هخامنشیان (درخت زندگی، گاو، شیر، گوپت، شیردال، یورش شیر به گاو) مسیری که این کهن الگوها برای پذیرش و پایدار شدن در هنر امپراتوری گذرانده اند از خاستگاه ابتداییشان در محدوده تمدنهای کهن فلات ایران و سرزمینهای همجوار (میانرودان، مصر، آناتولی، اورارتو، دره سند و...) پیگیری کند و تغییرات آنها را در این رهگذر و دلایل سیاسی و اجتماعی پایه ریزی این روند را کمابیش روشن سازد. وامداری فرهنگهای گوناگون ساکن در این سرزمین از یکدیگر به گونه ایست که بررسی هرکدام از آنها به تنهایی نمی تواند روشنگر مفهوم یک بن مایه باشد. گستره تاریخی آثار موزه ای گردآمده و بررسی شده در این نوشتار، از عصر نوسنگی تا دوره هخامنشی را در بر می گیرد. داده های پژوهش در پی یک بررسی کتابخانه ای و موزه ای و در دو دسته گردآوری شده اند: نخست نوشتارهای کهن اساطیری و دوم آثار هنری بازمانده از این فرهنگها. روش پژوهش، مقایسه تطبیقی نقش مایه ها و بررسی تحلیلی نوشتارها بوده است. به نظر می رسد دیپلماسی آسان گیری دینی و بهره بردن از رسوم، نمادها و تواناییهای همه ساکنان امپراتوری در آفرینش یک فرهنگ فرانژادی سبب شد تا این سرزمین پهناور پس از دو هزاره نبرد پیاپی، دورانی از آرامش به درازای یک سده را تجربه کند و بستر شکل گیری هویت ملت ایران گردد.
فاطمه ملک زاده صدرالدین طاهری
اکوموزه های بیابانی باعث می شود که زندگی در بیابان جریان پیدا کند و مردم محلی از طریق آن هویت محلی خود را بازشناسند و با مشارکت در حفظ و نگهداری آن کوشا باشند. از آن جایی که استان یزد منطقه ای خشک وبیابانی است احداث اکوموزه ها می تواند راهبردی برای توسعه گردشگری طبیعی دانش محور و معرفی پتانسیل های بی نظیر استان باشد. در این پژوهش هدف معرفی و شناسایی یک اکوموزه در استان یزد می باشد. در جریان دست یافتن به این اهداف با توجه به نظر کارشناسان سه منطقه (صادق آباد بافق، جعفرآباد رضوانشهر و خویدک) که با توجه به اصول اکوموزه پتانسیل بالایی برای احداث اکوموزه داشتند انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش کیفی- کمی ( سلسله مراتبی ) است و داده ها به وسیله پرسشنامه جمع آوری شده است . پژوهشگر در طراحی معیارها و زیر معیارها از نظر متخصصین ، اصول اکوموزه و ژئوپارک بهره برده است. در نهایت داده ها به وسیله دو نرم افزار excel و expert choice تجزیه و تحلیل شدند.
محمد حسینی نژاد صدرالدین طاهری
چکیده ندارد.
زهرا میرمهدی حمیدرضا آیت اللهی
چکیده ندارد.
محمد ملایی ایولی هدایت علوی تبار
چکیده ندارد.
فرزانه چوپانی صدرالدین طاهری
چکیده ندارد.
علی مشهدی صدرالدین طاهری
چکیده ندارد.
هادی زارع مهرجردی علی افضلی
چکیده ندارد.
ملیحه عنابستانی صدرالدین طاهری
چکیده ندارد.
مینا حسن نژاد اصل صدرالدین طاهری
چکیده ندارد.
صدرالدین طاهری محمود طاووسی
چکیده ندارد.
حسن حسینی صدرالدین طاهری
چکیده ندارد.
مینا حسن نژاد صدرالدین طاهری
این پژوهش در پی یافتن پاسخی برای این پرسش است که دیدگاه فلسفی ملاصدرا در باب علم واجب به ماسوا به چه میزان با استنادات وی به متون دینی مطابقت دارد؟ این پژوهش برای وصول به هدف فوق، نخست، دیدگاه فلسفی ملاصدرا را در باب علم واجب به ماسوا با توجه به زمینه های فلسفی آن در فلسفه ی مشاء و اشراق بررسی می کند، سپس مستندات وی را به متون دینی در آثار فلسفی و تفسیر وی بر قرآن کریم و شرح وی بر احادیث اصول کافی، گزارش کرده و در نهایت ضمن اشاره به دیدگاه ملاصدرا در ایجاد سازگاری میان دغدغه های دینی و سیستم فلسفی مورد قبولش، ارزیابی و میزان توفیق وی را در ایجاد سازگاری بررسی می کند. پژوهش حاضر به این نتیجه منجر شده است که تفسیر فلسفی صدرایی در باب علم واجب به ماسوا بیانگر تامّ و تمامی از آیات و روایات شیعی در باب علم نیست، اگرچه وی بسیار کوشیده تا دیدگاه فلسفی اش را به آنچه در متون دینی آمده نزدیک گرداند و در راستای همین هدف نیز به تفسیر و شرح فلسفی آیات و روایات متوسّل شده است.
روح الله دارائی یحیی یثربی
صدر الدین محمد شیرازی ،که درمجامع علمی به آخوند ملاصدرا شهرت دارد ، از حکمای برجسته جهان اسلام در دورۀ اخیر تاریخ اسلام بشمار می آید. نزد ملاصدرا وجود حقیقتی عینی و سرچشمۀ تمامی نیروها و افعال می باشد و لذا اصیل است. وجود و وحدت مساوق بوده و تفکیک ناپذیرند. وجود عینی به دو قسم مشتق می شود : وجود مستقل که همان واجب الوجود است و موجودات رابط که ممکنات بشمار می آیند ، چنانچه در قرآن آمده است : « یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هو الغنی الحمید ». مولاصدرا تقسیم مزبور را یکی از مشخصه های نظام فلسفی خویش یعنی حکمت متعالیه می شمارد . اصطلاح وجود رابط ، مشترک لفظی است و ملاصدرا عنوان کرده است : وجود رابط در ازاء نسبت حکمیه قرار دارند به عبارت دیگر نسبت حکمیه , و معانی حرفی حاکی از وجود رابط هستند.این پایان نامه سعی دارد حیثیت معرفت شناسانه و هستی شناسانه وجود رابط و معانی حرفی در حکمت متعالیه و شارحین آن را مورد تحقیق و رسیدگی قرار دهد. ما باید پرسشهایی فلسفی را مطرح کنیم مبنی بر اینکه آیا معانی حرفی اساساً واجد معنا هستند و اگر چنین است در ازاء آنها آیا مرتبه ای حقیقی در عالم اعیان خارجی محقق است ؟