نام پژوهشگر: امین محمدی
امین محمدی عبدالوهاب پورقاز
هدف از این پژوهش بررسی رابطه ی سبک های تفکر با ویژگی های شخصیتی کارآفرینی در مدیران مدارس شهر بیرجند است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران مدارس شهر بیرجند (146 ) و حجم نمونه آماری 107 نفر می باشد، که به منظور انتخاب نمونه مورد نیاز از روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای استفاده شد. در این پژوهش، ابزار گردآوری داده ها، دو پرسشنامه ی سبک های تفکر استرنبرگ-واگنر (1991) و پرسشنامه ی سنجش ویژگی های شخصیتی کارآفرینی بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها متناسب با سوال های پژوهش از روش آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، میانه و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون ضریب همبستگی، آزمون t مستقل، رگرسیون چند متغیره گام به گام و تحلیل واریانس یک طرفه(f) ) استفاده گردید. یافته های توصیفی پژوهش نشان می دهد که سبک تفکر غالب در میان مدیران، تفکر برون نگر می باشد. در بین ویژگی های شخصیتی کارآفرینی نیز، ویژگی توفیق-طلبی بالاترین میانگین را به خود اختصاص داده است. تحلیل استنباطی داده ها نشان می دهد که بین سبک-های تفکر قضایی، آزاداندیش و برون نگر با خلاقیت و ریسک پذیری مدیران مدارس رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین بین سبک تفکر درون نگر با استقلال طلبی مدیران مدارس رابطه ی مثبت و معنی داری مشاهده شد. همه سبک های تفکر بجز تفکر درون نگر با توفیق طلبی مدیران مدارس رابطه ی مثبت و معنی-داری داشتند. یافته ها پژوهش همچنین نشان دادکه بین سبک های تفکر قضایی، آزاداندیش، اجرایی و برون-نگر با مرکز کنترل درونی مدیران مدارس و بین سبک های تفکر قضایی و آزاداندیش با تحمل ابهام مدیران مدارس رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بین سبک های تفکر و ویژگی های شخصیتی کارآفرینی برحسب جنسیت، سطح تحصیلات، سابقه و مقطع تحصیلی مدیران مدارس تفاوت معنی داری وجود ندارد، بجز سبک تفکر قانون گذار که برحسب جنسیت و سبک های تفکر جزئی نگر و درون نگر که برحسب مقطع تحصیلی تفاوت معنی داری مشاهده شد.
امین محمدی محمد صادق ولی پور
سرمایش و گرمایش سیالات برای بسیاری از فرآیندهای صنعتی شامل منبع حرارتی، فرآیندهای تولیدی، حمل ونقل و الکترونیک نقش مهمی دارد. روش های زیادی برای افزایش نرخ انتقال حرارت در این فرآیندها گزارش شده است. بیشتر این روش ها برمبنای تغییرات در ساختار تجهیزات نظیر افزایش سطوح حرارتی (پره ها)، لرزش سطوح حرارتی، تزریق یا مکش سیال و اعمال جریان الکتریکی یا مغناطیسی متمرکز می باشند اما این روش ها به سختی می توانند از عهده تقاضای روزافزون انتقال حرارت و فرآیندهای با انرژی بالا برآیند. یکی از روش هایی که نقش مهم و اساسی را در انتقال حرارت ایفا می کند، افزودن نانوذرات فلزی داخل سیالات می باشد تا به سبب ضریب هدایت بالای نانوذات فلزی، انتقال حرارت از سیالات را بهبود بخشد. از طرفی محیط های متخلخل که بخش جامد آنها دارای ضریب هدایت بالاتری نسبت به فضای خالی آن باشد، ضریب هدایت کلی محیط را بالا می برند و با عبور سیال از داخل این محیط های متخلخل، حرارت بیشتری منتقل خواهد شد. مسئله ای که در این تحقیق در نظر گرفته شده، بررسی ترکیبی از محیط متخلخل و نانوسیال می باشد. با مطالعه و شناخت جریان نانوسیال در میحط متخلخل، می توان شرایطی را ایجاد کرد که حرارت بیشتری منتقل گردد. در این تحقیق انتقال حرارت طبیعی اطراف یک استوانه افقی دوبعدی در محیط متخلخل و اشباع شده توسط نانوسیال مورد بررسی قرار می گیرد. مدل استفاده شده برای تحلیل نانوسیال مدل بونگیورنو می باشد و برای تحلیل محیط متخلخل از مدل دارسی استفاده شده است . معادلات حاکم شامل بقای جرم ، بقای جرم نانوذره ، بقای مومنتم ( دارسی) و بقای انرژی می باشند که با روش تشابهی به معادلات دیفرانسیل معمولی تبدیل شده و سپس با روش شوتینگ توسط نرم افزار متلب حل شده اند. نتایج بدست آمده بر اساس چهار پارامتر نفوذ براونی، نفوذ ترموفورز، ضریب شناوری و عدد لوئیس ارائه شده اند و نشان می دهند که عدد ناسلت میانگین با افزیش ضریب شناوری و عدد لوییس و با کاهش ضریب نفوذ براونی و ترموفورز زیاد می شوند.
امین محمدی ناصر پورمعلم
مسائل و مشکلات ناشی از جریان های ترافیکی علاوه بر اینکه به جامعه زیان اقتصادی می رسانند، بلکه به دلیل آسیب رسانی به طبیعت، در دراز مدت به محیط زیست نیز صدمات جبران ناپذیری وارد می سازند. چیزی که ضروری می نماید اتخاذ سریع و موثر سیاست هایی است که این مسائل و مشکلات را حل نماید. میادین به عنوان راه حلی برای رفع مشکلات ناشی از ترافیک در تقاطع ها و همچنین ایجاد سهولت و ایمنی در حرکات برخوردی ایجاد می شود. شبیه سازی جریان های ترافیکی در میادین به طور روزافزونی بوسیله ی برنامه ریزان و مهندسان جهت ارزیابی تاثیر پیشنهادات برای عملیات های ترافیکی عصر حاضر و آینده مورد استفاده قرار می گیرد. بدیهی است برآورد دقیق از جریان های ترافیکی میادین، برنامه ریزی دقیق و بهینه ای را به همراه خواهد داشت. مدل های صرفا کمی که تنها بر پایه روابط ریاضی استوار هستند به دلیل عدم انعطاف و دور بودن از محیط کیفی قادر به تخمین دقیق حالات ترافیکی نخواهد بود. در این تحقیق برآنیم با ارائه مدلی کمی – کیفی متغیرهای ترافیکی را در میادین بهبود داده و نسبت به دیگرمدل ها برآوردی دقیق تر از جریان های ترافیکی ارائه دهیم. چنین مدلی از خطاهای انسانی و برداشت دستگاهی نیز تقریبا دور خواهد بود. فیلتر کالمن، ابزاری قدرتمند برای برآورد متغیرهای حالتی یک سیستم دینامیکی بوده و مدل شبکه عصبی از جمله مدل های ممتازی است که قادر است، پدیده های غیرخطی و ناپایدار را به دقت توصیف کرده و ساختارشان را به طور انعطاف پذیری سازمان دهی کند. در این تحقیق تکنیک فیلتر کالمن را با مدل شبکه عصبی چند لایه، برای برآورد حالات ترافیکی یک میدان ادغام نمودیم. به وسیله ی مدل های عصبی، مشخصه های غیر خطی جریان های ترافیکی مطرح شده و ماتریس های مشتق در فیلتر به راحتی به دست آمدند. همچنین، مدل های عصبی برای هر دو معادلات حالتی و مشاهده ای تولید ماتریس-های مشتق دینامیکی را که نیازمند فیلتر کالمن است به آسانی ممکن ساخت. این شیوه جدید در میدان بزرگمهر کلانشهر اصفهان اعمال و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل حاکی از آن بود که، برآورد مدل ساخته شده این تحقیق نسبت به دیگر مدل ها دقیق تر و به جریان واقعی نزدیکتر است. در قرن حاضر و در هزاره سوم، افزایش جمعیت شهرها با مشکلات عدیده ی همراه خود، وظایف تصمیم گیران و مدیران شهری را بیش از پیش دشوارتر نموده است. با افزایش جمعیت شهرها میل به تقاضای سفر بیشتر شده و این امر مشکلات حمل و نقلی، تردد بیش از حد، ترافیک، قفل شدگی مراکز شهری و... را به دنبال خواهد داشت مسائل و مشکلات ناشی از تراکم ترافیکی علاوه بر اینکه به جامعه زیان اقتصادی می رسانند، بلکه به دلیل آسیب رسانی به طبیعت، در دراز مدت به محیط زیست نیز صدمات جبران ناپذیری وارد می نمایند. چیزی که ضروری می نماید اتخاذ سریع و موثر سیاست هایی است که این مسائل و مشکلات را حل نماید. بدیهی است تحلیل و ارزیابی این سیاست ها روی خود جریان های ترافیکی امری دشوار و غیراقتصادی است، برای فائق آمدن بر این مشکل، می توان با شبیه سازی جریان های ترافیکی تاثیرات هر کدام از طرح های مورد نظر را مورد بررسی قرار داد. در این تحقیق، جهت برآورد دقیق تر حالات ترافیکی در یک میدان، ما مدل شبکه عصبی چند لایه را با شیوه فیلتر کالمن ترکیب نمودیم. همچنین بررسی کردیم که چگونه یک مدل شبکه عصبی چند لایه می تواند هر دو معادله حالتی و مشاهده ای را توصیف کند. دست آخر، ما برای صحت سنجی مدل ساخته شده، این مدل را به میدان بزرگمهر کلانشهر اصفهان اعمال کرده و نتایج به دست آمده از آن را با مدل ماکروسکوپی مقایسه نمودیم. برخی از نتایج به دست آمده به شرح زیر است: 1- با ترکیب مدل شبکه عصبی و تکنیک فیلتر کالمن، شیوه ای نو و دقیق برای برآورد حالات ترافیکی یک میدان ارائه گردید. 2- مدل های شبکه عصبی برای معادلات حالتی و مشاهده ای این امکان را داد که، ماتریس های مشتق دینامیکی مورد نیاز فیلتر کالمن را به راحتی تولید کند. 3- مدل ساخته شده در این تحقیق، با رویکرد کمی – کیفی و به دلیل اینکه فاقد خطاهای انسانی و برداشت دستگاهی است، از دقت بالاتری برخوردار است. 4- مدل neural-kalman filtering برای میدان بزرگمهر اصفهان به کار گرفته شد. برآورد این شیوه در مقایسه با مدل ماکروسکوپی به مراتب بهتر و دقیق تر بود. 5. خطای ریشه میانگین مربعات rmse به عنوان یک شاخص ارزیابی در این تحقیق به کار گرفته شد. این خطا در مدل nkf مقدار کمتری نسبت به مدل msf به دست داد. 6. هدف از این تحقیق، ارائه مدلی بود که نسبت به مدل های ماکروسکوپی و کمی برآوردی دقیق تر از متغیرهای ترافیکی را داشته باشد، با مقایسه نتایج حاصل از مدل به کار رفته در این تحقیق با مدل ماکروسکوپی، دستیابی به این مهم حاصل شد.
امین محمدی زاهد شفیعی
امروزه صنعت گردشگری به پدیده¬ای تأثیر گذار در اقتصاد جهانی تبدیل شده است بطوریکه بسیاری از کشورها این صنعت را به عنوان منبع اصلی درآمد، اشتغال، رشد بخش خصوصی و توسعه ساختار زیربنایی می¬دانند. کشورهای مختلف با توجه به ایدئولوژی حاکم در زمینه توسعه، راهکارهای متفاوتی را در زمینه توسعه صنعت گردشگری به کار می¬بندند. ساختار اقتصادی و سیاسی حاکم در هر کشور فرآیند و روند توسعه آن را تبیین می¬کند. هدف اصلی این پژوهش تحلیل و مقایسه روند سیاست¬گذاری و توسعه گردشگری در ایران و مالزی است تا با توجه به تفاوت¬ها و شباهت¬های موجود، چالش¬های پیش روی توسعه صنعت گردشگری کشور نمایان شود. این پژوهش با رویکردی کل¬نگر و روش کیفی علاوه بر استفاده از روش اسنادی با مطالعات میدانی و طراحی پرسشنامه و ارائه به کارشناسان و مسئولین دولتی به بررسی و تحلیل موضوع پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که ضعف ساختار سیاستگذاری و برنامه¬ریزی با توجه به شاخص¬های حکمرانی از چالش¬های اصلی پیش روی توسعه صنعت گردشگری کشور می¬باشد همچنین نبود برنامه جامع توسعه گردشگری و ضعف بازاریابی از مسائل عمده ضعف صنعت گردشگری ایران در مقایسه با مالزی است. در پایان با توجه به موفقیت¬های کسب شده در مالزی، مطالعات صورت گرفته و نظرات کارشناسان، پیشنهاداتی جهت توسعه صنعت گردشگری ایران ارائه شده است.
امین محمدی محمدحسین آیت اللهی
چکیده ندارد.