نام پژوهشگر: عیسی کمالی

پویایی شناسی جمعیت ماهی گل خورک، گونه ی scartelaos tenuis در مناطق ساحلی بندر پل (استان هرمزگان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان 1390
  مهسا قاسمی   احسان کامرانی

پژوهش حاضر با هدف پویایی شناسی جمعیت ماهی گل خورک، گونه ی scartelaos tenuis در مناطق ساحلی بندر پل در استان هرمزگان از مهر ماه 1388 تا شهریور 1389 انجام شده است. نمونه ها توسط دست صید شدند. تعیین سن گونه از دو روش اتولیت و استخوان باله ی سینه ای سمت چپ صورت گرفت که بر اساس آن پارامترهای رشد برتالانفی برای این گونه به دست آمد. برای گونه ی s.tenuis میزان 56/0= l?= 17/68،k و 46/0= t0 برای نمونه های نر و 37/17= l? ، 57/0= k و 36/0= t0 برای نمونه های ماده با عملکرد رشد درون گونه ای 07/2 محاسبه شد. حداکثر سن برای این گونه پنج سال به دست آمد. فاکتور وضعیت برای جنس های نر و ماده به ترتیب: 26/0 و 28/0 به دست آمد. میانگین طولی نمونه های s.tenuis صید شده در منطقه ی مورد مطالعه، 79/1 ± 31/13 سانتی متر برای جنس نر و 69/1 ± 46/13 سانتی متر برای ماده ها محاسبه شد و میانگین وزنی به ترتیب برای نر و ماده، 11/2± 36/6 و 2 ± 89/6 گرم محاسبه شد. رابطه ی آلومتریک طول- وزن در این گونه برابر است با:27/2 l 02/1 = w (05/0p< ,906df= ,812/183 = t ). نسبت جنسی گونه ی s.tenuis در طول مطالعه 26/1:1 بوده است. ضریب مرگ و میر طبیعی برای این گونه 1= m در نظر گرفته شد. در یک نتیجه گیری کلی می توان بیان کرد که گونه ی scartelaos tenuis دارای ضریب رشد پایین، مرگ و میر کم و نسبت جنسی برابر می باشد. همچنین الگوی recruitment این گونه با دیگر گونه های گرمسیری تفاوتی ندارد.

تعیین تجمع زیستی فلزات سنگین در بافت های دو گونه ماهی (sillago sihama و platycephalus indicus) در جنوب ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده کشاورزی 1390
  سحر محمدنبی زاده مقدم   علیرضا پورخباز

به دلیل افزایش استقرار صنایع مختلف در سواحل و رشد و توسعه شهرهای ساحلی، اکوسیستم های آبی و آبزیان موجود در آن از فاضلاب ها و آلاینده های تخلیه شده به آب ها به ویژه فلزات سنگین تاثیر می پذیرند. فلزات سنگین پس از ورود به اکوسیستم های آبی در بافت ها و اندام های آبزیان و از جمله ماهیان تجمع یافته و نهایتا وارد زنجیره غذایی می شوند. از آنجایی که ماهی ها بخش عمده ای از رژیم غذایی انسان را تشکیل می دهند، این فلزات سنگین می توانند از طریق تغذیه از ماهیان آلوده وارد بدن انسان گردند. تحقیق حاضر در پاییز 1388، به منظور تعیین غلظت فلزات سنگین (cd, ni, pb, cr) در بافت های عضله، کبد و آبشش ماهیان شورت (sillago sihama) و زمین کن (platycephalus indicus) در منطقه حفاظت شده حرا واقع در استان هرمزگان، انجام گرفت. این مطالعه نشان داد که کبد بالاترین غلظت فلزات کادمیوم، کروم، سرب و نیکل را، به ترتیب با میانگین 91/0، 26/1، 99/0 و 12/3 میکروگرم بر گرم در شورت و 91/0، 49/1، 43/1 و 03/3 میکروگرم بر گرم در زمین کن، نسبت به بافت های آبشش ها و عضله دارا بود. بعد از کبد آبشش با میانگین غلظت 92/0، 79/0، 49/0 و 94/2 در گونه زمین کن و 83/0، 99/0، 65/0 و 99/2 میکروگرم بر گرم در شورت به ترتیب بالاترین غلظت را برای فلزات سرب، کروم، کادمیوم و نیکل دارا بود. میانگین غلظت فلزات فوق الذکر در عضله گونه زمین کن به ترتیب 63/0، 36/0، 28/0 و 64/2 و در عضله شورت 71/0، 62/0، 45/0 و 87/2 میکروگرم بر گرم وزن تر بود. با توجه به محاسبات، کبد بالاترین baf و عضله کمترین مقدار تجمع زیستی را دارا بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون در بافت های مورد مطالعه با عوامل طول کل، وزن و سن نشان داد که ارتباط منفی معناداری بین غلظت فلزات سرب، کادمیوم، کروم و نیکل در تمامی بافت ها با فاکتورهای زیستی مذکور وجود داشت. همچنین نتایج حاصل از بررسی های آماری، حاکی از بالاتر بودن میزان سرب در بافت عضله ماهیان شورت و زمین کن نسبت به استانداردهای china، fao، who و eu بود. مقادیر کادمیوم نیز در هر دو گونه بالاتر از استانداردهای chinaو eu بود. نتایج نشان داد که میزان کروم در دو گونه مورد مطالعه بالاتر از استانداردهای who و fepa بود. در مورد نیکل نیز مقادیر به دست آمده در این مطالعه مبین بالاتر بودن آن نسبت به استانداردهای who و fepa، در هر دو گونه بود.

بررسی برخی ویژگی های تولید مثلی جنس ماده ماهی زمین کن دم نواری (platycephalus indicus ) در آب های ساحلی بندرعباس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان - دانشکده علوم پایه 1391
  نعمت اله سقر   احسان کامرانی

ماهی زمین کن با نام علمی platycephalus indicus از جمله ماهیان استخوانی با ارزش جهان و متعلق به خانواده زمین کن ماهیان platycephalidee است که دارای پراکندگی وسیعی در کل دنیا می باشد. از آنجا که در ایران تاکنون هیچ مطالعه ای بر روی تولید مثل این ماهی صورت نگرفته است،مطالعه حاضر با هدف بررسی برخی خصوصیات تولید مثلی جنس ماده ماهی زمین کن دم نواری در آب های ساحلی بندرعباس انجام شد. در مجموع، 365 ماهی زمین کن در طول یک سال (از خرداد ماه تا اردیبهشت ماه) صید شده و جهت مطالعات زیست سنجی به آزمایشگاه انتقال داده شدند. کل ماهی های گرفته شده شامل 117 نر،243 ماده و 5 عدد نامشخص بودند. میانگین، حداکثر و حداقل طول کل به ترتیب73/3± 08/34، 57 و 18 بودند. بیشترین فراوانی طولی درطبقات طولی 35-33 سانتی متر قرار داشت. میانگین، حداکثر و حداقل کل وزن برای این گونه به ترتیب 17/121 ± 67/320 ،1480و60 گرم بود. همچنین در جنس ماده، الگوی رشد آلومتریک بود. اوج رسیدگی جنسی برای جنس ماده ماهی در اسفند ماه است. میانگین شاخص gsi برای ماده ها 14/2 ± 53/2 بود. بیشترین مقدار gsi در اسفند ماه مشاهده شد. میانگین شاخص گنادوسوماتیک و مراحل بلوغ نشان داد که زمان تخم ریزی در طول اسفند تا فروردین ماه رخ داده بود. بیشترین و کمترین مقدار شاخص کبدی به ترتیب 56/2 و 48/0 بود . بیشترین میانگین شاخص کبدی در بهمن ماه و کمترین در ماه اردیبهشت بود. میانگین اندازه در ابتدای بلوغ جنسی(lm50) برای ماده هاcm 7/33 بود. بین میزان هم آوری با طول کل و وزن کل رابطه معنی داری مشاهده شد. میانگین هم آوری مطلق و قطر تخمک به ترتیب 164462 ± 295951 و 170/0 ± 461/0میلیمتر بوده است. نسبت جنسی نر به ماده 54/0 به 1 بوده و رابطه معنی داری بین آنها وجود ندارد. مواد و روش کار در این مطالعه ، در کل 360 ماهی زمین کن دم نواری که 243عدد ماهی ماده و117عدد ماهی نر می باشد ،مورد بررسی قرار گرفت . نمونه های ماهی زمین کن دم نواری به صورت ماهانه از پانزدهم خرداد 1390 تا پانزدهم اردیبهشت 1391 از مشتاها و بازارماهی فروشان جمع آوری و به آزمایشگاه پژوهشکده آبزیان خلیج فارس و عمان منتقل شد. عملیات بیومتری که شامل اندازه گیری طول کل ، طول استاندارد و وزن کل به وسیله خط کش زیست سنجی با دقت 1 میلیمتر و ترازوی دیجیتال با دقت 1/0 گرم انجام گردید. سپس وزن گناد ها و وزن کبد توسط ترازوی دیجیتال با دقت 01/0 گرم توزین شد. تعیین مراحل رسیدگی جنسی گناد ها (تخمدان) برای مطالعه ماکروسکوپی از روش 5 مرحله ای استفاده گردید. (حسین زاده صحافی ,1380). سپس برش هایی از قسمت ابتدایی و میانی و انتهایی تخمدان داخل محلول فرمالین 10% تثبیت شد و برای عملیات مراحل قالب گیری آماده شدند. تعیین شاخص گنادوسوماتیک (gsi): از تقسیم وزن تر غدد به وزن کل، محاسبه گردید و به صورت درصد نشان داده می شود (biswas, 1993). gsi= شاخص غدد جنسی tw)×100 / gsi=(gw gw=وزن گناد(گرم) tw=وزن کل بدن(گرم) تعیین نسبت جنسی: با استفاده از معادله زیر محاسبه گردید (حسین زاده صحافی ، 1380 ) تعداد ماهیان نر در هر گروه سنی =mi x=mi/fi تعداد ماهیان ماده در هر گروه سنی= fi برای تعیین رابطه طول – وزن از رابطه نمایی زیر استفاده شد(king, 1997). w=alb w= وزن کل(کیلوگرم) l = طول کل(سانتیمتر) a= ضریب شکست منحنی b= شیب منحنی طول بلوغ جنسی(lm50) در تعیین طول در زمان بلوغ جنسی در صد فراوانی نمونه های مراحل سه و چهار در دسته های طولی مشخص گردید که با محاسه مجموع مربعات و از طریق معادله زیر نمودار مربوطه رسم گردید(king, 1995). p= 1/(1+exp[rm(l-lm)]) که در این معادله: p= درصد ماهیان بالغ در طول معین lm = طول ماهی در هنگام رسیدگی جنسی و rm= شیب منحنی نتایج بیشترین فراوانی ماده ها در آذرماه 86.7 و کمترین فراوانی آنها درمهرماه 34 درصد ،همچنین بیشترین فراوانی نرها درمهرماه 66درصد و کمترین فراوانی آنها درآذرماه 13.3درصد محاسبه گردید (جدول1). میانگین (±انحراف معیار)طولی ماده ها 73/3± 08/34سانتیمتر بود و میانگین(±انحراف معیار) وزنی ماده ها 17/121 ± 67/320 ثبت گردید. رابطه طول و وزن در رابطه نمایی طول – کل ، مقدار a و b به ترتیب 004/0 و16/3و ضریب تعیین(r2) 95/0 محاسبه گردید (شکل ). نسبت جنسی کل نمونه های صید شده برای گونه مورد بررسی بر اساس نر به ماده 54/0: 1 تعیین شد. نسبت جنسی در ماههای مختلف اختلاف معنی داری را در سطح قابل انتظار (1:1) در مجموع نشان نداد (05/0< p)( جدول 2). برای تعیین فصل تخم ریزی و زرده سازی، میانگین gsi و his در هر ماه محاسبه شد. بیشترین متوسط (99/5) gsi مربوط به اسفند ماه و کمترین (42/0) آن مربوط به خرداد ماه بود. همچنین مشاهده شد که بیشترین متوسط(65/1) hsi مربوط به در بهمن ماه و کمترین (96/0) آن در اردیبهشت ماه بود (جدول) همانطور که در نمودار (3-3-1) مشاهده می شود متوسط وزن تخمدان در فصول اولیه تا اسفند ماه که بیشترین میانگین gsi را دارا می باشد روند صعودی داشته است و متوسط وزن کبد درفصول اولیه روند صعودی داشته تا بهمن ماه که بیشترین میانگین hsi را دارا بود و در ماه های بعدی روند نزولی دارد. طول بلوغ جنسی در ماهی زمین کن جنس ماده پارامتر دیگری بود که آن را با توجه به نمودار() زیر بدست آوردیم. نمودار (3-7-1) مبین این مطلب است که هنگامی طول بدن در ماهی 7/33 سانتی متر است ،50% از ماهی ها در مرحله بالغ می باشند. لذا طول بلوغ (lm50) 7/33 سانتی متر تعیین شد. شکل1 نمودار بررسی سالیانه متوسط طول کل بدن جنس ماده ماهی زمین کن شکل 2 نمودار مقایسه فراوانی در کلاس های طولی (طول کل) مختلف ماهی زمین کن شکل 3 نمودار رابطه بین طول کل و وزن کل جنس ماده زمین کن جدول : میانگین gsi و his در ماه های سال ماه اردیبهشت فروردین اسفند بهمن دی اذر ابان مهر شهریور مرداد تیر خرداد gsi 754/0 66/2 99/5 716/5 98/4 515/3 338/3 595/1 542/0 472/0 450/0 424/0 hsi 970/0 441/1 510/1 653/1 338/1 215/1 185/1 076/1 074/1 070/1 046/1 045/1 نمودار: مقایسه میانگین gsiو hsi در ماههای سال در ماهی زمین کن دم نواری نمودار: طول ماهی زمین کن در زمان بلوغ جنسی جدول : فراوانی و نسبت جنسی ماهی زمین کن فراوانی نر(%) فراوانی ماده(%) تعداد نر تعداد ماده نسبت جنسی نر به ماده مقدار مربع کای احتمال p 35 65 117 243 54/0: 1 3.42 05/0< بحث وتفسیر رابطه طول – وزن و فراوانی طولی بر اساس نمودار (3-1-1-1) از خرداد 90 تا اردیبهشت 91، ماهی زمین کن دم نواری تغییرات واضحی را از لحاظ اندازه بدن در طول کل نشان داده و بزرگتر شده است. بیشترین طول کل در ماه های اسفند و فروردین دیده شد. یعنی اینکه هرچه ماهی به فصل بلوغ جنسی وتخم ریزی نزدیک می شود، از لحاظ اندازه بزرگتر می گردد که این به دلایل مختلف از جمله بزرگتر شدن کبد (برای زرده سازی ) و بزرگتر شدن گناد (برای تولید تخم بیشتر) مربوط است. مرمضی (1373) بیان کرد که میانگین طول و وزن در هنگام ورود به مرحله ی بلوغ نسبت به مراحل دیگر افزایش می یابد. در نمودار (3-1-1-3) فراوانی در کلاس های طولی مختلف رامقایسه کردیم. کمترین فراوانی ماهی زمین کن درکلاس طولی 57-55 و بیشترین فراوانی مربوط به کلاس طولی 35-33 بود. همانطور که در نمودار مشهود است، تقریباً در وسط نمودار قرار دارد. درماهی مورد نظر ، کمترین فراوانی ها مربوط به طول حداقلcm)21( و حداکثر )(cm 57 (می باشد. نتیجه ، الگوی توزیع نرمال را برای فراوانی طول در یک محیط نشان می دهد. همچنان که در هر جمعیت طبیعی تحت تاثیر انتخاب طبیعی ، صفت متوسط بعنوان حداکثر فراوانی بروز می کند. کمالی و همکاران در سال 1382 ، فراوانی کلاس های طولی ماهی یال اسبی را در آب های استان هرمزگان محاسبه کردند. اوج این فراوانی در کلاس طولی cm 84- 81 بود. حداقل فراوانی ها مربوط به طول حداقل ( cm3) و طول حداکثر (cm114) بود(کمالی و همکاران 1382). که اوج فراوانی نمونه ها در کلاس طولی وسط قرارداشت، یعنی فراوانی طول تابع توزیع نرمال بود ، که با نتایج ما همخوانی دارد. رابطه طول -وزن پژوهشگران شیلات و مدیران آن برای دو هدف مورد استفاده قرار می گیرد. اولین هدف آن پیش بینی وزن ماهی از طول آن است. زیرا برای محاسبه بیوماس یک نمونه از ماهی با استفاده از فراوانی طولی آن بسیار مفید است. دومین هدف آن ، برآورد این پارامتر برای یک جمعیت ماهی می تواند با متوسط آن در منطقه یا با سال های قبل از آن مقایسه شود یا این پارامتر می تواند در میان گروه های مختلفی از ماهیان که شاخص نسبی یا توان جمعیت آن محاسبه شده ، مقایسه شود. (ogle,2011). nikolski(1963) و wootton(1992) معتقدند که تغییرات رشد ماهی ها از نظر طول و وزن را می توان با شرایط محیطی مثل درجه حرارت، مواد مغذی، کیفیت غذایی، نوع سیستم آبی (رودخانه ای یا دریاچه ای ) و همچنین تفاوت های ژنتیکی تفسیر نمود. رابطه پارامتر طول – وزن معنی دار بوده و از مدل نمایی پیروی می کند ( نمودار3-2-1). در واقع میان طول و وزن رابطه مستقیمی وجود دارد و با افزایش وزن ، طول نیز به نسبت مشخص افزایش می یابد. biswas(1993) بیان داشت که بین طول و وزن ماهیان رابطه نمایی برقرار می باشد و نوسانات عوامل محیطی نظیر دما، شوری، نور، اکسیژن، و مواد غذایی در تعیین مقدار توان طول و نزدیکی یا دوری از عدد 3 موثر می باشد. مقدار b در رابطه طول – وزن برای ماهی های زمین کن در حدود 3 (16/3) اندازه گیری شد. که مبین رشد آلومتریک (همزمانی افزایش طول با وزن) در جنس ماده است. hashemi et al,.(2012) مقدار b را برای ماهی زمین کن در آب های خوزستان نزدیک به 3 گزارش کردند که نشان می دهد وزن با طول به طور آلومتریک افزایش می یابد. daliri و همکاران (2012) مقدار b را برای این گونه در آب های ساحلی هرمزگان 3.13 گزارش کردند که با گزارش ما مطابقت دارد. bwazeer(1989) مقدار b را برای این گونه 3.32 در آب های کویت گزارش کرد. که با گزارش ما همخوانی دارد. مقدار b برای آب های هند 99/2 و 91/2 برای نرها و ماده های این گونه به ترتیب اندازه گیری شده بود(naik et al,. 1990) . مقدار b می تواند حدی بین 5/2 تا 5/3 را داشته باشد(gayanilo & pauly, 1997). تنوع b در مناطق مختلف می تواند ناشی از نوسانات فصلی در پارامترهای محیطی ، شرایط فیزیولوژیک ماهی در زمان جمع آوری ،جنس، رشد گناد و شرایط تغذیه ای در ماهی باشد. (king, 2007). تولید مثل شاخص گنادوسوماتیک یک روش برای تخمین زمان تخم ریزی در ماهیان می باشد (biswas,1993). مطالعه روند تغییرات شاخص گنادوسوماتیک (gsi) ماهی زمین کن در طی 12 ماه بررسی نشان داد که در ماهی زمین کن دم نواری بیشترین میزان gsi در اسفند ماه مشاهده شده است (شکل 3-3-1). پس می توان اسفند ماه و احتمالاً فروردین ماه را فصل تخم ریزی این گونه فرض کرد. hashemi et al.,(2012) اوج تخم ریزی این ماهی در آب های ساحلی خوزستان را از فروردین تا اردیبهشت گزارش کردند که گزارش ما را تایید می کند. bawazeer(1989) زمان تخم ریزی این گونه را در آب های کویت از دسامبر(آذر ماه) تا آوریل (فروردین) گزارش کردند که با گزارش ما مطابقت دارد. زمان تخم ریزی این گونه در هنگ کنگ از اکتبر(مهر) تا فوریه (بهمن) گزارش شده است( (ho, 2005). lewis (1971) دوره تخم ریزی چند گونه از خانواده زمین کن را در شمال کوئینزلند (آب های استرالیا) از سپتامبر(شهریور) تا مارس (اسفند) گزارش کرد. بر طبق گزارش vander et al(1991) تخم ریزی ماهی زمین کن در طول ماه جولای (تیر) تا ماه نوامبر( آبان) در آفریقای جنوبی رخ می دهد. masuda وهمکاران (2000) بیشترین مقدار شاخص گنادی را برای این گونه در آب های ژاپن از ماه آوریل (فروردین) تا ماه آگوست ( مرداد) برای هر دو جنس گزارش کردند که اوج آن ماه ژوئن (خرداد ماه) بود. تفاوت در فصل رسیدگی جنسی گنادها و شاخص گنادوسوماتیک می تواند مربوط به اختلاف فصل دوره تولید مثلی این گونه ها در مناطق مختلف باشد که این موضوع ممکن است، متاثر از شرایط محیط زیست آبزی بخصوص دمای آب باشد (ragonese & bianchini, 1998). بنا به گزارش (1971) lewis گونه زمین کن دم نواری در طول سال چندین تخم ریزی دارد. hyndes et al., (1992) گزارش کردند که p. speculator از خانواده زمین کن ماهیان تخم ریزی متعددی بین دسامبر(آذر) و مارس (اسفند) دارد. با بررسی منحنی hsi مشخص گردید که این شاخص بیشترین میزان خود را در بهمن ماه دارد . علت آن، افزایش فعالیت هورمونی در طی بلوغ و در جهت فعالیتهای سلولهای کبد برای ترشح پیش ساز زرده به سیستم گردش خون و در نهایت نفوذ تخمکها می باشد. hsi قبل از شروع تخم ریزی بالا رفته وقبل از فصل تخم ریزی در حد بالایی است و با انجام عمل تخم ریزی بتدریج کاهش می یابد. افزایش وزن کبد به دلیل افزایش روند زرده سازی در طی مراحل بلوغ در ماهی به اثبات رسیده است (lenhadt, 1992). بین شاخص هپاتوسوماتیک و گونادوسوماتیک یک رابطه نزدیک و همبستگی مشاهده می شود به این ترتیب که در ماه های افزایش شاخص گونادوسوماتیک، شاخص هپاتوسوماتیک نیز به تبع آن اضافه می شود. شدت تغییرات هپاتوسوماتیک در جنس ماده بیشتر از جنس نر است زیرا در ماده ها فرایند زرده سازی برای تخمک ها انجام می شود و نیاز به ساخته شدن پروتئین های ویتلوژنین به مقدار زیاد دارند(epler et al., 1996). طول بلوغ جنسی یا lm50 طول در اولین بلوغ برای این گونه 7/33 سانتی متر برآورد گردید (نمودار3-7-1). این طول در زمانی است که نیمی از ماده ها بالغ می باشند. دراین مرحله ماده های مرحله سه و چهار در کلاس های طولی محاسبه گردیدند. این طول در تجزیه و تحلیل وضعیت تولید مثلی جمعیت نقش بسزایی دارد ، به طوریکه می توان آن را در زمان و ابزار صیادی دخالت داد (sparre & venemal 1992). hashemi et al.,(2012) میانگین اندازه در اولین بلوغ جنسی را برای این گونه برای نرها mm 283و برای ماده ها mm 310 گزارش کردند. که به گزارش ما نزدیک است. میانگین اندازه در اولین بلوغ جنسی گزارش شده برای ماهی زمین کن در آب های آفریقای جنوبی mm410 است (vander et al,. 1991 ). طول تخمینی در بلوغ جنسی (lm50) برای ماهی platycephalus fuscus در مصب های nsw استرالیا برای ماهیان نرcm 72/31 و برای ماده ها 75/56 گزارش شد(charles et al,. 2008). می توان اختلاف طول بلوغ جنسی در گزارشات مختلف را در اختلاف شرایط محیطی و گونه ای دانست.بلوغ جنسی یک مرحله مهم زندگی است و طول در اولین بلوغ ممکن است در جمعیت های مختلف متفاوت باشد(moyle, 1988).

تعیین سن و نرخ رشد ساردین سند(sardinella sindensis) با استفاده از اتولیت در خلیج فارس و دریای عمان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان - دانشکده علوم پایه 1391
  محسن دهقانی   احسان کامرانی

ساردین سند(sardinella sindensis) جزء ماهیان کوچک پلاژیک ساحلی می باشد و به لحاظ تجاری و اکولوژیک از اهمیت ویژه ای در منطقه خلیج فارس و دریای عمان برخوردار می باشد. اولین مطالعه حلقه های رشد اتولیت ساردین سند دصید شده از آب های ساحلی جزیره قشم، گرزه (خلیج فارس) و جاسک (دریای عمان) با هدف تعیین سن و رشد ماهی انجام شد. در مجموع از371 ماهی که بطور تصادفی از صید تجاری به وسیله تور پرساین جمع آوری شده بودند 34 اتولیت از قسمت سر ماهی استخراج شد که نهایتاً 278 اتولیت برای تعیین سن استفاده گردید. شکل گیری سالانه حلقه های رشد از طریق شمارش لبه های مات و شفاف تعیین شد، همچنین سن ماهیان با استفاده از شمارش حلقه های رشد اتولیت های برش زده توسط دستگاه برش بافت سخت تعیین شد، سپس معادله رشد وون برتالانفی ساردین براساس سن و طول کل ماهی محاسبه شد و در نهایت روابط طول کل- وزن بدن، طول کل- طول چنگالی و رابطه بین طول کل با طول/ وزن اتولیت مورد بررسی قرار گرفت . اوج شکل گیری لبه های مات و شفاف به ترتیب در خرداد و دی ماه رخ داده است که نشان دهنده شکل گیری حلقه های رشد ساردین سند به صورت سالانه می باشد. در مجموع برای قشم و گرزه چهار گروه سنی و برای جاسک پنج گروه سنی شناسایی شد. بیشترین فراوانی افراد بطور مشابه برای هر سه منطقه مربوط به گروه سنی 1+ و کمترین فراوانی افراد به گروه سنی3+ برای قشم و گرزه و گروه سنی +4 برای جاسک تعلق داشت. حداکثر سن برای قشم، گرزه و جاسک به ترتیب سه و نیم، سه و چهار سال تخمین زده شد. رابطه رگرسیون غیرخطی بین طول کل و سن ماهی برای هر دو جنس براساس معادله رشد وون برتالانفی محاسبه شد و به ترتیب برای قشم و گرزه و جاسک بدین صورت بیان شد: ((54/0+t)54/0-e-1) 8/20=tl، ((6/0+t)54/0-e-1) 2/20=tl و ((5/0+t)53/0-e-1( 21=tl. نتایج آزمون t نیز نشان داد که الگوی رشد ساردین سند ایزومتریک می باشد(05/0<p). در نتیجه، با توجه به سن و پارامترهای محاسبه شده ثابت شد که این گونه دارای عمر کوتاه و رشد سریع می باشد. با این حال، برای دستیابی به اطلاعات دقیق و مطمئن تر در مورد رشد و سن ساردین سند در جهت شناسایی ساختار جمعیت، ارزیابی ذخایر و نهایتاً رویکردهای مدیریتی برای بهره برداری بهینه و پایدار از ذخایر پیشنهاد می شود که نمونه برداری در بازه زمانی چندین ساله انجام گردد و همچنین از روش های مختلف برای تعیین سن استفاده شود بعلاوه اینکه فاکتورهای تاثیر گذار بر روی رشد ماهی مورد بررسی قرار گیرد .

بررسی سمیت فلز سرب بر سیر تکوین جنینی و رشد لاروی اولیه توتیای دریایی (echinometra mathaei) سواحل خلیج فارس (منطقه بستانه) بر اساس مطالعات مورفولوژی و مورفومتریک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده علوم 1388
  وحیده قرآنی سیرجانی   محمد صدیق مرتضوی

یون های فلزی اغلب در عملکرد آنزیم هایی نقش دارند که کنترل کننده واکنش های شیمیایی موثر در حیات موجودات زنده می باشند. افزایش غلظت این یون های فلزی به ویژه فلزات سنگین در آب دریا منجر به تجمع زیستی آن ها در بدن موجودات زنده شده و می تواند اثرات سمیت یا کشندگی داشته باشند. در میان فلزات سنگین سرب یکی از عناصری است که حتی در غلظت های کم دارای اثرات قابل توجهی روی تکامل موجودات زنده می باشد. در این مطالعه اثرات سمی افزایش فلز سرب در آب دریا بر روی مراحل جنینی و رشد لاروی اولیه توتیای دریایی (mathaei echinometra) به عنوان یک اندیکاتور محیطی مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق بعد از القا گامت ریزی با افزودن محلول حاوی اسپرم به بشرهای محتوی تخمک، لقاح صورت گرفت. در گروه های تست محلول های فلزی در 6 غلظت با 3 تکرار آماده سازی شدند و در گروه شاهد آب دریای فیلتر شده مورد استفاده قرار گرفت. 10000 جنین به هر یک از ظروف محتوی محلول تست و کنترل اضافه گردید و در ادامه ظروف محتوی جنین ها در دمای 29 درجه سانتی گراد به مدت 30 ساعت انکوبه شدند. به منظور تعیین میزان سمیت غلظت های مختلف سرب بر روی مراحل جنینی ولاروی، نمونه ها تحت مطالعات میکروسکوپی قرارگرفتند. به علاوه در این بررسی به منظور تعیین اثر غلظتهای متفاوت سرب بر روی مورفولوژی لارو پلوتئوس از مطالعات مورفومتریک استفاده گردید که در این مطالعات طول لاروها بر اساس 3 پارامتر طول کل بدن(ol) ، طول بازوی پشتی (pl) و طول بدن (bl) سنجش شد. نتایج نشان داد که اکثریت جنین ها در غلظت های 250، 500 و 1000 میکروگرم بر لیتر به صورت لارو پلوتئوس هنجار و ناهنجار تکوین یافتند. در حالیکه در غلظت 2000 میکروگرم بر لیتر 50% از جنین ها به لارو پلوتئوس تکوین یافته و مابقی در مرحله پریسم متوقف شدند. همچنین در غلظت4000 و 8000 میکروگرم بر لیتر سرب به ترتیب تکوین اکثریت جنین ها در مرحله پریسم و گاسترولا متوقف شد. همچنین نتایج حاصل از مطالعات مورفومتریک نشان داد که با افزایش غلظت فلز سرب تغییراتی در طول لاروهای گروه تست نسبت به گروه کنترل ایجاد گردید. به این ترتیب نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که افزایش غلظت فلز سرب، سیر تکوین را در مراحل جنینی اولیه متوقف کرده و منجر به ایجاد ناهنجاری هایی از جمله تغییر در تعداد و اندازه بازوها و مورفولوژی لارو پلوتئوس می شود.