نام پژوهشگر: مجید آقایی
مجید آقایی علی قنبری
رابطه بین مصرف انرژی و فقر و تاثیر مصرف انرژی بر رابطه رشد اقتصادی- نابرابری- فقر در این مطالعه به تفکیک حامل های مختلف انرژی و بخش های مختلف اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت مصرف انرژی بر رشد اقتصادی و در نتیجه فقر و نابرابری، ابتدا رابطه بین انرژی و رشد اقتصادی به تفکیک بخشها و حامل های مختلف انرژی در قالب الگوهای سری زمانی و پانل دیتا بررسی می شود. برآورد رابطه بین انرژی و رشد اقتصادی در قالب الگوهای سری زمانی با استفاده از تخمین زن ardl bounding test پسران و همکاران و در مدل های پانل در چارچوب مدل تصحیح خطای پانل چند متغیره (pecm) و با استفاده از تخمین زنهای حداقل مربعات معمولی پویا (dols)، حداقل مربعات معمولی تعدیل شده کامل (fmols) و روش گروه میانگین ادغام شده (pmg) انجام شده است. با استفاده از تخمین زن های ذکر شده، رابطه علیت کوتاه مدت و بلندمدت بین انرژی و رشد اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه تحقیق به جهت بررسی تاثیر مصرف انرژی بر فقر و نابرابری و به منظور در نظر گرفتن درونزایی احتمالی بین رشد اقتصادی و نابرابری و انرژی و رشد اقتصادی از یک سیستم معادلات همزمان استفاده می گردد. سیستم معادلات همزمان مورد نظر شامل تابع تولید، تابع تقاضای انرژی، تابع نابرابری و تابع فقر می باشد. برآورد این سیستم معادلات با استفاده از روش های متغیر ابزاری 2sls و 3sls انجام شده است. بر اساس نتایج بدست آمده، یک رابطه علیت بلندمدت متقابل بین مصرف انرژی و رشد اقتصادی در کل اقتصاد و همچنین بخشهای مختلف اقتصاد ایران وجود دارد که حاکی از نقش غیر قابل انکار مصرف انرژی بر رشد اقتصادی ایران می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده در مدل های پانل نیز فرضیه بازخورد، مبنی بر رابطه علیت دو طرفه میان انرژی و رشد اقتصادی در استانها و بخشهای مختلف ایران مورد تأئید قرار می گیرد. نتایج بدست آمده از تخمین معادلات همزمان بیانگر تاثیر مثبت و معنی دار مصرف کل انرژی بر کاهش فقر و نابرابری در ایران طی مورد بررسی می باشد. نتایج بدست آمده حاکی از اینست که مصرف انرژی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم از طریق افزایش رشد اقتصادی و کاهش نابرابری بر کاهش فقر موثر می باشد. حامل های مختلف انرژی(برق، گازوئیل، نفت سفید، گاز طبیعی، نفت کوره و بنزین) نیز به جز نفت کوره تاثیر مثبت و معنی دار بر کاهش فقر طی دوره مورد بررسی دارند. از بین حامل های مختلف انرژی، برق و گاز طبیعی بیشترین تاثیر را بر کاهش فقر و نابرابری طی دوره مورد بررسی دارا می باشند. مصرف بنزین علیرغم تاثیر مثبت بر کاهش فقر باعث افزایش نابرابری طی دوره مورد بررسی گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که هیچ شواهدی مبنی بر تأئید فرضیه کوزنتس در ایران با توجه به مدل های برآوردی وجود ندارد و با افزایش رشد اقتصادی نابرابری نیز افزایش می یابد. این نتیجه بیانگر اینست که کشور ایران هنوز در مراحل ابتدایی فرایند توسعه قرار دارد و رشد اقتصادی بوجود آمده فقرزا می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده در مدل های بخشی، تاثیر مصرف انرژی در بخش های صنعت و کشاورزی بر فقر و نابرابری با توجه به شاخص های مختلف نابرابری متفاوت می باشد و ضرایب بدست آمده نیز از نظر آماری در سطح اطمینان بالایی معنی دار نمی باشند، ولی تاثیر مصرف انرژی در بخش خدمات بر کاهش فقر مثبت و معنی دار می باشد. تاثیر مصرف انرژی در بخشهای مختلف اقتصادی بر شاخص های مختلف نابرابری نیز متفاوت می باشد لذا نمی توان اظهار نظر دقیقی در این مورد داشت. با توجه به نقش غیر قابل انکار مصرف انرژی بر رشد اقتصادی و در نتیجه کاهش فقر و نابرابری در کشور و همچنین با توجه به نقش متفاوت حامل های مختلف انرژی بر این متغیرها، انتظار می رود سیاستگذاران حوزه انرژی در کشور، سیاستهای مناسب با توجه به حامل های مختلف و بخشهای مختلف کشور اتخاذ نمایند.