نام پژوهشگر: محسن علمی

تابع امپدانس پی های نواری واقع بر محیط متخلخل اشباع با استفاده از روش اجزا محدود و اجزا نامحدود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شیراز - دانشکده عمران و محیط زیست 1391
  محسن علمی   حسین رهنما

یکی از مهم ترین و پرکاربردترین مسائل موجود در اندرکنش خاک و سازه محاسبه رابطه ای بین نیرو و جابه جایی می باشد. در این حوزه از مسائل به دلیل ماهیت دینامیکی کار، عوامل متعددی که نمی توان از تأثیر آن ها صرف نظر نمود، وجود دارند. به عنوان مثال درجه اشباع خاک، تخلخل، نفوذپذیری، نوع موج منتشر شده در خاک، چگالی خاک و سیال و از همه مهم تر، نحوه مدل سازی مرزهای سیستم از جمله مواردی است که هر یک تأثیر به سزایی در پاسخ های سیستم دارد. اکثر موارد عنوان شده به نوعی در مسائل استاتیکی نیز وارد شده و نقش خود را ایفا می نمایند ولی اهمیت نحوه مدل سازی مرزهای سیستم در مسائل استاتیکی و دینامیکی بسیار متفاوت می باشند به طوری که در مسائل استاتیکی، شاید بتوان با اتخاذ تدابیری ساده و کم هزینه مرزهایی کارا، قابل قبول و به دور از خطاهای قابل ملاحظه ارائه نمود ولی در مسایل دینامیکی شرایط به گونه ای دیگر است تا جایی که از آن به عنوان یکی از مهم ترین پارامتر های اساسی، یاد می شود. شاید بتوان گفت انتشار امواج در محیط و تأثیر پذیری این امواج از مرزهای سیستم باعث به وجود آمدن تفاوت های اساسی بین تحلیل های استاتیکی و دینامیکی شده است. راهکار های زیادی برای نحوه ی مدل سازی مرزهای دینامیکی سیستم ارائه شده است که از آن جمله می توان به المان مرزی، مرز جاذب، اجزا نامحدود و یا قرار دادن مرز مجازی در فاصله ای نسبتاً دور از منبع ارتعاش اشاره نمود. اگرچه نرم افزارهای تجاری فراوانی چون انسیس، آباکوس و... وجود دارند که توانایی مدل سازی مرزهای دینامیکی سیستم به روش مرز جاذب و تا حدودی اجزا نامحدود در آن ها قرار داده شده است ولی این نرم افزارها قابلیت استفاده از روش اجزا نامحدود مرتبط با انتشار امواج در محیط های دو فازی را نداشته و لذا در این پایان نامه، از نرم افزار برنامه نویسی matlab جهت تهیه نرم افزاری با قابلیت مدل سازی مرزهای سیستم با المان نامحدود مناسب در محیط متخلخل اشباع، استفاده شده است. در این پژوهش از روش عددی اجزا محدود برای مدل نمودن ناحیه نزدیک و از اجزا نامحدود نیز به عنوان ابزاری برای مدل نمودن ناحیه دور سیستم استفاده شده و تابع امپدانس پی های مرتعش واقع بر روی محیط متخلخل اشباع به عنوان یک محیط دو فازی، محاسبه شده است.

: بررسی اثر اسانس های چند گیاه دارویی در کنترل واروآ دستراکتور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده دامپزشکی 1393
  اکرم قره داغی   موسی توسلی

چکیده مایت واروآ دستراکتور اندرسون و ترومن anderson & trueman varroa destractor یکی از مهم ترین آفات زنبورعسل اروپایی apis mellifera در سرتاسر جهان می باشد که خسارت اقتصادی بالایی را به صنعت زنبورعسل وارد می کند. در طی سال های اخیر استفاده از آفت کش های شیمیایی به منظور کنترل مایت واروآ باعث مقاومت در این آفت و آلودگی محصولات کندو شده است. در این راستا به نظر می رسد استفاده از داروهای گیاهی و مواد موثر آن ها، با توجه به دسترسی آسان به اسانس های گیاهی و کم خطر بودن آن ها برای محیط و سلامتی انسان، جایگزین های مناسبی برای سموم شیمیایی به منظور کنترل مایت واروآ در زنبورعسل باشند. لذا در این تحقیق تأثیر 8 اسانس گیاهی شامل مرزه، آویشن، مریم گلی، نعناع فلفلی، اسطوخودوس، ارس آذربایجانی، رزماری و درمنه بر روی مایت واروآ و زنبور مورد بررسی قرار گرفت. بعد از تهیه اسانس از گیاهان مورد نظر، تأثیر آنها در شرایط آزمایشگاهی بر روی مایت ها آزمایش گردید. مایت های جدا شده با گاز دی اکسید کربن به درون ظروف آزمایش منتقل شدند. اسانس های 1 درصد و 2 درصد در 3 تکرار که هر تکرار شامل 20 کنه زنده و دارای تحرک کافی بود روی آن ها اعمال شدند. تمامی اسانس های گیاهی باعث تلفات بیش از 75 درصدی مایت ها شد. مرحله مزرعه ای آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی در 10 تیمار (8 اسانس گیاهی به همراه استفاده از دارو و تیمار شاهد بدون دارو) در 3 تکرار (کندو با جمعیت یکسان و ملکه هم سن) و در دو تکرار زمانی انجام گرفت. نتایج آزمایش ها نشان داد که بهترین تأثیرها مربوط به مرزه گونه سهندیکا با 46/55، ارس آذربایجانی با 53/54، مریم گلی با 42/54 و نعناع فلفلی با 18/54 درصد بودند که نسبت به داروی تجاری با 22/47 درصد تأثیر بیشتری داشتند. کمترین تأثیر مربوط به رزماری با 63/26 نسبت به تیمار شاهد با 15/3 درصد بود. آنالیز داده ها اختلاف معنی دار بین تیمارها با گروه شاهد نشان داد (05/0 p<). هیچ کدام از اسانس ها تأثیر سو و اغتشاشی روی زنبوران عسل نشان ندادند.