نام پژوهشگر: کاظم رحیمی نژاد
کاظم رحیمی نژاد محمد رضا امینی
سروده های حماسی در قرون متمادی افزون بر کارکردهای ادبی و زبانی خود تکیه گاه هویت ملل بوده است. در ادبیات جهان امروز و از جمله در شعر معاصر فارسی نیز جنبه های حماسی وجود دارد که زمینه ساز تحولات مهمی در حوزه ی ادبیات و اجتماع شده است. پایان نامه ی حاضر به پژوهش در مورد دیدگاه های مهم ترین شاعران چهار شاخه ی شعرنو ایران در برخورد با این موضوع می پردازد. از این رو از میان چهره های شعرنو فارسی شش شاعر انتخاب شده و در فصل های جداگانه به بررسی نمودهای حماسی در محتوا، مضامین، و زبان شعرهای آن ها پرداخته شده است. پس از بیان کلیات تحقیق و مرور حوادث مهم عصر نیما، در فصل سوم نشان داده می شود که نیما در پی گشودن افق جدیدی ست که خواننده را با رنج مردم در جریان وقوع جنگ ها آشنا کند. در فصل چهارم که به بررسی نمودهای حماسی در شعر پنج شاعر شعر نو اختصاص دارد، نشان داده می شود که این دیدگاه در شعرهای شاملو به تقابل با نگاه سنتی به حماسه منجر می شود؛ اما در شعرهای مهدی اخوان ثالث نمودهای حماسی غالبا با ستایش و تبلیغ حماسه های کهن و پدید آورندگان آن همراه است. سیاوش کسرایی از حماسه برای تبیین نگاه ایدئولوژیک خود استفاده می کند و یدالله رویایی در ابتدا از تاثیر ماشینیزم و مدرنیته بر سنت و به تبع آن حماسه در شعرهای خود سخن می گوید. اما فریدون مشیری ضمن آن که به ستایش فداکاری های رزمندگان در دفاع از وطن نیز پرداخته، همواره در شعرش انسان ها را به صلح و دوستی دعوت می کند. بنابراین در یک نگاه کلی شعر نو در روندی تدریجی همراه با ستایش از دفاع و مبارزه در راه ارزش های والا به تبلیغ صلح و دوستی گرایش بیشتری می یابد.