نام پژوهشگر: مهدیه جعفری
مهدیه جعفری اصغر مکارم
چکیده مقدمه: سکته مغزی سومین علت مرگ و میر، دومین دلیل ناتوانی و از چالشهای بسیار مهم در زندگی است که منجر به ایجاد استرس واختلال در جنبه های مختلف زندگی فرد می شود، برای کاستن وتعدیل این چالشها و همچنین مقابله موثر با این پدیده سازگاری امری ضروری است و به عبارتی نتایج بعدی بیماری و سازگاری بستگی به فرد و متغیرهایی از قبیل شدت ضایعه، نقش خانواده و استراتژیهای مقابله ای خانوادگی و شخصی و منابع مالی و عوامل تسهیل کننده و موانع پیش روی فرد خواهد داشت، هدف از انجام این تحقیق تعیین وضعیت سازگاری وموانع و عوامل تسهیل کننده موثر بر آن در زندگی بیماران سکته مغزی بوده است. روش بررسی: این بررسی یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است و جامعه پژوهش کلیه بیماران مبتلا به سکته مغزی در شهرستان کرمان بودند، نمونه گیری به روش تمام شمار و با توجه به معیارهای ورودی انجام شد، مجموعاً 83 بیمار واجد شرایط وارد تحقیق شدند و داده ها به وسیله پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای فلکمن و لازاروس و پرسشنامه محقق ساخته جهت بررسی موانع و عوامل تسهیل کننده (پس از تعیین روایی و پایایی) و ابزار سنجش سکته مغزی مرکز ملی سلامت جمع آوری گردید و سپس داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی(آزمون تحلیل واریانس، تی- تست و ضریب همبستگی پیرسون) توسط نرم افزار spss(ver16) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های آماری این پژوهش نشان می دهد که بیشترین میانگین برای استراتژی های طلب حمایت اجتماعی، ارزیابی مجدد و حل مسأله برنامه ریزی شده و کمترین میانگین برای استراتژی خود کنترلی و گریز و اجتناب حاصل شده است، بیماران بیشترین مشکلات را به ترتیب در حیطه های سیاستها و عوامل محیطی، حیط? جسمی، حیط? اقتصادی احساس کردند و حمایت اجتماعی و اعتقادات معنوی را به عنوان تسهیل کننده معرفی کردند، بین استراتژیهای سازگاری و موانع و عوامل تسهیل کننده با ویژگیهای دموگرافیک و مدت زمان بیماری و شدت بیماری با توجه به سطح معنی داری (0.05p <) ارتباط معنی داری مشاهده شد، بین مشکلات جسمی و سایکولوژیک و میزان آگاهی و اطلاع رسانی با استراتژیهای مقابله ای (0.05p < ) ارتباط معنی داری مشاهده شد. نتایج: در نهایت یافته ها نشان داد بیماران از استراتژیهای مسأله مدار بیشتر بهره برده اند. مشکلات جسمی و روانی با استراتژیهای مسأله مدار ارتباط معکوس و با استراتژی گریز- اجتناب ارتباط مستقیم دارند، زنها از استراتژی طلب حمایت اجتماعی و معنوی بیشتر استفاده کرده اند، افراد متأهل و تحصیلکرده با مدت زمان بیماری بیشتر و شدت بیماری خفیف تر از استراتژی حل مسأله برنامه ریزی شده بیشتر استفاده کردند. بین سن و شدت بیماری و مشکلات جسمی، روانی و اقتصادی رابطه مثبت وجود دارد، افراد متأهل حمایت اجتماعی بیشتری دریافت کردند و به تبع آن مشکلات جسمی و اقتصادی کمتری را مطرح کردند. تحصیلات بر میزان اطلاعات فرد نسبت به بیماری و مهارتهای مقابله ای تأثیر مثبت می گذارد .